eitaa logo
قلاب‌هایی که صیدم کردند 🎏
145 دنبال‌کننده
188 عکس
10 ویدیو
2 فایل
زندگی است دیگر، پر از قلاب‌هایی که گیرشان می‌افتیم حرفی، سخنی، چیزی هست در خدمتم👇 @alijavid1014
مشاهده در ایتا
دانلود
صاحب‌خانه ما، خانمی است که مستأجرهای زیادی دارد. از ملّاک‌های معروف و از قدیمی‌های شهر است. کلی خانه در این شهر دارد. اگر بگویم همه خانه‌های شهر برای اوست، پر بی‌راه نگفته‌ام. در کل شهرمان و حتی شهرهای دیگر هم عزت و احترام عجیبی دارد. حرف روی حرفش نیست. در گوشی بهت بگویم، که این خانم مجرد است. اما نه اینکه خیال کنی خدایی نکرده عیبی دارد، نه، کسی تا به حال وجود نکرده که خودش را در شأن او ببیند. حساب و کتاب‌هایش هم خاص است. کسی زیاد از آن سر در نمی‌آورد. از هر کسی هر چقدر بخواهد اجاره می‌گیرد. حتی زمان تحویل اجاره‌اش هم معلوم نیست. از بعضی‌ها سال به سال می‌گیرد، از بعضی‌ها ماه به ماه، از بعضی‌ها هفته به هفته و از بعضی‌ها هم هر روز! بعضی‌ها را هم به خودشان واگذاشته. می‌دانی، یک‌جورهایی بستگی به خود مستأجر دارد. بستگی به این دارد که چقدر گرفتار است. خوبی‌اش این است که از آخوندها بیشتر از همه اجاره می‌گیرد. از بعضی‌هایشان روزی دو سه بار اجاره می‌گیرد. سیستم اجاره‌گرفتنش هم خاص است. مهم نیست چه وقت روز یا شب است، یا در چنته‌ات چقدر داری، به محض اینکه صدایت می‌کند باید دم خانه‌اش بروی و اجاره‌ات را پرداخت کنی. البته که با همه این اوصاف، کسی نیست که راضی نباشد. همه به این اجاره و مدل کار این خانم عادت کردیم. از جایی که کل امور شهر در دست این خانم است، شهرمان پر از برکت و آرامش است. هر کسی تا به حال آمده همین را گفته که «چقدر شهرتان آرامش دارد. اصلا وقتی می‌آییم دلمان باز می‌شود. خوش به حالتان. کاش شهر ما هم یکی مثل این خانم داشت که کار را دست می‌گرفت». راست می‌گوید. تازه خبر ندارند که ما به غیر از خانه، چیزهای دیگرمان را هم از او می‌گیریم. یک جورهایی همه امورمان وابسته به اوست. حتی اگر بخواهیم به کربلا یا مشهد یا هرجای دیگر سفر کنیم، اول از همه از او اجازه می‌گیریم. فقط آنهایی که اهل این شهر هستند می‌دانند که اگر برای زیارت مشهد یا کربلا یا هر شهر زیارتی دیگر مجوز این خانم را داشته باشی، حسابت را از بقیه جدا می‌کنند. اصلا جور دیگری تحویلت می‌گیرند. مخصوصا در مشهد. چون انگار برادر خانم آنجاست و مستأجرهای خواهرش را رو کم کنی هر چه حاتم و دست به جیب است تحویل می‌گیرد. او هم از ملاک‌ها و صاحب‌خانه‌های به نام آنجاست. البته خود خانم که می‌گوید کل کشور زیر نگین برادرش است، حتی شهر ما. در هر صورت پارتی داشتن با این خانواده برای ما خیلی نان و آب داشته. از شهرهای دیگر هم زیاد به شهرمان می‌آیند. آنها هم هر کدام یک وقتی می‌آیند و اجاره‌شان را می‌دهند و می‌روند. گفتم که صاحب‌خانه‌مان ملّاک بزرگی است. کارش را مدام توسعه می‌دهد. اما خب حساب ما که هم‌شهری‌اش هستیم یکم فرق دارد. اگر خدایی نکرده، زبانم لال، اهل این شهر و مستأجر این خانم نبودیم، نمی‌دانستیم که چه خاکی باید به سرمان کنیم. زندگی خیلی سخت است، خودت که می‌بینی، هر جا بروی و هر کاری کنی باز هم زیر فشار هستی. اما این برای بقیه است. صاحب‌خانه‌ما اصلا نمی‌گذارد آب در دلمان تکان بخورد. با همان اجاره گرفتن کارمان را راه می‌اندازد. گفتم که سیستم کارش کمی عجیب و غریب است. از ما گرفتاری‌ها و دردها و غصه‌هایمان را به عنوان اجاره می‌گیرد. از آنهایی که وضعشان خیلی خراب است اشک هم می‌گیرد. بعضی‌ها هم که طمع دارند، مدام به خانه‌اش می‌روند و چانه می‌زنند که در آن دنیا هم مستأجر او باشند و مدام می‌گویند«یا فاطمة اشفعی لنا فی‌الجنة». صاحب خانه ما بهترین صاحب‌خانه دنیاست. @Ghollabha