eitaa logo
گنبد فیروزه
57 دنبال‌کننده
553 عکس
173 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 🔥🔥حماقت محض!🔥🔥 شیعیان امیرالمؤمنین (ع) در معرض معارضه با آن‌حضرت! برخی از مدعیان و دوستداری علیه‌السلام، با این ادعا که؛ «در شرکت نمی‌کنم، زیرا که؛ اولاً از نامزدهای دارای ، شناختی ندارم و ثانیاً ، دوره به دوره بدتر شده که بهتر نشده»!! و اما پاسخ متواضعانه‌ای که بنده به علیه‌السلام، می‌توانم عرض بکنم: اولاً) گیریم که اساساً همه نامزدهای دارای کد انتخاباتی (بمفهوم عبور کرده از فیلتر البته گشاد )، انسان‌هایی العیاذبالله، هستند و فاخر نیستند!! حتی در چنین صورتی؛ اگر خواسته یا ناخواسته، این را به مهم برسانیم، آیا در ، مؤاخذه خواهیم شد؟! با عنایت به سخن مشهور «لابد للناس من امیر برّ او فاجر» (مردم باید دارای امیری باشند ترجیحاً نیکوکار وگرنه که ناچاراً باید گنهکار را بالا برد!)، «انتخاب/انتصاب گنهکار» بر «عدم انتخاب/انتصاب»، رجحان و برتری دارد. آیا مفهوم این سخن خطیر ، چنین نیست که برو به کسانی رأی بده تا کرسی‌های مجالس، خالی نمانند (و یا با ننشینند) ولو اینکه موکلین شما، از زمره و گنهکاران باشند؟ و اینکه حق نداری کشور را بلاتکلیف بگذاری. فلذا اگر قرار باشد که در قیامت، مؤاخذه شویم برای رأی دادن به حتی گنهکاران، نخواهد بود بلکه برای ، خواهد بود. زیرا شرّ و زیان و «عدم انتخاب» بمراتب بدتر و بیشتر از است. خطرات اجتماعی، وحشتناک‌تر از نظم و نظامی است که آن، مصداق نباشند. بنابراین «عدم در انتخابات»، گناهی است که آن محدود به این نیست و در هم موجب است. زیرا مضری است که مضرات آن قابل محاسبه نیست! بنابراین عدم شرکت در انتخابات (بخشی مهم و بلکه اهم در بر مملکتی که همه‌جانبه در معرض انواع و حیاتی پیرامونی خود قرار دارد) هیچ‌گونه وجاهت شرعی، عقلی و عرفی ندارد. عدم شرکت در انتخابات، بجز تأیید هرج‌ومرج و نیست که است. فرض کنیم که من به هر علتی، رأی ندهم و شما هم رأی ندهید و دیگران هم مثل ما بعللی در رأی‌گیری شرکت نکنند، آنگاه نتیجه چه می‌شود؟ ۱) آیا و تصویب مقررات و ریل‌گذاری اموری که باید انجام شوند تا امورات مردم بچرخند، تعطیل نمی‌شود؟ و آیا بزرگترین قوه ملی (مجریه) و بالتبع امور ملت، معطل نمی‌گردد؟ ۲) آیا وزرای قوه مجریه، معطل که به وزارت آن‌ها مقبولیت و مشروعیت می‌دهد، نمی‌مانند؟ و آیا با اضمحلال امکان وزرای و منتفی شدن امکان دستگاه‌های اجرایی، ، مطلق‌العنان نمی‌گردند؟ ۳) آیا محوری‌ترین اقدام برای که است، مضمحل نمی‌گردد؟ ۴) پیشگیری از ورود آسیب به مملکت از طریق پشتیبانی از ، آیا با مشارکت فراگیر ملی بهتر محقق می‌گردد یا با تنها گذاشتن ولایت و قطع بازوهای حاکمیتی آن؟ ثانیاً) عدم شناخت نامزدهای انتخابات (که واقعاً هم برای هیچکسی میسر نیست بجز خود خدا جلّ‌جلاله)، رافع تکلیف نیست. گیریم که ملت ما هیچ شناختی در حد حتی ۱٪ هم از حتی ۱نفر این ۱۵/۰۰۰ نفری که موفق به اخذ کد انتخاباتی شده‌اند، ندارند! آیا توجیه می‌کند که انتخابات را عملاً تعطیل/تحریم بکنیم؟! هرگز! شده با یا و یا بر اساس فرضاً حروف الفباء و... اتخاذ انواع روشهای خلاقانه دیگر، این ملت باید (ضمن سپاسگزاری از نعمت شورای نگهبان) ۳۷۸ نفر از این ۱۵۰۰۰ نفر را راهی این دو مجلس بنماید. این دیگه آخر فروپاشی هرگونه بهانه‌جویی برای طفره رفتن از ایفای این مسئولیت خطیر است. بنابراین برای عدم شرکت در انتخابات، هیچ‌گونه مفری برای کسی نیست، چه از لحاظ شرعی و چه از لحاظات عقلی و عرفی. بنابراین بهانه‌ای مبنی بر اینکه شناختی از نامزدها ندارم، ارزشی بیش از بهانه‌تراشی‌ها و ایرادات بنی‌اسرائیلی ندارد. مضافاً که هماهنگی با دشمنان خبیث و مکار و هم است. ثالثاً) آیا براستی، دوره به دوره، ملت و مملکت ما ضعیف و بدبخت شده است؟! بلی! اوضاع معیشتی مثبت مردم، بخش تفکیک‌ناپذیر است ولیکن ابعاد و اعماق این اوضاع معیشتی، کدامین هستند؟ آب و برق، نفت و گاز، تلفن و اینترنت، راه و جاده، غذا و دارو، خوراک و پوشاک، مسکن و مسجد، درمان و بیمارستان، بندر و فرودگاه، مترو و راهن، مدرسه و دانشگاه و... و مهمتر از همه و ، آیا هیچ‌کدام از این‌ها در این ۴۵ سال (برغم دشمنی‌ها) رو به بهبودی نرفته است؟! ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۹ اسفند۱۴۰۲ 💠 🆔@chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🌹
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 اعوجاجات پوزیده! بنده در ۷۵-۱۳۷۲ توفیق داشتم که از طرف جمعیت فعال در (تحت زعامت مرحوم آیةالله غیوری‌ره؛ نماینده ویژه در )، به ارائه شبانه‌روزی خود در زابل بپردازم. از جمله در جایگاه مدرس «دومین حوزه علمیه زابل» و نیز دبیر «دانشسرا و دبیرستان بخش مرکزی زابل» و نیز امام جماعت «سازمان عمران سیستان» و مسجد جامع بنجار و... بد نیست این خاطره را هم بیافزایم که در یکی از روزهای بازگشائی مدارس، استاندار وقت به زابل آمده و قصد افتتاح مدارسی را داشت که در طی آن سال در سیستان، احداث و آماده بهره‌برداری شده بودند و لذا آمده بود که این کار را باتفاق زابل انجام دهد. حاج‌آقا بیانی از بنده هم خواستند که در معیت باشم. از صبح زود راه افتادیم و تا تاریکی غروب روستا به روستا مشغول شرکت در مراسم افتتاحیه مدارس تازه تأسیس بودیم. اولش تعجب می‌کردم که چرا استاندار در هر مراسم چند دقیقه بیشتر حضور پیدا نمی‌کند و سریعاً مراسم را ترک می‌کند! تا اینکه تدریجاً متوجه شدم علتش تعداد بالای مدارسی بود که در نوبت افتتاح بودند و سفری واقعاً خسته کننده بود و من که از همه جوان‌تر بودم، کمردرد گرفتم! با اینکه ماشین استاندار، شاسی بلند و راحت بود. با تاریکی هوا و اصرار راننده، از افتتاح مدارس باقیمانده صرف‌نظر شد و به شهر برگشتیم. در آن‌جا بود که بنده هم متوجه پهناوری منطقه سیستان شدم و هم اینکه در آنجا چقدر کارهای عمرانی فراوانی انجام شده است و مورد غفلت است! اگرچه بعضی‌ها در 👈این‌جا👉و👈این‌جا👉 سعی کردند که پوچ بودن (بدتر شدن اوضاع زابل نسبت به قبل از انقلاب!) را با اشاره به طرح‌های اجرا شده در آن خطه، اثبات نمایند. ولیکن بنظر بنده، زابل به آن پیشرفتی که باید می‌رسید، هنوز نرسیده است و مقصرین مسئله هم افسادطلبان بوده‌اند که دول بعد از انقلاب را در چنگ خود داشتند که اتفاقاً پزشکیان عضو همان قبیله منحوس است! فلذا مدعی، خود عضوی از متهمین این و است. در آن سال‌ها آن خطه در صدد بودند که استان و ، به صفت توصیف نشود و بلکه بعنوان نامیده شود! (حتی کم‌برخوردار نامیدن آن را هم قبول نداشتند!) و سعی می‌کردند به هزار و یک دلیل، اثبات نمایند که و و سایر شهرهای این استان، از خارج شده و مثل ، توسعه‌یافته هستند! فلذا یک‌روز به پسر وقت زابل گفتم که از حاج‌آقای بیانی بخواهد تا او به مسئولین تذکر دهد که ادعای خلاف واقع نکنند. او گفت؛ علت چنین تکاپویی دو علت دارد: ۱) محروم نامیدن این استان، از موانع جذب است. ۲) طبق آمارهایی که خودم [پسر امام جمعه] در مراجعه به انواع دستگاههای دولتی در تهران بدست آوردم، واقعیت این است که این استان در تخصیص تسهیلات و منابع مالی و... بین همه استان‌ها، رتبه اول کشوری را دارد. یعنی هیچ استانی در ایران به اندازه این استان، جذب نداشته است ولیکن به علت با ، قرب باتفاق منابع تخصیص‌یافته، بمحض وصول به استان، از استان خارج شده و در سایر استان‌ها و حتی در سایر کشورها سرمایه‌گذاری شده است. یعنی بیت‌المال به نام اما به کام ، مصرف شده است. لذا در مدارک و مستندات دولتی، بیشترین بودجه استان‌ها به این‌جا تخصیص داده شده اما در عمل کمترین نشست را در این استان داشته است! و اگر شخصی حقیقی یا حقوقی بخواهد مجرمین و متخلفین را شناسایی و مجازات کند، یک لشگر را باید به استنطاق بکشد! جعبه سیاه این تخلفات سنگین هم عمدتاً بعد از انقلاب و هستند! جناب آقای پزشکیان که دم از می‌زنی! اگر ذره‌ای صداقت و شجاعت و درایت در تو باشد، بهتره که دنبال بیت‌المال به یغما رفته در کابین عروس‌های و مرکزی بیافتی و بیت‌المال تخصیص‌یافته به زابل و امثال آن را از حلقوم آن‌ها بیرون بکشی تا زابل و حوالی آن از محرومیت، خارج شوند. کافیست کلیه فرماندارهای استان را تحت تعقیب قرار بدهی! زیرا آن‌ها بهتر از هر کسی می‌دانند که بودجه‌های سنگین این استان از کجاها سر در آورده است! و این را هم بدان که کلیه نهادها و دستگاه‌های (نظارت، ارزیابی و بازرسی)، خود از زمره مظنونین قضایا هستند! و همچنین پرونده برخی از آسمان‌خراش‌های تهران، مشهد و حتی دوبی و نیز برخی شرکت‌های حمل‌ونقل و همچنین کارخانه‌های مواد غذایی و نوشیدنی‌های ایرانی و عربی و شهرک‌های ویلایی شمال وو.. را بیرون بکش و آنگاه بیا به رسانه‌ها آمار بده که اوضاع زابل، چرا مطلوبیت ندارد و به تعبیر خودت بدتر هم شده است! ✍حسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۱۰/۲۶ 🌐👈حیفه نبینی👉 💠 🎲👈محل نظرات👉 🙏