۞ الَّذينَ يُنْفِقُونَ فی السَّرَّآءِ وَالضَّرَّآءِ وَالْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنين •¹³⁴•
همانها كه در راحتی و رنج انفاق میكنند و خشم خود را فرو میخورند و از مردم در میگذرند، و خدا نیكوكاران را دوست دارد.
#نکات_تفسیری
۱. تقوا، از انفاق جدا نیست. «أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِینَ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ ...»
۲. انفاق، سخاوت میخواهد نه ثروت. «فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ»
۳. نه در حال رفاه از محرومان غافل باشیم و نه در تنگدستی بگوییم كه ما خود گرفتاریم. «فِی السَّرَّاءِ وَ الضَّرَّاءِ»
۴. متّقین محكوم غرایز نیستند، آنان حاكم ومالك خویشتناند. «الْكاظِمِینَ الْغَیْظَ»
۵. تقوا، از سعهی صدر جدا نیست. «وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ»
۶. متّقی، منزوی نیست، بلكه با مال و اخلاق خوب خود، با مردم معاشرت میكند. «یُنْفِقُونَ، الْكاظِمِینَ، الْعافِینَ»
۷. در عفو خطاكار، ایمان او شرط نیست. «وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ»
۸. كسیكه میخواهد محبوب خدا شود باید از مال بگذرد و خشم وغضب را فرو برد. «وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ»
۹. انفاق به محرومان و گذشت از خطای مردم، از مصادیق احسان و نیكوكاری است. «یُنْفِقُونَ، الْكاظِمِینَ، الْعافِینَ، الْمُحْسِنِینَ»
#سورهآلعمران_صفحه۶۷
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوٓا أَنْفُسَهُمْ ذَكَروا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ ما فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُون
و كسانی كه چون كار زشتی كردند یا بر خود ستم نمودند خدا را یاد كنند و برای گناهان خویش آمرزش طلبند، و جز خدا چه كسی است كه گناهان را بیامرزد؟ و دانسته بر خلافهایی كه كردهاند پافشاری نكنند.
#نکات_تفسیری
۱. گاهی از افراد متّقی نیز گناه صادر میشود. «لِلْمُتَّقِینَ ... الَّذِینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً»
۲. خطرناكتر از انجام گناه، غفلت از گناه و بیتوجّهی به زشتی آن است. متّقین اگر هم گناه كنند، بلافاصله استغفار میكنند. «إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً ... ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا»
۳. نشانهی تقوا، توبه از گناه است. «إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً ... ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا»
۴. یاد خدا، رمز توبه است. «ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا»
۵. تا یاد خدا در دل گناهكار زنده است، میتواند در مدار متقین وارد شود. «إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً ... ذَكَرُوا اللَّهَ»
۶. گناه، ظلم به خویشتن است. «ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ»
۷. تنها خداوند است كه گناهان را میبخشد. «وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ»
۸. متّقی كسی است كه اصرار بر گناه نداشته باشد. زیرا اصرار بر گناه، نشانهی سبك شمردن آن و غفلت از یاد خداست. «وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلی ما فَعَلُوا»
۹. اصرار آگاهانه بر گناه، سبب محرومیّت از مغفرت الهی است. «وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا»
#سورهآلعمران_صفحه۶۷
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ إِنَّ الَّذينَ يَكْتُمُونَ مآ أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ أُولَٰٓئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُون •¹⁵⁹•
كسانی كه دلایل روشن، و وسیله هدایتی را كه نازل كردهایم، بعد از آنكه در كتاب برای مردم بیان نمودیم، كتمان كنند، خدا آنها را لعنت میكند؛ و همه لعنكنندگان نیز، آنها را لعن میكنند
#نکات_تفسیری
۱. ظلم فرهنگی، بدترین ظلمهاست كه لعنت خالق و مخلوق را به دنبال دارد. «یَكْتُمُونَ ... یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»
۲. كتمان، حقّ ممنوع است، چه كتمان معجزات و دلائل حقّانیّت باشد؛ «الْبَیِّناتِ» و چه كتمان رهنمودها و ارشادات.
۳. كتمان حقّ، بزرگترین گناهان است. چون مانع هدایت مردم و باقی ماندن نسلها در گمراهی است. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ»
۴. كتمان حقّ، ظلم به دین خدا و حقّ مردم نسبت به هدایت یافتن است. لذا كتمان كنندگان حقّ را، خدا و مردم لعنت میكنند. «یَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»
۵. نفرین و لعنت مردم، مؤثر است و باید از اهرم نفرت مردم برای نهی از منكر استفاده نمود. «یَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»
#سورهبقره_صفحه۲۴
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ إِنَّ الَّذينَ لَا يَرْجُونَ لِقَآءَنا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيا وَاطْمَأَنُّوا بِها وَالَّذينَ هُمْ عَنْ آيَاتِنا غافِلُون •⁷•
۞ أُولَٰٓئِكَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِما كَانُوا يَكْسِبُون •⁸•
قطعا آن کسانی كه به دیدار ما (در روز قیامت) امید ندارند و (فقط) به زندگی دنیا دل خوش كردهاند و به آن اطمینان کسانی که از نشانه های ما غافل هستند ( ۷ )
آنان به خاطر آنچه كه عمل میكردند، جایگاهشان آتش جهنم است ( ۸ )
#ترجمه_اختصاصی
#نکات_تفسیری
۱. امید و یأس، در اصلاح و افساد انسان، نقش مؤثّری دارد. «لا یَرْجُونَ لِقاءَنا»
۲. انسان، هر چه بیشتر از قیامت غافل و مأیوس شود، دنیاگراتر میشود. پس معتقدان به قیامت نباید دنیاگرا باشند. «لا یَرْجُونَ لِقاءَنا وَ رَضُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا»
۳. اطمینان واقعی تنها با یاد خداست و دنیا، آرامبخش كاذب آن هم برای غافلان است. اطْمَأَنُّوا بِها ... غافِلُون
۴. عوامل دوزخی شدن عبارت است از:
الف: انكار معاد و پاداشهای اخروی. «لا یَرْجُونَ لِقاءَنا»
ب: راضی شدن به دنیای زودگذر. «رَضُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا»
ج: غفلت از آیات الهی. «هُمْ عَنْ آیاتِنا غافِلُونَ»
د: عملكرد ناپسند. «بِما كانُوا یَكْسِبُونَ»
۵. جهنّم، دستآورد خود انسان است. «بِما كانُوا یَكْسِبُون»
#سورهیونس_صفحه۲۰۹
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ وَلَقَدْ يَسَّرْنا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِر
ما قرآن را برای تذكّر آسان ساختیم؛ آیا كسی هست كه متذكّر شود؟!
#نکات_تفسیری
۱. وظیفه هدایتگران، آسان گوئی است. «یَسَّرْنَا»
۲. قرآن، آسان است ولی سست نیست. (درچندآیهقبلخواندیمكهآیاتقرآن «حِكْمَةٌ بالِغَةٌ»، یعنیسخنانمحكمواستوار است.) «یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ»
۳. رسالت قرآن بیدارگری است. «الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ»
۴. هر چه آسانتر بگوییم، مخاطب بیشتری خواهیم داشت. یَسَّرْنَا ... فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ
۵. هر كسی لیاقت بهرهگیری از قرآن را ندارد، بهره گرفتن مخصوص اهل ذكر است نه اهل غفلت. «فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ»
۶. همیشه وجود زمینهی مناسب، شرط پذیرش نیست. گاهی همهی شرایط فراهم است ولی انسان بهخاطر لجاجت و هواپرستی متذكّر نمیشود. «فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ»
۷. قرآن تماما هدایت است و این پندگیر است که باید بیاید و در قرآن پند را بیابد و بگیرد
#سورهقمر_صفحه۵۲۹
﴿ فرقان نذیر ﴾
۞ ولقد صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعدَهُٓ اِذ تَحُسُّونَهم بِإِذنِهِ حَتَّىٰٓ إِذا فَشِلْتم و تَنازَعْتم فی الأَمرِ وَعَصَيتم مِن بعد مآ أَراكُم ما تُحِبّون مِنكم مَن يُريدُ الدُّنيا و منکم مَن يُرِيدُ الآخِرة ثُمَّ صَرَفَكم عَنهُم لِيَبْتَلِيَكُم و لقد عَفَا عَنكم واللَّهُ ذو فَضلٍ على المومنين •¹⁵²•
و حقیقتا خدا به وعدهی خویش با شما وفا كرد، آنگاه كه به اذن خدا آنها را تار و مار میكردید، تا وقتی كه سست شدید و در كار جنگ اختلاف نمودید و نافرمان شدید بعد از آن كه خداوند چیزی را كه دوست میداشتید (پیروزی) به شما نشان داد. گروهی از شما دنیا میخواهد و گروهی آخرت. سپس شما را از [غلبه بر] آنها بازداشت تا شما را بیازماید، و البته خدا از شما درگذشت، و خدا بر مؤمنان صاحب فضل و كرامت است.
#نکات_تفسیری
۱. معنای تحقق وعدههای خدا، نادیده گرفتن سنّتهای الهی نیست. نصرت خداوند تا زمانی است كه شما به وظیفه عمل كنید. «لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ ... إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ»
۲. از جمله عوامل شكست، سستی، نزاع و عدم اطاعت از فرماندهی است. «فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ ... وَ عَصَیْتُمْ»
۳. افراد برای هدفهای متفاوت جنگ میكنند. بعضی برای دنیا میجنگند و بعضی برای آخرت. «مِنْكُمْ مَنْ یُرِیدُ الدُّنْیا وَ مِنْكُمْ مَنْ یُرِیدُ الْآخِرَةَ»
۴. پایداری در نبرد، حفظ وحدت و اطاعت، نشانهی آخرت خواهی رزمندگان است. «مِنْكُمْ مَنْ یُرِیدُ الْآخِرَةَ»
۵. جزای كسی كه بجای شكر نعمت پیروزی، به اختلاف و نافرمانی و سستی دامن زند، شكست است. «صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ»
۶. عامل شكستهای بیرونی، درونی است. شما در درون سست و نافرمان شدید، لذا در بیرون شكست خوردید. «فَشِلْتُمْ ... صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ»
۷. شكستها، وسیلهی آزمایش الهی است. «لِیَبْتَلِیَكُمْ»
۸. هنگام تخلّف و شكست نیز از لطف خدا مأیوس نشوید. «عَفا عَنْكُمْ»
۹. ایمان، بستر و زمینهی دریافت فضل خاص خداوند است. «عَفا عَنْكُمْ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ»
۱۰. مؤمن را به خاطر یك خلاف نباید از صفوف اهل ایمان خارج دانست، بلكه باید از یك سو هشدار داد و از سوی دیگر با تشویق دلگرمش كرد. «عَفا عَنْكُمْ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ»
#سورهآلعمران_صفحه۶۹
﴿ فرقان نذیر ﴾