سندسازیها و انتحالات خصیبی در الهدایة الکبری، عمیدرضا اکبری، شیعهشناسی، ش81، 1402ش.pdf
365.9K
سندسازیها و انتحالات خصیبی در الهدایة الکبری
عمیدرضا اکبری
شیعهشناسی، ش81، 1402ش
پژوهشهای متعددی جایگاه ویژۀ حسین بن حمدان خَصیبی (م 346ق یا 358ق) را در تکون فرقۀ نصیریه نمایاندهاند. اما کمتر پژوهشی به روش استفاده خصیبی از منابع و مشایخ پرداخته است. این بهویژه به خاطر ناشناختگی بیشتر مشایخ صدر اسانیدش اهمیت دارد. نوشته پیش رو با بررسی تطبیقی میان اسانید الهدایة با دیگر منابع، بدین پرسش پاسخ میدهد که خصیبی در الهدایة چگونه از منابع بهره برده؟ و برای نمونه به اشتراکات گسترده روایات الهدایة با روایات متهمان به غلو مانند ابنمهران، اسحاق بصری و خاصه شلمغانی (در اثبات الوصیة) دست یافته است. بنا بر قرائن زیادی، خصیبی در استفاده مکرر از کتاب الاوصیاء شلمغانی یا دفاتر ابنمهران، نامی از ایشان نبرده، بلکه عموماً با ارائۀ واسطهای ساختگی تا مشایخ ایشان، اسنادشان را سرقت کرده، و مرسلاتشان را با اسنادی ساختگی کامل کرده، و گاه در متونشان دست برده است. خصیبی با وجود تأخر و اتکا به چند منبع وجادهای، مدعی سماع گسترده از اصحاب امامین عسکریین ع بوده، و این در تثبیت جایگاهش به عنوان رهبر نصیریه مؤثر بوده است.
@gholow
سندسازیها و انتحالات خصیبی در الهدایة الکبری
تازههای تحقیق
خصیبی در بسیاری از روایات خود به منابع غالیان عراق، بهویژه کتاب الاوصیاء شلمغانی و دفاتر ابن مهران - و البته امامیانی مانند سعد اشعری - متکی است، و بعدها از اسحاق بصری بسیار بهره برده است. ولی قرینهای بر سماع او برای روایات این آثار وجود ندارد، بلکه شواهد بسیاری حکایت از آن دارد که او به وجاده از منابع پیشین بهره برده، و با طرق ساختگی تا مشایخ صاحبان آن دفاتر خود را مستقل از ایشان نمایانده، و به ندرت از رجال پیشگفته یاد کرده؛ چنانکه خصیبی در بحث موالید در واقع از روایات ابن ابیالثلج و ابن همام (و او از فزاری) استفاده نموده است.
خصیبی برای روایات مرسل منابعش نیز اسانید غریبی ساخته است. بر این اساس، شناسایی منابع او پیچیدگیهایی دارد. اسانید او بسیار مشوش و مضطرب است و بر خلاف دیگر منابع روایی، در اسناددهی او به رجال طبقات متقدم، به ندرت میتوان الگویی یافت. دربارة ارتباط مستقیم خصیبی با هیچ یک از مشایخ ادعایی او نمیتوان به اطمینان رسید. همچنین سندسازیهای او موجب درهمریختگی طبقات برخی از راویان شده است. هرچند در بخش ابواب از الهدایة سندسازی نسبت به اوایل الهدایة قاعدهمندتر است. خصیبی مستقیماً روایت بابیت ابن نصیر را به منازعان او مانند شلمغانی و سران اسحاقیه نسبت داده است. برخی از این اخبار در منابع پیشین غالیان بدون فراز بابیت ابن نصیر وجود دارد.
بر اساس آنچه گذشت، میتوان شواهدی از هر یک از این آسیبها در اسانید خصیبی ارائه داد: قلب سند، ساخت اسناد و نامهایی جدید، تدلیس و سرقت حدیث. همچنین او گاه به اشتباه، اسانیدی را تعویض کرده و یا محل تعلیقها را بهخاطر کمی مبالات به هم ریخته است، یا به علت بدخوانی از نسخ، رجال جدیدی ساخته است. تحریفات متون یا ترکیب احادیث نیز مؤید سندسازی خصیبی است. پس تعبیر «جامع انواع عیوب روایی» دربارۀ او مناسب به نظر میرسد که حتی فراتر از اتهامات خصیبی در کلام ابن غضائری است. این پژوهش را میتوان دربارۀ متون کتاب الهدایة نیز بهصورت گستردهتر پی گرفت.
_____________
تذکر: تحریری با تفصیل بیشتر از این پژوهش در کتاب نصیریه از نویسنده آمده است که تدوین نهایی آن پیش از تألیف مقاله فوق بوده است.
@gholow2