✍فاطمه سادات ابراهیم نژاد، نویسنده مشهدی
وقتی بوته گل تنهایی را دیدم🌹
که از لابه لای آجرها و سنگ ها سر به آستان زندگی دنیا نهاده است.
دیدم که با زبان بی زبانی با تمام وجود خویش به من می گوید:
چشم بصیرتت را باز کن
وجود من 🌷
وجود تو 🌷
و وجود همه ما 🌷
در دنیا یعنی زندگی کردن نه نابود شدن نه زجر کشیدن
من، تو و هر آنچه را که می بینی هستیم برای عاشقی❣
عاشقی برای خالقمان❣
{ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ }
می فرماید:
"و جن و انس را جز برای عبادت نیافریدم"
او آفرید
آفتاب را ☀️
نور را ✨
زمین را 🌍
و هر آنچه در اوست را برای ما
تا بشکفیم و زیبا زندگی کنیم🌱🌿
و زیبایی را تقدیم کنیم به آنچه که اطراف ماست
به همه موجودات عالم🕊
پس بیاییم زندگی را زندگی کنیم
و در آن واحد زندگی را هدیه کنیم❣
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
️https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🌸 من انسان خوشبختی هستم...
✍مریم قدوسی، کارشناس امور اجتماعی
🌹من خوشبخت هستم. بله درست خواندید من انسان خوشبختی هستم، وقتی دلم از زمین و زمان میگیرد، وقتی بیچاره ی عالم میشوم، وقتی هیچ کس هیچ کاری نمیتواند برایم انجام بدهد من همسایه ای دارم مهربان وگره گشا سخاوتمند و دست ودل باز، بدون منت و چشم داشتی کمکم میکند.
وقتی دنیا برایم تنگ میشود، سریع جلوی درب خانه اش حاضر میشوم، تا چشمم به درب خانه اش می افتد، قلبم آرام می گیرد.❤️
🌟چراغ امید در دلم روشن میشود، وارد خانه اش میشوم سلام میدهم و با گریه درد و دل هایم را میگویم آرام و بی صدا...
حرفهایم را گوش میدهد، قضاوتم نمیکند، سنگ صبور دلم میشود، قلبم صدایش را میشنود.❤️
زیرا می دانم آقا جان مشکلم را برطرف میکند🌷🌷
نگاه میکنم به گنبد طلایی اش... آنقدر منظره زیبایی است که قابل توصیف نیست...
در حرمش، حس و حال عجیبی دارم....
آقای مهربانم همسایه ی خوبم آرامش سراسر وجودم را میگیرد، خدا را شکر که تو را دارم....
و سلامش دادم:
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا 🙏🤲
من همسایه ای دارم گره گشای عالم
امید دارم که در قیامت هم بفرمایید همسایه ی من بوده امانش دهید...🌸
#دلنوشته_رضوی
#من_خوشبختم
#نویسندگان_حوزوی
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
️https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
✍علیرضا کیقبادی، طلبه حوزه علمیه الحجه
کمی در کناره جویبار زندگی ات بنشین
عمرت را بنگر که چگونه با شتاب
از مقابلت چون آبی زلال میگذرد
آنسوتر
در میان خرمی سبزه زار دلت
عشق را بنگر
که چگونه لالهای سرخ میشود
و در زمین حاصلخیز قلبت
جوانه میزند
وقتی در زندگیات موج های روزگار را
که بر صخره جان میزند، یافتی
وقلب را عاشق دیدی
هدفت را بیاب
مبادا جا بمانی
#جویبار_زندگی
#موج_روزگار
#لاله_سرخ
#نویسندگان_حوزوی
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب در دیدار مردم سیستانوبلوچستان و خراسان جنوبی:
⚠️ معلومات اطلاعاتی ما به ما میگوید که دولت آمریکا در این کشور، مجموعهای با اسم گروه بحران درست کرده است؛ با ماموریت بحرانسازی در کشورها از جمله ایران؛
تا بگردند نقاطی را که در کشور بنظر آنها موجب میشود بحران درست بشود، تحریک کنند.
🔻 آنها با فکر و مطالعه به این نتیجه رسیدند که در ایران چند نقطه بحرانساز وجود دارد: اختلافات قومی، تفاوتهای مذهبی و مساله جنسیت و زن که باید اینها را برای بحرانسازی تحریک کرد.
🔺 این برنامه آمریکاست و شتر در خواب بیند پنبه دانه! ۱۴۰۲/۶/۲۰
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
✍محمدرضا سلیمانی؛ طلبه مدرسه علمیه امام خمینی ره
این روزها اگر در فضای مجازی یک سرچ مختصری داشته باشید، انواع فراخوان های جبهه دشمن را می بینید که فقط کارشون شده تحریک و دروغ پردازی و شعارهای ضد نظام...
اما چند نکته...
اولا:
پایان این بازی چیزی جز پشیمانی نیست، زیرا نظام مقدس جمهوری اسلامی مثل یک درخت تنومند است...
ثانیا:
دشمن مستاصل شده و با جنجال سازی در فضای مجازی به دنبال یارگیری است. ساده تر بگویم مانند طبل توخالی است...
ثالثا: وظیفه جبهه خودی در چنین شرایطی، روشن گری است، زیرا سکوت ما، خیلی ها را دچار خطای محاسباتی می کند.
ما زیادیم اما متاسفانه کم کار...
#جبهه_خودی
#جبهه_دشمن
#نویسندگان_حوزوی
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔰عرصه گمنامی
✍ خانم #طهماسبی(سطح دو حوزه و ارشد مامایی)
در میان ازدحام جمعیت از اتوبوس خارج میشوم. مثل همیشه بوی دود و گازوییل میآید. سنگینی هوا را با تمام وجود حس میکنم. سریعتر گام برمیدارم و از ایستگاه خارج میشوم. عرض خیابان را طی میکنم و وارد عرصه شهدا میشوم. با دیدن حرم رو به حضرت سلامی میدهم و به طرف مزار شهدا حرکت میکنم. از وقتی شهدا مهمان این عرصه شده اند بیشتر از اینجا عبور میکنم.
در مسیر به مردم اطرافم نگاه میکنم و زیر لب میگویم:« خدایا، مرا از روزمرگی نجات بده...»
هرچه به ورودی گلزار نزدیک میشوم، خلوتتر میشود.
دوست دارم آهسته و با حضور قلب گام بردارم. ولی شیب مسیر نمیگذارد. انگار هلم میدهند. نسیمی خنک همراه با بوی خاک مرطوب صورتم را نوازش میدهد. قوس نسبتا طولانی مسیر را طی میکنم. صدای چند پسر را از پشت سرم میشنوم. از کنارم عبور میکنند و باسرعت جلو میزنند. نگاهشان میکنم.13 - 14 ساله اند.. گرم گفتگویند و گاه صدایشان به خنده بلند میشود.
به پله ها نزدیک میشوم.دختری نوجوان درحال خروج است. پایین پله که میرسد، پشت به من و رو به قبور شهدا می ایستد و سلامی میدهد. سپس برمیگردد و درحالی که اشکهایش را پاک میکند از پله بالا میآید.
آهسته پایین میروم. پسرهای نوجوان همچنان بلندبلند حرف میزنند و اطراف را وارسی میکنند.
خود را به مزار شهدا میرسانم و کنار قبرشهید 16 ساله، روی سکو مینشینم. اگر شهید نمیشد، الان همسن و سال من بود. حس مبهمی دارم. دست بر سنگ سرد قبر میگذارم و فاتحه ای میخوانم و آرام آرام اشک میریزم و زیر لب شروع به خواندن زیارت عاشورا میکنم. نمی دانم چرا فرازهای زیارت عاشورا، در این مکان مرا بیشتر به فکر فرو می برد.
به این فراز میرسم...
فَاَسْئَلُ اللهَ الَّذى اَکْرَمَنى بِمَعْرِفَتِکُمْ وَمَعْرِفَةِ اَوْلِیآئِکُمْ،
وَرَزَقَنِى الْبَرآئَةَ مِنْ اَعْدآئِکُمْ، اَنْ یَجْعَلَنى مَعَکُمْ فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ،
وَاَنْ یُثَبِّتَ لى عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْق فِى الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ،
وَاَسْئَلُهُ اَنْ یُبَلِّغَنِى الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَاللهِ، وَ اَنْ یَرْزُقَنى طَلَبَ ثارى مَعَ اِمام هُدىً ظاهِر ناطِق بِالْحَقِّ مِنْکُمْ...
دلم میلرزد. اشک گرمی گونه هایم را نوازش میدهد. رو به شهید 16 ساله میکنم. حضورش کاملا حس میشود.
آهسته میگویم: « کاش به من هم بفهمانی چه کنم تا مثل تو این فرازها برای من هم به اجابت رسد. معرفت، جایگاه صدق، مقام محمود همراهی امام زمان...»
حسرتی عمیق برجانم مینشیند. حتی توان درک این عبارات را ندارم. اشکهایم روی سنگ مزار میریزد. و زیر لب میگویم: « خدایا مرا از گل و لای این دنیای خاکی نجات بده....»
#عرصه_گمنامی
#زیارت_عاشورا
#مقام_محمود
#نویسندگان_حوزوی
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
حس دلم
قلبم به تاب و تب افتاده...
دوست دارم عاشقانه تو را حس کنم...
دوست دارم عاشقانه مرا حس کنی...
کجایی...
که هزاراران بار قلبم برای تو می تپد..
و هزاران بار، می میرد، زنده می شود..
و من در میان این مردن و زندن...
و در این غربت و تنهایی خویش
پناه بردم به سکوت عمیق...
سکوتی که مرا به اقیانوس نزدیک می کند
و مرا عاشقانه در آغوش می گیرد.
✍ نویسنده گمنام
#حس_دلم
#سکوت_عمیق
#دلنوشته
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
✔️خراسان متبرک به عالم آل محمد امام هشتم (ع)
◾️به بهانه شهادت امام رضا (علیه السلام)
✍غلامرضا رضایی تربقان (عضو هیئت تحریریه نویسندگان حوزوی) بیان داشت:
با تسلیت فرا رسیدن آخر ماه صفر سالروز شهادت ثامنالحجج علیابن موسیالرضا (ع)، سئوالی درباره امام هشتم (ع) بارها از طرف دوستان مطرح شده که اغلب زادگاه و محل دفن ائمه ما حجاز یا عراق است و چرا امام هشتم(ع) در ایران و خراسان مدفون شدهاند. برای پاسخ این پرسش به تاریخ سالهای 190 هجری قمری مراجعه میکنیم.
🔸غاصبین خلافت چه خانواده بنیامیه و چه خاندان بنیعباس، بیشترین وحشت و نگرانی را از جانب خاندان علی(ع) داشتند. چرا که توده انبوهی از مردم، خلافت را حق مسلم آنان میدانستند و هرگونه فضیلتی را در وجود آنها مییافتند. این بود که فرزندان بزرگوار حضرت علی(ع) همواره مورد شکنجه و آزار خلفای وقت بودند و سرانجام هم به دست آنان به شهادت میرسیدند.
🔹هارونالرشید یکی از خلفای بنیعباس، دستور داد امام هفتم حضرت موسی بن جعفر(ع) را زندانی و پس از سالها زندان به شهادت برسانند. هارونالرشید در اواخر خلافت خود پسرش (محمدامین) را که مادرش زبیده خاتون بود، ولیعهد خود قرار داد و از مردم برای او بیعت گرفت و پسر دیگرش (عبدالله مأمون) را که از مادری ایرانی بود، ولیعهد دوم قرار داد.
در سال ۱۹۳ هجری، انقلاب و شورش در شهرهای خراسان بالا گرفت و سرداران سپاه از خاموش ساختن فریاد اعتراض و انقلاب در خراسان عاجز ماندند.
🔸هارونالرشید پس از مشاوره با وزیرانش تصمیم گرفت؛ شخصاً به خراسان سفر کرده و قدرت خلافت را یکجا برای سرکوبی انقلابهای خراسان به کار گیرد. او پسرش محمدامین را در بغداد گذاشت و مأمون را که از طرف هارون والی خراسان بود همراه خود به خراسان برد و توانست اوضاع آشفته خراسان را آرام کند، اما نتوانست به بغداد (مرکز خلافت) برگردد و که مرگ او را امان نداد و در همان سال در طوس خراسان درگذشت.
شکست امین بعدِ مرگِ هارون در بغداد، مردم با پسر او محمدامین بیعت کردند. از خلافت امین ۱۸ روز نگذشت که او برادرش مأمون را از ولایتعهدی خلع نمود و پسر خودش را ولیعهد نمود. مأمون هم در واکنش نسبت به این عمل، امین را از خلافت خلع کرد و مدت پنج سال بین این دو برادر جنگهای خونینی رخ داد و سرانجام در سال ۱۹۸ هجری امین کشته شد و اختیار کامل کشورهای اسلامی در دست مأمون قرار گرفت. در این میان مأمون به قدرت رسید ولی مشکلات بزرگی در برابر او سر برآورد.
🔻اـ اعراب به خلافت و حکمرانی مأمون تن در نمیدادند به این علت که مادر و مربی و اکثر متصدیان امورش همه غیرعرب و ایرانی بودند.
🔻۲ـ کشتن برادرش امین، به ظاهر یک پیروزی نظامی بود ولی نتایج منفی داشت. مردم و بهویژه عباسیون و عرب را نسبت به او بدبین ساخت و نفرت افکار عمومی را برانگیخت.
🔻۳ـ شورشها و قیامهای متعددی توسط علویان در نقاط مختلف اسلامی رهبری میشد از جمله در کوفه، بصره، مکه، حجاز، مدینه و یمن و… که مأمون برای رهایی از این بحرانها تصمیم گرفت خود را به امام هشتم(ع) نزدیک کند تا بتواند شورشهای علویان را فرو نشاند و اعتماد اعراب را نسبت به خود کسب کند و ضمناً امام(ع) را از نزدیک تحت نظر داشته باشد و بتواند از محبوبیت امام(ع) در جامعه بکاهد.
🔹دعوت مأمون از امام به خراسان
مأمون پس از مشورت با وزیرش ـ فضل بن سهل ـ دستور داد؛ امام را محترمانه به مرکز خلافت (مرو) بیاورند. ولی امام نپذیرفت و بعد از اصرار و تهدید، امام راهی خراسان شدند. از مسیر کوفه به قم و نیشابور و قریه سناباد (که فعلاً مرقد امام است) و به سرخس و از آنجا به مرو که امروز در کشور ترکمنستان قرار دارد، وارد شدند. مأمون آن حضرت و همراهان را تکریم و تعظیم نمود و در جوار خود منزلی برای امام معین کرد. پس از چند روز از ورود امام، مذاکراتی بین آن حضرت و مأمون آغاز شد. مأمون پیشنهاد کرد؛ خلافت را یکسره به آن حضرت واگذار نماید. گفت: “یابن رسولالله من فضل و علم و زهد و تقوا و عبادت جنابت را دانستهام و لذا شما را به خلافت سزاوارتر میدانم.”
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🖊«سندروم نوشتن»؛ فردی یا تمدنی؟!
✍️ علی اسفندیار، مدیر شبکه نویسندگان حوزوی کشور
در این سالها بسیاری از نویسندهها یا نوقلمها در پیامهایی به «تحریریهی نویسندگان حوزوی» از کمحسی و بیرمقی خودشان در برابر نوشتن سخن میگفتند؛ پاسخ آن پرسشها را باید مییافتم. نخستین مسألهای که ذهنم را درگیر کرده «فلسفه نوشتن» و «روح نوشتن» بود، این دو محور را در دستور کار خود قرار دادم، به این بهانه کلاسهای تکمیلی نویسندگی، نویسندگی خلاق و مقدمهای بر جستارنویسی را گذراندم و هم گاهی در دورههایی بیان کردم؛ در این میان کتابهایی به دستم رسیده که عاشقانه میخواندمشان تا بتوانم در حوزه تبلیغ مکتوب، استادان و دوستان حوزوی و دانشگاهیام را یاری کنم.
«ترس از نوشتن» یا «ترس از ادامه نوشتن» را شایستهی پاسخی بجا و عالمانه است؛ یکی از آن کتابهای خوب برای فائق آمدن بر این سندروم، از احمد اخوت است با نام «تا روشنایی بنویس». در بخشی از این کتاب به مسأله «سندروم کتاب دوم» پرداخته و مهمتر این که به ریشه تاریخی «ترس از نوشتن» اشاره کرده است:
«وحشت از نوشتن پدیدهای نسبتاً جدید است و با مدرنیسم پدیدار شد؛ از وقتی توجه به زندگی نویسنده و حیات اجتماعی او اهمیت یافت و نام نویسنده جایگاه مهمی پیدا کرد. تا حدود قرن هیجدهم که نویسنده «اسم و امضایی نداشت» طبیعتا این پدیده هم نمیتوانست، موضوعیت داشته باشد، زیرا پیش از این، متن بود که اهمیت داشت نه این که چه کسی آن را نوشته است و اسم نویسنده در سایه متن میرفت.
پس از انقلاب صنعتی و بروز اولین جلوههای مدرنیسم و اهمین یافتن اسم صاحب اثر، آن که نوشتهای را امضا میکرد دیگر با نویسنده گمنام گذشته تفاوت داشت و باید مسئولیت اثر را به عهده میگرفت و این کار با اضطرابهایی همراه بود (و هنوز هم هست).
یکی از بازتابهای این «دلواپسی مدرن» این بود که نویسنده(به طور مشخص از اوایل قرن نوزدهم) احساس کرد زیر ذره بین است و خوانندگان او را از قفس شیشهایش میبینند و پدیده ترس از خوانندگان و متن نانوشته آرام آرام ظهور کرد؛ معضلی روانی که امروز از مشکلات بسیار مهم نویسندگان است، به خصوص آنان که با متون خلّاق سروکار دارند.»
حال، غلبه بر سندرومِ نوشتهی دوم، اثر دوم، کتاب دوم یا مقالهی دوم، راهش همین هوشیاریها نسبت به اصل بیماری است و هراسی که بر جان من و شما افتاده است، این که بدانیم دنیای مدرن و پسا مدرن با شهرتدادن نویسنده، جان کلمه و کلام و پیام را از فضای تمدنی و فرهنگی ربوده است.
گمان میکنم، انقلاب صنعتی تا امروز کارش همین بوده است که نوشتن را طبقاتی کرده، از آن سو «خواندن» را به برخی توصیه میکند و این سو «دیدن» را به همه آدمها یاد میدهد؛ این خط فرهنگی و شناختی بسیار مشکوک و ترس آور است، تا جایی که به سندروم و وحشت نوشتن گرفتار آمدیم.
برای یافتن پاسخ این سه پرسش نباید ترسید؛ چرا همه باید فیلم ببینند، چرا جمعی باید بخوانند و چرا طبقهای خاص باید بنویسند؟ اما پرسش مهم چهارم؛ این تنظیمگریها محصول کدامین تطور فرهنگی و اجتماعی در جهان است؟
#مهارت_نوشتن
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
💢پاسخ به سوالات کاربران:
🔹هدف این کانال چیست؟
مهم ترین هدف، تربیت نویسنده انقلابی است. این کانال فرصتی برای تمرین نویسندگی و کنشگری است.
🔹دوره های نویسندگی چه زمانی برگزار می شود؟
در زمان مناسب و در همین کانال اطلاع رسانی می شود.
🔹 چرا جذب و استخدام نویسنده برای بانوان وجود ندارد؟
چون نیاز کارفرما نیست. اگر لازم باشد اطلاع رسانی می شود.
🔹 چرا برخی یادداشت های ما منتشر نمی شود؟
اعضای کمیته ارزیابی فقط نوشته هایی را تایید می کند که به لحاظ نگارش و محتوا شرایط انتشار را داشته باشند.
🔹آیا برای نوشته ها حق التالیف هم در نظر گرفته می شود؟
حق التالیف فقط برای مطالبی است که در رسانه ها و نشریات منتشر شود.. در عین حال به دنبال جذب مشوقاتی برای اعضای هیئت تحریریه هستیم.
🔹چگونه نویسنده شویم؟
اگر می خواهید یادداشت نویس خوب شوید، یادداشت خوان خوب باشید..
همچنین از یادداشت کوتاه یا دلنوشته چهار خطی یا خاطره زیبا شروع کنید. حس درونی خود را بنویسد، از نوشتن نترسید، درباره مسائل جامعه تحلیل ارائه بدهید و لو کوتاه و مختصر و برای ما ارسال کنید..
نکات قوت و ضعف شما را خواهیم گفت و به شما راهنمایی های لازم را خواهیم داد.
🔹 سوالات، پیشنهادات و یادداشت های خود را به این آیدی ارسال کنید..
@Saleh117
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🏴 به بهانهی شهادت امامِ مهربان و مظلوم
✍محمود علیپور؛
پژوهشگر فلسفهی روانشناسی (مشهد مقدّس)
امام حسن مجتبی(ع) مجبور به صلح شدند چون؛
مردم جامعه نسبت به امام زمان خود سست و مرَدّد شدند و امامشان را به چند درهم و دینارِ معاویه فروختند و زمینه را برای کسانی که مصداقِ طغیان در برابر اسلام و خداوند بودند فراهم کردند.
درسِ حقیقی از این ماجرا چیست؟!
تنها نگذاشتنِ ولی خدا و نایبِ بر حقشان؟!
عدم تبعیت از طاغوت و استکبار جهانی؟
حقیر فکر میکنم در این میان خودسازی و فهمیدنِ دین و معارف حقیقی آن در درجهی اوّل قرار میگیرد.
چه بسا تمامی تراژدیهایی که در تاریخ بشریت بر پیامبران و ائمه و اولیای خدا و در مجموع ادیانِ الهی عارض شده، جهلی است که ظرفیت اش در وجودِ ما آدمهای معمولی وجود دارد.
همان ظرفِ وجودی که با اخبار و شایعات و کمی سیاهنمایی، مارا نسبت به خدا و دینِ خدا و مردانِ خدا بدبین و سُست و کِرخت میکند.
گمشدهی امروزِ دنیای ما و خاصّه جامعهی دینی ما، نبودِ عقلانیّتِ دینی و وجودِ شعارزدگی است.
نسلِ امروز، دین خداوند را با عقلانیّت قبول میکند. باید با رفتارمان، کودکان و نوجوانان را به دین مشتاق، و از آنها سربازانِ فداکار و بابصیرتی همچون حاجقاسمها بسازیم.
آیا رفتارِ ما درست است؟
دینداری ما همان دینداری است که خداوند میخواهد؟!
آیا کودکانمان در دینداری ما تعارض نمیبینند؟!
اینها سوالاتی است که هر شخصی باید کلاهَش را قاضی کند و به آنها پاسخ دهد!
انشاءالله به برکت نامِ امام حسن(ع) بتوانیم معارف دینی را با عملِ درستمان، در وجودِ نسلِ جدید نهادینه کنیم.
#امام_مهربان
#امام_مظلوم
#عقلانیّتِ_دینی
#نویسندگان_حوزوی
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
#چهارشنبههای_امام_رضایی
🔰زیارت و شرایط آن
✍ #جوادرستمی، مدیر کانون اهل قلم خراسان
امامرضا(ع) میفرمایند: «... کسی که مرا با شناخت حقّم زیارت کند، خداوند گناه گذشته و آیندهاش را میآمرزد(ابن قولویه، ج102، ص38)».در روایتی دیگر نیز قول به شفاعت در قیامت را در قبال زیارت با معرفت به حقانیت و مقام خویش داده اند.
روزهای پیش رو بیش از هر زمان دیگری دلهای محبان اهلبیت(ع) در سرتاسر جهان متوجه مشهد و مضجع شریف علیبنموسیالرضا(ع) است. همگان طالب حضور در قطعهای از بهشت و زیارت انیسالنفوس هستند؛ زیارتی که از پیامبر اکرم(ص) تا اولیای خدا با قید معرفت و شناخت حق امامی که آرام جانهاست، توصیه کرده و ولایتپذیری و اطاعت امر را شرط قبولی و نتیجه آن بیان کردهاند.
شناخت حق امام(ع) با ولایتپذیری و تسليم در برابر اوامر و نواهی امامرضا(ع) اتفاق میافتاد. انجام آنچه سبب رضایت حضرت رضا(ع) میشود در کنار ترک معاصی و عوامل نارضايتی ایشان، وظيفه محبان اعم از زائران و مجاوران است.
زیارت در لغت به معنای تمایل داشتن است در ادبیات دینی همین معنا تایید شده وقتی که قصد زیارت اهل بیت می کنیم یعنی قلبا متمایل شدیم به حضور در کنار مزار ایشان و اراده ارتباط قلبی و روحی و نیز جلب رحمت و مغفرت، سعادت و نیکبختی و قرار گرفتن در مسیر هدایت و بندگی را داریم.
حضور در مشاهد شریفه و در کنار مقابر اهل بیت ما را از روزمرگی و دنیازدگی و وابستگی به مادیات دور می کند گرد و غبار از روح و فطرت ما تکانده و چشم دل ما را به معنویات و حقایق دینی از وجود خدا تا قبر و قیامت روشن و رفتار و گفتار ما را اصلاح می کند.
زیارت اهل بیت(ع) نیاز انسان خداجوست که ره گم نکند و با بهره از ثمرات معنوی آن، زندگی دنیایی خویش را متبرک کند. حالتی که بعد زیارت به انسان دست می دهد از سبکی روح و نشاط درونی گرفته تا آرامش روحی و روانی، در هیچ کجای این کره خاکی قابل درک نیست. حتی زیارت اهل قبور از پدرو مادر نیز در مرتبه ای نازل تر انسان را به یاد خدا و آخرت انداخته و از غفلت و اسارت نفس در بند شیطان دور می کند.
وقتی به زیارت مشرف می شویم چه کنیم بهره و اثری با ماندگاری بیشتر ببریم؟! پاسخ زیارت با حضور قلب و رعایت آداب است. آداب هم در کتب زیارات از غسل و آمادگی روحی پیش از تشرف گرفته تا حضور در محل زیارت و خروج از آنجا بیان شده است.
زیارت اگر خانوادگی باشد جنبه آموزش به فرزندان هم دارد که از سوی پدر و مادر یا بزرگتری که همراهی می کند اتفاق می افتاد و برکات و ثمرات بسیار دارد چرا که نظر لطف خداوند به جمع بیش از نگاه به یک فرد است.
زیارت خانوادگی یا دسته جمعی سبب انس و الفت بین یکدیگر، خیرخواهی و محبت بیشتر می شود. خاطره ای مشترک از آن در ذهن آنها تا مدت ها به استحکام روابط اجتماعی و خانوادگی قوت و تازگی می بخشد.
آنچه پدران و مادران در باب زیارت به ما آموختند اکنون باید به فرزندانمان بیاموزیم که بدانند زیارت یعنی چه و از چه رو به این مکان مشرف شده و چگونه زیارتی شایسته و بایسته داشته باشند.
از حضور قلب در حرم و درک اینکه امام شاهد و ناظر بر اعمال ماست، حفظ وقار و آرامش و کنترل چشم و زبان و فکر و حواس در محضر ایشان تا خواندن قران و دعا و نماز و درد دل با حضرت و بیان حاجات گرفته تا یادآوری الطاف خاندان کرم در گره گشایی از زندگی خویش و نزدیکان و حتی دیگران که ثمره آن انس با انیس النفوس و ارتباط قلبی قوی و مستحکم با ائمه و خداوند متعال است. در کنار رعایت نکاتی همچون ترک غیبت و بدگویی پشت سر دیگران در این مکان و عدم اشتغال به مظاهر مادی و دنیایی، سرگرمی و بازی با تلفن همراه و نظیر آن که به غفلت از یاد خدا و دوری از معنویت می رسد لازم است تا یک زیارت مفید و مورد قبول داشته باشیم.
#یادداشت
#اهل_قلم
#نویسندگان_حوزوی
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔶عشق محمد (ص)
🖊علیرضا مکتبدار، مدیر نشریه آفاق و عضو هیات تحریریه نویسندگان حوزوی
📌تو چه دلربا و زیبایی! تمام صفحه وجودت، چون برف سپید است و زغال روسیاهی نتوانسته حتی نقطهای بر آن نقش کند.
📌گویی خدایی که بر خاک فرود آمدهای و میان آدمیان در رفت و آمدی. ملکوتی هستی که لباس مُلک پوشیده و شاهی هستی که لباس گدایان به تن کرده و امیری هستی که خود را اسیر خدمت به ناتوانان نموده و شریفی هستی که جامه خاکساری بر تن کرده و گوهر گرانبهایی هستی که در این خاکدان تیره افتاده است.
📌زبانم گُنگ است از برشماری صفاتت و قلمم ناتوان است از ترسیم چهره دلربایت. آنگاه که قلم در دست میگیرم، جَذبهٔ جمال بیمثالت چنان مدهوشم میکند که قلم بر شاخسار انگشتان میخشکد و حتی قطرهای از مُرکّب آن بر صفحه کاغذ نمیچکد.
📌خدا تو را آفرید تا آینه تمامنمای جمال او باشی وهرگاه غبار نومیدی از رستگاری انسان، دیدگان فرزند آدم را تیره و تار ساخت، تو را به او نشان دهد و نور امید را در قلب او بتاباند تا بار دیگر به انسانیت خویش باز گردد و «پیمان ألست» را یادآور شود.
📌آنان که تجلی خداوند در کالبَد بشری را باور نداشتند، تو و رسالتت را به ریشخند گرفتند و در گزندرساندن به تو از هیچ تلاشی فروگذار نکردند، اما تو، با آن روح بلندت، ریشخندها را به چیزی نینگاشتی و تحمل رنج آزارها را بر خود هموار کردی و همواره دلت برای خوشبختی انسان در سینهات تپید.
📌من تا زندهام به تو عشق میورزم. عشق به تو، عشق به همه پاکیها، کمالها و زیباییهاست.
📌عشق به تو، عشق به خداست.
#خدا
#محمد_ص
#عشق
#عصمت
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔳 کشتهی فتنهها
✍️ محمدجواد محمودی
سخن گفتن از دوران مبارزات #امام_حسن(ع)، بسی سنگین و تحلیل کردن آن دوران، حقیقتا نیازمند نگاه تیزبینانه و بابصیرت است.
علت این سنگینی و سختی در این است که زمان امامت ایشان در برههای قرار گرفته
که از طرفی پیش از ایشان، حکومت در دستان امیرالمؤمنین(ع) بوده
و ایشان باید این مسئولیت مهم را که با سختی و گذر از فتنههای گوناگون
برای جامعهی اسلامی فراهم شده بود حفظ میکردند؛
و از طرفی دشمن، با تزویر به مبارزه با ایشان برخاسته بود نه با شمشیر و همین امر،
تشخیص را برای خواص سخت کرده بود چه برسد به عوام جامعه...
تفاوت دوران ایشان با دیگر ائمه(ع) در این است که در آن دورانها دشمن یا همچون زمان #امام_حسین(ع)
با شمشیر به میدان آمد، نه با تزویر...
و یا اگر دشمن با تیغ تزویر به پیش آمده بود، ائمهی دیگر، شرایطی همچون امام حسن(ع) در مبارزه نداشتند
چرا که وظیفه امام حفظ جایگاه حکومت بود و وظیفه دیگر ائمه(ع)، بازپس گیری آن.
تزویر دشمن از یک سو و بیبصیرتی خواص و بیوفایی یاران از سوی دیگر!
تزویر فضا را به گونهای غبار آلود میکند که تشخیص حق،
نه فقط در همان زمان، بلکه در قرنهای آینده نیز برای افراد، مشکل میشود؛
آن روز، بیبصیرت ها ایشان را مذلّ المومنین خواندند،
و امروز، ایشان را امام صلح خواندند،
اما نه به معنای صلحی که ما قدرت بازدارندگی آن را برابر با قیام امام حسین(ع) میدانیم،
بلکه صلحی به معنای منفعل بودن و کوتاه آمدن در مقابل دشمن...
باید بگوییم ایشان مظلومیتی دارند، به وسعت تاریخ!!!
#امامحسن(علیهالسلام):
بین حق و باطل چهار انگشت فاصله است،
آنچه را با چشم خود ببینی، حق است
و آنچه را شنیدی یا آنکه برایت نقل کنند، چه بسا باطل باشد.
#امام_حسن_علیه_السلام
#نویسندگان_حوزوی
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯ https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
45.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️ انتشار نخستینبار
🏴 امام حسن، احیاءکننده نهضت اسلام
روایت دیده نشدهای از حضرت آیتالله خامنهای درباره دوران مبارزات امام حسن مجتبی علیهالسلام
💻 Farsi.Khamenei.ir
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
🔰غبار فتنه
✍🏻علیرضا کیقبادی، عضو هیات تحریریه نویسندگان حوزوی
غبار فتنه تمام شهر را در بند خود کشیده بود
غباری که آن چنان دل ها را کدر ساخت تا هیچ کس یادی از خورشید جهان تاب اسلام نکند
خورشیدی که حالا رنجور و اندوهگین از جفای زود هنگام امتش در بستر بیماری سوسو میزد
شهر رنگ و بو عوض کرده بود
خاکستر گداخته کینه،درون قلوب ، ارام آرام شعله ور شد
پرده نفاق و دورویی به سرعت از چهره ها بر افتاد
تا غبار فتنه رنگ نفاق بگیرد و امت را هفتاد و سه فرقه کند
شهر تکه تکه و عده عده شده بود
عده ای در پرده موهوم خیالشان
پیامبر را که هنوز در عالم خاکی تنفس میکرد
تشییع و به خاک سپرده بودند
تا حریصانه از منبر آسمانی اش بالاروند و خلافت کنند
عده ای در مسجدالنبی
بی هیچ واکنشی
شاهد ورود شتابان مردی به داخل محراب مسجد بودند
که حریصانه برجای رسول خدا پا گذاشت و صدایش را بلند کرد:
_من را رسول خدا برای نماز فرستاده است
و حال آنکه از طرف پیامبر هیچ خبری به مردم نرسیده بود
تنها بلال بی تفاوت نماند
نفس زنان بر بالین رسول خدا حاضر شد و شرح فاجعه داد
که در حیاتتان اینچنین بر جایگاه رسالت دندان تیز کردهاند
وای بر ما بعد از شما…
همه قامت به صلاة بسته آماده تکبیر بودند
که صدای کشیده شدن پایی ضعیف بر خاک سرها را برگرداند
علی؛ پروانه چرخان بر گرد رسالت با فضل بن عباس
پیامبر را آرام به سمت مسجد می آوردند
تا آخرین نماز جماعت خاتم الانبیاء، نشسته اقامه شود
و خطبه ای که رنگ و بوی سفارش
و وداع از جایجای اش میبارید
میان نشنیدن های مردم
در گوش مسجد النبی طنین انداز شود.
عده ای دیگر اما
داخل خانه ای که تکتک آجرهایش عطر وحی میداد
در کنار بستری مودب نشسته بودند
و شاهد آب شدن تن جانشان بودند
آخر رسول خدا جان علی بود
جان زهرا و حسن و حسین بود
و آن ها با چشم خویشتن جانشان را در حال عروج میدیدند
آخرین پیامبر خدا هر از گاهی به هوش می آمد
تا مهربان و غمناک نگاهی به پاره های جگرش بیاندازد
و شاید کلمهای تکلم کند تا دخترش از شدت بغض جان ندهد
چشمان خسته و رنجورش خبر از پروازی میدادند
در همین نزدیکی
امتش را آنقدر پدرانه دوست میداشت
که حتی لحظه ای انحراف مردم برایش گران بود
طوری که مینشست و مدت ها عاشقانه و از عمق جان گریه میکرد
بر آیات عذاب
بر خبرهایی که رنگ و بوی جفای امت
به خاندانش رامیدادند
از همین رو بود
که اسامه جوان را شتابان خواست
و فرمان حرکت لشکرش را داد
و لعنت کرد هرآنکه از او تخلف کند وهمراهش نرود
اما همان ها که پیامبر را مرده می پنداشتند
تعلل کردند
بهانه نگرانی از حال پیامبر را آوردند
نرفتند
در میان غبارفتنه ماندند
تا در روزی اورا هذیان گو بخوانند
اجازه اتمام حجت به او ندهند
و قهقهه زنان
شاهد عروج مظلومانه رسول الله باشند
میانه روز بعد
پیکر رسول خدا بی غسل و کفن
در میان خانه
که نه
در میان عزا خانه اش مانده بود
تنها علی بود که گویا با اشک چشمانش
آنهم تنهای تنها
مشغول غسل و تکفین جانش بود
چند خانه بالاتر
در زیر سقفی شوم
سر و صدا بالاگرفته بود
بر سر میراث پدری که جز علی پسری نداشت…
از همآن جا بود
که زهرا پشت در آمد
حسین به قتلگاه رفت
و مهدی در پرده غیبت و غربتی طولانی ماند…
#غبار_فتنه
#یادداشت
#نویسندگان_حوزوی
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b
خورشید عالم تاب، در رثای نبی اکرم (ص)
✍سکینه جمشیدی، شاعر مشهدی
خورشید عالمتاب بر دلها بتاب
بیدار کن قلبها را از عمق خواب
شمس بودی و نماندی پشت ابر
اقرا باسم رب خالق عشق ناب
نو بنا کردی خانه ی توحید را
صاحب بتخانه شد حالش خراب
جهل عالم با بعثتت عالم شده
هیچ سوالی باتو نمانده بی جواب
نقشه ی شوم عدو در قتل تو
گشت نقشه برآب از بوتراب
همسرت را چون بگویم در رهت
کرده مالش را فدا پا در رکاب
اسفا ازحیله ها بر جانشینت در غدیر
خطبه هایت چون شنیدندآب در آسیاب
چه بگویم از دل غمدیده تک دخترت
ماند تنها از خشم و کین در خلف باب
مهربانی ،باصداقت ،لقبت هست امین
نتوان وصف تورا زیرا تویی کل ثواب
تو ک نور رحمتت بر همگان باشد نصیب
هرکه روی گردان زتو باشد همیشه درعذاب
#محمد_ص
#خورشید_عالم
#نویسندگان_حوزوی
╭─════════════•❖•─╮
🔸 شبكه نویسندگان حوزوی خراسان
(کانون مداد الفضلاء)
╰─•❖•════════════─╯
https://eitaa.com/joinchat/3164274938C4f975d6c1b