eitaa logo
قـنوت🕊️
15.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
149 ویدیو
0 فایل
افسانه‌ی قنوتَت مرا اسیر آن برق نگاهِ موقع قنوتَت کرد!🤍🫀 رمان زیبای قنوت به قلم #ماه‌تابان . . رمان عاشقانه ی تـلـخـی جـام تبلیغاتمون😍👇 https://eitaa.com/joinchat/1759249087C4c9dc63f34 . . . هرگونه کپی برداری ممنوع است و پیگرد قانونی دارد.🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
°•°•° زندگی خیلی کوتاهه تو زندگی بقیه زندگی نکن ...🎭 🌱🌸
قـنوت🕊️
#قنـوت‌ به‌قلم‌ #ماه‌تابان🪶🐾 #پارت289 - - - - - - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 › حالت جدی و همیشگی صورت غ
به‌قلم‌ 🪶🐾 - - - - - - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 › با عقب‌گردی کوتاه، به آشپزخونه برگشتم و لیوان شربتی که برای خوردنش هیجان داشتم رو توی سینک خالی کردم. مطمئناً قرار بود هربار یه جوری توی ذوقم بزنه و باعث گرفتگیِ حالم بشه. کمی بی‌هدف به اطراف نگاه کردم و با پیدا نکردن سما، به پذیرایی رفتم. معلوم نیست کجاست. با چشم شروع به گشتن کردم که دینم داره به طرف آشپزخونه می‌ره. با صدایی نیمه بلند صداش کردم که با صدام به طرفم چرخید و چشمانش گرد شد: - چرا داد می‌زنی؟ شاکی و با اخم ریزی که روی پیشونیم شکل گرفته بود بهش نزدیک شدم: - کجایی یک ساعته دارم دنبالت می‌گردم. - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 › هرگونه کپی حتی با نام نویسنده ممنوع هست و صد در صد پیگرد قانونی و الهی داره! 🔥🚫
🤍✨ ‌
هدایت شده از السلام‌علیک یا‌بقیة الله(عج)
🌱💚 سـلام بر تــو اے عـــهد خـــدا السلام علیڪ یاصاحب الزمانــ(عج) 💚🌱
🌸🌱
قـنوت🕊️
#قنـوت‌ به‌قلم‌ #ماه‌تابان🪶🐾 #پارت290 - - - - - - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 › با عقب‌گردی کوتاه، به آش
به‌قلم‌ 🪶🐾 - - - - - - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 › لب‌گزید: - داشتم اتاق حؤرا خانم رو آماده می‌کردم! چینی به چین ابروهام اضافه شد و با بدخلقی پرسیدم: - برای نهارِ امروز غذاهای اضافی حذف شد دیگه؟ کمی با مکث به گرهی که میان ابروهام خود نمایی میکرد خیره شد و سپس سری به نشانه‌ی تأیید تکون داد: - نهار امروز کباب کرازه. غیاث سفارش کرد یه چیر تقویت‌کننده هم کنارش باشه، پس کباب کراز با سوپ قلم! می‌دونستم که غیاث برای چی همچین چیزی گفته و سوپ قلم هم که معرف حضورم بود، ولی حقیقتا با «کباب کراز» آشنایی نداشتم. با یاد دیشب و بی‌حیایی‌هایی که کرده بودم، کمی شرم در وجودم روشن شد. حتما دلیل سفارش غیاث همین بود! حضور سما رو از یاد بردم و سرم رو با شدت تکون‌ دادم. کباب کراز چی بود رو نمی‌دونم و لازم هم نبود که بپرسم، مهم نبود! - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 › هرگونه کپی حتی با نام نویسنده ممنوع هست و صد در صد پیگرد قانونی و الهی داره! 🔥🚫
🌱🌸
هدایت شده از السلام‌علیک یا‌بقیة الله(عج)
🌱💚 سـلام بر تــو اے عـــهد خـــدا السلام علیڪ یاصاحب الزمانــ(عج) 💚🌱
قـنوت🕊️
#قنـوت‌ به‌قلم‌ #ماه‌تابان🪶🐾 #پارت291 - - - - - - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 › لب‌گزید: - داشتم اتاق ح
به‌قلم‌ 🪶🐾 - - - - - - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 › کم‌کم غذاهای عربی رو میخوردم و به مرور زمان باهاشون آشنا میشدم. بی‌هدف سری تکون دادم: - گشنمه‌. غذای منو ... می‌خواستم بگم بیار تو اتاقم، ولی بنظرم رسید که یک بار به عنوان همسر غیاث جلوی چشم خدمتکارها غذام رو بخورم، اگر بخوام هربار و در هر زمان و شرایطی خودم رو توی اتاق حبس کنم، به مرو حضورم‌ کم‌رنگ و فراموش می‌شدم. با مکث به ادامه‌ی جمله‌ام پرداختم: - الان بیار رو میز نهارخوری لطفا. باید به سالن غذاخوری می‌رفتم. راهم رو به سمت سالن کج کردم ولی با به‌خاطر آوردن چیزی، متوقف شده و برگشتم و با تاکید گفتم: - دوتا کفگیر برنج و یه کاسه سوپ کفایت می‌کنه! زیادی برام غذا نریزید. هنوز هم دلیل وجود این همه سالن رو درک نمی‌کردم، مگه چند نفر بودیم که باید توی این خونه‌ی بزرگ زندگی می‌کردم و این همه خدمه و نگهبان داشته باشیم! - - - - - - - - - ‹ 🎈🕊 › هرگونه کپی حتی با نام نویسنده ممنوع هست و صد در صد پیگرد قانونی و الهی داره! 🔥🚫
😍❤️🫂 ‌
هدایت شده از السلام‌علیک یا‌بقیة الله(عج)
🌱💚 سـلام بر تــو اے عـــهد خـــدا السلام علیڪ یاصاحب الزمانــ(عج) 💚🌱