🌹#من_زنده_ام🌹
#قسمت_شصتم
بعد از عید سال ۱۳۵۷ برای رو کم کنی خانم سبحانی، با هماهنگی قریب به اکثریت بچه ها حتی بچه های کلاسهای نظام قدیم، همه با روسری به مدرسه رفتیم. حتی بعضی ها که خیلی اهل مد و لباس بودند و شب تا صبح موهایشان زیر سشوار و اتو بود موها را زیر کلاه و روسری گذاشته بودند و این پوشش یک نماد اعتراض دینی علیه رفتارهای ضددینی خانم سبحانی بود. رفتار بچه ها تغییر کرده بود تا آنجا که معلم های مرد که تعدادشان هم کم نبود تمایلی به آموزش در مدرسه دخترانه نداشتند. کلاس های دینی رونق بهتر و بیشتری پیدا کرده بود وقت اذان بعضی از بچه ها برای نماز خواندن به کتابخانه می آمدند.
خانم سبحانی می گفت: امسال بچه ها را نکبت گرفته و سال تحصیلی پنجاه و هفت را سال نحس نامگذاری کرده بود.
با انجام امتحانات نیم بند و به تلافی همه ی رفتارهایی که برای او نکبت بار بود در کارنامه ی تعداد زیادی از ما نمره ی اخلاق و رفتارمان سیزده شد که نماد نحسی خانم سبحانی بود هر اقدام او ما را با هم یکدست تر و آشناتر میکرد و حالا گروه ما به گروه سیزده معروف شده بود. در گروه سیزده دانش آموزانی از همه ی رشته ها و کلاس ها حضور داشتند. بعد از گرفتن کارنامه آخر سال راهی خانه شدیم و به استقبال تابستان رفتیم.
روزهای داغ و طولانی مرداد ماه که خورشید دست از سر تابستان برنمی داشت و تا ساعت نه شب میهمان آبادانیها بود با ماه مبارک رمضان مقارن شده بود مرد میخواست که تا افطار دوام بیاورد و از پا در نیاید اما خدایی اغلب همسایه ها و اهل محل روزه دار بودند و سفره ی سحر و افطار برپا بود.
#بانوان_بهشتی
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran