دست منو زنجیر، فکرش را نمی کردم
چه زود گشتم پیر، فکرش را نمی کردم
بالای تل بودم خودم دیدم که شد خنجر
با حنجرت درگیر، فکرش را نمی کردم
من باتو بودم بی تو از عمرِ بدون تو
اینقدر باشم سیر، فکرش را نمی کردم
مسمار و پهلو و غلاف و شعله را دیدم
اما گلو و تیر، فکرش را نمی کردم
دیدم برادر اصغرت را پیش چشمانت
تیری گرفت از شیر، فکرش را نمی کردم
بی دست شد سقا و پرچم بر زمین افتاد
آن دستِ پرچمگیر، فکرش را نمی کردم
تا بود عباسم کنارم، شمر می لرزید
حالا که گشته شیر، فکرش را نمی کردم
شمشیر بالا رفت و پایین آمد و اکبر...
مُردم از آن تصویر، فکرش را نمی کردم
در کوچه های کوفه در پیش کنیزانم
خیلی شدم تحقیر، فکرش را نمی کردم
خوابی که دیدم در زمان خردسالی ام
با اینکه شد تعبیر، فکرش را نمی کردم
حالا فقط من ماندم و رأس تو بر نیزه
ای وای از این تقدیر، فکرش را نمی کردم
#نـوكــر_نـوشت:
#حـسین_جـان💔
سر شکستن به خدا ارثیه ی زینب بود
او ز ما حال جنون وار فقط میخواهد
نوکرت جان به فدای تو واصحاب تو
خواهشا قسمت اودور حرم گردانی کن
آقا نوشته اند که جدت کفن نداشت
گیرم کفن نبود، چرا پیرهن نداشت
از پایکوب اسب سواران شنیده ام
بردند روی نیزه، سری را که تن نداشت
پیچیده بود در خودش از آتش عطش
داغی که داشت در جگر خود، حسن نداشت
انگشتری که با خودش آورده بود کو؟
ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت
چشمی به چشم قاتل و چشمی به خیمه ها
همراه کاروان خود، ای کاش زن نداشت
حق با شماست، شام و سحر گریه می کنید
جای سرشک ، خون جگر گریه می کنید
نوكر نوشت:
#حسین_جان
دوباره روضه ی آخر خدا به خیر ڪند
دوباره داغ برادر خدا به خیر ڪند
دوباره بارش سنگ و دوباره پیشانی
حدیث تیرمڪرر خدا به خیر ڪند
صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم
سلام ای سر خونین، سر برادر من
سرت چهها که نیامد عزیز مادر من
لبی که بوسه بر آن میزدهست پیغمبر
یزید میزندش چوب، خاک بر سر من
صدای شیون و افغان به گوش میآید
صدای واابتا، نالهی برادر من
چه خوب شد سر عباسمن نبود اینجا
ندید وضع سر تو، لباس و معجر من
یزید مست شد الباقی شرابش را
نریخت بر سر تو، بلکه ریخت بر سر من
همین که حرف کنیزی ما وسط آمد
نشست دختر تو، رو گرفت خواهر من
زنی به طفل خودش شیر میدهد، ای وای
رباب زمزمه دارد، بخواب اصغر من
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
بر باد مده "زلف" که #زینب جگرش سوخت
بس کن که دگر حوصلهی "صبر" سر امد
السلام علیک یا ثارالله
السلام علیک یا قتیل العبرات
السلام علیک ام المصائب زینب کبری
سالیانی هست از عشق تو تب دارم هنوز
نام زیبای تو را بر روی لب دارم هنوز
ذره ای از تربتت را زیر لب بگذاشتم
بعد از آن در کام خود طعم رطب دارم هنوز
عهد کردم تا فقط با تربتت خوانم نماز
این روال کهنه را هر روز و شب دارم هنوز
رو به قبله میکنم هر صبح این کارم شده
دست بر سینه به تو عرض ادب دارم هنوز
روضه و سینه زنی گردیده کار هر شبم
گریه بر داغ تو را چون مشق شب دارم هنوز
بار آخر زیر قبه هست یادت حاجتم؟
یک شب جمعه حرم از تو طلب دارم هنوز
نوكرنوشت:
#حسین_جان
سرگرمِ روضه های شبِ جمعه ام ولی
دلـتنگِ کـربلا شدنم را چه می کُنی؟
صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
با اشک بیزوال خودم گریه میکنم
بر روز و ماه و سال خودم گریه میکنم
این پلک ها به روضهی تو زخم شد حسین
پس با زبان حال خودم گریه میکنم
حالا دگر بدون عصا میخورم زمین
گاهی خودم به حال خودم گریه میکنم
میپرسم از خودم که چرا بی کفن شدی؟
بر پاسخ سوال خودم گریه میکنم
گاهی که یاد عصر دهم میکند دلم
بر غارت جلال خودم گریه میکنم
من آن کبوترم که ز شلاق ها هنوز
هر شب ز درد بال خودم گریه میکنم
ای بهترین برادر دنیا برای تو
تا وقت ارتحال خودم گریه میکنم
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
بر خاک خفته ای و مرا میبرد عدو
من میروم به شام بماند بقیه اش...
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسین
ای خورشیدبالای نیزه نگاهی به ماه کن
کز داغ حسن هنوزه چون کمانم
گاهی گریه بر حسن گاهی آه کنم
ازداغ عباس قاسم اکبر چها کنم
السلام علیک یا حسن ابن علی
السلام علیک یا حسین ابن علی
السلام علیک با اهل بیت النبوه
بساط عاشقی ام ریخته به هم آقا
نشسته بر دل تنگم غبار غم آقا
به زیر قول و قرارم زدم، پشیمانم
به زیر بار خطا باز خم شدم آقا
به دستهای قلـم ناامیدمان نکنی
به سطرهای گناهان بکش قلم آقا
به زور و زر نروم از درون خانهی تو
چه صد قدم بگشایی چه یک قدم آقا
نریز آبرویم را به آبروی حسین
کسی سراغ ندارم به تو قسم آقا
دعا بکن برسم اربعین به خیمهی تو
به دوری از تو شدم باز متهم آقا
مریض آمدم اما شفا نمیخواهم
فقط ببر مـرا گـوشهی حـرم آقا
نوكرنوشت:
#حسین_جان
دلم هوای حرم کرده حضرت ارباب
تو را به جان عزیزت بیا مرا دریاب
صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🏴🏴🏴🏴🏴
هوای کویت تو دارم عزیز دل زهرا
ترا به جان مادرت دعوتم فرما
دگر زدست رفته طاقت وصبرم
بپوش چشم زخطا هرچقدر گنه کارم
به اربعین کرده بودم دلم را خوش
که شایداز ره لطفت بطرف کنی الام
هنوز است ا میدم به پنجره فولاد
گذرنامه کربلا را رضا کند امضا
هدایت شده از انتشارات تبصیر
باید که شرح داد خرابات طور را
پای تو ریخت زمزم اشک طهور را
باید که شست زلف تو را با گلاب ناب
چون راهبی که درک نموده حضور را
از بس که باد پنجه زده بین زلف تو
باید که باز کرد گره های کور را
پاهایم آبله زده بابا، عمو کجاست؟
باید عمو ادب بکند راه دور را
انبان به دوش خانه ی ما هم سری زدی
سهم خرابه کرده ای آیات نور را
همراه اشک، سوره ی کوثر بخوان پدر
بابا بخوان برای همه، این سطور را
حوریه را کنیزی منزل نمی برند
در بین طشت زمزمه کن #یا_غیور را
از روی نیزه زمزمه کن #ان_یکاد را
دیدی به دور قافله چشمان شور را؟
بخشیده ام به یمن حضور تو زجر را
اما نخواه تا که ببخشم تنور را
اما نخواه تا که ببخشم شراب را
طشت طلا و بوسه ی چوب جسور را
جان میدهم بیا و مرا تا نجف ببر
تا که دوباره حس بکنم آن غرور را
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسین_جـان💔
پسر حضرت زهرا، به رقیه العفو
التفاتی بکن ای یار، بهم ریخته ام
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسین
https://eitaa.com/joinchat/3643146337C45b1cd8796
دلم گرفته، کسی حرفی از حرم نزند
دِگر کسی، رویِ احساسِ من، قدم نزند
به خَلق گفتهام این اربعین، کنارِ توام
فقط کسی به روی نامِ منِ، قلم نزند
درختِ پر ثمرم را، خزانِ هجر، برید
خدا کند که مرا این بلا، به هم نزند
چه کرد باید اگر دوست، سرنوشتِ مرا
فدا شدن، به هوایِ خودش، رقم نزند؟
شکسته باد قلم، گر نگوید از دلبر
بریده باد زبان، گر زِ یار، دم نزند
دوباره باز، من و اشک و داغ و دلتنگی
دلم گرفته، کسی حرفی از حرم نزند
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
هرکه را میبینم از رفتن حکایت میکند
جان #زینب اشک ما جاماندگانت رابخر
🏴🏴🏴🏴🏴
جا مانده ام وروزگارم زار شده
زین ماتم و هجران غمم یار شده
جانان من ببخش عفو نما بنده راه
هرچند گنهکارم وبی اعتبار شده
از شبِ دلتنگی و اشک سحرگاهی بپرس
خسته ام، حال مرا از هر که میخواهی بپرس
دوستت دارم، سراغم را بگیر از مادرت
حالِ آشوب مرا از شعله ی آهی بپرس
کربلا دریایِ غفران است و دورافتاده ام
روزگارم را فقط از تُنگ و از ماهی بپرس
حالِ یک جامانده را جامانده میفهمد فقط
خواستی این را اگر از یارِ دلخواهی بپرس
زائرِ هر ساله ات امسال حبس ِ خانگی ست
لااقل ای کوهِ رحمت؛ حالی از کاهی بپرس
لطف کن از بینِ بدها رد شدی احوالی از-
این گدایِ بی سر و پایِ سرِ راهی بپرس
سخت تنبیهم کن و اصلاً از اینکه سالها
کرده ام در حقّ تو بسیار کوتاهی بپرس
هرچه از تو میرسد عشق است قطعاً یاحسین
از فراقِ کـربلا امّا هر از گاهی بپرس
#نـوكــر_نـوشــت:
#حسیــن_جان❤️
خوشا سعادت آنکس که در کنار تـو باشد
بهشت کِی طلـبـد آنکه در جـوار تـو باشد
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
دلم گرفته حضرت عشق کاری کن
اسیر فراق گشته ام یاری کن
من از دوری تو سوختم ولی ساختم
از ای ساختن من دستیاری کن
مرا به پابوست ای معشو ق
ببر تا نگردیده ام مدفون
السلام علیک یا قتیل العبرات
آه از روزی که از این روضه ها دورم کنند
یا زبانم لال، از شال عزا دورم کنند
زندگی یعنی محرم زندگی یعنی حسین
مرگ من روزی ست که از کربلا دورم کنند
ای طبیبِ هر دلِ جا مانده از کرب و بلا
اربعین مگذار از دارالشفا دورم کنند
آتش دوزخ ندارد هیچ فرقی با بهشت
گر بنا باشد که از خون خدا دورم کنند
آفتاب هجر سوزان است، میمیرم اگر
لحظه ای از سایه ی ایوان طلا دورم کنند
با پر و بالی شکسته آمدم، مگذار که
از کبوترهای در صحنت رها دورم کنند
اربعین امسال تنها سرپناهم مشهد است
آه اگر امسال از باب الرضا دورم کنند
دوری از هر چیز را راحت تحمل می کنم
آه از روزی که از این روضه ها دورم کنند
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#حسیــن_جان💔
یک اربعین بهعشـق عزاۍ مُحَرمتــ
هر روز رو بهِسوی حرم میدهم سلام
#صلی_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
گریان شدم کنار کسی که حرم نرفت
درحیرتم به کار کسی که حرم نرفت
دارم نگاه حسرت و تصویر کربلا
این است روزگار کسی که حرم نرفت
دیدی که اربعین همه رفتند و مانده بود
هیات در انحصار کسی که حرم نرفت
دیدی میان هیات ما هم نشسته بود
#زهرا به انتظار کسی که حرم نرفت
دیدی به اربعین همه ما را شناختند
با نام مستعار کسی که حرم نرفت
شکرخدا که رونق هیات همه بپاست
عمری در اختیار کسی که حرم نرفت
درپای روضه ها به هوای غمت حسین
هر هفته شد قرار کسی که حرم نرفت
عمری نموده ام سَرِ تعظیم بر درت
گشتم طلایه دار کسی که حرم نرفت
مجنون بگو دمی تو ز احوال زائران
آن هم به حال زار کسی که حرم نرفت
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#حـسین_جـان
قرار بود مرا یارِ بیقرار کنی
بنا نبود به هجران مرا دچار کنی
السلام علیک یا ابا عبدالله و انصاره
تا بگیرد زندگانی ام صفا گفتم حسین
با همه بی بندوباری بارها گفتم حسین
دستهایم راگرفتی هرکجا خوردم زمین
تا نهادم دست خودرا روی پا گفتم حسین
اشکهایم را خریدی، خنده دادی جای آن
در میان خنده ها و گریه ها گفتم حسین
هرکه باهرنیّتی خوانده تورا دادی جواب
گاهی بااخلاص وگاهی با ریاگفتم حسین
گاهی در تنهایی ام نام تو را ناله زدم
گاهی دربزم عزایت بی صدا گفتم حسین
تا که دیدم نوکرانت یک به یک زائر شدند
ناگهان بغضم شکست وبی هواگفتم حسین
ازحرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
اربعین، من از وطن تا کربلا گفتم حسین
حال میخواهی جواب شعرمن را هم نده
ابتدا گفتم حسین و انتها گفتم حسین
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
با گریه رو به کربوبلا میدهم سلام
دوری زِ تو امانِ دلـم را بریده است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e