▫️تقابل «فرهنگ جهانی مدرن» و «فرهنگ جهانی اسلام»
📌 آنچه در سیزدهمین نشست از سلسله نشستهای همایش بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی مطرح شد؛
🔸 حجتالاسلام و المسلمین دکتر #حبیب_لله_بابایی، عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی
◾️ دغدغه بحث تقابل و مواجهه فرهنگ جهانی مدرن با فرهنگ جهانی اسلام و امکان صورتبندی و شکلگیری تمدن اسلامی در بستر فرهنگ مدرن یک دغدغه تمدنی است. اینکه در دنیایی که مشحون از فکتهای مدرن است آیا ما امکانی پیدا میکنیم که تصور یک تمدن اسلامی داشته باشیم.
@Habibollah_Babai
🆔 @iictchannel
#یادداشت_تحلیلی
✍️حجت الاسلام دکتر مهدی کریمی (عضو شورای علمی گروه مطالعات عدالت اجتماعی)
✔️چرا تقاطع عدالت و نگرش تمدنی مهم است؟ (قسمت اول)
🔸غالباً تمدن پژوهان نگرشی زمان مند به تاریخ دارند اما این زمان در نگرش تمدنی بازه ای حداقل هزارساله را شامل می شود. به تعبیر تمدن پژوهان، کمترین میزان ظهور و افول یک تمدن هزار سال است. از سوی دیگر جامعه ای که بستر تحقق تمدن است ویژگی هایی دارد که بر امتداد یا انحطاط تمدنی تأثیر می گذارد. عدالت در این میان نقش مهمی ایفاء می کند چنانکه در حدیث آمده است: الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم(حکومت با کفر باقی می ماند و با ظلم باقی نمی ماند). اگر حکومت را یکی از اصلی ترین اجزاء ساختمان تمدنی بدانیم، نقش عدالت را در بقاء تمدن و امتداد آن به خوبی درک می کنیم. نگاه تمدنی به عدالت و نگاه عدالت محورانه به تمدن، نگرش دقیق تری در حوزه مباحث انضمامی عدالت به یک عدالت پژوه می بخشد. ذیلاً برخی از محورهای مشترک میان دو حوزه عدالت و تمدن را برشمرده ام و البته واکاوی هر قسمت نیازمند مباحث دقیق و تخصصی است که در یادداشت های بعدی به تناسب اشاراتی خواهم کرد:
👈نظم عادلانه: یکی از الگوهای معروف عدالت که در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام نیز آمده است، وضع کلّ شئ فی موضعه است. این تعبیر نتیجه بخش الگوهای منظم در فرد و نهادها در جامعه عادلانه است. در این نگرش عدالت به مثابه نظم دیده می شود. در میان عدالت پژوهان نیز فردریش هایک عدالت را بر اساس نظم به تصویر کشیده است و نظریه عدالت خود را بر مبنای مفاهیمی مثل نظم، قواعد، قانون و البته آزادی(از جهت التزام به سنت لیبرال) بنا کرده است.
👈حکمرانی: یکی از پرسش های مبنایی در حوزه عدالت و برابری پرسش عدالت یا برابری از طرف چه کسی است؟ به تعبیر دیگر اگر عدالت یک مطلوب اجتماعی است چه کسی مسئول تحقق آن در سطح کلان اجتماعی است؟ یکی از پاسخ ها به این پرسش، نهاد حکمرانی است. هر چند این پرسش در حوزه عدالت پاسخ های دیگری نیز دارد که کلیه نهادها و حتی افراد را شامل می شود. اما آنچه در نگرش تمدنی دخیل است نقش بی بدیل حکمرانی در تحقق و استمرار تمدن است. بنابراین نهاد حکمرانی یکی دیگر از زوایای مشترک دو حوزه عدالت و تمدن است. در نگرش دینی نیز معارف اسلامی مشهون از دستور العمل ها و قواعد متعدد برای تحقق عدالت است به گونه ای که بسیاری از مباحث فقهی به نوعی تبیین بخش های متعدد نظریه عدالت الهی و اسلامی است.
👈 خیرات: برخی تمدن پژوهان تصریح کرده اند که تمدن چیزی نیست جز تراکم خیرات. اگر تمدن تراکم خیرات و عدالت توزیع عادلانه خیرات بنابراین خیرات گوناگون مانند پول، قدرت ، فرهنگ، آموزش و... هم موضوع عدالت و هم تمدن است.
👈روابط میان فردی: هر تمدنی بر شبکه ای ارتباطی از ارتباط فرد با فرد، فرد با نهاد و نهاد با نهاد استوار است. در این میان مفهوم اخوت و برادری که رفتار میان فردی را در شبکه تمدن اسلامی نشان می دهد، خود یک الگوی اخلاقی برای تحقق عدالت در جامعه است. اخوت سبب می گردد، دو فرد در نسبتی الهی با یکدیگر فرار بگیرند و از ظلم به یکدیگر بپرهیزند. علاوه بر آن به تعبیر روایت هر برادر، برادر خود را در سختی وآسانی یاری دهد و همه اینها اسباب عدالت و تحقق برابری را از حیث اخلاقی فراهم می سازد. تأثیر الگوی برادری بر تحقق عدالت و نحوه تأثیر برادری بر تداوم تمدنی خود محلّ بحث و دقت است که در یادداشت دیگری به تفصیل بدان خواهم پرداخت. ادامه دارد.....
@Habibollah_Babai
@edalateejtemaei
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا
قسمت سوم: اخلاق حرفهای در عرصه دانش
مهمترین عامل در توسعه علمی غرب، وجدان و اخلاق علمی و البته قانونی موجود در دانشگاه و بلکه در فضای جامعه است. به بیان دیگر زندگی علمی با روشهای اخلاقی (به عنوان امری قانونی و یا امری عادت یافته) رخ می دهد. تحصیلی که در دانشگاه رخ می دهد و پژوهشی که در مراکز عملی انجام میگیرد، جدای از حرفهٔ اخلاقی نیست. پاسداشت علم و عالم نه صرفا به دلیل ارزش ذاتی دانش، بلکه به موجب فواید حیاتی و ضروری آن است. گفتنی است علم و نسبی بودن آن نیز هرگز سبب کمارزشی علم و عالم نشده است. دانشمندان به نحو غیرقابل تصوری دارای قدرت اجتماعی و مصونیت سیاسی (البته در صورتی که با اسرائیل کاری نداشته باشند) هستند. البته عالمان و دانشمندان نیز در مقام و موقعیت علمیشان، از اخلاق علمی برخوردار بوده و ناچار به مراعات آن هستند.
جالب آنکه خیلی از کسانی که ممکن است در خارج از چارچوب دانش و دانشگاه، افرادی بد خلق و یا فاقد اخلاق باشند، در عرصه دانشگاه خود را ملزم به رعایت اخلاق میدانند. مسایلی مانند روابط جنسی میان مرد و زن که در عرف جامعه، خلاف اخلاق تلقی نمیشود، در فضای دانشگاه ممنوع و مشمول جریمههای سنگینی است. استادی که روابط علمی خود با دانشجو را به روابط جنسی آلوده نماید، بیتعارف از کار برکنار میشوند. این جریمه برای دانشجویانی که در نوشتن مقاله ترم تقلب کنند نیز اعمال میشود و این درحالی است که هر دانشجو برای یکسال تحصیلی قریب به 30.000 دلار هزینه میکند.
اخلاق علمی در روند نشر نیز لحاظ میشود. تمام کتابها یا مقالههای ارسال شده، توسط ناظرین دقیق مورد مطالعه قرار میگیرد و همه نقل قولهایی که در کتاب آمده با نشانیهایی که در آن کتاب آورده شده، تطبیق داده میشود و اشتباهات نویسندگان به آنها گوشزد میشود. نوشته آمریکایی به تعبیر پیتر اوکس (استاد فلسفه یهودی در دانشگاه ویرجینیا) نوشتهای "غیرمودب" است؛ یعنی نویسنده آمریکایی مخاطب خود را به مسایل جانبی و مقدماتی مشغول نمیکند و سریع و صریح، اصل مطلب را در کوتاهترین و سادهترین کلمهها ارائه میکند. هرچند این نوع نوشتن، هم توجیه اقتصادی دارد (ناشران آمریکایی در وضعیت اقتصادی فعلی از نوشتههای طولانی و غیر لازم استقبال نمیکنند)، هم توجیه روانشناختی (مردم آمریکا حوصله تطویل در کلام را ندارند) و هم توجیه روششناختی، ولی خود متضمن نگاه اخلاقی در مقام تألیف نیز است؛ زیرا نویسنده وقت مخاطب را هدر نمیدهد و در واقع حقوق انسانی و علمی او را مراعات مینماید (اخلاق مؤلف در مواجهه با مخاطب).
تربیت اخلاقی و وجدان علمی، با استفاده از سیستم آموزشی و پرورشی در همه دانشجویان نیز پرورش مییابد و سلیقه علمی آنها به نحوآکادمیک شکل مییابد. مثلا اساتید پیش از شروع کلاسهای دکترا (PHD) برنامه و تقویم دقیق درسیِ (syllabus) ترم را به دانشجویانِ آن کلاس ارسال میکنند. دانشجویان باید منابع هر روز درسی را مطالعه کنند. هریک از دانشجویان باید بر اساس منابع تعیین شده، به صورت هفتگی، ایدهها و سئوالات خود را بنویسد. این نوشته باید قبل از شروع جلسه هفتگی، به استاد ارسال گردد. استاد نیز با مطالعه همه آنها، پیش از جلسه، با آمادگی کامل در کلاس حضور مییابد و آنگاه به جای سخنرانیِ یک طرفه، به بحثی عملیاتی و ناظر به سئوالات و ایدههای دانشجویان میپردازد. علاوه بر یادداشتهای هفتگی هر دانشجویی باید در هر کلاس، پورپوزال ترم را ارائه و از آن دفاع نموده و سپس آن را با نظارت استاد به مقاله تبدیل کند.
@Habibollah_Babai
درباره مکتب آیتالله یکتایی در خلخال
مکتب آیت الله یکتایی در شهرستان خلخال، مکتب سهگانۀ زهد، عرفان، و انقلاب بوده است، شاهد آن را باید در سلامت، قناعت، و پاکیزگی پیروان یکتایی در خلخال دید. و اکنون ریشه کینۀ ضدانقلابهای پیر و بازنشسته در شهرستان خلخال نیز نه در شکل و شمایل و حتی لباس روحانیت یکتایی، بلکه ریشۀ آن در همین سهگانۀ زهد (در برابر دنیاخواهی و گاه چپاول بیتالمال)، عرفان (در برابر عصیان، رهابودگی، و جهل)، و انقلاب و مقاومت (در برابر جمود و سرسپردگی به فرهنگ ابتذال غربی) است که همچنان برای برخی از عناصر فسیل طاغوتی و حتی نسلهای «انه عمل غیرصالح» تلخ و آزاردهنده است.
@Habibollah_Babai
🔰 سلسله نشست های سنن پیشرفت و تحولات اجتماعی در قرآن
💠 نشست اقتراحی اول با حضور حجج الاسلام والمسلمین
🔸 حبیب الله بابایی
🔹 سعید بهمنی
🔸 محمدعلی میرزایی
🗓 پنج شنبه ۹ ام تیر ماه
🕘 ساعت ۹ صبح
📌 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
لینک حضور
https://www.skyroom.online/ch/menhaaj/sonan
@Habibollah_Babai
⚛️پیش نشست سوم الهیات خدمت با موضوع «اصل "سود" در الهیات اسلامی» به همت پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و همکاری پژوهشکده اخلاق و معنویت و مرکز همکاریهای علمی و بینالمللی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار میشود:
◀️سخنران: استاد محسن جوادی
◀️دبیر نشست: حجتالاسلام و المسلمین دکتر بوسلیکی
☑️روز: چهارشنبه
🗓تاریخ: 1401/04/15
🕥ساعت: 11 الی 13
🌐 لینک حضور در جلسه dte.bz/scscenter
@Habibollah_Babai
AUD-20220630-WA0043.mp3
16.68M
*ممّا جاء في مشاركة الشيخ الدكتور حبيبُ الله بابائي ضمن مؤتمر التجديد والاجتهاد الفكري الخامس:
• المعاني الجديدة للحضارة التي رسّخها الإمام الخميني، كمفهوم "البسيج"، ومصطلح "الشيطان الأكبر، ومن المفاهيم الأخرى أيضًا تثبيت آخر جمعة من شهر رمضان المبارك بـ"يوم القدس العالمي"، وغيرها.
• فيما يخصّ المفاهيم التي أرساها الإمام الخامنئي، فمنها: المفاهيم الوطنية الجديدة كالاقتصاد المقاوم، والعدوان الثقافي، وحلف الناتو الثقافي، والكمين الثقافي.
• من المفاهيم المهمّة التي أثارها القائد في مواجهة القضايا الثقافيّة الغربيّة، والهجمات الثقافيّة على إيران وجيل الشباب فيها، ومفهوم ثورة البرمجيّات، وموضوع الديمقراطيّة الدينيّة والتوجّه إلى بُعدي: الدين والشعب، الإلهيّ والإنسانيّ، والمشروعيّة والمقبوليّة.
• في المفاهيم العالميّة، أرسى الخامنئي مفهوم نظام الهيمنة، ومفهوم المنعطف التاريخي، ومؤخّرًا بحث النظام الجديد في العالم في خطاباته. بالإضافة إلى ترسيخ القرآن الكريم مصدرًا من المصادر المهمّة في صيرورة المعاني الجديدة في الثورة الإسلاميّة، وفي الحركة الحضاريّة للتيّار المقاوم.
#تجديد_واجتهاد
#أطروحة_الثورة_الإسلامية
@Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا
قسمت چهارم: روش دموکراتیک در تولید علم
رابطه میان دانشجو و استاد، رابطه از بالا به پایین نبود. در تمامی کلاسها، دانشجویان با اعتماد به نفس بالایی اظهار نظر میکردند. اساتید نیز آن را خوب میشنیدند و تأمل میکردند. این رابطه در سمینارهای علمی نیز مشهود بود؛ مثلا اساتید و هیئت علمی موسسه "مطالعات پیشرفته در فرهنگ" (IASC)، در سمینارهای دانشجویان جوانی که درباره تز دکترای خود کار میکردند، به صورت جدی مشارکت میکردند. به نظرم همراهی اساتید بازنشسته با دانشجویان جوان، بیشتر برخاسته از نگرش به ماهیت علم بود که آن را قابل حصول از ناحیه جوانترها هم میدانند. در این نگاه، اساتید تنها صاحبان علم نیستند، بلکه دانشجویان حق علمیِ در خوری بر گردن اساتید دارند و در تولید و تنقیح پروژهشهای آنان نقش ایفا میکنند. این حقیقت را از گروههای ریدینگ اساتید که هریک در موضوعات مورد علاقهشان با گروهی از دانشجویان به صورت هفتگی مباحثه میکنند و همین طور از مقدمههای بسیاری که مولفان و اساتید برکتابهای خود نوشتهاند، به روشنی میتوان دریافت.
روحیه و وجدان علمی، نه فقط در سیستم آموزشی، بلکه در روابط دوستانه هم کاملا مراعات میشد. این مسئله بارها برای نویسنده رخ داد که هرچند وی به صورت رسمی در کلاسها شرکت نمیکرد و اساتید و دانشجویان نیز مسئولیتی قانونی در همکاری با پروژه من نداشتند، ولی در قرارهای دوستانه به صورت جدی و همراه با آمادگی و حوصله حضور یافته به گفت و گو میپرداختند. نمونه این رفتار را نویسنده در پروفسور لری بوشارد (Larry Buachard) (از اساتید برجسته و البته معلول (به لحاظ فیزیکی) در دپارتمان دینشناسی دانشگاه ویرجینیا) مشاهده کرد که بیش از ده ساعت برای اصلاح اولین نوشته انگلیسی من، که نوشتهای ابتدایی هم بود، وقت صرف کرد و جنبههای محتوایی و حتی نوشتاری را با دقت و تأمل تذکر دارد.
در مجموع چنین روحیه علمی، مسئله نقد علمی را در محافل آکادمیک، بسیار آسان و بیحاشیه میساخت. دانشجویان، اساتید را به آسانی نقد میکنند، اساتید با هم به صورت مشترک کلاس (دو استاد در یک کلاس) برگزار میکنند، و گاه در کلاس یکدیگر شرکت کرده و مباحثه میکنند، بیآنکه این مباحثات، حاشیههای اخلاقی و اجتماعی داشته باشد.
@Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا
قسمت پنجم: نقد و دموکراسی
روحیهٔ دموکراتیک در حوزه مسایل سیاسی نیز کاملا آشکار بود. بارزترین ویژگی انتخابات ریاست جمهوری و رقابت میان خانم کلینتون و اوباما در یک مرحله، و اوباما با مکگین در مرحله دیگر، نقد کارشناسی و علمیِ همه چیز اعم از مسایل سیاسی، مسایل مالی (اموال و املاک مکگین، و لباسها و عینک گرانقیمت معاون اول ایشان، سارا پیلن) و یا حتی مسایل خانوادگی (فرزند خردسال سارا پیلن و اینکه آیا یک زن میتواند وظیفه مادری را همزمان با وظایف اجتماعی و سیاسی به انجام برساند، یا وضعیت دختر ساراپیلن که از دوست پسر خود حامله شده بود و در سخنرانیها و تبلیغات رسمی حضور مییافت) بود. سخنرانیهای رسمی اوباما (در میان دموکراتها) و مکگین (در میان جمهوریخواهان) با حضور کارشناسان مخالف و موافق، در همان جلسه برگزار میشد. نقدهای کارشناسی بلافاصله پس از سخنرانی کاندیداها، در اتاقهای شیشهای، در همان سالنِ سخنرانی انجام میگرفت و به طور مستقیم از کانالهای فاکسنیوز و سیانان پخش میشد.
مناظرههای کاندیداهای ریاست جمهوری نیز که در سه شب مختلف (Debate Nights) با فواصل زمانی معین، در سه دانشگاه مهم آمریکا با مجریگری اساتید مختلف و برجسته دانشگاه برگزار میشد، بلافاصله با نقدهای علمی از سوی کانالهای مختلف تلوزیونی همراه بود. گفتههای کاندیداها داخل گیومه قرار گرفته، همه آن مورد ارزیابی و قضاوت قرار میگرفت. نقدهای کارشناسی هر چند کاملا صریح بود، ولی به نحو روشنی در ارتقای رشد سیاسی عموم مردم اثرگذار بود. در واقع هزینههای کلان انتخاباتی صورت گرفته در آمریکا (صرف نظر از نتیجه آن) در راستای منافع ملی و ارتقای آگاهی عمومی در جامعه آمریکا سوق پیدا میکرد.
@Habibollah_Babai
چهارمین پیش نشست همایش «الهیات خدمت» با موضوع «مراقبت معنوی بیماران» به همت پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و همکاری پژوهشکده اخلاق و معنویت و مرکز همکاریهای علمی و بینالمللی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار میشود:
◀️سخنران: حجتالاسلام و المسلمین دکتر مسعود آذربایجانی
◀️دبیر نشست: دکتر سیدروحالله موسویزاده
☑️روز: پنجشنبه
🗓تاریخ: 1401/04/30
🕧ساعت: 11 الی 13
🌐 لینک حضور در جلسه dte.bz/scscenter
@Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا
قسمت ششم: رویکردهای عملی در پژوهشهای علمی
به نظرم، دلیل مهم برای ارزش دانش در آمریکا، مسئولیت دانش و دانشمند و پاسخگویی آن در برابر زندگی انسانهاست؛ یعنی این علم برای زندگی است و زندگی اینجهانی هم برای انسان غربی کاملا جدی است. به بیان دیگر، چون محقق و دانشمند، خود را مسئول در برابر معضلات جامعه و موظف به انجام پژوهشهای کارگشا در زندگی این جهانیِ همان جامعه (مثلا آمریکا) میداند، منزلتِ آنها در جامعه (حتی آنجا که علم نسبی است) اهمیت پیدا میکند. جذب نخبههای خارجی و دادن شهروندی به دیکران نیز دقیقا با همین منطق رخ میدهد که آیا این فرد "میتواند به زندگی آمریکایی خدمت کند یا نه؟". این نگاه عملیاتی به حوزه علم حتی در حوزههای مطالعات دینی و الهیاتی نیز صدق میکند که بسیاری از اساتید و محققان حوزه دینشناسی، موضوعاتی را مورد مطالعه قرار میدهند که دارای اهمیت اجتماعی و در جهت حل معضلات اجتماعی هستند؛ مثل "الهیات سیاسی" (political theology)، "الهیات معطوف به عمل" (practical theology)، و الهیات فرهنگ.
@Habibollah_Babai
واکنشهای غریب به «سلام فرمانده»
یادداشتی از ادریس هانی
یکی از مرتجعین، مقالهای از وجیه قانصو با عنوان «برای شما جهان خودتان، و برای من جهانی دیگر» را برای من فرستاده که در آن قانصو به نقد سرود «سلام فرمانده» پرداخته است. پیشتر من به این نکته در باره سرود «سلام فرمانده» توجه نداشتم و آن را صرفا یک فعالیت فرهنگی کودکانه تلقی میکردم که عقاید خود را میخواند، لیکن بعدها دیدم که مسئله عمیقتر از این حرفهاست. وجیه قانصو با شیوهای فریبنده و با استفاده دوپهلو از مفاهیم مدرن، سیاسی کردن عقیده را در این سرود (سلام فرمانده) مطرح میکند و بر آن میتازد، این در حالی است که اساسا چیزی غیر سیاسی وجود ندارد و همه چیز در اصل به گونهای سیاسی و ریشه در سیاست دارد.
جالب اینکه اگر گروهی از سرخپوستان صف بکشند و عقیده آبای خود را بسرایند زبان این تجددمآبان آن را موعدی وجودشناختی معرفی میکنند، و اگر مجموعهای از کلیساهای آمریکای لاتین به صف شوند و سرود مقاومت ملی را بخوانند، همین جماعت آنها را آن را الهیات آزادگی میخوانند، اما اگر کودکان مسلمان ارزشهای بومی و دینی خود را فریاد بزنند متهم به سیاسی بودن میشوند.
امثال قانصو میکوشد از فروکاستن عقیده به سیاست سخن بگویند، اما آیا اندیشه منجی چیزی جز سیاست است؟ قانصو پا را فراتر میگذارد تا بگوید این سرود اعلام ویرانی جهان ما و جستجو از جهانی دیگر است. درحالی که ادعای ظهور منجی مایه ویرانی زمین نیست، بلکه اندیشهای روشنبینانه است که نجات را به شکلی واقعی نشان میدهد و منجی را برای حضور در زمان و مکانی معین فرامیخواند.
در سرود «سلام فرمانده» دو نکته قابل توجه است: نخست دعوت به تشکیل دولت عدالت و صلح، و دوم دعوت به مبارزه با ظلم و اشغالگری. اگر قانصو این را رویا میداند، پس بگذارید آنها در این رویا باقی بمانند. قانصو اِشکال کرده است که آنها از واقعیت به سوی آرمانی نامشخص و بی زمان فرار میکنند، این در حالی است که این عقیده (عقیده به ظهور منجی) مستلزم افرادی واقعی (در داخل زمان و یا حتی فراتر از زمان) است.
حال باید از قانصو و امثال ایشان پرسید که در این داد و ستد فرهنگی و تمدنی بین ایران و کشورهای عربی (مثل لبنان، بحرین، یمن، و غیره) چرا در برابر دستاوردها و آوردههای ملت خود، بیتوجه هستید و خود را به فراموشی میزنید. این کودکانی که سرود «سلام فرمانده» را خواندند، برای نجات و رهایی شعر سرودند، و احساس معصومانه و کودکانه خود را تقدیم کردند و و آمادگی خویش را برای ایفای نقش معنویتبخشی به جهان را اعلام کردند. در این باره، مشکل قانصو نه با سرود کودکان، بلکه با نسلی شاداب از فرزندان شهیدان و سازندگان پیروزی است. (ترجمه از شهاب مهدوی)
@Habibollah_Babai
هدایت شده از موسسه فلسفه و عرفان نفحات
باب علم حقیقی.mp3
3.78M
🔰 باب علم حقیقی
▫️ آیتالله یزدانپناه:
باب علم حقیقی رسولالله، امیرالمؤمنین علی علیهالسلام است و آن علوم حقیقی کشفی نهایی از راه امیرالمؤمنین داده میشود.
اهل معرفت میگویند: مقام نهایی اصلی ذاتی فنایی حتمی، جز با امیرالمؤمنین داده نمیشود.
ارتباط و اتصال و جلب عنایت امیرالمؤمنین برای اهل معرفت خیلی معنادار است.
#عید_غدیر
#استاد_یزدان_پناه
💢 نفحات را در فضای مجازی دنبال کنید؛
| ایتا | آپارات | تلگرام | اینستاگرام |
جهت اطلاع
امکان حضور هم در جلسه «مراقبت معنوی بیماران» وجود دارد.
☑️امروز: پنجشنبه
🗓تاریخ: 1401/04/30
🕧ساعت: 11 الی 13
🏢مکان جلسه: قم، پردیسان، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، طبقه سوم، سالن کوثر
و
🌐 لینک برای مشارکت مجازی
dte.bz/scscenter
@Habibollah_Babai
یادداشت کوتاهی از دکتر مجید دهقان در باره «محجبهام ولی مخالف حجاب اجباری»
👇👇👇
"من محجبهام اما مخالف حجاب اجباری و گشت ارشادم" شعار اسلام سکولار است. این که انگیزه شخصی حامیان چیز دیگری مانند رفع دو قطبی سازی محجبه/غیر محجبه بوده در معنای اجتماعی این شعار تاثیری ندارد.
لازمه رفع دوقطبیسازی، نفی قانونمندی پوشش نیست همانطور که نقد به گشت ارشاد هم لازمهاش افتادن در ورطه اسلام سکولار نیست.
ته این شعار به این جا میرسد که من محجبهام ولی مشکلی با برهنگی زنان دیگر ندارم یا من مسلمانم ولی مشکلی با همجنسخواهان ندارم.
راه سوم این نیست، حداقل راه سوم نسلی که اسلام را با امام راحل شناخت این کژراهه نیست.
این ماجرا هم میگذرد ولی همین ابتلائات اجتماعی است که مدام در حال غربال کردن است و چه حسرتزاست خواهر و برادر من، ندای "انا لم نجد له عزما".
و اما ای سکانداران مدیریتهای فرهنگی اگر این تکانهها شما را بیدار نکرد امیدی دیگر به خیر شما نیست، شر نرسانید.
@majiddehghan
@Habibollah_Babai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رهبر انقلاب: کشف حجاب علنی برای حکومت اسلامی تکلیف ایجاد میکند/ حکومت موظف است دربرابر حرام بایستد
🔹پولهای زیادی خرج میکنند و از صدها رسانه استفاده میکنند تا روی هویت زن مسلمان اثرگذاری کنند، اما نتیجهاش فریبخوردن چند دختر میشود.
🔹چیزی که بنده را حساس میکند این است که گاهی خواص بحث حجاب اجباری را مطرح میکنند. عدهای نادانسته خطی را دنبال میکنند که دشمن با آنهمه تلاش نتوانست.
@Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا
قسمت هفتم: تلفیق میان نگرشهای جزءنگر و کلنگر
چگونگی جمع میان نگرشهای تخصصی با نگاههای کلی و جامع در شگردهای علمی و پژوهشی بسیار قابل توجه است که با فعالیتهای علمی گروهی از یک سو، و مطالعات میانرشتهای از سوی دیگر حاصل میشود. نمونه این گونه مطالعات حتی در مطالعات بین الادیانی نیز دیده میشود که نمونه آن فعالیتهای پژوهشی مرکز مسیحی، یهودی و اسلامی جی.تی.یو (Graduate Theological Union) در دانشگاه بِرکلی در کالیفرنیا (University of California, Berkeley) است که محققان مختلف در اسلام و یهودیت و مسیحیت در کنار هم پژوهش میکنند. در واقع مسئله تکثرگرایی از جمله روشهای نهادینه شده در پژوهش است که به گونههای مختلفی رخ میدهد؛ مثل رشتهها و تحقیقات میانرشتهای و مطالعات تطبیقی که به نحو بسیار پیچیدهای در حال گسترش است.
به بیان دیگر ریز مسئلهها در یک منطق سیستمی، مورد مطالعه و تطبیق قرار میگیرد. در واقع موضوعات ریز و جزیی، مجموعههای علمی را از کلینگری و کلاناندیشی غافل نکرده است. یکی از مسایل بسیار درسآموز و قابل توجه، محور قراردادن موضوعات کلان، برای گفتگوهای مختلف از منظرهای متفاوت است. نمونه این رویکرد در موسسه (IASC) درموضوع تقلیل گرایی (Reductionism) در سال 2007 و مدرنیته متأخر (Late Modernity) در سال 2008 بود. این موسسه با محور قرار دادن این موضوعات برای سمینارهای روز جمعه، زمینه را برای حضور اساتید مختلف از دپارتمانهای گوناگون آماده میکرد تا آنها موضوع کلی مثلا تقلیلگرایی، را از نظر تخصص خود ارائه نموده و آنگاه به نقدها و نظرات افراد حاضر در جلسه که خود از دپارتمانهای جامعهشناسی، دینشناسی، تاریخ، اقتصاد و علوم سیاسی بودند، پاسخ گویند. این گفتوگوها نگاههای کلان و خرد را در کنار هم تقویت میکرد و زمینههای نگرش ارتباطی و میانرشتهای را فراهم میآورد.
@Habibollah_Babai
«شورچشمی و مسئله حجاب»
یکی از تفاوتهای در جایگاه زنان در ایران و آمریکا، جایگاه تککارکردی و چندکارکردی زنان است که میتواند شایسته توجه و تحلیل باشد.
زنان در آمریکا علاوه بر کارکردهای جنسی، کارکردها و موفقیتهای برجستهای در امر آموزش، در عرصه بازار، در عرصههای سیاسی و اجتماعی دارند و همین چندکارکرد داشتن اولا ابعاد سکسی زنان را در مرکز قرار نمیدهد و ثانیا بخاطر بروز قابلیتها و شایستگیهای زنان و اعتمادبهنفس آنها، شورچشمی مردان را تقلیل میدهد.
امر دیگری که شورچشمی مردان را در جایی مثل آمریکا کنترل و امنیت زنان را بیشتر میکند، حاکمیت قانون و در دسترس بودن «حق» از طریق وکلای قانونی است که در جامعه غرب و البته برای شهروندان غربی بسیار سهل و ممکن رخ میدهد.
در ایران امروز، به رغم زمینههایی جدید اقتصادی، سیاسی، و علمی زنان، هنوز شورچشمیهای سنتی و شورچشمیهای مدرن (شورچشمهای باکلاس و لیبرال) در عرصههای مختلف اجتماعی موج میزند و شاید هنوز قابلیتهای غیرسکسی زنان ایران بر تصور سکسی از آنها، غلبه نکرده است. جالب اینکه در همین فضا گاه مردان شورچشم در حمایت از بدحجابی و بیحجابی زنان از خود بانوان پیشی میگیرند. این گونه از حمایتهای مردان از برهنگی زنان نوعا نه از سر صداقت بلکه از سر طمع و هوس است.
آنچه در مناسبات و نظم موجود بین زنان و مردان (همین مقداری که در ایران هست) نقش آفرینی میکند بیشتر اخلاق است و کمتر قانون. و اکنون آنچه با بدحجابی و گاه بیحجابی رخ میدهد متزلزل شدن توامان اخلاق و قانون در ایران در نسبت با زنان است و نتیجه آن هم، ناامنی بانوان در برابر فرهنگ ناپرهیزکار و شورچشم ماست.
اکنون به نظرم بخشی از نزاع تمدنی (یا همان برخورد تمدنی) انقلاب اسلامی با غرب در موضوع «زن» و موضوعاتی همچون «حجاب و عفاف» دقیقا در امکان عبور انقلاب اسلامی از «صورت زنان» به «سیرت زنان» و ارائه شخصیتی موفق و متفاوت از «زن انقلاب» در تقابل با زن در گفتمان سرمایهداری غرب است.
@Habibollah_Babai
سلام بر حسین
با هدف پیوند میان پژوهشهای عاشورایی و مجالس حسینی، «دبیرخانهی دوسالانهی کتاب عاشورا» با همراهی «موسسهی فرهنگی آیه» در ایام محرم امسال برنامهای را با محوریت کتابها و پژوهشهای برتر عاشورایی و با عنوان «شبهای عاشوراپژوهی» برگزار میکند.
از شب تاسوعا، شش شب، نویسندگان شش کتاب برگزیده درباب عاشورا و فرهنگ عاشورایی، با محوریت مباحث کتاب خود، سخن خواهند گفت.
شبهای عاشوراپژوهی مجالی است برای نگریستن در حماسهی عاشورا، پس از گریستن بر آن مصیبت عظیم.
اصفهان ـ خیابان شیخ مفید ـ باغ فدک
از ۱۵ مرداد (شبِ تاسوعا) تا ۲۱ مرداد ۱۴۰۱
از ساعت ۲۱
پخش زنده این برنامه را از لینک زیر میتوانید دنبال کنید:
@ashurapazhouhi
@ashoorabook
@Habibollah_Babai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نظر آیت الله جوادی آملی اجبار غیر مسلمانان به حجاب و دیگر اعمال اجتماعی در اسلام
@khabarehowzeh
@Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا
قسمت هشتم: دورههای طولانی تحقیق
در آمریکا، دورههای تحقیق طولانی است و نوعا ده سال طول میکشد تا اثری مهم در موضوعی خاص از یک اندیشمند منتشر گردد. با اینکه چرخه علم در غرب بسیار سریع بوده و دارای تنوع فراوانی است و نقدهای علمی نیز بسیار آسان صورت میگیرد، لیکن پروسه فکری اندیشمندان و محققان از کتابی به کتابی دیگر و از مرحلهای به مرحله دیگر بسیار طولانی است. این حوصله علمی که نتیجه آن کیفیت بالا در تحقیق میباشد، در تدریس نیز وجود دارد، به طوری که اساتید، در هفته بیش از یک کلاس برای دوره لیسانس و دوره دکترا نداشته و با دقت و حوصله به تدریس و پرورش دانشجو میپردازند.
@Habibollah_Babai
نکات تحلیلی از مشاهدات علمی و تجربیات پژوهشی در آمریکا
قسمت نهم: مدرسه، اساس در تربیت علمی
مهمترین جایی که چنین تربیت و پرورشی انجام میگیرد مدارس عمومی است که سیستم آموزشی و مربیان بسیار جوان و البته حرفهای در آن مشغول به کار هستند. کلاسهای این مدارس کاملا جمعگرا و گروهی است. دانشآموزان در همه فعالیتها، کار جمعی، روش جمعی و اخلاق جمعی را یاد میگیرند. کلاسها کارگاههای آموزشی هستند که بچهها به هیچ وجه احساس فضای ناهمگون با طبیعت کودکانه خود را ندارند.
کلاسهای مدارس حاوی هر چیزی است که به رشد و شکوفایی بچهها کمک میکند. متناسب با همین فضا، هر دو ماه کارنامه هشت صفحهای برای هر دانش آموز داده میشود که تمامی توانمندیهای هر دانشآموز در کلاس هنر، ورزش (جهش، حرکات ریتمی) و در کلاسهای پرورشی و درسی (قانونپذیری، حل مسایل پیچیده با روشی آسان، احترام به دیگران، تبعیت از مافوق، حرکتهای جمعی) مورد مطالعه و ارزیابی مستقلی قرار میگیرد و والدین این امکان را مییابند که نسبت به علایق و قابلیتهای فرزندان خود در زمینه های گوناگون آشنا شوند، متناسب با هریک برنامهریزی کنند؛ البته جای بسیار تأمل دارد که چگونه بچهها در چنین سیستم پیشرفتهای، شخصیتی بسیار ضعیف و روحی آسیب پذیر دارند که نمونه آن را میتوان در خودکشیهای رایج، آمار 50 درصدی طلاق و خانوادههای مادرمحور (بدون پدر)، آمار اعتیاد و خشونت به موجب وجود همزمان الکل و اسلحه در منازل، مشاهده کرد. در هر حال همه چیز در مدارس به صورت عملی و برای زندگی درس داده میشود. مقولاتی روشنفکری درغرب، که درایران آنها را باید در کتابها جست، به مثابه روشهای زندگی آموزش داده میشود. کودکان در دوره دبستان حریم خصوصی، آزادی، دموکراسی، حق انسانی را آموزش میبینند؛ البته برخی از این آموزشها موجب جدایی فرزندان از خانواده ها میشود که نمونه آن را میتوان در دخالتهای سریع و گاه بیمورد پلیس در تفکیک فرزندان ناراضی از پدر و مادر و انتقال آن به پرورشگاهها (foster home) مشاهده کرد. با این وجود، سیستم آموزشی در مدارس بدانجا سوق یافته است که افراد بیش از ظرفیت و استعداد خود رشد میکنند. افرادی که به ظاهر هیچ نشانهای از هوش و استعداد در آنها دیده نمیشود بیش از پنج زبان میدانند، کشورهای مختلف رفتهاند، اطلاعات غیرقابل پیش بینی شدهای از جاهای دیگر و دنیای اسلام دارند و دارای توانمندیهای نظری خاصی هستند.
@Habibollah_Babai