🌹#من_زنده_ام 🌹
#قسمت_پنجاه_و_هشتم
گفت نه فاطمه فقط فاطمه است. اما این فاطمه با فاطمه ای که به ما شناسانده اند متفاوت است. بدون گل گاوزبان از زیر پتو در آمدم و قبراق مشغول خواندن شدم. کلمات چنان در مغزم نفوذ میکردند که متوجه گذر زمان نمی شدم. با خواندن هر صفحه از کتاب بر حرارت بدنم افزوده می شد. گویی آتش به جانم می بارید. تک تک سلولهای بدنم بیدار میشدند و این بیداری توأم با درد و حرارت و نور و نار بود. از عصر همان روز هر وقت مریم و زینت به ملاقاتم می آمدند کتاب را ورق ورق به آنها می دادم و آنها بین بچه ها توزیع می کردند. گاهی مریم چند برگ اضافه تر می گرفت که برای خواهرش عقیله هم ببرد. همه از هم سبقت می گرفتیم و نگران بودیم مبادا کسی چیز تازه ای فهمیده باشد و ما بی خبر مانده باشیم. رحیم آن سال عمو نوروز شده بود. هر روز کتاب تازه ای از زیر لباسش بیرون می آورد نمیدانم این کتابها را از کجا می آورد.
فاطمه فاطمه است که تمام شد کتاب علی را و سپس حسین را و سپس محمد را و بعد هم قرآن را و سپس ایمان را و آنگاه تشیع علوی و تشیع صفوی را آورد. این کتابها اسلام شاهنشاهی رنگ و رو رفته ای را به ما می شناساند که همه ی هویت و سرمایه ی دینی و ملی ما را غارت کرده و در عوض سوغات های فرنگی رنگ و لعابدار جایگزین آن می کردند. هر روز از حنجره ی یک عالم روحانی در همه ی به خصوص مسجد آقای جمی که پایگاه اصلی مبلغان دینی بود صدای فریاد اسلام خواهی و دینداری را با گوش جان میشنیدیم.
دکتر شریعتی اسلام ارتجاعی را نقد میکرد و استاد مطهری خون تازه ای به رگهای اسلام واقعی می ریخت.
#بانوان_ بهشتی
━━━━⊱♦️⊰━━━━
🍀 اینجا با حال و هوای خادمین صحن حضرت زهرا (س)در نجف آشنا میشی 😍
🌺جهت عضویت کلیک کنید👇
قرارگاه منتظران
@gharargahemontazeran