فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
💐یک گلدان جالب و زیبا درست کنید در این روز بزرگ لذت ببرید.💐
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌿🐑 ماتکو ، گوسفند تپل🐑🌿
یکی بود یکی نبود ، در یک دشت سرسبز و بزرگ در جایی که فاصله زیادی با شهر داشت یه گله گوسفند توی یک مزرعه زیبا کنار همدیگه زندگی میکردن.اون روز هم مثل همه روزهای دیگه گله گوسفندا از صبح برای غذا خوردن و چرا کردن به دشت سرسبز و پر از علف رفته بودن و حالا هم که آفتاب داشت کم کم غروب میکرد خوشحال و شاد داشتن از چرا کردن بر میگشتن. همه گوسفندان راضی و شاد بودند به جز ماتکو.
آخه اون بزرگ تر و چاق تر از اونی بود که بخواد از در جدید مزرعه رد بشه و بیاد تو.
بیشتر از یک هفته بود که ماتکو داشت بیرون از مزرعه میخوابید و اینطور که داشت پیش میرفت مجبور بود امشب رو هم بیرون از مزرعه بخوابه.
ماتکو یه گوسفند چاق و تپل بود و از زمانی که آقای مزرعه دار در مزرعه رو عوض کرده بود اون نتونست وارد مزرعه بشه و مجبور شده بود که بیرون از مزرعه بخوابه.
ماتکو که میدید باز باید بیرون از مزرعه بخوابه سعی کرد که یه بار دیگه تلاش کنه و از در مزرعه بره تو ولی هر کاری کرد نشد که نشد حتی دوستاش هم به کمکش اومدن و شروع کردن به هل دادن ماتکو ولی ماتکو گنده تر از اونی بود که از در مزرعه رد بشه ، بعد اون با عصبانیت گفت:” آه ، باز این در به درد نخور، این اصلا منصفانه نیست”
یوگی گوسفنده که دید ماتکو ناراحت شده بهش گفت :” ماتکو ورزش انجام بده ، ورزش بهت کمک میکنه که تو لاغر تر بشی ، بعد میتونی از در مزرعه رد بشی و بیای تو”
فردای اون روز ماتکو تصمیم گرفت که با کمک دوستش یوگی شروع کنه به ورزش کردن و هر کاری که یوگی انجام میده ماتکو هم عین همون حرکت رو انجام بده تا لاغر تر بشه.خلاصه اونا شروع کردن به ورزش .
روزهای زیادی گذشت…
اما ماتکو هنوز خیلی گنده تر از اون چیزی بود که بتونه از در جدید مزرعه رد بشه.
گوسفند دونده که دید ماتکو ناراحته بهش گفت :” ماتکو شروع به دویدن کن،آهسته دویدن باعث میشه که تو لاغرتر بشی و بعد هم بتونی از در جدید مزرعه رد بشی ”
بنابراین ماتکو تصمیم گرفت هر روز به همراه دوست دونده اش آهسته شروع به دویدن کنه. اما روزها میگذشت و ماتکو هنوز هم برای رد شدن از در مزرعه زیادی چاق و بزرگ بود.
تا اینکه یک روز گوسفند شناگر ماتکو رو دید و بهش گفت :” ماتکو شروع کن به شنا کردن ، شنا کردن به تو کمک میکنه که لاغر بشی و بعد هم بتونی از در مزرعه رد بشی و بیای تو”
بنابراین ماتکو توی رودخونه شروع کرد به شنا کردن.
اما اون هنوز هم خیلی چاق تر و بزرگ تر از اون چیزی بود که بتونه از در مزرعه رد بشه .
ماتکو دیگه خسته و کلافه شده بود . یک روز که همینجوری ناراحت برای خودش نشسته بود بانی گوسفنده که یه گوسفند دوچرخه سوار بود پیش ماتکو اومد و بهش گفت :” شروع کن به دوچرخه سواری کردن ماتکو، دوچرخه سواری به تو کمک میکنه که لاغرتر بشی، اگر تو با دوچرخه سواری لاغر نشدی من کلاه خودمو میخورم” بعد هم شروع کرد به خندیدن.
اما ماتکو خیلی ناراحت بود .اون با خودش گفت :” دیگه کافیه ، من فقط میخوام برم تو مزرعه و به خونه برگردم”
به خاطر همین اون شروع کرد به فکر کردن و فکر کردن و بیشتر و بیشتر فکر کردن و بعد راه افتاد.
چند روزی از ماتکو خبری نبود تا اینکه اون بالاخره به مزرعه برگشت ولی با یک برنامه و نقشه…
حالا اون میدونست که میخواد چی کار کنه.ماتکو همراه خودش یه عالمه ابزار و وسیله اورده بود بچه ها.
صبح روز بعد ماتکو سر جای مورد علاقه خودش از خواب بیدار شد.
گوسفندای دیگه وقتی از خواب بیدار شدن از دیدن ماتکو توی مزرعه حسابی شگفت زده و مبهوت و متعجب شدن. اونا به ماتکو گفتن :” اما تو هنوز چاق و بزرگی ، چه جوری تونستی از در رد بشی و وارد مزرعه بشی؟”
ماتکو با لبخند جواب داد :” من فقط به سادگی و آسونی در مزرعه رو یک کم پهن تر و بزرگ ترش کردم ، من خوب و شایسته و دوست داشتنی هستم و خودم رو همونجوری که هستم دوست دارم
دقیقا همینطور که هستم”
🌿
🐑🌿
╲\╭┓
╭ 🐑🌿
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌼نقاشی منظره
🌸ویدیو آموزش در مطلب بعدی👇
🎨 آموزش نقاشی به کودکان👇
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
27.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼ویدیو آموزش نقاشی منظره
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ویتامین_کودک
#همبازی_نه_اسباببازی
🌼بازی
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی_آموزشی
این بازی برای کودکان ۲ تا ۴ سال موثر است.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
🥳بازی
گذاشتن لیوانها روی هم
👀دقت توجه و تمرکز
🙌تقویت حرکت ظریف دست
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#نکته_تربیتی
✅نتایج یک تحقیق نشان میدهد، نباید این جملهها را به بچهها بگویید چون اعتماد به نفسشان را از بین میبرد و روی آینده آنها اثر میگذارد:
🔸- بچه بی تربیت؛ بیخود
🔸- چند بار بهت گفتم؟
-🔸 چطور روت می شه این کارو بکنی؟ بعد از این همه خوبی که بهت کردم!
🔸- صبر کن برسیم خونه!
🔸- خنگ بازی در نیار!
🔸- اگه همه غذاتو بخوری، مامان خیلی خوشحال می شه.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🗯🔴رنگ قرمز🔴🗯
من رنگ قرمز هستم
هیچ رنگی نیست رو دستم
رنگ گیلاس،آلبالو
شاتوت و رنگ لبو
انار دونه دونه
رنگ توی هندونه
تمشک و توت فرنگی
تاج خروس جنگی
رنگ لب و دهانم
سرخی رو زبانم
رنگ شاد عروسی
مهمونی و روبوسی
ماهی قرمز حوض
گل های لاله و رُز
با نور قرمز من
به آسمان سر بزن
وقتی بارون می باره
رنگین کمون می آره
کوچولو با رنگ قرمز
غمگین نباش هرگز
#شعر
🗯
🔴🗯
🗯🔴🗯
🔴🗯🔴🗯
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#یک_قصه_یک_حدیث
🌸عنوان:لقمه
بسیم بچهی خوبی بود. پدرش ثروتمند بود بنابراین او هر چه را میخواست داشت. اما او نمی دانست که مردم فقیر چگونه زندگی میکنند.
یک روز، زمانی که داشت میرفت تا فوتبال بازی کند، سگی به دنبال او افتاد. او به سرعت دوید اما سگ، او را در کوچه ای باریک به دام انداخت. در همان زمان، بسیم پایش را روی سنگی گذاشت و زمین خورد.
زمانی که چشمانش را باز کرد پسری هم سن خود و مادر آن پسر را دید. مادرپسر داشت زخمهای او را میبست. آن دو بسیم را از دست سگ نجات داده و به منزلشان برای تمیز کردن زخمش برده بودند.
بسیم از آنها تشکر کرد. او زمانی که خانهی آنها را دید بسیار تعجب کرد. وسایل خانهی آنها بسیار ساده و عادی بود.
هنگامی که او برای خوردن غذا کنار آنها نشست احساس ناراحتی زیادی میکرد. احساس میکرد که هر لقمه که میخورد در گلویش گیر میکند.
روز بعد بسیم مقداری غذا که توسط مادرش آماده شده بود را برای آن پسر و مادرش برد. سپس او با آنها غدا خورد. این دفعه او هنگام خوردن حس بهتری داشت. خیلی زود این دو پسر با هم دوست شدند.
بسیم بچهی بسیار مهربانی بود. او در راستای حدیث بعدی از پیامبر عمل میکرد:
"کسی که سیر است در حالیکه همسایه اش گرسنه است مسلمان نیست. "
(ما آمن بی من بات شبعان و جاره جائع الی جنبه و هو یعلم به)
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
نگاهی به زندگانی حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام)_فصل دوم_429041-mc.mp3
17.66M
#قصه_شب
🌼نگاهی به زندگانی حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام)
#فصل_دوم
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🌱 از راه که میرسید، پدر را میبرد حمام. خودش لباسهای پدر را میشست. مینشست کنار بابا، دستهای چروکیدهاش را نوازش میکرد و میبوسید. جورابهای پدر را میآورد و موقع پوشاندن، لبهایش را میگذاشت کف پای پدر.
🌱 مادر هم که در بیمارستان بستری بود، از سوریه که آمد بیمعطلی خودش را رساند بیمارستان. همین که آمد توی اتاق، از همه خواست بیرون بروند؛ حتی برادر و خواهرها. وقتی با مادر تنها شد، پتو را کنار زد. دستش را میکشید روی پاهای خستۀ مادر. حالا که صورتش را گذاشته بود کف پای مادر، اشکهای چشمش پای مادر را شستوشو میداد.
🌱کسی از حاجقاسم توصیهای خواسته بود. چند بندی برایش نوشت که یکیاش احترام به پدر و مادر بود: «به خودت عادت بده بدون شرم، دست پدر و مادرت را ببوسی. هم آنها را شاد میکنی، هم اثر وضعی بر خودت دارد.»
📚 از کتاب #سلیمانی_عزیز | گذری بر زندگی و رزم شهید حاجقاسم سلیمانی
شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
رفاقت تا شهادت
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4