فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در قله میان ابرها باریدند
در پهنهی آسمان خدا را دیدند
چون در صف اول همه خادم بودند
از اول مجلس شهدا را چیدند
━━━━⊱♦️⊰━━━━
#سیدالشهدای_خدمت
#رئیسی
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#سید_شهیدان_خدمت
#صحن_حضرت_زهرا_س
#قطعه_ای_از_بهشت
#موکب_قرارگاه_منتظران
@Gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشکی به نگاه بی نشان پیوسته
غم بر دل و جان عاشقان پیوسته
ای شعر بخوان ز غصه ی سرخ فراق
چون سید ما به آسمان پیوسته
━━━━⊱♦️⊰━━━━
#سیدالشهدای_خدمت
#رئیسی
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#سید_شهیدان_خدمت
#صحن_حضرت_زهرا_س
#قطعه_ای_از_بهشت
#موکب_قرارگاه_منتظران
@Gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین دیدار رئیس جمهور و هیئت همراهشون با مردم جمهوری اسلامی ایران در تهران
━━━━⊱♦️⊰━━━━
#سیدالشهدای_خدمت
#رئیسی
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#سید_شهیدان_خدمت
#صحن_حضرت_زهرا_س
#قطعه_ای_از_بهشت
#موکب_قرارگاه_منتظران
@Gharargahemontazeran
28.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیکم یا حسن بن علی اینها االعسکری 🌹
#پنج_شنبه
#شکر_گزاری
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_س
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
💠 دامهای #شیطان
🔸 امام صادق(علیه السلام):
شیطان میگوید، انسان در هر چیز بتواند مرا خسته کند و شکست دهد، در سه مورد او را فریب خواهم داد:
1️⃣ - کسب مال از راه #حرام؛
2️⃣- جلوگیری از پرداخت واجب مالی همانند #خمس و #زکات و نفقه عیال
3️⃣ - مصرف مال در راه حرام.
📚 خصال صدوق/ص132/ح141
✍🏼 امور مالی جزو دامهای شیطان است، هر کس که داخل این دام نیفتد، #مومن واقعی است .
#افزایش_برکت_و_روزی
🍃🍃🍃🍃
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
#برکت_روزی
#وعده_صادق
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_(س)
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴
آقای رئیسی عزیز؛
رئیس جمهور بامعرفت؛
دلمان سخت برایتان تنگ میشود؛
چقدر مظلومانه خدمت کردین ؛
چقدر تهمت ها و ناملایمتی ها رو دیدین ولی دم برنیاوردین....
🏴 سر خم مي سلامت
شکند اگر سبويي
🙏اللهم احفظ قائدنا الامام الخامنه ای
شهادتت مبارک، سید الشهدای خدمت😭
#سیدالشهدای_خدمت
#شهیدجمهور
🏴🏴🏴
برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه
الشریف،و شادی روح شهید رئیسی و دیگر شهدا،لطفا صلواتی قرائت بفرمایید.
🏴🏴🏴
#سید_الشهدای_خدمت
#رئیسی_عزیز
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_(س)
━━━━🏴⊰━━━━
@gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه امیرعبداللهیان میرفت در بطری اونو باز میکرد تحقیرش کرده بود. اخلاقیترین کار رو انجام داد، بطری خودشو باز کرد و رفت ریخت تو لیوانش. بطری رو نگذاشت جلوش.
شهید عزیز یادت گرامی❤️
#شهید_خدمت
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_س
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
📢 هر روز یک صفحه قرآن بخوانیم
🔹 امروز؛ صفحه سی قرآن کریم را تقدیم میکنیم به شهید بزرگوار آیت الله آل هاشم و همراهان بزرگوار ایشان 😭
سوره مبارکه البقرة
#شهید_رئیسی
#شهید_خدمت
#شهید_جمهور
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_س
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
Quran-page-030.mp3
4.22M
📢 هر روز #یک_صفحه_قرآن بخوانیم
🔹 صفحه سی قرآن کریم، سوره مبارکه البقرة
با صدای عبدالباسط محمدعبدالصمد بشنوید.
✏️ توصیه مهم حضرت آیتالله خامنهای:
هر روز حتماً یک صفحه قرآن بخوانید
#رئیسی
#رئیسی_عزیز
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_س
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قاب هایی از وداع با شهیدان خدمت در تهران
━━━━⊱♦️⊰━━━━
#سیدالشهدای_خدمت
#رئیسی
#شهید_جمهور
#خادم_الرضا
#سید_شهیدان_خدمت
#صحن_حضرت_زهرا_س
#قطعه_ای_از_بهشت
#موکب_قرارگاه_منتظران
@Gharargahemontazeran
⚫️ خواندن نماز شب اول قبر برای شهدای خدمت
🥀شهید سید ابراهیم رییسی | فرزند سید حاجی
🥀شهید سید محمدعلی آل هاشم: فرزند سید محمدتقی
🥀شهید حسین امیرعبداللهیان: فرزند محمدعلي
🥀شهید مالک رحمتی: فرزند حاج اسکندر
🥀شهید سید طاهر مصطفوی: فرزند سیداحمد مصطفوی
🥀شهید بهروز قدیمی: فرزند اسحاق
🥀شهید محسن دریانوش: فرزند مختار
🥀سیدمهدی موسوی: فرزند سید جواد
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#خادمین_صحن_حضرت_زهرا_س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عزاداری خادمان حرم دقایقی پس از خاکسپاری شهید رئیسی
#خادم_الرضا
#رئیسی_عزیز
#سیدالشهدای_خدمت
#موکب_قرارگاه_منتظران
🕋﷽🕋
أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ (ساء (۲۸)
{عدنان}
من که دیگر کلافه شده بودم در حالی که از شدت خشم نفسم بند آمده بود. فریاد زدم: «این افسانه ها چیست که میگویی شیخ ثامر، مرگ و حیات فقط و فقط به
دست خداست. محال است کسی چنین قدرتی داشته باشد! استکان قهوه را آن چنان روی میز کوبیدم که خرده شکسته هایش به صد طرف باشید. سکوتی بر جمع چند نفره مان حاکم شد. پس از مدتی شیخ رائد در حالی که مردمک چشم هایش می لرزید به آرامی گفت: شیخ عدنان ممکن است من چیزی بگویم؟ لنگی از جیب قبایم درآوردم و دور انگشت خونی ام پیچیدم و گفتم: «بگو شیخ راند، شما که دیگر دارید مرا نابود میکنید هر چه می خواهید بگویید
شيخ رائد نفس عمیقی کشید و گفت: درست است که مرگ و حیات به دست خداوند است اما عیسی به اذن خدا این کار را انجام میداد یا اینکه خداوند در دم گاو اثری قرار داد که با زدن آن به جسد آن مقتول در قبیله بنی اسرائیل، او زنده
شد و قاتل خویش را معرفی کرد
دیگر نمی دانستم به این احمق ها چه باید بگویم در حالی که سعی میکردم به اعصابم مسلط باشم گفتم شیخ رائد پنجاه سال است که در حوزه درس می خوانی
و نمی دانی که نباید انبیا را با دیگران مقایسه کرد؟
شیخ رائد با صدای ضعیفی گفت مگر روایت نداریم که علماء أُمَّتِي أَفْضَلُ مِنْ
أنبياء بني إسرائيل؟
دوباره فریاد کشیدم بس است دیگر نمی خواهم بشنوم! در همین حین شیخ لاغر اندامی که در کنار شیخ رائد نشسته و تا آن وقت ساکت
بود، گفت: شیخ عدنان این اهل عرفان معتقدند که انسان کامل خلیفه خدا و جانشین او بر زمین است و اگر انسان بندگی خداوند را به درستی انجام دهد می تواند مظهر اسما و صفات خداوند شود. این داستان هم که شیخ ثامر تعریف کرد اگر دروغ نباشد ممکن است نشانه ای از این باشد که قاضی مظهر اسم سمیت الهی است. دستم را به رگ گردنم که بیرون زده بود کشیدم به تندی از جا برخاستم و با
عصبانیت نعره زدم گمشو بیرون، مردک نفهم افراطیآن شیخ دیوانه در حالی که چشمانش گرد شده بود هاج و واج مرا نگاه کرد و بدون اینکه چیزی بگوید از جایش بلند شد از اتاقک بیرون رفت و در را پشت سرش محکم بست. نبض روی شقیقه ام را که با شدت در حال تکان خوردن بود فشار دادم، سرجایم نشستم و گفتم: من نمی فهمم شما جماعت اینجا نشسته اید که مدح قاضی و این دراویش نمک به حرام را کنید یا آمده اید به خانه من تا همفکری کنیم و به نحوی
دست این جماعت را از فضای حوزه کوتاه کنیم
شیخ ریش بلندی که معمولاً همراه سید سمیر به همه جا می رفت، دستی به ریشش کشید و گفت: شیخ عدنان ما باید اول بدانیم که او کیست و چه ادعایی دارد تا بعد بتوانیم با شناخت کامل مسئله را برای سید ابوالحسن طوری جلوه دهیم که کار را یکسره کند. سید سمیر گفت: درست میگوید شیخ عدنان قاضی آدم عجیبی است. من اگر جای او بودم و چنین کارهایی از من صادر میشد دوست داشتم عالم و آدم آن را بفهمند. اما شنیده ام که او به شاگردانش بارها گفته اگر به حرام و حلال معتقد هستید، من راضی نیستم نه بالای منبر نه پایین منیرو نه در مجلسی از من اسم بیاورید و اگر بفهمم هر کدام از افرادی که به درس من می آیند در حق من مبالغه
کنند. آمدنشان به درس من حرام است و من راضی نیستم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه 🌹
#جمعه
#شکر_گزاری
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_س
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خادمای عزیز حواسمونو خیلی جمع کنیم
😭😭😭😭😭😭
هر عزیزی نگاه کرد التماس دعا
هر کس نگاه نکرد ضرر کرده .
#خادم_الرضا
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_س
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کار جهادی و ماندگار
▪️ به مناسبت شهادت آیتالله سیدابراهیم رئیسی
بیانات آیه الله شهید سید ابراهیم رئیسی در جمع خادمان ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات
🔻لطفا در صورت تمایل برای مشارکت در ساخت صحن عقیله مبلغ دلخواه خود را به شماره کارت
۶۰۳۷۷۰۷۰۰۰۰۲۱۸۲۸
ستاد بازسازی عتبات استان تهران
واریز کرده و فیش واریزی را برای آیدی زیر ارسال کنید
@Fadayzahra
تا خدمات شما در ستاد عتبات ثبت شود و چنانچه فعالیت شما به بالاتر از چهار میلیون تومان برسد سند افتخاری به هر نامی که شما تمایل داشته باشید ، همراه با تربت ناب امام حسین خدمتتان ارسال خواهد شد
برای شرکت در طرح های ستاد با ما همراه باشید و به ما پیام بدهید.....
#رئیسی_عزیز
#شهید_خدمت
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#خادمین_صحن_حضرت_زهرا_س
#ستاد_بازسازی_عتبات_استان_تهران (واحد خواهران)
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
﷽
أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ (ساء (۲۸)
{عدنان}
نفس عمیقی کشیدم و لحظه ای به این فکر فرو رفتم که این کینه از قاضی چرا و چگونه در دل من پیدا شده؛ اما به سرعت گفتم او خوب مار خوش خط و خالی است تمام راه ها را برای مرید پروری به خوبی میشناسد من حاضرم قسم بخورم او حتی نمیتواند یک مورچه را خشک کند چه رسد به اینکه بخواهد جان ماری را با اشاره دست بگیرد. این شیخ احمق میگفت او شاید مظهر اسم ممیت خداوند باشد.لابد اگر مظهر اسم ممیت است باید مظهر اسم محیی هم باشد پس از گفتن جمله ام با صدای بلند قهقه ای کش دار زدم و سعی کردم آن جماعت را با خود همراه کنم سید سمیر سیگار دیگری درآورد و شیخ رائد هم در حالی که انگشت لای دندان هایش می کرد میخندید؛ اما آن شیخ ریش بلند گویا در فکر فرو رفته بود. از اینکه چرا ما را همراهی نمی کند گفتم «هان چت شده پیرمرد چیزی بگو دارم به ماجرایی که چندی قبل در محله مان اتفاق افتاده بود فکر میکنم خنده ای مصنوعی کردم و گفتم: «برای ما هم بگو تا مثل تو گیج و ویج شویم.» در حالی که قبایش را صاف می کرد. گفت: «مطمئنی که دادو بیداد راه نمی اندازی؟
نه مطمئن نیستم!
پس بهتر است نگویم.
سید سمیر نگاهی به من کرد و با صدایی که بوی زیرکی می داد، گفت: «شیخ عدنان بگذار حرفش را بزند؛ اما پیش از اینکه این پیرمرد حرفش را بگوید، بگذار
پیشنهادی بدهم.با بی میلی گفتم: «بگو سید سمیر به نظر من باید عرصه را بر قاضی و شاگردانش در نجف تنگ نمود؛ باید شهریه آنها را قطع کرد؛ باید به فلاکت بیفتند که یا از این علوم دست بردارند یا اینکه به شهرهایشان بازگردند. این اولین حرفی بود که تا حدی حرارت جگرم را خنک می کرد، اما چیزی که من می خواستم بیشتر از اینها بود قاضی مثل ککی بود که همه جا تخم می کرد. باید او را که قطعاً مهدورالدم بود به طریقه ای از صفحه روزگار محو می کردیم. جرئت نکردم این موضوع را به آنها بگویم ولی در ذهن خود فکرهایی پرورش می دادم و کم کم داشتم به قطعیت برای اجرای آن نزدیک میشدم در حالی که سعی کردم افکارم را مخفی کنم رو به سید سمیر گفتم: «موافقم حالا همان طور که گفتی میخواهم ببینم قصه این پیرمرد چیست
پیرمرد ریش بلند در حالی که عمامه اش را روی سرش کمی بالا می داد گفت: من همسایه ای دارم که از اساتید خارج حوزه است و در درس او نزدیک به سیصد طلبه می نشینند. مدتی بود که همسرش مریض بود و روز به روز حالش رو به وخامت می گذاشت. از آنجا که فرزندی نداشتند و سی و هفت سال بود که این دو با هم زندگی می کردند. به خاطر حق همسایگی گاهی از احوال همسرش می پرسیدم. روزی از او احوال همسرش را پرسیدم و او گفت همسرم به کلی خوب شده است. تعجب کردم و باورم نمی شد که به شکل ناگهانی حالش خوب شده باشد. از او پرسیدم: ماجرا چه بوده؟ او که پیدا بود برای حرفی که می خواهد بزند، دهانش را مزه مزه می کند .
گفت: تو باور نمی کنی اگر بگویم...
ادامه دارد...
🔖قسمت: شصت و سوم
📚 برای رفتن به قسمت اول کتاب #کهکشان_نیستی روی لینک👈 قسمت_اول بزنید.
🍃
🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_(س)
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
مراسم ختم وسوگواری شهادت شهید آیه الله رئیسی و هیات همراه
به مناسبت شب سوم پرواز ملکوتی خادم الرضا
سخنرانی :سرکار خانم ملک زاده
ذکر مصیبت :جناب آقای عباس زاده
با اجرای سرود سیدمحرومان
زمان :
شنبه ۵ خرداد ساعت ۱۵ الی ۱۷
مکان
مسجد موسی بن جعفر
تالار تفاهم
میزبان این برنامه :گروه پیداشدگان
با مسئولیت سرکار خانم قربانی و تیم پزشکی با مسئولیت سرکار خانم ایلاتی
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#خادمین_صحن_حضرت_زهرا_س
43.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السلام علیک یا نبی الرحمه یا رسول الله 🌹
#شنبه
#شکر_گزاری
#قرارگاه_منتظران
#قطعه_ای_از_بهشت
#صحن_حضرت_زهرا_س
━━━━⊱♦️⊰━━━━
@gharargahemontazeran
﷽
أُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ (نساء (۲۸)
{عدنان}
من که کنجکاو شده بودم گفتم چرا باور میکنم بگو پس از کمی تامل گفت چند روز پیش مریضي زوجه ام عود کرد و اوضاعش از همیشه بدتر شد؛ تا جایی که از هوش رفت و من به استیصال افتادم که الآن از دنیا می رود. نمی دانستم چه کنم از آنجا که به سید علی قاضی ارادت داشتم، دوان دوان به سمت منزل او رفتم در زدم وارد شدم و در مقابل او نشستم، بدون گفتن هیچ مقدمه ای او خودش پرسید حال خانم چطور است آقا؟ در حالی که گریه میکردم با عجز ولا به گفتم آقا دارد از دستم می رود و من در این
شهر تنها همین زن را دارم قاضی سرش را پایین انداخت چشمانش را بست و با سرعت زیر لب شروع کرد به دعا خواندن قطره های اشک از گوشه چشمش روانه شد. دستش را بلند و اشکانش را پاک کرد و با آرامشی که در صدایش موج میزد گفت شما بفرمایید منزل، خداوند
ایشان را به شما برگرداند من که از ته قلب به قاضی باور داشتم با حیرت از جایم بلند شدم و دوان دوان به سمت خانه رفتم منتظر بودم همسرم را که صبح رو به قبله خوابیده بود بی جان در بستر مشاهده کنم اما در خانه را که باز کردم دیدم او سرحال از جایش بلند شده کتری را روی آتش گذاشته و به من لبخند میزند داخل شدم و از حیرت دهانم باز مانده بود. بلافاصله همسرم گفت: آقا خیلی ممنونم که پیش سید علی قاضی رفتی و به ایشان گفتی برای من دعا کند.
من با تعجب به همسرم گفتم تو از کجا خبر داری؟
همسرم گفت:وقتی تو رفتی به سراغ سید علی قاضی من فرشته مرگ را دیدم که به سراغم آمد و به من گفت وقت رفتن است. جانم را از بدنم بیرون کشید تو را در حضور قاضی دیدم که از او طلب دعا میکنی روح که از بدنم جدا شد، احساس آزادی و رهایی می کردم و دیگر از آن درد و رنجی که در بدن داشتم خبری نبود. روح مرا در آسمان ها بالا بردند. عجائبی را دیدم که اگر بخواهم توصیفشان کنم هزار صفحه کتاب خواهد شد. در کنار فرشته مرگ آسمان اول را طی کردیم و پس از آن وارد آسمان دوم و بعد سوم شدیم. پس از آن داخل آسمان چهارم شدیم و در آسمان چهارم اوضاع با قبل تفاوت داشت. من که دچار شگفتی شده و مشغول تماشای آن عوالم بودم، ناگهان صدایی را شنیدم که در فضای آسمان چهارم طنین افکند: این زن را به بدنش در دنیا برگردانید سید علی قاضی درخواست تمدید حیات ایشان را داده است! تا این صدا را شنیدم به بدن بازگشتم...
بس است دیگر این را این بار با نعره ای گفتم که تا پرده صماخ گوش خودم هم به لرزه افتاد با مشتهایی گره کرده و آتشی که در قلبم در حال فوران بود فریاد کشیدم ،نمی خواهم دیگر بشنوم این مردک دجال است. شما این را نمی فهمید و نشسته اید و او را مصداق علمای امت پیامبر به حساب می آورید که مظهر اسم ممیت و محیی است.این آدم ملاصدرا را فخر شیعه و ابن عربی را از کاملان به حساب می آورد و در جلساتش از مثنوی و حافظ و ابن فارض میخواند اینها قابل تحمل نیست. یادتان نمی آید در آن مجلس بزرگ که بسیاری از مراجع از جمله سید ابوالحسن و آقا ضیاء الدین عراقی حضور داشتند قاضی با صدای بلند بدون اینکه ذره ای خجالت بکشد گفت: نعم الرجل أن يكون فقيهاً صوفياً.
پیرمرد درجا گفت:«شیخ عدنان تو اگر بخواهی برای انحراف قاضی به یک عبارت یا نقل قول هایی که اطلاعی از درستی شان نداریم اعتنا کنی فاتحه همه چیز خوانده میشود اگر این طور باشد تو میخواهی رساله تشويق السالكين شيخ محمد تقی مجلسی را کجای دلت بگذاری شیخ محمد تقی در این رساله سعی بلیغ کرده تا نشان دهد صوفی حقیقی و غیر حقیقی امری است که وجود خارجی دارد و اولین صوفیانی که شیفته رسول الله الله و ملزم به شریعت و پایبند به آن بوده اند. اصحاب صفه در مدینه اند با این نحوه استدلال و نقل قول و دقت نکردن به غرض گوینده کار را نمیتوان به شکل درستی جلوه داد.من مطمئنم منظور قاضی از صوفی صوفیه انحرافی نیست؛ بلکه او به این اشاره می کند که مرد حقیقی فقیهی است که قلب او صافی باشد. وگرنه آن طور که من شنیده ام او با صوفیان و خانقاه و انحرافات آنها مشکل جدی دارد و دامن خود را از ارتباط با آنان پاک کرده است. نمی شود به صرف الفاظ او را متهم کرد؛ راه دیگری لازم است.»
👇 ادامه 👇