کودکان با شنیدن افسا نه ها ، اسطوره ها و #قصه های قومی دربارۀ #جهان و آنچه در آن است اطلاعاتی به دست می آورند و در ذهن خود ، آرزوهای مطلوبشان را شکل می دهند . تقریباً تمام افسانه های اقوام و ملل گوناگون این ویژگی را دارند
افلاطون می گوید :
« باید پرستاران و مادران را وادار کنیم فقط حکایاتی را که پذیرفته ایم برای کودکان نقل کنند و متوجه باشند پرورشی که روح اطفال از راه گفتن حکایات به دست می آورد ، به مراتب بیش تر از تربیتی است که جسم آن ها با ورزش پیدا می کند.»
روزی حضرت #موسی بن عمران به خدا گفت خدایا هم نشین من را در بهشت به من نشان بده خدا گفت فلان مرد قصاب هم نشین تو در بهشت هست اومد هر چه نگاه کرد دید مرد قصاب کشف و کرامتی ندارد گفت می شود مدتی باشما زندگی کنم و رفیق باشم گفت بفرمایید با هاش رفت خونش سر غذا می گفت برم برگردم هی می رفت بر می گشت گفت کجا می ری گفت اتاق عقب مادرم رو نگه داری می کنم در یک زنبیل ناتوان خودم غذا می ذارم در دهانش خودم شست و شو می کنم خودم همه کار هاشو می کنم اومد مادر رو دید دید هرخدمتی به مادر می کنه مادر می گه خدا ان شاء الله تو رو هم نشین پیغمبر زمانت کنه... هر کسی که می خواد هم نشین پیغمبرلازم نیست پیامبری کنه
با خواندن #قصه و بازگویی آن ، نیروی بیان و تکلم کودک رشد پیدا می کند و بر دایرۀ لغات و اطلاعاتش افزوده می شود. آیدن چمبرز در کتاب گفت و گو دربارۀ کتاب در این باره می گوید :« یک شب که هوا تاریک شده بود ، نوۀ پنج سالۀ دوستم به دیدن او آمد.این دختر از خانه شان تا خانۀ پدر بزرگ تنها آمده بود . برای رسیدن به خانۀ پدر بزرگ (دوستم) باید از راه ِ باریکی از میان درختان می گذشت . پدر بزرگ پرسید :« نترسیدی که تنها آمدی؟» دختر جواب داد :« نه ، نه ، پدر بزرگ ، تمام راه برای خودم داستان شنل قرمزی را تعریف کردم !»
دریغ که این داستان ها از کودکان امروز گرفته شده است😔 و به صورت ابتر ، در فیلم ها و سریال ها نشان داده می شوند و امکان پرورش #تخیل را از کودکان می گیرند .
4_5992142439266124336.ogg
108.7K
قصه های شاهنامه(۲)
به مناسبت ۲۵ اردیبهشت،روز جهانی فردوسی حکیم بزرگ
لطفا کانال قصه گوی خلاق رو به همه مادران عزیز و مربیان گرامی معرفی کنید...
https://eitaa.com/Ghesesazi
.
« انسان ذاتا موجودی #قصه گوست» ( برونر، 1986).
«داستان» در همه ی #فرهنگ ها، و همه زمان ها ابزاری بوده است برای بیان اهداف، تمایلات و تعارض های بشر، و نمود تلاش های وی در جهت رسیدن به اهداف و حل تعارض هایش. کودکان، از سالهای اولیه ی زندگی، تجربه های شخصی شان را در قالب داستان می ریزند؛ والدین سعی می کنند نحوه ی کنار آمدن با تعارض ها و اقتضائات زندگی روزمره را به شکل قصه به آن ها منتقل کنند. به تدریج و با تحول ظرفیت های شناختی و شکل گیری حافظه ی زندگی نامه ای، کودکان تجربه های خود را حول دوره های زمانی خاص، وقایع مهم، یا اطلاعات برجسته دیگر سازماندهی می کنند، و اینگونه داستان زندگی هر فرد به تدریج شکل می گیرد: داستانی که در حال روایت شدن است، ماهیتی ذهنی دارد و چیزی فراتر از گزارشِ صرفِ وقایع رخ داده است، بلکه در جهت خلق یک هویت شخصی، وقایع عینی زندگی را کنار هم می چیند و یادآوری خاطرات و نحوه ی یادآوری آن ها را منسجم می کند. توجه به نحوه ی روایت تجربه های زندگی در دیدگاه های اولیه شخصیت نیز دیده می شود. معانی ضمنی رویاها در دیدگاها فروید، بررسی افسانه های مشترک فرهنگ های مختلف توسط یونگ، شناسایی مضامین تکراری داستان های TAT در کارهای هنری مورای و اهمیت روایت اولین خاطره ی زندگی از دیدگاه آدلر، همگی نشان دهنده ی همین توجه و اهمیت نقش روایت گری داستان زندگی، در فهم دنیای درونی افراد است. با این حال هیچکدام از این نظریه پردازان، انسان را موجودی ذاتا قصه گو نمی دانستند و زندگی را داستانی که روایت می شود.