فراریِمسلحبهقلم
« چیزی که امروز بین همه ی غم ها بابتش خوشحال بودم این بود که؛ فاصله گرفتن از یک سری مکان ها و یک سری
سخته ولی به حال و هوای بعدش میارزه.
" فاصله "
کوچه خونمون کوچه گربه هاست و ماشینایی که پارک شدن تو کوچه، زیر همشون یه خانواده/ بچه/ زن و شوهر گربه ای زندگی میکنن. 💘
فراریِمسلحبهقلم
کوچه خونمون کوچه گربه هاست و ماشینایی که پارک شدن تو کوچه، زیر همشون یه خانواده/ بچه/ زن و شوهر گرب
بعد یه گربه ی خاکستری نسبتا کثیف مثیف هست که فکر کنم، هرروز از ته کوچه وقتی دارم میام سمت خونه میبینمش. اونم منو میبینه و تا یه جاهایی دنبال سرم میاد. =)) شناختیم همو دیگه، رفیق شدیم یه جورایی.
امروز کفش جدیدامو هم بهش نشون دادم.
فراریِمسلحبهقلم
بعد یه گربه ی خاکستری نسبتا کثیف مثیف هست که فکر کنم، هرروز از ته کوچه وقتی دارم میام سمت خونه میبین
ولی هرروزی که میخوام ازش عکس بگیرم و میبینمش گوشیمو نبردم با خودمسمنستسن😭
فراریِمسلحبهقلم
من از مدرسه برگشتم و ازم جنازه ای بیش نمونده، فردا امتحان ترم دارم و حاضر نیستم حتی بخوابم که خستگیم در شه چون درگیر مغوله ی بسیار مهمی به نام " سریال " هستم. 🎀✨
میخواستم بگم حتی داوود کیمم زن گرفت
بعد اون نامسلمون هنوز پیداش نشده اینطرفا. :))
صبح امتحان، شب امتحان، از خواب بلند شدی امتحان، خوابیدی امتحان، پای گوشیای امتحان، عذاب وجدانِ امتحان، سبک زندگیم امتحان.