eitaa logo
گفتارگاه
615 دنبال‌کننده
74 عکس
7 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دلار، پرواز به قله‌های جدید؛ ریال، سقوط به دره‌های عمیق‌ دلار در قله، ریال در دره! 🔸گفتارگاه: به کانال هشتاد هزار تومان رسیده و ما حیرانیم که مسئولان کدام کانال را تماشا می‌کنند! سقوط می‌کند، نه یک بار، نه دوبار، بلکه هزار بار! این سقوط دیگر خبر نیست، بلکه قصه هر شب ماست؛ قصه‌ای تلخ‌تر از زهر. می‌گویند هر چیزی سقفی دارد، حتی سقوط. اما آیا ریالِ نگون‌بخت، سقفی برای این سقوطِ مدام دارد؟ این روزها وقتی اخبار را ورق می‌زنیم، یک تیتر از همه پررنگ‌تر است: «دلار در قله، ریال در دره!» ما مانده‌ایم و یک پرسش ساده: مسئولان! آیا این سقوط را نمی‌بینید؟ یا شاید برای شما بالا و پایین رفتن دلار فقط عددهایی است که روی کاغذ جابه‌جا می‌شوند؟ اما برای ما، هر ریالِ بی‌ارزش یعنی نان کمتر، سفره کوچک‌تر، و آه بیشتر. دلارِ هشتاد هزار تومانی فقط رسوایی نیست؛ سند شکست ماست، اعتراف‌نامه‌ای که می‌گوید اقتصادمان سال‌هاست جز ریاضت چیزی به مردم نداده. این سقوط دیگر سریال نیست، یک ملودرام تکراری و دردناک است. هر روز، یک اپیزود تازه، با بازیگرانی که فقط لباس‌هایشان عوض می‌شود، اما فیلمنامه همان است: سقوط ریال، صعود دلار، فروپاشی امیدها. دلار حالا دیگر نه‌تنها یک واحد پولی، بلکه معیاری برای قضاوت ما درباره خودمان شده است. وقتی هشتاد هزار تومان برای یک دلار می‌پردازیم، انگار در مقابل آینه، تصویر خود را شکسته می‌بینیم. اما واقعیت تلخ این است که ما ارزهای خارجی را نه‌تنها در جیب، بلکه در مغزمان هم جای داده‌ایم. دلار حالا دیگر فقط یک اسکناس نیست، بلکه تبدیل شده به معیار سنجش زندگی، امنیت، و حتی آرزوهای ما. و چه تلخ که این معیار، هر روز دست‌نیافتنی‌تر می‌شود. ✍🏻 ۹ دی ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah
چند صباحی از آغاز کار دولت پزشکیان می‌گذرد و در همین مدت کوتاه، برخی‌ها طنین «دیدید ما گفتیم؟!» را بلند کرده‌اند. گویی نشسته‌اند در حاشیه، بر سر کوچه شکست، منتظر لغزش دولت، تا انگشت اتهام را به سوی مردم بگیرند و بگویند: «ما که از اول گفتیم این انتخاب اشتباه است، حالا خودتان بهایش را بپردازید!» 🔸گفتارگاه: تحلیل سیاسی، اگر به جای منطق، با هیجان‌های مقطعی و واکنش‌های سطحی آمیخته شود، چه ثمری خواهد داشت؟ در چند ماه گذشته، دولت تلاش کرده که گام‌هایی بردارد. اما عده‌ای گویا عزم کرده‌اند که به هر قیمت، ثابت کنند پیش‌بینی‌هایشان درست بوده است. این مسیر نه راهی به روشنی دارد و نه پایانی خوش، بلکه صرفاً جامعه را به مسیرهای خطرناک لجاجت و ناامیدی می‌کشاند. سرزنش کردن مردم، آن هم در چنین زمان حساسی، نه تنها درس‌آموزی از را منتفی می‌کند، بلکه واکنش‌های احساسی و لجوجانه را جایگزین آن می‌کند. در کوتاه‌مدت، نتیجه این رفتار چیزی جز سردرگمی نخواهد بود، و در بلندمدت، خطرناک‌تر از آن، فاصله گرفتن مردم از مشارکت‌های انتخاباتی خواهد بود. این که در نخستین ماه‌های کار ، پیوسته از «اشتباه مردم» سخن گفته شود، از نگاه رسانه‌ای به شدت ناپخته است. این‌گونه موضع‌گیری‌ها، بیش از آن که حامل پیام نقد باشد، بازتاب‌دهنده کینه‌ای است که در ذهن مردم تصویر انتقام‌جویی بازندگان انتخابات را می‌سازد. چنین تصوری، نه تنها منتقدان را از مردم دور می‌کند، بلکه باعث می‌شود صدای واقعی اصلاح نیز در میان هیاهوی تخریب گم شود. کسانی که دل در گرو دارند، باید به این حقیقت توجه کنند که موفقیت یا شکست دولت پزشکیان، نه تنها در کارنامه او، بلکه در کارنامه جمهوری اسلامی ثبت خواهد شد. وظیفه امروز ما، نه دشمنی با دولت و نه سرزنش مردم است. بلکه همراهی و حمایت برای عبور از موانع و پیشبرد اهدافی است که به نفع مردم و نظام باشد. ✍🏻 ۱۲ دی ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah
حاج قاسم، مردی از جنس خاک، اما با روحی از جنس رود. همان رودی که سهراب سپهری در شعرهایش زمزمه می‌کرد.
گفتارگاه
حاج قاسم، مردی از جنس خاک، اما با روحی از جنس رود. همان رودی که سهراب سپهری در شعرهایش زمزمه می‌کرد.
:«صدای پای آب، صدای پای من است، صدای پای توست، ما در این رود در حرکتیم.» 🔸گفتارگاه: صدای پای آب، صدای پای رود، صدای پای مردی است که از دل کوه‌ها و دشت‌ها آمده بود، مردی که نمی‌خواست بایستد، که نمی‌دانست ایستادن چیست. سهراب گفت: «صدای پای آب صدای پای ماست.» ما که باشیم؟ ما که او را از دور می‌دیدیم، از پشت شیشه‌های دنیای امن‌مان، از میان دیوارهای بی‌تفاوتی. اما او، او از جنس رود بود؛ از آن‌هایی که در دل صخره‌ها جاری‌اند و راه باز می‌کنند، بی‌آنکه خم به ابرو بیاورند. ، همان آبِ بی‌ادعای تاریخ ما بود. بی‌صدا اما عمیق. بی‌هیاهو اما پرطنین. نمی‌خواست که دیده شود، اما نمی‌شد او را ندید. خودش نبود که جریان داشت؛ فکرش، ایمانش، قدم‌های استوارش بود که در دل این سرزمین جاری بود. او مردِ ماندن نبود، مردِ رفتن بود؛ آن هم نه برای خود، برای ما. مثل آب، که تشنگی هیچ‌کس را بی‌پاسخ نمی‌گذارد. سردار، بود. نه میدان سیاست‌بازی و معامله، که میدان عمل، میدان خلوص. او برای مردمش بود، برای خاکش، برای پرچم. مثل رود که برای زمین جاری است، برای تشنگی‌ها، برای سبزی. حاج قاسم نیز برای زندگی بود، برای نفس کشیدن، برای آرامشِ خانه‌ها، برای لبخند کودکانی که نمی‌خواستند طعم جنگ را بفهمند. سهراب اگر بود، می‌نوشت: صدای پای سردار، صدای پای رود است. ✍🏻 ۱۳ دی ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah
گفتارگاه
🔸گفتارگاه: جبرائیلی در همایش سفره ملت می‌پرسد: «دلار ۸۰ هزار تومنی می‌تواند بشود ۲۰ هزار؟» و صمصامی‌وار جواب می‌شنود: «بله که می‌شود!» بله، می‌شود!!!؟؟؟ آقایان مدعی! واقعاً برای شعور ملت احترام قائل نیستید؟ لااقل برای خودتان کمی آبرو بخرید! همین شماها نبودید که در دولت ، وقتی دلار به ۷۰ هزار تومان رسید، یک کلمه از این ایده‌های نابغه‌وار بروز ندادید؟ حالا که فضا عوض شده و باد سیاسی تغییر جهت داده، یادتان افتاده که می‌شود دلار را از ۸۰ هزار تومان به ۲۰ هزار تومان رساند؟! ✍🏻 ۱۴ دی ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah
گفتارگاه
این روزها، هوای ، بوی استیضاح گرفته است؛ وزرای نفت و اقتصاد، گویا بر لبه تیغی از امضاهای نمایندگان ایستاده‌اند. یکی ۲۳ امضا، دیگری ۷۰! صحنه‌ای که بی‌شک تنش‌زا و پرمناقشه است. یک سو، مخالفان استیضاح که معتقدند دولت هنوز در آغاز راه است و چنین فشارهایی، کشتی دولت را از مسیر خارج می‌کند. سوی دیگر، حامیان استیضاح، که با صدایی بلند می‌گویند: پاسخگویی، حق ملت و وظیفه وزیر است. 🔸گفتارگاه: ۱ـ در این میانه، حقیقت را نمی‌توان انکار کرد: ، یکی از ارکان اصلی نظارت در هر نظام مردم‌سالار است. هیچ دولتی نمی‌تواند وزرایی داشته باشد که مصون از پرسش باشند. اما از حق نگذریم، حرف‌های حامیان استیضاح، بازتابی از نگرانی‌های جامعه است. چرا بازار این‌گونه آشفته است؟ چرا قیمت‌ها به فرمان هیچ سیاستی گوش نمی‌دهند؟ ۲ـ نیز، اگر خواهان کاهش التهاب است، باید با شفافیت به میدان بیاید. سکوت، یا توسل به شعارها، نه‌تنها گره‌ای نمی‌گشاید، بلکه بر پیچیدگی‌ها می‌افزاید. وزرای نفت و اقتصاد باید روشن کنند که برنامه‌شان برای عبور از بحران چیست. اگر این برنامه‌ها اقناع‌کننده نباشد، ابزار استیضاح، حق مسلم نمایندگان ملت است. ۳ـ اما سوی دیگر این ماجرا، خود است. نکته‌ی مهمی که وجود دارد و با مورد شماره ۱ در تناقض نیست، این است که نمایندگان باید بپذیرند که استیضاح زودهنگام، می‌تواند به جای درمان، زخمی تازه بر تن اعتماد عمومی وارد کند. نمایندگانی که امروز به سمت استیضاح رفته‌اند، باید از خود بپرسند: آیا این اقدام، گرهی از مشکلات مردم می‌گشاید؟ یا صرفاً بر پیچیدگی‌های موجود می‌افزاید؟ آیا بهتر نبود به جای برداشتن این گام پرهزینه، از ابزارهای دیگر نظارتی استفاده می‌شد؟ آیا گفت‌وگو با وزرا در کمیسیون‌ها، یا مطالبه برنامه‌ای مدون، نمی‌توانست گزینه‌ای معقول‌تر باشد؟ ✍🏻 ۱۶ دی ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah
گفتارگاه
این روزها، هوای #مجلس_شورای_اسلامی، بوی استیضاح گرفته است؛ وزرای نفت و اقتصاد، گویا بر لبه تیغی از ا
ظاهراً استیضاح وزیر اقتصاد منتفی شد. 🔸بخشی از نوشته پست قبل: آیا بهتر نبود به جای برداشتن این گام پرهزینه، از ابزارهای دیگر نظارتی استفاده می‌شد؟ آیا گفت‌وگو با وزرا در کمیسیون‌ها، یا مطالبه برنامه‌ای مدون، نمی‌توانست گزینه‌ای معقول‌تر باشد؟ 🔹@GoftarGah
گفتارگاه
🔸گفتارگاه: جبرائیلی در همایش سفره ملت می‌پرسد: «دلار ۸۰ هزار تومنی می‌تواند بشود ۲۰ هزار؟» و صمصامی‌
🔸گفتارگاه: نمی‌شود وسط این همه هیاهو و بزن‌بزن رسانه‌ای، یک جمله‌ی نسنجیده را پرت کنی توی میدان و بعد، نه‌تنها رقیب، بلکه دشمن هم از همان پاس گل تو استفاده کند و همان حرفت بشود نقل محافل‌شان، سوژه‌ی طنزهایشان، و تیر خلاص تحلیل‌هایشان! جالب‌تر اینکه، از دوستان خودت هم بابت همین حرفت، گلایه و انتقاد بشنوی، اما به جای پذیرش خطا، برگردی به رفقای خودت بگویی: «با دشمن هم‌صدا شدید!» وقتی می‌گویی دلار ۸۰ هزار تومانی را می‌شود به همین زودی به ۲۰ هزار تومان رساند، این سخن در فضایی که اقتصاد زخمی است و جامعه خسته، تنها یک شعار نیست؛ سوژه‌ای است که در زمین رقابت بدل به تیتر می‌شود، خوراک طعنه و نقد. اینجا دیگر نمی‌توان از دوستان گلایه کرد که چرا نقد کردند. شاید باید پرسید چرا از همان ابتدا چنین حرفی زده شد، بی‌آنکه پیامدهایش سنجیده شود؟ اعتراض به یک خطای آشکار، هرگز هم‌صدایی با دشمن نیست. اتفاقاً، نشانه دغدغه‌مندی و خیرخواهی است. ✍🏻 ۱۸ دی ۱۴۰۳ 🔹@GoftarGah