هدایت شده از گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
✍️ تحریری #حم
✅ «اسلامیت؛ قدر مشترک نهضت+نظام»
و خطر سهمگین عدم فهم این مطلب خطیر!!
(بخش ۰۱):
مزیت #انقلاب_اسلامی و #نظام_اسلامی ایران، بر تمام انقلابات و نظامات تاریخ انسان در کل جغرافیای زمین، همین است که #اسلامیت هر دو عنوان مذکور، اجازه نمیدهد بین #انقلاب و #نظام، پارادوکس و تضاد مرسوم همه آنها برقرار باشد.
بزرگترین #انحراف دهشتناک و بالتبع ضربه سنگین مهلک بر «نهضت+نظام» #ایران از جانب کسانی بر #ملت_ایران، تحمیل گردید که انقلاب و نظام را آشتیناپذیر تلقی کرده و حتی بر آن تصریح و تأکید میکنند!
در این #سلسله_مقالات بر آنیم تا چنین معضلی را که بسیاری از #بزرگان و #انقلابیون را به کام خود کشیده است، مورد #آسیب_شناسی قرار دهیم.
نگارنده این سطور بلحاظ #وضعیت_سیاسی خانواده (روحانی سنتی بودن ابوی و روشنفکر شورشی بودن اخوی - در قالب شریعتیزدگی! - و لاجرم مباحثاتی طویل در حد مشاجراتی شدید!) بالتبع از مقطع ۱۴ سالگی (از ۱۳۵۵ هجری شمسی) وارد فعالیتهای #مطالعات_سیاسی گردید که شاید زودهنگام ولیکن نقطه عطفی در مسیر زندگانی او بود! و شاید اولین و مهمترین دغدغه بنده از همان سال، همین #مسئله بود که بدنبال مطالعه مقالهای از #دکتر_شریعتی! با عنوان «نهضت و نظام» شکل گرفت که؛ نهضت یا نظام؟! و یا هر دو؟!
توصیه میکنم متن کامل مقاله مذکور را در فصل ذیربط کتاب #تشیع_علوی و #تشیع_صفوی آن #شهید (در ذیل سلسله مباحث #اسلام_شناسی وی) مطالعه بفرمائید.
(گلچینی از متن و صدای ذیربط، ضمیمه این مقاله است)
بعد از مطالعه مقاله مذکور، مصمم به ورود در انقلابی شدم که فرجام آن، استقرار #حکومت_اسلامی بود که بعداً با #هدایت #امام_خمینی به «جمهوری اسلامی» تغییر یافت.
ولیکن با این دغدغه که آیا خواهیم توانست، نظامی را اقامه کنیم که انقلاب را قربانی خود نسازد؟!
اشارهای به جغرافیای زمانی این دغدغه:
در سال ۱۳۵۱ از روستا به #تهران مهاجرت کرده و به مدت پنج سال در محله جنوبی #پایانه_جنوب، ساکن بودیم و بنده در #مدرسه_راهنمائی شهاب (واقع در ضلع جنوبی #بوستان_بعثت که بعد از انقلاب، به مجتمع آموزشی بعثت تغییر یافت) مشغول تحصیل بودم و در مقطع سوم راهنمایی، با شور انقلابیگری خود، اقدام به تشکیل سرّی #گروه_انقلابی #سلحشوران_علوی نمودم.
در آن دوران، شیفته داستانهای #حماسی، #مذهبی #محمود_حکیمی بودم که عنوان #گروه_سیاسی خود را از نام یکی از کتابهای وی اقتباس کرده بودم.
#وضعیت_اقتصادی #خانواده ایجاب میکرد که با اتمام #سیکل_راهنمائی، #ترک_تحصیل کرده و در #بازار_تهران به #کارگری (شاگردبازاری) بپردازم و اولین #حقوق_ماهیانه من زیر یکهزار تومان بود که حداقل فایده آن درآمد ناچیز، این بود که لااقل سربار خانواده نباشم و در مسیر #استقلال_اقتصادی قرار بگیرم.
در بازار تهران (#صنف_قماش) فعالیتهای سیاسی بنده، تشدید شد و اقدام به تشکیل سرّی «گروه انقلابی #انجمن_توحیدی #مستضعفین بازار» نمودم. کارگران انجمنی؛ انقلابیتر از دانشآموزان سلحشوری بودند!
میرزای حجره ما از اعضای #حزب_ایران بود که به #داریوش_فروهر قرابت و ارادت خاصی داشت که دارای گرایشهای مثلاً ملی_مذهبی بود و در طیف #جبهه_ملی و وفاداران به #دکتر_مصدق به شمار میرفت.
بنده بلحاظ ملاحظات اسلامی، قاعدتاً با آنها مرزبندی داشته و نمیتوانستم جذب آن جریان بشوم که تدریجاً هم #طشت_رسوائی همه آنها از بام بلند نهضت+نظام ما افتاد!
گروه (و بتعبیری دقیقتر؛ گروهک!) ما نقش قابل توجهی در #اعتصابات_بازار از طریق به آشوب و تظاهرات کشیدن سراهای آن داشت.
لازم به ذکر است که #بازار_سنتی تهران دارای سه طبقه اجتماعی بود که عبارت بودند از؛
۱) اربابها که صاحبان سرمایه بودند و تجار نامیده میشدند. این عده معمولاً ساعت ۱۰ به بعد به حجره خود سر میزدند و هنگام ناهار هم میرفتند.
۲) میرزاها که طبقه کارمندان را تشکیل میدادند و معمولاً از ساعت ۸ الی ۹ صبح وارد محل کار شده و چند ساعتی پس از صرف ناهار، بازار را ترک میکردند.
۳) شاگردها که عمدتاً امور خدماتی (نظافت، آبدارچی، نامهبری، باربری و امثالهم) را بر عهده داشتند که معمولا از ساعت ۷ الی ۸ صبح در محل کار خود حضور یافته و تا غروب مشغول کار بودند.
بنده جزو طبقه سه بودم اما کارهای من آنقدر زیاد نبود که #فرصت_مطالعاتی و #فعالیت_تشکیلاتی نداشته باشم.
(حضور کارگرانه بنده در بازار؛ یک سال منتهی به #انقلاب_اسلامی ۱۳۵۷ تا یک سال بعد از آن بود.
در سال ۵۹-۱۳۵۸ در سودای #صدور_انقلاب به همه جهان، قدم در راه #سینما و #تلویزیون گذاشتم که با وقوع #جنگ_تحمیلی به محاق افتاد و لذا در سال ۱۳۶۰ عازم جبهههای#دفاع_مقدس شدم. غرض از ...
...ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
بهار ۱۳۹۸
چلچراغ #معارف و #احکام حم:
https://eitaa.com/joinchat/741802216C0aad7d8aff
هدایت شده از گلچین یک از هزاران/حیفه نبینی
☫﷽☫
#تحریر_حم
🤡خیانت بزرگ مصدق!
کودتای نمایشی ۲۸مرداد
(خطاب به آنهائی که بمناسبت سالمرگ وی در ۱۴ اسفند، علیه #جمهوری_اسلامی_ایران شمشیر کشیدهاند):
#مصدق یک #قاجاری رذل بود.
او نفوذی #انگلیس_خبیث بود.
دو مسئله بزرگی که #کاخ_آرزوها و #آمال_دنیوی #مصدق_قجری را ویران کرد عبارت بودند از:
۱) #نهضت_مشروطه
۲) #نفت_حکومتی
#نهضت_مشروطه، «جایگاه سیاسی» و «وابستگی حکومت به نفت»، «جایگاه اقتصادی» #مصدق_السلطنه را تحتالشعاع خود قرار داد تا آنجا که مصمم شد برای نابودی هر دوی آنها و انتقام از ملت، به #نوکری_انگلیس در آمده و #بستر_حقوقی کودتای ۲۸ مرداد را علیه ملت و #اساس_مجلس #شورای_ملی، فراهم سازد!
او در ۹ سالگی (در زمان پیشکاری پدرش برای #ناصرالدین_شاه) #مستوفی - مالیات جمعکن - #خراسان و سپس #فارس و... شد.
در همان زمان مستوفیگری خود مرتکب خیانتها و جنایتها و رذالتهائی گردید که او را از دایره مسلمانی خارج کرد. کما اینکه #امام_خمینیره، #مسلم نبودن وی را مورد اشاره قرار داد!
#ملی_کردن_نفت، عمدتاً با هدف قطع درآمد #دربار_پهلوی از نفت و انتقال آن از #دربار به #دولت بود که جایگزین #نظام_مالیاتی #قاجاریه شده بود. این مهم تبدیل به نهضتی گردید که #علمآء_عامل بویژه #آیة_الله_کاشانی آنرا رهبری نمودند و یاران #نواب_صفوی از مبارزین گروه #فدائیان_اسلام با حذف #رزم_آرا در آن نقشآفرینی مؤثری ایفاء کردند.
درآمد ناشی از خامفروشی نفت، بساط مستوفیها را به هم ریخته بود و #اقتصاد_حکومت مرکزی از وابستگی به #مالیات جمعکنها خارج شده بود و سلطه #اقتصاد_قاجاری به حضیض فروپاشی رسیده بود و تخصص امثال مصدق، باد هوا شده بود و همین مسئله کافی بود تا وی هم #نفتی شود. اما وی که در صدد بازگردانیدن «حکومت+نفت» به قاجار منقرض بود، به #دام_انگلیس افتاد و اولین مزد مزدوری هم که گرفت، مدرک و عنوان #اولین_دکترای_حقوق بود تا بتواند خود را به #نمایندگی_مجلس و سپس به مقام #رئیس_الوزرائی برساند که رسانید.
با وجود #مجلس_شورای_ملی (متأثر از نهضت مشروطه و اشخاصی مثل #آیة_الله #شهید_مدرس در آن)، #انگلیس_غارتگر هرگز نمیتوانست به #اهداف_شوم خود در ایران برسد ولیکن با #رژیم_شاهنشاهی، راحتتر به تبانیهای لازم دست مییافت.
#مأموریت_مصدق از طرف انگلیس تغییر یافت به نابودی و «اضمحلال آثار نهضت مشروطه» از جمله مجلس شورای ملی، از طریق بازگردانیدن #قدرت_مطلقه به #شاهنشاهی_پهلوی که بزرگترین خیانت سیاسی در تاریخ این ملت بود.
و بزرگترین خیانت آشکار او فراهمسازی زمینه کودتای نمایشی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود!
در واقع کودتاچی اصلی، خود مصدق بود!
زیرا وی بعنوان یک حقوقدان مثلا برجسته، بهتر از هر کسی میدانست که #انحلال_مجلس ملی توسط #نخست_وزیر، طبق قانون وقت، باعث #انحلال_دولت هم هست و در خلاء مجلس و دولت، طبق #قانون وقت، شاه مسئول مطلق امور حاکمیتی میشود.
وقتی که وی (که فرزند مجلس بود) مجلس شورای ملی را #منحل کرد، در واقع همزمان دولت خود را هم عملاً طبق قانون، #ساقط کرد و در واقع حکومت را دو دستی به #شاه فرصتطلب تقدیم کرد.
بنابراین قبل از آنکه کودتائی رخ بدهد، او دولت خود را بدست خودش قانوناً ساقط کرده بود زیرا دولت وی با انحلال مجلس شورای ملی، دیگر #وجاهت_ملی و قانونی نداشت که لازم باشد فرضا با کودتا ساقط شود.
و اما کودتای ۲۸ مرداد، #نمایش مضحکی بود برای سادهلوحان و سطحینگران که توسط انگلیس همیشه مکار #مدیریت شد تا با جعل عنوان #دولت_ملی_مصدق این #خائن_مزدور خود را تبدیل به یک #قهرمان_ملی و البته #پوچالی (پوچ+شال) بکند و #ملت_مظلوم_ایران را فریب بدهد!
و اما زمینهای مصدق؛
وی در دوران مستوفیگری خود، آنها را از ملتی که نتوانسته بودند مالیات بدهند، غارت کرده بود و یا از آنها رشوه گرفته بود تا مالیات کمتری بپردازند.
و همچنین به طرقی دیگر 👇 تحصیل کرده بود:
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2003
بخشیدن زمین به دیگران هم نمایشی بیش نبود تا سابقه زمینخواریهای خائنانه خود را بپوشاند که این بذل و بخششها هم بسیار ناچیز بود و هنوز که هنوز است، با #حمایت_انگلستان، کسانی در ایران مسئول فروش زمینهای مصدق و #ارسال_پول آن به #آمریکا هستند (حتی همین امروز!) تا به مصرف #مواد_مخدر و سایر کثافتکاریهای فرزندان و #نوادگان_مصدق برسد!
هنوز هم بخشی از زمینهای جنوبشرقی #تهران، متعلق به مصدق است و عجیب آنکه چرا #مصادره_انقلابی نشدهاند!
ووو...
لطفاً #خائن را #خادم و #نفوذی را #قهرمان جلوه ندهید.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
اسفند ۱۴۰۰
(بازنویسی بمناسبت سالیاد کودتای ۲۸ مرداد ۱۴۰۲)
این را هم ببینید 👇
https://eitaa.com/chelcheraaqHM/2005
💠کانال اطلاعرسانی
چلچراغ معارف و احکام حم 👇
eitaa.com/chelcheraaqHM
🙏گروه هماندیشی
چلچراغ معارف و احکام👇
https://eitaa.com/joinchat/3850895565Cc7624a74fe
هدایت شده از پژوهشگاه حم
☫﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
چالشهای امام
در تشکیل نظام
(بخش ۰۱۰):
میزان دخالت روحانیت در حکومت!؟
... این توجیه مشوّش، بازتولید همان اعوجاجاتی بود که قبلاً هم توسط #ساواک (ساواش) و #انجمن_حجتیه، رواج داده میشد که «سیاست از دیانت جداست» و تا زمان ظهور امام زمان(عج)، هیچ شخصی حق تشکیل حکومت ندارد و هر پرچمی که بلند شود، محکوم به شکست است!
این القائات هنوز هم (و بلکه شدیدتر!) ادامه دارد که از دیگر چالشهای جدی امام برای تشکیل نظام بود و در جای خود بدان خواهیم پرداخت.
آنچه که در اینجا لازمست استطراداً بدان اشاره نمایم اینست که؛ علت عدول بدون قید و شرط امام کاملاً شفاف است ولیکن نیازمند تفسیر صحیح هم است:
نظر اولیه #امام_خمینی، بازگشت #روحانیت بعد از #پیروزی_انقلاب به #مسجد و #مدرسه و عدم دخالت در #امور_حکومتی بود (چنانکه خودشان هم در #مرکز_سیاسی کشور نمانده و به #قم مشرف شدند) ولیکن بنا به ملاحظاتی (خطر بازگشت تفالههای شاهنشاهی بواسطه #کودتا و غیره)، از این نظر خود #عدول فرمودند و در راستای #حفظ_نظام بعنوان #أوجب_واجبات، ورود روحانیت به #مناصب_حکومتی را، مجاز دانستند و خودشان هم مقیم #تهران گشتند. زیرا که بعد از پیروزی انقلاب، خطر سلطه مجدد تفالههای غربی، سریعاً رخ عیان نمود! آنهم با شدّت و حدّتی در حد ترورهای گسترده و نفوذهای فراگیر که میرفت دوباره مملکت را بر باد دهد!
بعد از عدول مذکور، این مسئله هم پیش آمد که ابعاد و اعماق ورود روحانیت به نظام، باید چه میزان باشد؟
قاعدتاً ورود مذکور بعنوان #حکم_ثانویه، امر موقتی بود و میبایستی متناسب با سلطهجویی #اجانب و #اذناب_اجانب، تنظیم میگردید. تفصیل این مطلب بماند برای جایگاه خودش!
یکی از اعضای گروه، در اعتراض به بارگذاری نماهنگی توسط عضوی دیگر (باشتراک گذاشتن در شماره بعدی)، نوشت:
«به نظر بنده پخش این چیزها که باب مباحثی را باز میکند که بسیار تخصصی است و برای کسانی که مطالعه لازم در متون اسلامی را ندارند، ایجاد گره ذهنی و شبهه می کند، در این فضاها، اشتباه است و نوعا شبهات هم بی پاسخ می مانند و آمدیم ابرو را درست کنیم، میزنیم چشم را هم کور می کنیم!!!
اصولا این بحث، بحث مشروعیت و مقبولیت است و سر دراز دارد، اما من باب مثال توضیحی عرض میکنم و ارجاع میدهم دوستان را به مطالعه کتاب امامت آیه الله مطهری یا بزرگانی مثل ایشان با این عنوان،
این مبحث مشروعیت و مقبولیت از آنجایی آغاز شد که در صدر اسلام و پس از رحلت پیامبر،در محفلی در محل سقیفه ساعدیه،ابوبکر به جای امیرالمومنین علیه السلام که مستقیما توسط خدا در غدیر به امامت و خلافت مسلمین پس از پیامبر نصب شده بود و پیامبر این نصب را به اطلاع مردم رساند، انتخاب شد(در همین انتخاب حرف ها هست) ولی ما فرض را درست می گیریم و از بحث دور نیفتیم عرض میکنم که این دو(مشروعیت و مقبولیت) گاهی با هم جمع می شوند مثل زمانی که امیرالمؤمنین علیه السلام بعد از ۲۵ سال محرومیت از تصدی امر ولایت و امامت جامعه اسلامی، با استقبال مردم به خلافت رسید، گاهی هم، از هم جدا می افتند مثل زمانی که امیرالمؤمنین علیه السلام به دلیل خیانت خواص و همراهی بخشی از مردم با آنها از تصدی امر ولایتمداری مردم و جامعه اسلامی محروم شد. و امر به فرد دیگری واگذار شد!!!
حالا آنچه ما باید توجه داشته باشیم این است که از نظر اسلام، عدم تصدی حضرت در آن ۲۵ سال موجب عدم مشروعیتش نمی شود و نشد، و چون محرومیت بر او تحمیل شد، لذا امرش هم در جامعه نافذ نبود،و اجرا هم نمی شد!!!
همان طوری که کسانی که جای او را در حاکمیت گرفتند،(من تعمدا لفظ غصب را به کار نبردم) هر چند به فرض، مقبولیت را به دست آوردند(چون اجبار و الزام عده ای هم در کار بوده) و امرشان هم نافذ بود، ولی از نظر اسلام مشروعیت نداشتند و لذا نه آنها و نه مردم،هیچکدام، در نزد خدا معذور نیستند و هر دو مآخذه خواهند شد.
پس معلوم شد که مبانی اسلام با دموکراسی تفاوت دارند، این کار را دموکراسی مثل اسلام محکوم نمی کند!!! چون در دموکراسی رأی اکثریت نافذ است(البته در اینم که همیشه چنین باشد حرف است و گاهی اکثریت سازی می شود و...) اما در اسلام باید کار، مبتنی بر احکام الهی باشد،
فرضا در حکومت های با فرض مبتنی بر اکثریت شرب خمر، همجنس بازی، فحشاء و منکرات و... هست که قانونی است(حالا نظر اکثریت در پذیرش لحاظ شده یا نه، آن بحث دیگری است)و آزاد است و... اما اسلام از مبنا مخالف این امور است و هرگز مجاز نمی شوند، و لو فرضا اکثریت هم بخواهند، خلاصه خلاف، خلاف است و با رأی اکثریت قانونی و مجاز نمی شود!!!
خلاصه این مباحث محل خاص و افراد اهل تخصص را لازم دارد تا شبهه ایجاد نشود و لذا همان گونه که عرض کردم، جاش در گروه ها نیست.» (پایان نقد)
..ادامه دارد.
✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۲۳ بهمن ۱۴۰۲
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
تأملاتی در خراسان جنوبی!!
⁉️ تهران به کجا میرود! ⁉️
⁉️ آ.رئیسی با #پرواز_عادی، عزم خود را جزم کرده تا اتمام #ریاست_جمهوری خود را با اتمام وکالت #خراسان_جنوبی در شورای #خبرگان_رهبری، همزمان سازد!
⁉️ در حالی که بیشترین تعداد قطارهای کشور به تهران، اختصاص یافته است و خراسان جنوبی حتی یک #قطار هم ندارد، مشارکتجوئی خراسان جنوبی، چنان بالاست که #تهران به گرد پای آن هم نمیرسد!
⁉️ استانهای #خراسان، پا به پای استان #قم، در #مشارکت انتخاباتی، #پیشتازی کردند و خراسان جنوبی بر همه اینها پیشی گرفت!
⁉️ خراسان جنوبی بر خلاف تهران، درگیر رقابت #انقلابیون و «انقلابینماهای سابقاً انقلابی» نبود!
⁉️ خراسان جنوبی بر خلاف تهرانیها، درگیر پدیدههای شوم #بدحجابی، کانالهای ماهوارهای، حضور فعال #اذناب_اجانب و نفوذیها نبود!
⁉️ علیرغم تخصیص بیشترین امکانات به تهران، این شهر حاوی بیشترین تودههای انسانی است و به همین نسبت دارای بیشترین #بیماران_روانی که فاقد #تربیت_صحیح هستند و برای آدمهای معتدل، خطرناکترین شهر ایران به شمار میرود! زیرا که بیشترین تعداد انسانهای بیمنطق (بعبارتی دقیقتر؛ وحشیترینها) را در خود جای داده است!
«کرگدنهای ویرانگر و کوروکودیلهای غارتگر»ی که #نسل_شوم آنها در #آخر_الزمان، باعث سقوط #جمهوری_اسلامی خواهند شد! (طبق پیشگوئی #امام_صادق علیهالسلام)
🤲 ایکاش آ.رئیسی باندازه خراسان جنوبی، به تهران هم اهمیت و برای #اهلیت بخشیدن به اهالی آن، اهتمام بخرج بدهد!
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
چلچراغ معارف و احکام
🌹
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎@SMHM212
تأملاتی در خراسان جنوبی!!
⁉️ تهران به کجا میرود! ⁉️
⁉️ آ.رئیسی با #پرواز_عادی، عزم خود را جزم کرده تا اتمام #ریاست_جمهوری خود را با اتمام وکالت #خراسان_جنوبی در شورای #خبرگان_رهبری، همزمان سازد!
⁉️ در حالی که بیشترین تعداد قطارهای کشور به تهران، اختصاص یافته است و خراسان جنوبی حتی یک #قطار هم ندارد، مشارکتجوئی خراسان جنوبی، چنان بالاست که #تهران به گرد پای آن هم نمیرسد!
⁉️ استانهای #خراسان، پا به پای استان #قم، در #مشارکت انتخاباتی، #پیشتازی کردند و خراسان جنوبی بر همه اینها پیشی گرفت!
⁉️ خراسان جنوبی بر خلاف تهران، درگیر رقابت #انقلابیون و «انقلابینماهای سابقاً انقلابی» نبود!
⁉️ خراسان جنوبی بر خلاف تهرانیها، درگیر پدیدههای شوم #بدحجابی، کانالهای ماهوارهای، حضور فعال #اذناب_اجانب و نفوذیها نبود!
⁉️ علیرغم تخصیص بیشترین امکانات به تهران، این شهر حاوی بیشترین تودههای انسانی است و به همین نسبت دارای بیشترین #بیماران_روانی که فاقد #تربیت_صحیح هستند و برای آدمهای معتدل، خطرناکترین شهر ایران به شمار میرود! زیرا که بیشترین تعداد انسانهای بیمنطق (بعبارتی دقیقتر؛ وحشیترینها) را در خود جای داده است!
«کرگدنهای ویرانگر و کوروکودیلهای غارتگر»ی که #نسل_شوم آنها در #آخر_الزمان، باعث سقوط #جمهوری_اسلامی خواهند شد! (طبق پیشگوئی #امام_صادق علیهالسلام)
🤲 ایکاش آ.رئیسی باندازه خراسان جنوبی، به تهران هم اهمیت و برای #اهلیت بخشیدن به اهالی آن، اهتمام بخرج بدهد!
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
💠
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
چلچراغ معارف و احکام
🌹
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
💎 @SMHM212
یاد ایامی
(بخش ۱)
اولین سالگرد پیروزی #انقلاب_اسلامی ایران (۱۳۵۸/۱۱/۲۲) من وارد اولین روز از ۱۸ سالگی خودم شده بودم (متولد ۲۱ بهمن ۱۳۴۱ هستم) که #امام_خمینی طی پیام تبریک خود فرمودند؛ «ما انقلابمان را به تمام جهان صادر میکنیم» + «باید همه بپا خیزیم و #اسرائیل را نابود کنیم»!!
این سخن #امام (#صدور_انقلاب + #نابودی_اسرائیل) از دو جهت برای من مهم بود:
۱) رؤیای «شهادت در حوالی #قدس» شریف (قبل از #پیروزی_انقلاب، خواب دیده بودم که در نبرد آزادسازی #بیت_المقدس، کشته میشوم)
۲) شعار اصلی من در تظاهرات ۲۲بهمن۱۳۵۷ لغایت ۲۲بهمن۱۳۵۸ تأکید بر این بود؛ «بعد از #شاه نوبت آمریکاست»!
در آنمقطع، معمولاً هر روز آ.سیدمرتضی را میدیدم (در مجیدیه هممحل بودیم) و یادمه که اولین موضوع صحبت ما راجع به همین مطالبه امام خمینی بود و اینکه ما (دو نوجوان ۱۷ ساله) چه میتوانیم بکنیم؟!
پسرعمو گفت: من شنیدهام داره نیرویی تشکیل میشه بنام #سپاه_پاسداران و من به آن نیرو خواهم پیوست!
اتفاقاً خبر تشکیل #سپاه (از ۱۳۵۸/۲/۲) کاملاً درست بود و سیدمرتضی هم به آن پیوست و تا زمان بازنشستگی خود هم در آن نیرو خدمت کرد.
ولیکن نگاه من برای صدور انقلاب، نظامیگری نبود و بیشتر به راهکارهای #فرهنگی و #هنری و رسانهای میاندیشیدم. (چنان که یکی دو سال هم بصورت غیررسمی به #خبرنگاری پرداختم! برای تمرین، معمولاً دوربین عکاسی خود را همراه داشتم و مشغول گزارشنویسی از اوضاع پیرامونی خود بودم که گزارشی از روستای #امامزاده_علاءالدین (زادگاهم از توابع شهرستان #آوج قزوین) در شماره ۵۹ مجله هفتگی #سروش در سال ۵۹ نمونهای از آن اهتمام بود.)
البته برداشت من از صرفاً «نظامیگری تلقی کردن سپاه»، ناقص و اشتباه بود وگرنه آمادگی کارهای فرهنگی بنده در ضریب با ظرفیتهای سپاه، قطعاً اوضاع متفاوتی را رقم میزد. اگرچه بعداً در قالب همکاریهای مقطعی (بعنوان #مربی یا #نویسنده برای نهاد نمایندگی ولیفقیه در #سپاه_تهران و یا عضویت در شورای راهبردی فرهنگی/سیاسی سپاه تهران)، داشتم ولیکن هرگز به آن نمیرسید که از ابتدای امر بصورت سازمانی به #خدمت_سپاه در میآمدم تا «زمان و هزینه» خود را بیهوده مصروف فعالیتهای انفرادی و پراکنده نکنم.
«صدور انقلاب اسلامی به تمام جهان»، مطلبی نبود که امام خمینی، ناگهان مطرح کرده باشند. بلکه از همان لحظه سقوط #شاهنشاهی، این مطلب در ذهن #انقلابیون، امر جا افتادهای بود و سخن امام صرفاً به مثابه به رسمیت شناختن و بازتاب آن تفکر #انقلابی بود.
چنانکه اشاره کردم، شعارهای ما بعد از فرار شاه (۱۳۵۷/۱۰/۲۶)، عبارت بودند از؛ «بعد از شاه، نوبت آمریکاست»، «مرگ بر آمریکا»، «مرگ بر اسرائیل»، «مرگ بر ارتجاع» و «سرنگونباد حکام مرتجع عرب»!
چنانکه دیدن یک #فیلم_سینمایی، برای من نقطه عطف مهمی در این قضیه شد! من قبل از #انقلاب حتی یکبار هم پای در هیچ سینمایی نگذاشته بودم (در #نظام_ارزشی خانوادهام، #تلویزیون و #سینما حرام بود) بعد از انقلاب، داشتم از خبرنگاری اولین #نماز_جمعه تهران به امامت آیةالله #طالقانی (۱۳۵۸/۵/۵) برمیگشتم به منزلمان (که در محله جی - جنوبغربی #تهران - بود) دیدم در سینمای جنوبغربی #میدان_انقلاب، فیلم #آزادی_فلسطین به نمایش گذاشته شده که برایم جلب توجه کرد و لذا برای اولینبار قدم به سینما گذاشتم و با دیدن آن فیلم (اسم اصلی آن، ۲۱ ساعت در مونیخ و در موضوع گروگانگیری ورزشکاران #اسرائیلی در المپیک #آلمان بود تا بدینوسیله توجه رسانههای دنیا به مسئله #فلسطین_اشغالی جلب شود) و از همانجا مصمم شدم که سینما را پایگاه صدور انقلاب اسلامی بپندارم. نفس نمایش فیلمی با موضوع آزادی فلسطین، خود گویای گرایش عمومی جامعه به نبردهای فراسرزمینی #نسل_انقلابی #ملت_ایران هم بود.
بعد از خروج از سینما برگشتم به کتابفروشیهای ضلع جنوبی #دانشگاه تهران و تمام پول خودم (اندوخته حقوقم از #کارگری در #بازار تهران) را صرف خرید کتابهایی نمودم که مرا با صنعت و هنر سینما آشنا میکرد!
بنابراین، اولین گام من برای ورود به امر صدور انقلاب اسلامی، مطالعه سینما بود و گام دوم من، نوشتن فیلمنامه سینمایی از قصهای بنام «نبرد تا آزادی» از استاد #محمود_حکیمی بود و سومین گام من، تأسیس #مرکز_سینمایی_فجر!
تأسیس و تشکیل و سپس انحلال «مرکز سینمایی فجر» (۶۰-۱۳۵۹)، ماجرای مفصل و مستقلی دارد که بعداً به آن خواهم پرداخت. ولیکن با آغاز #جنگ_تحمیلی، تدریجاً خود را آماده شرکت در #دفاع_مقدس نمودم و در ماه پایانی ۱۳۵۹ اسمم را در #سربازی نوشته و ماه آغازین ۱۳۶۰ عازم مناطق جنگی شدم.
یکی از علل ورودم به «کشتیرانی ج.ا.ا.» هم آشنایی با جهانی بود که انقلاب باید به آنها صادر میشد!
...ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۳۱ فروردین۱۴۰۳ (۰۳/۰۲/۰۱)!
🆔 @chelcheraaqHM
🎲
گروه چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
آثار صلاح و #فساد_روحانیت در جامعه
(بخش ۴):
👈(بخش ۱)👉
🌹
👈(بخش ۲)👉
🌹
👈(بخش ۳)👉
فساد عالِم = فساد عالَم
«إذا فَُسِدَ العالِم فَسَدَ العالَم»
در بیانات امام خامنهای
«هر مقداری که انسان عظمتش زیادتر باشد مسئولیتش زیادتر است و چون #معلم عظمتش زیاد است، مسئولیتش زیاد است، عظمتش زیاد است برای اینکه #تربیت میکند جوانها را و #نیروی_جوانی در دست معلم تربیت میشود.
#مسئولیت زیاد است برای اینکه اگر این جوانها و نیروی جوانی در دست #معلمین خوب تربیت بشوند آتیۀ کشوری خوب است، سعادتمند است، و اگر چنانچه معلمین #انحراف داشته باشند و #تربیت_انحرافی بکنند، #مملکت به #فساد کشیده میشود. بنابراین شما جوانها همان قدری که بزرگ هستید برای اینکه #محصل هستید، #دانشجو هستید و بعد هم انشاءاللّه معلم خواهید شد، همان قدر که بزرگ هستید و شغلتان یک شغل شریف و بزرگ است، مسئولیتتان هم یک #مسئولیت_بزرگ است.
ملتها چشمشان به دانشمندها دوخته است، اگر چنانچه #عالِم فاسد بشود #عالَم فاسد میشود، «اذا فسد العالِم فسد العالَم» برای اینکه عالَم چشمش را به عالِم دوخته است توجه تودۀ مردم به #متفکرین کشور است، به #علمای_کشور است. اگر خدای نخواسته آنها #فاسد بشوند همۀ کشور به #فساد کشیده میشود، و اگر آنها #صالح باشند همۀ کشور به #صلاح و سداد کشیده میشود. بنابراین هم شما #قشر_دانشجو که میخواهید #دانشمند بشوید انشاءاللّه ـ و خواهید شد انشاءاللّه ـ هم شما بزرگ هستید و بزرگوار و هم شما مسئول هستید و ملتفت باشید که این #مسئولیت را، این باری که به دوش شما آمده است، خواهی نخواهی به دوش شما و به دوش همه این مسئولیت آمده است، و خدای تبارک و تعالی از شماها انتظار این معنا را دارد که شماها تربیت کنید #جامعه را، و این یک #خدمت بزرگ است که اگر خوب انجام بگیرد این خدمت اینقدر ارج دارد که نمیتوانیم ما تعریفش را از عهده برآییم. و اگر خدای نخواسته بد انجام بگیرد، فسادش آنطور است که عالَم فاسد میشود، اگر عالِم فاسد بشود اینطور نیست که مثل یک آدم عادی است که اگر فاسد شد خودش فاسد است، [اما] این [یکی مرضش؛] مرضی مسری است، ساری است، #فساد_عالِم سرایت میکند به همۀ قشرها
... سابقاً یکوقتی میرفتم بعض از شهرها را میدیدم که مردمش صالحند، خوبند وقتی که توجه میشد که چطور اینها همه #مردم_صالح خوبی هستند؟! معلوم میشد که عالِم آن شهر، #آدم خیلی خوبی است، اینها همه اقتدا کردهاند به آن عالم که خوب است.
مقاومت انسانهای #مهذب در برابر #تهدید و #تطمیع
باید از حالا که نفوس شما یک نفوس نزدیک به #ملکوت است، یک نفوسی است که زیاد وارد در این بند و بستهای دنیایی نشده است، از آلودگی الآن کمتر آلوده است از حالا به فکر باشید که خودتان را #اصلاح کنید و خودتان را #تهذیب کنید برای آتیۀ #مملکت.
اگر شماها مهذب شُدید، #قشر_دانشگاهی، #قشر_علماء مهذب شدند #مملکت مهذب میشود. اگر مملکت مهذب شد، #مملکت_مهذب زیر بار #ظلم نمیرود، زیر بار #استعمار نمیرود. همه این #مفاسد برای این است که فاسد هستند قشرها که به واسطۀ فرض کنید که وعدههای دیگران یا به واسطۀ زور دیگران زیر بار میروند، اگر مهذب باشند نه وعدۀ دیگران در آنها تاثیر میکند، نه ارعاب دیگران درشان تأثیر میکند.
من از خدای تبارک و تعالی، #سلامت و #عزت و #عظمت همۀ #مسلمین را میخواهم و #سعادت شما جوانهای برومند که فردا انشاءاللّه مسئولیت یک مملکت به دوش شماست.»
👈(منبع بیانات)👉
#طلاب_منحرف در بیان ازغدی:
«حسن رحیمپور در آخرین سخنرانیاش در #نماز_جمعه #تهران با بیان اینکه برخی #روحانیون در حوزههای علمیه، تهمت بیدینی به #امام_خمینی(ره) زدند چرا که معتقد بودند #شیعه و #فقه_شیعی را باید از #سیاست و #مبارزات_سیاسی جدا کنید، تاکید کرد: امروز #شیعه_انگلیسی در #مشهد و #قم و #اصفهان و #نجف، #مدرسه_علمیه دارد و دارد لشگر طلابی را راه میاندازد تا #تفکر#امام و #انقلاب و #رهبری را تا دهههای دیگر از بین ببرد.»
👈(منبع مطلب)👉
☝️از پیامهای گلچینی☝️
👌 در موضوع تأثیرات خطرناک #دنیوی و #أُخروی #فساد_روحانیت، در تعابیر بزرگان #دین از جمله #امامین_انقلاب، مطالب فراوانی قابل احصاء و اعلام است که بعنوان نمونه، به همین میزان، اکتفاء میکنیم تا برسیم به بررسی #علل_آسمانی (و نه #علل_زمینی!) درگذشت #شهادت_گونه #رئیسی و #یاران مدفون ۳/۳/۳ او در شرق و غرب #ایران! انشاءالله
آنچه که میخواهیم مورد توجه قرار بگیرد، مقایسهای میان؛
👈 دو روحانی در قامت #رئیس_جمهور
👈 دو روحانی در قامت #امام_جمعه
👈 دو دکتر در قامت #وزیر_خارجه
هستیم از لحاظ تأثیر عملکردشان در باورهای #ارزشی #ملت_ایران.
مقایسه عجیبی است!
هر دو آنند اما این کجا و آن کجا؟!!
#الطاف_خفیه_الهی
...ادامه دارد.
✍ سیدمحمدحسینی(منتظر)
۳/۳/۳
🆔 کانال @chelcheraaqHM
💠
🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
یاد ایامی
(بخش ۲)
👈بخش قبلی👉
قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران
(قسمت اول):
به محض #پیروزی_انقلاب اسلامی #ایران در ۱۳۵۷/۱۱/۲۲ بنده همانند هزاران نفر انقلابی دیگر در اندیشه #صدور_انقلاب_اسلامی ایران به جهان بودم تا اینکه در تاریخ ۱۳۵۸/۵/۵ (اقامه اولین #نماز_جمعه تهران به امامت آیةالله #طالقانی) بمناسبتی که در پیام قبلی اشاره کردم، تصمیم خود را گرفتم که از طریق تولید فیلمهای سینمایی به این #امر_مقدس مبادرت بورزم. ولیکن قبل از آنکه موفق بشوم، #جنگ_تحمیلی رخ داد و لذا #تهران را رها کرده و داوطلبانه عازم جبهههای #دفاع_مقدس شدم.
بنده قبل از رفتن به سراغ #رسانه_ملی، در صدد تشکیل یک نهاد خصوصی بودم که با مشارکت #عبداله_علیخانی - که بعداً تهیهکنندگی فیلمهای زرد را دنبال کرد - و با همکاری وزارت #آموزش_و_پرورش و رهنمود شهیدان #رجایی و #باهنر، «مرکز سینمایی فجر» را تأسیس کردم اما نامبرده عضو گروهک چپگرای #پیکار در آمد و ناسازگاری نمود!
البته وی هم اگرچه کارگردان اولین فیلم سینمایی پس از #پیروزی_انقلاب بود (با عنوان #بسوی_ساحل از داستانهای #محمود_حکیمی که به نظر #امام_خمینی هم رسیده بود) اما همانند بنده، نوجوانی ناپخته بود و لذا تحت تأثیر عموهای معلومالحال خود!
تهیهکننده #فیلم_سینمایی بسوی ساحل، (قبل از فیلم بلمی بسوی ساحل)، سپاه پاسداران #شهر_ری بود که حدود ۳۰۰٫۰۰۰ تومان هزینه کرده بود و فرمانده آن (برادر سلیمانی) به همین علت که «کل بودجه سال سپاه ری» را صرف آن فیلم نه چندان هنری کرده بود، توبیخ شده بود!)
آشنائی بنده با ع.ع. بعد از درج مصاحبه #مجله_سروش با وی بود که باعث شد بروم سراغ #سپاه_پاسداران شهر ری و نشانی خانهاش را از #سپاه گرفتم و اولش گمان میکردم او یک سپاهی است!
اما آشنایی او با من، با مطالعه «سناریوی نبرد تا آزادی» بنده با #دکوپاژ_آهنین آن بود و او (که سینماآموخته #کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود) پنداشت که بنده سینما را در سطح عالیتر و حرفهایتری آموختهام! (و حال آنکه بنده #سینما را از کتابهای خودآموز، یاد گرفتم!)
تأثیرپذیری وی از حرفهای بودن سناریوی بنده، باعث شد که با هم برویم دنبال سرمایهگذار و سراغ انواع اسپانسرها هم رفتیم و نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که خودمان مؤسسه بزنیم که آنرا «مرکز سینمایی فجر» نامیدیم و...
پدرش را خاطرم نیست چکاره بود اما او بیشتر گرفتار آفت عموهای خود و... بود. وی سه تا عمو داشت که بزرگ آنها از اعضای #ارکستر_سلطنتی_شاه بود و وسطی آنها علیرغم آنکه اخراجی #سپاه_پاسداران #کاشان و نیز اخراجی مجله #پیام_انقلاب بود، با لباس سپاه مشغول سوءاستفادههای خود بود و کوچک آنها نسبتاً انقلابی و سالم بود که با من همکاری داشت از پشتپردههای عبداله!
همکاری من و ع.ع. (به دلیل #مکتبی بودن بنده و لااُبالی بودن او) به جایی نرسید و بعد از یکسال، به شکست انجامید! اما بهانه اصلی دعوای ما به ماجرای عجیب دیگری هم برمیگشت که بد نیست آنرا هم در اینجا بگویم!
در نخستین #سالگرد_پیروزی انقلاب اسلامی ایران، «#وزارت_فرهنگ و #ارشاد_اسلامی» همچنان در پی تغییر و تحولات ساختاری و عنوانی خود بود!
و الآن خاطرم نیست که «وزارت ارشاد ملی» در آن مقطع به «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» تغییر عنوان داده بود یا نه؟ ولیکن برپائی جشن نخستین سالگرد پیروزی #انقلاب_اسلامی، موضوعیت یافته بود.
#سازمان_تبلیغات اسلامی و بالتبع #حوزه_هنری هم هنوز تشکیل نشده بود!
و چنانکه در یادداشتی با عنوان 👈حرفهای پزشکیان؛ نماد گیجفرهنگی ایرانیان👉 اشاره کردم، ما برای تأمین مخارج مرکز سینمایی فجر، سالن اصلی #تئاتر_شهر تهران را اجاره کرده بودیم و فیلم سینمایی #نسل_اژدها را پخش میکردیم!
در خلأ فعالیتی و بلکه در خلاء وجودی «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» و نیز «سازمان تبلیغات اسلامی» و «حوزه اندیشه و هنر اسلامی» و بالتبع سرگردانی و فقر انبوه هنرمندان و هنرپیشگانی که به خارج از کشور متواری یا در گوشهای پنهان نشده بودند، «مرکز سینمایی فجر» (بعنوان نخستین NGO فرهنگی هنری) ما چراغ تابانی بود که توجه آنها و بالتبع خواص را به خودش جلب کرده بود!
البته #مراکز_خصوصی دیگری هم در زمینه #فرهنگ و #هنر فعال شده بودند که یکی از آنها #بنیاد_هدا (بنیاد هنر در اسلام) بود که عمدتاً در عرصه واردات فیلمهای سینمایی و دوبله آنها فعالیت داشت.
بنظرم اولین فیلمی که بنیاد مذکور وارد کرد و در سینماها به نمایش گذاشت، فیلم #باراباس بود. بعدها فیلم سینمایی صهیونیستی؛ #محمد_رسول_الله (به کارگردانی #مصطفی_عقاد و بازیگری #آنتونی_کوئین در نقش #حمزه) هم توسط همان بنیاد صورت گرفت که تقریباً هر سال از رسانه ملی هم پخش شده و میشود!
...ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۹/۱
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
یاد ایامی
(بخش ۵):
👈بخش قبلی👉
قصه نخستین مرکز فرهنگی هنری
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران
(قسمت چهارم):
... «سلحشوران علوی» نامیدن اولین گروه مبارزاتی بنده علیه #رژیم_منحوس_پهلوی (در سال ۱۳۵۶ در محله #شهید_بخارایی جنوب تهران) نیز اقتباسی از عنوان یکی دیگر از داستانهای حماسی-مذهبی همین استاد پر برکت بود (که دو ماه پیش ۱۴۰۳/۶/۳۰ در سن ۸۰ سالگی رحلت کردند) و به نوبه خود در شورآفرینی انقلابی در نسل دهه چهلیها نقش بسزایی داشت.
(در باره دهه چهلیها مقاله مستقلی خواهم نوشت. همانان که نیروهای گهوارهای امام خمینیره نامیده شدند! همان نسل سلحشور بینظیری که دودمان #شاهنشاهی و بلافاصله #صدامیان را بر باد دادند و عرصه زمین را بر #استکبار_جهانی در جهان، تنگتر و تنگتر کردند و #نهضت ادامه دارد.)
۲) در نحوه تبدیل داستان به فیلمنامه (با آن #دکوپاژ آهنین) هم که بنده حرفهای کار کرده بودم و هیچکسی هم از لحاظ شکلی و تکنیکی و فرم به آن ایرادی نداشت.
۳) برای تولید آن بصورت فیلم سینمایی هم آنقدر ارزش و مطلوبیت داشت که بنده و ع.ع. و خیلی از دوستان برای آن یکسال دوندگی بکنیم و تشکیلات نسبتاً معظمی بنام «مرکز سینمایی فجر» را پدید آوریم که تبدیل به اولین #فرهنگسرای_جمهوری اسلامی ایران شد.
⁉️ ولیکن چرا در مقایسه با #سریال_سربداران، پس زده شد؟!
از طرف گروه فیلم و سریال #رسانه_ملی، به بنده نگفتند که فرضاً بودجه و امکانات محدودی داریم و به دلایلی، سریال #سربدران، اولویت یافته است و اثر شما بماند برای فرصتهای بعدی، بلکه صریحاً بخاطر اینکه بافت محتوایی آن، #مکتبی ارزیابی شد، مردود اعلام کردند!
در واقع به زعم خودشان، یک #انگ_سیاسی بدان زدند! و حال آنکه مکتبی بودن محتوای آن، افتخارآمیز بود نه اینکه عیب اساسی غیرقابل اغماضی باشد!
حال میشود تصور کرد که چه دستهایی در کار بودند از طرف قطبزاده تا به تفکرات امثال بنده، میدان ندهند!
اما برای بنده، تجربه جالبی بود و بنده را واداشت تا موضع خودم را تعیین بکنم. یا باید مکتبی بودن را رد بکنم و ادعا بکنم که من مکتبی نیستم و بلکه لیبرالمسلک هستم! و یا باید مکتبی بودن را بپذیرم و پای هزینههای آن هم بایستم. لذا موضوع تحول پیدا کرد به موضوع #حق و #باطل!
این مسئله باعث شد که بنده مکتبی بودن و مکتبیتر شدن را ترجیح بدهم و بحمدالله تاکنون بر همین مدار (ضدیت با هر نوع #پلیدی و #پلشتی) ماندهام و صد البته که هزینههای گزافی هم تاکنون پرداختهام!
آری! در آن مقطع، در اندیشه رهیافتی برای ایجاد مسیری جهت #صدور_انقلاب_اسلامی از طریق #سینما به دنیا بودم که ناگهان #جنگ_تحمیلی صدامیان شروع شد و از کارگری نه چندان مثمر در بازار تهران هم (بعد از ۴ سال) دیگر خسته شده بودم!
لذا بمحض احضار متولدین سال ۱۳۴۱ به #خدمت_زیر_پرچم، رفتم #سربازی! که بعد از آموزشی دو ماهه در پادگان زیبای لشگرک #تهران، به #باختران افتادم و لذا خودم را به پادگان شماره ۲ #کرمانشاه معرفی کردم و بعنوان جمعی گروه ۴۰۴ #مخابرات، مشغول خدمت شدم ولیکن در همان ماه اول به درخواست قرارگاه لشکر ۸۱ زرهی، به قرارگاه مرکزی اعزام شدم که سربازان آن، زندگی خیلی مرفهی داشتند! اما با #روحیه_انقلابی من سازگاری نداشت و لذا چندان دوام نیاوردم و به گروهان خودم برگشتم و اینبار توسط شعبه عقیدتی-سیاسی پادگان جذب و بعنوان مسئول نظارت بر آشپزخانه پادگان (که یکی از اهداف تخریبی نفوذیهای سازمان منافقین برای مسمومیت سربازان بود)، مأمور شدم که رفاهیات بیشتری نسبت به قرارگاه داشت که مهمتر از همه، آنقدر وقت اضافی داشتم که به عضویت #گروه_تئاتر «اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی باختران» در آمدم و تقریباً یکروز در میان در تمرینات آن شرکت میکردم و منتهی شد به اجرای نقشی در نمایشی با عنوان «ما تا آخر ایستادهایم» که بمناسبت دهه فجر ۱۳۶۰ در #تئاتر_شهر کرمانشاه، سالن نمایش ایلام، پادگان اللهاکبر اسلامآباد غرب، پادگان ابوذر سرپلذهاب، پادگان هوانیروز کرمانشاه و برخی مساجد کرمانشاه به نمایش در آوردیم.
بعد از اتمام تمرینات و اجرای نمایش مذکور، خوشی سربازی در آشپزخانه پادگان و رفت و آمد آزاد به شهر، زد زیر دلم و داوطلب حضور در #خطوط_مقدم جبهههای #حق_علیه_باطل شدم که به گردان ۱۱۹ تیپ اللهاکبر مستقر در #جبهه_میمک معرفی شدم (۱۳۶۱). اما #جانبازی بنده در #جبهه_سومار اتفاق افتاد (۱۳۶۲) که مصادف شد با اتمام دوره سربازی و احتیاط و به تهران برگشتم.
و در دوره نقاهت خود، وارد #حوزه_علمیه شرق تهران (مدرسه علمیه آیةالله جلالی خمینی) شدم و #سناریست_مکتبی و #سرباز_مکتبی بودنم تبدیل شد به #طلبه_مکتبی و در همان دهه شدم #افسر_مکتبی شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران!
و اما نخستوزیری؛ ...
...ادامه دارد.
✍️سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۹/۱
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻 @SMHM212
آینده شوم تهران!
(قسمت ۰۷):
لزومی هم ندارد که #خرابی_تهران را در #بمباران_اتمی دشمنان بیرونی ببینید (لااقل به این زودیها) زیرا اول باید آن #وقایع_محرّمه صورت بگیرد. ظاهراً خرابی آن به غرق شدن این شهر در #لجن متعفنی است که خود پدید می آورند. شاید هم در پی یک #زلزله سنگین رخ بدهد که اتفاقاً یکی از تهدیدات جدی و فعلی این شهر هم است. بنده چند سال پیش شنیدم که حتی گروهی ژاپنی از متخصصین زلزله وقتی دعوت شدند که زلزله احتمالی تهران را مورد بررسی علمی قرار بدهند و قرار بوده که دو ماه در اینجا مطالعه میدانی داشته باشند ناگهان بعد از دو هفته عازم فرودگاه میشوند تا #تهران را ترک کنند. آنها قراردادشان را عملاً ابطال میکنند و میگویند حضور در این شهر دیوانگی است! تهران یک #بمب_ساعتی بیش نیست که هر لحظه ممکن است همه اهالی آنرا معدوم سازد!
[طبق برخی مطالعات؛ طبقات زیرین #شهر_تهران، همانند غار و مغاره، خالی است و پیشبینی میشود که طاقدیسهای آن، روزی درهم شکسته و کل کلانشهر تهران (العیاذ بالله) در قعر زمین که مملو از #لجن است، فرو میرود! و لذا تا تهران از صفحه روزگار، #محو و #اهالی_کثیف و متعفن و #ضد_ولایت آن، #غرق_لجن نشوند، #امام_زمان(عج) هم تشریف فرما نخواهند شد!]
البته اگر #روایات را ملاک تصمیمگیری خود بدانیم فعلاً جای نگرانی نیست زیرا هنوز آن #شورا تشکیل نشده و هنوز #زمزمه_شوم #حذف_ولایت تبدیل به #مصوبه نشده است! و هنوز ... اگرچه سایر مقدمات منتهی به این مسائل در حال شکلگیری هستند و بنده نشانههای آنها را آشکارا میبینم و برای شما هم خواهم گفت. شاید کسی گمان کند که این روایات معتبر نباشند. چه بسا ممکن است که فرضاً روزی کسی آمده به تهران و در اینجا مورد اذیت و آزار اراذل و اوباش آن قرار گرفته و از جانب دیگران هم حمایتی نشده و دستی هم به قلم داشته و لذا نشسته در وصف این شهر و مردمانش چنین حرفهایی را نوشته! آیا چنین چیزی یا امثال آن در میان بوده است؟ باید عرض کنم که خیر! زیرا بخشی از این روایات در کتبی مثل #غیبت_نعمانی، #کبریت_احمر و #بحار_الانوار درج شدهاند؛ کتابهایی که قبل از بوجود آمدن تهران (بعنوان شهر) تألیف گشتهاند. تهران حدود ۳۰۰ سال است که شهر شده و از خود اسم در کرده وگرنه در زمان نوشتن آن کتابها معلوم نیست حتی یک روستای کوچکی بوده است.
مطلب دیگر #دار_الزوراء نامیدن این شهر در برخی از روایات است و اینکه در تفسیر آن از #بغداد هم اسم برده شده (و جالب آنکه اسم تیم ملی #فوتبال_عراق هم در حال حاضر #الزورآء است!) ولیکن بازهم متأسفم که بهاطلاع برسانم خیر!
این #شهر_شوم، خود تهران است. زیرا #امام_صادق(ع) نشانی دقیقی میدهند و صریحاً میفرمایند: در آینده شهری بنا نهاده خواهد شد در حوالی #شهر_ری (سرزمین و #ملک_ری در آنزمان مشهور بوده و شهر ری وجود خارجی داشته و حتی عمربنسعد (علیه اللعنة) در رؤیای استانداری آن تن به مشارکت و آغاز در قتل #امام_حسین(ع) داد)، #امام آدرس شفافتری میدهند: در دامنه کوهی بلند و «تسمی بالطهران»! تهران نامیده خواهد شد. آیا کوهی بلندتر از کوههای شمال تهران و دامنه #دماوند در حوالی ری سراغ دارید. آری همینجاست. همین شهری که بنده و شما #واعظین آن به شمار میرویم! و فراموش نکنیم که امام صادق(ع) بعد از آدرسيكه ميدهند (در مضمون «في حوالي الري ... تبني ... بلدة ... تسمي بالطهران» يعني در آينده شهري بنياد نهاده خواهد شد در حومه شهر ري و در دامنه كوهي بزرگ كه #طهران ناميده خواهد شد)، در باره طهران فرمودهاند؛ «فـرّوا منـها» (از آنجا فرار كنيد). یعنی هر گونه مقاومتی هم بیفایده است! حال اگر این روایت #صحیح باشد و ما واعظین که مقتدایمان امام صادق(ع) است آیا مکلفیم که این #سخن_امام را به اطلاع #مردم_تهران برسانیم یا خیر؟! و چگونه این کار را به انجام برسانیم؟
فرار از تهران به کجا؟!
سرانجام #بیداری_اسلامی چیست؟
روایات میگویند: «[سید] #یمنی در پی نبرد #سفیانی با وی وارد #عراق میشود و نیروهای یمنی و #ایرانی جهت رویاروی با سفیانی وارد عمل میشوند و از #روایات چنین ظاهر میشود که نقش نیروهای یمن در نبرد سفیانی، نقش پشتیبانی از نیروهای ایرانی است؛ زیرا از لحن اخبار چنین فهمیده میشود که طرف درگیر با سفیانی، مردم مشرقزمین یعنی #یاران_خراسانی و #شعیب هستند و گویا یمنیها پس از یاری رساندن به آنان به #یمن باز میگردند.»
(فرهنگ الفبایی مهدویت؛ موعودنامه/ چاپ۲۴/ مجتبی تونهای/۱۳۹۰/ ص۷۸۵)
... ادامه دارد.
👌تذکر: این مقاله در سال ۱۳۹۰ تألیف شده (که بازنویسی #سخنرانی بنده در همان سال بود که در محل #جامعه_وعاظ انجام گرفت و مورد اعتراض شدید #روحانیون واقع شد!) و نکات داخل کروشه [...] را جهت توضیحات بیشتر، امروز بر آنها افزودم.
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۹/۲۴
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫
#تحریر_حم
🔻@SMHM212
اعوجاجات پوزیده!
بنده در ۷۵-۱۳۷۲ توفیق داشتم که از طرف جمعیت #تعاون_اسلامی فعال در #مناطق_محروم (تحت زعامت مرحوم آیةالله غیوریره؛ نماینده ویژه #امامین_انقلاب در #هلال_احمر)، به ارائه شبانهروزی #خدمات_فرهنگی خود در زابل بپردازم. از جمله در جایگاه مدرس «دومین حوزه علمیه زابل» و نیز دبیر «دانشسرا و دبیرستان بخش مرکزی زابل» و نیز امام جماعت «سازمان عمران سیستان» و مسجد جامع بنجار و...
بد نیست این خاطره را هم بیافزایم که در یکی از روزهای بازگشائی مدارس، استاندار وقت به زابل آمده و قصد افتتاح مدارسی را داشت که در طی آن سال در سیستان، احداث و آماده بهرهبرداری شده بودند و لذا آمده بود که این کار را باتفاق #امام_جمعه زابل انجام دهد. حاجآقا بیانی از بنده هم خواستند که در معیت باشم. از صبح زود راه افتادیم و تا تاریکی غروب روستا به روستا مشغول شرکت در مراسم افتتاحیه مدارس تازه تأسیس بودیم. اولش تعجب میکردم که چرا استاندار در هر مراسم چند دقیقه بیشتر حضور پیدا نمیکند و سریعاً مراسم را ترک میکند! تا اینکه تدریجاً متوجه شدم علتش تعداد بالای مدارسی بود که در نوبت افتتاح بودند و سفری واقعاً خسته کننده بود و من که از همه جوانتر بودم، کمردرد گرفتم! با اینکه ماشین استاندار، شاسی بلند و راحت بود.
با تاریکی هوا و اصرار راننده، از افتتاح مدارس باقیمانده صرفنظر شد و به شهر برگشتیم.
در آنجا بود که بنده هم متوجه پهناوری منطقه سیستان شدم و هم اینکه در آنجا چقدر کارهای عمرانی فراوانی انجام شده است و مورد غفلت #رسانه_ملی است!
اگرچه بعضیها در 👈اینجا👉و👈اینجا👉 سعی کردند که پوچ بودن #ادعای_پزشکیان (بدتر شدن اوضاع زابل نسبت به قبل از انقلاب!) را با اشاره به طرحهای اجرا شده در آن خطه، اثبات نمایند. ولیکن بنظر بنده، زابل به آن پیشرفتی که باید میرسید، هنوز نرسیده است و مقصرین مسئله هم #دولتمردان #جریان_سرطانی افسادطلبان بودهاند که دول بعد از انقلاب را در چنگ خود داشتند که اتفاقاً پزشکیان عضو همان قبیله منحوس است! فلذا مدعی، خود عضوی از متهمین این #پلیدی و #پلشتی است.
در آن سالها #مسئولین آن خطه در صدد بودند که استان #سیستان و #بلوچستان، به صفت #محروم توصیف نشود و بلکه بعنوان #استان_برخوردار نامیده شود! (حتی کمبرخوردار نامیدن آن را هم قبول نداشتند!) و سعی میکردند به هزار و یک دلیل، اثبات نمایند که #زابل و #زاهدان و سایر شهرهای این استان، از #محرومیت خارج شده و مثل #تهران، توسعهیافته هستند! فلذا یکروز به پسر #امام_جمعه وقت زابل گفتم که از حاجآقای بیانی بخواهد تا او به مسئولین تذکر دهد که ادعای خلاف واقع نکنند.
او گفت؛ علت چنین تکاپویی دو علت دارد:
۱) محروم نامیدن این استان، از موانع جذب #سرمایه_گذاری است.
۲) طبق آمارهایی که خودم [پسر امام جمعه] در مراجعه به انواع دستگاههای دولتی در تهران بدست آوردم، واقعیت این است که این استان در تخصیص تسهیلات و منابع مالی و... بین همه استانها، رتبه اول کشوری را دارد. یعنی هیچ استانی در ایران به اندازه این استان، جذب #بودجه نداشته است ولیکن به علت #تبانی #مسئولین_محلی با #مسئولین_مرکزی، قرب باتفاق منابع تخصیصیافته، بمحض وصول به استان، از استان خارج شده و در سایر استانها و حتی در سایر کشورها سرمایهگذاری شده است. یعنی بیتالمال به نام #محرومین اما به کام #متنفذین، مصرف شده است. لذا در مدارک و مستندات دولتی، بیشترین بودجه استانها به اینجا تخصیص داده شده اما در عمل کمترین نشست را در این استان داشته است! و اگر شخصی حقیقی یا حقوقی بخواهد مجرمین و متخلفین را شناسایی و مجازات کند، یک لشگر را باید به استنطاق بکشد! جعبه سیاه این تخلفات سنگین هم عمدتاً #فرمانداران بعد از انقلاب و #نمایندگان_مجلس هستند!
جناب آقای پزشکیان که دم از #نهج_البلاغه میزنی! اگر ذرهای صداقت و شجاعت و درایت در تو باشد، بهتره که دنبال بیتالمال به یغما رفته در کابین عروسهای #مقامات_محلی و مرکزی بیافتی و بیتالمال تخصیصیافته به زابل و امثال آن را از حلقوم آنها بیرون بکشی تا زابل و حوالی آن از محرومیت، خارج شوند.
کافیست کلیه فرماندارهای استان را تحت تعقیب قرار بدهی! زیرا آنها بهتر از هر کسی میدانند که بودجههای سنگین این استان از کجاها سر در آورده است!
و این را هم بدان که کلیه نهادها و دستگاههای #ناب (نظارت، ارزیابی و بازرسی)، خود از زمره مظنونین قضایا هستند!
و همچنین پرونده برخی از آسمانخراشهای تهران، مشهد و حتی دوبی و نیز برخی شرکتهای حملونقل و همچنین کارخانههای مواد غذایی و نوشیدنیهای ایرانی و عربی و شهرکهای ویلایی شمال وو.. را بیرون بکش و آنگاه بیا به رسانهها آمار بده که اوضاع زابل، چرا مطلوبیت ندارد و به تعبیر خودت بدتر هم شده است!
✍حسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۱۰/۲۶
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
15.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قتل_دانشجویان و دانشآموزان
🔺مطالبی که از دیدنش #حیرت خواهید کرد
🔹دریافت فایل با کیفیت جهت نمایش در دانشگاهها و...
سایر قسمتهای مجموعه آمریکای زیبا را اینجا ببینید
اندیشکده راهبردی سعداء
@soada_ir
☝️از پیامهای وارده☝️
نقدونظر #حم
👌غرب وحشی
بنده توفیق(!) نداشتم، قدم در خاک #آمریکا بگذارم اما وقتی که وارد ونکوور #کانادا شدم، احساس کردم وارد یک باغ وحشی شدهام که دستکمی از باغ وحشی بنام #آلمان (و سایر کشورهای اروپایی که قبلاً دیده بودم) نداشت!
البته آرامترین قسمت آن کلانشهر، #نورت_ونکوور بود که بوی #ایران میداد! زیرا دهها هزار (۷۰٫۰۰۰ الی ۱۴۰٫۰۰۰ نفر) #ایرانی_فراری و ضدانقلاب و... در آنجا زندگی میکردند و گویی که یکی از محلات #تهران است!
اما وحشیترین محله، متعلق به رنگینپوستان بود که فاقد #امنیت حداقلی بود و هر کسی از غروب به بعد، جرأت تردد در آنجا را نداشت! زیرا مشهور بود که اول انسان را میکشند و سپس جیبهایش را خالی میکنند!
با اینحال نمایشگاه عکسی از #توحش_آمریکا که در کشتی محل خدمت خود برپا کرده بودم (همراه با کاریکاتورهایی که فرهنگی #سپاه چاپ کرده بود)، وقتی مورد تماشای کاناداییها قرار میگرفت، استقبال کرده و صریحاً میگفتند: توحش یانکیها را خیلی خوب به تصویر کشیدهاید!
وقتی میگفتم؛ برایم خیلی عجیب است که شما آمریکاییها را نماد و تجسم وحشیها میدانید! و حال آنکه من کادانا را هم وحشی میبینم!
میگفتند: معلومه که آمریکا نرفتهاید، وگرنه باید میفهمید که ما کاناداییها خیلی متمدن هستیم!
✍سیدمحمدحسینی(منتظر)
۱۴۰۳/۱۱/۲۹
🌐👈حیفه نبینی👉
💠
🎲👈محل نظرات👉
🙏