eitaa logo
گنبد فیروزه
59 دنبال‌کننده
547 عکس
161 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۳۵۴): «پیش‌دستی بمنظور تداوم عوام‌فریبی»؛ (بخش ۴): دروغ‌ها و تهمت‌های شورای روستا در اطلاعیه رسمی شماره یک که موجب تشویش اذهان عمومی و قابل پیگرد قضایی هستند! راجع به دروغ پنجم شورا («از طریق اشخاص معتمد و متدینی با آقای منتظر رایزنی صورت گرفت» مورد نقادی در پیام قبلی) لازمست این نکته تکمیلی را هم بیافزایم؛ شما معتادین به دروغ و دونگ، اگر راست می‌گویید (ولو با احتمال زیر ۱٪)، لااقل یک نفر از این «اشخاص معتمد و متدین» دروغین و موهوم خود را معرفی کنید که برای رایزنی با بنده فرستاده‌اید! ولیکن توصیه می‌کنم قبل از معرفی فرد معتمد و متدین مد نظرتان، حتماً موافقت خودش را هم جلب کنید و شماره تماس وی را هم اعلام کنید تا من از خودش هم بپرسم و‌ مطمئن بشوم که موافقت کرده است تا اسمش بعنوان «رایزن معتمد و متدین» اعلام شود! ولیکن چنانچه بعدش، «پته معتمد و متدین مطلوب شما» را هم ریختم روی آب، بعداً هیچ‌گونه گلایگی پیش نیاید! و حال آنکه نه «راهکارها»یی در کار بوده و نه گستاخی‌های وحشیانه شما را می‌شود «مسالمت‌آمیز» نامید و نه «متعدد» بودنی در میان بود! بجز رنگرزی و تحمیق خلق‌الله هیچ هنری بخرج ندادید و هرچه بیشتر بدگویی و بدرفتاری کردید، بیشتر رسوا شدید. دم از «تشدید» تقابل می‌زنید! بله! گفتار بنده ابتدائاً نرم و ملایم بود تا شاید به خودتان آمده و مسیر صواب و ثواب پیشه کنید ولیکن انتظار عبثی بود و ناچار شدم که با استعاره از اسامی حیوانات، حتی‌الامکان شما حیوان‌صفت‌ها را متوجه حیوانیت خودتان بکنم که متأسفانه باز هم جواب نداد و اصرار کردید که ذره‌ای هم از حیوانیت خود عقب‌نشینی نکنید و لذا در مرحله سوم، مجبور شدم از بعضی از شماها اسم ببرم و انطباق باطن و روان شما با حیوانیت عجین روح شما را به رخ‌تان بکشم ولیکن با اطلاعیه شماره یک خود اصرار دارید که مرا وارد مرحله چهارم مواجهه با خود بکنید که «تا نباشد چوب تر، فرمان نرود بر گور خر» (یا نبرد گاو و خر)! دروغ نهم شورا) «از ایشان دعوت بعمل آمد در جلسات شرکت نمایند و اگر مطالبی که بصورت پیام ارسال میدارند حضورا عنوان و در منظر عموم حق دفاع به اشخاص مورد اتهام ایشان محفوظ باشد ولی متاسفانه در هیچ جلسه ای مشارکت ننمودند» ⁉️ مگر قراره که بنده بدعوت هر بی‌سروپایی راهی جلساتی بشوم که نتیجه آن پیشاپیش مشخصه؟! اولاً) شما بعنوان خائنینی که با فریب اهالی در مسند شورای روستا نشسته‌اید و بجز نوکری نانکلی که خیانت در حق موکلین شما بوده خدمتی برای اهالی نداشته‌اید بجز رانتی که برای حلقه‌ای از اطرافیان خود داشته‌اید، اساساً صلاحیت دعوت به هیچ جلسه‌ای را نداشتید و ندارید. ثانیاً) در دو یا سه جلسه‌ای (که توسط افرادی غیرمسئول، خبردار شدم)، وقتم از قبل پر بوده و اساساً نمی‌توانستم شرکت بکنم و نمی‌توان ادعا کرد که نخواستم شرکت بکنم. زیرا قبل از نخواستنم، نتوانستنم بود. ثالثاً) شما اگر ذره‌ای بدنبال جلسه با بنده بودید، جلسه‌ای را که تعدادی از اهالی در مسجد سامان، تشکیل دادند، تحریم نمی‌کردید و هم خودتان می‌آمدید و هم سایر اهالی را تشویق به شرکت می‌کردید. مضافاً که جلسه ما ختم به پذیرایی شام هم می‌شد که بعلت تحریم رسمی شما آن جلسه نصفه نیمه برگزار شد و کلی هم غذا اضافه آمد! مگر جلسه با جلسه چه فرقی دارد؟! اگر شما تشکیل بدهید جلسه است اما اگر بقیه اهالی تشکیل بدهند جلسه محسوب نمی‌شود؟!! چه اشکالی داشت که مدیریت جلسه برای یکبار هم که شده، با شما نباشد؟! تحریم جلسه‌ای که نزدیک ۳۰ نفر از اهالی در آن شرکت کردند و اتفاقاً ۲۳ نفر از آن‌ها به بنده نمایندگی مکتوب دادند (که پیگیر حل مشکلاتی در روستا باشم که با شراکت شما خائنین بر اهالی تحمیل شده است)، چه وجاهتی داشت که اهالی را ترسانیدید تا آنجا که بعضی از اهالی طی تماس‌هایی عذرخواهی کردند و علت نیامدنشان به جلسه را ترس از انتقام‌جویی شما بی‌وجودها عنوان کردند! چنانچه شما براستی دنبال بررسی مسائلی بودید که بنده در فضای مجازی بصورت مکتوب و مستند به اشتراک گذاشته‌ام، جلسه ۱۴۰۱/۱۰/۲۳ اهالی را فرصت مغتنمی بر می‌شمردید و بهره خود را از آن می‌بردید نه اینکه آنرا تحریم کنید و دیگران را بترسانید. خصوصاً که آن زمان دیماه ۱۴۰۱ کدورت‌ها هنوز تبدیل به خصومت‌ها هم نشده بود ولیکن تکبر مزخرف و نخوت مسخره شما که احساس برج‌عاج‌نشینی داشتید اجازه نداد از خر شیطان خود پایین بیایید! بنابراین شما در این مسئله هم فاقد کمترین صداقت و یکرنگی هستید و صرفاً در صدد فریب و رنگرزی رذیلانه اهالی بودید و حق حق‌بجانب حرف زدن ندارید. توضیحات بیشتر در باره این جلسه را در اینجا بخوانید 👇 https://eitaa.com/GonbadeFirozeh/457 ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ گروه سادات میدان 🎲 گروه سیدعلاءالدین 🌹
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۳۵۵): «پیش‌دستی بمنظور تداوم عوام‌فریبی»؛ (بخش ۵): دروغ‌ها و تهمت‌های شورای روستا در اطلاعیه رسمی شماره یک که موجب تشویش اذهان عمومی و قابل پیگرد قضایی هستند! دروغ دهم شورا) «بلکه ایشان راه در پیش گرفته خودشان را تشدید نیز نمودند ؛ و از عناوینی همچون بنده بازرس سابق ویژه فرمانده کل قوا (مقام معظم رهبری) هستم و یا من ببرم پلنگم قلبم شلیک میکند و مغزم فلان ... فرمانده بسیجم»!! 📛 اولاً) این عبارت‌پردازی در تعریف بنده، تمسخرآمیز و تحقیری آشکار است و قابل پیگرد قضایی بعلت توهین به مقامات شامخی که داشته‌ام. ثانیاً) انواع تحریفات را القاء کرده‌اید؛ ۱) بنده «بازرس ویژه سازمان بازرسی ویژه» بودم نه «بازرس ویژه فرمانده کل قوا»، چرا تحریف می‌کنید؟! ۲) «بازرس ویژه سازمان بازرسی ویژه فرمانده کل قوا» بودم نه اینکه هستم. چرا با تنقیص عنوان، تحریف می‌کنید؟! ۳) بازرس ویژه بودن بنده از زمان فرماندهی کل قوا بودن امام خمینی شروع شد و در زمان فرمانده کل قوا شدن امام خامنه‌ای، خاتمه یافت. چرا تحریف می‌کنید و می‌نویسید «مقام معظم رهبری»؟! ۴) مگر صرف اظهار سابقه کاری و رزومه (مثلاً عضویت سابق در سازمان بازرسی ویژه فرماندهی کل قوا در زمان فرضاً ۳۵ سال پیش) باید موجب ایجاد رعب و وحشت اهالی یک روستای کوچکی در گوشه‌ای از ایران بزرگ در حال حاضر گردد؟! بر چه اساسی؟! اصلاً می‌فهمید که دارید چه حرف مسخره‌ای می‌زنید؟! و چگونه می‌شود از یک ادعای مربوط به ۳۵ سال قبل، به این دروغ رسید که مدعی گفته است «من صاحب نفوذ هستم»؟! نفوذ در کجا؟! و برای چه چیزی؟ مگر همکاران ۳۵ سال قبل بنده هنوز هم سر کار هستند؟! (و بازنشسته نشده‌اند؟!) و منتظر نشسته‌اند که فرضاً با درخواست من، دیوانه‌وار به اهالی این روستا حمله کنند و موجب ایجاد رعب و وحشت بشوند؟! آخر شما چقدر مسخره و پست‌فطرت هستید که با چنین حرفهای مضحکی می‌خواهید اهالی را فریب بدهید و آن‌ها را نسبت به بنده، دل‌چرکین کنید و بترسانید؟! اگر چنین اکاذیب و اراجیفی، مصداق تشویش اذهان عمومی نیست، پس چیست؟! ⁉️ اصلاً از همه یاوه‌گویی‌های این نوکران گستاخ نانکلی کذاب و شیاد که بگذریم بنظرتان فقط عبارت «بازرس سابق ویژه ... هستم»!!! در اطلاعیه شماره یک شورای «روستایی که روزی سرآمد سواد و دانش و آگاهی و آموزش در منطقه بوده»، آیا مایه ننگ و عار نیست؟!! (آنهم به نقل قول از بنده‌ای که به تک تک کلمات و حروف نگارشی خود وسواس و حساسیت دارم!) ولیکن بنظرم از روی غفلت نیست که بجای «بودم» نوشته «هستم»! بلکه ناشی از همان «سوء نیت»ی است که نانکلی برای فریب دادگاه در «زنده‌انگاری اموات» ما هم بخرج داد! اینجا هم اگر می‌نوشتند «بازرس سابق بودم»، ادعای «ایجاد رعب و وحشت»، جا نمی‌افتاد! اما وقتی مکارانه و شیادانه «بودم» را به «هستم» تبدیل می‌کنند، قضیه ایجاد ترس و هراس بهتر القاء می‌شود! زهی به اینهمه رذالت و پلیدی! ۵) من کی و کجا گفته‌ام یا نوشته‌ام که ببرم یا پلنگم؟! آیا متولد سال ببر بودن بمعنای ببر بودن است؟! تا این حد بیسوادید؟! یا اینکه پلیدید؟! و یا اینکه مخاطبین خود را بی‌سواد و پلنگ‌گریز می‌پندارید؟! چرا از یاوه‌گویی‌ها و حرفهای دروغ برای رنگ کردن اهالی (= پاک کردن ننگ‌های بی‌شمار خودتان) دست نمی‌کشید؟! آخه وقاحت و بی‌شرمی هم باید حدی داشته باشد!! صد رحمت به سنگ پای قزوین! ⁉️ آیا اشاره به مطلبی تحت عنوان «اشتراکات و اختلافات» بین بنده و اخوی، با ترکیب «تولد در سال ببر (پلنگ؟)» هر دو نفرمان و نیز «خال پلنگ» داشتن هر دوی ما در ابرو، بمفهوم ایجاد رعب و وحشت است؟! یعنی بنظرتان حرفی از خال کوچکی در گوشه ابروی چهره ما هم برای شما بمنزله ارعاب و وحشت‌آفرینی است؟! 😳😂 زهی به اینهمه شجاعت شما! 🙄🥴 چقدر بدبختید شما!! اما چه ربطی دارد به اینکه من خواسته‌ام با اشاره به خال ابروی خود که «خال پلنگ» نامیده می‌شود، اهالی را بترسانم؟!!! آخر خر فرض کردن اهالی هم حدی دارد ای گورخرهای بی‌همه‌چیز! 👌 در مبحثی تحت عنوان «عوامل مؤثر در شاکله شخصیتی» نوشته‌ام: «ابونصر فراهی در نصاب‌الصبیان، حیوانات ۱۲گانه [طالع‌بینی] را در قالب یک بیت بترتیب توالی آنها به نظم در آورده است: موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار زان چار چو بگذری نهنگ آید و مار آنگاه به اسب و گوسفندست حساب»! ⁉️ آیا چنین نقل قولی بمفهوم این است که ادعا کرده‌ام من پلنگم و باعث شده که اهالی عین تیسنا و سی‌چان از این پلنگ بترسند و دچار وحشت و رعب و هراس بشوند؟!!😳😂 یا در پیام شماره ۰۲۹ گنبد فیروزه هم که نوشته‌ام: ««ترّحم بر پلنگ تیزدندان» حماقت و دنائت است»، ⁉️ آیا بمعنای ایجاد رعب و وحشت برای اهالی شجاع این روستا است؟! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ گروه سادات میدان 🎲 گروه سیدعلاءالدین 🌹
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۳۵۶): «پیش‌دستی بمنظور تداوم عوام‌فریبی»؛ (بخش ۶): دروغ‌ها و تهمت‌های شورای روستا در اطلاعیه رسمی شماره یک که موجب تشویش اذهان عمومی و قابل پیگرد قضایی هستند! ۶) در پیام شماره ۸۱ کانال سیدعلاءالدین که نوشته‌ام: «و اما اینکه چرا نانکلی در این معرکه، جنون‌واره وارد شد؟! بنظرم وی این بیشه را خالی تصور کرد و احتمال هم نداد که شاید در آن، شیری یا ببری خفته باشد! او بر خلاف رئیس قبلی اوقاف، چرا بی‌گدار به آب زد؟! بنظرم علتش آن بوده که عمدتاً با کسانی از این روستا ارتباط برقرار کرد که معلوم‌الحال بودند و در فضای مجازی آن‌ها هم دریافت که اساساً با مشتی گاگول‌پشنگ طرف است! گاگول‌مشنگائی که می‌توانند در بزم «آی خر برفت، آی خر برفت» او با وی هم‌آوا بشوند!» 🔥 گیریم که من در این نوشته☝️خود را به شیر یا «ببر خفته» روستا، تشبیه کرده‌ام که نانکلی و نوکرانش از آن غافل بودند! ولیکن چرا نجاست‌گاه شما آتش گرفته و می‌سوزد؟!😳🙄 و یا اینکه در پیام شماره ۱۵۶ گنبد فیروزه تحت عنوان «دروغ‌های ۹+۸ مجید نانکلی» ایضاً خطاب به نانکلی نوشته‌ام: «هر پیسه گمان مبر که خال باشد شاید که در آن پلنگ خفته باشد!» ⁉️ آیا این خطابه باید مایه ...سوزی شما نجس‌ها بشود؟! و به نمایندگی از آن شیاد کذاب حرامی، مرا مورد ریشخند خود قرار بدهید و بخاطر کلمه پلنگ در این خطابه، بخواهید اهالی را علیه بنده تحریک کنید؟! آخه! پفیوزی و سیه‌رویی و نوکری نانکلی عهدشکن تا این حد؟!!😳🙄 وای که چقدر حقیرید! ۷) من کی و کجا گفته‌ام یا نوشته‌ام که «فرمانده بسیجم»؟! چرا اینهمه دروغ از خود می‌بافید؟! اگر شما را بخاطر اینهمه دروغ به محکمه بکشم جز سرافکندگی و سیه‌رویی چه چیزی عایدتان خواهد شد؟! اصلاً گیریم که من فرمانده بسیج بوده‌ام، آیا این مسئله باید موجب این باشد که طی اطلاعیه شماره یک خودتان، مرا به سخره و تحقیر و توهین بگیرید؟! و آیا فرمانده بسیج بودن باید موجب رعب و وحشت اهالی باشد؟! این القائات شیطانی شما مصداق بارز تشویش اذهان عمومی است. زهی به اینهمه بی‌شرمی و خباثت شما بی‌صفت‌های حرامی! اف بر شما و آنچه که دنبال می‌کنید. ۸) در پیام شماره ۰۹۲ کانال سیدعلاءالدین، عبارت «حسینی عزرائیل» را در توصیف انتسابی خود به کار برده‌ام. اگر گمان می‌کنید که بنده دنبال ترسانیدن اهالی بوده‌ام و در صدد ایجاد رعب و وحشت، بنظرتان «عزرائیل» بودنم، ترسناک‌تر نیست!😂😡 چرا عزرائیل بودنم را مورد اشاره قرار ندادید؟!⁉️ یعنی فکر می‌کنید؛ بازرس ویژه بودن یا فرضاً فرمانده بسیج بودن و یا ببر و پلنگ بودن کسی، از عزرائیل بودن او خوف‌ناک‌تر و وحشت‌ناک‌تر است؟!😱😅😂 پس! یادتان باشد که دفعه بعد در «اطلاعیه شماره دوم» خود، عزرائیل بودن مرا هم به شمار آورید و اینکه چنین ادعایی چه بلاهایی بر سر اهالی ترسوی این روستا آورده است!!!😂😳😡😭🙄 🌐 بنده در طول تاریخ بشریت، هیچ‌گاه خود را «فرمانده بسیج» ننامیده‌ام و شما هم طبق معمول، عین سگ دارید به من دروغ می‌بندید! از بس که عین ارباب حقیرتان، شیاد و کذاب هستید! البته در پیام ۷۸ کانال سیدعلاءالدین نوشته‌ام: «و همان‌ مقطع استاد پروازی کارآفرینی و نوآوری «سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری» هم بودم.» ⁉️ آیا «استاد کارآفرینی و نوآوری یک سازمان بسیجی» بودن، بمفهوم «فرمانده بسیج» بودن است؟! آنهم با حالتی از «ایجاد رعب و وحشت»؟!! همچنانکه در پیام شماره ۰۹۷ گنبد فیروزه خود را «طلبه بسیجی» نامیده‌ام نه «فرمانده بسیج»! ⁉️ آیا «طلبه بسیجی» بودن بنده، برای شما یا اهالی، خوف‌انگیز و وحشت‌زا و رعب‌آفرین است؟!! وای که شما چقدر بی‌صفت و حیوان درنده‌خو هستید!! «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» ﴿١﴾ وای بر هر عیب‌جوی بدگوی دروغ یازدهم شورا) «که وانمود مینمودند که شخص با نفوذی هستم تا دیگران را به رعب و وحشت بیندازند» ⁉️ من کجا ادعا یا وانمود کرده‌ام که «شخص با نفوذی هستم»؟!!! آنهم به نیت «انداختن دیگران به رعب و وحشت»؟!!! انتساب چنین تهمت‌های خجالت‌آور و بی‌شرمانه هم، قابل پیگرد قضایی است. رعب و وحشت شما خائنین از بنده، ناشی از خیانت‌های متعددی است که در حق اهالی مرتکب شده‌اید و از افشاگری‌های روزافزون بنده و اهالی به ترس و وحشت افتاده‌اید و هیچ ربطی به ادعای موهومه منسوبه شما به من ندارد و البته تا وحشت‌های اصلی شما هنوز خیلی مانده که اگر «توبه و جبران» و حداقل «طلب حلالیت» از اهالی نکنید، ممکنست تسریع بشود! ❌ ضمناً این دروغ و تهمت را ارباب‌تان نانکلی هم در دادگاه مطرح کرد و در پاسخ وی توضیحات لازمه را در پیام شماره ۳۳۴ و پیام‌های بعدی آن، ارائه داده‌ام و نیازی به تکرار در اینجا نیست. علیکم بالرجوع ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ هم‌اندیشی سادات میدان 🎲 گروه هم‌اندیشی سیدعلاءالدین 🌹
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۳۵۷): «پیش‌دستی بمنظور تداوم عوام‌فریبی»؛ (بخش ۷): دروغ‌ها و تهمت‌های شورای روستا در اطلاعیه رسمی شماره یک که موجب تشویش اذهان عمومی و قابل پیگرد قضایی هستند! دروغ دوازدهم شورا) «و حتی در پیامی تحریک آمیز با درج مکرر جملات "بگرد تا بگردیم" یا اینجا بیشه پلنگ است،، استفاده نموده تا اشخاص را مجبور به واکنش متقابل کنند.»!! 😳 بنده در هیچ‌کدام از دو کانال و دو گروه خودم، نه عبارت «بگرد تا بگردیم» را به کار برده‌ام و نه عبارت «بیشه پلنگ» را تا چه رسد به اینکه ادعا شود «درج مکرر» آنها آنهم در یک پیام تحریک‌آمیز!!! من واقعاً متحیرم که این‌ها این تحریفات را از کجایشان در می‌آورند؟! از طرفی نمی‌توانم باور کنم که در کله‌شان بجای مغز، پهن گاو و خر ریخته شده است!! ولیکن قابل توضیح است که؛ الف) شعری (حاوی مفهومی از بیشه پلنگ) که در پیام شماره ۱۵۶ گنبد فیروزه تحت عنوان «دروغ‌های مجید نانکلی» در واکنش به هجمه افسارگسیخته نانکلی اوباش به سادات نوشته‌ام: هر پیسه گمان مبر که خال باشد شاید که در آن پلنگ خفته باشد! این شعر را فقط یک بار آنهم خطاب به نانکلی به کار برده‌ام که هیچ ربطی به اهالی ندارد. حال چرا شورای مزخرف روستا، آنرا جمله تحریک‌آمیزی خطاب به اهالی و درج مکرر جلوه می‌دهد ایضاً از عجایب هفتگانه جهان است که باید سازمان ملل با کمک سازمان پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی بتوانند به هضم و تحلیل آن کمک بکنند! ب) عبارت «بچرخ تا بچرخیم» را هم (احتمالاً بجای «بگرد تا بگردیم»!) سه بار به کار برده‌ام که چون تکرار شده شاید بشود گفت که «درج مکرر و تحریک‌آمیز» ولیکن نه در یک پیام بلکه در سه پیام کاملاً مجزا ولیکن هر سه جنبه واکنشی به مخاطبینی متفاوت داشته‌اند، بشرح ذیل: ۱) در پیام شماره ۰۳۴ گنبد فیروزه در واکنش به سرگشاده کاظم‌رنگی، نوشته‌ام: «هتک‌حرمت‌ها و اهانت‌های گله ناخور روستا برایم تا حدودی قابل انتظار بود ولیکن سرگشاده تو غیرمنتظره بود آنهم پس از آن که با احترام به مزار عزیزت آمدم! اگرچه توهین‌ها و تهمت‌های آنها از نظرم واکنشی عادی بود تقریبا و آنقدر هم داغ نبودند که همانند نانکلی مورد پیگرد کیفری قرارشان بدهم. ولیکن از جانب تو (بلحاظ باور بیهوده من که عمدتاً متأثر از خوشبینی بیجای اخوی و آقاسعید به تو بود!!)، خلاف توقع بود! غافل از اینکه ممکنست سردسته مزدوران نانکلی اصلاً خودت باشی! که به قول یکی از اهالی، همه را داری با یک انگشتت می‌چرخونی! و با توجه به آنچه بلعیده‌ای، مسئله چندان عجیبی هم نبوده و نیست! البته مرا باکی نیست. اتفاقاً مایلم طرفم هرچه بیشتر حرفه‌ای باشد تا خوب بچرخد و بچرخیم! حرّافی هم چه بهتر که حرفه‌ای باشد. پس بچرخ تا بچرخیم!» ۲) در پیام ۱۵۶ گنبد فیروزه تحت عنوان «دروغ‌های ۹+۸ نانکلی» در واکنش به یکی از عبارات تهدیدآمیز نانکلی (۷- این اداره در صورت عدم تمکین متصرفین در خصوص پرداخت حقوق موقوفه در مراجع قضایی اقامه دعوی نماید)! نوشته‌ام: «تو اول برو موقوفه بودن یک سانتیمتر این روستا را در مراجع قضایی اثبات کن (عطف به بند ۵ پیام ۷۰ راه طی شده در کانال سیدعلاءالدین) آنگاه بیا دهان گشاد خودت را برای تهدید اهالی غیور این روستا باز کن. اول موقوفه بودن اینجا را ثابت کن بعدش از پرداخت حقوق موقوفه دم بزن. اول برای موقوفه بودن حتی یک‌وجب اینجا سند محکمه‌پسند بیاور آنگاه بر روی آن نماینده و امین بگمار. اول حق مالکیت و تصرف خودت را به کرسی بنشان آنگاه بر روی آن سگ نگهبان ببند. ۸- «در حال حاضر این اداره نسبت به تنظیم اظهارنامه علیه ایشان [سیدقاسم موسوی] اقدام نموده»! بچرخ تا بچرخیم! در این قمار خواهید باخت! «و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین» ۳) در پیام ۲۹۰ گنبد فیروزه نوشته‌ام: «تداوم پرداختن به مسائل پارکینگ سیدقاسم، از آن‌جایی ضرورت (اهمیتی و اولویتی) دارد که مظهر اعلای عبور أفعینکبوت‌های روستا از مرزهای جهالت و تاختن در وادی‌های لجاجت است. جهالتی که با زبان لیّن قابل معالجه بود و است ولیکن وقتی که معرکه تبدیل به وادی لجاج و عناد می‌گردد، دیگر هیچ حرمتی باقی نمی‌ماند و طبیعی‌ست که گفتگوها هم به ابتذال و الفاظ نامطلوب، گرایش پیدا می‌کند! زیرا که ضرب‌المثل «زدی ضربتی، ضربتی نوش کن» را پیش می‌آورد و بلکه «کلوخ‌انداز را پاداش سنگ است» را! چرا؟! برای اینکه شاید درس عبرتی بشود برای آن‌ها که مسیر خیانت و شرارت پیشه می‌کنند! تا دیگر تکرار نشود و لذا وجاهت می‌یابد که گفته شود: بچرخ تا بچرخیم!» حال باید فسفر مغز بسوزونیم که تحریک؛ ⁉️ کاظم‌رنگی چه ربطی به اهالی دارد؟! ⁉️ نانکلی اوباش چه ربطی به اهالی دارد؟! ⁉️ عنکبوت‌های کوچه جهنمی چه ربطی به اهالی دارند؟! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ سادات میدان 🎲 سیدعلاءالدین 🌹
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۳۵۸): «پیش‌دستی بمنظور تداوم عوام‌فریبی»؛ (بخش ۸): دروغ‌ها و تهمت‌های شورای روستا در اطلاعیه رسمی شماره یک که موجب تشویش اذهان عمومی و قابل پیگرد قضایی هستند! بنابراین اشاره به «بیشه پلنگ» بودن امامزاده و شعار مقاومت و ادعای تاب‌آوری با اصطلاح «بچرخ تا بچرخیم» در برابر حملات نانکلی و مزدوران آن نانجیب، هیچ‌گونه ربطی به «تحریک مکرر اهالی» نداشته و ندارد ولیکن از آن‌جا که شورای شرور، خود را وکیل مدافع نانکلی شریر و اذناب لعین او، می‌داند (نه حافظ منافع اهالی روستا)، این چنین می‌خروشد و به خود می‌پیچد!!! و باز هم شگفت‌انگیزتر از این پفیوزی آشکار شورای خائن، محافظه‌کاری برخی از اهالی است که عین مجسمه ابوالهول باز هم در جلسات غیرقانونی شورای گرفتار در تعارض منافع نامشروع، شرکت می‌کنند!!! دروغ سیزدهم شورا) «ولی خوشبختانه با درایت و صبوری همگان ایشان نتوانست به اهداف خود برسد.» ⁉️ اگر بنده به اهدافم نرسیده و با «درایت و صبوری همگان» شکست خورده‌ام، پس چرا شما همچنان در رعب و وحشت به سر می‌برید و دنبال تحریک اهالی به شکایت علیه بنده هستید؟! ⁉️ همگان که ظاهراً طرف شما هستند و کسی در کانال‌ها و گروه‌های ظاهری من، باقی نمانده است، پس چرا غرق در آشفتگی و بیچارگی هستید؟! ⁉️ شما که خیالتان از بابت «درایت و صبوری همگان» راحت است، پس چرا دست و پای خود را گم کرده‌اید و خود را به در و دیوار می‌کوبید؟! 👌 آیا بخاطر این نیست که، خودتان هم هیچ‌گونه باوری به این القائات پوچ و پوک و کاملاً احمقانه خود ندارید؟! 📛 و اما اگر منظورتان از «همگان»؛ وجود بی‌وجود خودتان است، که مکرراً ثابت کرده‌اید؛ نه کمترین «درایت»ی داشته‌اید و نه «صبوری» معقولی که اساساً چنین مفاهیمی به اندازه بال یک تیسنا و بلکه فضله یک سیچان هم در قاموس امثال شما یافت نمی‌شود! 👌 ضمناً منظورتان از «اهداف خود»، چیست؟! مگر اهداف من چیزی متفاوت از اهداف اهالی است؟! اهداف من همان اهداف اهالی است که کوتاه کردن دست‌های پلید و پلشت نانکلی اوباش از چنگ‌اندازی به این روستا بود و است و خودتان هم روز اول (منافقانه) نه تنها صورتجلسه آنرا امضاء کردید و مرا در رأس حمله به دشمن قرار دادید، بلکه همراه با تعدادی از اهالی، اسم نوشتید که مرا در این مبارزه همراهی کنید و حال آنکه قبل از آن همایش مشکوک ۱۴۰۰/۱۱/۱۴ (با مدیریت مرموز کاظم‌رنگی و همپالگی‌های کثیف او از جمله شما خودفروختگان)، شما منافقین دو رو و ریاکار روح خود را به نانکلی فروخته بودید و علت اصلی همراه شدن شما صرفاً برای کارشکنی بوده و به شکست کشانیدن مبارزه اهالی ولیکن خیلی خیلی بدشانسی آوردید که نمی‌دانستید بنده دارای سوابقی از بازرس ویژه بودن در چند نهاد ملی، خیلی زود متوجه جاسوسی و همکاری‌های پنهان و سپس آشکار شما خائنین با دشمنان خواهم شد! و بدون ملاحظه همه‌چیز از جمله نفوذی بودن وجود نحس و کثیف شما را با اهالی در میان خواهم گذاشت و لذا طشت رسوائی شما از بام خواهد افتاد که افتاد و‌ از صدای مهیب آن، هنوز هم منگ هستید! و لذا کله پوک خود را به درودیوار جهالت و لجاجت می‌کوبید! 👌 طبق معمول که چیزی بجز وارونگی و فرافکنی، هنری ندارید در اینجا هم دروغ‌های بزرگی را به اهالی حقنه کرده‌اید! 👌کسی/کسانی که به اهداف شوم خود نرسیدند، شما نوچه‌های نانکلی و ارباب‌تان نانکلی است که از فرط درماندگی به شکایت از من پرداخت و شما هم با این اطلاعیه آش و‌ لاش خود، اهالی را تحریک به هماهنگی با ارباب‌تان کرده‌اید! 👌 اگر شما (مجموعه نانکلی و کفتارها) به ۱۰٪ اهداف پلید خود رسیده بودید، به صرافت شکایت بیهوده علیه بنده نمی‌افتادید! 👌 بنده و اهالی به اهداف خودمان نه تنها در قطع دست تجاوز نانکلی رسیدیم بلکه جایزه‌ای از پی بردن به مزدوری و خیانت شما پفیوزها هم گرفتیم. و اگر هنوز هم متوجه شکست فاحش خود و پیروزی نسبی ما نشده‌اید، مشکل در خریت همیشگی شماست. اینکه می‌گویم پیروزی نسبی برای اینست که هنوز شما خائنین (نانکلی و زنگوله‌ها) به مجازات لازمه نرسیده‌اید و لذا ما نمی‌توانیم ادعای پیروزی مطلق بکنیم! که با درایت و صبوری به آن هم خواهیم رسید ان‌شاءالله 👌 از اینکه با استیصال تمام و با چنین متن سراسر کذب و بی‌اساسی بدون آنکه شخص خودتان (پیشتازان شرم‌آور شرارت علیه اهالی بویژه علیه سادات) اقدام به شکایت کرده باشید یا لااقل رسماً به شکایت ارباب‌تان پیوسته باشید، بدنبال تحریک اهالی به شکایت علیه بنده افتاده‌اید (که حتی همپالگی‌های کثیف خودتان هم بدان ترتیب‌اثری ندادند!)، خود گواه شدت درماندگی و‌ بیچارگی شما بی‌وجودهای تهی‌مغز است! 👌 و البته این فرافکنی‌تان، مستحق ثبت در «رکوردهای جهانی گینس» است! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ سادات میدان 🎲 سیدعلاءالدین 🌹
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت۳۵۹): «پیش‌دستی بمنظور تداوم عوام‌فریبی»؛ (بخش۹): دروغ‌ها و تهمت‌های شورای روستا در اطلاعیه رسمی شماره یک که موجب تشویش اذهان عمومی و قابل پیگرد قضایی هستند! دروغ چهاردهم شورا) «با توجه به تکرار جناب آقای منتظر در نشر پیامهای خارج از عرف و اخلاقیات مجبور به اقدام قانونی و عنوان در مراجع محترم قضایی گردیدیم و پرونده مفتوحی در دادسرای ویژه روحانیت قزوین برای آقای سیدمحمدحسینی "فرزند میربابا" در حال جریان و رسیدگی ست»!! ⁉️ شما و اخلاقیات؟! این جوک شما خیلی بی‌مزه است. منظورتان از اخلاقیات؛ همان سرسپردگی مطلق شما پست‌فطرت‌های خائن به نانکلی اوباش است دیگه؟! غیر از خودفروختگی به شیطان و شیاطین، مگر اخلاقیات دیگری هم در قاموس شما یافت می‌شود؟! بله! صد البته که پیام‌های بنده (که افشاگر نقشه‌های شوم نانکلی و کفتارهای وابسته هستند)، خارج از عرف خودفروختگی و اخلاقیات جاسوسی و کاسه‌لیسی شما بی‌غیرت‌ها برای دشمن است. کمترین اخلاقیات شما از نوع «دوستی خاله‌خرسه» (همان خرس‌خاله!) بوده و بیشترین اخلاقیات شما جار زدن نوکری‌تان برای نانکلی‌تان است که با کمال وقاحت و جسارت همچنان ادامه دارد!! ⁉️ آیا شما پفیوزها «مجبور به اقدام قانونی و عنوان در مراجع محترم قضایی گردیدید»؟! یا نانکلی درمانده بیچاره که تا گردن در این باتلاق فرو رفته مجبور گردیده؟! و هیچ مفری از مجازات نخواهد یافت؟! کدامتان؟! ⁉️ تا امروز هیچ‌گونه طرح شکایتی از جانب شما شیادها علیه بنده در دادگاه‌ها به من گزارش نشده است. اما چرا دروغ می‌گویید؟! چرا می‌نویسید «گردیدیم»؟!😳 نانکلی گردیده اما شما آنرا به گردن می‌گیرید!!؟🙄 عجیباً غریبا!! 👌 بله! مجید نانکلی شخصاً شکایت کرده که آنهم بنظرم ناشی از دستور مافوقش (روحانی‌نمایی بنام مجیدی در جایگاه مدیرکل اوقاف قزوین!) بوده است. همان مردکی که در جستجوی بنده به روستا هم آمده و از طریق برخی از اهالی، پیام تهدیدآمیزی علیه من فرستاده بود!! آقا! تو بعنوان یک مدیرکل و بعنوان یک فرد ملبس به کسوت روحانیت، چرا خودت وارد میدان نمی‌شوی برای شکایت علیه بنده؟! چرا پیام تهدیدآمیزی از جنس قمپوز از راه دور برای من می‌فرستی و عامل نگون‌بخت خود در بویین‌زهرا را به کام بدبختی می‌فرستی؟! آنهم‌ پس از آن عبارت سنگینی که طی پیامی با عنوان «عروس رئیس ... دم خروس...» نوشتم: «به این رسوا بگوئید: پسر پدرت نیستی اگر شکایت خود را دنبال نکنی تا همه بدانند که ناشر اکاذیب و حرف ناحق کیست؟!» (که البته منظورم شکایتی بود که علیه اشتری افشاگر رسوایی موناگیت تهدید کرده بود که برای او هم جرأت نکرد اقدامی بکند!) همچنانکه مدرکی هم که نانکلی به دادگاه ارائه داده صرفاً پرینت پیامهایی است که بنده علیه آن مدیرکل خطاکار در موضوع رسوایی موناگیت نوشته‌ام! از سایر پیام‌های افشاگر دخالت‌های غیرقانونی خودش و خیانت‌های نوکرانش هیچ پرینتی به دادگاه ارائه نداده است! (البته از دادگاه خواسته بود که به صدها پیام بنده در فضای مجازی مراجعه کند و از آن‌جا که بنده هم چنین درخواستی داشتم و قاضی تحقیق هم ناچاراً مراجعه و مطالعه کرده است، نتیجه‌اش شد محکومیت بنده به توهین بزرگ خرس‌خاله گفتن به امثال کاظم‌رنگی و بقیة‌الرعایا که هیچ‌ ربطی به نانکلی نداشت! ولیکن بعلت خاصی ناچارم اعتراضیه بزنم!) 😳🙄 واقعاً خیلی عجیبه!! در اطلاعیه آش و لاش شماره یک، اعضای پفیوز شورای خائن خود را در جایگاه وکیل مدافع نانکلی قرار داده و اهالی را به شکایت علیه بنده، تحریک می‌کنند و‌ در دادگاه، بالعکس؛ نانکلی بعنوان وکیل مدافع نوکرانش، از قاضی می‌خواهد که با محکومیت بنده از «چهره خدوم و صادقانه مخاطبین بنده، اعاده حیثیت» شود!! هم‌پوشانی جالبیه! نه؟!!😳🙄😂😭😱🙈🥴😡 👌 البته لازمه که اعتراف بکنم، در بین تمام پرونده‌های نسبتاً پیچیده‌ای که در زمان بازرس ویژه بودنم در برخی نهادهای ملی، با آن‌ها مواجه بودم، هیچ‌کدام از آن‌ها به عجیبی پرونده «نانکلی و کفتارهای وابسته» نبودند! فلذا به جرأت می‌توانم بگویم که اگر نانکلی اوباش و کفتارهای اراذل وی در سطح ملی، تموج و تبرجی داشتند، بزرگترین و پیچیده‌ترین پرونده اختلاس و مفاسد اقتصادی و تبلیغاتی را رقم می‌زدند! حیف که استعدادشان در این کوره‌دهات هدر رفت!😂😭 👌 با این اطلاعیه آش و‌ لاش، انتظار داشتید که تعدادی گاگول‌مشنگ یا پشنگ، راهی قزوین بشوند برای شکایت علیه بنده! ولیکن نانکلی با درج کلمه «مخاطبین» در شکوائیه خود (که باعث شد دادگاه محترم، توهین‌های بنده در حق شماها را هم مورد بررسی قرار بدهد!) کار را خراب کرد و ناخواسته این فرصت را از شما سلب کرد! زیرا هر پرینتی هم که به دادگاه بدهید و ادعایی بکنید، آب در هاون کوفتن است! ..ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ سادات میدان 🎲 سیدعلاءالدین 🌹
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۳۶۰): «پیش‌دستی بمنظور تداوم عوام‌فریبی»؛ (بخش ۱۰): دروغ‌ها و تهمت‌های شورای روستا در اطلاعیه رسمی شماره یک که موجب تشویش اذهان عمومی و قابل پیگرد قضایی هستند! و اما یک‌ نکته مهم دیگر؛ ⁉️ چه کسی/کسانی شما را «مجبور به اقدام قانونی» کرده است؟! فرض می‌کنیم که نانکلی مفلوک را اربابش مجیدی (و شاید هم خود شما عوضی‌ها!) مجبور کرده اما شما بدبخت‌ها را چه کسی/کسانی مجبور کردند که اهالی را تحریک به شکایت بکنید تا طی چنین اطلاعیه آش و لاشی به دروغ ادعا کنید که «مجبور به اقدام قانونی گردیدیم»!! چرا مجبور گردیدید؟! و اگر اقدام نمی‌گردیدید، چه بلایی بر سرتان می‌آمد؟! قطعاً این اجبار از طرف اهالی صورت نگرفته است. زیرا لزومی ندارد که اهالی شما را مجبور بکنند و خودشان بروند دنبال کارشان و متقابلاً شما هم اهالی را تحریک به شکایت بکنید و بعدش بروید پی کارتان! پس تکلیف سنگین الهی شکایت علیه بنده چه می‌شود که بر زمین مانده است؟!😂🤣😂 خلاصه اینکه منبع فشار و اجبار، کاملاً مبهم است و لازمست شفاف‌سازی شود! اگر از جانب پروردگار متعال، مجبور شده‌اید که خلایق می‌توانند با نیت «قربةً إلی‌الله» بسوی ساختمان پونک قزوین بشتابند وگرنه در شتاب خود چه قربتی را باید اراده نمایند؟! دروغ پانزدهم شورا) «از کلیه اهالی محترم و اشخاص حقیقی و حقوقی و طوایف حسینی موسوی حسن آبادی داودی میرزائی و... درخواست میشود اگر هر گونه شکایتی از نامبرده دارند برای ثبت شکایت میتوانند به آدرس: قزوین انتهای خیابان پونک جنب استخر مخابرات "دادگاه ویژه روحانیت" مراجعه و شکایت خود را اعلام دارند. کلیه افرادی که مورد هتک حرمت قرار گرفته میتوانند شکایت خود را به ثبت برسانند.» 👌 در این قسمت، کلمه «دروغ»، شاید قابل استعمال نباشد ولیکن چند تا اشکال فنی در این عبارت، قابل اشاره است: ۱) در صدر نامه نوشته‌اید «خدمت کلیه اهالی روستای ...» و در این‌جا نوشته‌اید: «از کلیه اهالی محترم و اشخاص حقیقی و حقوقی و طوایف ...» ⁉️ یعنی «کلیه اهالی» + «اشخاص حقیقی» + «اشخاص حقوقی» + «طوایف»، جمعاً می‌شوند چهار نوع مخاطب (که احتمالاً تفسیری بر کلمه «مخاطبین» مد نظر نانکلی در شکوائیه او علیه بنده است! خب! این چهار رکن رکین روستا چه کسانی هستند؟! بنظرم «اشخاص حقیقی»، احتمالاً همان «کلیه اهالی» هستند که در «طوایف» مختلف قابل ردگیری و شناسایی هستند. یعنی سه گروه مذکور، مصداق واحدی دارند و صرفاً برای گسترده نشان دادن مخاطبین و ضریب دادن به چند تا مزدور به تعداد انگشتان یک دست (و نهایتا یک پا!)، از عناوین متعدد استفاده می‌کنید تا بتوانید برای بنده ایجاد رعب و وحشت نمایید! 😂😂😂 یعنی من چنین بپندارم که شاکیان بنده (کفتارهای معدودی که کاملاً شناخته شده هستند و به قول لعین اوقاف؛ «اندک از اهالی»!) لابد گستره وسیعی از «کلیه اهالی و اشخاص حقیقی و حقوقی و طوایف» را تشکیل می‌دهند!😂😂😂 بعد انتظار دارید که آدم به شما کوته‌بین‌ها یا کوتوله‌ها چیزی نگوید! یعنی من باید بپذیرم که بجای چند تا تیسناتاتولای رنگی و ننگی و منگی و مافنگی، با خیل عظیمی از طوایف و اشخاص حقیقی و حقوقی مواجهم که بهتر است از هیبت آن‌ها بترسم و فرار را بر قرار ترجیح بدهم! خب! خیلی ترسیدم🙄🥺🥴 ⁉️ و اما مصداق «اشخاص حقوقی» در این خیل جمعیت شاکیان علیه بنده و حامیان شما پفیوزها کیست و چیست؟! (ضمناً محض اطلاعات عمومی: «پفیوز=پف+یوز» و «یوز»؛ نوعی پلنگ است که وقتی مورد حمله قرار می‌گیرد و راه فراری پیدا نمی‌کند، باد به درون خود انداخته و پف می‌کند و لذا می‌شود پف‌یوز‌ این یوز وقتی پف می‌کند قدری ترسناک می‌شود. ولیکن ببر از پف او نمی‌ترسد و با پنجه‌های قدرتمند خود آنرا تبدیل به توپ والیبال می‌کند!😂) ⁉️ منظورتان از «اشخاص حقوقی» که مورد تعرضات ناموسی بنده قرار گرفته‌اند و حالا مجبور هستند با اذن و اجازه شما کدخدایان گدرگودرت، بروند شکایت بکنند، کیستند؟! آیا در روستای امامزاده علاءالدین، اساساً «اشخاص حقوقی» هم داریم؟! یعنی غیر از خودتان (در زیر چتر شورا بعنوان یک شخص حقوقی) مگر اشخاص حقوقی دیگری هم وجود دارند؟! یا اینکه دارید خودتان، خودتان را تحریک و تشجیع می‌کنید؟!🙃 ولیکن بنده گمان می‌کنم منظور ناشفاف این اطلاعیه آش و‌ لاش، از اشخاص حقوقی، کسی بجز نانکلی اوباش نیست. اگر کسی شخص یا اشخاص حقوقی دیگری سراغ دارد لطفاً رونمایی بنماید🙏 خصوصاً که قرائن دیگری هم نشان می‌دهد که شما بدبخت‌ها وکیل مدافع نانکلی ارباب‌تان هم هستید! و اما طوایفی که اسم برده‌اید و اطلاعیه خود را برای فراخوان آن‌ها جهت پیوستن به شکایت نانکلی، صادر کرده‌اید که همگی فامیل‌های من هستند! «تشویش اذهان فامیلی» هم پیگرد دارد! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ سادات میدان 🎲 سیدعلاءالدین 🌹
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۳۶۱): «پیش‌دستی بمنظور تداوم عوام‌فریبی»؛ (بخش ۱۱): دروغ‌ها و تهمت‌های شورای روستا در اطلاعیه رسمی شماره یک که موجب تشویش اذهان عمومی و قابل پیگرد قضایی هستند! شورای خائن طی اطلاعیه شماره یک خود (که بنظر می‌رسد به قلم نانکلی یا وکیل آن نوشته شده باشد)؛ ادعا کرده است که «مجبور» «گردیدند» علیه بنده «اقدام قانونی» بعمل آورند! (بدون اینکه نقطه اجبار و فشار را مشخص کند و یا اینکه چرا بدون هیچ‌گونه اقدام قانونی برای شکایت علیه بنده، از فعل ماضی «گردیدیم» استفاده کرده است؟!)، به «مفتوح و در حال رسیدگی» بودن پرونده شکایتی اشاره می‌کند که نانکلی اوباش علیه بنده گشوده است و اینکه در این میان معلوم نیست چرا شورای اهالی روستای امامزاده علاءالدین، در این فراخوان تحریک‌آمیز و مشحون از تشویش اذهان عمومی علیه بنده، چرا در نقش سخنگو یا روابط عمومی نانکلی اوباش، ظاهر شده است؟!!😳 (مبادا گمان کنید که نانکلی، استثنائاً به شورای این روستا اطلاع داده است که شکایت وی در حال رسیدگی است! اصلاً و ابداً!! بلکه کلاغ خبرچین برای شورا خبر آورد که پرونده‌ای مفتوح است!!!) این مدرک را که دیگه کسی به من نرسانیده است که کسی بخواهد ادعا کند، جعلی است! خود شورا در کانال خودش گذاشته و شش ماه است که در آن‌جا خاک می‌خورد! برخی از اهالی ادعا می‌کنند که این شورای خائن، نماینده اهالی است و لذا در جلسات این شورای غیرقانونی غرق در «تعارض منافع» هم شرکت می‌کنند ولیکن تمامی قرائن نشانگر آن است که این شورای کثیف، صرفاً آلت دست نانکلی اوباش است که ریاست اوقاف بویین‌زهرا را هم دارد! مدرکی از این اطلاعیه شماره یک، واضح‌تر و گویاتر و محکم‌تر برای نوکر نانکلی بودن شورا سراغ دارید؟! اینو که دیگه خود شورا در کانال خودش گذاشته! تا مثل بقیه مدارک و نوشته‌هاشون، حذفش نکردن، خودتون بروید ببینید. تا این ساعت (لحظه بارگذاری این پیام در کانال گنبد فیروزه) حذف نشده و این هم لینک دسترسی👇 https://eitaa.com/Emamzadealaedin/193 و در آن جلسات مشترک و‌ بی‌خاصیت‌تون چرا ازشون نمی‌پرسید که؛ شما از کجا می‌دانستید که «پرونده مفتوحی در دادسرای ویژه روحانیت قزوین برای اقای سید محمد حسینی" فرزند میر بابا" در حال جریان و رسیدگی ست»؟!! ⁉️ آیا علم غیب داشتند؟! یا کلاغ خبرچین داشتند؟! و یا اینکه نانکلی بهشون خبر داده است؟! ⁉️ نانکلی چرا باید از مفاد پیام‌های بنده خبر داشته باشد و مستند به آن‌ها شکایت کند؟! ⁉️ نانکلی چرا باید به این‌ها خبر بدهد؟! و خبر دادن او منتهی به فراخوان این‌ها بگردد؟! ⁉️ نانکلی چرا باید این احمق‌ها را مجبور کند که در اطلاعیه شماره یک خودشان بنویسند: «مجبور به اقدام قانونی و عنوان در مراجع محترم قضایی گردیدیم»!!! (و‌ حال آنکه هنوز جرأت نکرده‌اند که طرح شکایت بکنند! و صرفاً مجبور شده‌اند اهالی را تحریک به شکایت بکنند!!)😂😳 این گماشتگان نانکلی برای حمایت اهالی از شکایت نانکلی اوباش (که در پی تصرف عدوانی شش‌دانگ روستا بود) علیه بنده که تهاجم این کفتارها را به درخواست اهالی، در هم شکستم، فراخوان زده که اهالی هم بروند علیه مدافع حقوق خودشان، شکایت بکنند! و برای اینکه تحریک اهالی به شکایت را حق‌بجانب جلوه بدهند، در این اطلاعیه آش و‌ لاش و سراسر کذب و بی‌اساس، تعدادی خودفروخته به نانکلی کذاب و شیاد را به «کلیه اهالی و اشخاص حقیقی و حقوقی و طوایف» تعمیم داده‌اند!!! و در ذیل «طوایف» از «حسینی‌ها، موسوی‌ها، حسن‌آبادی‌ها، داودی‌ها، میرزایی‌ها و...» اسم برده‌اند!! که بنده هم در پیام قبلی اشاره کردم که همه این طوایف، فامیل‌های من هستند و اقدام این اوباش، در واقع شورانیدن فامیل‌های من علیه من است که می‌توان آنرا «تشویش اذهان فامیل» نامید که پیگرد قانونی شدیدتری دارد. و اما فامیل بودن این طوایف با بنده؛ که لازمست طرداً للباب، خیلی مجمل (به همان ترتیب که نوشته‌اند)، مورد اشاره قرار بدهم: الف) حسینی‌ها که؛ ریشه مشترکی داریم و فامیلی بنده هم حسینی است و نواده مرحوم سیدحسن‌بابا هستم که معمار بازسازی بقعه مبارکه امام‌زاده بوده است و اولین سازنده خانه‌های روستایی این روستا و البته بعللی اسم مستعاری هم برای خود برگزیده‌ام (منتظر) که تمییز آن از سایر «حسینی»ها آسان‌تر باشد. حسینی‌ها اصلی‌ترین طایفه این روستا هستند و بنده هم از این طایفه هستم. البته ممکنست در بین حسینی‌ها، نخاله‌هایی پیدا بشوند که بخواهند علیه بنده شکایت بکنند که احتمال آن در حد ۱٪ است! ⁉️ آیا گمان می‌کنید حسینی‌ها علیه بنده شکایت خواهند کرد؟! آنهم در حالی‌که امیدشان به بنده است برای اینکه اراضی مغصوبه آن‌ها را از حلقوم حاج‌صفت متجاوز، بیرون بکشم؟!! هیهات! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ سادات میدان 🎲 سیدعلاءالدین 🌹
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۳۶۲): «پیش‌دستی بمنظور تداوم عوام‌فریبی»؛ (بخش ۱۲): دروغ‌ها و تهمت‌های شورای روستا در اطلاعیه رسمی شماره یک که موجب تشویش اذهان عمومی و قابل پیگرد قضایی هستند! ... البته ممکنست حسینی‌هایی از جنس ممدننگی (لعین اوقاف) و برخی از همپالگی‌های احمقش، از طرف اربابش نانکلی اوباش، «مجبور» بشوند که اقدام عبثی علیه بنده بعمل آورند که آنهم احتمالش بنظرم ۱٪ بیش نیست! (تعریف احمق: «کسی‌ست که کارش نه به درد دنیایش می‌خورد نه به درد آخرتش!) ب) موسوی‌ها که پدرانشان؛ خواهرزاده‌های «سیدمحمدرضا حسینی» (جد سوم بنده) بوده‌اند که در کاروان مشترکی مسافرت می‌کرده‌اند (از سبزوار به کربلا و سپس نیریج) و به اتفاق همدیگر وارد «مزرعه امامزاده» شده و در پدید آوردن این روستا (با مهندسی سیدحسن‌بابا) مشارکت داشته‌اند. وصلت‌های بعدی دو طایفه حسینی و موسوی، آن‌ها را به همدیگر نزدیکتر ساخته است. بعنوان نمونه؛ مادربزرگ پدری آ.سیدقاسم موسوی، خواهر پدر بنده بوده است. لذا کل فرزندان و نوادگان مرحوم سیدصفدربابا ریشه حسینی هم دارند. در بین طایفه موسوی‌ها هم ممکنست که تعدادی نخاله پیدا بشوند که بخواهند علیه بنده شکایت بکنند که احتمال آن هم در حد ۱٪ است! ج) حسن‌آبادی‌ها که یکی از ریشه‌های بنده هستند. همسر اول پدر بزرگ بنده (مرحوم سیدمحمدعلی فرزند درجه یک مرحوم سیدحسن‌بابا) از طالبلوهای نیریج و همسر دوم او از حسن‌آبادی‌های نیریج بوده است. بانویی بنام گوهرننه که خواهر حیدردایی بوده است. مرحوم حیدردایی، دائی تنی پدر و عموها و عمه‌های بنده بوده و لذا بقیه اهالی هم آن‌مرحوم و نیز پسران مرحوم آن‌مرحوم را همانند پدر و عموهای بنده، دایی می‌نامیدند که آخرین آن‌ها همین «علی‌دایی» بود که هفته گذشته به رحمت خدا رفت (و متاسفانه بعلت دور بودن از روستا و تهران نتوانستم در هیچ‌کدام از مراسم آن‌مرحوم شرکت بکنم و از راه دور نثار شادی روحش، فاتحه فرستادم). همه اهالی هم این مرحوم را علی‌دایی می‌نامیدند! چرا؟! برای اینکه پدرم، پدر ایشان را دایی می‌نامید. بنابراین حسن‌آبادی‌های مهاجر از نیریج به امامزاده، فامیل بنده هستند. پدربزرگم به علت خاصی به حسن‌آبادی‌ها پناه داده بود و آن‌ها هم همیشه حرمت نگه داشته‌اند (حسن‌آبادی‌های فارس مهاجر از حواشی تهران - که با کمال وقاحت و نمک‌بحرامی در صدد اخراج سادات از این روستا بوده‌اند -، ربطی به حسن‌آبادی‌های ترک نیریج ندارند) در بین طایفه حسن‌آبادی‌ها هم ممکنست که تعدادی نخاله پیدا بشوند که بخواهند علیه بنده شکایت بکنند که احتمال آن هم در حد ۱٪ است! و باز بعنوان نمونه؛ آ.سیدسعید موسوی (سیدقاسم) و همچنین نوادگان مرحومین سیدابراهیم، سیداسماعیل و سیدشفیع، از طریق مادر بزرگ پدریشان (مرحومه سلطنت‌بانو) ریشه در طایفه طالبلوهای ترک نیریج دارند. زیرا سلطنت‌بانو (دختر پدربزرگ بنده و عمه بنده) دختر همسر اول مرحوم سیدمحمدعلی حسینی بوده که از طالبلوهای نیریج بوده است. د) داودی‌ها سومین طایفه‌ای هستند که از پیش از دویست سال پیش، ساکن این روستا شده و در پدید آوردن آن، سهم بسزایی داشته‌اند و بخاطر وصلتی که رخ داده، تعداد قابل توجهی از نوادگان پدر بنده، از طایفه داودی‌ها هستند و لذا خواهرزاده‌های بنده، نزدیکترین فامیل بنده به شمار می‌روند و بنده دایی آن‌ها هستم. حالا همین خواهرزاده‌های داودی بنده از طریق مادرشان ریشه حسینی دارند و از طریق مادر پدربزرگ‌ مادری‌شان ریشه در حسن‌آبادی‌ها هم دارند. یکی دیگر از وصلت‌های مهم بین حسینی‌ها و داودی‌ها، خاله بنده بوده است که پسرانش، فامیلشان داودی است و از مستأجرین یک‌سوم موقوفه امامزاده ولیکن ریشه حسینی هم دارند. در بین طایفه داودی‌ها هم ممکنست که تعدادی نخاله پیدا بشوند که بخواهند علیه بنده شکایت بکنند که احتمال آن هم در حد ۱٪ است! هـ) میرزایی‌ها که همگی از نوادگان موسوی‌ها (مرحوم سیدحسین و سیده‌ثریا) هستند و‌ بعضی از آن‌ها با حسینی‌ها هم وصلت کرده‌اند از جمله با پسرعموی بنده (مرحوم حاج‌سید یوسف‌آقا علاءالدینی) از متدینین نیریج بوده‌اند که کار و زندگی در روستای امامزاده را بر نیریج ترجیح داده‌اند و از فامیل‌های من هستند. و یکی از علل اینکه دنبال جلوگیری از تخریب خانه یکی از آن‌ها هستم شاید بعد از رضای خدا، بلحاظ فامیلیت ما هم باشد. در بین طایفه میرزائی‌ها هم ممکنست که تعدادی نخاله پیدا بشوند که بخواهند علیه بنده شکایت بکنند که احتمال آن هم در حد ۱٪ است! و) معینی‌ها هم که از قلم شورا افتاده، ما (از طریق زن‌عموی بنده) فامیلیم. خلاصه اینکه؛ کل اهالی این روستا با همدیگر فامیل هستند (حتی با مهاجرین تهرانی) به همین علت هم همه به همدیگر ملاحظاتی دارند! ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ سادات میدان 🎲 سیدعلاءالدین 🌹
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۳۶۳): «پیش‌دستی بمنظور تداوم عوام‌فریبی»؛ (بخش ۱۳): دروغ‌ها و تهمت‌های شورای روستا در اطلاعیه رسمی شماره یک که موجب تشویش اذهان عمومی و قابل پیگرد قضایی هستند! آقای نانکلی بیچاره! که داری این پیام‌ها را با دقت می‌خوانی (تا شاید نکته‌ای در آن‌ها علیه من پیدا بکنی!)، حواست باشه که هنگام نوشتن اطلاعیه‌های بعدی شورای خائن این روستا و فراخوان اهالی آن برای شکایت علیه بنده و یا هر هدف شوم دیگری که در ذهن علیل خودت می‌پرورانی، باید به این نکات مهم هم توجه بکنی تا با طناب هر ناکثی تو چاه نروی! اینکه رفتی دادسرای ویژه روحانیت و در بند ۸ شکوائیه خود نوشتی: «آقای حسینی علیرغم نداشتن هیچگونه تعلقاتی در روستای مذکور، در امور اهالی آن دخالت کرده است»! باید بدانی که «تعلقات» بنده همین فامیل بودنم با قریب باتفاق اهالی است ولو اینکه در محدوده شش‌دانگ روستا، شخصاً چیزی ندارم. تعلقات خونی و فامیلی و خاندانی خیلی قوی‌تر از تعلقات خاک و خاشاکی است اگر اهل فهم باشی که متأسفانه نیستی! اینکه آمدی و شورای مفلوک این روستا را مجبور کردی تا اهالی را تحریک به شکایت علیه من بکند و در این شش ماه «همگان با درایت و صبوری» با اهداف شوم تو و نوکرانت هماهنگ نشدند، باید بدانی که داری به کانون وحدت و عدالت روستا حمله می‌کنی و این حمله تو پاسخ دندانشکنی خواهد گرفت! بنده اگر در مقابل چنگ‌اندازی‌های کثیف (نامشروع و غیرقانونی) تو به شش‌دانگ این روستا ایستادم و دماغت را به خاک مالیدم، دقیقاً بخاطر تعلقاتی بود که به این روستا داشتم و اگر خود اهالی هم از من درخواست نمی‌کردند باز هم در مقابلت می‌ایستادم و باز هم خواهم ایستاد و تا نیایی از همه طوایف این روستا، رسماً عذرخواهی بکنی، رهایت نخواهم کرد. تو بعد از جلسه دادگاه خواهش کردی که من با تو رفاقت بکنم و دو تا شرط گذاشتم و لازمست در اینجا شرط سوم مرا هم بشنوی و آن؛ پوزش واقعی از کلیه اهالی روستا از جمله فریب‌خوردگان خودت است. وگرنه که؛ «بچرخ تا بچرخیم»! ۲) در محور پانزدهم دروغ‌های شورا نوشته‌اند: «درخواست میشود اگر هرگونه شکایتی از نامبرده دارند ... کلیه افرادی که مورد هتک حرمت قرار گرفته میتوانند شکایت خود را به ثبت برسانند»! ⁉️ بالاخره روشن نیست که «کلیه اهالی، اشخاص حقیقی و حقوقی و طوایف کذا و کذا» (یعنی یک لشگر عریض و طویل!) همگی باهم قشون‌کشی بکنند و بروند پونک قزوین برای ثبت «هرگونه شکایتی» که علیه بنده دارند یا اینکه صرفاً معطوف به پیام‌های مجازی در کانال‌های اطلاع‌رسانی بنده، فقط «افرادی که هتک حرمت» شده‌اند، برای پیوستن به شکایت اجباری نانکلی ناکام و دماغ‌سوخته بشتابند؟! لطفاً تکلیف مردم را روشن کنید! 😂 و آن‌ها را از این پیامهای مشوش و حیران‌کننده خارج کنید! قشون‌کشی «کلیه اهالی و کلیه طوایف و کلیه اشخاص حقیقی و کلیه اشخاص حقوقی» از روستا به قزوین، نیازمند امکانات لجستیکی و تدارکات گوناگونی است که اول باید اداره مالی پشتیبانی آنرا تشکیل بدهید! و اگر مخاطبین و مدعوین فراخوان ننگین شما صرفاً «افرادی» هستند که بابت افشاگری‌های بنده در کانال‌های شخصی خودم، «هتک حرمت» و «حیثیت» شده‌اند، لازمست اول از همه ثابت کنید که این خودفروخته‌های شیطان‌صفت و نوکرمآب (و البته در تعبیر نانکلی؛ چهره‌های خدوم و صدوق!!!)، اساساً «حرمت» و «حیثیت»ی برای خود باقی گذاشته‌اند که حالا لازم باشد با شکایت‌شان «اعاده حیثیت» شوند!! وقتی این نابخردهای علیل‌الذهن با همین اطلاعیه اجباری، ته‌مانده حرمت و حیثیت خود را بدست خود و در کانال خودشان بر باد داده‌اند، چرا اصرار دارید که «کلیه اهالی و اشخاص حقیقی و حقوقی و طوایف» به جنبش و جوشش و حرکت در آیند؟! آنهم به نفع دشمنان مهاجم‌شان و به ضرر دوست مدافع‌شان؟! آخه شما چرا اینقدر عِشَّک هستید؟! (بلانسبت کلیه الاغ‌ها) بعد می‌گن آقا شما نباید نازک‌تر از گل حرف بزنید!!! با این چارجفتک‌پرانی‌های بی‌پایان، آدم را وادار می‌کنند و خون آدم را به جوش می‌آورند! تا آدم چیزی بارشان بکند! آخه نفهمی و خریت هم باید حدی داشته باشد! ⁉️ کدام هتک حرمت؟! خیانت‌های شما باید افشاء می‌شدند و پرده‌های نیرنگ و فریب شما باید دریده می‌شدند‌ و در ایفای این نقش، قرعه فال بنام من دیوانه زدند! دروغ شانزدهم شورا) «خداوند متعال گواه است به هیچ عنوان راضی به شکایت از ایشان نبوده ایم ولی رسالت شورا در وحله اول دفاع از حقوق عامه اهالی و ساکنین میباشد.» ⁉️ «رسالت شورا»؟!!!؟؟🙄🙄🙄🙄🙄 ⁉️ «دفاع از حقوق عامه اهالی و ساکنین»؟!!؟؟؟!!!😳😳😳😳😳 توبه نصوح به درگاه حضرت باریتعالی، بحق چیزهای ندیده و نشنیده!!! 😂😂😂😂😂 آخه شما اینهمه وقاحت را از کجا به سرقت برده‌اید؟!! ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ سادات میدان 🎲 سیدعلاءالدین 🌹
🔺️ رئیس سازمان ثبت: سند «تک برگ» دیگر ارائه نمی‌شود رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور: 🔹️از ابتدای تیرماه، کلیه اسناد صادره از سوی سازمان ثبت اسناد و املاک به صورت الکترونیکی و دارای کد امنیتی خواهند بود. 🔹️بدین معنا که از آن زمان به بعد، دیگر سند تک برگ به متقاضیان ارائه نخواهد شد. / ایسنا در کوتاه‌ترین زمان به روزترین باشید👇 @Akharinkhabar | akharinkhabar.ir
بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده و مسئولین شهرستان 💠 علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۳۶۴): «پیش‌دستی بمنظور تداوم عوام‌فریبی»؛ (بخش ۱۴): دروغ‌ها و تهمت‌های شورای روستا در اطلاعیه رسمی شماره یک که موجب تشویش اذهان عمومی و قابل پیگرد قضایی هستند! دروغ شانزدهم شورا) «خداوند متعال گواه است به هیچ عنوان راضی به شکایت از ایشان نبوده ایم ولی رسالت شورا در وحله اول دفاع از حقوق عامه اهالی و ساکنین میباشد.» 🤔🥱 آخی!! شما چقدر مهربانید!!! إلهی الهی!! مادرتان بمیرد برایتان که شما چقدر نازنین هستید و قلب رؤفی دارید!! و اصلاً «راضی به شکایت نبوده‌اید»!😳🙄 خب! شاید این ادعا را بشود تقریباً پذیرفت! زیرا که هنوز شکایت نکرده‌اید و من هم پنج ماه منتظر ماندم تا شاید شکایتی بکنید که دیگه حوصله‌ام سر رفت از اینهمه انتظار! ولیکن علت عدم شکایت شما علیه بنده، بسیار بعید می‌دانم ناشی از عدم رضایت شما بوده باشد! هر علتی که داشته، باحتمال قریب به یقین از راضی نبودن نیست! حالا که شکایت نکرده‌اید، شاید هم ناشی از عدم رضایت بوده ولیکن خیلی بعید است که علتش این باشد. علتش هر چی که باشد، بنظرم درست نیست عین حرف‌های دروغ، قسم دروغ هم بخورید! اولاً «خداوند متعال را گواه می‌گیرید» و ثانیاً مقید می‌کنید به عبارت «به هیچ عنوان»، قدری آدم دچار خوش‌باوری می‌شود ولیکن علیرغم «عدم رضایت» و‌ «به هیچ عنوان»، «مجبور می‌گردید» به «اقدام قانونی» ولیکن به چه لحاظی؟! به لحاظ «رسالت شورا» و «در وحله [وهله] اول دفاع از حقوق عامه اهالی و ساکنین»؟!! درج چنین لحاظی، ادعای پوچ شما را بر باد می‌دهد! زیرا نه کمترین اعتقاد و علقه‌ای به «رسالت شورا» دارید و نه ذره‌ای پایبندی و احترام به «حقوق عامه اهالی و ساکنین» که بخواهید حتی لحظه‌ای به «دفاع» از آن، فکر کنید. اصلاً اهل این فکرها نیستید و در قاموس شما چنین چیزی وجود خارجی ندارد. واسه همین هم نوشتن این فراخوان آش و لاش، به گروه خونی شما نمی‌خورد و می‌شود حدس زد که وکیل نانکلی یا خود نانکلی آنرا بر اساس فرمت‌های ذهنی خودش (و نه قرین واقعیت بودن) نوشته است! اگر این دروغ شاخ‌دار را در این اطلاعیه ننگین خود درج نمی‌کردید، می‌شد باور کرد که مفاد آن را خودتان نوشته‌اید ولیکن افزودن چنین فرازی، باورپذیری آنرا مضمحل ساخته است. زیرا تنها چیزی که اصلاً و ابداً در هیچ گوشه ذهن شما نبوده و نیست، همین «رسالت شورا» و «حقوق عامه اهالی و ساکنین» است! ⁉️ شما و «دفاع از حقوق اهالی»؟!! مگه می‌شه؟!! مگه داریم؟!!! اصلاً باور کردنی نیست‌. زیرا خیانت‌های شما به حقوق عامه و خاصه اهالی، آنقدر فراوان و متنوع است که چنین ادعایی در واقع بزرگترین توهین در حق شعور اهالی و مخاطبین است. شما با نوکری خود برای نانکلی اوباش، پیوسته بدنبال انهدام کامل حقوق اهالی بوده‌اید و هستید. آنگاه چگونه جرأت می‌کنید که ۱۸۰ درجه برعکسِ عملکرد شرورانه خود ادعا بکنید؟! چنین ادعای کاملاً پوچی را هم باید در کتاب رکوردهای گینس، چاپ کرد! اگر شما ذره‌ای حتی به اندازه کله کوچک یک جوجوغ (جوجه کوچک)، برای «حقوق عامه اهالی»، حرمت و حیثیتی قائل بودید، هیچ نیازی نبود که بنده وقت عزیز و شریف خود را صرف نوشتن حدود ۵۰۰ تا پیام ۸۰۰ کلمه‌ای بکنم! لعنت خدا بر شما که بخاطر پاره کردن این پرده‌های دروغ و نیرنگ و ریای شما کثافت‌های بی‌صفت در قالب ۱۵ پیام مفصل (فقط برای اطلاعیه سراسر کذب و بی‌اساس شماره یک) برای روشنگری «اهالی نسبتاً بی‌خیال امامزاده»!، مجبور شدم ۱۵ ساعت (و بلکه بیشتر) از اوقات گران‌بهای خودم را صرف بکنم! تحمیل این هدر دادن وقت، قطعاً روز قیامت دامن شما را خواهد گرفت و می‌ترسم که دامن خود مرا هم بگیرد! چنانکه برخی از دوستان، معتقدند که بنده حساسیت بیش از حدی بخرج داده‌ام وگرنه اهالی متوجه هستند و خام این نابخردها نشدند و نمی‌شوند وگرنه تا حالا برای شکایت مطلوب این‌ها، پشت درب‌های دادگاه‌ها صف‌ها بسته بودند!! علت «شماره یک» نامیدن این «اطلاعیه فراخوان» تحریک‌آمیز به شکایت فامیل‌های من علیه من، هم لابد بخاطر این است که «اولین اطلاعیه مشترک» شما اراذل و نانکی اوباش است. وگرنه هم شما قبلاً انواع اطلاعیه‌ها را صادر کرده‌اید و این اطلاعیه، اولین اطلاعیه شما نیست و هم نانکلی انواع اطلاعیه‌ها را صادر کرده است و این اطلاعیه‌اش، اولین اطلاعیه او نیست. ولیکن بعنوان «اطلاعیه مشترک» شما کفتارهای بدصفت، بله! «اطلاعیه شماره یک» محسوب می‌شود! اگر توجیه دیگری برای «شماره یک» نامیدن این «اطلاعیه» دارید، «هاتوا برهانکم إن کنتم صادقین»! وگرنه «رنگرزها» را چه به صداقت؟! شما برای کذّابی، «خدوم و صدوق» هستید که در شکوائیه خودش در صدد دفاع از شما برآمده است ولیکن در نزد ما، همچنان «خائن‌ترین و دروغ‌گوترین»ها هستید. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ سادات میدان 🎲 سیدعلاءالدین 🌹