eitaa logo
یادداشت‌های اعتقادی _ فاریاب
3.8هزار دنبال‌کننده
159 عکس
29 ویدیو
6 فایل
قدمی کوتاه برداشتیم بلکه نظری افتد. محمدحسین فاریاب دکترای کلام اسلامی، دانشیار موسسه امام خمینی (ره) کپی مطالب بدون ذکر لینک، هیچ مانعی ندارد. سردار سلیمانی: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم. آنکس که باید ببیند، می‌بیند. @faryab110 @Mh_faryab
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام خدمت سروران گرامی در خجسته میلاد پیامبر اسلام (ص) و امام صادق علیه‌السلام، کانالمون رو تأسیس کردیم. امید که مورد توجه قرار گیرد. دو نکته مهم: یک. اگر مطالب را مفید ندیدید، وقت خود را در این کانال تلف نکنید و مدیون وقت و عمر خود نشوید. راحت بگم، کانال را ترک کنید. دو. اگه مطالب را مفید دیدید، در صورت تمایل، به دیگران معرفی فرمایید
1⃣امام صادق علیه‌السلام مؤسس مذهب شیعه نیست!! دلیل: ایشان در سال 114 هجری قمری به امامت رسیدند و تا سال 148 هجری قمری به شهادت رسیدند. اگر ایشان را مؤسس مذهب بدانیم، معنایش این است که مذهب حقه شیعه که همان اسلام واقعی است، در این دوره زمانی تاسیس شده و قبل از آن، وجود خارجی نداشته است. در حالی‌که که شیعه یعنی اسلام و اسلام یعنی همان شیعه. پس شیعه از ابتدای اسلام، عینیت داشته است. در حقیقت، مؤسس دانستن امام صادق علیه‌السلام میتواند دست‌آویزی برای اهل سنت باشد که بگویند مذهب آنها یک مذهب اصیل بوده و شیعه یک مذهب نوظهور به شمار می‌رود.
به نظر شما آیا می‌توان به معنای دقیق کلمه، امام صادق علیه‌السلام را رئیس مذهب شیعه نامید؟
2⃣امام صادق علیه‌السلام رئیس مذهب شیعه نیست! امام صادق علیه‌السلام رئیس مذهب شیعه است! توضیح: یک. اگر مقصود از «مذهب شیعه» را همان مجموعه آموزه‌های این مذهب بدانیم، پس اساسا رئیس مذهب بودن، بی معناست. چراکه آموزه‌های مذهب شیعه که همان اسلام حقیقی است از جانب خداوند متعال به پیامبر داده شده تا به مردم بدهد. دو. اگر مقصود از «مذهب شیعه»، پیروان این مذهب یعنی شیعیان باشد، باز هم امام صادق علیه‌السلام رئیس شیعیان به طور مطلق نیست. بله، ایشان در دوره امامت خود، امام و رئیس شیعه بوده است نه در تمام دوره ها. به همین دلیل اگر از یک شیعه در دوره زندگی امام سجاد یا امام رضا علیهما السلام پرسیده شود، که رئیس شما کیست، امام همان دوره را نام می‌برد نه امام صادق علیه‌السلام را. https://eitaa.com/Faryab110
3⃣میدان جنگ کجاست؟ بسیار پیش آمده که حسرت نبودن در دوران دفاع مقدس را خورده ایم، یاد شب‌های عملیات کرده ایم و گفته ایم، اگر بودیم، چنین و چنان می‌کردیم. ولی، به نظر میاد که چندان جای حسرت نیست و من و تو اگر مرد میدان باشیم، همیشه میدان نبرد وجود دارد. پیر خمین، به درستی فرمود حفظ نظام دینی از نماز واجب تر و از اوجب واجبات است. و حتی فرمود حفظ نظام دینی در ایران بر مسلمانی که در آفریقاست، واجب است. اگر هشت سال جنگ فیزیکی کردند تا حکومت دینی _ نه صرف خاک وطن _ که برای حفظ دین آمده است، پایدار بماند، باید دید اکنون حکومت دینی چگونه حفظ می‌شود؟ میدان نبرد کجاست؟ تو‌ وسط میدان هستی یا بیرون از میدان؟ وقتی اغتشاشاتی برای براندازی نظام دینی شکل می‌گیرد، من و تو وسط میدان هستیم؟ یا گوشه ای ساکت فقط ناظر ماجرا هستیم؟ یاد کوفیانی می افتم که به جای بودن وسط میدان، در کوفه ماندند و بعدها گریه کن حسین شدند. وقتی نائب امام زمان، فرمان جهاد تبیین صادر می‌کند، که یکی از عوامل حفظ نظام دینی همین جهاد تبیین است، آیا آن را بر خود واجب دانسته ایم؟ روزانه چقدر برای انجام این واجب، وقت گذاشته ایم؟ دقت کن. فرمانده، میدان نبرد را تعیین کرده. ما کجاییم؟ https://eitaa.com/Faryab110
پرسشی برای اندیشیدن اصول دین چند تاست؟ و چرا؟ تصور نکنید، این یک پرسش بی اهمیت است. پاسخ درست به این پرسش، تاثیری به سزا در رفع تهمت نسبت به مذهب شیعه دارد. تا فردا ... https://eitaa.com/Faryab110
4⃣اصول دین چند تاست؟ قسمت اول. یک. اصطلاح «اصول دین» یک اصطلاح شرعی یا قرآنی و حدیثی نیست، بلکه از اصطلاحاتی است که میان متفکران مسلمان متداول شده است. دو. پاسخ متفکران به این مسئله، یکسان نیست و عالمان شیعه دیدگاه های مختلفی را مطرح کرده اند. مهم تر آنکه، معیار چندان مشخصی برای تعیین اصول دین، ارائه نمیشود. سه. در این میان، یکی از اموری که دربارۀ اصل دین بودن آن، نزاع وجود داشته است، مسئلۀ «امامت» است. چهار. برخی متفکران معاصر شیعی، اصول دین را «توحید، نبوت و معاد» دانسته اند، و از سوی دیگر، «امامت و عدل» را از اصول مذهب به شمار آورده اند. پنج. این تقسیم بندی ـ اصول دین و اصول مذهب ـ از این رو بود که ظاهرا گنجاندن امامت در اصول دین، این تلقی را به وجود می آورد که اصول دین، آن اموری هستند که پذیرش آنها موجب ورود در اسلام و انکار آنها موجب خروج از اسلام می شود. اهل سنت نیز امامت را انکار می کنند، ازاینرو، با این مبنا، اهل سنت کافر شمرده می شوند! شش. در این میان، گنجاندن «عدل» در میان اصول دین یا اصول مذهب نیز از شگفتی ها به شمار می رود. چراکه عدل یکی از شاخه های توحید است. تمام مسلمانان نیز عدل را به عنوان یکی از صفات خداوند متعال قبول دارند. هیچ مکتبی از مکاتب اسلامی نیست که بگوید خداوند عادل نیست، بله، تلقی از عدل و مصادیق آن نزد مسلمانان با یکدیگر متفاوت است، ولی اصل عدل از مشترکات میان مسلمانان است و از مختصات مذهب شیعه نیست. ادامه دارد ... https://eitaa.com/Faryab110
اصول دین چند تاست؟ قسمت دوم. یک. به نظر می رسد که اصطلاح «اصول دین» بتواند به حسب معیارهای متفاوت، مصادیق مختلفی داشته باشد. دو. یکی از معیارهایی که می تواند مورد لحاظ قرار گیرد آن است که اصول دین آن اموری هستند که پذیرش آنها موجب ورود در دین و انکار آنها ـ هر چند سهوی و از روی جهل باشد ـ موجب خروج از دین می شود. سه. طبق این معیار، باید دید که از نظر اسلام، چه چیزهایی موجب ورود در دین و چه چیزهایی موجب خروج از دین می شود؟ بر اساس آموزه های دین، شهادتین ـ یعنی شهادت به یگانگی خداوند متعال و رسالت پیامبر اکرم (ص) ـ موجب ورود در دین می شود. اگر کسی یکی از این دو را ـ هر چند از روی جهل ـ انکار کند، از دین اسلام خارج می شود. مانند مسیحانی که جاهل قاصر هستند، و از روی جهل پیامبری پیامبر اکرم (ص) را انکار می کنند، مسلمان به شمار نمی روند. بر این اساس، ما دو اصل دین داریم: توحید و رسالت پیامبر اکرم (ص). چهار. البته، دین دارای آموزه های مهم و بنیادین فراوانی است. انکار عالمانه و عامدانۀ هر کدام از آنها که به انکار توحید و پیامبری پیامبر اکرم (ص) بینجامد، به منزلۀ خروج از دین باشد. پنج. مثلا معاد یکی از آموزه های مهم دین است. ولی اگر کسی از روی جهل، آن را انکار کند، از دین خارج نمی شود. چون معاد از اصول دین نیست. بله، اگر کسی یقین داشته باشد که خدا و پیامبر، آموزۀ معاد را بیان کرده اند، ولی او آن را قبول نکند، بدون شک، او کافر است؛ چرا که لازمۀ حرف او، انکار پیامبری پیامبر است. بدین معنا که پیام آوری پیامبر را در این آموزه انکار کرده است. شش. انکار عالمانۀ حتی یکی از آموزه های فقهی ـ نه فقط ضروریات دین ـ نیز مستلزم کفر است. مثلا اگر کسی یقین کند که پیامبر، دستور داده که مسح پا در وضو با کیفیت خاصی انجام شود، ولی او زیر بار این مسئله نرود و آن را نپذیرد، بدون شک، او کافر است. چراکه پیام آوری پیامبر را در اینجا انکار کرده است. هفت. در مسئلۀ امامت، اگر کسی یقین کند که پیامبر اکرم (ص)، امام علی علیه السلام را به عنوان امام بعد از خود معرفی کرده است، ولی او بگوید که زیر بار این سخن پیامبر نمی رود، او کافر شده است. ولی اگر انکارش به دلیل جهل باشد. یعنی تصور کند که پیامبر (ص) کسی را به عنوان جانشین معرفی نکرده و به این دلیل، زیر بار امامت امام علی علیه السلام نرود، او کافر نیست. مانند عموم اهل سنت که چنین تصور می کنند. بنا بر آن معیاری که گفتیم، اصول دین فقط توحید و رسالت پیامبر اکرم (ص) است. https://eitaa.com/Faryab110
پرسشی برای اندیشیدن کدام شأن از شؤون امام زمان علیه السلام است که به جانشین و نایب ایشان منتقل نمی‌شود؟
هدایت شده از علکبر حاجعلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸امروز جمعه۱۴۰۲/۷/۱۴: 💫سلام امام زمانم! 🌸دل گردش روزگار را می بیند 💫شب می گذرد نهار را می بیند 🌸عَجّل لولیک الفرج می گویم 💫یک روز دو دیده یار را می بیند 🌸سلام آرزوی چشم های منتظر 💫السلام علیک یا مولای..یا صاحب الزمان 🌱‌⃟🌸๛ =====🍃🌹🌸🍃===== ♥️@TTANNHA♥️ =====🍃🌹🌸🍃=====
5⃣📌کدام شأن امام معصوم است که به جانشین او منتقل نمی‌شود؟ ✍پاسخ امام معصوم به عنوان حجت خدا روی زمین، دست کم دارای سه شأن مهم است: یک. شأن مرجعیت دینی: بر اساس این شأن، مردم باید برای آشنایی با دین حقیقی به امام معصوم علیه‌السلام مراجعه کنند. اگر امام غایب باشد، این شأن به جانشینان او یعنی مجتهدان دینی منتقل می‌شود. دو. شأن حکومت سیاسی: اگر امام غایب باشد، مجتهدی که دارای عدالت و قوه تدبیر است، جانشین امام معصوم خواهد بود. سه. شأن وساطت فیض: بر اساس این شأن، وجود و بقای جهان و نظام هستی به وجود امام وابسته خواهد بود و مهم نیست که او ظاهر باشد یا غایب. این شأن از مختصات امام معصوم که حجت خداست، می‌باشد و به فرد دیگری منتقل و واگذار نمی‌شود. https://eitaa.com/Faryab110
6⃣📌در حرمها باید به چه چیزی تبرک جست؟ ✍پاسخ یکی از آموزه‌های مهم شیعه و بسیاری از فرقه‌های اهل سنت، تبرک به آثار بزرگان است. تبرک به آثار پیامبر، امامان معصوم علیهم السلام و اولیای الهی، قلمرو فراوانی از اشیا را در بر می‌گیرد و تفاوتی نیز میان آنها نیست، مگر آنکه ثابت شود، پیامبر، امام معصوم یا ولی خدا خود روی برخی اشیای منسوب به خود، تاکید بیشتری داشته است. در دوران کنونی، تمام اشیای موجود در حرم های بزرگان دین، از آن جهت که منسوب به ایشان هستند، قابل تبرک می‌باشند، و از آنجا که به یک اندازه، به آن بزرگان منسوبند، تفاوتی هم میان آنها نیست. بنابراین تفاوتی میان تبرک جستن به فرش زیر پا با ضریح نیست. تفاوتی میان آب در آبسردکن حرم با غذای آشپزخانه حرم نیست. حتی تفاوتی میان آبی که در هیأت های عزاداری به عزاداران داده میشود با غذای آشپزخانه مخصوص حرم مطهر نیست. چون به یک اندازه به آن امام منسوب است. بنابراین، اگر قصد تبرک به امور و اشیای منسوب به امام علیه‌السلام را داریم، لازم نیست حتما ضریح مطهر را برای این منظور انتخاب کنیم. https://eitaa.com/Faryab110
سوالی برای اندیشیدن آیا فرزندآوری مانند نماز واجب است؟
7⃣📌آیا فرزندآوری مانند نماز واجب است؟ ✍پاسخ یک‌. اگر خداوند متعال، خواسته که دین در جامعه اجرا و پیاده شود. دو. اگر اجرای دین در جامعه به وجود و پایداری حکومت دینی است. سه. اگر پایداری حکومت دینی به وجود افراد دیندار بیشتر است. چهار. اگر بیشتر شدن دینداران، وابسته به فرزندآوری است، پس فرزندآوری واجب است. در حقیقت، اگر بقای دین و آموزه‌های آن وابسته به بقای حکومت دینی است، و بقای حکومت دینی به افزایش فرزندآوری است، پس فرزندآوری واجب است. اینجا میدان جهاد است. https://eitaa.com/Faryab110
فرزندآوری در چنین شرایطی بسیار دشوار است و موجب کوچک شدن سفره خانواده خواهد شد. آری، شهدا از جان گذشتند تا سخن جانشین امام زمان علیه السلام روی زمین نماند، تا حکومت دینی و در نتیجه، دین حفظ شود؛ آیا من و تو حاضریم برای حفظ حکومت دینی که حفظش از نماز واجب تر است، اندکی از مال خود بگذریم و به خود سختی دهیم؟ آیا جانشین امام زمان علیه السلام که دعوت به فرزندآوری می‌کند از وضعیت معیشتی مردم خبر ندارد؟ قطعا خبر دارد، ولی ضرورت کار چنان بالاست که انتظار دارد، مومنین این فرمان را اجابت کنند، هرچند ممکن است به کوچک شدن سفره آنها بینجامد. میدان جهاد اینجاست. https://eitaa.com/Faryab110
8⃣📌تفاوت زندگی موحدانه و مشرکانه در چیست؟ 🔹اعتقاد شرک آلود آنگاه شکل می‌گیرد که انسان به غیر خدا، نگاه خدایی و استقلالی داشته باشد و آنها را مستقل از خدا موثر در عالم بداند. 🔹آتش می‌سوزاند، آب خیس می‌کند، تیغ می‌برد، قلب می‌تپد، چرخاندن کلید موجب بازشدن در می‌شود و ... اما تمام اینها بدون اذن خدا اثربخش نیستند. نگاه شما به پزشک چیست؟ نگاه استقلالی یا ابزاری؟🤔 یکی از نشانه‌های اینکه ثابت می‌کند ما به اشیای دنیا و انسانها نگاه ابزاری داریم یا استقلالی، این است که وقتی از امکانات دنیا استفاده میکنیم خدا را هم یاد می‌کنیم یا خیر. ☑️برای نمونه، وقتی رانندگی می‌کنیم احتمالا هرگز یاد خدا نمی‌کنیم، ولی وقتی ماشین نصف شب در بیابان خراب می‌شود، آنجاست که یاد خدا می‌کنیم، گویی تا قبل از آن، نیازی به خدا احساس نمی‌کنیم و این همان شرک است. تا وقتی بدنمان سالم است، یاد خدا نمیکنیم، وقتی بیماری ساده‌ای سراغمان می‌آید، بیش از آنکه به خدا احساس نیاز کنیم، احساس نیاز به پزشک در ما بیدار می‌شود. بله وقتی کاری از دست پزشک بر نیاید، آنجاست که واقعا احساس می‌کنیم به خدا نیازمندیم. از این رو است که زندگی ما انسان‌ها گاه یک زندگی شرک آلود است.👌🏻 https://eitaa.com/Faryab110
9⃣📌تفاوت توسل با استغاثه در چیست؟ در توسل، ما برای رسیدن به حاجت خود، کسی را نزد خداوند به عنوان وسیله و واسطه قرار می‌دهیم. برای نمونه می‌گوییم: خداوندا به حق امام رضا علیه السلام فلان حاجتم را بده. در اینجا، کسی که حاجت می‌دهد، خداوند متعال است نه امام رضا علیه السلام. در استغاثه، انسان خود امام رضا علیه السلام را مخاطب قرار داده و حاجتش را از او می‌خواهد و می‌گوید: ای امام رضا، فلان حاجتم را بده. در اینجا کسی که حاجت می‌دهد، خود امام رضا علیه السلام است. البته همانطور که ما انسان‌ها در انجام کارهای معمولی خود، از خدا بی نیاز نیستیم و تمام کارهای ما با اذن خداوند متعال است، امام رضا علیه السلام نیز در دادن حاجت، از خدا بی نیاز نیست، در عین حال، همانطور که فاعل کارهای ما خود ما هستیم، امام رضا علیه السلام نیز فاعل کارهای خود از جمله حاجت دهی به دیگران است. تفاوت ما با امام رضا علیه السلام به تفاوت در میزان قدرت برمیگردد. ما فقط بر انجام کارهای معمولی قدرت داریم، ولی ایشان بر انجام کارهای خارق‌العاده نیز قدرت دارد، با این وجود، هم ما و هم ایشان در به‌کارگیری قدرتمان، به اراده و اذن خداوند نیازمندیم. ادامه دارد ... https://eitaa.com/Faryab110
0⃣1⃣📌 دیدگاه وهابیان درباره توسل و استغاثه چیست؟ بعد از شناخت تفاوت میان توسل و استغاثه، اینک به بیان دیدگاه وهابیان می‌پردازیم. وهابیان توسل را قبول دارند، ولی توسل به افراد _ مانند پیامبر و اولیای الهی _ را نمی‌پذیرند، بلکه معتقدند که اموری مانند ایمان و عمل صالح باید به عنوان وسیله نزد پیشگاه خداوند مطرح شود. و اما درباره استغاثه به غیر خدا، وهابیان بحث را در چهار مورد مطرح می‌کنند: یک. استغاثه به فرد زنده در امور عادی. دو. استغاثه به فرد زنده در کاری که فقط خدا بر آن تواناست. یعنی امور خارق العاده. سه. استغاثه به فرد مرده در امور عادی. چهار. استغاثه به فرد مرده در کاری که فقط خدا بر آن تواناست. وهابیان استغاثه را در سه مورد اخیر، مصداق شرک می‌دانند، این در حالی است که شیعه، هم توسل به افراد صالح و استغاثه به آنها در تمام مورد انکار وهابیان را می‌پذیرد. https://eitaa.com/Faryab110
1⃣1⃣📌چرا استغاثه و کمک خواستن از امامان و اولیای الهی در زمان حیات و بعد از وفاتشان، صحیح است؟ یک. جواز استغاثه در امور خارق العاده به فرد زنده: بنا بر آیات قرآنی، حضرت سلیمان علیه‌السلام درخواست یک کار خارق‌العاده _ حاضر ساختن تاج و تخت بلقیس نزد خود _ از بزرگان قوم خود کرد که آصف بن برخیا گفت این کار را در کمتر از چشم به هم زدنی انجام می‌دهد و سپس انجام داد. (نمل، ۴۰) اگر چنین استغاثه و درخواستی، شرک بود، پیامبری مانند سلیمان نباید آن را انجام می‌داد. ضمن آنکه ثابت می‌شود برخی انسان‌ها بر انجام کارهای خارق‌العاده توانا هستند. دو. جواز استغاثه به فرد مرده: اولا حقیقت انسان همان روح اوست و مرگ به معنای جدایی روح از بدن است و روح انسان در عالم برزخ به زندگی خود ادامه می‌دهد. وهابیان این مطلب را می‌پذیرند. ثانیاً ثابت شد که برخی انسان‌ها بر انجام کارهای خارق‌العاده توانا هستند. ثالثا کارهای خارق‌العاده با توجه به قوت روح آنها انجام می‌شود نه قوای بدنی آنها. رابعاً روح انسان پس از مرگ، می‌تواند از این عالم دنیا آگاه شود. به همین دلیل است که در تشهد نماز پیامبر را مخاطب قرار میدهیم و بر او درود و سلام می‌فرستیم. ضمن آنکه در روایات اهل سنت آمده که مرده، حتی صدای نعلین تشییع کنندگان خود را نیز می‌شنود (صحیح بخاری، ج۲، ص۹۲) اگر روح آدمی پس از جدایی از بدن، زنده است و اگر کارهای خارق‌العاده به وسیله روح و اراده ی آن صورت می‌پذیرد، پس همان روح پس از جدایی از بدن نیز می‌تواند کارهای خارق‌العاده انجام دهد و مانعی در کار نیست. بنابراین استغاثه به چنین افرادی پس از مرگشان نیز صحیح و جایز است. https://eitaa.com/Faryab110