eitaa logo
اشعار فاطمی
158 دنبال‌کننده
805 عکس
103 ویدیو
36 فایل
📒اشعار مذهبی اجتماعی و مطالب مفید دیگر🌹🍀🌻 🌹اشعار فاطمی در بلاگفا: fatemi84.blogfa.com 🌻در بلاگ بیان : fatemi84.blog.ir 🍀در سروش : splus.ir/fatemi84
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار فاطمی
خواب «مقبل» از مجلس عزاداری پیامبران در شب عاشورا - و شعر محتشم کاشانی «آن فرشته برای دلجویی، مرا به دیگر قسمت‌های حرم راهنمایی کرد. به بخش غربی صحن که رسیدیم، با مجلس باشکوهی مواجه شدم. درباره حاضران در مجلس که پرسیدم،‌ در جواب گفت: پیامبران خداوند هستند؛ از آدم (ع) تا خاتم (ص) که جملگی برای زیارت اباعبدالله‌الحسین (ع) آمده‌اند. در همان اثنا،‌ چشمم به جمال حضرت محمد مصطفی (ص) روشن شد و شنیدم که فرمودند: «به محتشم بگویید بیاید.» محتشم که وارد مجلس شد، حضرت رسول اکرم (ص) به منبر اشاره کردند. محتشم به‌طرف منبر رفت و روی هر پله‌ای ایستاد، حضرت (ص) به او فرمودند: «بالاتر برو.» و آنقدر بالا رفت تا به پله نهم رسید. اینجا بود که رسول‌الله (ص) فرمودند: «امشب،‌ شب عاشوراست. ای محتشم!‌ از آن اشعار جانسوزت بخوان!‌» و محتشم شروع کرد: کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا/ در خاک و خون تپیده میدان کربلا گر چشم روزگار بر او زار می‌گریست/ خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک/ زان گل که شد شکفته به بستان کربلا از آب هم مضایقه کردند کوفیان/ خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید/ خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد/ فریاد العطش ز بیابان کربلا    شعرخوانی محتشم به اینجا که رسید، حضرت رسول (ص) در میان صدای گریه و ناله پیامبران فرمود: «ای پدران من! ببینید با فرزندم حسین چه کردند. آب فراتی که همه حیوانات از آن می‌نوشند، بر فرزندم حرام کردند...» و با گریه به محتشم اشاره کردند که؛ «باز هم بخوان .» محتشم ادامه داد: روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار/ خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار صدای شیون که به اوج رسید، محتشم خواست از منبر پایین بیاید اما حضرت (ص) فرمودند: باز هم بخوان. محتشم درحالی‌که عمامه را از سرش برمی‌داشت، فریاد برآورد: یا رسول الله! این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست/ وین صید دست و پا زده در خون حسین توست این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی/ دود از زمین رسانده به گردون حسین توست این ماهی فتاده به دریای خون که هست/ زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست اینجا دیگر پایان کار محتشم بود چون رسول‌الله (ص) با شنیدن این ابیات از هوش رفتند و همه انبیا بر سر می‌زدند. در این لحظه،‌ یکی از فرشتگان شروع به زمزمه ادامه اشعار محتشم کرد: خاموش محتشم که دل سنگ آب شد/ بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد خاموش محتشم که از این حرف سوزناک/ مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد محتشم از منبر پایین آمد و وقتی مجلس به حالت عادی برگشت، حضرت رسول اکرم (ص) به‌عنوان صله، عبای خود را بر دوش محتشم انداختند ... 👇👇👇 🍃🍂🍃🍂🍃🍂 @fatemi84 Fatemi84.blog.ir
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است شعر کامل و داستان سرودن این شعر در اینجا 👇👇👇👇👇 🌸🌼🍀 @fatemi84 Fatemi84.blog.ir
باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله در هم است گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرات عالم است گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرم است در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند گویا عزای اشرف اولاد آدم است خورشید آسمان و زمین نور مشرقین پروردهٔ کنار رسول خدا حسین کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا در خاک و خون طپیده میدان کربلا گر چشم روزگار بر او زار می‌گریست خون می‌گذشت از سر ایوان کربلا نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا از آب هم مضایقه کردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا زان تشنگان هنوز به عیوق می‌رسد فریاد العطش ز بیابان کربلا آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم کردند رو به خیمهٔ سلطان کربلا آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی وین خرگه بلند ستون بی‌ستون شدی کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت یک شعلهٔ برق خرمن گردون دون شدی کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان سیماب‌وار گوی زمین بی‌سکون شدی کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک جان جهانیان همه از تن برون شدی کاش آن زمان که کشتی آل نبی شکست عالم تمام غرقه دریای خون شدی گر انتقام آن نفتادی بروز حشر با این عمل معاملهٔ دهر چون شدی آل نبی چو دست تظلم برآورند ارکان عرش را به تلاطم درآورند برخوان غم چو عالمیان را صلا زدند اول صلا به سلسلهٔ انبیا زدند نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند آن در که جبرئیل امین بود خادمش اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند پس آتشی ز اخگر الماس ریزه‌ها افروختند و در حسن مجتبی زدند وانگه سرادقی که ملک محرمش نبود کندند از مدینه و در کربلا زدند وز تیشهٔ ستیزه در آن دشت کوفیان بس نخلها ز گلشن آل عبا زدند پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید بر حلق تشنهٔ خلف مرتضی زدند اهل حرم دریده گریبان گشوده مو فریاد بر در حرم کبریا زدند روح‌الامین نهاده به زانو سر حجاب تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب چون خون ز حلق تشنهٔ او بر زمین رسید جوش از زمین بذروه عرش برین رسید نزدیک شد که خانهٔ ایمان شود خراب از بس شکستها که به ارکان دین رسید نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید باد آن غبار چون به مزار نبی رساند گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید یکباره جامه در خم گردون به نیل زد چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش از انبیا به حضرت روح‌الامین رسید کرد این خیال وهم غلط کار، کان غبار تا دامن جلال جهان آفرین رسید هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال او در دلست و هیچ دلی نیست بی‌ملال ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند یک باره بر جریدهٔ رحمت قلم زنند ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر دارند شرم کز گنه خلق دم زنند دست عتاب حق به در آید ز آستین چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند آه از دمی که با کفن خونچکان ز خاک آل علی چو شعلهٔ آتش علم زنند فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت گلگون کفن به عرصهٔ محشر قدم زنند جمعی که زد بهم صفشان شور کربلا در حشر صف زنان صف محشر بهم زنند از صاحب حرم چه توقع کنند باز آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار موجی به جنبش آمد و برخاست کوه کوه ابری به بارش آمد و بگریست زار زار گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن گفتی فتاد از حرکت چرخ بی‌قرار عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر افتاد در گمان که قیامت شد آشکار آن خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل گشتند بی‌عماری و محمل شتر سوار با آن که سر زد آن عمل از امت نبی روح‌الامین ز روح نبی گشت شرمسار وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد شور و نشور و واهمه را در گمان فتاد هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند هم گریه بر ملایک هفت آسمان فتاد هرجا که بود آهوئی از دشت پا کشید هرجا که بود طایری از آشیان فتاد شد وحشتی که شور قیامت ز یاد رفت چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد بر زخمهای کاری تیغ و سنان فتاد ادامه در 👇👇👇 @fatemi84
2⃣قسمت دوم شعر محتشم ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان بر پیکر شریف امام زمان فتاد بی‌اختیار نعرهٔ هذا حسین او سر زد چنانکه آتش از او در جهان فتاد پس با زبان پر گله آن بضعة الرسول رو در مدینه کرد که یا ایها الرسول این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست وین صید دست و پا زده در خون حسین توست این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی دود از زمین رسانده به گردون حسین توست این ماهی فتاده به دریای خون که هست زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست این غرقه محیط شهادت که روی دشت از موج خون او شده گلگون حسین توست این خشک لب فتاده دور از لب فرات کز خون او زمین شده جیحون حسین توست این شاه کم سپاه که با خیل اشگ و آه خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست این قالب طپان که چنین مانده بر زمین شاه شهید ناشده مدفون حسین توست چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد کای مونس شکسته دلان حال ما ببین ما را غریب و بی‌کس و بی‌آشنا ببین اولاد خویش را که شفیعان محشرند در ورطهٔ عقوبت اهل جفا ببین در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان واندر جهان مصیبت ما بر ملا ببین نی نی ورا چو ابر خروشان به کربلا طغیان سیل فتنه و موج بلا ببین تنهای کشتگان همه در خاک و خون نگر سرهای سروران همه بر نیزه‌ها ببین آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام یک نیزه‌اش ز دوش مخالف جدا ببین آن تن که بود پرورشش در کنار تو غلطان به خاک معرکهٔ کربلا ببین یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد خاموش محتشم که دل سنگ آب شد بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد خاموش محتشم که از این حرف سوزناک مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد خاموش محتشم که از این شعر خونچکان در دیده اشگ مستمعان خون ناب شد خاموش محتشم که از این نظم گریه‌خیز روی زمین به اشگ جگرگون کباب شد خاموش محتشم که فلک بس که خون گریست دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین جبریل را ز روی پیمبر حجاب شد تا چرخ سفله بود خطائی چنین نکرد بر هیچ آفریده جفائی چنین نکرد ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده‌ای وز کین چها درین ستم آباد کرده‌ای بر طعنت این بس است که با عترت رسول بیداد کرده خصم و تو امداد کرده‌ای ای زادهٔ زیاد نکرده‌ست هیچ گه نمرود این عمل که تو شداد کرده‌ای کام یزید داده‌ای از کشتن حسین بنگر که را به قتل که دلشاد کرده‌ای بهر خسی که بار درخت شقاوتست در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده‌ای با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو با مصطفی و حیدر و اولاد کرده‌ای حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن آزرده‌اش به خنجر بیداد کرده‌ای ترسم تو را دمی که به محشر برآورند از آتش تو دود به محشر درآورند محتشم کاشانی داستان محتشم و سرودن شعر معروف او 👇👇👇👇 🌸🌼🍀 @fatemi84 Fatemi84.blog.ir
طرح زیبایی از محمد رسول الله (ص) محمد رسول الله والذین معه ، اشداء علی الکفار ، رحماء بینهم- قرآن کریم این طرح زیبا را در سالهای قبل با استفاده از پرگار و خودکار در ۴ رنگ ترسیم کرده ام. طرح و ایده آن هم از فکر خودم بوده نه کپی کنم. حالا به جهت دفاع از حریم قدسی نبوت و پیامبر اکرم (ص) آن را در وبلاگ منتشر می کنم. در قرآن کریم در چهار آیه کلمه محمد (ص) آمده است که این چهار آیه با ترجمه آن در ادامه درج شده است:   نتیجهٔ جستجو برای «محمد»: چهار مورد در ۴ آیه یافت شد به شرح ذیل:   🌸🌼🍀 @fatemi84 Fatemi84.blog.ir
طرح زیبایی از محمد رسول الله (ص) محمد رسول الله والذین معه ، اشداء علی الکفار ، رحماء بینهم- قرآن کریم این طرح زیبا را در سالهای قبل با استفاده از پرگار و خودکار در ۴ رنگ ترسیم کرده ام. طرح و ایده آن هم از فکر خودم بوده نه کپی کنم. حالا به جهت دفاع از حریم قدسی نبوت و پیامبر اکرم (ص) آن را در وبلاگ منتشر می کنم. در قرآن کریم در چهار آیه کلمه محمد (ص) آمده است که این چهار آیه با ترجمه آن در ادامه درج شده است:   نتیجهٔ جستجو برای «محمد»: چهار مورد در ۴ آیه یافت شد به شرح دیل:   🌼 (۱) مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَٰکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَکَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا ﴿الأحزاب: ٤٠﴾   محمّد (ص) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست؛ ولی رسول خدا و ختم‌کننده و آخرین پیامبران است؛ و خداوند به همه چیز آگاه است! (۳۳: ۴۰) 🍀 (۲) وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ﴿محمد: ٢﴾   و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و به آنچه بر محمد (ص) نازل شده -و همه حقّ است و از سوی پروردگارشان- نیز ایمان آوردند، خداوند گناهانشان را می‌بخشد و کارشان را اصلاح می‌کند! (۴۷: ۲) 🌻 (۳) وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِکُمْ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَىٰ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئًا وَسَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ ﴿آل‌عمران: ١٤٤﴾   محمد (ص) فقط فرستاده خداست؛ و پیش از او، فرستادگان دیگری نیز بودند؛ آیا اگر او بمیرد و یا کشته شود، شما به عقب برمی‌گردید؟ (و اسلام را رها کرده به دوران جاهلیّت و کفر بازگشت خواهید نمود؟) و هر کس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضرری نمی‌زند؛ و خداوند بزودی شاکران (و استقامت‌کنندگان) را پاداش خواهد داد. (۳: ۱۴۴) 🌺 (۴) مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَٰلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا ﴿الفتح: ٢٩﴾   محمّد (ص) فرستاده خداست؛ و کسانی که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شدید، و در میان خود مهربانند؛ پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود می‌بینی در حالی که همواره فضل خدا و رضای او را می‌طلبند؛ نشانه آنها‌ در صورتشان از اثر سجده نمایان است؛ این توصیف آنان در تورات و توصیف آنان در انجیل است، همانند زراعتی که جوانه‌های خود را خارج ساخته، سپس به تقویت آن پرداخته تا محکم شده و بر پای خود ایستاده است و بقدری نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتی وامی‌دارد؛ این برای آن است که کافران را به خشم آورد (ولی) کسانی از آنها را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظیمی داده است. (۴۸: ۲۹) مطالب مرتبط در وبلاگ : قرآن کریم ، اهل بیت(ع) ، پیامبر اکرم (ص) 🌸🌼🍀 @fatemi84 Fatemi84.blog.ir
هدایت شده از اشعار فاطمی
🌹تقدیم به گمنام ترین شهیدان , یادمان شهدای گمنام یاد همه شهیدان به خصوص  شهدای سوم خرداد  در آزادسازی خرمشهر گرامی باد .  🌹🌹🌹  گل های بی نشان 🌹🌹🌹 تقدیم به گمنام ترین شهیدان  اینجا  مزار  و  باغ   شهیدان بی سر است گل های  ما ,  شقایق  زیبای  پر پر  است در  باغ  ما  چو  پا   بنهی  اندکی  درنگ ناگفته های  ما  ز بسی گفته  بهتر است  گر پیکر  زمینی  ما تیر  و ترکش  است بر  جان  آسمانی ما   زخم خنجر  است ما عاشقان سرخ  به خون ها  نشسته ایم این   لاله های  پرپر ما  راز  دلبر  است این  قبر یک  دلاور  میدان  جبهه ها ست شاید که یک بسیجی و سرباز و افسر است   ما  را  مبین که  خفته  به خاکیم در  زمین هریک ز ما  به رزم خودش یک دلاور است این آیه  را  بخوان  و  مپندار  مرده ایم   ما زنده ایم و نزد خدا  رزق دیگر است دشمن نپرورد  به  سر خود خیال خام  ایران پر از جوان بسیجی  سراسر است    با خصم دون  بگو که بترسد  ز خشم ما  فـریاد  مـا   بلنـدی  الله  اکبـر  است مـا  رهـروان  راه  ولایـت همیـشه ایم  این پیـروان پاک  خمیـنی رهبـر   است  حمیدرضا فاطمی  🌸🌼🍀 @fatemi84 fatemi84.blogfa.com
هدایت شده از اشعار فاطمی
شجره بنی هاشم در کربلا-2.ppsx
2.7M
📒شجره بنی هاشم در فرزندان امام حسن و امام حسین و فرزندان حضرت اباالفضل و ... اطلاعات خاص در طراحی جالب 🌸🌼🍀 @fatemi84
هدایت شده از اشعار فاطمی
شجره بنی هاشم در کربلا این فایل پاورپوینت به صورت تحقیقی با استفاده از متون چند کتاب و اینترنت استخراج و طراحی شد و یکی دو سال روی آن کار شده است. امیدوارم مورد عنایت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) قرار بگیرد و برای شما و همه ارادتمندان اهل بیت (ع) قابل استفاده باشد. آذرماه  1393 شمسی 🌸🌼🍀 @fatemi84 Fatemi84.blog.ir
هدایت شده از اشعار فاطمی
 چه رازی در عزای اربعین است ؟! ندانم این چه داغی بر زمین است چه رازی در عزای« اربعین »است؟   جفا کردند بر آل پیمبر (ص) چرا دلهای دشمن ، پر ز کین است ؟ که لعنـت بر  یزیــد و خاندانــش مگراین قوم ظالم برچه دین است؟! زنـــان را بنگـــر و دیگـــر مپــرسید چــرا آه دل زینـــب غمیـــن است رقیــــه پس چرا با کاروان نیست؟! مزارش در کدامین سرزمین است؟ سکینه غرق ذات ذوالجـلال است چرا پس ناله اش صوت حزین است همان‌مردی‌که گردآلود وخسته است امام ماست ؛ زین العابـــدین است حسینم کو ، اباالفضلم کجـا رفت علی اکبر چرا نقش زمین است چرا قاسم به دشت کربلا نیست علی اصغر چرا قطع الوتین است ز عاشــورا و تـــا روز قیـــــامت دگر این خاندان با غم قرین است چرا این ظلم بر این خانــدان شد چو اولاد امیـرالمؤمنـین است؟! چه سنگین‌است داغش این مصیبت بگفتا در ره احیـای دین است خدایا این چه رسـم روزگار است که شیعه زیر ظلم کافــرین است  حمیدرضا فاطمی حسینی 1433- شنبه 1390/10/24 شمسی   🍃🍂🍃🍂🍃 @fatemi84
آسمان چهل روز در قتل حسین خون گریه کرد ... 🌸🌼🍀 @fatemi84
صفوان جمّال روایت كرده است: مولایم امام صادق(ع) درباره زیارت اربعین به من گفت: هنگامی كه قسمت قابل توجهی از روز اربعین برآمده(هنگام طلوع آفتاب روز اربعین و تا قبل از غروب آفتاب فرصت است) 🌸🌼🍀 @fatemi84
هدایت شده از اشعار فاطمی
ziyarate_hazrate_rasul_az_baed.mp3
5.12M
💿زیارت نامه حضرت رسول از بعید فایل صوتی 📻 🌸🌼🍀 @fatemi84
حلول ماه ربیع الاول بر شما مبارک باد 🌸🌼🍀 @fatemi84
💡مشاعره ای در طول زمان با عنوان: خال هندو  🍀حافظ شیرازی: اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را 🌼صائب تبریزی: اگر آن ترک شیرازی  بدست آرد دل  ما  را به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را هرآن کس چیز می بخشد ز مال خویش می‌بخشد نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را 🌺شهریار تبریزی: اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم تمام روح و اجزا را هر آن کس چیز می بخشد بسان مرد می‌بخشد نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم تمام دین و دنیا را نه چون حافظ که می‌بخشد دوشهر ازکشور خود را نه چون صائب که می‌بخشد سر ودست وتن و پا را نه همچون شهریارم من که دلبند نگارم من چنان مجذوب دلدارم که بخشم روح و اجزا را ری و تبریز و شیراز و سمرقند و بخارا کی بود در شأن آن یاری که دارد آسمان‌ها را اگر روزی بیاید او که بینم روی ماهش را برد از قلب تار من وجودش جمله غم‌ها را حمیدرضا فاطمی -- اول خرداد۱۳۸۶  💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 یک روز یکی از همکاران وارد اتاق شد و این ابیات را برایمان خواند؛ در ذهنم جرقه ای زد و مجذوب آن شدم و یکی دو ساعت بعد این اشعار آخر را به آنها اضافه کردم. البته خودم میدانم که قدر و پایه و منزلت ما به آن بزرگان علم و ادب نمی رسد و ما کجا و آن شاعران گرانمایه کجا ؟!  اما خوب چه کنیم شعر است دیگر . به قول شاعر عزیز ، احمد عزیزی : شعر گاهی وسط آسانسور یقه آدم را می چسبد… 🌸🌼🍀 @fatemi84 http://fatemi84.blogfa.com
هدایت شده از اشعار فاطمی
 از سامرا تا جمکران 🌺🌼🍀    ، آغاز امامت و ولایت آخرین حجت الهی ، حضرت مهدی صاحب الزمان (عج) به ساحت مقدس آن حضرت و بر همه شما و تمامی شیعیان مبارک باد🌺        چه روزها که  به راهت نشسته ام بی تو   به  زیر بار  غمت دل  شکسته ام  بی تو چه عشق ها که به جانم چو ماه تابیدند ولی به غیر تو من  دل نبسته ام بی تو چه صبحدم که به یادت دعاکنان گفتم  به رغم عهد کسان عهد بسته ام بی تو  دلم رمیده ز خلق است و  روزگارم تلخ  ز هر چه غیر وجودت گسسته ام بی تو  ز عشق روی تو  داغی نشسته  بر جانم  بیا که دیگر از این داغ خسته ام  بی تو   مگر  ز  راه  محبت  به  داد  من  برسی  که من ز دام شیاطین نرسته ام بی تو   ز دشمنان تو  دیری است کرده ام دوری   ز دوستی  بدان  دست شسته ام  بی تو   به  انتظار  تو  تا  کی  نشینم  از  هجران   به عید و شادی دل، کی خجسته‌ام بی تو   =======================  سحر 24 ماه مبارک رمضان- ساعت 4:30     04/07/1387     تکمیل شعر  16/12/1387  ساعت ۲۲ شب حمیدرضا فاطمی 🌸🌼🍀 @fatemi84 fatemi84.blogfa.com
هدایت شده از اشعار فاطمی
دنیا چه زیبا می شود وقتی بیایی🌸 ﻫﺮ قطره دریا می شود وقتی بیایی صحرا شکوفا می شود وقتی بیایی آئینه در آئینه در آئینه لبخند دنیا چه زیبا می شود وقتی بیایی چیزی شبیه آنچه در باور نگنجد مانند رؤیا می شود وقتی بیایی رمز تمام قفل های بسته ی ما یک لحظه پیدا می شود وقتی بیایی یوسف که در مصر ملاحت پادشاه است محو تماشا می شود وقتی بیایی در باور ما ریشه دارد وعده ی وحی " ﻓﺘﺤﺎ ﻣﺒﯿﻨﺎ " می شود وقتی بیایی تلخ است صبر و انتظار اما به کامم شهد گوارا می شود وقتی بیایی ﺁﻥ ﭘﺮﭼﻤﯽ ﮐﻪ ﻋﺼﺮ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺭﺩ ﺩﺭ ﮐﻌﺒﻪ ﺑﺮ ﭘﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﺑﺮ ﻧﯿﺰﻩ ﺁﯾﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺛﺎﺭﺍﻟﻠﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﺗﻔﺴﯿﺮ ﻭ ﻣﻌﻨﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﯿﺎﯾﯽ ﯾﺎﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻦ! ﻋﻘﺪﻩ ﺯ ﮐﺎﺭ ﺑﺴﺘﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺑﺎ ﻟﻄﻒ ﺗﻮ ﻭﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭﻗﺘﯽ بیایی شاعر: کمیل کاشانی 🌸🌼🍀 برای فرج آقا و مولایمان صلوات 🌼 🌸🌼🍀 @fatemi84
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اشعار فاطمی
آن بانویی که دختر موسی بن جعفر (س) است دخت علی و فاطمه ، بنت پیمبر(ص) است مهتابی از تلألو خورشید انبیا  اسـت یک فاطمه است و زاده‌ی زهرای اطهر است او را لقب به‌حضرت معصومه(س) داده‌اند در  پاکدامنی چو  همانند  مادر  است با کاروانی از مدینه  بیامد به سمت قم قصدش رضای خالق و شوق برادر است او خواهر امام رضا ، ثامن الحجج (ع) هم عمه ی امام جواد است و مهتر است اینک که روز رحلت آن بی بی آمده دلهای شیعیان ز وفاتش مکدر است حمیدرضا فاطمی 🍂🍃🍂🍃🍂🍃 ⚫️سالروز شهادت حضرت فاطمه معصومه (س) بر شیعیان اهل بیت(ع) تسلیت باد ➡️ @fatemi84 🌍 fatemi84.blog.ir
پنجم دی سالروز زلزله سنگین و غمناک بم در استان کرمان سال ۱۳۸۲ با بیش از ۲۶ هزار کشته
بیا تا خانه ای در بم بسازیم بنایی نو به روی غم بسازیم تمام خانه ها گشتند ویران بیا این خانه را محکم بسازیم 🌸🌼🍀 @fatemi84 Fatemi84.blog.ir