eitaa logo
۞قرارگاه ادبیات آیینی۞
118 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
549 ویدیو
177 فایل
‌‌ ✨﷽✨‌ ‌‌‌📜از ازل خیالِ حوصله‌ی بحر می‌پزیم تا شعر بتراود؛ زندگی در جریان باشد و عشق بر لحظه ها چیره گردد. آری... شعر، نبض زندگی است. ‌ 🍃🌺🍃
مشاهده در ایتا
دانلود
نفسِ پاکِ سحرگه که صبایش خوانند نفـحاتی اسـت که از کوی می‌آید -❀ ⃟ ⃟✍️رشوند ﴿
✍️رشوند ﴿ گذر کردن از گزاره‌های نارسا در متون ادبی و پیوندِ عمیقِ فکریِ فارسی زبان‌ها نسبت به مفاهیمِ متعالی با ادای احترام به تمامی صاحب نظران و اهالی قلم، گاهی در آثار برخی از متقدّمین و متأخرین، مشاهده می‌شود که شاید از روی تواضع به همراه اعتراف در قصور و فروگذاری در بندگی، مطالبی نپخته به زبان جاری کرده‌اند و بدیهی است که خوانندگانِ آثارِ ادبی حق دارند، به جای پرداختن به آن سخن‌ها از آثارِ سرآمدانِ ادبیاتِ فاخرِ فارسی بهره‌ی لازم را ببرند. به طور مثال، یکی از کبار مشایخ متصوفه در آغاز قرن ششم، چنین اعترافی کرده: من معترفم که به بلایِ دوست و بر بلایِ او، دو مقامِ عالی است. اما چون مرا نیست، چه کنم؟ آن را که باشد، نوشش باد! ‌‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ حالا همین تفکر را با نگاهِ عمیق و سرشار از معرفتِ و مقایسه می‌کنیم. به کوش تو ای دل که حق رها نکند چنین عـزیـز نگیـنـی به دسـت اهـرمـنی این که پیـرانه سرم صحبت یوسـف بنواخت اجر است که در کلبه‌ی احزان کردم کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست چـاره‌ی عشـــــق احتمــال شــرط محبّت وفــاست بر جـور و بی مــرادی و درویشــی و هِــلاک آن را که نیست محبت نه کار اوست سعــدی اگر طالبـی راه رو و رنج بر کعبه دیدار دوست بیابان اوست به داده بده وز جبین گره بگشای کـه بر مـن و تو درِ اخـتیار نگـشـادسـت پند حکیم محض صواب است و عین خیر فرخنده آن کسـی که به سمـع شـنید چو قسـمتِ ازلی بی حضـور مـا کردند گر اندکی نه به وفق خرده مگیر تیـغ برآر از نیـام زهـر برافـکـن به جـام کز قبل ما قبول وز طرف ما دوست به دست آر و دیگران بگذار هـزار فـتنه چه غــم باشــد ار برانگـیـزند ‌‌ ‌‎‎‌ ‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ ما از آثار همه‌ی بزرگان، بهره می‌بریم ولی هرکجا که با مطالبِ اینچنین روبرو شدیم، قطعا ترجیج بر آن نگاهِ متعالی است که برای جویندگان معرفت و حقیقت، راه را هموار ساخته است. 🌱
✍️رشوند ﴿ گذر کردن از گزاره‌های نارسا در متون ادبی و پیوندِ عمیقِ فکریِ فارسی زبان‌ها نسبت به مفاهیمِ متعالی با ادای احترام به تمامی صاحب نظران و اهالی قلم، گاهی در آثار برخی از متقدّمین و متأخرین، مشاهده می‌شود که شاید از روی تواضع به همراه اعتراف در قصور و فروگذاری در بندگی، مطالبی نپخته به زبان جاری کرده‌اند و بدیهی است که خوانندگانِ آثارِ ادبی حق دارند، به جای پرداختن به آن سخن‌ها از آثارِ سرآمدانِ ادبیاتِ فاخرِ فارسی بهره‌ی لازم را ببرند. به طور مثال، یکی از کبار مشایخ متصوفه در آغاز قرن ششم، چنین اعترافی کرده: من معترفم که به بلایِ دوست و بر بلایِ او، دو مقامِ عالی است. اما چون مرا نیست، چه کنم؟ آن را که باشد، نوشش باد! ‌‌ ‌‎‎‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ حالا همین تفکر را با نگاهِ عمیق و سرشار از معرفتِ و مقایسه می‌کنیم. به کوش تو ای دل که حق رها نکند چنین عـزیـز نگیـنـی به دسـت اهـرمـنی این که پیـرانه سرم صحبت یوسـف بنواخت اجر است که در کلبه‌ی احزان کردم کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست چـاره‌ی عشـــــق احتمــال شــرط محبّت وفــاست بر جـور و بی مــرادی و درویشــی و هِــلاک آن را که نیست محبت نه کار اوست سعــدی اگر طالبـی راه رو و رنج بر کعبه دیدار دوست بیابان اوست به داده بده وز جبین گره بگشای کـه بر مـن و تو درِ اخـتیار نگـشـادسـت پند حکیم محض صواب است و عین خیر فرخنده آن کسـی که به سمـع شـنید چو قسـمتِ ازلی بی حضـور مـا کردند گر اندکی نه به وفق خرده مگیر تیـغ برآر از نیـام زهـر برافـکـن به جـام کز قبل ما قبول وز طرف ما دوست به دست آر و دیگران بگذار هـزار فـتنه چه غــم باشــد ار برانگـیـزند ‌‌ ‌‎‎‌ ‌‌ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ ما از آثار همه‌ی بزرگان، بهره می‌بریم ولی هرکجا که با مطالبِ اینچنین روبرو شدیم، قطعا ترجیج بر آن نگاهِ متعالی است که برای جویندگان معرفت و حقیقت، راه را هموار ساخته است. 🌱