eitaa logo
『دختران‌فاطمی|پسران‌علوی』
557 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
311 فایل
اینجا‌خانھ #عشق است خانھ‌بۍ‌بۍ‌زهراو موݪا‌امیراݪمؤمنین{؏‌‌}♥️ آهستہ‌وذڪرگویان‌واردشو.....😌✋🏻 📡راه‌ارتباطی‌با‌ما پاسخ‌به‌ناشناس‌ها🔰 ♡➣ @nazar2 📩راه‌های‌ارتباطی⇩ ♡➣zil.ink/asheghe_shahadat.313 ♡➣zil.ink/building_designer
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5837184601956553082.ogg
2.1M
{روزسےوچهارم} بہ‌نیابت‌از شھید‌عبداللہ‌زاده🌹
『دختران‌فاطمی|پسران‌علوی』
شب‌جمعہ‌آدم‌ازخاتم اجازه‌میخواهدبراۍورودبه‌اینجا...🙃🖤 کاراینجاست... باراینجاست... همہ‌چےاینجاست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من‌کہ‌دلم‌خیلےتنگ‌شدهـ‌برات‌عشقم نمیدونم‌دلت‌تنگ‌شده‌برام‌یانهـ؟!💔 دلم‌هواتوکردهـ هوامودارۍ؟!😔✋🏻
هدایت شده از ←طَریقِ‌وِصاݪ→
موافقید‌امشب‌دعاۍڪمیل‌بخونیم؟!😍💔 تواین‌زمان‌آرامش‌خاصےدارهـ(:
[✍🏼] 🌱⃢♥️ • • _خدا می خواهد پرواز را یاد ما بدهد؛ اگر ما را آزاد می گذارد برای این است که بال زدن را تمرین کنیم... نه اینکه سقوط ما برایش اهميت نداشته باشد . .🌿 ♢|استاد پناهیان | ♢ • • - خدایا‌نَـزارازدَستِـت‌بِـدَم 🌸 دختران_فاطمے|پسران_علوے🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‹📚💚› بِخوان دعاۍِ فَرج را، دعا اثر دارد دعا ڪبوتر عِشق است باݪ و پر دارد بِخوان دعاۍِ فرج را و عافیت بطلب کہ روزگار، بسے فتنہ زیر سر دارد 🌸 دختران_فاطمے|پسران_علوے🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 】 ﴿ارواحنافداه﴾فرمودند: ار خدا بترسید و تسلیم ما باشید،{😰} و امور خود را به ما واگذار کنید، چون وظیفه ما است که شما را بی نیاز و سیراب نمائیم{😇} همان طوری که ورود شما بر چشمه معرفت به وسیله ما می باشد؛{🤝} و سعی نمائید به دنبال کشف آنچه از شما پنهان شده است نباشید.{❌} 📖 ‌ الغیبة(للطوسی) ،جلد۱ ، ص۲۸۵ 👤| دختران_فاطمے|پسران_علوے🍃
💔 از شنبه‌هایی که بی تو شروع میشوند تا جمعه هایی که بی تو تمام میشوند برزخی است به نامِ مرگ تدریجی ..‌.! یـــــا صاحب الزمان(عج)
.↯🌿‌↯. 181 ✅ به لطف خدا مباحث اولیه برای بحث افزایش ظرفیت روحی به پایان رسید وتا اونجا که امکانش بود سعی کردیم نکاتی رو در مورد قوی تر شدن روحیه خودمون تقدیم حضورتون کنیم. 🔸 در پایان این مبحث یه مرور اجمالی و جمع بندی بر روی مباحث خواهیم داشت. 🔹 هر انسانی که به دنیا میاد لازمه که با قوانین دنیا اشنا بشه تا بتونه ارتباط درستی با دنیا برقرار کنه. شرایط دنیا طوری هست که انسان در هر صورت باید خودش رو قوی کنه وگرنه در سختی ها و رنج های فراوان روزگار حتما شکست میخوره و ناامید و افسرده خواهد شد. 🔶 برای همین ضروری هست که قدرت روحی خودش رو با استفاده از راهکارهایی افزایش بده ↯.♥.↯یٰامَنْ‌عِشقَہُ‌شِفٰاء … 🌸 دختران_فاطمے|پسران_علوے🍃
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍زمان ثبت نام مدارس بود و اون سال تحصیلی به یکی از خاص ترین سال های عمرم تبدیل شد من، سوم دبیرستان سعید، اول اما حاضر نشد اسمش رو توی دبیرستانی که من می رفتم بنویسن برام چندان هم عجیب نبود ... پا گذاشته بود جای پای پدر و اون هم حسابی تشویقش می کرد و بهش پر و بال می داد ... تا جایی که حاضر نشد به من برای رفتن به کلاس زبان پول بده اما سعید رو توی یه دوره خصوصی ثبت نام کرد اون زمان ... ترم 3 ماهه 400 هزار تومن با سعید، فقط 6 نفر سر کلاس بودن یه دبیرستان غیرانتفاعی با شهریه ی چند میلیونی همه همکلاسی هاش بچه های پولداری بودن که تفریح شون اسکی کردن بود و با کوچک ترین تعطیلات چند روزه ای پرواز مستقیم اروپا سعی می کرد پا به پای اونها خرج کنه تا از ژست و کلاس اونها کم نیاره اما شدید احساس تحقیر و کمبود می کرد هر بار که برمی گشت ...سعی می کرد به هر طریقی که شده فشار روحی ای رو که روش بود رو تخلیه کنه الهام که جرات نزدیک شدن بهش رو نداشت و من همچنان هم اتاقیش بودم شاید مطالعاتم توی زمینه های روانشناسی و علوم اجتماعی تخصصی و حرفه ای نبود ... اما تشخیص حس خلأ و فشار درونی ای رو که تحمل می کرد ... و داشت تبدیل به عقده می شد چیزی نبود که فهمیدنش سخت باشه بیشتر از اینکه رفتارهاش ... و خالی کردن فشار روحیش سر من ... اذیتم کنه و ناراحت بشم ... دلم از این می سوخت که کاری از دستم براش بر نمی اومد هر چند پدرم حاضر نشده بود من رو کلاس زبان ثبت نام کنه ... اما من، آدمی نبودم که شرایط سخت مانع از رسیدنم به هدف بشه ... این بار که دایی ازم پرسید کتاب چی می خوای؟ ... یه لیست کتاب انگلیسی در آوردم ... با یه دیکشنری و از معلم زبان مون هم خواستم خوندن تلفظ ها رو از توی دیکشنری بهم یاد بده کتاب ها زودتر از چیزی که فکر می کردم تموم شد ... اما منتظر تماس بعدی دایی نشدم ... رفتم یه روزنامه به زبان انگلیسی خریدم ... از هر جمله 10 کلمه ایش ... شیش تاش رو بلد نبودم ... پر از لغات سخت با جمله بندی های سخت تر از اون پیدا کردن تک تک کلمات خوندن و فهمیدن یک صفحه اش ... یک ماه و نیم طول کشید پوستم کنده شده بود ناخودآگاه از شدت خوشحالی پریدم بالا و داد زدم جانم ... بالاخره تموم شد ... خوشحالی ای که حتی با شنیدن خفه شو روانی ... هم خراب نشد مادرم روز به روز کم حوصله تر می شد ... اون آدم آرام، با وقار، خوش فکر و شیرین گفتار ... انگار ظرف وجودش پر شده بود ... زود خسته می شد گاهی کلافه گی و بی حصولگی تو چهره اش دیده می شد و رفتارهای تند و بی پروای سعید هم بهش دامن می زد هر چند، با همه وجود سعی می کرد چیزی رو نشون نده ... اما من بهتر از هر شخص دیگه ای مادرم رو می شناختم... و خوب می دونستم ... این آدم، دیگه اون آدم قبل نیست و این مشغله جدید ذهنی من بود چراهای جدید ... و اینکه بیشتر از قبل مراقبش باشم دایی که سومین کتابخونه رو برام خرید پدرم بلافاصله فرداش برای سعید یه لب تاپ خرید ... و در خواست اینترنت داد امیدوار بودم حداقل کامپیوتر رو بدن به من اما سعید، همچنان مالکیتش رو روی اون حفظ کرد ... و من حق دست زدن بهش رو نداشتم نش سته بود پای لب تاپ به فیلم نگاه کردن ... با صدای بلند تا خوابم می برد از خواب بیدار می شدم ... - حیف نیست هد ستت، آک بمونه؟ - مشکل داری بیرون بخواب آستانه تحملم بالاتر از این حرف ها شده بود که با این جملات عصبانی بشم هر چند واقعا جای یه تذکر رفتاری بود اما کو گوش شنوا؟ تذکر جایی ارزش داره که گوشی هم برای شنیدنش باشه و الا ارزش خودت از بین میره ... اونم با سعید، که پدر دد هر شرایطی پشتش رو می گرفت پتو و بالشتم رو برداشتم و اومدم توی حال ... به قول یکی از علما ... وقتی با آدم های این مدلی برخورد می کنی مصداق قالوا سلاما باش ... کلی طول کشید تا دوباره خوابم برد مبل، برای قد من کوتاه بود ... جای تکان خوردن و چرخیدن هم نداشت برای نماز که پا شدم تمام بدنم درد می کرد و خستگی دیشب توی تنم مونده بود شاید، من توی 24 ساعت فقط 3 یا 4 ساعت می خوابیدم اما انصافا همون رو باید می خوابیدم با همون خماری و خستگی، راهی مدرسه شدم هوای خنک صبح، خواب آلودگی رو از سرم برد اما خستگی و بی حوصلگیش هنوز توی تنم بود پام رو که گذاشتم داخل حیاط ... یهو فرامرز دوید سمتم و محکم دستش رو دور گردنم حلقه کرد ... خیلی نامردی مهران ... داشتیم؟نه جان ما ... انصافا داشتیم؟ 👈نویسنده:شهیدسید طاها ایمانی ⏪ ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ⓙⓞⓘⓝ↯ ♡➣@Fatemy_Alavi⃟♥️ 🌸 🌿🍂 🍃🌺🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگـه میخواهی محبوب‌خداشوی گمنام‌باش؛ ڪارڪن‌برای‌خدا، نه ‌برای‌معروفیت! 🌷
|🌙| • . شهادت‌فقط‌در‌جبھه‌هاۍ‌جنگ‌ نیست !' اگر‌انسانۍ‌براۍ‌خدا‌کار‌کند‌و‌به‌یاد‌او‌ باشدوبمیرد ؛ شھید‌است :) بازدید از نمایشگاهـ بصورت پخش‌زنده بہ‌مناسبت‌هفتہ‌دفاع‌مقدس🥀🌷! باورودبہ‌این‌گروهـ‌دربازدید‌ازنمایشگاه‌ همراهیمون‌ڪنید{زمان‌بازدیدداخل‌گروه‌اطلاع رسانےخواهدشد}وشما میتوانید با پیام دادن داخل گروه در لایو کامنت بزارید☺️↓ https://eitaa.com/joinchat/1419444364C17cbe6f496
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‹📚💚› بِخوان دعاۍِ فَرج را، دعا اثر دارد دعا ڪبوتر عِشق است باݪ و پر دارد بِخوان دعاۍِ فرج را و عافیت بطلب کہ روزگار، بسے فتنہ زیر سر دارد 🌸 دختران_فاطمے|پسران_علوے🍃