🎥 فرماندار قزوین، به جرمی روانه‌ی زندان شد...؟ ‌ ‌این فیلم در این باره در فضای مجازی منتشر شده است... 🔴 بیداری_ملت ☝️پیام وارده☝️ 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 🙏گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠

📣 آستان مقدس امامزاده حسین (ع) جایگاه بقعه برتر کشور را کسب کرد 🔸️آستان مقدس امامزاده حسین (ع) در شاخص طرح اجتماعی قرار دوازدهم و بسته‌های معیشتی بعنوان بقعه برتر کشور در جشنواره سراسری سلاله معرفی شد. @jaarchi_qazvin 📣 اخبار ریزُ درشتِ استان قزوین👆 ☝️پیام وارده ☝️ 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 🎲 گروه هم‌اندیشی سیدعلاءالدین 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۴۹) فراتر از تعارض منافع!! (بخش ۱۰): محو خطاهای قبلی با خطاهای بعدی! خطاهای پیاپی و بالاخره خبط بزرگ!!! قبل از پرداخت خطای سوم، لازمست در باره علامت‌های تعجب و سؤال داخل کروشه‌های [؟+!] پیام قبلی توضیحی بدهم: من تصور می‌کردم که همجوار غربی ملک سیدابراهیم، ملک مرحوم سیدحسین موسوی است و جانب شرقی آن، نهر قدیمی است نه ملک سیدقاسم فلذا از این علائم استفاده کردم. ولیکن سندی بدستم رسید که طبق آن؛ مرحوم آ.سیدابراهیم بعد از تخریب خانه‌اش در زلزله ۱۳۸۱/۴/۳ باریکه‌ای به عرض ۴ متر در جانب غربی ملک مخروبه خود به آ.سیدقاسم تخصیص داده است. این مدرک، نشان می‌دهد که آن‌مرحوم چقدر دغدغه دسترسی فرزندش با معبری ماشین‌رو به معابر اصلی روستا را داشته است. چنانکه خودش صریحاً نوشته «به عرض ۴/چهار متر که یک ماشین براحتی رفت و آمد کند». در انتهای هبه‌نامه معبر هم تصریح کرده که؛ «... به فرزندم سیدقاسم موسوی به شماره شناسنامه ۲۱۸ واگذار نموده و به مالکیت او در میآورم و هیچ فرد دیگری از این ملک، حقی ندارد» فلذا بعداً در تعیین حدود ملک خودش، غرب آن را ملک آ.سیدقاسم (همان معبر ۴ متری) نوشته است. سومین خطا؛ از جانب آ.سیدقاسم بوده که آن معبر خصوصی خود را حصارکشی نکرده و قفل و بست نزده است! و باعث شده که دیگران برای تملک و تصرف ناحق آن به طمع بیافتند! ... ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۸ آبان ۱۴۰۲ 💠 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 🎲 گروه هم‌اندیشی سید علاءالدین 🎲 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠

علاءالدین در افق آینده؛ (ق ۱۵۰) فراتر از تعارض منافع!! (ب ۱۱): محو خطاهای قبلی با خطاهای بعدی! خطاهای پیاپی و بالاخره خبط بزرگ!!! تکمله بیان خطاهای اول و دوم: و اما آ.سیدابراهیم، چرا مرز شرقی خود را «ملک سیدحسین» تعیین کرده است؟! (در حالی که نهر و معبر قدیمی بوده) علت اینست که شرق نهر؛ باغچه‌ای متعلق به سیدحسین بوده و به اعتبار آن، نوشته؛ «از شرق به سیدحسین»! بنابراین علائم تعجب و سوال بنده، بیجا بود ولیکن خطاهای اول و دوم به قوت خود باقیست. زیرا حد شرقی ملک سیدابراهیم نهر آب قدیمی‌ست و نادیده‌انگاری آن ممکنست در آینده، مشکل بیآفریند! خدای ناکرده صد سال دیگه ممکنه بعد زلزله‌ای، نوادگان آ.سیدابراهیم با استناد بدان، عمومی بودن «معبر قدیمی» را بی‌اعتبار بدانند! بنابراین لازمست، در جایی رسماً ثبت شود که مرز شرقی سیدابراهیم، «نهر قدیمی» است نه باغچه سیدحسین. چهارمین خطا را طرح هادی، مرتکب شده که ملک سیدحسین موسوی (ثریاخالا) را که ناشی از زلزله تخریب شده بود، بعنوان معبر عمومی در نقشه خود تعبیه کردند! بنده، عدم اعتنای بازماندگان آن مرحومان (میرزائی‌ها؟) به طرح هادی و اقدام به حصارکشی اولیه (نیم‌متری) و آنگاه احداث خانه را خطا و ناحق نمی‌دانم. و حتی تلاش آن‌ها برای زدودن هرگونه اثری که برای معارضین احتمالی، موجد حق ارتفاقی گردد را هم ناحق نمی‌دانم ولیکن افکندن کابل برق محلی به ملک سیدقاسم را هم عادلانه نمی‌دانم. زیرا ممکنست برای معارضین املاک آ.سیدقاسم، حق ارتفاقی بجای بگذارد. فلذا اعتراض آ.سیدسعید را هم محق می‌دانم. ..ادامه دارد ✍️ حم آبان۱۴۰۲ 🆔 @GonbadeFirozeh 💠 گروه سیدعلاءالدین 🎲

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۵۱): فراتر از تعارض منافع!! (بخش ۱۲): محو خطاهای قبلی با خطاهای بعدی! خطاهای پیاپی و بالاخره خبط بزرگ!!! بعد از هبه‌نامه دوم آ.سیدابراهیم، (تخصیص معبری ایضاً بعرض ۴ متر بعنوان «راهی برای سیدقاسم»)، بلاتکلیف نهادن هبه‌نامه اول آ.سیدابراهیم، را شاید بشود، پنجمین خطای این پرونده، تلقی کرد. زیرا این ابهام را بوجود آورده است که؛ مگر آ.سیدقاسم چند تا معبر ماشین‌رو لازم دارد؟! مگر اینکه بشود برای یکی از آن‌دو، علاوه بر معبر بودن، «کاربرد پارکینگی» برای ماشین‌های خانواده آ.سیدقاسم نیز قائل شد! در هر حال؛ آ.سیدقاسم، به هر عنوانی توانسته از پدرش دو فقره هبه‌نامه دریافت نماید که هیچکدام هم ابطال نشده و قابل ابطال هم نیست الاّ به اراده خود آ.سیدقاسم. (ولو اینکه آن‌مرحوم در تخصیص املاک و اراضی و باغات و مزارع خود به فرزندانش، کمترین سهم را به آ.سیدقاسم اختصاص داده است!) فلذا به نص صریح هبه‌نامه‌ها احدی از خانواده مرحوم آ.سیدابراهیم در آن‌ها حقی ندارد (تا چه رسد به فضولی دیگران بویژه کفتارهای رنگرز و فرصت‌طلب!) و سیدقاسم حق حصارکشی و نصب درب و قفل بر آن‌ها را داشته و دارد. ششمین خطا؛ از جانب برخی از وُرّاث مرحوم آ.سیدابراهیم اتفاق می‌افتد که ضمن بی‌حرمتی به نیّت خیر و خواسته عاقلانه پدرشان (هیچ فردی حقی در آن [معبر اول] ندارد) بدون اجازه مالک باریکه اول، تحت تملک و تصرف غیرقانونی خود قرار داده و در آن اقدام به کاشت درخت و نصب درب می‌کنند! (که تصرف عدوانی و ممانعت از حق و تجاوز به حقوق مسلم آ.سیدقاسم تلقی می‌شود) و حال آنکه، سیدقاسم محق و مختار به بازپس‌گیری ملک خود یا معادل ارزش مالی بنرخ روز آن است و اگر تاکنون اقدام به تحت پیگرد قضایی قرار دادن آن نکرده است، صرفاً جهت حفظ احترام مادرش بوده است که در آن «خانه نیمه‌غصبی» ساکن است. (و ظاهراً اقامه دعوی نموده ولیکن آنرا در مرحله «اجرای احکام» متوقف کرده است!؟) طبق مدارک موجود در پرونده‌های ذی‌ربط؛ هفتمین خطا؛ متعلق به چهار نفر از پسران آ.سیدابراهیم، هشتمین خطا؛ متعلق به دو نفر از پسران آن‌مرحوم، نهمین خطا؛ مربوط به فقط یکی از پسران او است که متناوباً اسناد پدری خود را مورد تردید و حتی انکار و استنکاف و تمرّد قرار داده و برادرشان را مکرراً به دادگاههای آوج و قزوین کشانده و می‌کشانند که نوعی مزاحمت ظالمانه است و قطعاً عواقب شومی بدنبال دارد. دهمین خطا؛ را ایضاً کلیه وابستگان مرحوم آقاسیدابراهیم مرتکب می‌شوند که علیه آ.سیدقاسم، اقدام به جوسازی و شایعه‌پراکنی و حرمت‌شکنی غیرقانونی و بلکه نامشروع می‌کنند! یازدهمین خطا؛ دخالت اهالی در استقبال از شایعات معطوف به خطای دهم است که جاهلانه و مغرضانه به آ.سیدقاسم می‌تازند تا آنجا که یکی از معتمدین بنده هم در صدد شستشوی مغزی بنده بر آمد و اراجیفی را برای من فرستاد که طی پیام شماره ۱۴۲ به اشتراک گذاشتم. دوازدهمین خطا؛ ورود شیادانه کفتارهای روستا از جمله اعضای شورای خائن روستا به این اختلافات خانوادگی بود که کماکان ادامه دارد. و اما سیزدهمین خطا؛ که باید آنرا فراتر از خطا دید و چیزی جز «خبط بزرگ» نیست؛ دخالت دادن نانکلی کذّاب اوقاف در این افتضاحیه بود که توسط مثلث نامیمونی اتفاق افتاد که یک ضلع آن، «امین جعلی اوقاف» و ضلع دیگر آن؛ «دهیار و اعضای شورای فعلی و سابق و اسبق» و بالاخره ضلع سوم آن؛ متأسفانه «برخی از پسران آ.سیدابراهیم» است! بعضی از پسران آ.سیدابراهیم بخاطر یک دستمال، قیصریه را به آتش کشیدند! هبه پدرشان (تخصیص عاقلانه و دلسوزانه «معبری ماشین‌رو» به یکی از پسرانش که خانه‌اش در جایی واقع شده که بار خر یا فرغون هم براحتی نمی‌تواند به آنجا رفت و آمد کند مگر با رنج و زحمت زیاد) را بر نتافته و نه تنها آن‌را ناحق و عمومی جلوه دادند بلکه ضمن مظلوم‌نمائی و خیلی حق‌بجانب و مکرراً دست به دامن داغ و درفش دستگاه‌های دولتی و حکومتی شدند تا آن‌جا که پای اوقاف و امور شرّیّه را هم به قضیه باز کردند تا نانکلی و کفتارهای وابسته او هم در این معرکه، یکّه‌تازی نمایند!!! جنجال و هیاهوئی عجیب و شگفت‌انگیز و بسیار سخیف و نابخردانه که عمدتاً ناشی از آلت دست واقع شدن برای ناخور شیاطین و حسودان بی‌تقوا و... بوده است. و شاید یکی از علل اصلی ورود بنده به این «پرونده شرم‌آور»، مداخله کاملاً غلط و بی‌ربط «نانکلی و کفتارهای وابسته» بدان بود و لذا در این قضیه هم تا آخرش هستم و اجازه نمی‌دهم جای جلاد و شهید، عوض شود و این جنگ روانی پلید و ناجوانمردانه را خنثی و بر سرشان خراب خواهم کرد، ان‌شاءالله ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۸ آبان ۱۴۰۲ 💠 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 🎲 👈گروه هم‌اندیشی سید علاءالدین👉 🎲 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 👈گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام👉 💠

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۵۲): فراتر از تعارض منافع!! (بخش ۱۳): محو خطاهای قبلی با خطاهای بعدی! خطاهای پیاپی و بالاخره خبط بزرگ!!! فرض می‌کنیم آ.سیدقاسم موسوی، امضای مادرش را (بعنوان شاهد هبه‌نامه اول داخل دایره سبزرنگ تصویر) با تدلیس گرفته است! (چنانکه در اراجیف مندرج در پیام شماره ۱۴۲ بدان تصریح شده!) اصلاً بدتر از آن؛ فرض می‌کنیم که هر دو هبه‌نامه مرحوم آ.سیدابراهیم، جعلی هستند و آ.سیدقاسم آن‌ها را (العیاذ بالله) از خودش در آورده است! و آ.سیدابراهیم، هم هیچ اراده‌ای مبنی بر خارج ساختن خانه پسرش و خانواده او از بن‌بست نداشته است! و شاهدین تحریر هبه‌نامه‌ها و امضاء‌کنندگان آن هم هیچکدام زنده نیستند یا زنده هستند اما انکار و تکذیب می‌کنند و یا نادم و پشیمان شده‌اند ووو... در غیر این‌صورت ناچاریم تصور کنیم که آ.سیدابراهیم، (العیاذ بالله) آنقدر بی‌فکر و بی‌دل و... بوده که؛ زمینی را برای احداث خانه به پسرش بخشیده که در ورای یک کوره‌راه باریک (که حتی بار الاغ هم براحتی نمی‌تواند از آن عبور کند)، قرار دارد و به هیچ عنوان، حق برخورداری از معبری ماشین‌رو را ندارد! هیهات از چنین نگرش سخیفی به این مسئله! عدم تخصیص معبری ماشین‌رو به آ.سیدقاسم از سوی پدر بزرگوارشان، توهینی بزرگ و ناروا به آن‌مرحوم است که حداقل از طرف بازماندگان او نباید بر طبل آن کوبیده شود. ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۹آبان۱۴۰۲ 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 🎲 گروه هم‌اندیشی سیدعلاءالدین 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۵۳): فراتر از تعارض منافع!! (بخش ۱۴): محو خطاهای قبلی با خطاهای بعدی! خطاهای پیاپی و بالاخره خبط بزرگ!!! اصلاً گیریم که آ.سیدقاسم صفر تا صد این مدارک را جعل کرده است و هر دوی آن‌ها را باید آتش زد!! بنده راهکار دیگری را پیش‌کش می‌کنم و آن؛ به کار انداختن اندکی از تعقل و درایت شماست: در مرز شرقی روستا ما یک نهر آب قدیمی داریم که در طول قرون متمادی پس‌ماند آب چشمه جنوبی روستا در آب‌بند خاکی را به باغات و مزارع شرق و شمال و شمال‌غربی روستا می‌رسانیده است. و بمرور زمان برای پایش آب جاری این نهر پر برکت، یک کوره راه یک‌متری هم تدریجاً شکل گرفته است که فرضاً برای دسترسی زوار به سرچشمه اصلی روستا هم مورد استفاده قرار می‌گرفته و می‌گیرد. زواری که شاید مایل نبودند و نیستند که از وسط روستا تردد نمایند. حال؛ کلاه خود را قاضی کنید که چرا آ.سیدابراهیم بخواهد به این باریکه «یک‌متری نفررو» یک معبر «چهارمتری ماشین‌رو» پیوند بزند؟!! معبری که فقط به درد خانه در بن‌بست افتاده سیدقاسم می‌خورد وگرنه هیچ ماشینی از این معبر به جایی نمی‌رسد. چنانچه آن‌مرحوم قصد داشته با تعویض زمین ۳۰۰ متری خود «راهی عمومی» برای اهالی باز کند، کافی بود یک معبر نفررو یک‌متری گشوده و اختصاص بدهد و این مطلب را در مسجد یا مراسمی جار بزند (نه اینکه در گوشی برای افرادی بزند که حرفهای آن‌ها قابل اعتماد نیستند) و نیازی نبود چهارمتری باشد. مگر آنکه ادعا کنید آ.سیدابراهیم بدنبال آن بوده که اهالی یا زوار امام‌زاده، ماشین‌های خود را به خانه آ.سیدقاسم برسانند!!! امیدوارم این بدیهیات عقلیه برای آن‌ها که ادعا و شایعه کرده و می‌کنند که آ.سیدابراهیم برای عموم مردم راه باز کرده (که به چی؟! و به کجا برسند؟!!) و حصارکشی و قفل و بست آ.سیدقاسم را، «زمین مردم را به بهانه‌‌ای سد می‌کنند و نزاع» جلوه داده و می‌دهند!!!، قابل درک و فهم باشد وگرنه که نیاز به «چوب تر» اجتناب‌ناپذیر است! 💠 و اما توصیه برادرانه بنده به فرزندان مرحوم آقاسیدابراهیم موسوی: ۰۰) شما پسرعمه‌های بنده هستید و تک‌تک شما را دوست دارم و مکلفم به خیرخواهی برای یکایک شما عزیزان و لذا عاجزانه استدعا می‌کنم: ۰۱) اول از همه بابت خبط و خطاهای خود، به درگاه الهی، توبه کنید و استغفار بسیار ۰۲) بر سر خاک پدر مرحوم‌تان حاضر شده و بابت بی‌حرمتی‌هائی که نسبت به دغدغه آن‌مرحوم مرتکب شدید، عفو و حلالیت بطلبید. ۰۳) در حضور جمع اهالی، از برادرتان؛ آ.سیدقاسم بابت ظلم‌هایی که در حق او و خانواده‌اش داشته‌اید، عذرخواهی کرده و حلالیت بطلبید. ۰۴) از پیگیری کلیه دعاوی غلط خود بابت معبرهای چهارمتری متعلق به آ.سیدقاسم، انصراف داده و شکایات و دادخواست‌های خود را پس بگیرید. ۰۵) هرگونه تصرف در دو معبر اختصاصی آ.سیدقاسم را محترمانه تسلیم او بکنید و بپذیرید که هیچ‌گونه حقی در آن‌ها ندارید حتی باندازه یک چوب کبریت. ۰۶) حواستان را جمع کنید که هیچگاه در دام فریب شیادها و کفتارهای روستا که دنبال اضمحلال سادات هستند، نیافتید و حرفهای تحریک‌آمیز آن‌ها را در دهانشان خرد کنید. ۰۷) خود را هرگز در چنبره شایعات بی‌اساس دشمنان سادات و اهالی (ولو اینکه از حلقوم برادران و خواهران بنده در آید!) گرفتار نسازید. ۰۸) همیشه مراقب حیثیت اجدادی خویش و عدالتی باشید که ممکنست از جانب هر کس و ناکثی مورد تهدید و تعرض قرار گیرد. ۰۹) بابت کشانیدن آ.سیدمیرشجاع‌الدین به نزد مسئولین آوج جهت همراه ساختن وی با «مطامع ناموجه» خود، از ایشان هم عذرخواهی کنید. ۱۰) بابت «مشارکت در تشویش اذهان عمومی» از کلیه اهالی روستا بویژه سادات معزز، هر چه زودتر اعتذار بجوئید. ۱۱) سندی تنظیم کنید و به ثبت رسمی برسانید با اثر انگشت کلیه ورثه مرحوم آ.سیدابراهیم، مبنی بر اینکه؛ مرز شرقی ملک پدری‌تان، نهر و معبر قدیمی روستا است نه باغچه مرحوم سیدحسین موسوی (تا وراث بعدی آن‌مرحوم و بازماندگان خودتان، بعدها مدعی معبر و نهر عمومی نشوند) ۱۲) از کلیه همپالگی‌های نانکلی و تفاله‌های معلوم‌الحال او اظهار برائت کنید. ۱۳) در غیر این‌صورت عواقب هرگونه نابخردی و پیامدهای هر نوع شرارتی، دامن‌گیر خودتان خواهد شد و حداقل مسئله اینست که با بنده هم طرف خواهید بود. زیرا که این مسئله‌آفرینی شما از جنبه خانوادگی بودن، خارج گشته و مایه شرم‌ساری و سرافکندگی اهالی بویژه سادات گردیده است. ۱۴) سعی کنید متناسب با ضرورت‌های (اهمیتی و اولویتی) امور اصلی و مسائل فرعی، ضمن مشاوره با عقلای سادات، رفتار نمائید و گفتارهای بنیادی و حتی بنیانی خود را با آنان تنظیم کنید. ..ادامه دارد. ✍سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۰آبان۱۴۰۲ 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 🎲 گروه هم‌اندیشی سیدعلاءالدین 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام ✅

علاالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۵۴) بعضی تصور می‌کنند که امضای آ.سیدابراهیم در دو هبه‌نامه تخصیص معابر ماشین‌رو (۴متری) به سیدقاسم، با هم تفاوت دارند! بنظر من تفاوتی ندارند و تفاوت جزئی در امضاهای هر کسی یافت می‌شود. با همه این احوال، وارثین می‌توانند تقاضای کارشناسی برای اعتبارسنجی اسناد نمایند از جمله امضاهای آن‌ها را. در غیراینصورت بهتره از تردید و تشویش دست کشیده و خود را بیش از این، «ملعبه گماشته جعلی نانکلی» نکنند که رسوائی دنیا و آخرت را دارد. وانگهی؛ فرضاً که هر دو هبه‌نامه مدعای سیدقاسم یا امضای آنها، جعلی هستند، سند «استعلام محلی تأیید مالکیت» سیدابراهیم که دیگر قابل انکار نیست. زیرا آن از آرشیو شورا به دادگاه ارائه شده و در اختیار سیدقاسم که نبوده و توسط او هم صادر نشده است. طبق این سند؛ آ.سیدابراهیم در «خوداظهاری حدود مالکیتی» خود، جانب غربی آنرا با «ملک سیدقاسم موسوی» تعیین کرده (لابد بر اساس هبه‌نامه اولش) که به تأیید «مرجع رسمی وقت» هم رسیده و مهر شده. اگر کسی ادعا کند که این‌هم توسط سیدقاسم جعل شده، قاعدتاً باید یقه آ.میرشجاع گرفته شود که چرا مهر هیئت امناء را در اختیار جاعل قرار داده؟! و اگر کسی ادعا کند که مهر هم جعلیه، قاعدتاً ناچاره مدرک دست‌نویس آ.میرشجاع را هم مجعول تلقی کنه! و قبل از همه، خود آ.میرشجاع باید شکایت کنه که دستخط او جعل شده! تاکنون از چنین اقدامی، گزارشی نشده و این ادعاها واهی هستد. (و چرا بجای آنکه در اختیار سیدقاسم باشد در اختیار وکیلی قرار گرفته که علیه سیدقاسم شکایت کرده؟!) ..ادامه دارد. ✍ حم ۱۰آبان۱۴۰۲ 🆔@GonbadeFirozeh سیدعلاءالدین 🎲

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۵۵) فراتر از تعارض منافع!! (بخش ۱۶): مثلث حقوقی شوم نانکلی و تفاله‌ها: (نامه دریافتی جدیدی که مرا آتش زد!): خلاصه نامه ۱۳۹۹/۸/۱۷ نانکلی اوقاف (به بهانه سرکوب آ.سیدقاسم در سه سال قبل اما مورد استفاده مجدد در شکایت کیفری اخیر برادر علیه برادر!) در سه جمله اینست: الف) کل شش‌دانگ امامزاده، موقوفه مطلق اوقاف است!!! ب) نماینده مطلق‌العنان این موقوفه، آقای سیدمحمدحسینی است!!! ج) احدی در این روستا حق کمترین تصرف و مالکیتی بر املاک خود ندارد الاّ به دستور این نماینده!!! نتیجه؛ نانکلی اوقاف، برای اهالی امامزاده، یک «خان جدید» و یک «کدخدای جدید»ی تراشیده و تحمیل کرده که این شیاد، اختیاراتی فراتر از خان‌ها و کدخداهای قدیمی دارد!!! بدترین وضعیتی که می‌توان بر سادات رقم زد!!! وی حتی به بنیاد مسکن، دستور داده که تغییر هر نوع کاربری در طرح هادی این روستا باید با موافقت این نماینده تحمیلی اوقاف صورت بگیرد!!! (و همچنین دستوراتی مشابه به سایر ادارات!) و عجیب‌ترین قسمت ماجرا آنجاست که بی‌غیرت‌های اهالی هم نه تنها با این خفّت و ذلّت تحمیلی مخالفتی نمی‌ورزند بلکه رأی اول خود را نثار این نوچه نانکلی می‌کنند!!! چرا؟! زیرا که بی‌غیرت هستند! و بدتر از آن اینست که حتی بعد از روشنگری‌های عدیده بنده از انواع خیانت‌های وی و همپالگی‌های او، هنوز هم عده‌ای او را می‌پرستند! اُف بر شما و آنچه (کاپیتولاسیون ننگینی) که دنبال می‌کنید! شرمتان و مرگتان باد که هیچ آبرو، شرف، عزت، اعتبار و حیثیتی برای این روستا باقی نگذاشتید! و اما خطابم به آنهایی که هنوز اندک غیرت و حیثیت و درایتی برایشان باقی مانده و لذا هنوز «محترم» به شمار می‌روند: دروغ‌های ۹+۸ مجید نانکلی! (۰۱) در پیام ۶۹ کانال سید علاءالدین، ۹ دروغ نانکلی در دادخواست مورخه ۱۴۰۱/۵/۱۲ وی به دادسرای آوج را ملاحظه کردید. حال توجه اهالی محترم را به ۸ دروغ تقریباً مشابه دیگر وی جلب می‌کنم که در نامه مورخه ۱۳۹۹/۸/۱۷ خطاب به «بنیاد مسکن انقلاب اسلامی شهرستان آوج» ردیف کرده است و تصویر نامه وی را در پیام شماره ۱۴۵ کانال گنبد فیروزه باشتراک گذاشتم. و نیازی به توضیح واضحات و تکرار بدیهیات نیست که این دروغ‌های ۸ گانه نانکلی منحصر به قضیه آ.سیدقاسم نیست و بلکه شامل حال کلیه اهالی روستا بوده است که متأسفانه همچنان در پرونده‌هائی مثل شکایت علیه آ.سیدقاسم امتداد دارد! این نکته هم قابل توجه است که؛ قبل از ورود بنده به «امر بسیج اهالی علیه تعرضات غیرقانونی نانکلی» که در قالب مکاتبات و جنگ روانی گوناگون، دنبال می‌کرد! و نهایتاً دست به دامن دادگاه شد تا کار را تمام کند ولیکن با عنایت الهی در همه آن‌ها مفتضحانه شکست خورد، اینک با پدیده جدیدی مواجهیم و آن استناد به «ادعاهای مکتوب و باطل» باقیمانده از مرحوم مجید نانکلی است که توسط کفتارها و پفیوزهای روستا بویژه «امین جعلی» اوقاف، به هر بهانه‌ای باز تولید می‌شود که بعنوان نمونه گنجانیدن برخی از نامه‌های سابق نانکلی در پرونده شکایات جدید آ.سیدعلی است که توسط وکیل ایشان انجام یافته و طبق برخی از شایعات؛ این وکیل، از بستگان نزدیک نسبی (دخترخاله؟) همسر امین جعلی اوقاف است! لطفاً به جملات دروغین و ادعاهای نامشروع و غیرقانونی مجید نانکلی کذّاب در نامه وی به بنیاد مسکن، دقت کنید: ۱) «پلاک ۱۱۷ اصلی بخش ۱۰ قزوین موسوم به روستای امامزاده اعلائ الدین به صورت شش دانگ تحت تملک موقوفه می باشد»! با کدام سند؟! اگر مدرک محکمه‌پسندی داشتی که در دادگاه‌های بدوی و تجدیدنظرخواهی خودت، احکام «بطلان دعوا» و «عدم استماع» نصیبت نمی‌شد. از روی بدمستی و سودای دفائن و عتائق روستا، دنیا و عقبای خود را بر باد دادید! ۲) «کوچه‌ای را که سابقه طولانی مورد استفاده اهالی و‌ زائرین امامزاده بوده»! منظورت کدام کوچه است؟! اگر منظورت «معبر یک‌متری حریم نهر شرقی» است که دروغ گفته‌ای. زیرا هیچکسی قصد تملک آنرا نداشته و ندارد. اگر منظورت، معبر ۴متری آ.سیدقاسم است که قبل از زلزله ۸۱، مسکونی بوده و بعد از آن هم اولاً «سابقه طولانی» محسوب نمی‌شود و ثانیاً هرگز مورد استفاده اهالی و‌ زائرین نبوده است. بنابراین باز هم طبق معمول دروغ به هم بافتی! (البته چنین ادعائی باحتمال زیاد از طرف رنگرز پفیوز و خائنی که امین خودت قرار داده‌ای بر قلم منحوس تو جاری شده است) ۳) «سیدقاسم موسوی یکی از متصرفین روستای مذکور در داخل طرح هادی ... [کوچه عمومی] ... قصد اضافه نمودن به منزل خود را دارد»! اولاً) آ.سیدقاسم یکی از مالکین این روستا است و صد البته متصرف ملک خودشه و هیچ ربطی به تو و تفاله‌های تو ندارد. ثانیاً) ... ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۱ آبان ۱۴۰۲ 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی سیدعلاءالدین 🎲 🙏

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۵۶) فراتر از تعارض منافع!! (بخش ۱۷): ادامه بررسی نامه‌ای که هفته پیش دیدم و مجدداً مرا به آتش کشید: دروغ‌های ۹+۸ مجید نانکلی! (۰۲) ثانیاً) آ.سیدقاسم «قصد اضافه نمودن کدام کوچه را به منزل خود دارد»؟! اگر منظورت کوچه قدیمی یک‌متری موازی نهر شرقی روستاست که دروغه. اگر منظورت کوچه وسط روستاست که باز هم دروغه. اگر منظورت بهره‌برداری از معبر اختصاصی خودشه که به تو و دیگران هیچ ربطی ندارد و فضولی آن به شماها و حتی برادران خودش هم نیامده است. ثالثاً) گنجانیدن منازل تخریب‌شده آ.سیدابراهیم موسوی و بیوه مرحوم آ.سیدحسین موسوی، در داخل طرح هادی، تصمیم نامشروع و کاملاً غلطی بوده است ولو اینکه توسط برادر من صورت گرفته باشد و تجاوز غیرقانونی و خلاف عرفی بیش نبوده است. مضافاً که ۴ سال قبل از این نامه سراسر کذابانه تو، رفع این معبر از طرح هادی توسط دهیار روستا بلامانع اعلام شده است. بنابراین اگر دهیار مرتکب خطایی شده بوده، با نامه مذکور جبران کرده است. ولیکن تو و امین عوضی‌تر از خودت، چرا اصرار دارید که بنام طرح هادی، از زمین‌های دیگران سلب مالکیت کرده و خود یا اطرافیان حرام‌خوارتان غاصب آنها شوید؟! ۴) «کلیه متصرفین و ساکنین روستای مذکور صرفاً متصرف بوده و دارای مالکیت نمی‌باشند»! تو (و امین جعلی و بی‌شرف تو) خیلی غلط می‌کنید که «ید تصرفی مالکانه اجدادی» اهالی و ساکنین دارای «اسناد رسمی و ثبتی مالکیتی» را نادیده گرفته و آنان را «متصرفین بدون مالکیت» و «موقوفه‌خوار» جلوه می‌دهید! تو اول برو موقوفه بودن لااقل یک وجب این روستا را رسماً ثابت کن آنگاه بیا فضولی بخرج بده و بر گردن پفیوزهای این روستا قلاده ببند و آنها به جان و مال و ناموس مردم بیانداز. ۵) «سیدمحمدحسینی به عنوان امین موقوفه محمدحسن و محمدکاظم»! اولاً) آیا نمی‌دانید که جعل عنوان «امین موقوفه» بدون اثبات موقوفه بودن جزئی از روستا (آنهم توسط محمدحسین‌خان و محمدکاظم‌خان) «جرم کیفری» است و «مجازات تعزیری» دارد؟! ثانیاً) چرا کلمه «خان» را از واقفین احتمالی، حذف کرده‌اید؟! و چرا محمدحسین‌خان را به محمدحسن تغییر دادید؟! ثالثاً) وقتی که «صورت‌جلسات حل اختلاف و عقد اختلاس» را بعد از ۸۰ سال پیگیری نتوانستید در هیچ مرجع رسمی (اعم از ادارات ثبت آوج و قزوین و مراجع قضایی) بعنوان وقف‌نامه تثبیت کنید (و به همین علت هم احکام پیاپی «بطلان دعوا و عدم استماع» نصیبتان شد، خیلی غلط کردی که برای این «موقوفه موهومه» آمدی و جعل عنوان کردی و «امین موقوفه» تراشیدی و «متولی با اختیارات خان‌خانی» بر اهالی مظلوم این روستا گماشتی و تحمیل کردی. هر پیسه گمان مبر که خال باشد شاید که در آن پلنگ خفته باشد! ۶) «تغییر کاربری و اصلاح طرح هادی روستا با هماهنگی این اداره و یا نماینده این اداره، آقای سیدمحمدحسینی ... صورت گیرد»! یعنی اگر این نماینده جعلی و تحمیلی تو اجازه ندهد، احدی از اهالی (حتی سادات مالک) حق هیچگونه تملک و تصرفی در املاک اجدادی و مالکیتی خود ندارند؟! چنین دستوری را از کدام گور خود در آوردید؟! سیدمحمدحسینی رنگرز و دروغگو دیگه کیه که طماع و کذابی مثل تو بخواهد وی را بر گرده سادات معزز و بلکه اهالی محترم ما، سوار کند؟! مگر آنکه بخواهی ادعا کنی، خود اهالی مایل به سواری دادن به وی هستند! نشان به آن نشان که بالاترین رأی خود را به این منتخب داده‌اند! اما فراموش نکن که سیدابوالحسن بنی‌صدرها هم در این مملکت، بالاترین رأی‌ها را از فریفتگان خود گرفتند ولیکن سرانجام با آرایش زنانه از معرکه گریختند! این رنگرزی که یک روده راست در شکم ندارد، و به سنگ‌پای قزوین گفته زکّی و هیچ بوئی از صداقت نبرده، فرجامی بجز گریز مفتضحانه و آوارگی نخواهد داشت! ۷) «این اداره در صورت عدم تمکین متصرفین در خصوص پرداخت حقوق موقوفه در مراجع قضایی اقامه دعوی نماید»! تو اول برو موقوفه بودن یک سانتیمتر این روستا را در مراجع قضایی اثبات کن (عطف به بند ۵ پیام ۷۰ راه طی شده در کانال سیدعلاءالدین) آنگاه بیا دهان گشاد خودت را برای تهدید اهالی غیور این روستا باز کن. اول موقوفه بودن اینجا را ثابت کن بعدش از پرداخت حقوق موقوفه دم بزن. اول برای موقوفه بودن حتی یک‌وجب اینجا سند محکمه‌پسند بیاور آنگاه بر روی آن نماینده و امین بگمار. اول حق مالکیت و تصرف خودت را به کرسی بنشان آنگاه بر روی آن سگ نگهبان ببند. ۸) «در حال حاضر این اداره نسبت به تنظیم اظهارنامه علیه ایشان [سیدقاسم موسوی] اقدام نموده»! بچرخ تا بچرخیم! در این قمار خواهید باخت! «و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین» ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۱ آبان ۱۴۰۲ 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 🎲 گروه هم‌اندیشی سیدعلاءالدین 🎲 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠

«غلامحسن اسلامی‌صدر» آزاد شد 🔸غلامحسن اسلامی‌صدر، سرپرست فرمانداری قزوین که با شکایت شاکیان خصوصی راهی زندان شده بود، ساعاتي پیش آزاد شد. 🔺کانال صدای مردم قزوین @qazvinnews_ir ☝️پیام وارده☝️ https://eitaa.com/chelcheraaqHM/3731 این پیام☝️را هم ببینید ☝️ 💠 کانال یک از هزاران 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠

بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین علاءالدین در افق آینده؛ (قسمت ۱۵۷) فراتر از تعارض منافع!! (بخش ۱۸): دروغ‌های ۹+۸ مجید نانکلی! (۰۳) از یاد نبریم که دو نفر از رنگرزهای حرفه‌ای روستا (مایه ننگ حسینی‌ها و موسوی‌ها!!) در نامه‌های سرگشاده خود برای بنده، در حمایت از شیطنت‌ها و شرارت‌های نانکلی اوقاف و توجیه بی‌غیرتی‌ها و شرارت‌های خود چه نوشتند: ممدرنگی: «مسئله حقوقی باید اهل فن نظر بدن نه امثال من و ایشون»/ «نه نامه های ارسالی ایشون افاقه کرد که تا آنجا که من اطلاع دارم مضامین نامه قابل جواب دادن نبوده»/ «حرکت کن از تهران تا قزوین یا بوئین زهرا یک ساعت ونیم راهه تشریف ببر و اداره اوقاف را قانع کن با دلایل و مدارک» ✅ عجالتاً که همین نوشته‌های بنده (که بتعبیر خودت؛ هر «دختربچه اول دبستان» هم می‌توانست بنویسد!!!) کاملاً افاقه کرد و پته‌های همه‌تون رو ریخت روی آب! و اوقاف را در سر جای خود نشاند و تعقیب مجازات مجرمین به قوت خود باقیست. حال بهتره بروید از خجالت بمیرید! کاظم‌رنگی: «با بد ترین الفاظ و ادبیات از مسئول اوقاف، ثبت ،اداره جات نگارش می‌کنید آیا این راه حل است» ✅ نخیر! «راه حل» آنست که تمام حیثیت و شرف اجدادی خود را به سفلگانی مثل نانکلی کذاب و طماع بفروشید و با متجاوزین نقاشی، نرد عشق ببازید و هیچگونه آبرو و اعتباری برای اهالی روستا باقی نگذارید! «بدترین الفاظ و ادبیات نگارشی» بنده صد برابر شرافت دارد به خنجرهائی که تو یکی از پشت بر سادات و اهالی زدی! بروید از خجالت بمیرید که مایه ننگ سادات شدید! قابل عبرت اهالی! می‌بینید که طمع ناشی از ملاحظه «حفاری‌های غیرمجاز و ناگهان پولدار شدن برخی از مستأجرین روستا» و سودای پیشی گرفتن از آن‌ها، چه بلائی بر سر نانکلی و تفاله‌های وی در آورد؟! آن حرام‌خوارها اگرچه دفینه‌های امامزاده را به غارت بردند (و من هم قصد رسواسازی آن‌ها را نداشتم و هنوز هم اسمی از آن‌ها نبرده‌ام بجز سیلی ملایمی به آن‌هائی که در برابر روشنگری‌ها و شفاف‌سازی‌های بنده قدری شلتاق کردند!) ولیکن این‌ها (آنهم از سادات و خانواده شهید!!) در صدد تذلیل سادات و اهالی برآمدند و بنده حقیر هم ناخواسته «تیر غیبی» شدم که خدای غیور مقدر کرده بود تا در این مقطع بی‌مهابا بسوی این جرثومه‌های پلیدی و پلشتی، شلیک بشوم! و این‌ها اگر توبه و عذرخواهی و جبران نکنند، هست و نیست خود را در این قمار مسخره، خواهند باخت! (و بعید می‌دانم که بتوانند از اعتیاد به چرب و شیرین حرام‌خوارگی‌های خود دست بشویند! فلذا روز به روز رسواتر خواهند گشت.) چنانکه می‌بینید؛ آن‌ها دست به یکی کردند تا به بهانه سرکوب حقوق مسلم آ.سیدقاسم و مهندس سیدسعید و استخدام فریبکارانه برادران ساده‌لوح او، سلطه بی‌چون و چرای خود بر سادات و اهالی را تثبیت نمایند ولیکن روزگار چرخید و همین پرونده را مایه رسواسازی آن‌ها قرار داد! کسی عضو شورای روستا می‌شود و قسم می‌خورد تا حافظ منافع و منابع اهالی باشد و اهداف مادی و معنوی آن‌ها را پیش ببرد و تحقق بخشد اما همزمان نماینده تحمیلی اداره‌ای می‌شود که بناحق ادعای تملک و تصرف شش‌دانگ آن روستا را دارد و کلیه اهالی را متصرفین بدون حق مالکیت قلمداد می‌کند و این دوگانه‌سوز قسم می‌خورد که از منافع نامشروع آن اداره نیز دفاع کند و اهداف شوم آن‌را (گریزاندن اهالی و خالی‌سازی از سکنه جهت تسهیل دستیازی به دفائن و...) تجلی بخشد!! این خدمت دوجانبه (که روی دیگر این سکه، خیانت دوجانبه اطلاق می‌شود)، «تعارض منافع» نام دارد که نانکلی و گماشته وی مرتکب آن شده‌اند و رئیس شورا هم بجای انجام اقدامات لازمه جهت اخراج عضو خاطی، با او همآوا گشته است! نه صرفاً بخاطر خویشاوندی بلکه بعلت هم‌پیالگی و... البته در مقطعی هم که احساس کرد پایگاه مردمی خود را از دست داده، از نمایندگی آن‌ها استعفاء داد (که آنهم دروغین بود!) و گمان کرد حفظ «عنوان جعلی امین موقوفه» (بدون موقوفه😂) ماندگارتر خواهد بود!! فلذا در این روستا ما با پدیده‌ای «فراتر از تعارض منافع» و بدتر از آن، مواجهیم که بنده سعی کردم طی پیام‌های مستند اخیر خود، ابعادی از آن‌را برای اهالی ترسیم و شفاف بکنم و لازمست این مسائل به مقامات ذی‌ربط استان هم انعکاس کامل و دقیق داده شود. و برای برخی از فرزندان مرحوم آقاسیدابراهیم هم واقعاً متاسفم که ملعبه این مزدوران از خدا بی‌خبر گشتند (همچنانکه برخی از سادات موسوی و حسینی هم در گرداب این نیرنگ افتادند و الباقی اهالی هم گرفتار مارپیچ سکوت گشتند!) و در برابر برادر خود بناحق صف‌آرائی کردند! و امیدوارم هرچه زودتر به توصیه‌های بنده حقیر ترتیب‌اثری بدهند. إن‌شآءالله ...ادامه دارد. ✍ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۱ آبان ۱۴۰۲ 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 🎲 گروه هم‌اندیشی سیدعلاءالدین 🎲 💠 🆔 @chelcheraaqHM 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 💠

بازدید فرماندار آوج همراه بخشدار بخش مرکزی آوج از روستامون امامزاده علاالدین ع امروز یکشنبه هفتم آبان جهت حل مشکلات روستامون🌹 انشالله منشآ خیر و برکت باشد🌺 ☝️پیام دریافتی☝️ نقدونظر # حم چند عکس و خبری با ابهاماتی چند! «جهت حل مشکلات روستامون»؟!!! کدام مشکلات؟! حالا آن مشکلات حل شدند؟! مبارکه پس کو استقبال مردمی؟! معلومه سرزده و بدون هماهنگی قبلی و بدون اطلاع شورا آمده‌اند! چرا؟! شورا اگر خبر داشته پس چرا اهالی را به صحنه نیاورده تا چهره به چهره از مشکلاتشان بگویند؟! خود شورا چرا حضور ندارند؟! هدفشان ظاهراً صحبت با اهالی نبوده وگرنه می‌رفتند به مسجد نه جلوی امامزاده. شاید اهالی در روستا حضور نداشته‌اند! خب! چرا زمانی نیامدند که اهالی حضور تابستانه داشتند؟! اگر فقط برای دیدار نتیجه آسفالت‌ریزی آمده‌اند، آیا باید اسمش را گذاشت، حل مشکلات روستامون؟! اما با توجه به ترکیب عکسها بنظر می‌رسد که برای حل مشکلات بقعه مبارکه آمده‌اند. بقعه مبارکه چه مشکلاتی دارد که فرماندار و بخشدار بدون حضور مقامات میراث فرهنگی دنبال حل آن هستند؟! صرف‌نظر از این ابهامات، امام‌زاده واجب‌التعظیم سیدعلاءالدین حسینی چه ربطی به شاه عبدالعظیم حسنی دارد؟! آن عکس قجری متعلق به کیست؟! منظور از سالار ری چیست؟! سالار در چی؟! آیا منظور از سالار ری اشاره به خدمتگزاری شاه عبدالعظیم دارد؟! سالار ری چه ربطی به امامزاده علاءالدین دارد؟! آیا آن صاحب‌منصب قجری، سالار ری بوده؟! چه ربطی به متولی امامزاده دارد؟! من که از این پیام چیزی سر در نیاوردم!🙄 اگر کسی اطلاعاتی دارد لطفاً ارائه بدهد و ما را از این ابهامات رها🙏

برخی از دوستان، می‌خواهند که من به این پیام‌ها☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️پاسخی بدهم! بسمه تعالی قابل توجه اهالی امامزاده علاالدین در افق آینده (۱۵۸) رنگرزی یکی از گورخرهای ممدرنگی! من هنوز نمی‌دانم این غودوغ کی هست؟! نرینه است یا مادینه و یا مخنث؟! اسمش چیه؟ پدرش کیه؟ اصلاً پدر داره؟ نداره! نه عکسی از خودش گذاشته! نه اسمی یا شهرتی از خودش در پیاماش نوشته! فردی کاملاً مجهول‌الحال! اصلاً معلوم نیست از اهالی امامزاده هست یا نه؟! هیچی به هیچی! حتی در گروه ۵۰ نفری سیدعلاءالدین هم نوشتم اگه کسی این مفلوک رو می‌شناسه، معرفی کنه اما ظاهراً هیچکس این کذابو نمی‌شناسه! البته در مقطعی یادمه وارد گروه شد (یادم نیست در واتساپ بود یا ایتا؟) جفتکی انداخت و در رفت!! من لیست شماره‌های اعضای کانال و گروه شورا را در گوشیم سیو کرده بودم اما این یابو عضو هیچکدام از آنها نبود و از طریق لینک گروه وارد شده بود که منهم بنام «امامزاده تارک لینکی۱» ذخیره کردم! تا اینکه اینجا دوباره پیداش شد و جفتکی انداخت و گریخت!! ممکنه وکیل بی‌کفایت نانکلی باشه (که جرأت نکرد به دادگاه خودش بیاد!) و یواشکی میاد، آروغی میزنه و اهانتی میکنه و در می‌ره! بنظر شما چنین 🦓 گورخرزاده‌ای ارزش جواب دادن داره؟! سند بی‌ارزشی را هم باشتراک گذاشته که نه تاریخ ثبت داره و نه شماره خوانایی که بشه در استعلامیه ذکر کرد! هیچی به هیچی! ممکنه از جعلیات خود ممدرنگی باشه که جرأت نکرده در گروه خودش باشتراک بزاره! اصلا تأییدش میکنه؟! یا تکذیب؟! هیچی به هیچی! ✍حسینی(منتظر) ۱۳آبان۱۴۰۲ 🆔 @SayyedAlaaddin 💠 🆔 @GonbadeFirozeh 🎲 گروه هم‌اندیشی سیدعلاءالدین