آیا شما که صورتتان را
در سایهٔ نقاب غم انگیز زندگی
مخفی نمودهاید،
گاهی به این حقیقت یأس آور
اندیشه میکنید
که زنده های امروزی
چیزی به جز تفالهٔ یک زنده نیستند؟..
۱۵ دی
یادم نمیاد آخرین بار کی بوده که یه امتحان ریاضی نسبتا خوب دادم. این از نشونه های آخرالزمانه که امروز از امتحان ریاضیم راضی بودم و همه سوالارو بلد بودم و فککنم نمرم خوب شه. از عجایب خلقته😭
۱۵ دی
من نمیتونم رد زخم هایی که خوردم و با چسب زخما بپوشونم، بیا اینو باور کنیم که بعد اینکه خیلی حالم بد شد، دیگه هیچی برای ما درست نمیشه.
۱۵ دی
فراریِمسلحبهقلم
من نمیتونم رد زخم هایی که خوردم و با چسب زخما بپوشونم، بیا اینو باور کنیم که بعد اینکه خیلی حالم بد
من معمولا انقد دارک حرف نمیزنم. دیگه ببینید چقد هی حرفامو خوردم و سعی کردم متنفر نشم که نتیجش شده این. ✨
۱۵ دی
۱۶ دی
فراریِمسلحبهقلم
من میتونم سالهای سال با اتاقم و این کتابخونه ی قدیمیم و بوی قفسه هاش و اینهمه کتاب مورد علاقم تنها بمونم و از زندگیم نهایت لذت و ببرم.
۱۶ دی
۱۶ دی
فراریِمسلحبهقلم
« چیزی که امروز بین همه ی غم ها بابتش خوشحال بودم این بود که؛ فاصله گرفتن از یک سری مکان ها و یک سری
آدما غربال میشن، انگار از توی توری آبکش رد میشن و امتحان میشن و خودشونو نشون میدن. هرچند دیر، ولی دور میشم. فاصله میگیرم چون ترجیح میدم خوشحال باشم. فاصله میگیرم چون ترجیح میدم غمامو هدر ندم. مکس، یک سکانس توی سریال گفت: « آدم ها عوض میشن، همین. منم عوض شدم » با وجود یکسری آدمها، نه سلامت میمونه نه روان.
۱۶ دی
۱۶ دی
۱۷ دی