جامعه عراق از بیماریهایی رنج میبرد شبیه به بیماریهای جامعه ما. دولت متکی بر درآمد نفت؛ نوعی دولت رانتیه که وارث نظام دولتمحور بعثی است. مانند انقلاب ما پس از سقوط صدام دیوانسالاری گذشته عریض و طویلتر شد تا جایی که امروز حدود هشت میلیون نفر حقوقبگیر (چهار میلیون کارمند شاغل و قریب به چهار میلیون بازنشسته و تحت پوشش نظام تأمین اجتماعی) از جیب دولت و از درآمدهای نفتی ارتزاق میکنند. مهاجرت گسترده به شهرها و حاشیه شهرها و تخلیه روستاها، ظهور نسل نوجوان و جوانی که دوران صدام را به یاد ندارند و نوستالژی آن دوران به ایشان منتقل شده، فساد دیوانسالاری و احزاب رسمی و البته «احساس فساد»ی که به شکلی اغراقآمیز بیش از فساد واقعی است، نسبت بسیار بالای توقعات غیرواقعی در جامعه بویژه در نسل جوان و مقایسه خود با کشورهایی چون امارات و ترکیه و قطر و غیره و غیره از بیماریهایی است که جامعه عراق از آن رنج میبرد.
در عین حال عراق با ایران تفاوتهایی دارد که مهمترین آن نقش محوری رهبری آیتالله خامنهای در ایران است که توانسته و میتواند تا حدود زیادی مانع از فروپاشی سیستم شود.
نقش حشد الشعبی در جلوگیری از کودتا در عراق نقش بسیار مهمی است وگرنه فضای امروز بسیار مناسب است برای کودتای خونین که در عراق سابقه طولانی دارد، از عبدالکریم قاسم تا صدام، و تکرار مدل کودتای ژنرال السیسی در عراق.
به یاد داشته باشیم که کودتای ۲۰۱۳ ژنرال السیسی در مصر بر بنیاد و در تداوم تظاهرات گسترده مردمی، بویژه جوانان، تحقق یافت. یعنی وضعی کم و بیش شبیه به تظاهراتهای خیابانی کنونی عراق ولی با تخریب و آشوب کمتر. بعدها روشن شد که هم الیگارکهای مصری مانند نجیب ساویرس و هم دولتهای جنوب خلیج فارس و هم کانونهای آمریکایی- غربی نقش مهمی داشتند در تحریکات و سازماندهی این تظاهرات گسترده مردمی.
در این وضعیت نقش تحریکات کانونهای منطقهای و غربی و اسرائيلی بسیار زیاد است. اسرائیل در عراق سابقه طولانی کار و شبکهسازی دارد مضافاً که یهودیان در عراق، بویژه در بغداد و بصره و کردستان، از دوران عثمانی بسیار ذینفوذ بودهاند.
ناسیونالیسم عربی- دینی، که مقتدی صدر منادی آن است، خطر بزرگی است هم برای آینده عراق هم برای آینده ایران. تفکر مقتدی صدر به استقرار نوعی حکومت مقتدر با دعاوی دینی (زعامت سیاسی- دینی) تمایل دارد آمیخته با ناسیونالیسم عربی. به این دلیل صدر ابایی ندارد از اتحاد تاکتیکی با دولتهایی چون سعودی و امارات. مقتدی صدر بازیگری است قدرتطلب و جسور که پایگاه قابلاعتنا و به خوبی سازمانیافته دارد. او هیچ ابایی ندارد که برای نیل به قدرت از حمایت کانونهای خارجی استفاده کند و اگر ایران را مزاحم راه خود ببیند رودرروی ایران بایستد.
* این یادداشت با الهام از بحث ارزنده آقای محمد هادی معصومی نگاشته شد.
#عبدالله_شهبازی
@GhadiriNetwork
روز چهارشنبه سهام کمپانی بوئینگ به دلیل خبر سقوط هواپیمای اوکرائینی بوئینگ ۸۰۰- ۷۳۷ در تهران به دلیل نقص فنی ۲٫۳ درصد معادل ۴٫۳ میلیارد دلار سقوط کرد. ولی امروز به دلیل ادعای برخی مقامات پنتاگون دال بر اینکه سقوط هواپیما به دلیل اصابت موشک ایران بوده و حمایت تلویحی ترامپ از این ادعا ٣ درصد افزایش یافت. نمونهای مثالزدنی از شیادی بازار بورس برای ثبت در تاریخ.
با این شعبده هم رسوایی ترامپ در عراق برای چند روزی تحتالشعاع قرار گرفت و هم بوئینگ از ورشکستگی نجات یافت.
برای آشنایی با «پیوندهای عمیق» ترامپ با کمپانی بوئینگ بنگرید به گزارش ۱۲ مارس ۲۰۱۹ رویترز:
Ties between Boeing and Trump run deep
David Shepardson, Jeff Mason
March 12, 2019
reuters.com/article/us-ethiopia-airlines-trump/ties-between-boeing-and-trump-run-deep-idUSKBN1QT2MQ
از #عبدالله_شهبازی
@GhadiriNetwork
آیا دین کونتز چهل سال پیش بیماری کروناویروس را پیشبینی کرده است؟
در چند روز اخیر مطالب فراوانی درباره رُمان «چشمان تاریکی» نوشته دین کونتز، داستاننویس آمریکایی، پخش میشود دال بر اینکه گویا وی چهل سال پیش شیوع بیماری کروناویروس را با نام «ووهان ۴۰۰» پیشبینی کرده است. [۱]
کتاب دین کونتز رُمان تخیلی است. ژانر ویروس آخرالزمان The Armageddon virus، که سبب مرگومیر بسیاری از مردم جهان میشود، سوژه جذابی است و از دهههای پیشین داستان و فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی فراوانی با این موضوع ساخته شده است. [۲] بنابراین، سوژهای که دین کونتز برگزیده بدیع نیست و سابقه مفصل دارد.
آنچه سبب شده در روزهای اخیر کتاب دین کونتز شهرت یابد به دو دلیل است: اول، اعلام سال ۲۰۲۰ بعنوان زمان شیوع بیماری؛ دوم، انتخاب نام «ووهان ۴۰۰» برای ویروس خود و شیوع آن از آزمایشگاهی در شهر ووهان چین.
انتخاب سال ۲۰۲۰ بعنوان زمان شیوع «ویروس آخرالزمان» نیز بدیع نیست. پیش از دین کونتز کسانی بودند که سالهای مختلفی را بعنوان زمان آخرالزمان اعلام میکردند از جمله خانم جین دیکسون، پیشگو و منجم خودخوانده آمریکایی (متوفی ۱۹۹۷)، که سال ۲۰۲۰ را زمان آخرالزمان میدانست. [۳]
درباره نام «ویروس ووهان ۴۰۰» نیز پیشگویی در کار نیست. کتاب دین کونتز ابتدا در سال ۱۹۸۱ منتشر شد. آن زمان شروع دوران ریاست جمهوری رونالد ریگان و اوج دوران «جنگ سرد» دو بلوک آمریکا و شوروی بود و در آمریکا انتساب «شر» به جهان کمونیسم جاذبه داستانی و سینمایی فراوان داشت. دین کونتز در کتابش، که با نام مستعار «لی نیکولز» منتشر کرد، این ویروس آخرالزمان را به اتحاد شوروی منتسب کرد، نام آن را «گورکی ۴۰۰» گذاشت و خاستگاهش را شهر گورکی (نیژنی نووگورود کنونی) معرفی کرد که در آن زمان از مراکز مهم تحقیقاتی و آزمایشگاهی شوروی سابق بود.
چاپ دوم کتاب در سال ۱۹۸۹ منتشر شد و این بار دین کونتز از نام واقعی خود استفاده کرد. در این زمان اوج فروپاشی اتحاد شوروی بود که کمی بعد (۲۶ دسامبر ۱۹۹۱/ ۵ دی ۱۳۷۰) به انحلال رسمی این دولت انجامید. در این زمان «هراس از شوروی» جاذبه داستانی نداشت. بنابراین، دین کونتز در این چاپ نام ویروس را به «ووهان ۴۰۰» تغییر داد و منشاء آن را شهر ووهان چین خواند که از دهه ۱۹۶۰ از مراکز مهم علمی و آزمایشگاهی چین بود زیرا هنوز چین سیاست جدید همپیوندی با غرب را آغاز نکرده و از منظر ژانر تخیلی آخرالزمانی نامش بعنوان قدرت کمونیستی هراسناک بود.
-----
۱- درباره ادعای پیشبینی کروناویروس در کتاب دین کونتز مطالب متعددی منتشر شده. برای آشنایی بیشتر مقاله زیر مفید است:
scmp.com/lifestyle/arts-culture/article/3051619/china-wasnt-original-villain-book-predicting-coronavirus
برای آشنایی با شهرت کتاب دین کونتز در روزهای اخیر و عدم انطباق آن با بیماری کروناویروس بنگرید به گزارش ۲۸ فوریه ۲۰۲۰ خبرگزاری رویترز:
reuters.com/article/uk-factcheck-coronavirus-koontz-book/partly-false-claima-1981-book-predicted-the-coronavirus-2019-outbreak-idUSKCN20M19I
۲- بنگرید به مقاله زیر در ویکیپدیای انگلیسی:
en.wikipedia.org/wiki/Apocalyptic_and_post-apocalyptic_fiction#Pandemic
۳- بنگرید به زندگینامه جین دیکسون در ویکیپدیای انگلیسی:
en.wikipedia.org/wiki/Jeane_Dixon
#عبدالله_شهبازی
@GhadiriNetwork
آنگونه که در ویدئوی سخنان حسن روحانی دیده میشود، الگوی او برای مقابله با کرونا سیاست «ایمنی گلهای» Herd Immunity بوریس جانسون است که اعتراض و خشم شدید مردم بریتانیا را برانگیخت.
بنوشته سرکار خانم صبا آذرپیک، خبرنگار مطلع، سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، در جلسه ستاد ملی مبارز با کرونا، که به ریاست حسن روحانی برگزار شد، دو پیشنهاد ارائه داد: ۱- قرنطینه چند مرحلهای با تدابیری که مایحتاج مردم تأمین شود؛ ۲- بستن جادهها به کمک راهور و ارتش و بسیج. روحانی هر دو پیشنهاد را رد کرد و حتی تصمیم برخی استانداران را برای بستن جادهها لغو کرد.
بدینسان، شاهد وضع خطرناک کنونی در مسافرتهای نوروزی هستیم.
روحانی حتی در جریان آخرین خبرهای تحولات مقابله با کروناویروس در جهان نیست و نمیداند که بوریس جانسون، پس از انتشار تحقیق مشترک امپریال کالج لندن و دانشکده مطالعات بهداشتی و بیماریهای گرمسیری دانشگاه لندن، که مرگ حدود ۲۶۰ هزار نفر را به دلیل سیاست «ایمنی گلهای» او پیشبینی میکرد، روز دوشنبه ۱۶ مارس ۲۰۲۰/ ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ از سیاست فوق عقبنشینی فاحش کرد (بنگرید به گزارش گاردین و فیننشال تایمز ۱۶ مارس ۲۰۲۰) و سپس دستور تعطیلی مدارس و دانشگاهها را صادر کرد (بنگرید به گزارش سیانان) و برای مقابله با کرونا مقررات جدید وضع کرد. ساعاتی پیش اولین فرد در بریتانیا، جوانی ۲۶ ساله، به دلیل نقض مقررات جدید برای مقابله با کرونا دستگیر شد. مجازات او هزار پوند جریمه نقدی است و ممکن است تا سه ماه زندانی شود. (بنگرید به گزارش تلگراف ۲۰ مارس ۲۰۲۰). در فرانسه روز ۱۸ مارس/ ۲۸ اسفند جریمه خروج از خانه بدون مجوز رسمی به ۱۳۵ تا ۳۷۵ یورو افزایش یافت و تا ۱۹ مارس ۴٬۰۹۵ نفر به این دلیل جریمه شدهاند. (بنگرید به گزارش کونکسیون).
#عبدالله_شهبازی
@GhadiriNetwork
ایران و کرونا: انفعال کامل، استراتژی تسکین، استراتژی سرکوب؟
اولین جلسه ستاد ملی مقابله با بیماری کرونا در سال ۱۳۹۹ در روز شنبه، ۲ فروردین ۱۳۹۹/ ۲۱ مارس ۲۰۲۰ به ریاست حسن روحانی، رئیس جمهور، برگزار شد. ویدئوی سخنان روحانی در وبسایت ایرنا منتشر شده است:
irna.ir/news/83722849
حسن روحانی در دقیقه ۱۱:۳۵ تا ۱۲:۰۸ میگوید:
«این چیزی است که من از روز اول توصیه کردم و گفتم در جلسه که ضد انقلاب، که بعد مدرکش را هم وزارت اطلاعات برای ما مفصل فرستاد، توطئهاش این است که یک کاری کند که در ایران کار تعطیل شود، فعالیت اقتصادی تعطیل شود. این هدف آنهاست. ما نباید بگذاریم این هدف محقق شود. ما همه باید کار کنیم، همه باید فعالیت کنیم البته در چارچوب پروتکلهای بهداشتی که وزارت بهداشت و ستاد ملی اعلام میکند.»
سخن روحانی درباره مقطع زمانی اکنون است که به دلیل تعطیلات نوروزی حتی در فضای غیرکرونایی نیز اقتصاد ایران تقریباً تعطیل بود. پس از تعطیلات نوروزی از حوالی ۶ اردیبهشت ۱۳۹۹/ ۲۵ آوریل ۲۰۲۰ ماه مبارک رمضان آغاز میشود که معمولاً در این ماه نیز تولید کاهش مییابد.
این دوره دو ماهه فرصتی بزرگ است برای ایران تا استراتژی سختگیرانه مقابله با کرونا موسوم به «سرکوب» را بر اساس «دوریگزینی اجتماعی» اعمال کند بدون اینکه اقتصادش، در مقایسه با روال عادی، آسیب چندان ببیند. این فرصت تکرارنشدنی در حال از دست رفتن است.
اگر این فرصت از دست برود و بیماری کرونا پس از ماه رمضان اقتصاد ایران را فلج کند با فاجعهای بزرگ مواجه خواهیم شد که شورش گسترده تنها یکی از پیامدهای آن است.
امروزه، دولتها عموماً، حداقل در حرف، به این نتیجه رسیدهاند که «استراتژی سرکوب» تنها راه مقابله با کرونا است. در مقابل «استراتژی سرکوب» دو راهکار عرضه میشود: ۱- انفعال کامل، ۲- استراتژی تسکین.
معنای «انفعال کامل» Do Nothing روشن است. در برخی مدلسازیها پیامد «انفعال کامل»، که «بدترین سناریوی محتمل» worst-case scenario را رقم میزند، بسیار سنگین پیشبینی شده است.
امروزه عموماً به این نظر رسیدهاند که «استراتژی تسکین» نیز پیامد مطلوب ندارد و، بر اساس مدلسازیها، تلفات سنگین انسانی خواهد داشت. در وبسایت سرشناس بریتانیایی «مدیکال نیوز تودی» دو سیاست موسوم به «تسکین» Mitigation Strategy و «سرکوب» Suppression Strategy توضیح داده شده:
COVID-19 suppression 'only viable strategy at the current time'
medicalnewstoday.com/articles/covid-19-suppression-only-viable-strategy-at-the-current-time
دولت بوریس جانسون در بریتانیا، بر اساس تئوری «ایمنی گلهای» Herd Immunity، ابتدا «استراتژی تسکین» را دنبال کرد ولی با انتشار پیشبینی مبتنی بر مدلسازی دو مرکز مهم علمی این کشور، کالج سلطنتی لندن و دانشکده مطالعات بهداشتی و بیماریهای گرمسیری دانشگاه لندن، در روز دوشنبه ۱۶ مارس ۲۰۲۰/ ۲۶ اسفند ۱۳۹۸ اتخاذ «استراتژی سرکوب» را اعلام کرد. «استراتژی سرکوب» مبتنی بر «دوریگزینی اجتماعی» Social Distancing است و بهترین مدل موفق آن اقداماتی است که در ووهان چین برای مهار کروناویروس انجام گرفت.
#عبدالله_شهبازی
@GhadiriNetwork
در دوران پرالتهاب ماههای مشرف به پیروزی انقلاب (۲۲ بهمن ۱۳۵۷) و در ماههای اولیه پس از پیروزی انقلاب، باید تفاوت قائل شد میان ساواک بعنوان تشکیلات و سازمان دولتی رسمی تابع نخستوزیر با منابع و شبکههای تابع سرتیپ منوچهر هاشمی (مدیرکل هشتم ساواک/ ضد جاسوسی) و پرویز ثابتی (مدیرکل سوم ساواک/ امنیت).
این شبکهها برنامههای خود را، منطبق با وضع جدید انقلابی، مستقل از ساختار رسمی، دنبال میکردند. چنین نبود که مانند سابق به ارتشبد حسین فردوست (رئیس دفتر ویژه اطلاعات) و از اینطریق به شخص شاه یا به سپهبد ناصر مقدم (رئیس ساواک از تیر ۱۳۵۷، پس از ارتشبد نعمتالله نصیری) و نخستوزیران وقت درباره برنامهها و فعالیتهای جدید خود گزارش دهند و تابع سلسله مراتب دولتهای وقت باشند که از زمان برکناری هویدا (۲۵ مرداد ۱۳۵۶) تا ۲۲ بهمن ۵۷ در حال تغییر بودند.
و نیز باید توجه اکید داشت به منابع و شبکههای تابع سپهبد عزیزالله کمال (رئیس اداره دوم ارتش/ سازمان اطلاعات و ضد اطلاعات نظامی ایران، متوفی ۱۳۶۹ در تهران) که ارتباطات تنگاتنگ با شبکههای مخفی داشت که سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا و آمریکا از دهه ۱۳۲۰ ش. در ایران پدید آوردند و از دهه ۱۹۵۰ میلادی، در چارچوب عملیات «استی بیهایند» پیمان ناتو، در ایران و ترکیه و یونان و ایتالیا و سایر کشورها، گسترش فراوان یافت.
اینان، بویژه از اواخر سال ۱۳۵۶ و اوائل ۱۳۵۷، در همکاری و با هدایت سرویسهای خارجی، بویژه انگلیسی و اسرائیلی، در چارچوب جدید و منطبق با نیازهای جدید به شدت فعال شدند. مهمترین حوزه این فعالیت جدید ایجاد گروههای شبهانقلابی تندرو و نفوذ دادن عناصر وابسته به خود، بويژه فعالین سیاسی که از زمان دستگیری یا قبل و بعد از دستگیری «منبع» بودند، به درون صفوف انقلابیون بود و تأثیرگذاری بر نظام سیاسی جدیدی که از درون تحولات انقلابی پدید میآمد.
---
پینوشت: بنگرید به یادداشت ۱۸ اوت ۲۰۱۸ زیر بمناسبت سالگرد کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
#عبدالله_شهبازی
@GhadiriNetwork