eitaa logo
دانلود
🐘 فیل تنها در جنگل یک روز یک فیل وارد یک جنگل شد و دنبال دوست می‌گشت. فیل قصه ما روی درخت یک میمون را دید. ازش پرسید باهام دوست میشی؟ میمون بهش گفت: تو خیلی گنده ای! تو نمیتونی مثل من از روی درخت بالا بری. آقا فیل داستان ما بعد از این یک خرگوش رو دید و ازش خواست که باهاش دوست بشه. اما خرگوش گفت تو خیلی گنده ای و نمیتونی داخل لونه من بازی کنی. فیل بعد از خرگوش، سراغ یک قورباغه رفت. بهش گفت باهام دوست میشی؟ قورباغه گفت مگه میشه؟! تو خیلی گنده ای و نمیتونی مثل من بپری. فیل داستان ما که ناراحت شده بود، به یک روباه رسید. ازش پرسید که باهاش دوست میشه یا نه که روباه گفت: ببخشید جناب! شما خیلی بزرگ هستید! روز بعد، فیل حیوانات رو داخل جنگل دید که دارن از دست کسی فرار می‌کنن. ازشون با عجله پرسید چی شده؟ چرا فرار می‌کنین؟ خرس گفت که یک ببر حیله گر داخل جنگله و میخواد هممون رو بخوره. حیوونا فرار کردن و پنهان شدن. فیل داشت فکر میکرد که چجوری می‌تونه جون حیوونا رو نجات بده که ناگهان، یک فکر بکر به سرش زد. تو این مدت ببر هر حیوونی رو سر راهش می‌دید می‌خورد. فیل به سمت ببر حرکت کرد و گفت: جناب ببر، لطفا این حیوانات بی نوا رو نخورین! ببر بهش گفت: سرت به کار خودت باشه! فیل هیچ راهی نداشت جز این که بهش محکم حمله کنه! این کارو کرد و ببر به همین خاطر پا به فرار گذاشت. فیل به سمت جنگل برگشت و گفت که یک خبر خوب برای همه داره! همه حیوونای جنگل ازش تشکر می‌کردن. اونا گفتن: اندازه تو برای دوستی با ما کامل درسته! 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
🔸️شعر رنگ قهوه‌ای🟤 🌸حتما مرا دیده‌ای 🌱به من می‌گن قهوه‌ای 🌸رنگ کیوی و کاکائو 🌱رنگ عدس و آلو 🌸رنگ قهوه و نارگیل 🌱خرما و رنگ ازگیل 🌸کشمش، فندوق و گردو 🌱رنگ گوزن و آهو 🌸قهوه‌ای رو تو بردار 🌱بکش یه میمون و مار 🌸برای هر درختی 🌱بکش لباس و رختی 🌸ساقه و شاخه بگذار 🌱تا بدهد برگ و بار 🌸نقاشی کن تو بسیار 🌱بزن به روی دیوار 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
❤️ مادر مامان دارم برگ گله خوشگل و ناز و تپله پیرهن رنگی می‌پوشه مثل گلای سنبله چشاش دو تا ستاره که نور ازش می‌باره یه روز اگه نباشه خونه صفا نداره وقتی میام کنارش می‌خنده مثل گلها همیشه مهربونه دوسش دارم یه دنیا مامان من بهترین مامانِ روی زمینه می‌خوام همش بخنده غم تو دلش نشینه 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
💐 به نام خدای قصه های قشنگ 💐 یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچکس نبود 😊 نی نی و مامان می خواستن با هم برن خونه ی مامان بزرگ👶🧕 مامان، نی نی رو بغل کرده بود ولی نی نی دوست داشت خودش راه بره. نی نی اشاره می کرد به زمین و غر می زد . مامان نی نی رو روی زمین گذاشت و گفت حالا بدو برو. نی نی یه خورده رفت ولی یه دفعه یه گنجشک توی کوچه دید و ایستاد و تماشا کرد. 🐧 مامان حواسش به گنجشک نبود. هی صدا می زد نی نی بیا دیگه چرا وایسادی؟ نی نی با انگشتش گنجشکو به مامان نشون داد ولی مامان بازم گنجشکو ندید . مامان خسته شد و گفت وای نی نی چرا راه نمیای خسته شدم. گنجشک پرید و رفت . نی نی دوباره دنبال مامان راه افتاد . نی نی چند قدم بدو بدو رفت ولی یه دفعه یه سنگ کوچولو رفت توی کفشش. نی نی وایساد و دیگه راه نرفت. مامان دست نی نی رو گرفت و کشید و گفت بچه چرا راه نمیای؟ نی نی گفت آخ آخ . و هی کج کج راه رفت. مامان خم شد پای نی نی رو ببینه. ولی وقتی کفش نی نی رو دراورد سنگه خودش افتاد. به خاطر همین مامان سنگو ندید گفت نی نی پات که سالمه. کفشات هم تمیزن . آخه چرا اذیت می کنی راه نمی ری ؟😒 نزدیک خونه ی مامان بزرگ که رسیدن مامان در زد ولی نی نی یه مورچه اسبی روی زمین دید و نشست و می خواست اونو بگیره .🐜 مامان رفت تو خونه مامان بزرگ و هی صدا زد نی نی بیا دیگه نی نی چرا نشستی رو زمین . نی نی چقد امروز تنبلی ! نی نی هی مورچه اسبی رو به مامان نشون می داد و می گفت ای ... ای ... ای مامان اومد ببینه نی نی چی می گه و به چه چیزی اشاره می کنه . ولی وقتی مامان اومد مورچه اسبی رفت توی سوراخ دیوار . مامان هر چی نگاه کرد هیچی ندید. دیگه خسته شد و نی نی رو بغل کرد و برد تو . نی نی دوست داشت هنوز با مورچه اسبی بازی کنه و هی جیغ می زد و پاهاشو تکون می داد. مامان توجهی نکرد و نی نی رو برد و گذاشت تو بغل مامان بزرگ و گفت وای عزیز از دست این بچه ی تنبل خسته شدم .همش می خواد یه جا وایسه یا بشینه . مامان بزرگ نی نی رو بغل کرد و بوسید و گفت قربون نی نی تنبل خودم برم . نی نی خندید و خودشو برای مامان بزرگ لوس کرد.😊 اون روز نی نی تا شب خونه ی مامان بزرگ بازی و شیطونی کرد و به مامانش نشون داد که تنبل نیست.😉   📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
معلم معلم مثلِ مادر مهربونه یه خانومِ یه بانویِ نمونه لَباش خندونه داره چالِ گونه می خنده تا به دل ها غم نمونه نَوازِش می‌کُنه دونه به دونه من و ریحانه جون و بعدِ پونه نمی گیرم من اینجا هِی بهونه شده مدرسه واسم مثلِ خونه با علم و دانش اون داره میونه به ما هم نورِ علم و می رسونه توقُّع داره شاگردِش بِتونه کتاب های قشنگش رو بخونه معلم قهرمانی بی نشونه که داره صد ستاره روی شونه الهی تا زمین هست و زمونه جهان قدرِ معلم رو بدونه 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
4_5926930155514626754.mp3
3.43M
🍃🌸" بهار "🌸🍃 یه گل دو گل ستاره یه گل دو گل بهاره یه گل دو گل هزار گل تو دشت و سبزه زاره الک و دولک کلوچه گلدون گل رو طاقچه یه گل دو گل هزار گل نشسته توی باغچه اتل و متل مربا اینجا و اونجا هرجا یه گل دو گل هزار گل دنیا رو کرده زیبا 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6
28-Govahi-name-mehrsa.mp3
8.47M
اسم قصه: قصه صوتی گواهینامه مهرسا 🍬 گروه سنی: ۱ تا ۷ سال 📒 قصه های خوب 🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/2436694493Cff093c29a6