eitaa logo
🇵🇸 علی قلیچ | Ali Ghelich
3.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
16 فایل
﷽ 𝟑.𝟔𝐤⇢𝟑.𝟕𝐤 ┊ اولین كانال‌اطلا؏رسانی‌طرفدارانِ🤍 𒀭𝘼𝙡𝙞 𝘼𝙠𝙗𝙖𝙧 𝙂𝙝𝙚𝙡𝙞𝙘𝙝🌿 ⌗خوانندہ‌ی‌ارزشی!🕊️ ⌗شاعر،موزیسین‌ومداح‌اهل‌بیت!🌱 ⌗وفرزندشهیدسهراب‌قلیچ‌پور☁️• ⌗ کانال پاسخگویی‌به‌ناشناس↶ @alighelichpv ⌗ و خدماتمون↶ @GHELICH_IR_info
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال‌هواداری‌"قلیچ" https://eitaa.com/ali_akbar_ghelich_72 لطفا‌عضو‌شید‌رفقا‌👆🏻✨ کانال تازه تاسیس‌علی‌اکبریه🍭🌿 حمایتشون کنید😉😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼✨ . . ¦قٰد نَرَيٰ تَقَلبٰ وَجهِڪٰ في السٰماء🌱 ¦ وقتٰے ڪہ دلٰت تنٰگ میشود بہ آسمـٰان نگـاه ڪن|👀✨ . . بقره/144 🎧 @GHELICH_IR
6 در حالی که به سمت در می‌رفت تا از اتاق خارج بشه، گفت:"هه! تو سایه‌ی همچین آدمایی رو با تیر می‌زنی...من الان به نازی می‌گم تا بهش بگه بیاد و ببینیش..." باقی مانده نسکافه‌ام رو خوردم و کنجکاوانه منتظر اومدنش نشستم؛ چند دقیقه‌ای گذشت تا اینکه تقه‌ای به در خورد و من بعد گفتن بفرمایید به سمت راستم چرخیدم و خودم رو با کامپیوتر مشغول نشون دادم. وارد اتاق شد و رو بهم سلام کرد و من بدون اینکه بهش نگاه کنم در جوابش نامحسوس سرم رو تکون دادم و موس رو روی میز به حرکت درآوردم... چند ثانیه‌ای گذشت و وقتی دید من بهش اعتنایی نمی‌کنم و حرفی نمی‌زنم، با کلافگی گفت:" ببخشید با من امری داشتین؟..." با تعجب ابروهام رو بالا انداختم... این صدا عجیب برام آشنا بود...! خیلی سریع به طرفش چرخیدم و با ابروهای بالا افتاده نگاهش کردم... با دیدن دختر چادری روبه روم متعجب شدم و ناخواسته لبخند بدجنسانه‌ای گوشه‌ی لبم نشست. اون هم با تعجب و چشمای از حدقه بیرون زده به من نگاه کرد و ناخواسته از دهنش پرید:"...شما...!" - بله! من...ما...! کجا هم دیگه رو دیدیم؟ حالا می‌تونستم حالش رو بگیرم و خودش هم این رو فهمیده بود که جوابی نداد و اخم روی صورتش نشست. وقتی جوابی نداد، ابروهام رو بالا انداختم و گفتم:"کجا...؟" نفسی از سر حرص کشید و جواب داد:"جلوی در آسانسور." - آها ! حالا داره یه چیزایی یادم میاد... من یادم نیست کِی بوده ، تو یادته؟... + دیروز. - و امروز... + ببخشید، ولی فکر نمی‌کنم اینکه ما قبلا کجا همو دیدیم ربطی به کارمون داشته باشه. - اتفاقا داره ! چون من با کارمندایی که به رئیسشون بی‌احترامی می‌کنن و زبون دراز هم هستن آبم توی یه جوب نمی‌ره. + من یادم نمیاد بهتون بی‌احترامی کرده باشم... - ولی من خوب یادمه ! چیزی نگفت و در عوض نگاهش رو به زمین دوخت. از حرکتش عصبی شدم و بهش توپیدم:"من معذرت خواهی بلدنیستم، یعنی به کارم نمیاد که بخوام یاد بگیرم ! ولی تو باید یاد داشته باشی!" خیلی خونسرد جواب داد:"من کاری نکردم که بخوام بخاطرش از کسی معذرت بخوام." از جام برخاستم و جلوی میزکارم دست به سینه وایستادم و به میز تکیه دادم و همراه با نگاه کردن به سر تا پاش گفتم:" اگه می‌خوای اینجا کار کنی، اول اینکه باید زبونت رو کوتاه کنی و دوم هم اینکه طرز لباس پوشیدنت باید عوض بشه و سوم اینکه موقع حرف زدن باهام باید تو چشمام نگاه کنی! + من با زبونم فقط از حقم دفاع کردم...و اگه منظورتون از لباس پوشیدن چادرمه، که باید بهتون بگم حجابم ربطی به خوب یا بد کار کردنم نداره. - برای من مهمه که کارمندام چه ریختی باشن و با این ریخت لباس پوشیدنا کنار نمیام ! + من روزی که استخدام شدم هم همین ریختی بودم و خواهم بود و شما هم بهتره که کنار بیاین... - این به خودم ربط داره که کنار بیام یانه ! از فردا هم تو با این وضع و ریخت به شرکت من نمیای....! ✍🏻الف.میم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوشبختےیعنے↻ یه‌لبخند‌طولانےツ که‌اسم‌این‌احساسو عشــ♡ــق‌مےذاࢪݥـ 🤲🏻✨ 🎧 @GHELICH_IR
🌼🤞🏻 یِـــڪ‌... ڪَربَــلا‌مـُــقــابِــل هـَــراِنتِـــخـــاب‌ِمـــاســت:))💛✨ 🎧 @GHELICH_IR
هدایت شده از یـٰارا '
سلام✋🏻🌷 جداً؟! خب میشه‌براۍاین ایدی بفرسٺینش؟ @HASANEIN_IR آخه‌تاجایۍڪہ‌من‌یادمه ‌توبغداد نداشتن‌اجرا🙄🍃