قـنوت🕊️
#قنـوت بهقلم #ماهتابان🪶🐾 #پارت505 - - - - - - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 › پلکهای افسانه که از هم
#قنـوت
بهقلم #ماهتابان🪶🐾
#پارت506
- - - - - - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 ›
لبانش به روی پیشانیِ افسانه نشست و عمیق و آرام، آن پیشانیِ عرق کرده را بوسه زد.
مدتها بود که خودش و افسانه را از نزدیکی به یکدیگر منع کرده بود.
خود را کنار کشیده بود افسانه را هم پس میزد.
شاید بخاطر هم بود که افسانه چیزی به او دربارهی بچه نگفته بود.
پلکی زد و با دم عمیقی که گرفت، عقب کشید.
وقتش شده بود.
وقت حساب رسی!
باید صدایش را بالا میبرد و آوار میشد برسر دلبرکش!
پوزخندی غلیظ روی لب نشاند و با دو قدم بسیار کوتاه، کمی از تخت فاصله گرفت و به افسانه خیره ماند.
دلش میآمد برسر این موجود کوچک فریاد بزند؟
آن هم وقتی که تا این حد ضعیف است؟
میتوانست واقعا..؟
پلکی زد و نفسش را با شدت به بیرون هدایت کرد.
دلش نمیخواست خیره به صورت رنگ پریدهی افسانه، شروع به سرزنش کند اما مجبور بود.
سرش به سوی افسانه بازگشت و خیرهاش شد.
- - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 ›
هرگونه کپی حتی با نام نویسنده ممنوع هست و صد در صد پیگرد قانونی و الهی داره! 🔥🚫
قـنوت🕊️
#قنـوت بهقلم #ماهتابان🪶🐾 #پارت506 - - - - - - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 › لبانش به روی پیشانیِ افس
#قنـوت
بهقلم #ماهتابان🪶🐾
#پارت507
- - - - - - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 ›
چشمهان سرخ و متورم دخترک هنوز کامل باز نشده بود اما، بوسهی آرام غیاث را حس کرده بود و نگاهش را به تو دوخته بود
پس از چند ثانیه، قطره اشکی به روی گونههایش برق زد و تا کنار گوشَش پایین آمد.
«غیــاث»
خیره شدم به قطرهی اشکی که از گوشهی چشمش غلت خورد و پایین اومد.
دلم میخواست فریاد بزنم و بگم گریه نکن!
گریه نکن که به هر قطرهی اشکت، خنجر فرو میکنی توی قلبم اما...
حال وقت ابراز علاقه نبود نه..؟
بازخواستش میکردم..! آری!
باید جواب پس میداد برای این پنهان کاری و صد برابر باید جواب پس میداد برای اینکه جون خودش و بچهام رو به خطر انداخته بود.
باید جواب پس میداد که چرا بچهای که مال منه، برای منه رو به خطر انداخته.
چرا حتی کسی که بیشترین امید و عشق رو بهش داشتم و علاقهمو رو وقفش کرده بودن، اینجوری دائما ناامید و متنفرم میکرد از این حس و علاقه..؟
زمزمهی ضعیفش، باعث شد قلبم به تپش بیوفته و با حرص پلک ببندم.:
- غ... غیاث؟
- - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 ›
هرگونه کپی حتی با نام نویسنده ممنوع هست و صد در صد پیگرد قانونی و الهی داره! 🔥🚫
💞
چنان
پيوسته ای در ما،
که پندارم خود مایی...❣
┄•●❥ ❣
دستان تو
نقاش ماهریست
طرحی کشیده اند در من
مختصر به نام
عشق....
┄•●❥❣
با عصبانیت برگشت و گفت :
چـــــــرا دنبالم میای؟
با بغض گفتم:
اخه خودت گفتی برو دنبال زندگیت...
┄•●❥ ❣