جعبه ی آرزوها .mp3
6.27M
قصه گو :سرکار خانم ضیائی
https://eitaa.com/joinchat/3564306654C41f201da1a
خاقان چین.mp3
3.88M
قصه گو: فرهاد عسگری منش
https://eitaa.com/joinchat/3564306654C41f201da1a
May 11
هدایت شده از Farhad
مادرم آسمان من است.mp3
18.32M
#قصه_ظهر_جمعه
چند لحظه چشماتون رو ببندید و برای پرواز در آسمان خیال، با دخترک این داستان همراه بشید.
@Ghesehshabaneh
May 11
قصه ای قشنگ تر از قصه های مادربزرگ .mp3
10.78M
قصه گو : سرکار خانم ضیائی
https://eitaa.com/joinchat/3564306654C41f201da1a
انکار قرآن.mp3
874.5K
قصه گو : سرکار خانم دشتی
https://eitaa.com/joinchat/3564306654C41f201da1a
دزد و صحرانشین.mp3
3.61M
قصه گو : فرهاد عسگری منش
https://eitaa.com/joinchat/3564306654C41f201da1a
AudioCutter_AudioMix_AudioCutter_Voice 155.mp3
1.69M
شعر: غزال
شاعر: فاضل نظری
باصدای سرکار خانم فائزه ماهری
https://eitaa.com/joinchat/3564306654C41f201da1a
May 11
#پندانه
🔴 معلم و دزدی دانشآموز
✍️در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و گفت:
سلام استاد آیا منو میشناسید؟
🔸معلّم بازنشسته جواب داد:
خیر عزیزم، فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.
🔹داماد گفت:
آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟! یادتان هست سالها قبل، ساعت گرانقیمت یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانشآموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم.
🔸من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را میبرید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید و تفتیش جیب بقیه دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سالهای بعد در آن مدرسه هیچکس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد.
🔹استاد گفت:
باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان چشمهایم را بسته بودم.
@Ghesehshabaneh
زیبائی همپایانی دارد.mp3
1.34M
قصه گو : فرهاد عسگری منش
#داستان_کوتاه
https://eitaa.com/joinchat/3564306654C41f201da1a