eitaa logo
قرارگاه منتظران
607 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
74 فایل
موکب قرارگاه منتظران (جمعی از خادمان صحن حضرت زهرا سلام الله علیها) که هرساله اربعین در نجف اشرف خدمت می‌کنند.😍 شمارا باحال وهوای آن بهشت برین وفعالیت هاو خدماتشان در ایران آشنا می‌کنند. ارتباط با ما جهت شنیدن نظرات شما 😇 @fadaye_hosein
مشاهده در ایتا
دانلود
دوره امامت امام سجاد(ع) دوران بسیار سختی بود. جامعه اسلامی در غفلت عمیقی فرو رفته بود. تاجایی که امام زین العابدین فرمود در مکه و مدینه، 20تا خانه نیست که مارو دوست داشته باشن. نه اینکه مارو امام بدونن، نه. مارو دوست داشته باشن. جامعه اسلامی به درجه‌ای از انحطاط رسیده بود که سرِ پسرِ رسول خدا رو در کربلا از تن جدا کردن، اتفاق خاصی نیفتاد. درحالی که یک آواز خوان معروف وقتی در مکه از دنیا رفت، همه مردم غرق در غم بودن و عزای عمومی در مکه و مدینه بوجود اومده بود. و چنان جمعیتی از راه دور و نزدیک برای تشییع جنازه آن آوازخوان اومدن که کم سابقه بود. مدینه مرکز نزول وحی، شده بود مرکز آوازخوانی و فساد و فحشاء. در این فضایی که مردم روزبه روز از اسلام دور می‌شدن. و درکل مکه و مدینه انگشت‌شمار دوست‌دار امام سجاد و اهل‌بیت وجود داشتند، علی‌بن الحسین کاری کرد که مردم بیدار شدند. تاجایی که وقتی به شهادت رسید، مردم مکه ومدینه غرق در عزا شدند و جمعیتی که برای خاک‌سپاری حضرت حاضر شدن خیلی بیشتر از آن آوازخوان معروف بود. امام سجاد کاری کرد که مردم به آن سطح از آمادگی رسیدن که در عصر امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) شکوفا شدند و مکتب اسلام رو پیشرفت و گسترش دادن. از حدیث امام صادق(ع) کاملا این موضوع رو میشه فهمید که فرمودند: پس از شهادت امام حسین علیه السلام مردم از ولایت مرتد شدند و برگشتند، به‌جز سه نفر، سپس مردم مجدد (به اسلام و ولایت) ملحق شدند و زیاد گشتند. این نکته که درحدیث میفرماید، سپس ملحق شدند و زیادشدند، تلاش‌های دینی و فرهنگی امام سجاد بود. ولی متاسفانه امام سجاد رو یک امام فقط عابد و رنجور و مریض معرفی می‌کنند قرارگاه منتظران @gharargahemontazeran
🔻مهر معصوم بیست بار با شترش رفته بود حج، بدون اينكه حتي يك شلاق به او بزند. بعد از شهادت، شتر بدون اينكه قبر او را ديده باشد، آمد همانجا. زانوهایش را خم کرد، افتاد روی زمین، با همان زبانِ بسته، صیحه می کشید. خودش را می مالید به خاک ها، سرش را به زمین می زد. اشک چشم هایش خاک را تر کرده بود. خبرش وقتي به امام باقر علیه السلام رسيد، آمد و از او خواست آرام باشد. شتر از كنار قبر بلند شد و چند قدم برداشت. ولي انگار دلش آرام نگرفت. برگشت و دوباره همان ضجه ها را شروع كرد. امام يك بار ديگر آمد و آرامش كرد. بار سوم كه بي قراري اش را ديد، فرمود: رهايش كنيد. سه روز آن جا ماند. با همان حال از دنیا رفت. همان جا، کنار قبر زين العابدين علیه السلام. 📚(بحارالانوار، ج 46، ص 148) قرارگاه منتظران @gharargahemontazeran