eitaa logo
قرارگاه فرهنگی مه شکن
615 دنبال‌کننده
24.7هزار عکس
3.5هزار ویدیو
211 فایل
امام خامنه ای حفظه الله: "در فضای مه آلود فتنه چراغ #مه_شکن لازم است که همان بصیرت است." ارتباط با مدیر: @M_khaadem
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 کارگاه روانخوانی قرآن کریم 🗓 یکشنبه و سه شنبه 14 و 16 مرداد 🕌 مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام 🌷 پایگاه شهید چمران 🌴 حوزۀ شهید ورزنده @Gharargah_mehshekan
🔰سبک زندگی قرآنی ✳️ نمازگزار واقعی باشید. 🔶 إنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعاً إِلَّا الْمُصَلِّينَ الَّذِينَ هُمْ عَلَي صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ (معارج/١٩ تا ٢٣) 🔸ترجمه : به يقين انسان حريص و كم طاقت آفريده شده است. هنگامى كه بدى به او رسد بى تابى مى كند. و هنگامى كه خوبى به او رسد مانع ديگران مى شود و بخل مى ورزد. مگر نمازگزاران، آنها كه پيوسته نمازها را بجا مى آورند. ❇️ راه نجات از اخلاق ناپسند، مداومت به نماز است. 👈زیرا طبع مادّى انسان به سوى حرص و بخل ميل دارد ولی نماز و ياد خدا آن را مهار مى كند. 💥انسان بدون نماز مضطرب است. البته آثار نماز، در گرو مداومت بر آن است. @Gharargah_mehshekan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 🎞 📝 | فلسطین تنها نیست، پشتشه یه لشکر ایرانی 🎙 حاج مهدی سلحشور 📆 چهارشنبه ۱۰ مردادماه ۱۴۰۳ 📌 حسینیه فاطمیون قم 🤲 ┈ •~❅✊🌷✊❅~•┈ @Gharargah_mehshekan
🥀عکس را باز نکنید؛ نوزاد سر ندارد.😭 🚩 السَّلامُ‌عَلى‌المَذبوحِ‌بِالسَّهمِ‌فی‌حِجرِأبیهِ 🤲 •┈┈••✾🥀🏴🥀✾••┈┈• @Gharargah_mehshekan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝دستخط امام خامنه ای بر تصویر شهید محسن حججی بسمه‌تعالی سلام و درود حق بر این شهید پرافتخار و سرافراز که در حساس ترین و خطیرترین لحظه‌ی زندگی، نماد حق پیروز و آشکار در برابر باطل رو به زوال شد. سلام خدا بر او که با جهاد مخلصانه و شهادت مظلومانه، خود را و همه‌ی ملت خود را عزیز کرد. سید علی خامنه‌ای ۱۳۹۶/۰۷/۱۱ 🌹سالروز شهادت شهید حججی ┈ ••~ ❅❥🌷🕊🌷❥❅~••┈ @Gharargah_mehshekan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ناگفته‌هایی از مبادلۀ پیکر شهید محسن حججی 🔹شهید حججی ۱۸ مرداد سال ۱۳۹۶ در عملیاتی به اسارت داعش درآمد و ۲ روز بعد به شهادت رسید. ┈ ••~ ❅❥🌷🕊🌷❥❅~••┈ @Gharargah_mehshekan
🛑 ماموریت ویژه سردار برای شناسایی پیکر مطهر شهید‌ : ◇ بعد از *شهادت حججی* تا مدتها ، پیکر مطهرش در دست داعشی ها بود تا اینکه قرار شدحزب الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند. ◇ بنا شد حزب‌الله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر *محسن و دو شهیدحزب الله* را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند. ◇ به من گفتند: "می‌توانی بروی در مقر داعش و پیکر *محسن* را شناسایی کنی؟" ◇ می دانستم می‌روم در دل خطر و امکان دارد داعشی‌ها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.اما آن موقع ، *محسن* برایم از همه چیز وحتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم. ◇ در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود ، با اسلحه اش ما را می پایید. ◇ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!" میخکوب شدم ، از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم. ◇ رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن *اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!" ◇ بی اختیار رفتم طرف داعشی عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم: *"پست فطرتا ، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!"* ◇ حاج سعیدحرف‌هایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه می‌کرد.داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت: "این کار ما نبوده ، کار داعش عراق بوده."دوباره فریاد زدم : "کجای شریعت محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!" ◇ داعشی به زبان آمد گفت: "تقصیرخودش بود.از بس حرص مون رودرآورد.نه اطلاعاتی بهمون داد ، نه گفت اشتباه کرده‌ام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کردکه از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!" ◇ هرچه می کردم ، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکر را برای شناسایی باخودمون ببریم." ◇ اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه ، پیکر *محسن* نبود و داعش میخواست فریب مان بدهد. 🔹 توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"؛ گفتم : "بی بی جان خودتون کمک مون کنید ، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید. یکباره چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن ناگهان فکری توی ذهنم آمد.خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن ، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم. ◇ نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی ، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.دیگر خیلی خسته بودم. ◇ هم خسته ی جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم. فردا حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله ، پیکر *محسن* را تحویل گرفته اند. 🔹 به دمشق که رسیدم ، رفتم حرم *بی بی حضرت زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم ، یکی از بچه‌ها اومد پیشم و گفت: "پدر و همسر شهید حججی به سوریه اومده اند. الان هم همین جا هستن.توی حرم." ◇ من را برد پیش *پدر محسن* که کنار ضریح ایستاده بود. *پدر محسن* می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تاچشمش به من افتاد ، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: *"از محسن خبر آوردی"* ◇ نمی‌دانستم جوابش را چه بدهم. نمی‌دانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل داده‌اند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل داده‌اند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل داده‌اند؟ ◇ گفتم: "حاج‌آقا، پیکر محسن مقرحزب الله لبنانه ، برید اونجا خودتونببینیدش." ◇ گفت: "قَسَمَت میدم به بی‌بی که بگو." ◇ التماسش کردم چیزی از من نپرسد.دلش خیلی شکست.دستش رو انداخت میان شبکه‌های ضریح *حضرت زینب علیها السلام* و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم.همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارمویش رو برام آوردی ،راضی ام." ◇ وجودم زیر وروشد.سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود.به سختی لب باز کردم و گفتم: "حاج‌آقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی اکبرعلیه السلام اربا اربا کرده ان." 🔹 هیچ نگفت فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: *"بی بی جان ، این هدیه را از من قبول کن!* 🕊هدیه نثار ارواح مطهرشان صلوات. ┈ ••~ ❅❥🌷🕊🌷❥❅~••┈ @Gharargah_mehshekan
.: فرازهایی از وصیتنامه شهید محسن حججی :. ┈ ••~ ❅❥🌷🕊🌷❥❅~••┈ @Gharargah_mehshekan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰 یادداشت شهید حاج قاسم سلیمانی بر کتاب «سربلند»؛ سلام بر حججی که حجتی شد ✍️شهید حاج قاسم سلیمانی پس از مطالعه کتاب «سربلند»، زندگی داستانی شهید حججی یادداشتی را بر این کتاب نوشته است. 🔺متن دستنوشته سردار دل‌ها: سلام بر حججی که حجتی شد در چگونه زیستن و چگونه رفتن. فدای آن گلویی که همچون گلوی امام حسین(علیه السلام) بریده شد و سلام بر آن سری که همچون سر مولای شهیدان دفن آن نامشخص و به عرش برده شد. دخترم! آنها را الگو بگیر و مهمترین شادی آنها عفت و حجاب است. ┈ ••~ ❅❥🌷🕊🌷❥❅~••┈ @Gharargah_mehshekan
🏴 یا حسین به خون‌خواهی مهمان، مرد میدان، کن مدد ما را که تا ویران کنیم این‌بار تلْ‌آویو و عکّا را شود دنیای فردا صلح‌جو با گفتمان تو که موشک‌های ما یکسان کند با خاک حیفا را ✍️، ۱۴۰۳/۰۵/۱۹ 🤲 هدیه به ارواح ملکوتی و بلندپرواز حاج‌قاسم سلیمانی و سیدابراهیم رئیسی و اسماعیل هنیه صلوات ┈ •~❅✊🌷✊❅~•┈ @Gharargah_mehshekan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📲 کارگاه تولید محتوا با گوشی 🔹 جلسه چهارم 🗓 دوشنبه 15 مرداد 🌷 پایگاه شهید چمران 🌴 حوزۀ شهید ورزنده ┄┅═✼✿‍🎞📱🎞✿‍✼═┅┄ @Gharargah_mehshekan