🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#افزایش_ظرفیت_روحی 18 ☢ یه نکته ای که با شنیدن بحث مبارزه با راحت طلبی ممکنه به ذهن بیاد اینه که آد
#افزایش_ظرفیت_روحی 19
🔵 یک موضوع مهم در بحث راحت طلبی اینه که ما باید بدونیم اساسا دنیا برای راحتی انسان خلق نشده و سنت ها و قواعد سخت دنیا اجازه یک زندگی راحت طلبانه رو به آدم نمیده.
✔️ بنابراین ما نباید خیالپردازانه فکر کنیم میشه در دنیا کاااملا راحت بود و هیچ رنجی نداشت!
💢 در مورد بقیه هم همینطور هست. یکی از فریب های ابلیس لعین اینه که به انسان ها میگه: ببین فلان آدمای بالاشهر نشین چقدر زندگی راحتی دارن!😈
ببین چه ماشین های آخرین سیستمی سوار میشن و چه باغ و ویلاهایی دارن! چقدر راحتن اما تو انقدر بدبختی میکشی! حتما خدا خواسته تو رو بدبخت کنه!
💢 اما واقعیت این نیست. هیییچ کسی در دنیا نمیتونه واقعا و کاملا #راحت زندگی کنه. هر کسی مشکلات و سختی های خودش رو داره.
⭕️ خود دنیا با قوانین سختش، با رنج هاش با سنت های الهی جایی برای زندگی راحت طلبانه نیست.
🔶 اگه پای درد دل همه افراد ثروتمند و سلبریتی و افراد ظاهرا مرفه بشینید از رنج ها بزرگ و سختی که دارند حرفای زیادی خواهند داشت.
❇️ توصیه ما هم اینه که حتما وقت بذارید و با افرادی که فکر میکنید واقعا خوشبخت و راحت هستند در مورد رنج هاشون صحبت کنید.
#مبارزه_با_راحت_طلبی
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#آداب_تربیت_فرزند ۸۸ ❇️ هفت سال دوم تربیت باید همراه با آموزش ادب بشه و این هم برای دختران هست و هم
#آداب_تربیت_فرزند ۸۹
🌺 مثلا میتونید یه کیک مثل کیک تولد درست کنید و روش بنویسید جشن ادب مبارک! یا کلماتی مثل این.
🔹 تعدادی از اعضای فامیل نزدیک رو دعوت کنید و اعلام کنید که میخواید برای فرزندتون جشن ادب بگیرید.
روی تعدادی از بادکنک ها انواع آداب رو بنویسید.
✅ در زمان آغاز جشن هم کمی در مورد اهمیت ادب در زندگی صحبت کنید و بگید که چرا مهمه جشن ادب برای بچه ها برگزار بشه.
میتونید از همین مطالبی که تقدیم شد استفاده کنید.
🔶 بعد هم به فرزندتون جلوی همه بگید که پسرم ، دخترم از امروز قراره وارد یه دوره تربیتی جدید بشی. قراره که تمرین دستور شنیدن کنی تا برای زندگی واقعی آماده بشی.
❇️ از امروز سعی کن کارایی که من و پدرت میگیم رو خیلی دقیق اجرا کنی. تو در سنی هستی که از این به بعد از شنیدن دستور لذت میبری.
🔸 برای همین هم من و بابا بهت دستور میدیم و تو هم سعی کن هرچقدر که میتونی دستورات رو با دقت بیشتری انجام بدی. اگه دستورات رو به خوبی انجام بدی جایزه خوبی هم دریافت میکنی.
ضمن اینکه اصلا نگران نباش. هم من و هم بابا مثل همیشه تو رو دوست داریم و آرزوی بهترین زندگی رو برات داریم 😊
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#آداب_تربیت_فرزند ۸۹ 🌺 مثلا میتونید یه کیک مثل کیک تولد درست کنید و روش بنویسید جشن ادب مبارک! یا ک
#آداب_تربیت_فرزند ۹۰
🔶 از سن 7 سالگی به بعد روحیات کودک خیلی فرق میکنه و دوس داره که دستور گوش بده.
🔹 ضمن اینکه نیاز هم نیست که علت هر دستوری رو به بچه بگید. اگه پرسید چرا من باید این ادب رو انجام بدم بگو نیاز نیست دلیلش رو بدونی. تو فقط سعی کن خوب چشم بگی عزیزم.
⭕️ دقت داشته باشید دستور دادن نباید با حالت اخم و بداخلاقی باشه. خود دستور تا حدی تلخ هست اگه آدم بخواد با اخم هم بگه واقعا درست نیست.
با مهربانی و لبخند به فرزندتون دستور بدید.
❤️ بهش بگو عزیزم از امروز شما باید آداب کارهای مختلف رو به خوبی یاد بگیری و سعی کنی با دقت انجام بدی.😊
🔶 بعد هم یکی یکی آداب موارد مختلف رو به بچت بگو و باهاش تمرین کن. برای این موارد باید وقت بذاری و آموزش بدی تا کم کم قوی بشه و رعایت آداب براش یه کار خیلی راحت و طبیعی بشه
مطالب آداب رو میتونید در همین کانال پیگیری و سرچ کنید
#معجزه_ادب
#ادب_فردی
#تربیت_فرزند
#برگرفته_ازکتابک_مدرسه_آداب
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_ششم 💠 گریه یوسف را از پشت سر میشنیدم و میدیدم چشمان این رزمنده د
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_هفتم
💠 یک نگاهم به قامت غرق #خون عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدر پر میزد که اگر اینجا بود، دست دلم را میگرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود.
جهت مقام #امام_مجتبی (علیهالسلام) را پیدا نمیکردم، نفسی برای #دعا نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس میکردم به فریادمان برسد.
💠 میدانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، با چه دلی میشد به خانه برگردم؟
رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش میچرخید برای حال حلیه کافی بود و میترسیدم مصیبت #شهادت عباس، نفسش را بگیرد.
💠 عباس برای زنعمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و میدانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره میکند.
یقین داشتم خبر حیدر جانشان را میگیرد و دل من بهتنهایی مرد اینهمه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک #مصیبت نشسته و در سیلاب اشک دست و پا میزدم.
💠 نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان #منتظر حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آنها را به درمانگاه آورد.
قدمهایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمیشد چه میبینند و همین حیرت نگاهشان جانم را به آتش کشید.
💠 دیدن عباس بیدست، رنگ از رخ حلیه برد و پیش از آنکه از پا بیفتد، در آغوشش کشیدم. تمام تنش میلرزید، با هر نفس نام عباس در گلویش میشکست و میدیدم در حال جان دادن است.
زنعمو بین بدن عباس و عمو حیران مانده و رفتن عمو باورکردنی نبود که زینب و زهرا مات پیکرش شده و نفسشان بند آمده بود.
💠 زنعمو هر دو دستش را روی سر گرفته و با لبهایی که بهسختی تکان میخورد #حضرت_زینب (علیهاالسلام) را صدا میزد.
حلیه بین دستانم بال و پر میزد، هر چه نوازشش میکردم نفسش برنمیگشت و با همان نفس بریده التماسم میکرد :«سه روزه ندیدمش! دلم براش تنگ شده! تورو خدا بذار ببینمش!»
💠 و همین دیدن عباس دلم را زیر و رو کرده بود و میدیدم از همین فاصله چه دلی از حلیه میشکافد که چشمانش را با شانهام میپوشاندم تا کمتر ببیند.
هر روز شهر شاهد #شهدایی بود که یا در خاکریز به خاک و خون کشیده میشدند یا از نبود غذا و دارو بیصدا جان میدادند، اما عمو پناه مردم بود و عباس یل #مدافعان شهر که همه گرد ما نشسته و گریه میکردند.
💠 میدانستم این روزِ روشنمان است و میترسیدم از شبهایی که در گرما و تاریکی مطلق خانه باید وحشت خمپارهباران #داعش را بدون حضور هیچ مردی تحمل کنیم.
شب که شد ما زنها دور اتاق کِز کرده و دیگر #نامحرمی در میان نبود که از منتهای جانمان ناله میزدیم و گریه میکردیم.
💠 در سرتاسر شهر یک چراغ روشن نبود، از شدت تاریکی، شهر و آسمان شب یکی شده و ما در این تاریکی در تنگنای غم و گرما و گرسنگی با مرگ زندگی میکردیم.
همه برای عباس و عمو عزاداری میکردند، اما من با اینهمه درد، از تب سرنوشت حیدر هم میسوختم و باز هم باید شکایت این راز سر به مهر را تنها به درگاه #خدا میبردم.
💠 آب آلوده چاه هم حریفم شده و بدنم دیگر استقامتش تمام شده بود که لحظهای از آتش تب خیس عرق میشدم و لحظهای دیگر در گرمای ۴۵ درجه #آمرلی طوری میلرزیدم که استخوانهایم یخ میزد.
زنعمو همه را جمع میکرد تا دعای #توسل بخوانیم و این توسلها آخرین حلقه #مقاومت ما در برابر داعش بود تا چند روز بعد که دو هلیکوپتر بلاخره توانستند خود را به شهر برسانند.
💠 حالا مردم بیش از غذا به دارو نیاز داشتند؛ حسابش از دستم رفته بود چند مجروح و بیمار مثل عمو #مظلومانه درد کشیدند و غریبانه جان دادند.
دیگر حتی شیرخشکی که هلیکوپترها آورده بودند به کار یوسف نمیآمد و حالش طوری به هم میخورد که یک قطره #آب از گلوی نازکش پایین نمیرفت.
💠 حلیه یوسف را در آغوشش گرفته بود، دور خانه میچرخید و کاری از دستش برنمیآمد که ناامیدانه ضجه میزد تا فرشته نجاتش رسید.
خبر آوردند فرماندهان تصمیم گرفتهاند هلیکوپترها در مسیر بازگشت بیماران بدحال را به #بغداد ببرند و یوسف و حلیه میتوانستند بروند.
💠 حلیه دیگر قدمهایش قوت نداشت، یوسف را در آغوش کشیدم و تب و لرز همه توانم را برده بود که تا رسیدن به هلیکوپتر هزار بار جان کندم.
زودتر از حلیه پای هلیکوپتر رسیدم و شنیدم #رزمندهای با خلبان بحث میکرد :«اگه داعش هلیکوپترها رو بزنه، تکلیف اینهمه زن و بچه که داری با خودت میبری، چی میشه؟»...
#ادامه_دارد
❣سلام #امام_زمانم❣
نزدیکترین مسافر دور، سلام
آیینهی سبز قامت نور، سلام
بی تو همه خفته اند در این عالم
ای نفخهی دل نواز در صور، سلام
#اللهمعجللولیکالفرج
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor
.
⚠️او یوسف نبود،ما هم یوسف نیستیم!
مى خواستم ازدواج كنم، ولى پدرم مى گفت:
هر موقع درس خارج رفتى زن بگير.
ديدم به هيچ صورت قانع نمى شود، اثاثيه را از قم برداشتم و به كاشان نزد پدرم آمدم.
او گفت: چرا آمدى؟
گفتم: "درس نمى خوانم! شما حاضر نمى شوى من ازدواج كنم."
خلاصه هر چه به خيال خويش مرا نصيحت كرد اثر نگذاشت. بعضى از آقايان را ديد كه مرا براى درس خواندن نصيحت كنند، من هم بعضى ديگر را ديدم كه او را براى موافقت به ازدواج من نصيحت كنند.
تا اينكه يك روز به پدرم گفتم:
يا به من بگو ايمانت مثل يوسف است، يا بگو گناه كنم يا بگو ازدواج كنم.
سرانجام موفّق شدم.
📚 خاطرات استاد قرائتی
🍃🌸قدمی برای ظهور🌸🍃
#تقوا_طرح_زیبای_زندگی 75 🔶 شما دعای کمیل رو بخونید. مناجات شعبانیه رو بخونید. سراسر رعایت ادب مقابل
#تقوا_طرح_زیبای_زندگی 76
✅🔶 اگه مردم جهان میدونستن زندگی با تقوا چقدر شیرین و جذاب هست همگی اهل تقوا میشدند.
تقوا به انسان ها میگه آی آدم ها! شما برای اینکه حالتون خوب بشه اول باید کمک کنید بقیه حالشون خوب بشه.
اول همسایه بعد خانه.
💢 آدم اگه همش دنبال این باشه که فقط حال خودش رو خوب کنه اتفاقا حالش هیچ وقت خوب نمیشه!
✅ اما اگه آدم حال دیگران رو خوب کنه اتفاقا حال خودش بیشتر خوب میشه...
تقوا میگه تو اگه میخوای به منافعت برسی باید اول کمک کنی بقیه به منافعشون برسند.
⭕️ و این دقیقا بر عکس نظام تربیتی فعلی در جهان هست. آدم ها فکر میکنن اگه میخوان به منافعشون برسن باید فقط به خودشون فکر کنن!
هر کسی دنبال اینه که برای خودش بیشتر پول در بیاره ولی اتفاقا همه فقیر میشن...
🔹 @Ghadami_Bara_Zoohor