eitaa logo
حوزه دانشجویی شریف
463 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
355 ویدیو
46 فایل
حوزه شریف، پایگاهی برای تبیین اسلام ناب واقع در دانشگاه صنعتی شریف طبقه منفی دو ساختمان ریاست تلفن: 66164010-021
مشاهده در ایتا
دانلود
حوزه دانشجویی شریف
📜 امروز به روایت دیروز ▪️تلک الایام ... ▫️ببینید! یک جنگ را پیروز شدید! یک جنگ را هم ... خب! چند تا شهید دادید ... حمزه سید الشهدا را از دست دادید ... این زخمی که خوردید به آن زخمی که زدید دَر! نه؟! چرا حالا زانوی غم بغل کردید؟! نه اینکه اشتباه تان را نبینید ولی یک لحظه سرتان را بالا بیاورید تا چیز مهم تری را بگویم ... ▫️خدای متعال، آیه 140 سوره آل عمران را با همین مطلب شروع می کند که «إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ‏» و شما زخم خوردید همانطور که دشمن تان قبل از این زخم خورده بود. دلداری حسابش می کنید؟! حساب کنید. بی اهمیت جلوه دادن می خواهید حساب کنید؟! حساب کنید! ادامه ی آیه مهم تر است ... خدا تصمیم می گیرد که یک قدم ارتقا بدهد نگاه انسان را ... زخم در مقابل زخم یک حرف است ولی اینکه پشت سر ماجرا، زمینه ی ماجرا را هم توضیح بدهد یک چیز دیگر ... ▫️خدای سبحان توضیح می دهد که روزگار می چرخد و یکسان نیست ... و این یکسان نبودن ثمراتی دارد ... چه ثمراتی؟! یکی اش این است که خالص می شوید. «وَ لِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا» ▫️دقت کنید! خدای متعال دقیقا دارد این را می گوید که شما رزومه خوبی داشتی، موقعیت خوبی داشتی، باایمان، باتقوا، اصلا خفن ترین خفن روزگار، این موقعیت شغلی هم مناسب شما بود و از شما بهتر نبود برایش. خب؟! آزمون دادید و قبول نشدید! به هر دلیلی و کسی که صلاحیت نداشت جای شما ایستاد. حتی بالادستی شما شد. «تِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَينْ‏َ النَّاس‏» یعنی دقیقا همین! یعنی روزگار می چرخد و یک جا با تمام شایستگی سر جای خودت قرار می گیری و یک جا با تمام شایستگی رد می شوی و یک جا شایستگی نداری و در عین ناباوری می بینی که برنده ی سفر به دور دنیا شده ای! مثلا! چیزی که انتظارش را نداری ... ▫️اینکه کوتاهی کرده ای، اینکه پارتی بازی کرده اند، اینکه نفهمیدی از کجا ضربه خوردی، اینکه باید خودت را اصلاح کنی و اینکه همه چیز سر جای خودش هست و باید خدا را شکر کنی که توانستی به جایگاه درست خودت برسی و باید به تلاشت ادامه بدی، همه سر جای خودش! ولی خدای متعال می فرماید که روزگار می چرخد و بالا و پایین می شود تا تویی که مومنی خالص بشوی! ▫️خالص شدن یعنی چی؟! یعنی می روی سمت خوبیِ خوبی یا بدیِ بدی! یعنی هر چه ناخالصی ته دلت هست بیرون می آید. خواسته یا ناخواسته. ممکن است همیشه پای دیگ امام حسین (ع) تو را دیده باشند، ولی یک دفعه سر بلند کنی و ببینی داری علیه مجلس امام حسین (ع) مطلب می نویسی و دستور آتش زدن خیمه ی امام حسین (ع) را می دهی! همگام با همانی که سال 61 قمری دستور آتش زدن خیمه ها را داد، هزار و چند صدسال بعد، دستور آتش زدن خیمه را صادر می کنی. یا برعکس ... دل داده ای به آن خواننده ی خوش سیما و خوش صدا ... دل داده ای به آن بازیگر ... پوسترش توی خانه ات هست ... بیشتر حتی که لباس پوشیدنت شبیه اوست ... ولی دلت به درد می آید که او را در حال توهین به مقدسات می بینی! دل می بُری ازش ... از خودش و از آهنگش و از فیلمش و از هرچه که او خوشش می آمد ... حتی تنفر پیدا می کنی وقتی رنگ لباست رنگ لباس او بشود. اکانت سالانه نرم افزارش را داری و کلی هم پول برایش خرج کرده ای، ولی توهین کرده اند به عزیزترینِ عزیزانت! دل می بُری و قید پول را می زنی و حذف می کنی اکانتت را ... ▫️تو داری جا به جایی مسئولیت می بینی ... تو ارتقا شغلی و تعدیل نیرو می بینی ... تو داری شهادت و جنایت می بینی ... خدا دارد می گوید که داری خالص می شوی! داری خوب خوب می شوی یا بدِ بد ... ▫️بدر و اُحُد گذشت ولی سنت الهی سر جایش هست ... وسط ماجراها، حواس مان باید باشد که توی کدام زمین داریم بازی می کنیم و اسم مان توی کدام قسمت نوشته شده ... خوب ها یا بدها؟! حوزه دانشجویی شریف 🔻 @HDSHARIF hd.sharif.ir
حوزه دانشجویی شریف
📜 امروز به روایت دیروز ▪️بن بست های آسمانی ▫️«نمیشه که» را می گوییم ولی می شود و می دانیم که می شود. خود ما بارها تجربه کرده ایم. توی آزمون هایی قبول شده ایم که نمی شد. توی موقعیت هایی سربلند بیرون آمدیم که نمی شد. حتی در رانندگی روزمره هم گاهی خطراتی از بیخ گوش ما رد می شود که «نمیشه که» ... نه؟! ▫️نه واقعا دقت نمی کنیم. عادت کرده ایم انگار به دیدنِ خرق عادت ها. که «خدا رحم کرد» را بگوییم و بگذاریمش به پای اتفاقی نادر. اما با این حجمِ از نشدنی هایی که در زندگی ما دارد رخ می دهد، شک باید کرد که نشدنی ها نادرند یا شدنی ها؟! ▫️هر دفعه که نگاه می کرد، چیزهای عجیبی می دید. نادر بود. نشدنی. شاید مثلا میوه ی تابستانی وسط زمستان و برعکس، توی محراب عبادت مریم (س). نه الان! قبل از میلاد مسیح (ع) را می گویم. الان که شدنی است و آن موقع ناشدنی جلوه می کرد. و زکریا (ع) سوال می کرد که این ها چیستند و جوابی می شنید که شک و شبهه ای برایش نماند. نه! کسی نیاورده بود. همه عجایب از جانب خدای متعال آمده بود. ▫️همین صحنه ها را که حضرت زکریا (ع) دید، دست به دعا برداشت. چه زمانی؟! زمانی که تهِ بن بست بود و ناشدنی جلویش. پیرِ پیر بود و به خدای متعال هم همین را گفت: «وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا» و در سن پیری چه کسی بچه دار می شود؟! کم هم نخواست و شبیه ترینِ به حضرت مریم (س) را از خدا درخواست کرد. ▫️تهِ بن بست ها، زمان دیدنِ ناشدنی هایی که شدند، تازه وقت گرفتن سر رو به آسمان است. نگاه ما اگر به بن بست باشد، مسلما ناشدنی ناشدنی باقی خواهد ماند ولی اگر نگاه به بالا باشد، او می شنود. خوب هم می شنود. و خوب هم بلد است چه کار کند. ▫️یحیی (ع)، میوه ی دعای زکریا (ع) بود. حاصلِ ناامید نشدن ... نتیجه پناه بردن به دامن خدای متعال ... و پناهنده شدن، در بن بست ها، بهترین راه حل است که «إِنَّكَ سمَِيعُ الدُّعَاء»... 🔻 @HDSHARIF hd.sharif.ir
حوزه دانشجویی شریف
📜 امروز به روایت دیروز ▪️سرگردانی خودخواسته حوزه دانشجویی شریف 🔻 @HDSHARIF hd.sharif.ir
حوزه دانشجویی شریف
📜 امروز به روایت دیروز ▪️سرگردانی خودخواسته ▫️می نشینی فکر می کنی، مشورت می گیری، راه حل ها را بررسی می کنی، دوباره عقلت را به کار می اندازی، سر سجاده از خدا کمک می خواهی، توسل می کنی، مشورت می کنی، پشیمان می شوی، دوباره فکر می کنی، دوباره سر سجاده، سه باره مشورت، چند باره فکر و در نهایت به این نتیجه می رسی چون چاره نیست، سمت راست یا چپ باید بروی و تمام. روند تصمیم گیری در مسائل مهم اینگونه است. ▫️حالا فکر کن بعد از اینکه مطمئن شدی به تصمیمی که یا درست است و یا درست تر از آن نیست و گزینه های دیگر را حذف کرده ای به خاطر آن، ترسی به جانت بیفتد که آن سرش ناپیدا. دلهره و تشویش عبور از پلی لرزان بر روی دره ای عمیق ... چاره دیگری هم مگر هست؟! همه گزینه ها را بررسی کرده ای و این مسیر، از همه بهتر بوده. اگر بمانی، تصمیم بدتر را گرفته ای و نرفتن نتیجه ای بدتر از رفتن را دچارت خواهد کرد ... ولی ترس ... ترس ... ترس را چه باید کرد؟! ▫️موسی (ع) فرمان ورود به زمین مقدس را صادر کرد. همان جا هم یادآوری کرد که عاقبت وارد نشدن، پشیمانی است. و بنی اسرائیل، بارها طعم پشیمانی را چشیده بودند. می دانستند پشیمانی، گزینه ی اصلا جذابی نیست. ولی ترس یا تنبلی، هر چه که بود باعث شد نه خیرخواهی خیرخواهان را قبول کردند و نه تجربیات قبلی را. به همه چیز پشت کردند و گفتند: «خودت و خدات برید بجنگید! مشکلات رو که حل کردید، درخدمتیم» و طوری با صراحت همین را گفتند که جای هر حرف دیگری را ببندند و اعلام کنند که تصمیم نهایی ما همین است! ▫️«إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ» یعنی مطمئن بودند که طایفه قدرتمندی در آن سرزمین ساکن شده و همین، آن ها را ترسانده بود انگار. آنقدر که تجربه نافرمانی های قبلی را از چشمشان دور کرده بود انگار. شاید هم تنبلی می کردند! نه؟! هر چه که بود حاضر نشدند وارد آن سرزمین بشوند و گفتند ما همین جا هستیم و مشکلات را که حل کردی زود برگرد! «قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا ۖ فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ» ▫️چه فرقی می کند تصمیم را خودت بگیری یا از جای مطمئنی بگویند که تصمیم درست چیست؟! فرق دارد؟! دکتر بگوید این دارو را استفاده کن خوب می شوی یا خودت بدانی. فرقی ندارد که ... فرقی ندارد اندیشمندان و خبرگان یک جامعه به این نتیجه برسند که مسیری درست است و یا خودت به آن برسی. فرقی ندارد که آن تصمیم چه قدر خطرناک باشد ... وقتی گزینه بهتری نیست، چه می توان کرد؟! ▫️«از ترس مرگ، خودکشی کردن» حماقت است که هزار هزار بیماری که خوب شدند و مرگ را لمس کرده بودند و ترسش را حس. می شود پشت کرد به فکر، به عقل، به مشورت، به همه چیز. ایرادی ندارد، ولی باید منتظر نتیجه سنگینش هم ماند. ▫️پای مملکت ایستادن و خدمت به آن با وجود این همه مشکلات، ترسناک است. نیست؟! که می شود راحت و بی دغدغه، جای دیگر، جور دیگر، زندگی کرد. نه؟! و این فکر ها، توی سر انسان می چرخد و ترس به جانش می اندازد که اگر بایستی و خدمت کنی، آینده ات چه می شود؟! چه طور زندگی ات را تأمین خواهی کرد؟! ترس و ترس و ترس، مدام به وجودت فشار می آورند و عقلت، مشورت هایت، گریه های پای سجاده ات، دانشمندانت، همه می گویند باید پای این مملکت ایستاد. اما زندگی بی دغدغه و راحت پس چه؟! ▫️همان اول کار موسی (ع)، هشدار را داد که اگر وارد این سرزمین نشوید، روی خوشی را نخواهید دید. مثل بچه ها لج کردند و جسارت که نمی آییم و خودت برو! دلیلش هر چه که بود، حال رو به رویی با «قوم جبارین» را نداشتند. بعد از آن روی خوش دیدند؟! قرآن نتیجه این حرف شان را اینگونه روایت کرده: «فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ ۛ أَرْبَعِينَ سَنَةً ۛ يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ» ▫️چهل سال سرگردانی، برای وارد نشدن به سرزمینی که پیروزی در آن قطعی بود. به خاطر ترس. تنبلی. یا هرچیزی. چهل سال سرگردانی یعنی چه؟! یعنی امروز می فهمی باید ازدواج کنی و فرزند دار بشوی، نمی شوی ... نتیجه؟! یعنی امروز می فهمی باید به مملکتت خدمت کنی و نمی کنی ... نتیجه؟! یعنی می فهمی ... حوزه دانشجویی شریف 🔻 @HDSHARIF hd.sharif.ir
حوزه دانشجویی شریف
📜 امروز به روایت دیروز ▪️اصلاح نگاه حوزه دانشجویی شریف 🔻 @HDSHARIF hd.sharif.ir
حوزه دانشجویی شریف
📜 امروز به روایت دیروز ▪️اصلاح نگاه ▫️همان موقع که طفل بودیم. همان موقع که همه دنیای مان یک اتاق سه در چهار بود. همان موقع که حیاط خانه مادربزرگ، بزرگترین حیاط دنیا بود. همان موقع که دایی بلند قامت ترین مرد روزگار بود. همان موقع را به یاد بیاورید. حالا به همان ها نگاه بیندازید. هنوز هم همان اندازه را برای ما دارند؟! ▫️گاهی خیلی زیادی تمرکز می کنیم و گاهی حواس مان پرت می شود. هر دو باعث خطای محاسباتی می شود. و بعید می دانم کسی بخواهد با خطای محاسباتی زندگی کند! ▫️قرآن کریم مدام در حال اصلاح نگاه ماست. به وضوح دارد ما را چپ و راست می برد و می آورد تا آخر سر در نقطه ای که باید، قرار بگیریم. مثلا همان جا که مومنین تمرکز کرده اند روی تعداد شهدا، وارد می شود و نگاه را اصلاح می کند که همین الان را فقط نبینید! چرا فقط الان را می بینید؟! قبل از این را چرا نگاه نمی کنید؟! در جنگ احد اگر هفتاد شهید داده اید، در بدر دو برابر آن کشته گرفتید! أَوَلَمَّا أَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْهَا ... ▫️می شود خط به خط قرآن، دنبال این گونه اصلاح گری ها گشت ... این گونه تصحیح نسبت ها با دنیای اطراف ... با جهان هستی ... که عینک درستی روی چشم بگذاریم. که اطراف را درست ببینم و درست تحلیل کنیم. و متناسب با آن تحلیل درست، درست هم عمل کنیم. ▫️مرتبط نبودن با قرآن کریم چند ضرر دارد. یکی اینکه ممکن است اشتباه ببینیم و اشتباه عمل کنیم. یکی اینکه نگاه درست را از دست بدهیم ... یکی هم این که ... ▫️به این سومی کمتر دقت می کنیم. ما گاهی درست عمل می کنیم، اما به حداقلی ترین نتیجه قانع می شویم. می شد هزار هزار سود بیشتری برد ولی ما به کمترین، خوشحال شدیم. و قرآن، هم اشتباهات را اصلاح می کند و هم سود را هزار هزار برابر ... ▫️اول نگاه را اصلاح می کند که «أَوَلَمَّا أَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَيْهَا» و بعد ... بعد به نگاه اصلاح شده، عمق می دهد. که در ظاهر نمانید. هفتاد نفر به صد و چهل نفر را حساب کردید درست، اما بعدش عمیق تر نگاه کنید که ریشه چیست؟! ریشه را دیدید؟! فهمیدید این هفتاد شهید ریشه در اشتباه خودتان داشت؟! «قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِكُمْ» ... حالا به جای غصه خوردن به صحنه نگاه کنید ... « وَلِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُوا» ... منافق و مومن دارند از هم جدا می شوند. صحنه را خوب ببینید. و حالا برگردید به شهدا دقت کنید که زنده اند: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» ▫️می بینید؟! از گریه و زاری و ناراحتی متحیرانه برای هفتاد شهید رسیده ایم به جایی که دردها کمتر شده، داریم موقعیت اطراف را رصد می کنیم و می دانیم، باور داریم که شهدا از دست نرفته اند و زنده اند و نزد خدای متعال ... ▫️حال انسان با قرآن واقعا فرق می کند ... ▫️مرتبط نبودن با قرآن، هم انسان را از فواید زیاد دور می کند، هم ضرر های بسیاری می زند. می بینی نشسته ای داری غصه می خوری برای چیزی که بعد ها می فهمی، آن چیز، همه دنیایت نبود! بعد ها که بزرگ شدی، از طفولیت درآمدی می فهمی که اشتباه غصه خورده ای. اشتباه غصه خوردن یک طرف، می شد کار دیگری هم بکنی و آن را هم انجام نداده ای. سرتاسر ضرر ... ▫️اگر بزرگان ما توصیه به تلاوت روزانه پنجاه آیه قرآن کرده اند، حداقل، این نه فقط برای ثواب بردن ... که کلماتی را پشت سر هم تلفظ کنی و تمام! نه! واقعا ما داریم ضرر می کنیم از بی ارتباطی و کم ارتباطی ... نه نگاه درستی داریم به دنیا، نه می دانیم چگونه در این دنیا باید عمل کنیم. نه می دانیم نسبت ما ... نه می دانیم چطور فایده های بیشتری ببریم ... نه ... ▫️عهد کنیم ... برای ضرر نکردن ... برای فایده های بیشتر ... ما که سمت هر چیزی رفتیم و امتحانش کردیم ... یک بار هم این را امتحان کنیم ... عهد کنیم برای تلاوت روزی پنجاه آیه ... شاید شاید شاید شاید شاید بعد از چند وقت اوضاع زندگی ما هم فرق کرد ... حوزه دانشجویی شریف 🔻 @HDSHARIF hd.sharif.ir
حوزه دانشجویی شریف
📜 امروز به روایت دیروز ▪️مطرود ▫️خوب است برو و بیای انسان با هم رده هایش باشد. با بالاتر از خودت رفت و آمد کنی، دائم در مشکلی. که می خواهد خرج کند و تو نداری. با پایین تر از خودت هم بروی، تو می خواهی خرج کنی و او ندارد. نه پیتزا، نه آب شیر پارک، پسندش هات چاکلت اگر باشد به درد رفاقت می خورد. مگر نه؟! ▫️که دنیای امروز، دنیای هم رده پسندی است. اگر با هم رده ات نباشی، زمین می خوری. می روی استخدام بشوی، تحقیق می کنند و می بینند با فلانی رفیقی. چه می شود؟! عذرت را می خواهند. تو چه می کنی؟! عذرش را می خواهی. که هم رده نبودنش، آسیب زد به تو. ▫️پول؟! قیافه؟! تحصیلات؟! شعور؟! اصالت؟! فرهنگ؟! شهر محل سکونت؟! تاریخ تولد؟! واقعا معیار هم رده بودن چیست؟! ▫️تو جای حضرت نوح (ع) بودی چه می کردی؟! قومش را به توحید دعوت کرد، چند ایراد از ایشان گرفتند. چند نکته منفی را یاد آوری کردند. وسط همه ایرادات، به اطرافیان حضرت (ع) هم خرده گرفتند. متلک پراندند در واقع. که آدم های درست و حسابی نیستند و ما چرا باید دنبال تو بیاییم وقتی آن ها اطرافت را گرفته اند؟! وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ... ▫️ملاک حضرت (ع) برای هم رده بودن؟! برای پسندیدن؟! برای همراهی؟! برای کنار گذاشتن یا نگذاشتن؟! ایمان بود ... دو جای قرآن فرموده اند این را ... که «وَ ما أَنَا بِطارِدِ الَّذينَ آمَنُوا إِنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ لكِنِّي أَراكُمْ قَوْماً تَجْهَلُون‏» و «وَ ما أَنَا بِطارِدِ الْمُؤْمِنين‏» ... که در آیه اول، جواب متلک را هم می دهند و خطاب به کافران می فرمایند: جاهل شمایید و این ها فهمیده هستند. ▫️ملاک جهل را هم البته در همان آیه بیان کرده اند. چه کسی نادان است؟! کسی که خیال می کند معادی در کار نیست. که اهل ایمان، ایمان دارند که خدا را ملاقات می کنند. ▫️ملاک طرد نکردن؟! ملاک دور نکردن؟! ملاک خودی حساب کردن؟! ملاک محبت؟! ایمان است. و «ملاک طرد نکردن، ایمان ست» به طور مشخص یعنی این که اگر لباسش با لباس تو، اگر قیافه اش با قیافه تو، اگر تحصیلاتش با تحصیلات تو، اگر شهرش با شهر تو، اگر ... ناسازگار بود ولی ایمان داشت، حق نداری دورش کنی. ▫️اگر خط کشی را به سمت دیگری بردیم و ملاک دیگری را وسط گذاشتیم، همانطور که قبل از ما گذاشتند، آخر ماجرا، ما هم در طوفان غرق خواهیم شد، همانطور که قبل از ما ... حوزه دانشجویی شریف 🔻 @HDSHARIF hd.sharif.ir
حوزه دانشجویی شریف
📜 امروز به روایت دیروز ▪️محبت محصور ▫️دوست دارید بقیه را؟! جان می دهید برای شان؟! حرص می خورید که اشتباه می کنند؟! حرص می خورید که بابت اشتباه شان اذیت می شوند؟! غصه ی خسارت های شان را می خورید؟! اگر غیر از این باشد باید به شخصیت خود شک کنید. همانطور که گذشتگان ما گفته اند: نشاید که نامت نهند آدمی ... ▫️وقتی اشتباهی را می بینی چه می کنی؟! سعی می کنی آگاه کنی طرف مقابل را. درست است؟! سعی می کنی نشان بدهی کجا اشتباه می رود. راه های مختلفی را امتحان می کنی که جلوی اشتباهش را بگیری. سعی و تلاشت از راه های مختلف، تبیین های مختلف، مشاوره های مختلف، تشویق و تنبیه های مختلف اگر بی نتیجه بماند چه می کنی؟! دوباره می نشینی حرص می خوری؟! حرصِ تنها یا راه حل جدیدی هم برایش پیدا می کنی؟! ▫️فکر کن فرزندت، دوستت، برادرت، پدرت یا هر کسی، بعد از کلی مهر و محبت و کلی در راه صلاح بودن، اشتباهی کرد. فکر کن معتاد شد. فکر کن نماز نخواند. فکر کن کافر شد. فکر کن دزد شد. چه می کنی؟! بی خیالی که تو را از دایره انسان ها خارج می کند. راه های مختلف را امتحان می کنی دیگر. غیر از این است؟! حرص می خوری، ناراحت می شوی، تدبیر می کنی، تشویق و تنبیه و هزار راه ... جواب نداد چه؟! ▫️اگر هر راهی به ذهنت رسید را امتحان کردی و جواب نداد ... همین جا ... همین جاست که خدای متعال می فرماید: «قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِى يَقُولُونَ» که ناراحتی پیامبر (ص) به خاطر کفر کفار بود. اشتباه می کردند و پیامبر (ص) ناراحت بود. خدای سبحان می فرمایند که ما خبر داریم از ناراحتی ات. بعد دستوراتی را می دهند و در نهایت «وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلىَ الْهُدَى‏» ... می خواستم همه را هدایت می کردیم! نمی خواهیم! چرا خودت را انقدر اذیت می کنی؟! ▫️ما خیال می کنیم که خدای متعال فقط برای خشم و غضب محدوده تعیین می کند! نه! برای محبت هم! برای دلسوزی هم! «رُحَمَآءُ بَينَهُم» که مومنین با هم مهربانند و آن چه نصیب کفار می شود، شدت مومنین است ... « أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ» ▫️حتی دلسوزی هم حد و حدود دارد. حتی ناراحتی هم. حتی محبت هم. نه آن که بی خیال بشوی، نه آن که بدون حد و حصر محبت کنی! پیغمبر (ص) ناراحت است که چرا جمعی به راه حق برنمی گردند و خدای متعال می فرمایند اگر می خواستیم کاری می کردیم که به اجبار هدایت بشوند و نمی خواهیم! اختیار مهم است و در دایره اختیار باید به سمت ما برگردند. بیش از دایره اختیار تلاش کردن برای هدایت؟! نه ... خدای متعال این را قبول ندارد. ▫️دنیای فعلی، دنیای کوبیدن بر طبلِ محبت است. که عالی است. محبت باید جریان داشته باشد. اما حواس مان باید باشد که محبت حد دارد و متناسب با حد آن باید تلاش کرد ... که خدای متعال کسانی که بیش از حد تلاش می کنند را جاهل خطاب می کند: « فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِين‏» حوزه دانشجویی شریف 🔻 @HDSHARIF hd.sharif.ir