eitaa logo
شـهـدای گـردان سـلـمـان
342 دنبال‌کننده
624 عکس
966 ویدیو
9 فایل
💯 امام خـامـنـه‌ای {مدظله العالی}: 💡 بصیرت اولین گام مقابله با جنگ نـرم است. 📋 از برنامه‌های روزانـه کـانـال مُطَلِع شـو کـلـیـک کـنـیـد 👇🏻 🏆eitaa.com/26597387/16
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بنام خدا 📝حال و هوای گردان سلمان قبل از شروع (بخش اول) پیش از اعزام آموزشهای لازم را دیدیم یکی دو روز قبل از رفتن به خط بچه ها چند شب متوالی مراسم دعا و مناجات میگذاشتند حمید قربانی به عنوان روضه خوان و مداح در رأس اجرای این مراسم قرار داشت سه شنبه دعای توسل خواندیم و به ائمه علیهم السلام متوسل شدیم. شب جمعه هم که دعای کمیل بود خلاصه غوغایی به پا شد در آن شب من خودم هم در نمازخانه بودم. برای برپایی نمازخانه چند چادر بزرگ به هم وصل کرده بودند همۀ اعضای گردان هم آمده بودند حمید قربانی روضه اش را با سوز میخواند آن ،روضه روضه ای فراموش نشدنی و آن ،دعا دعایی فراموش نشدنی شد خیلی از خدا طلب کرد که خدایا کمکمان ،کن خدایا ما را نجات بده بعد یکی از کسانی که بلند شد و با صدای بلند گریه کرد و صحبت کرد مسلم حاتمی .بود شهید حاتمی خیلی دلش شکسته بود آن شب از خدا خیلی مدد طلبید از خدا کمک خواست و توسل عجیبی کرد حاتمی صدایش را بلند کرد و گفت خدایا به من کمک کن خدایا نجاتم بده، علی جان منو از دنیا نجات بده من توی این دنیا غرق شدم دیگه نجاتمون بده. تحمل ندارم در این دنیا بمونم .... من متوجه شدم که حادثه ای در کمین ماست عده ای در این عملیات گلچین می شوند و به معبود خود می پیوندند چون این بچه ها ملکوتی شده بودند 📌ادامه دارد... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
بنام خدا✨ 📝حال و هوای گردان سلمان قبل از شروع (بخش دوم) برای ما عملیات کربلای ۵ با والفجر ۸ خیلی فرق میکرد چون شهدای گردان ما در والفجر ۸ از سه چهار نفر بیشتر نبودند ولی گردان ما در این عملیات ۳۵ شهید داد. مجروحین هم بیش از این تعداد بودند. بچه ها خاطره مشترک خوبی از اعزام دارند؛ همه با شوق بارها و اثاثیه و امکانات لازم را برای عملیات در ماشینها می.گذاشتند هر چه به بیست و یکم نزدیک تر می شدیم سوز و شورشان بیشتر میشد ما تقریباً پانزدهم و شانزدهم بارها را بستیم و به محلی بنام گروهان پل .رفتیم عملیات نوزدهم دی ماه ۱۳۶۵ شروع شد. هر چه به روز عملیات نزدیک تر میشدیم سوز و عشق بچه ها به انجام عملیات بیشتر میشد واقعاً عجیب بود؛ یک محبتی یک عاطفه و گذشتی در این بچه ها می.دیدم من شبیه این حالات را از ماجرای کربلا خوانده،ام ندیده ،بودم فقط خوانده بودم سوزی که میگویم یک جور نشاط و شادابی بود نه غم و غصه محبتها زیاد بود بچه ها همدیگر را میبوسیدند به هم محبت می کردند شادی میکردند تبریک میگفتند .... این خیلی برای ما عجیب بود. 🎙روایت شفاهی حاج عبدالکریم کریمی پور(کتاب پای پل سابله) 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
✨بنام خدا✨ 📝خاطراتی از عملیات کربلای۴ ؛همراه با گردان حضرت سلمان(بخش اول) پاییز 1365به جبهه اعزام شدم ،گردان سلمان که در عملیات والفجر8تقریبااز بچه های اهواز به منتقل شده بود حالا ،حال وهوای دیگری برای ما پیداکرده بود. و علاوه بر گروهان فتح (به فرماندهی شهید مرتضی حسینپور) وگروهان فجر(به فرماندهی علی ورناصری) که قبلا وجداگانه ازبچه های لالی، مسجدسلیمان واندیکا تشکیل شده بودند،گروهان دیگری بنام نصر(به فرماندهی حسین اصلانی) متشکل از نیروهای اعزامی از شهرستان هفتکل سازماندهی شد و فرماندهی گردان به سردار کریم کریم پور با جانشینی شهید مسلم حاتمی واگذارشد. ماشبانه وپشت ماشین های بنز ۱۰چرخ (کمپرسیهای مایلر) از وسط دشتهای وسیع وجاده خاکی که تعبیه شده بود ، به منطقه گُسبه آبادان انتقال داده شدیم ،چندروزی در آنجامستقربودم وصبحگاه ونرمش و رزمهای متعدد آبی خاکی وآشنایی با نهرها منطقه وجزرمد رودخانه کارون متاثراز خلیج فارس را مرور کردیم . 📌ادامه دارد... 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman
❁﷽❁ (عج) شهیدزمان محمودی با اینکه معمولاً کم حرف بود، ولی گاهی که به مرخصی می آمد، اگر توفیق دیدنش را داشتم تکه خاطراتی را از جبهه برای من، تعریف می کرد. یک بار گفت : شبی در سوسنگرد قرار بود، عملیات انجام دهیم و به خط دشمن حمله کنیم، نیروها را آماده کردم برای حمله به دشمن ،شدت آتش نیروهای دشمن که با انواع و اقسام سلاح به سمت ما شلیک می کردند بسیار شدید بود من که در کنار نیروها پشت خاک ریز بودم، وقتی دستور دادم به پیش ،نیروها همه پشت خاکریز خودی دراز کش سنگر گرفته بودند، به علت شدت تیر و ترکشهای فراوان سلاح های دشمن در آن تاریکی شب کسی جرئت بلند شدن نداشت و هیچ کس از جایش حرکت نکرد هر چه فرمان پیشروی دادم فایده ای نداشت و کسی از جایش تکان نخورد و به اصطلاح کپ کرده بودند، بلند شدم و با فریاد یا امام زمان و به تنهایی با حالت دویدن به سمت نیروهای دشمن با اسلحه ای که در دست داشتم حمله کردم ، نیروهای خودی هم وقتی این چنین دیدند، با عنایت امام زمان علیه السلام بلافاصله بلند شدند و پشت سر من به طرف دشمن یورش آوردند. ✍سیدحسین هاشمپور 🌹هدیه به روح این شهید بزرگوار (عج)🌱 🌐گروه فرهنگی 🆔 @shohada_masjedsoleiman