eitaa logo
تربیت فرزند در سایه امام رضا علیه السلام
44 دنبال‌کننده
143 عکس
19 ویدیو
5 فایل
﷽ .::. خدمت خادمیاران رضوی به مادران امام رضایی برای تربیت فرزندانی بهتر... 📩 ارتباط با ما @FarzandeRazavi_Admin . . . _______________________
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ به کمک داستان، بسیاری از مفاهیم مانند حق دوستی، ایمان، بد جلوه دادن کار زشت و... را می‌توان به کودک آموزش داد. قرآن، داستان سرایی را وسیله زدودن غفلت‌ها می‌داند و در آیه 111 سوره یوسف می‌فرماید: 📖 «لقد کان فی قصصهم عبره لاُولی الباب؛ همانا در قصه‌های ایشان پندی برای خردمندان نهفته است.» 🔸این داستان‌ها باید دارای خصوصیاتی باشد، ازجمله: 🔹 قصه جلوه خدایی داشته باشد و به قصد تربیت و تذکر بیان شود. 🔹 به شرایط سنی، عقلی و روحی شنونده توجه شود. 🔹 افراط و تفریط، دروغ و شایعه و فرار از حقیقت‌ها نباشد. 🔹 پاسخگوی سؤالات ذهنی شنونده باشد. 🔹 بهترین قصه انتخاب شود. همانطور که خداوند نیز می‌فرماید: «نحن نقص علیک احسن القصص؛ ما بهترین قصه‌ها را برای تو حکایت می کنیم.» 🔹 در داستان‌ها پیروزی با حق باشد. 🔹 شخصیت داستان‌ها دور از هر گونه انحراف باشند. 🔹 داستان کوتاه باشد. [💕 فرزنــد رضوے 💞] 🦋🔎 @FarzandeRazavi
داستان کودکانه یکی بود یکی نبود. مادر بزرگ یه باغچه قشنگ داشت که پراز گل های رنگارنگ بود. از همه گل‌ها زیباتر گل رز بود. البته اون به خاطر زیباییش مغرور شده بود و با بقیه گل‌ها بدرفتاری می‌کرد. یک روز دو تا دختر کوچولو و شیطون که نوه‌های مادربزرگ بودند به سمت باغچه آمدند. یکی از آن‌ها دستش را به سمت گل رز برد تا آن را بچیند، اما خارهای گل در دستش فرو رفت. دستش را کشید و با عصبانیت گفت: اون گل به درد نمیخوره! آخه پر از خاره. مادربزرگ نوه‌ها را صدا زد آن‌ها رفتند. اما گل رز شروع به گریه کرد. بقیه گل‌ها با تعجب به او نگاه کردند. گل رز گفت: فکر می‌کردم خیلی قشگم اما من پر از خارم! بنفشه با مهربانی گفت: تو نباید به زیباییت مغرور می‌شدی. الان هم ناراحت نباش چون خداوند برای هر کاری حکمتی دارد. فایده این خارها این است که از زیبایی تو مراقبت می‌کنند و گرنه الان چیده شده و پرپر شده بودی! گل رز که پی به اشتباهاتش برده بود باشنیدن این حرف خوشحال شد و فهمید که نباید خودش رو با دیگران مقایسه کنه هر مخلوقی در دنیا یک خوبی‌هایی داره سپس گل رز قصه ما خندید و با خنده او بقیه گل‌ها هم خندیدند و باغچه پر شد از خنده گل‌ها. این قصه کوتاه برای کودکان را بخوانید و به آن‌ها یاد دهید داشته‌های خودشان را با دیگران هرگز مقایسه نکنند و غرور را نیز از خود دور سازند. [💕 فرزنــد رضوے 💞] 🦋🔎 @FarzandeRazavi
روزه خاطره ساز farzanderazavi.mp3
8.07M
📖 داستان کودکانه‌ 🌙 روزه‌ی خاطره‌ساز 🌸 [💕 فرزنــد رضوے 💞] 🦋🔎 @FarzandeRazavi
نیموشا و موش موشک FarzandeRazavi.mp3
9.54M
📙 📣 داستان صوتی نیموشا وموش موشک در مدرسه...... [💕 فرزنــد رضوے 💞] 🦋🔎 @FarzandeRazavi
❇️ تربیت از طریق قصه‌گویی قصه‌گویی و داستان‌سرایی یکی از روش‌های تربیتی است. از آن‌جا که خداوند، خالق بشر است و با تمامی ابعاد خَلقش آشناست، در قرآن برای هدایت و تربیت انسان‌ها از قصه‌گویی استفاده کرده و با بیان بهترین داستان‌ها و به قول قرآن «احسن‌القصص» به تربیت و پرورش آنان پرداخته است. بنابراین، والدین به‌عنوان مربی فرزندان خود می‌توانند از این شیوه‌ی جذاب که تمام کودکان به آن علاقه‌مندند، به‌نحو مطلوب استفاده کنند و با برگزیدن این شیوه که روش غیر‌مستقیم در مقوله‌ی تربیت است، بسیاری از آداب و سنن و موضوعات دینی و اخلاقی را به کودکان منتقل کنند. ادامه دارد... [💕 فرزنــد رضوے 💞] 🦋🔎 @FarzandeRazavi
✅ فواید قصه‌گویی در تمام طول قصه کودک و نوجوان تماشاگر دنیای زیبایی هستند که قصه‌گو برایشان به تصویر می‌کشد. کودک قصه را می‌شنود، نه حسرت قهرمان را می‌خورد و نه حسادت می‌ورزد؛ بلکه رابطه‌ای صمیمی با قصه برقرار می‌کند. کودک همه چیز را درک می‌کند و پا‌به‌پای قهرمان قصه می‌تواند بر مشکلات غلبه کند. کودکان با هم‌ذات‌پنداری در قصه‌ها می‌توانند تمام چیزهای نداشته‌ی خود، اعم از عروسک و خوردنی و پوشیدنی و یا شخصیت‌های نداشته‌شان مانند مادر، پدر، مادربزرگ را تجربه کنند و با آن‌ها انس بگیرند. حتی کودک می‌تواند حقی را که از او دریغ شده است، در قصه بیابد. قصه به کودک فرصت می‌دهد که تمام خواسته‌ها و محتواهای ناخودآگاه خود را تعبیر کند و محیط زندگی را بشناسد. 👌 درواقع، دوره‌ی کودکی زیربنای دوره‌های دیگر زندگی فرد است و داستان می‌تواند در محکم‌سازی این زیربنا مؤثر باشد. همچنین، قصه به کودک می‌آموزد که چه‌طور شخصیتش را رشد دهد و به کمال برسد. ✨ قصه به کودک کمک می‌کند، بحران‌هایی مانند بحران عاطفی، اجتماعی، فرهنگی و استقلال‌طلبی را پشت سر بگذارد و خود را از لای گل‌و‌لای بیرون بکشد و اضطراب‌های درونی‌اش را تخلیه کند. هم‌چنین، پایان خوش، خیال آسوده به او می‌بخشد. نکته‌ی درخور توجه این است که هر موقع کودکان از چیزی می‌ترسند و با خود کشمکش دارند و پدر و مادر، آنها را نادیده می‌گیرند، در عوض، قصه‌ها این ترس‌ها و اضطراب‌های کودکان و نوجوانان را جدی می‌گیرند و مستقیم درباره‌شان صحبت می‌کنند. ترس از مرگ، ترس از جدایی، ترس از سرزنش و... ترس‌هایی است در کودک که وقتی قصه با این جمله پایان می‌یابد که آن‌ها تا سالیان سال با هم به خوبی و خوشی زندگی کردند، از بین می‌روند و کودک دیگر فریب نمی‌خورد. [💕 فرزنــد رضوے 💞] 🦋🔎 @FarzandeRazavi
📖👧🏻 داستان کودکانه‌ی «اسراف» 🧒🏻📖 🍏 سیب کوچولو قل خورد و روی زمین افتاد. دل سیب پر از غصه و غم شد، غصه‌اش آن‌قدر زیاد بود که توی دلش جا نمی‌شد، برای همین یک قطره اشک از گوشه‌ی چشمش چیلیک افتاد روی زمین.😢 🌳 دلش برای مادرش درخت هم تنگ شده بود، یک قطره‌ی دیگر چیلیک افتاد. 🌸 سیب از وقتی شکوفه‌ی زیبایی روی شاخه‌ی درخت بود، منتظر بود که زود بزرگ و رسیده شود؛ 🍎 دلش می‌خواست وقتی سیب بزرگی می‌شود کسی او را گاز بزند و تا ته بخورد، بعد هم هسته‌اش را توی خاک بکارد، تا مثل مادرش درخت شود. اما امروز کسی سیب را از مادرش درخت جدا کرده بود و نصفه گاز زده و روی زمین انداخته بود. ادامه... 👇👇👇 [💕 فرزنــد رضوے 💞] 🦋🔎 @FarzandeRazavi
📖👧🏻 داستان کودکانه‌ی «اسراف» 🧒🏻📖 👆👆... 😔 وقتی سیب یادش آمد چه بلایی سرش آمده باز دلش پر از غصه شد. یک قطره‌ی دیگر چیلیک افتاد، نزدیک بود یک قطره‌ی دیگر هم بیفتد که سیب به آسمان رفت. 😄 انگار روی دست مادرش درخت بود، سیب به‌جای گریه خندید. 😇 سیب توی دست کسی بود، آدم مهربانی که می‌گفت: باید سیب را تا آخر بخورند و اسراف نکنند. 😊 آدم مهربان حرف‌های قشنگی می‌زد. سیب خوشحال بود و دیگر توی دلش غصه نداشت. مرد مهربان امام رضا (علیه‌السلام) بود. سیب مرد مهربان را خیلی دوست داشت. [💕 فرزنــد رضوے 💞] 🦋🔎 @FarzandeRazavi
اسراف@FarzandeRazavi.mp3
1.18M
🎧 📖👧🏻 داستان صوتی کودکانه‌ی «اسراف» 🧒🏻📖 [💕 فرزنــد رضوے 💞] 🦋🔎 @FarzandeRazavi
📖👧🏻 داستان کودکانه‌ی «غدیر» 🧒🏻📖 🦋🌺🍁🌸☘🌼🍂🌱 بچه‌ها! زمان پیامبر، با زمان ما خیلی فرق داشت. اون موقع مثل حالا نبود که خبرها به‌وسیله رادیو و تلویزیون به گوش مردم برسه. اون زمان هنوز برق و رادیو و تلویزیون اختراع نشده بود. درحالی‌که حضرت محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، آخرین پیامبر خدا، باید خبر خیلی خیلی مهمی رو به گوش همه می‌رسوند. حالا دیگه تعداد مسلمون‌ها خیلی زیاد شده بود و سرزمین مسلمون‌ها خیلی خیلی بزرگ. بچه‌های خوبم! اون موقع همه عراق و چند تا کشور دیگه جزو عربستان به حساب می‌اومد، و حالا شما بگید، پیامبر چطور می‌تونست خبر بزرگش رو به گوش همه برسونه؟ خوب، پیامبر یه فکر خوب کرد. پیامبر دوست داشتنی ما، صبر کرد تا موقع حج فرا رسید، مسلمون‌ها از همه جا خودشون رو به مکّه رسوندند تا همراه پیامبر، خانه خدا رو زیارت کنند. اون موقع فرصت خوبی بودکه پیامبر اون خبر مهم رو به همه بگه، تا حاجیان و مردمی که به حج آمده بودند، وقتی به شهرشون برگشتند، برای همشهری‌های خودشون خبر پیامبر رو تعریف کنند و این طوری همه مردم خبردار بشند. .... 👇👇👇 [💕 فرزنــد رضوے 💞] 🦋🔎 @FarzandeRazavi
.... 👆👆👆 ادامه داستان «غدیر» حضرت محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در آخرین سفر خود به خانه‌ی خدا در محلی به نام غدیر خم از مردمی که همراه ایشان بودند خواستند از شتران و اسب‌ها پیاده شوند و در محل خاصی به نام گودال خم جمع شوند.( «غدیر» در زبان عربی به معنی گودال و «خم» نام محلی است که در آن روزگار چشمه‌ای روان و درختانی کهن‌سال داشته است.) همه با هم زمزمه می‌کردند که حتماً محمد‌رسول‌الله خبر و حرف مهمی دارد که در این مکان و هوای گرم فرمان داده جمع شویم! به دستور پیامبر، بار چند شتر را روی هم گذاشتند و پیامبر از اون بالا رفت. او امام علی(علیه‌السلام) را هم با خودش بالا برد و حالا، صدهزار نفری که اون‌جا جمع شده بودن به پیامبر نگاه می‌کردن و با خودشون می‌گفتن پیامبر از این کار چه منظوری داره؟ پیامبر خدا فرمودند: ای مردم! من در میان شما دو چیز خیلی باارزش می‌گذارم که پس از من، برای شما می‌ماند. این دو چیز ارزشمند یکی قرآن است و دومی خانواده من. این دوتا هیچ وقت از هم جدا نمی‌شوند و همیشه با هم هستند. پس مراقب این دو چیز باشید و از آن‌ها پیروی کنید. .... 👇 [💕 فرزنــد رضوے 💞] 🦋🔎 @FarzandeRazavi
.... 👆👆👆 ادامه داستان «غدیر» حضرت محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) دست علی(علیه‌السلام) را بالا بردند و از حضار پرسیدند: «ای مردم آیا من را قبول دارید؟» همه گفتند: «بله رسول‌الله، شما محمد امین هستید. شما پیامبر ما هستید.» سپس حضرت محمد(صلی‌الله‌علیه‌وآله) دست حضرت علی(علیه‌السلام) را گرفتند و فرمودند: «هرکس من مولای او هستم، از این به بعد علی مولای اوست…» سپس فرمود: «خداوند، مولای من، و من مولای مؤمنان هستم و بر آن‌ها از خودشان سزاوارترم. ای مردم هر کس که من مولا و رهبر اویم این علی هم مولا و رهبر اوست». پیامبر این جمله را سه بار تکرار کرد و چنین ادامه داد: «پروردگارا، دوستان علی را دوست بدار و دشمنان او را خوار. خدایا علی را محور حق قرار ده» و سپس فرمود: «لازم است حاضران این خبر را به غایبان برسانند». پس از شنیدن سخنان پیامبر، مردم جانشینی ایشان را قبول کردند و به حضرت علی تبریک گفتند. [💕 فرزنــد رضوے 💞] 🦋🔎 @FarzandeRazavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 📖 داستان صوتی کودکانه‌ی «کیف نارنجی» 📖 🦋 آموزش انضباط و نظافت به کودکان... [💕 فرزنــد رضوے 💞] 🦋🔎 @FarzandeRazavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 📖 👧🏻 داستان صوتی کودکانه‌ی «وضو» 🧒🏻 📖 🦋 آموزش وضو در قالب داستان... [💕 فرزنــد رضوے 💞] 🦋🔎 @FarzandeRazavi