eitaa logo
اشعار فاطمی
155 دنبال‌کننده
802 عکس
103 ویدیو
36 فایل
📒اشعار مذهبی اجتماعی و مطالب مفید دیگر🌹🍀🌻 🌹اشعار فاطمی در بلاگفا: fatemi84.blogfa.com 🌻در بلاگ بیان : fatemi84.blog.ir 🍀در سروش : splus.ir/fatemi84
مشاهده در ایتا
دانلود
1.04M
ارتباط ریاست جمهوری با ظهور چیست⁉️ ⭕️پاسخ: ابراهیم_افشاری «» «» کانال امام زمان عجل الله ↙️↙️ @emamolasr
خواب «مقبل» از مجلس عزاداری پیامبران در شب عاشورا - و شعر محتشم کاشانی «آن فرشته برای دلجویی، مرا به دیگر قسمت‌های حرم راهنمایی کرد. به بخش غربی صحن که رسیدیم، با مجلس باشکوهی مواجه شدم. درباره حاضران در مجلس که پرسیدم،‌ در جواب گفت: پیامبران خداوند هستند؛ از آدم (ع) تا خاتم (ص) که جملگی برای زیارت اباعبدالله‌الحسین (ع) آمده‌اند. در همان اثنا،‌ چشمم به جمال حضرت محمد مصطفی (ص) روشن شد و شنیدم که فرمودند: «به محتشم بگویید بیاید.» محتشم که وارد مجلس شد، حضرت رسول اکرم (ص) به منبر اشاره کردند. محتشم به‌طرف منبر رفت و روی هر پله‌ای ایستاد، حضرت (ص) به او فرمودند: «بالاتر برو.» و آنقدر بالا رفت تا به پله نهم رسید. اینجا بود که رسول‌الله (ص) فرمودند: «امشب،‌ شب عاشوراست. ای محتشم!‌ از آن اشعار جانسوزت بخوان!‌» و محتشم شروع کرد: کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا/ در خاک و خون تپیده میدان کربلا گر چشم روزگار بر او زار می‌گریست/ خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک/ زان گل که شد شکفته به بستان کربلا از آب هم مضایقه کردند کوفیان/ خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید/ خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد/ فریاد العطش ز بیابان کربلا    شعرخوانی محتشم به اینجا که رسید، حضرت رسول (ص) در میان صدای گریه و ناله پیامبران فرمود: «ای پدران من! ببینید با فرزندم حسین چه کردند. آب فراتی که همه حیوانات از آن می‌نوشند، بر فرزندم حرام کردند...» و با گریه به محتشم اشاره کردند که؛ «باز هم بخوان .» محتشم ادامه داد: روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار/ خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار صدای شیون که به اوج رسید، محتشم خواست از منبر پایین بیاید اما حضرت (ص) فرمودند: باز هم بخوان. محتشم درحالی‌که عمامه را از سرش برمی‌داشت، فریاد برآورد: یا رسول الله! این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست/ وین صید دست و پا زده در خون حسین توست این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی/ دود از زمین رسانده به گردون حسین توست این ماهی فتاده به دریای خون که هست/ زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست اینجا دیگر پایان کار محتشم بود چون رسول‌الله (ص) با شنیدن این ابیات از هوش رفتند و همه انبیا بر سر می‌زدند. در این لحظه،‌ یکی از فرشتگان شروع به زمزمه ادامه اشعار محتشم کرد: خاموش محتشم که دل سنگ آب شد/ بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد خاموش محتشم که از این حرف سوزناک/ مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد محتشم از منبر پایین آمد و وقتی مجلس به حالت عادی برگشت، حضرت رسول اکرم (ص) به‌عنوان صله، عبای خود را بر دوش محتشم انداختند ... 👇👇👇 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 @fatemi84 Fatemi84.blog.ir
خواب مقبل کاشانی در مورد شعر محتشم و مجلس عزاداری پیامبران در شب عاشورا 👇👇👇👇👇 🌸🌼🍀 @fatemi84
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است شعر کامل و داستان سرودن این شعر در اینجا 👇👇👇👇👇 🌸🌼🍀 @fatemi84 Fatemi84.blog.ir
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله در هم است گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرات عالم است گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرم است در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند گویا عزای اشرف اولاد آدم است 💠 خورشید آسمان و زمین نور مشرقین 💠 پروردهٔ کنار رسول خدا ، حسین کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا در خاک و خون طپیده میدان کربلا گر چشم روزگار بر او زار می‌گریست خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد فریاد العطش ز بیابان کربلا آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم کردند رو به خیمهٔ سلطان کربلا 🔸آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد 🔸کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی وین خرگه بلند ستون بی‌ستون شدی کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت یک شعلهٔ برق خرمن گردون دون شدی کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان سیماب‌وار گوی زمین بی‌سکون شدی کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک جان جهانیان همه از تن برون شدی کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست عالم تمام غرقه دریای خون شدی گر انتقام آن نفتادی بروز حشر با این عمل معاملهٔ دهر چون شدی 🔹آل نبی چو دست تظلم برآورند 🔹ارکان عرش را به تلاطم درآورند برخوان غم چو عالمیان را صلا زدند اول صلا به سلسلهٔ انبیا زدند نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند آن در که جبرئیل امین بود خادمش اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند پس آتشی ز اخگر الماس ریزه‌ها افروختند و در حسن مجتبی زدند وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود کندند از مدینه و در کربلا زدند وز تیشهٔ ستیزه در آن دشت کوفیان بس نخل‌ها ز گلشن آل عبا زدند پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید بر حلق تشنهٔ خلف مرتضی زدند اهل حرم دریده گریبان گشوده مو فریاد بر در حرم کبریا زدند 🔸روح‌الامین نهاده به زانو سر حجاب 🔸تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب چون خون ز حلق تشنهٔ او بر زمین رسید جوش از زمین بذروه عرش برین رسید نزدیک شد که خانهٔ ایمان شود خراب از بس شکستها که به ارکان دین رسید نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید باد آن غبار چون به مزار نبی رساند گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید یکباره جامه در خم گردون به نیل زد چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش از انبیا به حضرت روح‌الامین رسید کرد این خیال وهم غلط کار، کان غبار تا دامن جلال جهان آفرین رسید 🔹هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال 🔹او در دلست و هیچ دلی نیست بی‌ملال ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند یک باره بر جریدهٔ رحمت قلم زنند ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر دارند شرم کز گنه خلق دم زنند دست عتاب حق به در آید ز آستین چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند آه از دمی که با کفن خونچکان ز خاک آل علی چو شعلهٔ آتش علم زنند فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت گلگون کفن به عرصهٔ محشر قدم زنند جمعی که زد بهم صفشان شور کربلا در حشر صف زنان صف محشر بهم زنند از صاحب حرم چه توقع کنند باز آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند 🔸پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل 🔸شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه ابری به بارش آمد و بگریست زار زار گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن گفتی فتاد از حرکت چرخ بی‌قرار عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر افتاد در گمان که قیامت شد آشکار آن خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل گشتند بی‌عماری و محمل شتر سوار با آن که سر زد آن عمل از امت نبی روح‌الامین ز روح نبی گشت شرمسار 🔹وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد 🔹نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد شور و نشور و واهمه را در گمان فتاد هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند هم گریه بر ملایک هفت آسمان فتاد هرجا که بود آهوئی از دشت پا کشید هرجا که بود طایری از آشیان فتاد شد وحشتی که شور قیامت ز یاد رفت چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد بر زخم‌های کاری تیغ و سنان فتاد ادامه در 👇👇👇 @fatemi84
2⃣قسمت دوم- ادامه شعر محتشم ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان بر پیکر شریف امام زمان فتاد بی‌اختیار نعرهٔ هذا حسین او سر زد چنانکه آتش از او در جهان فتاد 🔸پس با زبان پر گله آن بضعة الرسول 🔸رو در مدینه کرد که یا ایها الرسول این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی دود از زمین رسانده به گردون حسین توست این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست این غرقه محیط شهادت که روی دشت از موج خون او شده گلگون حسین توست این خشک لب فتاده دور از لب فرات کز خون او زمین شده جیحون حسین توست این شاه کم سپاه که با خیل اشک و آه خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست این قالب طپان که چنین مانده بر زمین شاه شهید ناشده مدفون حسین توست 🔹چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد 🔹وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد کای مونس شکسته دلان حال ما ببین ما را غریب و بی‌کس و بی‌آشنا ببین اولاد خویش را که شفیعان محشرند در ورطهٔ عقوبت اهل جفا ببین در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان و اندر جهان مصیبت ما بر ملا ببین نی نی ورا چو ابر خروشان به کربلا طغیان سیل فتنه و موج بلا ببین تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر سرهای سروران همه بر نیزه‌ها ببین آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام یک نیزه‌اش ز دوش مخالف جدا ببین آن تن که بود پرورشش در کنار تو غلطان به خاک معرکهٔ کربلا ببین 🔸یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد 🔸کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد خاموش محتشم که دل سنگ آب شد بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد خاموش محتشم که از این حرف سوزناک مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد خاموش محتشم که از این شعر خون‌چکان در دیده اشک مستمعان خون ناب شد خاموش محتشم که از این نظم گریه‌خیز روی زمین به اشگ جگرگون کباب شد خاموش محتشم که فلک بس که خون گریست دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد خاموش محتشم که به سوز تو آفتاب از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین جبریل را ز روی پیمبر حجاب شد 🔹تا چرخ سفله بود خطائی چنین نکرد 🔹بر هیچ آفریده جفائی چنین نکرد ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده‌ای وز کین چها درین ستم آباد کرده‌ای بر طعنت این بس است که با عترت رسول بیداد کرده خصم و تو امداد کرده‌ای ای زادهٔ زیاد نکرده‌ست هیچ گه نمرود این عمل که تو شدّاد کرده‌ای کام یزید داده‌ای از کشتن حسین بنگر که را به قتل که دلشاد کرده‌ای بهر خسی که بار درخت شقاوت است در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده‌ای با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو با مصطفی و حیدر و اولاد کرده‌ای حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن آزرده‌اش به خنجر بیداد کرده‌ای 🔸ترسم تو را دمی که به محشر برآورند 🔸از آتش تو دود به محشر درآورند محتشم کاشانی داستان محتشم و سرودن شعر معروف او 👇👇👇👇 🌸🌼🍀 @fatemi84 Fatemi84.blog.ir
قال الحسین علیه السلام : یُظْهِرُ اللهُ قائِمَنا فَیَنْتَقِمُ مِنَ الظالِمین امام حسین علیه السلام : خداوند قائم ما را از پس پرده غیبت برون آورد و آنگاه او از ستمکاران انتقام میگیرد. اثبات الهدی ، جلد ۱۵ ، ص ۱۹۶ 🌾 🌼 @karimeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ایشان عموی شهید تیمور معظمی گودرزی🌹 از شهدای دلاور حاج عمران بودند‌ که امروز مراسم تشییع و خاکسپاری اش بود خودش هم مردی مومن و باتقوا بود که آزارش به کسی نمی‌رسید. خداوند رحمتش کنه و با اهل بیت علیهم السلام محشور بشه. لا نعلم منها الا خیرا شادی روحش و اموات خودتان فاتحه با صلوات 🍀 نماز شب اول قبر اگه مقدور بود براش بخونید: (( اسماعیل ابن حسین بک )) 🌾 🌼 @karimeh
هدایت شده از کاروان انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این نوحه به عنوان نوحه سراسری در ایام عاشورا در دفاع از حجاب و عفاف همه جا خوانده می شود (با نوای حاج محمود کریمی) 🇮🇷 @karvane2
هدایت شده از کاروان انقلاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 زیارت عاشورا / تصویری با صدای مداح جوان: امیر سلیمانی پور هر روز لااقل یک بار گوش بدهید و همراهی کنید تا آخر 🇮🇷 @karvane2
4_5769343059485524007.mp3
4.21M
شام غریبان است زینب پریشان است ‌‌‎‎‌‌ 🌾 🌼 @karimeh
عزاداری مردم انقلابی خرم آباد در روز عاشورا 🌾 🌼 @karimeh