eitaa logo
حبیب‌اله بابائی
1.3هزار دنبال‌کننده
495 عکس
74 ویدیو
67 فایل
اسلام تمدنی و تمدن اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز از چاپ خارج شد... کتابی است متفاوت در باب مسائل عینی - تمدنی دنیای اسلام https://eitaa.com/Habibollah_Babai
«نفاق مدرن» بیش از «نفاق سنتی» مایهٔ پسرفت و عقب‌ماندگی جوامع در حال پیشرفت است. حکایت «نفاق مدرن» حکایت روشنفکرانی است که آراسته سخن می‌گویند، لیکن زشت و خشن عمل می‌کنند. https://eitaa.com/Habibollah_Babai https://virasty.com/Habibollah_Babai/1718852450996684371
جریانی در ایران «نسیه‌های آمریکایی و اروپایی» را بر «نقد غیر غربی» ترجیح می‌دهد. چند سال پیش یکی از سفرای دولت قبل در شرق آسیا به من می‌گفت: برخی دولتمردان ما «انتظار برای شرکت‌های غربی مثل توتال» را در ساخت اسکله در بندرعباس ترجیح می‌دهند به «اقدام آماده و عاجل شرکت‌های شرقی». https://eitaa.com/Habibollah_Babai https://virasty.com/Habibollah_Babai/1719380999166595828
فارغ از اینکه «شهیدِ جمهور» بعدیِ ما چه کسی خواهد بود، آوردهٔ مهم‌تر انتخابات امروز، تمرین مردم‌سالاری، آزادی و استقلال، نقد و گفتگو، و مهم‌تر از همه رشد فطری - اجتماعیِ مردم است که ما را ممتاز و در برابر نظام سلطه مقاوم می‌سازد. لَهُ الشُّكْرُ عَلَىٰ مَا أَوْلانا... https://eitaa.com/Habibollah_Babai https://virasty.com/Habibollah_Babai/1719588831855151468
به عنوان یک طلبهٔ جزء به آقای پزشکیان رای می‌دادم: ۱. اگر به فراجناحی بودن تن می‌داد و در میان حواریّون کارشناس خود از همه متخصصان اصولی و اصلاحی استفاده می‌کرد. ۲. اگر سهم خود را (در دوران وزارت و مجلس) در کاستی‌های امروز معلوم می‌نمود و صادقانه نسبت به کرده‌ها و ناکرده‌های خودش هم اقرار می‌کرد. https://eitaa.com/Habibollah_Babai https://virasty.com/Habibollah_Babai/1719756513139278889
🔰دکتر موسی نجفی : ✅قدسیت زدایی از نهضتها مهمترین عامل شکست ، توقف ، انحطاط و یا انحراف آنهاست ؛ از این جهت اصلی ترین عامل شکست مشروطه همانا "عرفی سازی" یک نهضت مقدس بود ؛ در صدر اسلام هم در حقیقت (خلافت ) عرفی سازی جریان قدسی (امامت ) بوده است ۰ 🔴در غرب مدرن بزرگترین مشخصه سکولاریسم ، قدسیت زدایی از کل عالم و جامعه بشری است ۰ راهبرد اصلی انقلاب اسلامی و بزرگترین مواجهه اش با جوهره تمدن غرب تقابل با این روند نامقدس سازی است ؛ تقابلی که آینده اش جنگ تمدنهاست ولی ماهیت آن ، منازعه تمدن مقدس با تمدن نامقدس است ۰ http://mousanajafi.ir https://eitaa.com/drmousanajafi https://Sapp.ir/drmousanajafi https://ble.ir/drmousanajafi. https://rubika.ir/drmousanajafi
1_12368456304 (1).pdf
154K
⭕️اعلام حمایت ۱۴۰ استاد فلسفه کشور از دکتر جلیلی 🔹با بررسي سوابق علمي و عملي کانديداهاي محترم چهاردهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، مي‌توان دريافت که دکتر سعيد جليلی شايستگی بیش‌تری برای پیش‌برد اهداف انقلاب اسلامی دارد. رويکرد برنامه‌محور و به‌روز، کارنامه موفق و نیز صداقت و پاک¬دستی دکتر جليلی ما را بر آن داشت که ايشان را به‌عنوان نامزد اصلح به مردم خردورز و شريف ايران اسلامي بشناسانيم. 🔹باور راسخ ايشان به کارآمدي الگوي ايراني اسلامي پيشرفت، اعتقاد راستين به راهکار اقتصاد مقاومتي و ضرورت گسترش عدالت اجتماعي، اولويت‌دهي به محروميت‌زدايي در سياست‌هاي اجرايي و توجه به ظرفيت و استعداد داخلي کشور به‌همراه بهره‌گيري از تجربه‌های موفق ديگر کشورها، از جمله رويکردهاي کلان ياد شده است. همچنين آگاهی به نقاط فسادخيز و فرایندهای ناکارآمد، درآمد شایسته‌ای برای مبارزه با گلوگاه‌های فساد و رانت می‌باشد و به استیفای حق مردم منجر می‌گردد. https://eitaa.com/Habibollah_Babai
هرچند دکتر پزشکیان را خودی می‌دانم و تهمت‌های ناروا را در حق ایشان روا نمی‌دانم، ولی به ایشان رای نخواهم داد. از افراط‌گرایی سکولار، از آنارشیسم اخلاقی، از لمپنیسم سیاسی، و از روشنفکری بی‌تعهد برای آیندهٔ ایران به شدت خوفناک و نگران هستم. https://eitaa.com/Habibollah_Babai https://virasty.com/Habibollah_Babai/1720124262697269849
📢 پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به مناسبت انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم 🔹️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی با سپاس‌گزاری از همه نامزدها و فعالان عرصه‌ی انتخابات بر استفاده رئیس‌جمهور منتخب از ظرفیتهای فراوان کشور برای آسایش مردم و پیشرفت کشور، در ادامه‌ی راه شهید رئیسی تأکید کردند. ✏️ متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است: ✏️ بسم الله الرّحمن الرّحیم والحمد لله ربّ العالمین والصلاة والسلام علی سیدنا محمدٍ و آله الطاهرین سیما بقیّة الله روحی فداه. خدای عزیز و رحیم را سپاس که با اراده و توفیق او ملت بزرگ ایران توانست پس از مصیبت سنگین فقدان رئیس جمهور شهید، در مدت کوتاه قانونی، صحنه‌ی انتخابات ریاست جمهوری را سامان دهد و در دو جمعه‌ی پیاپی، انتخاباتی آزاد و شفاف برگزار کند و از میان چند نامزد، با اکثریت آراء رئیس جمهور کشور را برگزیند. ✏️ مسئولان محترم برگزاری انتخابات، با شتاب لازم و امانت کامل، وظائف خود را انجام دادند، و مردم عزیز، با احساس مسئولیت به میدان آمدند و صحنه‌ئی گرم و پرشور آفریدند و صندوقهای انتخاباتی را در دو مرحله با بیش از ۵۵ میلیون رأی انباشتند. ✏️ این حرکت بزرگ در رویاروئی با غوغای دست‌سازِ تحریم انتخابات، که دشمنان ملت ایران برای القای ناامیدی و بُن‌بست به راه انداخته بودند، کاری درخشان و فراموش نشدنی است و همه‌ی نامزدهای محترم و همه‌ی کسانی که برای پیروزیِ هر یک از آنان، هفته‌ها تلاش شبانه‌روزی کردند در افتخار و ثواب آن شریکند. ✏️ اکنون ملت ایران رئیس جمهور خود را انتخاب کرده است. اینجانب با تبریک به ملت و به رئیس جمهور منتخب و به همه‌ی فعالان این صحنه‌ی حساس مخصوصاً جوانان پرشور ستادهای انتخاباتی نامزدها، همگان را به همکاری و نیک‌اندیشی برای پیشرفت و عزت روزافزون کشور توصیه میکنم. شایسته است رفتارهای رقابتی دوران انتخابات به هنجارهای رفاقتی تبدیل شود و هر کس در حدّ توان خود برای آبادانی مادی و معنوی کشور تلاش کند. ✏️ به جناب آقای دکتر پزشکیان رئیس جمهور منتخب نیز توصیه میکنم با توکل به خداوند رحمان به افقهای بلند و روشن چشم بدوزند و در ادامه‌ی راه شهید رئیسی از ظرفیتهای فراوان کشور بویژه منابع انسانیِ جوان و انقلابی و مؤمن، برای آسایش مردم و پیشرفت کشور بیشترین بهره را ببرند. ✏️ بار دیگر جبهه‌ی سپاس بر درگاه حضرت حق میگذارم و به حضرت بقیة الله اعظم روحی فداه درود و سلام میفرستم و یاد شهیدان والامقام و امام بزرگوار شهیدان را گرامی میدارم و از همه‌ی نامزدهای محترم و فعالان عرصه‌ی انتخابات که در این برهه‌ی حساس نقش‌آفرینی کردند، و نیز رسانه‌ی ملی و حافظان امنیت کشور و دستگاههای اجرای انتخابات سپاسگزاری میکنم. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۴۰۳/۴/۱۶ 💻 farsi.khamenei.ir
دموکراسیِ نه! مدتهاست سیر مردم‌سالاری ایجابی (رأی به بایدها) در ایران به سمت مردم‌سالاری سلبی (رأی به نبایدها) رفته است. این‌بار هم درصد بالایی از آرای پزشکیان، نه به طیف جلیلی بود؛ درصد بالایی از آرای جلیلی هم، نه به طیف پزشکیان بود! نه‌ها وقتی تند و رادیکال می‌شود سر از خشونت‌های نامقدس درمی‌آورد. https://eitaa.com/Habibollah_Babai https://virasty.com/Habibollah_Babai/1720385614504152639
41.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رونمایی از کتاب امداد فرهنگی در شعبه دفتر تبلیغات اسلامی تهران لینک‌های خبری: خبرگزاری مهر B2n.ir/d42796 خبرگزاری ایسنا http://B2n.ir/t47884 https://eitaa.com/Habibollah_Babai
دومین هم‌اندیشی تدوین منشور همکاری‌های تمدنی جهان اسلام برگزار شد. به گزارش روابط عمومی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، در این هم‌اندیشی، جمعی از تمدن پژوهان با تبادل‌نظر و گفت‌وگو در خصوص؛ مسائل تمدنی و ظرفیت‌های تمدنی جهان اسلام، به بررسی چگونگی گسترش همکاری‌های کنشگران نخبگانی و اجتماعی کشورهای اسلامی برای تقویت و شتاب‌بحشی حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی پرداختند. در بخشی دیگر، اهم محورهای منشور همکاری‌های تمدنی جهان اسلام شامل الزامات شکل‌گیری شبکه همکاری‌های تمدنی جهان اسلام، مسائل تمدنی جهان اسلام، ظرفیت‌های تمدنی جهان اسلام و نقش کنشگران نخبگانی و اجتماعی در گسترش همکاری‌های تمدنی جهان اسلام مورد بررسی قرار گرفت. لینک خبر : B2n.ir/SANAD.TAMADDON https://eitaa.com/Habibollah_Babai
برای جناب زاکانی من بجای شما بودم مدتی سکوت می‌کردم. سکوت شما و مثل شما بحال دوستان انقلاب و نظام سودمندتر است. https://eitaa.com/Habibollah_Babai
🔊 📚، از سوی شورای اعطای مجوزها و امتیازهای علمی حوزه علمیه صادر شد. 📕 حوزه علمیه قم بر پایه کوشش‌های دهه‌های اخیر و با درک ضرورت گسترش و بالندگی هر چه بیشتر مطالعات و پژوهش‌های معطوف به تمدن و پرداختن به امتداد اجتماعی آن و ورود به جهان انضمامی و پر مسأله عینیت‌ها در آستانه راه‌اندازی است. 📕این انجمن با توجه به اساسنامه مصوب، قرار است فعالیت‌های خود را با هدف تعمیق و توسعه مباحث تخصصی در عرصه تمدن‌پژوهی و تقویت و گسترش نظریه‌پردازی، پرسش‌گری، آزاداندیشی، بهره برداری بهینه از ظرفیت‌های تخصصی موجود، شناسائی استعدادها و تقویت ارتباط علمی پژوهشگران این عرصه آغاز کند. 📕 بر اساس مصوبه جلسه ۱۳۴ مورخ ۲۱ خرداد ۱۴۰۳ شورای اعطای مجوزها و امتیازهای علمی عبارتند از: : ۱.حبیب الله بابابی ۲.علیرضا پیروزمند ۳.محسن الويرى ۴.علی الهی تبار ۵.احمد آکوچکیان ۶.محمدحسین دانشکیا ۷.احمد رهدار ۸.سید ضیاءالدین میرمحمدی ۹.محمدعلی میرزایی ۱۰.محمدتقی سبحانی ۱۱.احمدحسین شریفی. 📕هیأت مؤسس این انجمن برای ثبت نام اعضا و تشکیل جلسه مجمع عمومی و انتخاب هیأت مدیره فراخوان صادر خواهد کرد. ۲۲ تیر ۱۴۰۳ @MohsenAlviri https://eitaa.com/Habibollah_Babai
✅پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت (ع) پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی سلسله نشست های عاشورایی را در ایام سوگواری ابا عبدالله الحسین علیه السلام برگزار میکند 🎙ارائه‌دهندگان: 👤 حجت الاسلام و المسلمین یدالله مقدسی امام حسین علیه السلام و تحکیم خانواده، یک شنبه 1403/04/17 👤حجت الاسلام و المسلمین دکتر حمیدرضا مطهری نقش شاعران در انتقال فرهنگ عاشورا در عصر حضور، دو شنبه 1403/04/18 👤حجت الاسلام و المسلمین دکتر مهدی فرمانیان عاشورا از نگاه سلفیان، سه شنبه 1403/04/19 👤حجت الاسلام و المسلمین دکتر نجف لک زایی دلالت های حکمرانی سخنان امام حسین علیه السلام، چهار شنبه 1403/04/20 👤دکتر حسین قاضی خانی واقعه عاشورا، قیام یا دفاع، پنج شنبه 1403/04/21 👤حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب الله بابایی معنای اخلاقی شهادت در اسلام، شنبه 1403/04/23 👤حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب الله بابایی شهید در تمدن اسلامی، یک شنبه 1403/04/24 ⏰ ساعت: 11 تا 12 🏢 مکان:قم، پردیسان،بلوار دانشگاه، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، طبقه دوم، سالن شهید سلیمانی 🔻لینک شرکت مجازی در جلسه: Dte.bz/historyconf https://eitaa.com/Habibollah_Babai
👈 کتاب «رنج عرفانی و شور اجتماعی»، روایتی «متعهّدانه» (در تضاد با روایتِ فدیه‌ای) از عاشورا 📝 شبیه‌سازی‌های صوری بین اسلام و مسیحیت و گاه هم استفاده از واژه‌های مشترک خلط و خبط‌های عمیقی را در الهیات تطبیقی موجب می‌گردد که لازم است پیوسته آن را توضیح داد و از این‌همانی‌سازی‌های سطحی جلوگیری کرد. یکی از این واژگان مشترک در زبان انگلیسی کلمه redemption  (رهایی‌) است که در غربِ مسیحی هم در مورد آلام عیسی مسیح بکار رفته است، و هم ۴در مورد آلام اهل بیت علیهم‌السلام و مصائب امام حسین علیه‌السلام (مثلا در کتاب محمود ایوب با عنوان Redemptive Suffering in Islam: A Study of the Devotional Aspects of Ashura in Twelver Shi'ism) استفاده شده است. واژه دیگری که بستر این التقاط معنایی را میان دو طیف فکری مدرن و سنتی موجب گردیده است، کلمه رنج (suffering) در ادبیات مسیحی و طرح و بحث از آن را در فضای اندیشه اسلامی است که گاه بدفهمی‌هایی را موجب گردیده است. کتاب «رنج عرفانی و شور اجتماعی» که از منظر روشنفکری متهم به نگاه فدیه‌ای به ، و از منظر سنتی متهم به نگرش عرفی و سکولار به عاشورا است در میانۀ نگاه عرفی و نگاه فدیه‌ای قرار گرفته است. این کتاب که طراحی گام‌های اولیۀ آن در دانشگاه ویرجینا و پایان آن در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بوده، هرچند سویه‌های دنیوی و کارکردهای اجتماعی عاشورا در عصر جدید را پی گرفته است، ولی در این جستجو علاوه بر گفتگو و همزیستی بین‌الادیان بر مبنا و محور «آلام متعالیِ امامِ شهید»، به عنصر «رهایی»، «نجات»، و «ابدیت»ِ مشترک بین الادیان در پرتو ذکر مصائب امام ـ امت (امام به مثابه امت یا امام در مقیاس امت) نیز می‌پردازد و آن را به لحاظ کلامی و الهیاتی امری محتمل و موثر در دورۀ غیبت می‌داند. به بیان دیگر، پی گرفتن ابعاد دنیوی، اجتماعی و تمدنیِ عاشورا نه به معنای تقلیل و فروکاستن عاشورا به مسئله‌های عصری و معضلات اجتماعی است، بلکه به معنای بسط و توسعه عاشورا از امور عرفانی به ساحات عرفی، و از عرصه‌های دینی به ساحت‌های دنیویِ زمانه است. بسط الهیات عاشورا از دین به دنیا بسیار متفاوت است از فروکاستن عاشورا و ابعاد غیبیِ آن به اموری محسوس، اینجایی، و اکنونی. از این رو لازم است چندین نکته را در بارۀ «نظریۀ رنج عرفانی» در کتاب فوق و آنچه آن را از نگرش‌های فدیه‌ای جدا کرده و بلکه آن را در تقابل با رویکردهای فدیه‌ای قرار می‌دهد، متذکر شد: 👇👇👇 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 آمنا | سامانه تمدن اسلامی 🌐http://amena.bou.ac.ir 📲https://eitaa.com/AmenaNews https://eitaa.com/Habibollah_Babai
👈۱. نخست اینکه، هم در نگرش متعهدانه و هم در نگرش فدیه‌ای، رنجِ رخ‌داده برای امامی همچون امام حسین علیه السلام یا پیامبری همچون عیسی مسیح علیه السلام (طبق باور مسیحیان)، «رنج برای» (suffering for) یا رنج خودخواسته، رنج معنادار، رنج سازنده، و البته رنجی ثمربخش است، لیکن متعلق «برای» (for) در نگرش فدیه‌ای دفع بلا و بخشش گناه است (نگرش سلبی در جهت دفع گناه)، در حالی که متعلق «برای» در نگرش متعهدانه به عاشورا، هدایت انسان و مصونیت او در برابر گناه در همین دنیا (و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالة وحیرة الضلالة) است. اینکه مرحوم قاضی طباطبایی مسیر توسل به سیدالشهداء را در سلوک الی الله  حیاتی می‌داند و «آن حضرت را برای رفع حجاب و موانع طریق نسبت به سالکین راه خدا دارای عنایتی عظیم» معرفی می‌کند، بر همین معنای ایجابی عاشورا دلالت دارد. پروفسور محمد که مقاله‌ای را با عنوان «Ashura» در مجلهISLAMOCHRISTANA در سال 2010 نوشته است، به همین ایدۀ «رنج برای» در کتاب «رنج عرفانی و شور اجتماعی» اشاره می‌کند و ابعاد سازنده آن را چنین توضیح می‌دهد «که اگرچه رنج امام حسین‌ع می‌تواند تأثیری در دوری مردم از گناه داشته و زندگی اجتماعی را به سمت همبستگی پیش ببرد، ولی همواره در توجه به رنج‌ها و آلام فرد بی‌گناه، خطر انتقام کور وجود دارد. «نظریه رنج متعالی» این نکته را پاسخ می‌دهد که گرایش به خشونت در یاد آلام امام مظلوم زمانی از بین می‌رود که آلام و مصائب امام را به گونه‌ای یاد کنند که این یاد، ما را به ارزش‌های آن امامِ شهید کامل رهنمون شود. در این گونه از یادکردن، تمرکز نه بر آن «رنج» بلکه بر آن هدفی است که رنج و درد برای آن شکل گرفته و تحمل گردیده است.» (ص۲۵). لگنهاوسن این نکته را ادامه داده و می‌گوید که «گناهان ما با خون شهدا شسته نمی‌شود، بلکه از رهگذر  تأمل بر الگوی زندگی شهید و التزام و تعهد به اخلاق دینی و اصول معنوی‌ شهداست که آدمی راه صلاح می‌رود و گناه‌اش از بین می‌رود.» ۲. در نگرش فدیه‌ای، فرد متعهد، آن امام یا آن پیامبر کشته‌شده است و مردم در برابر آن رنج و مصیبت و درد و کشته‌شدن تعهدی و مسئولیتی ندارند، در حالی که در نگرش تعهدآورانه از «رنج متعالی»، وجود مسئولیت و تعهد امام، تعهد امت را زائل نمی‌کند. هر میزان امام تعهد بیشتری پیدا می‌کند، امت نیز به همان اندازه متعهد می‌شود. عدم تعادل و توازن بین تعهد امام و تعهد امت موجب شکاف بین امت و امام و جدایی امت از امام و انحراف و گمراهی امت از مسیر امام می‌گردد. ۳. در نگرش فدیه‌ای نوعی از خودخواهی انسان و شاید خودمرکزی (نوعی از انسان‌خدایی) نهفته است که درآن انسان (آنهم انسان عرفی‌زده و دنیوی شده) در مرکز قرار می‌گیرد و پیامبر و امام، تبدیل به دیگریِ (other) او می‌شود، دیگری‌ای که باید در خدمت انسانِ دنیوی‌شده قرار بگیرد و مسئولیت خطاهای انسان را برعهده بگیرد و به وقت‌اش هم باید برای همین انسان عُرفی و گناهان او فدا شود. تحلیل یا توصیفی که رنه ژیراد از فرایند بلاگردانی (scapegoating process) در وضعیت تضاد و تنازع انسانی (جامعه هابزی) مطرح کرده و کشته شدن عیسای بی‌گناه مظلوم را عامل وفاق و اشتراک و انسجام بین فردهای دشمن توصیف می‌کند بر همین اساس است؛ ولی در نگرش متعهدانه، پیامبرِ شهید و یا امامِ شهید، نه دیگریِ ما، بلکه خودیِ ما و از ماست و برای رهایی از ویژگی‌های نزاع و دشمنی بین انسان و انسان، باید نسبت به آن امام ـ امت «معرفت» پیدا کرد، به او محبت ورزید، و در عشق به او خود را فدا کرد. تأسی به امام و کسب روحیۀ فداکاری از سوی امت، نه به معنای توکیل (وکیل کردن امام و سپردن مسئولیت خود به او) بلکه به معنای توکل (یا همان تعهد و به‌دوش کشیدن مسئولیت خود) است که با نگرش فدیه‌ای تفاوت‌های بنیادینی دارد. 🔍منبع ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💢 آمنا | سامانه تمدن اسلامی 🌐http://amena.bou.ac.ir 📲https://eitaa.com/AmenaNews https://eitaa.com/Habibollah_Babai
معنای اخلاقی شهادت در اسلام - 1403.04.23.mp3
58.62M
معنای اخلاقی شهادت (شهادت به مثابه مرگِ اخلاقی) https://eitaa.com/Habibollah_Babai
بازنشر «مرگ سرشار» شاخصی متفاوت در ارزیابی تمدن‌ها چارلز تیلور در مقدمه کتاب «عصر سکولار» به مفهوم «سیری و سرشاری» (fullness) اشاره می‌کند و آن را در صورتبندی عصر سکولار در غرب عاملی هدایت‌گر و بلکه مهم‌ترین غایت تلقی می‌کند. انسان جدید با عبور از دین در تاریخ غرب، در پی رسیدن به آنات سرشاری و سیری از زندگی دنیویِ اینجایی و اکنونی است و اساسا فلسفۀ زندگی نیز در این جهان چیزی جز سرشارشدگی از لذت‌های مادّیِ در اوج نیست (فرهنگ enjoy it). امتلاء و سرخوشی‌های ازحدّ گذشتۀ انسان مدرن گاه در حس سرخوشیِ خودخداپنداری، گاه با زیاده‌روی‌های بی‌حدّ جنسی، و گاهی در خودفراموشی‌ها (forgetfulness) و حس بی‌معنایی، و گاهی هم با نوعی از خشونت‌های شورانگیز یا بی‌رحمی‌های بی‌حساب رخ می‌نماید. این گونه از سرشاری‌های اینجایی و اکنونی برآمده از پوچی و نبود معناست همان‌طور که خودهمین سیری‌ها و سرشاری‌ها هم منتهی به سطحی عمیق از بی‌معنایی و حس تهی‌بودگی می‌شود. تیلور به گونه‌ای دیگر از سرشاری (سرشاری متافیزیکی) هم در ادبیات و فرهنگ دینی اشاره می‌کند. جنس سرشاری در ادبیات دینی (و مسیحی در تعبیر ایشان) در کامجویی‌های سرشار از دنیا نیست، بلکه در سرشارشدگیِ حاصل از خودگذشتگی و فداکاری، و نیز سرشاری حاصل از سرسپردگی به خدا است. در این منظر، نسبتی هست بین خود و خدا، و رابطه ای هست بین فیض الهی و جوشش انسانی. حال، اینکه تیلور این بحث را به کجا می‌برد بماند، لیکن از منظر فلسفی ـ الهیاتی و همین طور از نگاه تاریخی و تمدنی و در تضاد بین اسلام و غرب، با دو نوع تمدن و با دو فلسفه زندگی و اکنون در دو نقطه جوشِ تاریخی قرار داریم: تمدنی سکولار که سرشاری‌های سیری‌ناپذیرش را در اوج دنیاگرایی و خشم و نفرت حاصل از آن پی می‌گیرد، و تمدنی اسلامی که در اوج مقاومت و صبوری، سرشاری‌های حاصل از سرسپردگی به خدا را پیش می‌برد. در تمدن سکولار، مرگ، پایانی هولناک برای سرشاری‌های مادی و دنیوی است (در این نگاه مقولۀ «مرگ» نمی‌تواند اخلاقی باشد) و در تمدن اسلامی مرگ و شهادت (به مثابه احدی الحسنیین) تصمیمی است اخلاقی برای سرشاری‌های مستانه و ابدی از یک سو، و برای بقای ارزش‌های انسانی در همین دنیا از سوی دیگر. البته برندۀ معرکه هم کسی خواهد بود که از چنین مرگی نمی‌هراسد و زندگی واقعی را در عنصر «عزت» (و نه صرفا کرامت) و نه «لذت» پی می‌گیرد: «الموت فی حیاتکم مقهورین و الحیاه فی موتکم قاهرین» (مرگ در زندگی ذلت‌بار، و زندگی در مرگ عزت‌مندانه). https://eitaa.com/Habibollah_Babai
20150922124949-9521-29.pdf
385.1K
عزت نفس و کرامت غیر در ازخودگذشتگی در اسلام https://eitaa.com/Habibollah_Babai
«شکّ» و «مرگ اراده‌ها» زمینه‌های واقعۀ عاشورا (قسمت اول) برگرفته از کتاب «امامان اهل بیت، مرزبانان حریم اسلام» از شهید سیدمحمدباقر صدر ذهنیت عمومی مسلمانان ـ به استثنای شام ـ در آغاز، اختلاف میان علی و معاویه را چنین تفسیر می‌کرد که اختلافی است میان خط خلافت درستکار، و کسی که می کوشد از این خلافت درستکار سرپیچی کند. آنان به علی علیه السلام به طور کلی چنین می نگریستند که ایشان همان خلیفه درستکار است که می خواهد از اسلام و خط قرآن محافظت کند اما معاویه می کوشد تا دسیسه بچیند. این مفهوم را امیرمومنان علیه السلام توانست در ذهن پایگاه گسترده مردمی در جای‌جای جهان اسلام شکل دهد؛ به جز در بخشی که با معاویه پیوند داشت. این ذهنیت، همان عاملی بود که به کارزار علی با معاویه، ماهیتی رسالتی می‌بخشید و به آن معنایی رسالتی می داد. نبرد ایشان این گونه تفسیر می‌شد که این کارزار، کارزار میان دو رویکرد، دو اندیشه، و دو هدف است و نه میان دو تن و دو رهبر. اما پس از آن اوضاع دگرگون شد. شما بسیاری از مسلمانان به طور فزاینده در گذر زمان در دوره خلافت امیرمومنان علیه السلام آغاز به شک کردند که آیا این کارزا، رسالتی و حقیقتی است یا غیررسالتی؟ چرا امت اسلام دچار چنین شکی شد؟ یکی از علت‌های چنین شکی، این بود که امت، آگاهی استوار عقیدتی به جز اندکی نداشت. امت در سطح آگاهی نبود، بلکه در سطح نیروی هیجانی به سر می‌برد. بنابراین از امتی که در سطح نیروی هیجانی است و در آگاهی اندکی به سر می‌برد، انتظار نمی‌رود به پشتیبانی این کارزار، مناقشه‌ای رسالتی و منطقی داشته باشد. همچنانکه انتظار نمی رود این نیروی هیجانی در آن امت برافروخته بماند و بیست سال پس از درگذشت رسول خدا صلی الله علیه و آله و خاموش شدن خورشید جامعه اسلامی، سوزندگی و حرارت پیشین خود را حفظ کند. از سوی دیگر، وقتی مأموریت برای انسان سخت و سنگین باشد، نفسش او را به طرق گوناگونی به شک کردن در درستی این مأموریت وسوسه می‌کند. او در درستی این مأموریت شک می‌کند: چه کسی چنین گفته است؟ وقتی امر به معروف و نهی از منکر بر او دشوار شود، وقتی گفتن سخن حق در برابر انسان باطل بر او دشوار شود، در این هنگام او وسوسه می شود و می‌گوید: چه کسی گفته این مرد بر باطل است؟ چه کسی گفته که من می توانم چنین سخنی بگویم؟ چه کسی گفته شروط امر به معروف و نهی از منکر تمام است؟ این چنین او وسوسه می شود، تا از این مأموریت جان به در برد و این بار سنگین را از دوش خود بیافکند. فداکاری‌های عراقی‌ها بسیار بود. آنان مال و جان و خود را در سه جنگ نثار کردند. چنین خون‌هایی را نثار کردند، و چنین اموالی را نثار کردند، و چنین جان‌هایی را نثار کردند و همه به حساب رسالت بود، به حساب خط و به حساب جامعه اسلام و وحدت کلمه مسلمانان بود. اما ما باید جایگاه کسانی را بر آورد کنیم که از خود گذشتند و هرچه داشتند نثار کردند و تقدیم داشتند. از آن پس بود که آنان آغاز به شک کردند؛ چرا که به مصلحت‌شان بود که شک کنند. امام تلاش می‌کرد که آنان را برانگیزد، اما آنان برانگیخته نمی‌شدند، آنان را به حرکت ‌وا می‌داشت، اما حرکت نمی‌کردند. چرا؟ چون به مصلحت آنان بود که با پنداری نو به کارزار بنگرند و به کارزار مفهوم نو بدهند. و آن اینکه داستان، داستان رهبری علی و معاویه است. ما را با علی و معاویه چه کار؟ می خواهد این رهبر باشد و می خواهد آن. ما بر بلندی می‌ایستیم و تماشا می کنیم. می‌خواهد کار به سود این تمام شود و می خواهد به سود آن. ریشه های این تفسیر در ذهن مردم پدیدار شد. تفسیری که مصلحت آنان به آنان القا می‌کرد. تفسیری که گردنه‌ای عبورناپذیر ساخت و سبب شد آنان دوباره به خط جهاد بازنگردند. سبب شد که امیرمومنان بر منبر بگرید و سوگ یاران در گذشته خود را سر دهد. همان کسانی که لحظه‌ای به ایشان شک نکردند. همان کسانی که تا واپسین دم به ایشان ایمان داشتند. همان کسانی که به ایشان به عنوان امتداد رسول خدا صلی الله علیه و آله می نگریستند. امام برای همانندان عمار می‌گریست؛ چرا که عمار و همانندان عمار از چنین شک‌هایی برکنار بودند. هرچه امام به چپ و راست می‌نگریست، کسی را می‌دید که به پدر کشته شده اش می اندیشد یا به فرزند خردسالش که چگونه او را رها کند؟ یا به همسرش که چگونه او را بی شوهر کند؟ کسانی که روزی دغدغه‌های بزرگ در سر داشتند، دیگر به دغدغه‌های کوچک می‌اندیشند. دیگر به قضایای خود می‌اندیشند. در هر حال آنان بشر بودند و همچون عمار بن یاسر نبودند. شک به تدریج در جان‌هایشان رخنه کرد و آنان به مرور به این امام درستکار شک کردند تا جایی که آرزوی مرگ می‌کرد؛ چرا که امام دیگر احساس می کرد پیوند روحی ایشان با آنان گسیخته و از آنان جدا شده است. دیگر آنان اهداف و رسالت ایشان را نمی‌فهمیدند. ادامه دارد. . . . https://eitaa.com/Habibollah_Babai
«شکّ» و «مرگ اراده‌ها» زمینه‌های واقعۀ عاشورا (قسمت دوم) برگرفته از کتاب «امامان اهل بیت، مرزبانان حریم اسلام» از شهید سیدمحمدباقر صدر بعد از آنکه توده‌ها خسته شدند و بعد از آن که خط نبرد آنان را فرسود و بعد از آنکه برای امام علی علیه السلام و اسلام از خودگذشتگی‌های بسیاری کردند که بسیاری از جوامع یارای همانند آن را ندارند... نَفَس این توده انبوه واماند. نَفَس‌شان، نَفَس دیرپایی نبود. حال آنکه کژروی نفسی دیرپا داشت. نفس توده مردم برید و نفس انحراف نبرید. وقتی توده بر اثر نبرد خسته شد، وقتی دیگر احساس کرد در وضعیتی غیرطبیعی قرار دارد، وقتی دیگر احساس کرد از دنیا بریده و از فرزند و مال و ثروت خود در راه قضیه‌ای دست کشیده که هیچ نفع شخصی برایش ندارد، وقتی دیگر چنین احساس کردند و بر چنین باوری شدند، شک را به دل خود راه دادند؛ چرا که سستی، شک القا می‌کند. سستی گاه به انسان شک القا می‌کند. گرایش آنان به اینکه این تلاش‌ها را بازایستانند و بی طرف بمانند و خویش را آسوده کنند، شک می‌آفریند. این گرایش روانی توجیه‌های غیرمنطقی می‌آفریند. این توجیه‌های غیرمنطقی برآیند آن گرایش روانی به تغییر حالت است. به این که وضعیت به پیش از سنگینی‌های باراین خط بازگردد، به پیش از بردوش‌گرفتن مسئولیت‌های این خط. چیزهای بسیار دیگری هم بود که در آفرینش این شک و گسترشش نقش داشت. در میان صحابه مردمانی بودند که در نگاه مردم بسیار پارسا و پرهیزکار می نمودند. این اشخاص که مومن بودند ـ اما آگاهی رسالتی و عقیدتی نداشتند ـ به جمهورمردم القا می‌کردند که این کارزار درست نیست. کسی که در این کارزار نشسته بهتر از کسی است که ایستاده و کسی که ایستاده بهتر از کسی است که در راه است و می جنگد. این القا مثلا از سوی ابوموسی اشعری نیرویی بس بیشتر داشت تا القای عمار بن یاسر در روبه رو. چرا که القای عمار بن یاسر مشق مرگ می کند و تو را وامی دارد که از زندگی دست بکشی. اما القای ابوموسی اشعری تو را از جان‌دادن باز می‌دارد. به تو می‌گوید: زندگی‌ات را حفظ کن و از خطرها دوری کن و برو و در خانه‌ات بنشین و اسلام را با خطرها و دشمنان خود واگذار. همه این عوامل در کنار عوامل دیگر، کمک کرد تا این امام همام از سوی جمهور مردم مشکوک بنماید و رسالتی بودن کارزار برای آنان روشن نباشد. ایشان بر منبر می رفت و مردم را به جهاد فرامی خواند اما هیچ کس تکان نمی خورد. همت و اراده آنان را بر می انگیخت اما پاسخی نمی دادند. شک به رهبر دردناکترین دردی است که رهبر مخلص به آن گرفتار می‌شود و شک به رهبر خطرنا‌ک‌ترین خطری است که امت به آن گرفتار می‌شود؛ امتی که این رهبر بار آن را بر دوش دارد. ادامه دارد.... https://eitaa.com/Habibollah_Babai
«شکّ» و «مرگ اراده‌ها» زمینه‌های واقعۀ عاشورا (قسمت سوم) برگرفته از کتاب «امامان اهل بیت، مرزبانان حریم اسلام» از شهید سیدمحمدباقر صدر امام حسن علیه السلام نیز کار خود را با جمهور مردمی آغاز کرد که لبریز از شک بودند و به رسالتی بودن این کارزار و هویداییِ اهدافش کاملا ایمان نداشتند. پس از آنکه امام علی ع در مسجد بر زمین افتاد بذر تناقض رو به رشد کردن و نیرومندتر شدن گذاشت. پیش تر این بذر را شک نامیدیم. منظورمان از شک، شک به رهبر، به نظریه رهبر، و به برنامه ای است که رهبر به خاطرش مبارزه می کند و بر پایه اش می جنگد. این شک، شکی ساختگی بود و هیچ شک حقیقی نبود؛ یعنی علی رغم اینکه در وجدان مردمِ بیشتر بخش‌های تحت حکومت امام علی ع راه یافته بود، هرگز منطقی نبود یا سببی در سیره امام علی ع نداشت. بلکه تنها شکی بود که از خستگی و افت روحی آنان در درازای خط پیوسته جهاد القا می شد. این شک از دوره امام علی ع آغاز شده بود و پس از ایشان نیز وقتی امام حسن ع حکومت را به دست گرفت، ادامه داشت. با این تفاوت که از شکی بیشتر سلبی به شکی بیشتر ایجابی تبدیل شده بود. عوامل بالاگرفتن شک از نظر کمی و کیفی پس از امام علی ع عبارت بود از: جای خالی در پی رحلت امام علی ع، نگاه امت به نظام امام حسن ع به عنوان نظامی عَرَضی (در برابر حکومت شام به رهبری معاویه)، اعتبارهای شخصی امیرمومنان ع پیش مردم، شبهه وراثت خلافت، تردید امت در سرایت شک به خود رهبر (دراینکه امام حسن علیه السلام در جنگ با معاویه شتاب نکرد). این عوامل سبب شد تا دامنۀ شک گسترده شود. شکی که پس از درگذشت امام علی علیه السلام در باره حکومت و پیشوایی امام حسن علیه السلام ساخته شد و بر اساس این عوامل شدت یافت به طور کیفی از نیرویی سلبی به نیرویی ایجابی تبدیل شد. همچنین به طور کمّی از شکی که نزد برخی افراد و گروه ها وجود داشت، به شکی تبدیل شد که در بخش های گوناگون جامعه زیر حکومت امام حسن علیه السلام جریان داشت. ما در تمام این دوره شواهد و دلایل این شک را پشت سر هم می‌بینیم؛ شکی جانگداز و فزاینده و پیشرونده در روان جمهور مردم، شک به رهبر، به برنامه، به اهداف و به رسالت. به نظر می‌رسد امام حسن علیه السلام وقتی مسئولیت حکومت را به دست گرفت، تصمیم داشت در ورود به کارزار مسلحانه با معاویه شتاب نکند. می خواست کارزار مسلحانه را تا مدت زیادی عقب بیاندازد تا این شک را از درون جامعه پاک سازد. و بکوشد از شدت این شک بکاهد و برخی از منابعش را از بین ببرد و برخی دلایلش را چاره کند و به روحیه انسان مسلمان در این جامعه جان تازه بدهد. تا وقتی سرانجام توانست به میزانی معقول نسبت به هدف و برنامه خود پذیرش به دست آورد، در این هنگام کارزار مسلحانه خود با معاویه را آغاز کند. وقتی امام حسن ع با معاویه برخورد کرد، امت اطمینان، ایمان و اعتقاد خود را به رسالتی بودن برنامه از دست داده بود و در واقع‌گرایی نظریه و الهی بودن ریشه های آن تردید داشت. در چنین شرایطی اگر امام حسن علیه السلام جنگ را پی می گرفت تا کشته شود، هیچ یک از دستاوردهایی که امام حسین ع به دست آورد، برآورده نمی شد؛ زیرا وقتی امام حسن ع در میدان بر خاک می افتاد، امت همچنان به انگیزه های ایشان، به پاکی رسالت ایشان، به درستی موضع ایشان و به الهی بودن برنامه ایشان شک داشت. ادامه دارد.... https://eitaa.com/Habibollah_Babai