eitaa logo
جستارهای روزانه
2.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
84 فایل
هدوا الی الطیب...و هدوا الی صراط الحمید ✍️ قلم‌نوشته‌ها و کیبورد نگاشته‌های یک بیش‌فعال سیاسی و فرهنگی ✅️ به همراه جمع پرآکنده ای از: جستارها،یادداشت‌ها،اخبار و تحلیل‌ها و بازنشرهای مفید از نویسندگان، اساتید، نخبگان ارتباط: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
💎 فقر تئوریک فلسفه سیاسی غرب در فهم انقلاب اسلامی 🌐 AEOS.IR/post/45 دانلود مقاله 🔹 [حجت الاسلام دکتر احمد رهدار] انقلاب اسلامی از دل بیانیه‌ها، شعارها، تظاهرات‌ها، تحصن‌ها، سخنرانی‌ها و کتاب‌هایی که به مدت پانزده سال شکل گرفتند، بیرون آمده است. به رغم این، جریان رقیب هیچ‌گاه نتوانست تحقق آن را پیش‌بینی کند و حتی به خوش باوری خود ادامه داد تا به سقوط کامل رژیم پهلوی منجر شد. 🔸 اما نکته اینجاست که با نهادینه‌تر شدن این انقلاب، مبارزه همچنان ادامه دارد و مهم‌تر اینکه اندیشمندان این حوزه در غرب به عجز خود در پیش‌بینی وقوع انقلاب اسلامی معترف شدند. بدین ترتیب انقلاب اسلامی در تمامی ابعاد خود، مبانی معرفت شناسی شرق شناسی را به چالش کشید. نویسنده در این مقاله در صدد است به مهم ترین ویژگی‌ها و مؤلفه‌های انقلاب اسلامی بپردازد که اندیشمندان غربی از فهم و تفسیر آن عاجزند. #️⃣ @AEOSIR 🆔@Dailynotes20
✍️مرغ دولتی یک پا دارد! یادداشت بسمه تعالی 🔸وقتی آقای رئیسی در انتخابات به مردم وعده می داد که تورم را تک رقمی می کند! وقتی وعده می دادند که در یک هفته مشکل بورس را حل می کنند، وقتی در اوج انتخابات و برای مشارکت حداکثری، جناب رئیسی وعده های اقتصادی می دادند؛ بارها تذکر دادیم که این وعده ها، نیازمند بستر مناسب است و تنها با یک نظام پولی عادلانه و سالم قابل تحقق است؛ وگرنه با دستمال کثیف، نمی توان شیشه را تمیز کرد. 🔍امروز که سکه بهار آزادی به 18 میلیون تومان و ارزش ریال به 0.0000000461 گرم طلای خالص رسیده است؛ بازهم به دنبال دست های پشت پرده می گردیم؟ آیا باز هم به دنبال یافتن یک سلطان سکه دیگر هستیم؟ مگر در ماه گذشته، تعداد زیادی از صرافان را بازداشت نکردیم و مگر حساب تعدادی از آن ها را مسدود نکردیم؟ پس چرا بار دیگر قیمت سکه و ارز رو به افزایش گذاشت؟ آیا به تبع کاهش ارزش ریال، قیمت سایر کالاها نیز افزایش پیدا نخواهد کرد؟ آیا در شرایطی که یک بطری آب معدنی، 4هزار تومان است، می توان نرخ بنزین را در نرخ 3هزار تومانی نگاه داشت؟ و آیا بعد از گرانی بنزین، چه بلایی بر سر این مردم می آید؟ 🔹این شرایط که از ابتدای انقلاب، همانند سرطان، در بدنه اقتصاد جامعه ایرانی رشد کرده و تعداد بیشتری از مردم را فقیرتر از گذشته می کند، معلول پول اعتباری و نظام بانکی است. آیا وقت آن نرسیده که مشکلات پولی و بانکی کشور را بار دیگر با نگاهی منصفانه و از منظر عدالت و انسانیت بررسی کنیم و چاره ای در جهت اصلاح تدریجی آن بیاندیشیم؟ 🔸اصرار دولت بر تکرار اشتباهات گذشته، مرا به یاد این جمله انداخت: « هنوز هم مرغ اقتصاد دانشگاهی بر یک پا داشتن اصرار دارد و خود را به عنوان علم تخصیص بهینه منابع، تعریف می کند! این در حالی است که ادعای تخصیص بهینۀ علمی و کارشناسی منابع، هم در نظریه مردود است و هم توسط تاریخ به آزمون گذاشته شده و پیامدهای مصیبت بار خود را به وضوح هرچه تمام تر نشان داده است... به حکم عقل سلیم، نمی توان روی گسل خانه ساخت و ایمن بود. بازگشت به استاندارد طلا یا تمرکززدایی از بازار پول و اعتبارات، نه غیرعلمی است و نه غیرعملی» گری نورث، دیدگاه های پولی میزس، ص11. ⚠️به هر حال سوز دل ما از این است که دولت رئیسی، دولت شخص آقای سید ابراهیم رئیسی نیست. دولتی است که با سرمایۀ و اعتبار مقام معظم رهبری جلو آمده و در صورت بی توجهی به اصلاح ساختارهای اقتصادی و تداوم مسیر گذشته دولت های قبل، نه تنها به شخص خودش لطمه می زند، بلکه صدمات بزرگتری به آبروی جمهوری اسلامی وارد خواهد کرد. 19آذر1401 @MataNevesht BinesheTamadoni.ir 🆔@Dailynotes20
🔰بخش سوم/پایانی🔰 ✅ ، بازگشتی به شیخ شهید علامه فضل الله نوری(ره) ✍ نوشتاری از: مرحوم شمس آل احمد 🔰 تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و فتوای «الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان صلواه الله علیه است» و همچنین زعامت و رهبری سیاسی چند تن از مراجع تقلید صدر مشروطیت، آیات عظام (همچون شیخ فضل الله نوری) نمونه های زنده تحرک روحانیت مبارز بود. اگر سلسله قاجار، ناچار شد تن به حکومت مشروطه بدهد، به علت پایداری مراجع روحانی بود. اما در تداوم انقلاب، روحانیت نقش مؤثر خود را از دست داد و عملاً از سیاست انزوا جست. دو علت عمده این انزوای سیاسی روحانیت، یا جدایی سیاست از روحانیت را باید در عوامل زیر جست: ۱- سیاست جهانی استعمار زمان، با فتوای میرزای شیرازی و تحریم تنباکو، در ایران مواجه با شکست شد. این ضربه، استعمار جهانی را متوجه نقطه مثبت منطقه کرد. این نقطه مثبت، نفوذ کلام بی رقیب روحانیت بود در توده مردم. آن چنان که حتی زنان حرم ناصرالدین شاه هم دیگر قلیان کشیدن و چاق کردن را ترک کردند. اگر طرف مذاکره سیاست استعماری دربار بود و اگر دربار، عامل زنده سیاست آن روز، حتی کلامش در اندرون و خانه خویش نفوذی نداشت، تنها چاره آن بود که روحانیت از این نفوذ کلام خلع شود. ۲- وقتی انقلاب مشروطه، به زعامت و رهبری انحصاری روحانیون، دربار را تا صحه و امضا گذاشتن به یک قانون، عقب نشاند، آن وقت این سئوال پیش آمد که آن قانون، چه قانونی باید باشد. آنچه بی تردید و یک قول، تمام روحانیون دوران می گفتند و در آن وحدت کلام داشتند، این بود که منصفانه و خداپسندانه نیست که تمایلات فردی یک تن به نام شاه، قانونیت داشته باشد. اما در این که چگونه تمایلاتی به جاست که قانونیت پیدا کند، بین روحانیت اختلاف سلیقه وجود داشت. و این اختلاف سلیقه در طی هشت ده ماه، تبدیل شد به اختلافات اصولی و اساسی. و روحانیت یکپارچه، منشعب شد به دو گروه: الف: گروه طالب مشروطه مشروعه؛ کسانی بر این باور بودند که هیچ تمایلی جز تمایل پروردگار نمی تواند قانونیت داشته باشد. و تمایلات پروردگار در کتاب آسمانی قرآن مدون است. قانون گذار اصلی و به حق، خداست. مجاهد شهید، حضرت شیخ فضل الله نوری، جلوه شناخته شده این نوع باورمندی بود. ب: گروه طالب مشروطه سلطنتی؛ کسانی که بعضاً، قرآن را قدر می گذاشتند. اما اداره جامعه را تنها با تکیه بر آن عملی نمی شناختند. شاید بین افراد این گروه آرا و افکار مونتسکیو و روسوی فرانسوی شیفتگانی یافته بود، افرادی که قانون را قراردادهای اجتماعی موضوعه می شناختند. قرادادهایی که باید بین افراد یک جامعه وضع و محترم و مجری شمرده شوند. تجلی این طرز تفکر، مجاهدان دوگانه، حضرات سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، شناخته شده اند که به زعم من زیر سلطه فرزندان از فرنگ برگشته خویش بودند. بروز این اختلاف و شکاف، سیاست استعماری را که گوش خوابانده و مترصد بود، در کار آورد. و آنان به تشویق و تحریض روحانی زادگانی چون پسران طباطبایی و بهبهانی و روحانیون جوان و فرصت طلب آن زمان چون تقی زاده، سید ضیاء طباطبایی، شیخ علی دشتی، محمد تدین، یعقوب انوار و امثالهم پرداختند. وجه مشترک اینها، آن بود که شیفته تمدن مغرب بودند. و به نقاط ضعف روحانیت آشنا بودند، به پشتوانه پدران روحانی شان، بین مردم نفوذ کلام داشتند. با این ویژگی ها، دامن همت و خدمت به کمر زدند و آتش نفاق را بین مراجع روحانی سه گانه (که جرقه اش در اختلاف سلیقه اولی بین آنان راجع به تدوین و تنظیم قانون اساسی به وجود آمده بود) دامن زدند. و مآلا" شدند رجال زادگان به مشروطیت رسیده ای که وظیفه اساسی شان آن بود تا زهر یا تیزی قانون اساسی اولیه را بگیرند که تأکید داشت مصوبات مجلس باید مورد قبول پنج تن از نمایندگان مراجع تقلید باشد [که طرح مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، برای نظارت بر مصوبات مجلس بود]. انقلاب بهمن 1357 و حوادث پیروزمندانه سال اول انقلاب (تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و تثبیت ولایت فقیه) نمی تواند دلیلی باشد بر حقانیت تلقی و برداشت آن گونه روحانیونی که در صدر مشروطیت قبول عام نیافتند؟ و این حوادث، ما را موظف نمی کند در قضاوت های قالبی مورخان مشروطه، که غالباً مقهور عواطف و احساسات و مجذوب ظواهر تمدن مغرب بوده اند، تجدیدنظری بکنیم؟ 🔸برگرفته از: کتاب جلال، "از چشم برادر" تألیف، شمس آل احمد ✳️ @ShahidRabe
. 📌 شیوه‌ی مواجهه با عبدالحمیدها ✍️ حجت الاسلام جعفر علی‌نقی، استاد حوزه علمیه با نوشتاری به نویسندگان حوزوی پیوست: 💢 در پاسخ به این سؤال که چرا نظام اسلامی با افرادی همچون مولوی عبدالحمید که اظهارات تفرقه‌ افکنانه و نادرستی دارد برخورد نمی‌کند؟! 🔹 راهبرد جمهوری اسلامی صبر استراتژیک در مواجهه با نیروهای درون پارادایمی است. از این‌رو چنان‌چه شخص یا گروهی که خارج از چارچوب عقلانیت و منطق انقلاب، اظهارات و کنش‌گری داشته باشد، نظام او را واگذار می‌کند تا با خودشکنی، جایگاه خود را در بین اذهان (حداقل بین جامعه نخبگانی) از دست بدهد و برخورد با او تبدیل به مطالبه حداکثری شود. در چنین موقعیتی که آن فرد یا گروه جایی برای دفاع از خود ندارد دیگر جای مماشات نیست و نظام او را در قوه قهریه خویش هضم خواهد کرد و این بهترین شیوه تقابل با مخالفان داخلی در شرایط کنونی است. @HOWZAVIAN
🔰 افراط در نفهمیدن! ▪️نقیضه‌ای بر سه یادداشت اخیر مهدی نصیری با عنوانِ «آری؛ من یک افراطی بودم» ✍️ سید محمدحسین دعائی 🔸 مهدی نصیری اخیرا نوشته است اگر من، در دورۀ مدیریت روزنامۀ کیهان، افراطی بوده‌ام ـ که بوده‌ام ـ معلوم می‌شود رهبری هم افراطی بوده‌اند؛ زیرا عملکرد من در آن دوره، مورد تأیید و حمایت ایشان بوده است. اما: 🔹 اولا، این‌که رهبری ـ به‌مقتضای جایگاه خود و ضرورت‌های ادارۀ جامعه ـ از جهت‌گیری اصلی او حمایت می‌کرده‌اند، هیچ منافاتی با این ندارد که بعضی از کارهایش را هم صحیح نمی‌دانسته‌اند. 🔸 ثانیا، اصل افراط نصیری، نه مربوط به دورۀ فعالیت او در کیهان، که اتفاقا مربوط به دوره‌های بعد از آن است؛ دورۀ کناره‌گیری از سیاست، دورۀ اخباری‌گری، دورۀ غرب‌ستیزی، دورۀ مخالفت با فلسفه و عرفان و دورۀ تضاد با اساس انقلاب اسلامی؛ همان دوره‌هایی که در هیچ‌کدام، از حمایت رهبر معظم انقلاب خبری نیست. 🔹 و ثالثا، این سخن، شاهد دیگری است بر این‌که نصیری، نه تصور درستی از جایگاه رهبری در جامعه دارد، نه تلقی کاملی از واقعیت‌های ادارۀ کشور. یعنی واقعا نمی‌فهمد که نه دفاع رهبری از یک نیروی فعال در بدنۀ اجرائی، به‌معنای تأیید همۀ کارهای اوست و نه ادارۀ امور کشور، جز با مدارا، تعامل، واقع‌بینی، مصلحت‌اندیشی، بهره‌گیری از توان موجود و تربیت تدریجی نیروها ممکن است. 🔸 آری؛ واقعیت آن است که گاه به‌خاطر بعضی از ضرورت‌ها و مصلحت‌ها، باید با کسی مثل مهدی نصیری هم کار کرد؛ همو که پایه‌های فکری و روحی محکمی نداشت، اهل استقامت در راه خدا نبود، قدر حمایت‌ها و هدایت‌های رهبری را ندانست، خودش را به‌دست تردیدها سپرد، قدم به قدم از جبهۀ انقلاب فاصله گرفت، با دشمنان کینه‌توز اسلام و جمهوری اسلامی هم‌پیاله شد، گوی التقاط و سقوط را از همگان ربود، زیر علم لیبرالیسم و پلورالیسم سینه زد و این روزها متوهمانه در اندیشۀ برپایی یک جمهوری سکولار است. 🔹 پناه می‌بریم به خدا ... @HOWZAVIAN
🔴 گریز از انسان تک ساحتی در مکتب امام 📌 تبیین ذهن چند ساحتی امام خمینی 🔹 امام خمینی(ره) موفق‌ترین انسان معاصر در بسیج ملی و رهبری انقلاب مردمی بزرگ قرن بیستم است که توانست عموم نیروها و کنشگران اجتماعی از طیف‌های مختلف با تنوع فکری را در کنار هم قرار دهد و نیروی اجتماعی عظیمی را تولید کند و در برابر سیاست‌های شرق و غرب و سیاسیون مستبد و گوشه‌نشینان متحجر بایستد و "قیام برای خدا" را به دالّ مرکزی حیات انسانی مبدل سازد. دالّی که در آن همه چیز معنا دار و همنشین شد، عدالت، آزادی، امنیت، اخلاق، معنویت، معیشت، عقلانیت و تجدد یک شبکه‌ی معنایی به هم پیوسته‌ای را شکل می‌داد که روح همه‌ی آنها توحید و نفی طاغوت بود. این امام خمینی بود که توانست "عدالت‌خواه"، "آزادی طلب"، "حقیقت‌جو"، معنویت‌گرا"، "ولایت‌مسلک"، "تجددخواه" و ... را در کنار هم قرار دهد و آنها را به ید واحده و به یک ملت تبدیل کند. 🔸 این خصیصه، ریشه در ذهن چند ساحتی و چند لایه‌ای امام خمینی دارد. امام خمینی به جهت تجربه زیسته و تحصیل عمیق در دانش‌های متنوعی همچون فقه و اصول، فلسفه و کلام، عرفان و اخلاق و بهره‌گیری وافر از قرآن کریم و سنت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) و اهل‌بیت‌ طاهرین (علیهم السلام) فهمی عمیق و تشکیکی از واقعیت به دست آورد و تمام یافته‌های ذهنی و شهودی و تجربی خود را بر یک نظام فکری منسجم چند لایه نظم و انسجام داده است به نحوی که هیچ جزئی نافی جزء دیگر نیست. 🔹حضرت امام خمینی بارها این نکته را تذکر داده‌اند که بزرگترین فاجعه برای اسلام ، تفسیر تک ساحتی از انسان و اسلام است. برخی فقط عدالت را ارزش بنیادین اسلام می‌دانند و معنویت و معرفت و آزادی را فرعی می‌دانند و آن را تضعیف می‌کنند. برخی معرفت و حکمت را محور و دیگر ابعاد اسلام را تحقیر می‌کنند برخی عرفان و معنویت را. خلاصه هرکس یک بخش را مطلق می‌کند و دیگر بخش‌ها را فرعی و تبعی و غیر اصیل. در حالی که هدف اسلام "انسان" ساختن است و همه‌ی اینها از لوازم "صورت انسانی" انسان است. لذا همه جزء اسلام هستند و نتیجه اسلام.《اسلام انسانى مى‏سازد عدالت‏خواه و عدالت‏پرور، صاحب اخلاق كريمه، صاحب معارف الهيه؛ كه وقتى كه از اينجا رخت بربست و وارد شد در يك عالم ديگرى، به صورت انسان باشد، آدم باشد.》(صحيفه امام، ج‏۳، ص:۲۲۶) ✔️ ادامه در صفحه امتداد حکمت و فلسفه @HOWZAVIAN
موفقیت مبلغ دینی، از پهلوی تا انقلاب ▪️یادم هست که در زمان رژیم [پهلوی]، من طلبه جوانی بودم، یک منبری رفته بود در یکی از استان‎های شمال، یک ماه رمضان آنجا تبلیغ کرده بود. از منبری‎های درجه اول آن زمان بود. ▪️[بعد از تبلیغ،] افتخار می‎کرد که «در طول دوران تبلیغم در این سفر، خیلی موفق بودم». پرسیدیم چه موفقیت ممتازی داشتید؟ گفت: «یک ماهی که در فلان شهر، منبر رفتم، شخص «تارک الصلاتی» آمد، توبه کرد، نماز خوان شد، این در طول تبیلغ من سابقه نداشت.» ▪️منبری درجه اول کشور بزرگترین موفقیتش هم این است که یک نفر نماز خوان شده...منظورم این است که وضع تبلیغ، در زمان پهلوی برای مردم این‎چنین بود که [وقتی] منبری [تبلیغ] می‎رفت، باید از جیبش پول قند و چایی می‎داد تا مردم جمع شوند و دوتا مسئله به آن‎‌ها یاد بدهد یا دو کلمه روضه بخواند شاید گریه کنند. ▪️وضع [گذشته] را با وضعیت اکنون مقایسه کنید [که] دانشگاه‎ها و اساتید دانشگاه، [تقاضا می‎کنند] برای آموزش معارف اسلام و طرح ولایت، [و افراد، تشنه آشنایی با این معارف هستند.] 🔺️ حکایتی از مسیرِ سخت تبلیغ دین در دوران پهلوی و مقایسه آن با شرایط هموار کنونی؛ علامه مصباح یزدی ‎قدس ‎سره، ۱۳۹۳/۰۵/۱۹ 🆔@Dailynotes20
🔰بخش سوم/پایانی🔰 ✅ ، بازگشتی به شیخ شهید علامه فضل الله نوری(ره) ✍ نوشتاری از: مرحوم شمس آل احمد 🔰 تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و فتوای «الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان صلواه الله علیه است» و همچنین زعامت و رهبری سیاسی چند تن از مراجع تقلید صدر مشروطیت، آیات عظام (همچون شیخ فضل الله نوری) نمونه های زنده تحرک روحانیت مبارز بود. اگر سلسله قاجار، ناچار شد تن به حکومت مشروطه بدهد، به علت پایداری مراجع روحانی بود. اما در تداوم انقلاب، روحانیت نقش مؤثر خود را از دست داد و عملاً از سیاست انزوا جست. دو علت عمده این انزوای سیاسی روحانیت، یا جدایی سیاست از روحانیت را باید در عوامل زیر جست: ۱- سیاست جهانی استعمار زمان، با فتوای میرزای شیرازی و تحریم تنباکو، در ایران مواجه با شکست شد. این ضربه، استعمار جهانی را متوجه نقطه مثبت منطقه کرد. این نقطه مثبت، نفوذ کلام بی رقیب روحانیت بود در توده مردم. آن چنان که حتی زنان حرم ناصرالدین شاه هم دیگر قلیان کشیدن و چاق کردن را ترک کردند. اگر طرف مذاکره سیاست استعماری دربار بود و اگر دربار، عامل زنده سیاست آن روز، حتی کلامش در اندرون و خانه خویش نفوذی نداشت، تنها چاره آن بود که روحانیت از این نفوذ کلام خلع شود. ۲- وقتی انقلاب مشروطه، به زعامت و رهبری انحصاری روحانیون، دربار را تا صحه و امضا گذاشتن به یک قانون، عقب نشاند، آن وقت این سئوال پیش آمد که آن قانون، چه قانونی باید باشد. آنچه بی تردید و یک قول، تمام روحانیون دوران می گفتند و در آن وحدت کلام داشتند، این بود که منصفانه و خداپسندانه نیست که تمایلات فردی یک تن به نام شاه، قانونیت داشته باشد. اما در این که چگونه تمایلاتی به جاست که قانونیت پیدا کند، بین روحانیت اختلاف سلیقه وجود داشت. و این اختلاف سلیقه در طی هشت ده ماه، تبدیل شد به اختلافات اصولی و اساسی. و روحانیت یکپارچه، منشعب شد به دو گروه: الف: گروه طالب مشروطه مشروعه؛ کسانی بر این باور بودند که هیچ تمایلی جز تمایل پروردگار نمی تواند قانونیت داشته باشد. و تمایلات پروردگار در کتاب آسمانی قرآن مدون است. قانون گذار اصلی و به حق، خداست. مجاهد شهید، حضرت شیخ فضل الله نوری، جلوه شناخته شده این نوع باورمندی بود. ب: گروه طالب مشروطه سلطنتی؛ کسانی که بعضاً، قرآن را قدر می گذاشتند. اما اداره جامعه را تنها با تکیه بر آن عملی نمی شناختند. شاید بین افراد این گروه آرا و افکار مونتسکیو و روسوی فرانسوی شیفتگانی یافته بود، افرادی که قانون را قراردادهای اجتماعی موضوعه می شناختند. قرادادهایی که باید بین افراد یک جامعه وضع و محترم و مجری شمرده شوند. تجلی این طرز تفکر، مجاهدان دوگانه، حضرات سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، شناخته شده اند که به زعم من زیر سلطه فرزندان از فرنگ برگشته خویش بودند. بروز این اختلاف و شکاف، سیاست استعماری را که گوش خوابانده و مترصد بود، در کار آورد. و آنان به تشویق و تحریض روحانی زادگانی چون پسران طباطبایی و بهبهانی و روحانیون جوان و فرصت طلب آن زمان چون تقی زاده، سید ضیاء طباطبایی، شیخ علی دشتی، محمد تدین، یعقوب انوار و امثالهم پرداختند. وجه مشترک اینها، آن بود که شیفته تمدن مغرب بودند. و به نقاط ضعف روحانیت آشنا بودند، به پشتوانه پدران روحانی شان، بین مردم نفوذ کلام داشتند. با این ویژگی ها، دامن همت و خدمت به کمر زدند و آتش نفاق را بین مراجع روحانی سه گانه (که جرقه اش در اختلاف سلیقه اولی بین آنان راجع به تدوین و تنظیم قانون اساسی به وجود آمده بود) دامن زدند. و مآلا" شدند رجال زادگان به مشروطیت رسیده ای که وظیفه اساسی شان آن بود تا زهر یا تیزی قانون اساسی اولیه را بگیرند که تأکید داشت مصوبات مجلس باید مورد قبول پنج تن از نمایندگان مراجع تقلید باشد [که طرح مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، برای نظارت بر مصوبات مجلس بود]. انقلاب بهمن 1357 و حوادث پیروزمندانه سال اول انقلاب (تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و تثبیت ولایت فقیه) نمی تواند دلیلی باشد بر حقانیت تلقی و برداشت آن گونه روحانیونی که در صدر مشروطیت قبول عام نیافتند؟ و این حوادث، ما را موظف نمی کند در قضاوت های قالبی مورخان مشروطه، که غالباً مقهور عواطف و احساسات و مجذوب ظواهر تمدن مغرب بوده اند، تجدیدنظری بکنیم؟ 🔸برگرفته از: کتاب جلال، "از چشم برادر" تألیف، شمس آل احمد ✳️ @ShahidRabe
[001] صوت استاد ابوطالبی.mp3
23.69M
❇️ آیا علما و حوزه‌های علمیه با امام خمینی و انقلاب اسلامی مخالف بودند؟ 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی ابوطالبی؛ معاون پژوهش و مدیر گروه و اندیشه معاصر مؤسسه امام خمینی ♨️ آنچه خواهید شنید (روی زمان‌ها کلیک کنید همان بخش از صوت پخش خواهد شد): 🔺 مواضع سیاسی علما در طول تاریخ 01:45 🔺 قیام ها زمان پهلوی 10:35 🔺 سکولاریسم در حوزه 12:07 🔺 آیا امام تنها بود؟ 13:15 🔺 شاگردان امام 19:57 🔺 موافقت یا مخالفت علما با تشکیل حکومت؟! 14:44 🔺 سکوت مقطعی برخی از علما 32:24 🔺 بیانیه آیت الله العظمی خویی 37:52 🔺 همراهی و موافقت علما تا به امروز 41:34 🎞 فیلم کامل:👇🏻 Aparat.com/v/tzqKi 🆔@Dailynotes20
🌺🍃به مناسبت 🍃🌺 💢شباهت ها و تفاوت ها ✍ مقایسه دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که هر دو انقلاب اهداف مشترکی را دنبال می‌کردند. مبارزه با استبداد و استعمار و قانون‌گذاری برای جامعه از جمله اهداف مشترک دو انقلاب بود و مورد نظر مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، نیز همان حکومت اسلامی است که مورد نظر امام راحل بوده است. ✍ مرجع شهید علامه نوری(ره)، در این خصوص فرمود: «معنای مشروطیت؛ حفظ حقوق ملت و تحدید حدود سلطنت و تعیین تکلیف کارگزاران دولت است. بر وجهی که مستلزم رفع استبداد و سلب اختیارات مستبدانه اولیای دولت بشود.» البته بلافاصله شیخ تاکید می‌کند که حدود قدرت و قانون‌گذاری توسط شرع مشخص شده و حکومت باید تابع نظرات دین اسلام باشد. در جریان مبارزات انقلاب اسلامی نیز با توجه به قدرت استبدادی شاه، تلاش برای کنترل و مهار قدرت و پایبندی آنان به شرع و قانون الهی پیگیری می‌شد. امام خمینی(ره) در این باره در جریان مبارزات بر علیه شاه گفته‌اند: «حکومت اسلامی استبدادی نیست که رئیس دولت آن مستبد و خود رای باشد؛ بلکه مشروطه است البته نه مشروطه به معنای متعارف که تصویب قانون تابع آرای اشخاص و اکثریت باشد بلکه به معنی پیروی اداره کنندگان از مجموعه شروطی است که در قرآن و سنت پیامبر معین گشته است.» در این‌باره بیشتر بدانیم👇 ✅ مقایسه ✍ اقتباسی از مقاله مشرق نیوز و آثار مورخان معاصر در چهار بخش👇 https://eitaa.com/shahidrabe/6549 ✅ امام خمینی(ره) و انقلاب مشروطه/غلام‌رضا گلی زواره👇 https://hawzah.net/fa/Magazine/View/89/92/1135/ ✅ گفتاری از دکتر شهریار زرشناس مدرس و محقق حوزه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی🔰 امام خمینی(ره) در سال ۵۷ همان آیت الله شهید شیخ فضل الله نوری(ره) است👇 https://eitaa.com/shahidrabe/6508، بازگشتی به شیخ شهید علامه فضل الله نوری(ره) ✍ نوشتاری از: نویسنده متعهد و مردمی، مرحوم شمس آل احمد (برادرِ جلال) و از منصوبین امام راحل در ستاد انقلاب فرهنگی و روزنامه اطلاعات 🔸برگرفته از: کتاب جلال، "از چشم برادر" تألیف، شمس آل احمد👇 https://eitaa.com/shahidrabe/6560 ✳️ @ShahidRabe
[001] صوت استاد ابوطالبی.mp3
23.69M
❇️ آیا علما و حوزه‌های علمیه با امام خمینی و انقلاب اسلامی مخالف بودند؟ 🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی ابوطالبی؛ معاون پژوهش و مدیر گروه و اندیشه معاصر مؤسسه امام خمینی ♨️ آنچه خواهید شنید (روی زمان‌ها کلیک کنید همان بخش از صوت پخش خواهد شد): 🔺 مواضع سیاسی علما در طول تاریخ 01:45 🔺 قیام ها زمان پهلوی 10:35 🔺 سکولاریسم در حوزه 12:07 🔺 آیا امام تنها بود؟ 13:15 🔺 شاگردان امام 19:57 🔺 موافقت یا مخالفت علما با تشکیل حکومت؟! 14:44 🔺 سکوت مقطعی برخی از علما 32:24 🔺 بیانیه آیت الله العظمی خویی 37:52 🔺 همراهی و موافقت علما تا به امروز 41:34 🎞 فیلم کامل:👇🏻 Aparat.com/v/tzqKi 🆔@Dailynotes20