eitaa logo
قرارگاه منتظران
610 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
3.7هزار ویدیو
74 فایل
موکب قرارگاه منتظران (جمعی از خادمان صحن حضرت زهرا سلام الله علیها) که هرساله اربعین در نجف اشرف خدمت می‌کنند.😍 شمارا باحال وهوای آن بهشت برین وفعالیت هاو خدماتشان در ایران آشنا می‌کنند. ارتباط با ما جهت شنیدن نظرات شما 😇 @fadaye_hosein
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹 زری اصرار داشت روپوش آن سال مدرسه مان را من بدوزم اما راستش من فقط به اندازه ای خیاطی یاد گرفته بودم که بتوانم به مادرم در دوخت زیر شلواری آقا و داداشها کمک کنم. آن سال علاقه ام به کتاب و داستان مرا مسئول روزنامه های دیواری مدرسه کرد در قسمت فکاهی و معماها از زری و مهناز کمک می گرفتم. نقاشی ها و طراحی را هم به کمک همکلاسیها انجام می دادم ولی شبها خودم مطالب روزنامه را با خط خوش و خوانا مینوشتم. گاهی بعضی از مطالب را از خانم حاصلی میگرفتم که این کارم مورد اعتراض مدیر واقع می شد. خانم مدیر میگفت فقط باید درباره ی خودتان و وقایع و موضوعات داخل مدرسه بنویسید. اما خانم حاصلی سرنخ خوبی بود. مهم این بود که بچه ها او را می شناختند و حرفهای او از جنس آنچه همه میگفتند نبود. او با لحن ملایم و سبدی پر از گل و محبت که چاشنی دین می کرد قدم به دیواری ما گذاشته بود. خانم حاصلی یک معلم به تمام معنا بود. ردپای او فقط در روزنامه های دیواری پیدا نبود چرا که او در روح بچه ها جا باز کرده بود. خانم حاصلی دست ما را گرفته بود و قدم به قدم با اسلام آشنا می کرد؛ اسلامی از سر منطق و شعور نه شور و برای درس حرفه و فن کلاسهای مهارت آموزی مثل ،آشپزی، گلدوزی، خیاطی روزنامه نگاری فن سخنوری و.... به ساعت کلاسهای رسمی اضافه شده بود. این کلاسها معمولاً پنجشنبه ها برگزار میشد بچه ها در کلاس های رسمی استعدادیابی میشدند و با این برنامه چهره ی خشن و خشک مدرسه به چهره ای دوست داشتنی تبدیل شده بود. بعد از تمام شدن مدرسه و گرفتن کارنامه تصمیم گرفتم در کلاس خیاطی پیشرفته ی خانم دروانسیان که شامل ظریف دوزی و ضخیم بود؛ شرکت کنم اما متاسفانه هرا چیک از درس ریاضی تجدید نداشت و یک ضرب قبول شده بود. اما من به دنبال یادگیری چیز دیگری بودم. ━━━━⊱♦️⊰━━━━ 🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍 🌺جهت عضویت کلیک کنید👇 قرارگاه منتظران @gharargahemontazeran