eitaa logo
غلوپژوهی | یادداشت‌های حدیثی و رجالی
521 دنبال‌کننده
45 عکس
4 ویدیو
48 فایل
بررسی‌های رجالی، تاریخی و اعتقادی ارتباط با مدیر: @amid30 كانال اصلی در تلگرام: https://t.me/gholow2 گروه نظرات غلو پژوهی: https://eitaa.com/joinchat/588316994C46d2b1319c
مشاهده در ایتا
دانلود
وَحَسبُكَ دَاءً أَن تَبِيتَ بِبِطنَةٍ وَحَولَكَ أَكبَادٌ تَحِنّ إِلَي القِدِّ «درد تو اين بس كه شب سير بخوابى و گرداگردت جگرهايى بُوَد در آرزوى پوست بزغاله» (نهج البلاغه، ترجمه شهیدی) مسلمانان غزه چند ماه است که از جنگ، آوارگی و گرسنگی به سختی رنج می‌برند. در این شرایط، جمعی از فضلاء شیعه در ایران و کشورهای عربی به گردآوری کمک برای آنان اقدام کرده‌اند. ان شاء الله این کمک‌ها از طریق شیعیان غزه و لبنان به دست آوارگان خواهد رسید. در شهر قم، دانشور فرهیخته شیخ علی یعقوب یوسف عهده‌دار این امر است. دغدغه‌مندان می‌توانند کمک‌های خود را به حساب ایشان واریز کنند: شماره کارت:
6037 - 6975 - 1606 - 8803
شبا:
IR 19 0190 0000 0021 1879 8070 02
به نام علی یوسف _ بانک صادرات این کارت بانکی مخصوص گردآوری کمک است و اعلام مبالغ واریزشده لازم نیست. @Gholow
مؤلف عیون المعجزات و جریان غلو آقای حسن انصاری، در نوشتار «میراث غلات: از ابوالقاسم کوفی تا نویسنده عیون المعجزات»، (بررسی‌های تاریخی، ص951-962) با معرفی نسخه کامل‌تر عیون المعجزات، شاخصه‌های غلوآمیز اسناد آن را نشان داده است، که از آن جمله فقیه‌خواندن اسحاق بصری (پیشوا و نظریه‌پرداز غالیان اسحاقیه) و مدح و ستایش ابوالقاسم کوفی (از پیشوایان غالیان مخمسه) و توجه بالا به میراث خصیبی (پیشوای نصیریه) است. خود مؤلف (حسین بن عبد الوهاب) نیز پیش از قرون اخیر، نامش تنها در اربعینی مرتبط با فضای غلو آمده است. مؤلف عیون المعجزات در مقدمه کتابش می‌گوید این کتاب را بنا بر روایات مشترک میان مرتفعه و مفوضه و امامیه مقصره می‌نویسد، ولی روایات اختصاصی مرتفعه را که مشتمل بر حقایق توحید و حکمت است، در کتاب دیگری با عنوان الهدایة الی الحق می‌آورد. (عیون المعجزات،1422، ص74) در مواضعی صریحاً از حذف برخی بخش‌های روایات غلات به سبب نبود تحمل سخن گفته است. (همان، ص220؛ همو، بی‌تا، ص83) شاید علت اینکه در تحریر مختصرتر از عیون المعجزات (همان چاپ پیشین داوری)، این مقدمه و نیز اطلاعات مربوط به بعضی از سران غلات مانند ابوالقاسم کوفی نمود نیافته است، این باشد که خود غالیان چنین نسخه‌ای را برای عرضه عمومی در نظر گرفته بودند، نه آنکه ناسخان امامیه این بخش‌ها را حذف کرده باشند. مؤید مطلب آنکه در بخش‌های حذف‌شده، فقط تعابیر تأیید غلو حذف نشده، بلکه نام برخی از رجال مهم غلات هم حذف شده است که به طور معمول امامیه ایشان را نمی‌شناخته‌اند. [برگرفته از کتاب نصیریه، بخش 2.1.2] هم‌چنین در مضامین این کتاب نیز در کنار غرائب بسیارش برخی از آرای آشکارا غالیانه مانند تناسخ و تعابیر مشعر به ربوبیت امام و نیز برخی مصطلحات خاص اسناد و منابع غالیان اثر پذیرفته است. (نمونه‌هایی پراکنده در مباحث همین کانال و در رسالۀ نقش بازشناسی عقاید و احادیث نُصَیریان در اعتبارسنجی و فهم میراث روایی امامیه آمده است.) @gholow
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سندسازی‌ها و انتحالات خصیبی در الهدایة الکبری، عمیدرضا اکبری، شیعه‌شناسی، ش81، 1402ش.pdf
365.9K
سندسازی‌ها و انتحالات خصیبی در الهدایة الکبری عمیدرضا اکبری شیعه‌شناسی، ش81، 1402ش پژوهش‌های متعددی جایگاه ویژۀ حسین بن حمدان خَصیبی (م 346ق یا 358ق) را در تکون فرقۀ نصیریه نمایانده‌اند. اما کم‌تر پژوهشی به روش استفاده خصیبی از منابع و مشایخ پرداخته است. این به‌ویژه به خاطر ناشناختگی بیشتر مشایخ صدر اسانیدش اهمیت دارد. نوشته پیش رو با بررسی‌ تطبیقی میان اسانید الهدایة با دیگر منابع، بدین پرسش پاسخ می‌دهد که خصیبی در الهدایة چگونه از منابع بهره برده؟ و برای نمونه به اشتراکات گسترده روایات الهدایة با روایات متهمان به غلو مانند ابن‌مهران، اسحاق بصری و خاصه شلمغانی (در اثبات الوصیة) دست یافته است. بنا بر قرائن زیادی، خصیبی در استفاده مکرر از کتاب الاوصیاء شلمغانی یا دفاتر ابن‌مهران، نامی از ایشان نبرده، بلکه عموماً با ارائۀ واسطه‌ای ساختگی تا مشایخ ایشان، اسنادشان را سرقت کرده، و مرسلاتشان را با اسنادی ساختگی کامل کرده، و گاه در متونشان دست برده است. خصیبی با وجود تأخر و اتکا به چند منبع وجاده‌ای، مدعی سماع گسترده از اصحاب امامین عسکریین ع بوده، و این در تثبیت جایگاهش به عنوان رهبر نصیریه مؤثر بوده است. @gholow
سندسازی‌ها و انتحالات خصیبی در الهدایة الکبری تازه‌های تحقیق خصیبی در بسیاری از روایات خود به منابع غالیان عراق، به‌ویژه کتاب الاوصیاء شلمغانی و دفاتر ابن‌ مهران - و البته امامیانی مانند سعد اشعری - متکی است، و بعدها از اسحاق بصری بسیار بهره برده است. ولی قرینه‌ای بر سماع او برای روایات این آثار وجود ندارد، بلکه شواهد بسیاری حکایت از آن دارد که او به وجاده از منابع پیشین بهره برده، و با طرق ساختگی تا مشایخ صاحبان آن دفاتر خود را مستقل از ایشان نمایانده، و به ندرت از رجال پیش‌گفته یاد کرده؛ چنان‌که خصیبی در بحث موالید در واقع از روایات ابن‌ ابی‌الثلج و ابن ‌همام (و او از فزاری) استفاده نموده است. خصیبی برای روایات مرسل منابعش نیز اسانید غریبی ساخته است. بر این ‌اساس، شناسایی منابع او پیچیدگی‌هایی دارد. اسانید او بسیار مشوش و مضطرب است و بر خلاف دیگر منابع روایی، در اسناددهی او به رجال طبقات متقدم، به ندرت می‌توان الگویی یافت. دربارة ارتباط مستقیم خصیبی با هیچ یک از مشایخ ادعایی او نمی‌توان به اطمینان رسید. همچنین سندسازی‌های او موجب درهم‌ریختگی طبقات برخی از راویان شده است.‌ هرچند در بخش ابواب از الهدایة سندسازی نسبت به اوایل الهدایة قاعده‌مندتر است. خصیبی مستقیماً روایت بابیت ابن‌ نصیر را به منازعان او مانند شلمغانی و سران اسحاقیه نسبت داده است. برخی از این اخبار در منابع پیشین غالیان بدون فراز بابیت ابن ‌نصیر وجود دارد. بر اساس آنچه گذشت، می‌توان شواهدی از هر یک از این آسیب‌ها در اسانید خصیبی ارائه داد: قلب سند، ساخت اسناد و نام‌هایی جدید، تدلیس و سرقت حدیث. همچنین او گاه به اشتباه، اسانیدی را تعویض کرده و یا محل تعلیق‌ها را به‌خاطر کمی مبالات به هم ریخته است، یا به‌ علت بدخوانی از نسخ، رجال جدیدی ساخته است. تحریفات متون یا ترکیب احادیث نیز مؤید سندسازی خصیبی است. پس تعبیر «جامع انواع عیوب روایی» دربارۀ او مناسب به نظر می‌رسد که حتی فراتر از اتهامات خصیبی در کلام ابن‌ غضائری است. این پژوهش را می‌توان دربارۀ متون کتاب الهدایة نیز به‌صورت گسترده‌تر پی گرفت. _____________ تذکر: تحریری با تفصیل بیشتر از این پژوهش در کتاب نصیریه از نویسنده آمده است که تدوین نهایی آن پیش از تألیف مقاله فوق بوده است. @gholow2
کتاب «فضل زیارة الحسین علیه السلام» نوشته محمّد بن عليّ بن الحسن ابن عبد الرّحمن العلويّ الحسنيّ الكوفيّ (٣٦٧-٤٤٥هـ) با تصحیح جدید و تحقیق عالمانه ابراهیم جواد و حبیب زعتر روانه بازار شد. تهیه کتاب: قم، مجتمع ناشران، دار زين العابدين، غرفه ١٢٥. @Gholow
هدایت شده از میراث امامان
جعل و کتمان.pdf
314.7K
جعل و کتمان برای پرده‌پوشی بر مطاعن معاویة بن ابی سفیان https://alasar.blog.ir/1403/04/20/Moawiah @Al_Meerath
▪️صلی الله علیک یا ابا عبد الله روایت است که چون تنگ شد بر او میدان فتاد از حرکت، ذوالجناح وز جولان هوا ز بادِ مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید نه ذوالجناح دگر تابِ استقامت داشت نه سیدالشهداء بر جدال طاقت داشت کشید پا ز رکـاب آن خلاصه ی ایجاد به رنگ پرتو خورشید، بر زمین افتاد بلندمرتبه شاهی ز صدر ِ زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد (مقبل کاشانی) ... زينب چو ديد پيکری اندر ميان خون چون آسمان و زخم تن از انجمش فزون بی حد جراحتی نتوان گفتنش که چند پامال پيکری نتوان ديدنش که چون خنجر در او نشسته چو شهپر که در هما پيکان در او دميده چو مژگان که از جفون گفت: اين به خون تپيده نباشد حسين من اين است آن که در بر من بود تاکنون؟ يک دم فزون نرفت که رفت از کنار من اين زخم‌ها به پيکر او چون رسيد؟! چون؟! گر اين حسين، قامت او از چه بر زمين ور اين حسين من، تن او از چه غرقه خون يا خواب بوده‌ام من و گم گشته است راه يا خواب بوده آن که مرا گشت رهنمون می‌گفت و می‌گريست که جانسوز ناله‌ای آمد ز حنجر شه لب‌تشنگان برون کای عندليب گلشن جان آمدی بيا ره گم نکرده خوش به نشان آمدی بيا (وصال شيرازی)
▪️عَظَّمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ ع وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَأْرِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الْإِمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص‏ زینت دوش نبی خاک سیه جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و ماوای تو نیست خاک عالم به سرم کز اثر تیغ و سنان جای یک بوسه من بر همه اعضای تو نیست شمر، لب تشنه چنان رشته عمر تو گسیخت مر ندید او اثر رنگ به سیمای تو نیست؟ دادی ای شاه به میدان محبت سر خویش از خدا غیر خدا هیچ تمنای تو نیست زین جفاها که کنی ای پسر سعد دغا مگر از دود دل فاطمه پروای تو نیست ز غم بی کسیت شد جگر سنگ کباب یک جوی رحم چرا بر دل اعدای تو نیست (صامت بروجردی) 🏴 صلی الله علیک یا ابا عبدالله 🏴
▪️عزاداری پس از عاشورا نقد دیدگاه سید بن طاووس سید بن طاووس می‌گوید «ما تا عصر عاشورا عزاداری می‌کنیم، از آن به بعد شادیم، چون مطابق آیه «فرحین بما...» (آل عمران: ۱۷۰) شهدا شادمانند، ما هم باید از حالت عزا بیرون بیاییم.» تفصیل سخن او چنین است: «أول العشر كان الحزن خوفا مما جرت الحال عليه فلما قتل ص دخل تحت قول الله تعالى وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ‏ فلما صاروا فرحين بسعادة الشهادة وجب المشاركة لهم في السرور بعد القتل لتظفرهم بالسعادة فإن قيل فعلام تجددون قراءة المقتل و الحزن كل عام فأقول لأن قراءته هو عرض قصة القتل على عدل الله جل جلاله ليأخذ بثاره كما وعد من العدل و أما تجدد الحزن كل عشر و الشهداء صاروا مسرورين فلأنه مواساة لهم في أيام العشر حيث كانوا فيها ممتحنين ففي كل سنة ينبغي لأهل الوفاء أن يكونوا وقت الحزن محزونين و وقت السرور مسرورين.» (إقبال الأعمال، ج‏2، ص584) 🔺فرمایش ایشان در خور نقدهایی است: اول اینکه این تفصیل میان قبل و بعد ظهر عاشورا وجه روشنی ندارد؛ زیرا به هر حال پس از سال 61، چه قبل و چه بعد از ظهر عاشورا پس از شهادت امام است، و از این جهت فرق خاصی در میان نیست. دوم، عزای ما بر مظلومیت اهل بیت ع است. به خاطر جنایات دشمنان و اسارت و غربت خاندان امام است. به خاطر ضرورت تأکید بر انحراف جامعه در آن دوران است. هم تسلی شیعیان است و هم بزرگ‌داشت خاندان اهل بیت ع و هم موجب تحکیم مودت به ایشان و... در این راستا در سالگردها ساعت قبل و بعد از شهادت چه فرقی می‌کند؟ خوشحالی شهدا به خاطر مواهب الهی (فَرِحِينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ) منافاتی با سوگواری بازماندگان بر از دست‌دادن ایشان و مظلومیت آنان ندارد‌. سوم، در همان حکمت عزا در کلام سید هم اگر «ليأخذ بثاره كما وعد من العدل» چه فرقی میان قبل و بعد است؟ و اگر استناد به سیره است، که در سیره شاهد روشنی بر شادی پس از عاشورا نیست. آن‌چه در روایات است، حزن در محرم است، حزن با یادکرد از سید الشهداء و از جمله تا مدت‌ها پس از عاشورا است (برخی نمونه‌ها). یا مثلاً چرا پس از وصال شهادت، در روایات بسیاری دربارۀ ملائکه آمده است: «وَكَّلَ اللَّهُ تَعَالَى بِالْحُسَيْنِ ع سَبْعِينَ أَلْفَ مَلَكٍ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ كُلَّ يَوْمٍ شُعْثاً غُبْراً مُنْذُ يَوْمٍ قُتِلَ إِلَى مَا شَاءَ اللَّهُ يَعْنِي بِذَلِكَ قِيَامَ الْقَائِمِ ع.» (کامل الزیارات، ص85-86، 109، 115، 119، 121 به اسناد متعدد) شاید هم دلیل سهو سید امثال روایات زیر باشد: «إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ إِنَّمَا نَجْزَعُ قَبْلَ الْمُصِيبَةِ، فَإِذَا وَقَعَ أَمْرُ اللَّهِ رَضِينَا بِقَضَائِهِ، وَ سَلَّمْنَا لِأَمْرِه‏» (نک.: وسائل الشيعة، ج‏3، ص275-277). اگر سیاق روایات این باب دیده شود، به نظر می‌آید در فضای مصائب عمومی باشد. مانند اینکه کسی بیمار است و انسان پیش از مرگ مکرر دعا و جزع برای شفای او دارد، ولی وقتی که در گذشت، به قضای خدا رضایت می‌دهند. بحث جنایات کربلا و حتی برخی جنایات دیگر جنبه‌های بسیار گسترده‌ای دارند. ضمن اینکه حتی در قضیه سید الشهداء ع هم اهل بیت ع تسلیم امر بودند. ولی عزا و حزن پس از شهادت سر جای خودش بود. @gholow2
هدایت شده از میراث امامان
◾️آیا یهودیان، قاتلان سید الشهداء (ع) بوده‌اند؟ در دوران معاصر برخی گفته‌اند که یهود در قتل امام حسین علیه السلام نقش فعالی داشته و قاتلان حضرت -از جمله شمر بن ذی‌الجوشن- یهودی بوده‌اند. جهت اثبات این مدّعا به شواهدی چون خوف پیامبر (ص) از کید یهود نسبت به حسنین (ع)، لعن قاتلین سید الشهداء (ع) بر زبان داود و عیسی بن مریم (ع)، تبار یهودی بنی‌امیه، حدیث عبدالله بن قاسم حضرمی، و طیلسان‌پوشیدن شمر بن ذی‌الجوشن و اختصاص این لباس به یهود استناد شده است. در نوشتۀ حاضر مروری بر این شواهد می‌شود تا روشن شود که تا چه میزان می‌تواند واقع‌نما باشد. به نظر می‌رسد این شواهد اشکالات متنوّعی داشته باشد و نتواند گمانۀ حضور فعّال یهود در قتل سید الشهداء (ع) را موجّه کند... متن نوشتار: https://deraayaat.ir/karbala/ @Al_Meerath
4_5859660505118938123.pdf
1.08M
اعتبارسنجی حدیث عنوان بصری سید جمال حسینی علی عادل زاده چکیده حدیث عنوان بصری در سده‌های اخیر شهرت یافته و در عرفان و اخلاق مورد توجّه قرار گرفته است. این حدیث نخستین بار در قرن ششم هجری قمری در مشکاة الأنوار علی بن حسن طبرسی و سپس در آثار شهید اول و شهید ثانی به صورت مرسل روایت شده است. عنوان بصری به کلّی، ناشناس است و حتّی نام‌گذاری به «عنوان» در تاریخ عرب و اسلام، نادر است. در متن روایت عنوان بصری، عناصرِ تاریخی اندکی دیده می‌شود؛ با این وجود، همین اطلاعات اندک نیز با دانسته‌های تاریخی مانند طبقه، محل زندگی و جایگاه امام صادق ع سازگار نیست. برخی فقراتِ حدیث، در منابع متقدّم‌تر به افراد دیگری نسبت داده شده است. وجود اصطلاحات متأخّر، استناد به روایتی نبوی که در بوم حدیثی مدینه شناخته‌شده نبوده است، وجود الفاظ، اصطلاحات، مضامین و قالب‌های صوفیانه از دیگر مشکلاتی است که اصالتِ حدیث را تضعیف می‌کند. با نظر به مجموع شواهد سندی و متنی، اعتبار حدیث و صدور آن از امام صادق ع قابل دفاع نیست و به احتمال زیاد ریشه در فضایی صوفیانه دارد. @Gholow
هدایت شده از میراث امامان
MAAREF_Volume 1_Issue 1_Pages 51-84 (1).pdf
8.88M
بازخوانی اتّهام به غلو احمد بن محمّد سیّاری؛ با نگاه به میراث روایی او ✍امیرحسن خوروش و محمدعلی موحدی احمد بن محمد سیاری از راویان متّهم به غلوّی است که در بخش باقی‌مانده از روایات تحریف و قراءات منسوب به امامان یکی از مهم‌ترین نقش‌ها را داشته است و کتاب القراءاتِ وی از مهم‌ترین منابع فصل الخطاب بوده است. از جمله داده‌های مهمی که در مدخل‌های او در کتب رجالی به چشم می‌خورد، اتّهام او به فساد مذهب و تناسخ‌باوری است. بسیاری از عالمان متأخر شیعه برای نقد سندی روایات او، به اتّهام به غلوّ او توجّه ویژه کرده‌اند. با توجّه به اینکه امروزه روایات فراوانی از او در دست هست، شاید بتوان با کاوش در میراث روایی او، این اتّهام را ارزیابی کرد و مستندات احتمالی رجالیانِ منتقد را سنجید. به نظر می‌رسد عمدۀ میراث او، گرایش او را به غلو نشان ندهد، اما بخش‌های کمی از میراثش بتواند انواعی از غلو را بازنماید. همچنین احتمالاً نتوان وی را متعلّق به فِرق رسمی غلات دانست و سیّاری نهایتاً گرایشی شخصی به برخی روایات و آموزه‌های غالیانه داشته باشد. @Al_Meerath
هدایت شده از میراث امامان
تفاخر بعضی نواصب به علم رجال بسیار دیده می‌شود که برخی نواصب در فضای مجازی به حجم داده‌های رجالی خود تفاخر می‌کنند. اما در حقیقت اهل سنت اصلاً علم رجال ندارند که به قدمت و دقت آن بنازند! علم رجال برای ارزیابی روات حدیث در طبقات مختلف آن است؛ حال آن که اهل سنت در طبقاتِ متأخرتر _البته با ملاک‌های دلبخواهی و کژ و معوج_ سختگیری می‌کنند؛ اما به طبقه صحابه که می‌رسند یک‌باره وامی‌دهند و هر ظالم و‌ فاسق و منافقی را ثقه فرض می‌کنند؛ كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكَاثاً. در حالی که بررسی این طبقه بیشترین اهمیت را دارد. دقیقا مانند کسی است که با وسواس تمام ساختمان مهندسی‌شده‌ای را بر روی تپه شنی بنا کند! یا مانند قلعه‌ای که هفت در با قفل و بند و نگهبان داشته باشد، اما همه تزئینی است و‌ وقتی واردش شوی ببینی اصلاً دیوار پشتی ندارد و هر کس می‌تواند واردش شود!! غیر از این بنیان سست، چالش‌های بی‌شمار دیگری هم دارند؛ از جمله آب کرّی به نام صحیح بخاری و صحیح مسلم که هر کذّابی در آن قرار گیرد، فراتر از هر نقد و ارزیابی رجالی می‌شود! این چالش مهم سبب شده که علم رجال اهل سنت در ارزیابی طبقات بعد از صحابه هم ناکارآمد شود. بسیاری از کذّابین هم توسط اهل سنت همواره توثیق می‌شوند و احادیث‌شان صحیح انگاشته می‌شود و ارزیابی نقّادانه روی احادیث آن‌ها صورت نمی‌گیرد. این سبب می‌شود که احادیثی که از منظر تاریخی قطعاً جعلی است، بالاترین اعتبار را از منظر علم رجال اهل سنت کسب کند! به عنوان نمونه، سید محمد موسوی‌نسب در رسالهٔ دکتری خود با نام «نقد و تحلیل تاریخی روایات منسوب به امام علی (ع) دربارۀ خلفا» به تفصیل نشان داده که از منظر تاریخی اخبار منسوب به امیرالمؤمنین (ع) در ستایش خلفا که بسیاری از آن‌ها اسناد صحیح از منظر رجال اهل سنت دارند و برخی از آن‌ها متواتر (!) انگاشته شده‌اند، در واقع ملغمه‌ای از جعل و سرقت هستند و هیچ‌یک به نیمهٔ نخست قرن هجری بازنمی‌گردند. @Al_Meerath
بسم الله الرّحمن الرّحیم ☘ بررسی مستندات غلات (۲۳) نقد زیارتِ جوادیه امام رضا (ع) در میانِ گروهی از مردم، زیارتنامه‌ای با عنوان «زیارت جوادیه» شهرت یافته و برخی فقراتِ آن مورد استناد غالیان قرار گرفته است. تا کنون نقد و بررسی این زیارتنامه به نظر نرسیده است؛ بنابراین نکاتی درباره آن به نگارش می‌آوریم: ۱. بررسی سند زیارت جوادیه ۱.۱. منبع زیارتنامه بعد از میرداماد در رساله اربعة ایام (ص۵۵)، علامه محمدباقر مجلسی (ره) این زیارتنامه را در کتابِ خود آورده و سبب شهرتِ آن شده است. او می‌نویسد: «أقول وجدت في بعض مؤلفات قدماء أصحابنا زيارة له ع و كانت النسخة قديمة كان تاريخ كتابتها سنة ست و أربعين و سبعمائة فأوردتها كما وجدتها قَالَ زِيَارَةُ مَوْلَانَا وَ سَيِّدِنَا أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ وَ أَبْنَائِهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ كُلُّ الْأَوْقَاتِ صَالِحَةٌ لِزِيَارَتِهِ وَ أَفْضَلُهَا فِي شَهْرِ رَجَبٍ‏ رُوِيَ ذَلِكَ عَنْ وَلَدِهِ أَبِي جَعْفَرٍ الْجَوَادِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ سَلَامُهُ وَ هِيَ‏ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ ...» (بحار الأنوار، ج‏۹۹، ص۵۲) بنابراین نسخه مورد استفاده مجلسی به قرن ۸ ق بازمی‌گردد و هویت آن و مؤلفش برای مجلسی روشن نبوده است. این نسخه نیز به منبع کهن‌تری ارجاع نداده است. بنابراین فعلاً دلیلی برای قدمتِ این زیارتنامه پیش از قرن ۸ ق در دست نیست. آقابزرگ درباره این نسخه می‌نویسد: «عبد الكريم بن الحسن بن الحسين: كتب على نسخة مزار عتيق، عند زيارة موسى بن جعفر هذه العبارة: "... هذا المزار يوم الأحد ثاني عشر صفر ختم بالخير ... من سنة سبع و أربعين و سبعماية. و أنا الفقير إلى اللّه تعالى عبد الكريم بن الحسن بن الحسين ... تقبل اللّه تعالى منه و من كلّ داع، بفضله وجوده و كرمه." و لا يقرؤ الكلمة الأولى من العبارة، و لعلّها: "قرأت". و نقل المجلسي الثاني زيارة الجوادية الموجودة في هذه النسخة في باب المزار من كتاب بحار الأنوار و قال: "وجدت في بعض مؤلّفات أصحابنا زيارة كان تأريخ كتابة النسخة سنة ۷۴۶"» (طبقات أعلام الشيعة - ط اسماعیلیان، ج۳، ص۱۱۷) اگر بتوان به نسخه مورد نظرِ آقابزرگ دست یافت، اطلاعات بیشتری درباره منبعِ زیارت جوادیه به دست خواهد آمد. ۱.۲. انتساب به امام جواد (ع) در این منبع سندی برای این زیارتنامه ذکر نشده؛ از آن فراتر همان طور که مجلسی هم تذکر داده است، اساساً معلوم نیست این نسخه در پی نسبت دادنِ این زیارت به امام جواد (ع) بوده باشد: «و اعلم أن ظاهر العبارة يدل على أن هذه الزيارة مروية عن الجواد ع و يحتمل أن يكون الإشارة في قوله روي ذلك راجعة إلى كون أفضلها في شهر رجب و في بعض عبارتها ما يوهم كونها غير مروية و الله يعلم.» (بحار الأنوار، ج‏۹۹، ص۵۸) اگر چه مجلسی این را به صورت احتمال مطرح کرده، اما به نظر میرسد این احتمال متعین است؛ زیرا: اولاً «روی ذلک» مذکر است و نمیتواند به «زیارة مولانا» بازگردد بنابراین مرجع آن همان فضل ماه رجب برای زیارت امام رضا (ع) است که از امام جواد (ع) روایت شده است (الکافی، ج۴، ص۵۸۴). اگر مقصود از «روی ذلک» متن زیارتنامه بود، باید مؤنث می‌آمد چنان که در ادامه گفته: «و هي» یعنی برای اشاره به متن زیارت، ضمیر مؤنث آورده است. ثانیاً اگر به سیاق جمله آغازین دقت شود، نویسنده ابتدا عنوان بخش را «زیارة مولانا ...» قرار داده و پس از یک جمله کوتاه درباره زمانِ زیارت حضرت، متن زیارت‌نامه را آورده است که این سیاق هیچ دلالتی بر انتسابِ متن زیارتنامه به امام جواد (ع) ندارد؛ بلکه ظاهر در عدم انتساب است. اگر به نسخه اصلی دست یابیم احتمالاً شواهد روشن‌تری بر این نکته یافت شود. ۲. بررسی متن زیارت جوادیه علامه مجلسی متوجه شده است که عباراتِ زیارتنامه با امام جواد (ع) متناسب نیست و نوشته است: «و في بعض عبارتها ما يوهم كونها غير مروية و الله يعلم.» (بحار الأنوار، ج‏۹۹، ص۵۸) شواهد زیادی در متنِ این زیارتنامه وجود دارد که نشان می‌دهد بسیار متأخرتر از امام جواد (ع) است. در ادامه برخی از این شواهد بررسی می‌شود. @Gholow
٢.١. ساختار زیارت جوادیه زیارت جوادیه از ٣ بخش اصلی تشکیل شده است: الف) مقدمه‌ای شامل ۱۵۱ كلمه که این مقدمه برگرفته از زیارتنامه کهنی است که در کتاب الجامع ابن الولید آمده است (عيون أخبار الرضا، ج‏۲، ص۲۶۹؛ تهذیب الأحکام، ج۶، ص۸۸؛ کامل الزیارات، ص۳۱۲؛ الفقیه، ج۲، ص۶۰۴؛ مزار المفید، ص۱۹۷). ب) بدنه اصلی زیارت شامل ۵۵۶ کلمه که اکثر مشکلاتِ زیارتنامه و کلمات و مفاهیم غریب آن مربوط به این بخش است. در این بخش متن ۳ شعر نیز آمده است و به اشعار و روایاتی اشاره شده است که این سبک بر خلاف زیارتنامه‌های مأثور است. ج) دعای شامل ۵۱۵ کلمه در پایان زیارت که به گفته مجلسی از شیخ مفید نیز روایت شده است (بحار الأنوار، ج‏۹۹، ص۵۷؛ تحفة الزائر، ص۵۲۳). منبع مجلسی برای انتساب روایت این دعا به شیخ مفید را نیافتیم. بنابراین ساختارِ زیارت جوادیه دو نکته مهم دارد: نخست این که ترکیبی است و در مقدمه آن که شباهتی با بدنه اصلی ندارد، از یک زیارتنامه کهن استفاده شده است. این ترکیب باعث ناهمگونی متنِ زیارتنامه شده است. دوم این که در بدنه اصلی زیارتنامه، تضمین برخی اشعار و تلمیح به روایات و اشعار دیگر و به کارگیری کلماتِ غریب و متأخّر، سبک آن را از زیارتنامه‌های مأثور متمایز کرده است. در ادامه این تمایز نمایان‌تر می‌شود. @Gholow
۲.۲. منابع انشاکننده زیارت جوادیه متن زیارت جوادیه را کسی تنظیم کرده است که به منابع پسینی درباره امام رضا (ع) دسترسی داشته است. توجه داشته باشیم که زاویه دید شخصی که از رهگذر منابعِ بعدی با امام رضا (ع) آشنا می‌شود با زاویه دیدِ امام جواد (ع) یا حتی شخصی هم‌دوره با امام رضا (ع) بسیار متفاوت است. برای چنین شخصی صرفاً مقاطعی از حیاتِ امام برجسته است که در منابع نمود بیشتری یافته در حالی که شخص معاصر با امام رضا (ع) ممکن است به آن مقاطع التفات نداشته باشد یا مقاطع دیگری برایش برجسته باشد. اگر آن شخص امام و وصی و فرزند ایشان بوده باشد، این تفاوت نگاه بیشتر هم می‌شود زیرا او بر جوانب مختلف اشراف دارد و نباید انتظار داشت زیارتنامه‌ای را تنظیم کند که بر روایاتِ محدودی تکیه کند که در دوره‌های بعد در منابع برجسته شده است. به نمونه‌های زیر توجه کنید: ۱. «السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَوْلَادَهُ وَ عِيَالَهُ بِالنِّيَاحَةِ عَلَيْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ إِلَيْهِ» به روایت حسن بن علی الوشاء اشاره دارد (عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۱۸). ۲. «وَ مَنْ سُئِلُوا عَنْ كَلِمَةِ التَّوْحِيدِ فَقَالُوا نَحْنُ وَ اللَّهِ مِنْ شُرُوطِها» به روایت یوسف بن عقیل از اسحاق بن راهویه اشاره دارد (عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۳۵). ۳. «الْمُتَكَلِّمِ مَعَ كُلِّ لُغَةٍ بِلِسَانِهِمْ الْقَائِلِ لِشِيعَتِهِ مَا كَانَ اللَّهُ لِيُوَلِّي إِمَاماً عَلَى أُمَّةٍ حَتَّى يُعَرِّفَهُ بِلُغَاتِهِمْ» به روایت منسوب به اباصلت هروی اشاره دارد (عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۲۸). ۴. در میان زیارتنامه شعری با ۹ بیت آمده است که در مقتضب الأثر ابن عیاش جوهری (د. ۴۰۱ق) به علی بن ابی عبد الله الخوافی نسبت داده شده است (مقتضب الأثر، ص۴۷). ۵ بیت نخست آن در عیون اخبار الرضا (ج۲، ص۲۵۱) و مناقب ابن شهرآشوب (ج۴، ص۳۵۹) به خوافی نسبت داده شده؛ اما ۴ بیت آخر که درباره امامت امامان بعدی است فقط در مقتضب الأثر آمده است. جالب آن که در مقتضب الأثر محل تأکید و استشهاد تنها همین ۴ بیت آخر است. شیخ صدوق (د. ۳۸۱ق) و مشایخش انگیزه‌ای برای حذف این ۴ بیت نداشته بنابراین احتمالاً این ابیات افزوده متأخر باشد. در این صورت زیارت جوادیه نیز نمی‌تواند به پیش از قرن ۴ ق برگردد؛ بلکه ادبیات آن نشان می‌دهد که از این هم متأخرتر است. ۵. «وَ مَنْ خَطَبَتْ لَهُمُ الْخُطَبَاءُ بِ‍ "سَبْعَة آبَاءٍ هُمْ مَا هُمْ‏ / هُمْ أَفْضَلُ مَنْ يَشْرَبُ صَوْبَ الْغَمَامِ"» اشاره دارد به خطبه عبد الجبار بن سعید (عيون أخبار الرضا، ج‏۲، ص۱۴۵). ۶. «وَ مَنْ أُنْشِدَ فِي فَخْرِهِمْ وَ عَلَائِهِمْ بِوُجُوبِ الصَّلَاةِ عَلَيْهِمْ وَ طَهَارَةِ ثِيَابِهِمْ» این عبارت نیز به اشعار منسوب به ابو نواس اشاره دارد: «مُطَهَّرُونَ نَقِيَّاتٌ ثِيَابُهُمْ / تَجْرِي الصَّلَاةُ عَلَيْهِمْ أَيْنَمَا ذُكِرُوا» (عيون أخبار الرضا، ج‏۲، ص۱۴۳)         ۷. «السَّلَامُ عَلَى قَلِيلِ الزَّائِرِينَ» احتمالاً به روایت عبد العظیم از امام جواد (ع) اشاره دارد (عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۲۵۶). ۸. «السَّلَامُ عَلَى مَنْ كُسِرَتْ لَهُ وِسَادَةُ وَالِدِهِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَتَّى خَصَمَ أَهْلَ الْكُتُبِ وَ ثَبَّتَ قَوَاعِدَ الدِّينِ.» احتمالاً به روایت حسن بن محمد النوفلی اشاره دارد (عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۵۴). موارد احتمالی دیگری نیز وجود دارد. علاوه بر تفاوت‌های روشن این متن با زیارتنامه‌های مأثور و متقدم (مانند متون کامل الزیارات ابن قولویه)، همین همسویی با گزارش‌های موردی مشخص که در قرون بعدی شهرت یافته نشانه آن است که نویسنده متن بر اساس همین منابع، متن را تنظیم کرده است. به ویژه تضمینِ اشعارِ فلان خطیب و فلان شاعر در همین فضا قابل فهم است و در زیارتنامه مأثور انتظار نمی‌رود. آیا واقعا انتظار داریم امام جواد (ع) در زیارتنامه امام رضا (ع) بفرمایند: ای کسی که ابونواس و عبدالجبار بن سعید و علی خوافی برایت شعر خوانده‌اند؟!! @Gholow
۲.۳. الفاظ زیارت جوادیه بدنه اصلی زیارت مضطرب و دائماً بین لفظ مفرد و جمع در تردّد است که آن را از فصاحت انداخته است. علاوه بر این آکنده از الفاظ و عباراتی است که با لسان روایات و ادبیات قرن ۳ ق تناسب ندارد. اگر بخواهیم شواهد آن را ذکر کنیم در واقع باید کل متن را بیاوریم! ولی در این جا فقط به چند نمونه از تعابیر متأخر یا مبتذل، غیرفصیح و نامناسب اشاره می‌شود: -  «السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ إِمَامٍ عَصِيبٍ / غصيب / قصيب». (عصیب در این سیاق معنای روشنی ندارد و وجوهی که گفته شده تکلف‌آمیز و دور از موارد استعمال است.) -  «قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ إِلَيْهِ» -  «السَّلَامُ عَلَى دِيَارِكُمُ الْمُوحِشَاتِ كَمَا اسْتَوْحَشَتْ مِنْكُمْ مِنًى وَ عَرَفَاتٌ» (ظاهراً «استوحشت منکم» یعنی «از شما رم کرد» که معنای درستی ندارد و باید «أوحشت منکم» به کار رود یعنی «از شما خالی شد».) -  «مَنِ انْتَهَى إِلَيْهِ رِئَاسَةُ الْمُلْكِ الْأَعْظَمِ» (گذشته از تأخر و عدم تناسب اصل تعبیر، مذکر آمدن «انتهی» هم مرجوح است.) -  «شَرْطِ دُخُولِ الْجَنَّةِ أَوِ النَّارِ» (اضافه شدن «أو النار» برای جور شدن سجع است و معنای مناسبی ندارد.) -  «مَنْ صَارَتْ بِهِ أَرْضُ خُرَاسَانَ خُرَاسَانَ»، -  «السَّلَامُ عَلَى كُهُوفِ الْكَائِنَاتِ وَ ظِلِّهَا» -  «السَّلَامُ عَلَى قَلِيلِ الزَّائِرِينَ» -  «هَيَاكِلُهُمْ أَمَانُ الْمَخْلُوقِينَ» -  «السَّلَامُ عَلَى مَنْ جَعَلَ اللَّهُ إِمَامَتَهُمْ مُمَيِّزَةً بَيْنَ الْفَرِيقَيْنِ» -  «السَّلَامُ عَلَى إِقْبَالِ الدُّنْيَا وَ سُعُودِهَا» -  «السَّلَامُ عَلَى مَنْ يُعَلَّلُ وُجُودُ كُلِّ مَخْلُوقٍ بِلَوْلَاهُمْ» -  «لَقَضَيْتُ بَعْضَ وَاجِبِكُمْ بِتَكْرَارِ الْمَزَارِ» و دیگر عبارات که ضعف و تأخر اکثر آن‌ها مخفی نیست. @Gholow
جمع بندی و نتیجه ۱. زیارت مشهور به جوادیه در منبع اصلی آن به امام جواد علیه السلام منسوب نشده است و این انتساب حاصل یک بدفهمی متأخر است. یعنی اساساً معلوم نیست در منبع نخست غرض نسبت دادن این زیارتنامه به معصوم بوده باشد تا آن را مصداق جعل بدانیم. بلکه ظاهرا از ابتدا به عنوان زیارت‌نامه‌ای انشائی و اختراعی آورده شده است. با توجه به انشائی و غیرمأثور بودن این زیارت‌نامه استناد به متن آن به عنوان حدیث و دلیل نقلی مردود است. ۲. این زیارت‌نامه به منبعی ناشناس و غیرقابل‌اعتماد در قرن ۸ ق باز می‌گردد و فعلاً سابقه کهن‌تری برای آن قابل اثبات نیست. ۳. الفاظ و عبارات زیارت‌نامه نیز به خوبی متأخر بودن آن را نشان می‌دهد و حتی در آن ادبیات علمی متأخر نمود یافته است. ۴. متن زیارت‌نامه مضطرب و عاری از فصاحت و بلاغت لازم است و اغلاطی در آن به چشم می‌خورد. برخی کلمات نیز نامفهوم است که ممکن است حاصل تصحیف باشد. ۵. متن زیارت ترکیبی است از سه بخش: _ سلام‌های مقدماتی که از زیارتنامه‌ای کهن در کتاب الجامع ابن الولید اقتباس شده است. _ بدنه اصلی زیارت که ضعیف‌ترین، متأخرترین و مضطرب‌ترین بخش آن است. _ دعایی پایانی که نسبت به بدنه اصلی، یک‌دست‌تر است و کهن‌تر می‌نماید. روایت این دعا را مجلسی به شیخ مفید نیز نسبت داده است ولی منبع خود را ذکر نکرده است. شناسایی منبع اصلی این دعا نیازمند تحقیق بیشتر است و مأثور بودن آن نیز ثابت نیست. ۶. آفریننده زیارت‌ جوادیه به منابع شیعی مثل عیون اخبار الرضا (ع) یا کتابهایی شبیه آن دسترسی داشته و متن زیارت را با ذهنیتی برآمده از این کتابها و ناظر به احادیث مشهور آنها تنظیم کرده است. ۷. سبک این زیارت شباهتی به زیارات مأثور ندارد و اشعاری که در آن تضمین شده نشانه تأخر آن است. بر این اساس هر گونه استناد به زیارت موسوم به جوادیه به عنوان «حدیث» ارزش علمی نخواهد داشت و عنوان «جوادیه» را نیز _که حاصل یک برداشت اشتباه است_ باید تغییر داد. @Gholow
رد_روایات_خالقیت_و_رازقیت_ائمه،_با_تاکید_بر_فقه_الحدیث_اکبری.mp3
39.06M
📌 نقد‌ ادله‌ نقلی‌ خالقیت‌ اهل بیت، با تأکید بر فقه الحدیث 🎙عمیدرضا اکبری ⏳28مرداد 1403 گروه کلام‌پژوهان 00:00 مقدمه 03:48 مروری بر آیات ناسازگار با تفویض 12:00 مروری بر روایات مستند تفویض و رد اصالت برخی از آن‌ها 16:55 توجه به مشکلات فقه الحدیث برخی روایات (ضرورت توجه به خاستگاه‌های روایی، بسترهای صدور، تحریرها و تصحیف‌ها و اکتفا به یقینیات) 35:42 پرسش و پاسخ (ناقص ضبط شده) @gholow
بررسی عبارت ان شاء الله و علی.pdf
506.8K
توضیحات یکی از دوستان پژوهشگر درباره عبارت «إن شاء الله أو علي» که بر زبان برخی غلات هیئتی متداول شده است. @Gholow
نهم ربیع؛ مروری مختصر بر پژوهش‌ها https://deraayaat.ir/9rabii/ سرفصل بررسی مستندات عید نه ربیع در کانال غلوپژوهی t.me/gholow2/1701