#داستانهای_مثنوی
🌸عنوان : شغـال و خُم رنگـرزی
روزی روزگاری شغالی میخواست مانند طاوس زیبا شود برای همین به دکان رنگرزی رفت و خود را درون خُم رنگرزی انداخت و یک ساعتی آنجا ماند تا رنگها در موهایش نفوذ کند و رنگین شود. وقتی شغال از خُم بیرون آمد و در نور آفتاب قرار گرفت، بدنش پر از رنگهای سبز،سرخ،سرمهای و زرد بود که میدرخشید. شغال تصمیم گرفت زیباییاش را به شغالهای دیگر نشان دهد. شغال نزد دیگر شغالها رفت. شغالها به او گفتند:
«این رنگها از کجا آمده و چه کسی تو را به این صورت در آورده است؟ این تکبر و خودستایی از چیست؟»
یکی از شغالها جلو آمد و گفت:
«ریاضت کشیدهای یا این که به کسی رحم کردهای که به تو این مقام و زیبایی اعطا شده است؟ آیا ریاضت کشیدهای که این زیبایی به تو داده شود و با آن زیبایی به شغالها دیگر فخر بفروشی و با این کارت ارزش ریاضتهای خود را از بین ببری»؟
شغال رنگین از روی سکویی که ایستاده بود پایین آمد و با پنجه خود محکم به گردن شغال زد و گفت:
«مگر این همه رنگ را که مانند لوح و کتیبه تمام زیباییهای دنیا را در خود دارد و مانند گلستانی از رنگ است نمیبینی به پای این همه زیبایی که در بدن من است بیفت تا تو را ببخشم.»
شغال هم به ناچار تعظیمی کرد و پیش دیگر شغالها برگشت. شغال رنگین رو به بقیه شغالها گفت: «شغالها از این به بعد من را شغال ننامید زیرا کدام شغال رنگها و زیبایی مرا دارد؟»
شغالها دور او را گرفتند و گفتند: «پس از این به بعد تو را چه بنامیم.؟»
شغال گفت:
«از این به بعد مرا طاووس نام نهید.»
شغالها به شغال رنگین گفتند:
«طاووس نر وقتی در گلستان میرامد جلوه خاصی به گلستان میدهد آیا تو هم وقتی راه میروی آن طور راه میروی و مانند او زیبا هستی؟»
شغال گفت:
«نه من نمیتوانم مانند او با ناز راه بروم.» شغالها از شغال رنگین پرسیدند:
«آیا میتوانی مانند طاووس صدا در آوری؟»
شغال گفت:
«نه نمیتوانم.»
شغالها که این پاسخها را از شغال رنگین شنیدند گفتند:
«سرور ما وقتی نه میتواند مانند طاووس راه برود و نه میتواند مانند او صدا کند پس چطور ادعای طاووسی میکند؟ تو با این رنگهای دروغین و ادعاهای بیاساست چطور میخواهی به درجه و مقام طاووس در زیبایی برسی؟»
شغال که دید جوابی برای گفتن ندارد، دمش را گذاشت روی کولش و خجل و سر افکنده از شغالها دور شد و از آن سرزمین رفت و دیگر به آنجا برنگشت.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🔸شعر
﴿چادرحجابِبرتر﴾
یه شب توو مشهد دیدم
خوابِ امامِ زمان
آقا به من فرمودند:
ای دخترِ مسلمان
🌸🔸🌸
اگر میخوای تا آخر
یارِ خدا بمونی
این چادرو نگهدار
تا جاییکه میتونی
🌸🔸🌸
چادر حجابِ زهراست
که هدیهای به ماهاست
تویِ زمونهیِ ما
حجاب یه رسمِ زیباست
🌸🔸🌸
چادر حجابِ برتر
تاجِ خدایی برسر
دوسِتمیدارههرکه
میگه اللهاکبر
🌸🌼🍃🌼🌸
#حجاب
#چادر_حجاب_برتر
#شعر_کودکانه
#پیش_دبستانی
#ابتدایی
🍃برای دوستان با ذکر نام کانال قصه های کودکانه ارسال کنیم.🔶
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی_آموزشی
🔢آموزش ریاضی🥳
🧐یادگیری کسر از طریق بازی🥳
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸پاکتنامه
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فصل سوم-mc.mp3
15.28M
#قصه_شب
🌼نگاهی به زندگانی حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام)
#فصل_سوم
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
#قصه_شب
🌼نگاهی به زندگانی حضرت فاطمه معصومه (علیها السلام)
🌸فصل اول
🌸فصل دوم
🌸فصل سوم
🌼برای آشنایی با زندگی کریمهی اهل بیت، از تولد تا وفات ایشان، این کتاب یکی از منابع خوب برای ردهی سنی کودک و نوجوان است.
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
💐#شعرکودکانه
🇮🇷 ویژه #سالروز_آزادسازی_خرمشهر
🌷🌷🌼🌷🌷
روز با شکوهی بود
روز سوم خرداد
کاروانی از شادی
در وطن به راه افتاد
🌷🌷🌼🌷🌷
کیک و نقل و شیرینی
زد به روی ما لبخند
باغ زرد دلها خورد
با بهار و گل پیوند
🌷🌷🌼🌷🌷
شد دوباره خرمشهر
از تمام غم آزاد
جاودانه شد نامش
روز سوم خرداد
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
🥳بازی با نمک دست و پا😍
🤩این بازی فقط با یک تکه مقوا صورت میگیرد و رنگ خیلی بازی راحت و جالبی است.
👀دقت توجه و تمرکز
🏃♂سرعت عمل
🧠هماهنگی مغز
🙌تقویت حرکات ظریف
🦵تقویت حرکات درشت
🌸🍂🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
🐾🌳دوستی گوزن و زرافه🌳🐾
سر ظهر بود و توی باغ وحش، حیوانات در حال استراحت بودند و آروم با هم حرف می زدند. فیل گفت این قفس خالی برای کیه؟ گوزن گفت حتما برای یک حیوون خیلی بزرگه . چون قفسش از قفس من بزرگتره.
خرس گفت هر کی باشه من ازش بزرگترم اینو یادتون بمونه. شیر غرشی کرد و گفت: چقدر حرف می زنید. ساکت باشید بگذارید یک ساعت بخوابم. از صبح، تماشاچیا خیلی خسته ام کردند.
ناگهان در باغ وحش باز شد و آدمها با یه حیوون جدید اومدن. اونا یه زرافه با خودشون آورده بودن. زرافه وارد قفس خالی شد. نگاهی به خرس و شیر و گوزن و فیل انداخت.
فیل از دیدن زرافه خوشحال شد. چون زرافه حیوان بی آزاری بود. خرس از دیدن زرافه خوشحال شد چون می دونست که زور خودش از زرافه بیشتره. شیر از دیدن زرافه خوشحال شد چون می دونست زرافه با گردن بلندش توجه تماشاچیا رو بیشتر به خودش جلب می کنه و اون بیشتر می تونه استراحت کنه.
اما گوزن از زرافه خوشش نیومد. اون با خودش فکر کرد زرافه ممکنه با بقیه انقدر دوست بشه که دیگه کسی به اون توجه نکنه.
گوزن، مدتی با زرافه بد رفتاری کرد. اما گاهی وقتها مجبور می شد با زرافه حرف بزنه. گاهی وقتها از غذای زرافه می خورد و گاهی وقتها تو قفس زرافه می رفت و با او بازی می کرد...
گوزن بعد از یکی دو هفته فهمید با زرافه دوست شده. اون بعدها متوجه شد اگر حسادت نداشته باشه، با هر کسی می تونه دوست بشه. حتی اگه از اون قشنگتر و بزرگتر باشن.
#قصه
🌳
🐾🌳
🌳🐾🌳
🍃🌸🌼🍃🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
لینک کانال جهت ارسال،دعوت و عضویت👇
http://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
یه کاسه سوپ خوشمزه_صدای اصلی_356587-mc-mc.mp3
8.98M
#قصه_صوتی
#یک_آیه_یک_قصه
🌼عنوان قصه: یه کاسه سوپ خوشمزه🍜
🌸مامانِ هدی مریض شدن و مشغول استراحتن. هدی هم داره ظرف می شوره که صدای زنگ خونه به صدا درمی یاد. عزیز جون با یه ظرف، سوپ تازه اومدن تا به هدی و مامانش کمک کنن. بعد از اینکه عزیز جون و هدی کاراشون تموم شد، با همدیگه یه برنامه مستند درباره...
🌼کودکان با شنیدن این داستان یاد می گیرن که باید به پدر و مارشون نیکی کنن، نه فقط از روی محبت بلکه این یک وظیفه است که بر عهده هر فرزندیه.
🍃در این قسمت از برنامه «یک آیه، یک قصه» عزیز جون به بخشی از آیه ۲۳ سوره مبارکه « اسراء» اشاره می کنن.
🍃خداوند در این آیه می فرمایند:
وَقَضَىٰ رَبُّکَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا ۚ
و خدای تو حکم فرموده که جز او را نپرستید و درباره پدر و مادر نیکویی کنید.
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خلاقیت_در_نقاشی
#نقاشی
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خودت_بساز👌🏿
رنگ انگشتی 🎨
با آرد ، آب، روغن مایع و رنگ خوراکی
🌸🌸🌸🌸
کانال قصه های کودکانه
@Ghesehaye_koodakaneh
🍃کانال قصه های کودکانه جهت دعوت و عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/3920166922C29a779ebe4