eitaa logo
قرارگاه منتظران
488 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.3هزار ویدیو
69 فایل
موکب قرارگاه منتظران (جمعی از خادمان صحن حضرت زهرا سلام الله علیها) که هرساله اربعین در نجف اشرف خدمت می‌کنند.😍 شمارا باحال وهوای آن بهشت برین وفعالیت هاو خدماتشان در ایران آشنا می‌کنند. ارتباط با ما جهت شنیدن نظرات شما 😇 @fadaye_hosein
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زن در قرآن و اسلام 1400 سال پیش را با زن در دنیای مدرن امروز رحمت‌خدا بر آیت الله مصباح عضو شوید 👇 @gharargahemontazeran
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیبای دنیام فاطمه 🎙 با صدای علی اکبر حائری و همراهی گروه سرود نجم الثاقب دنیام فاطمه! میخوای داد بزنم تا همه بشنون تنهام فاطمه! 💔😔
🔴 مگه هنوز کرونا هست؟ عضو شوید 👇 @gharargahemontazeran
منتظر حضور گرمتان هستیم (ع)
🚨 ماجرای عجیب که در سیل پرتاب کردند! 💠 رهبر انقلاب نقل می‌کنند در ایرانشهر پس از پایان نماز دیدم سیل، شهر را فراگرفته و آب بالا آمده، تا جایی که به ایوان مسجد هم ـ که نیم متر از سطح زمین بلندتر بود- رسیده بود. با صدای بلند از مردم خواستم با این حادثه مقابله کنند. ابتدا گفتم فرشهای مسجد را جمع کنند و در جای بلندی بگذارند تا آب آن را از بین نبرد. بعد، از مردم خواستم احتیاطات لازم را برای حفاظت از کودکان و زنان به عمل آورند. جریان سیل دو سه ساعت ادامه یافت و در این مدت ما صدای آوار خانه‌ها را یکی پس از دیگری می‌شنیدیم. حتی ترسیدم مسجد نیز خراب شود. همه چیز وحشتناک بود. تاریکی ناشی از قطع برق، سیل خروشان و بی‌امان، خراب شدن خانه‌ها و فریاد کمک‌خواهی مردم. در چنین حالت بحرانی و وحشتناکی، ذهن انسان فعال می‌شود و به دنبال هر وسیله‌ای برای مقابله با وضع موجود می‌گردد. قبلاً این مطلب را شنیده بودم که برای رفع چنین خطر فراگیر گریزناپذیری می‌توان به تربت سیدالشهداء(علیه السلام) ـ به اذن خدای متعال ـ توسل جست. قطعه‌ای از تربت که خدا به برکت وجود ریحانه‌ی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بدان شرافت بخشیده، در جیب داشتم. آن را از جیب بیرون آوردم، به خدا توکل کردم و آن را در میان امواج پرتلاطم سیل پرتاب کردم. لحظاتی نگذشت که به لطف و فضل خدا سیل بند آمد. 📙 کتاب "خون دلی که لعل شد" ‌ عضو شوید 👇 @gharargahemontazeran
اسیر که شد ، بعثی ها فهمیدن مسیحیه بهش گفتن تو که مسلمون نیستی، علیه ج.ا.ا مصاحبه کن تا پناهندگی بگیری! گفت مسلمون نیستم ، ایرانی که هستم اگر مسلمان نیستید لااقل آزاده میلاد با سعادت پیامبر اولوالعزم حضرت عیسی ابن مریم سلام الله علیه مبارک💝 عضو شوید 👇 @gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✫⇠(۱۸۳) ✍نویسنده:آزاده قهرمان،رحمان سلطانی سلول انفرادی(۳) 🍂سه شبانه روز در چهار سلول جداگانه زندانی شدیم. سلول‌ها در تاریکی مطلق قرار داشتن. هیچ روزنۀ نوری وجود نداشت. نه می‌شد خوابید یا  دراز کشید و نه سرِ پا ایستاد. در هنگام ایستاده، باید تا کمر خم می‌شدیم و برای خوابیدن باید پاها رو جمع می‌کردیم. روزی یه بار درِ سلولها باز می‌شد و بعد از اینکه چند نفری با کابل به جونمون می‌افتادن و مفصلاً کتک کاری می‌شدیم دوباره به سلول برمی‌گرداندن. 🔸️شبانه روز اول بدون آب و غذا و استفاده از دستشویی گذشت. عرق از سر و رومون شرشر می ریخت. روز دوم صدای بلند در کوبیدن به گوشم رسید. نگو نادر داره محکم به در می کوبه. یکی از نگهبانها خودشو به در انفرادی ها رسوند و داد زد چه مرگتونه؟ نادر با عصبانیت گفت نیاز به دستشویی داریم و یه شبانه روزه آب و غذا نخوردیم. داریم می‌میریم. نگهبان رفت و برگشت و از افسر اردوگاه اجازه گرفته بود. در حد پنج دقیقه اجازه استفاده از توالت بهمون دادن و بعد از یه کتک مفصل دوباره انداختنمون داخل. نصف لیوان آب گرم، یه دونه صمون، تمامی سهمیۀ غذایی بود که بعد از ۲۴ ساعت به ما داده شد. 🔸️روز سوم یکی از نگهبانها، قاچاقی به اندازه کف یه دست برنج به ما داد. برای قضای حاجتِ ضروری یه قوطی یه کیلویی گوشه سلول بود که می‌بایست با لمس کردن کف سلول اونو پیدا می‌کردیم. هوای داخل سلول مثل حمام عمومی بشدت گرم و شرجی بود و همون روز اول آدم بشدت دچار ضعف و بی حالی می‌شد. 📌رحیم تونسته بود با یه قاشق روحی که پیدا کرده بود، قفل کشویی رو به زحمت باز کنه و درِ سلول نادر رو هم باز کرده بود و تا صبح توی راهروی باریک سلول ها کنار هم نشسته بودن و صحبت می کردن. کمی بعد درِ سلول منو و سید قاسم رو هم باز کردن. سرکی به راهرو زدم. سرمای زمستون کشنده بود و دوباره از شدت سرما به داخل سلول پناه بردم و تا صبح بصورت مچاله شده خوابیدم. البته شب و روزش خیلی فرق نداشت و همه ساعات داخل سلول مثل شب تاریک بود و تشخیص شب از روز خیلی مشکل بود... عضو شوید 👇 @gharargahemontazeran
🔺حاج قاسم برای خرید کاپشن به همراه فرزندش به یک فروشگاه در خیابون ولیعصر رفته بود و چهره سردار برای فروشنده آشنا میاد و ازش میپرسه شما سردار سلیمانی نیستید؟ حاج قاسم میخنده و درجوابش میگه آقای سلیمانی میاد کاپشن بخره؟ فروشنده هم میگه منم تو این موندم. اون که قطعا نمیاد لباس بخره و براش میخرن میبرن. ولی شما خیلی شبیه به آقای سلیمانی هستید. بعد از اصرار فروشنده و سوالات مکرر، حاج قاسم در جواب میگه بله قاسم سلیمانی برادرمه و بخاطر همین شبیهش هستم.زمانی که حاج قاسم کت رو در میاره تا کاپشن نو رو بپوشه و بپسنده، اسلحه‌ای که در کمر حاج قاسم بود رو فروشنده میبینه. فروشنده میگه نه تو خود حاج قاسمی و لو رفتی. فروشنده از اینکه سردار ازش خرید کرده خوشحال میشه و خیلی اصرار میکنه که پول نمیگیرم. حاج قاسم هم در جواب گفته بود اگه پول نگیری نمیخرم و میرم. فروشنده باورش نمیشد که معروف ترین ژنرال دنیا به همین راحتی بدون محافظ و بین مردم قدم زده و به مغازه اون اومده. عضو شوید 👇 @gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
دوشنبه من حسيني شده دست امام حسنم😍🍎 السلام علیک یا حسن بن علی ايها المجتبی علیه السلام 🌸 السلام علیک یا اباعبدلله الحسین علیه السلام 🌸 @Gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️امام باقر علیه السلام: ...ثُمَّ يُحْرِقُهُمَا بِالْحَطَبِ الَّذِي جَمَعَاهُ لِيُحْرِقَا بِهِ عَلِيّاً وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ)؛ وَ ذَلِكَ الْحَطَبُ عِنْدَنَا نَتَوَارَثُهُ، 💬 هیزم‌هایی که آن دو نفر برای آتش زدن علی و فاطمه و حسن و حسین (علیهم السلام) جمع کرده بودند نزد ماست و ما آن هیزم‌ها را از یکدیگر به ارث می‌بریم، (و دست به دست می‌شود تا برسد به دست قائم علیه السلام ). پس او با همان هیزم‌ها آن دو نفر را خواهد سوزاند. 📚 دلائل الامامة ،ص۴۵۵. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ السلام علیک یا صاحب الزمان عج یا منتقم ✋
سینه خردمند صندوق راز اوست، و خوشرویی وسیله دوست یابی، و شکیبایی،گورستان پوشاننده عیب هاست‌‌. @Gharargahemontazeran
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
۸ 💠 حتی وقتی که همه بچه رو رد می کنند مادر رَد نمیکنه. 💠 قربون مادرمون حضرت زهرا برم که به فکر من گنه کارم هست . 💠 گناه نباید بهانه ای بشه که از مادرمون حضرت زهرا دور بشیم ، راه بازه برای توبه و صمیمیت. 🎬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥چقدر قشنگ خونده اینو سیدرضا نریمانی برای حاج قاسم ته خوشبختی یه عاشق، وقتی به اربابش میره به اذن زهرا مقطع الاعضا میشه پر می گیره کی گفته مرده علم زمین خورده ، مگه شهید می میره عشق یعنی ضربان حرم ، اسم مرتضی علی توی اذان حرم عضو شوید 👇 @gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بی تو با شمع علی تا به سحر می سوزد شمع می میرد و او بار دگر می سوزد یک نفر مثل درختان سپیدار بلند در خیالش همه شب بین دو در می سوزد . . . @Gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما فقط زیر پر چادرتان آرامیم '❤️' حس وابستگی طفل به مادر بالاست @gharargahemontazeran