سوریه از نگاهی دیگر
در سفر چند روزه به سوریه و لبنان، به همت رایزنی فرهنگی دمشق و پیگیری های مجدانهٔ شخص رایزن، دیدارهای مهمی با اساتید دانشگاه دمشق و اتحاد الکتاب العربی و شخصیتهای فکری دمشق و نیز برخی دانشگاهها و اساتید در بیروت داشتیم. سطح گفتگوها بالا و صریح و از سر اشتیاق بود.
در این میان چند ضرورت قابل ذکر است:
۱. سوریهٔ امروز به رغم همه آشوبها و گرفتاریهایش، داشتههای زیادی برای ما در ایران و بلکه در جهان اسلام دارد. تاریخ سوریه (فقط ببینید عمق تمدنی پالمیرا را در سوریه)، ادیان باستانی در سوریه، ادبیات سوریها، سنت روشنفکری در میان سوریها، هنر سوریها، جهان زنان فرهیختهٔ سوری، فرهنگ پوشش و حجاب سوری (که به آن لباس شَرف میگویند)، و نیز فرهنگ جرات و مقاومت عربی (که در بین امت عربی کاملا متفاوت بوده) از جمله ظرفیتهای تمدنی سوریهٔ امروز است.
۲. از اینرو کاش گفتگوی تمدنها از گفتگوهای درون تمدنی بین اندیشمندان ایرانی و متفکران جهان اسلام در سوریه و عراق و لبنان و قطر و پاکستان و ترکیه آغاز میشد. بیشک امروزه تمدن نوین اسلامی بدون فعالسازی عقل مشترک و عقلانیت مشترک در باره مسئلههای مشترک تمدنی، شدنی نیست. آینده تمدنی ما منوط به این گفتگوها و ارتباطات داخلی ماست و این سلسله از گفتگوها بسیار مهمتر و اولیتر است از گفتگوهای نخبگانی بین دنیای اسلام و جهان غرب.
۳. به رغم وجود ظرفیتهای علمی در حوزهها و دانشگاههای ایران، هنوز هیچ گفتگوی جدی بین ایران و مثل سوریه رخ نداده است. عدم گفتگو نه بخاطر فقدان زمینهها، بلکه بخاطر حضور سطحیّون و متوسطین در گفتگوهای علمی و فرهنگی بین ایران و جهان عرب است. برخی از بزرگوارانی که به عنوان نمایندههای حوزه و نظام در جهان عرب حضور دارند نمایندههای خوبی از نظر سطح دانشی و فکری برای جمهوری اسلامی و در عرصههای معرفتی نیستند. حضور برخی از این نمایندگان به رغم خدماتی که در سطح توده و نیز در سطح ایرانیان خارج ایران داشتهاند، موانع بزرگ و بدبینیهای عمیقی را برای گفتگوهای تمدنی در عرصههای آکادمیک عربی ایجاد کرده است.
عطف به نکتههای فوق، ایران و سوریه و بلکه ایران و شامات را باید در کنار هم دید. سرنوشت تمدنی ما بیشک وابسته به سرنوشت تمدنی سوریه است. از این رو تئوریسینهای فرهنگی ما باید علاوه بر ابعاد امنیتی، در باره ابعاد فرهنگی و تمدنی موضوع صادقانه اندیشه کنند و اقتضائات علمی این ضرورت را پاس بدارند.
@Habibollah_Babai
کتاب «چیستی رویکرد تمدنی از عرصهٔ نظر تا صحنهٔ عمل» طی چند روز آینده منتشر می شود. این کتاب نه در باره «تمدن»، بلکه در باره «نگاه تمدنی» و مولفههای این نگاه و این رویکرد بحث می کند. اهمیت این کتاب که مجموعه فصول آن توسط اساتید مختلف در تمدنشناسی نوشته شده است، در بسط نگرش تمدنی به حوزههای مختلف نظری و عملی است. رویکرد تمدنی، دانش تمدن را از یک ایدۀ نظری به امر تطبیق یافته در متن زندگی اجتماعی تبدیل می کند. کسانی که می خواهند ایدۀ «تمدن» را از آسمان به زمین و از نظریه به عمل و از حوزه های انتزاعی به عرصه های انضمامی بیاورند سخت به این کتاب نیازمندند.
فهرست فصول و نوشته این کتاب در فایل ذیل آمده است. 👇👇👇
@Habibollah_Babai
✍ فراخوان جذب پژوهشگر علوم اجتماعی
💫 میزکار تخصصی مسائل اجتماعی دفتر تبلیغات اسلامی جهت انجام پروژه های مربوط به حوزه آسیب های اجتماعی پژوهشگر می پذیرد.
📞 عزیزانی که تمایل به همکاری در این زمینه دارند رزومه خود را به آی دی زیر ارسال فرمایند:
@mirzaei006
🔹 میزکار تخصصی مسائل اجتماعی اسلام و ایران، دفتر تبلیغات اسلامی
@Habibollah_Babai
هدایت شده از محمدی
🏴 چند نکته مهم اخلاقی و اجتماعی درباره سفر معنوی اربعین
🏴در مصرف آب صرفهجویی کنید. در کشور عراق خانههای بسیاری از تانکر آب استفاده میکنند و این آب محدود است و زود تمام میشود؛ بنابراین از حمام کردن غیرضروری، دوش گرفتن طولانی یا شستوشوی لباس درحالیکه لباس اضافه دارید، پرهیز کنید.
🏴میزبان عراقی در ایام اربعین، زائر امام حسین (علیهالسلام) را صاحب و مالک خانهاش میداند، پس اگر در کنار جاده شما را به خانهشان دعوت کردند، به آنجا رفتید و با خانهای کوچک و فقیرانه مواجه شدید، هرگز چهرهتان را گرفته یا اخمو نشان ندهید یا قصد بازگشت از آن خانه را نکنید. این خانههای کوچک بسیار باصفا هستند و عشق و محبت در آن موج میزند.
🏴 اگر غذای صاحبخانه یا موکبی را نمیپسندید، رویتان را ترش نکنید و هرطور شده چند لقمه میل کنید. به یاد داشته باشید این غذا حاصل صرفهجویی یک ساله آنهاست.
🏴 حتیالمقدور اجازه ندهید میزبان، کارهایتان را انجام دهد، خودتان رختخوابتان را جمع کنید و لباسهایتان را بشویید.
🏴تا زمانی که در خانهها و موکبهای عراقی مهمان هستید، به تمیزی و نظافت محیط اطرافتان اهمیت بدهید و از انداختن زباله در اطراف پرهیز کنید. قبل از خروج از خانه و موکب آنجا را تمیز و مرتب کنید.
🏴به یاد داشته باشید خدماتی که مردم عراق به زوار ارائه میدهند، خودجوش است، درباره کمبودهای احتمالی امکاناتشان در خانهها یا موکبها چیزی به رویشان نیاورید و طلبکار نباشید.
🏴 عراقیها خادم هستند نه مستخدم! مراقب رفتارتان با آنها باشید، هرچند آنها با بزرگواری چیزی به روی شما نیاورند.
🏴در طول مسیر از انداختن زباله بر روی زمین خودداری کنید.
🏴 به آدابورسوم میزبانان احترام بگذارید.
🏴از گذاشتن حنا کف پا برای جلوگیری از تاول زدن جداً پرهیز کنید. حنا در کشور عراق بهقصد شادی گذاشته میشود. آنها روی این موضوع حساس هستند!
🏴هنگام استراحت دیگران (روز یا شب) از بلند حرف زدن جداً اجتناب کنید. خصوصاً هنگامیکه زوار غیر ایرانی حضور دارند.
🏴 از بحثوجدل با یکدیگر بهویژه در برابر عراقیها و زوار دیگر کشورها بهشدت اجتناب کنید.
🏴خیلی زشت است ایرانیها با هم بر سر گرفتن جای خواب، رفتن به سرویس بهداشتی یا حمام و... در مقابل زوار سایر کشورها بحث کنند.
🏴از شوخی کردن، خندیدن، قهقهه زدن و دورهمی گرفتن بهشدت خودداری کنید. این کار از نظر میزبان بهشدت نکوهیده است. به خاطر داشته باشید اصل این سفر بهقصد حضور در مراسم چهلمین روز شهادت سرور و سالار شهیدان و اظهار همدردی با امام سجاد و حضرت زینب و سایر اسرای کربلاست.
🏴 مراقب صحبتهایی که میکنید باشید؛ عراقیها کمابیش به زبان فارسی مسلط هستند.
🏴هموطن گرامی! هر ایرانی نماینده هشتاد میلیون ایرانی دیگر است. لطفاً نمایندههای شایستهای از طرف ما باشید.
هدایت شده از احمد فربهی
مقصدِ پیادهروی اربعین؛ قیام کربلا!
ای کاش مشّایین، مقصدشان را رسیدن به «قیام کربلا» قرار میدادند و عدهای از طلبهها نیز در بین مشّائین، برای امام حسین و قیام کربلا تبلیغ میکردند، بدون اینکه آنطلبهها دغدغهی رسیدن به کربلا داشته باشند،
اینها در نهایت به قیام کربلا نیز خواهند رسید، انشاءالله.
https://eitaa.com/farbehi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 کتاب «چیستی رویکرد تمدنی از عرصهٔ نظر تا صحنهٔ عمل» توسط نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی منتشر شد.
👈این کتاب نه در باره «تمدن»، بلکه در باره «نگاه تمدنی» و مولفههای این نگاه و رویکرد بحث می کند.
💡رویکرد تمدنی، پنجرهای متفاوت پیشروی محققان، تحلیلگران، سیاستگذاران و کارگزاران کشور میگشاید.
🎯 مطالعه این کتاب به کسانی که می خواهند مباحث تمدنی را از حوزه های انتزاعی به عرصه های انضمامی بیاورند، توصیه میشود.
📌 پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی
@Habibollah_Babai
«قله» کجاست؟
فرمایشات اخیر رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در باره وضعیت کنونی ما، تأملات و گاه تحلیلهایی را برانگیخته که هر یک در خور توجه است. سئوال اصلی این است که قله کجاست و وضعیت کنونی ایران با آن قله چگونه است؟ به نظرم قلههای تمدنی در انقلاب اسلامی و در تجربه جمهوری اسلامی را باید در نگاهی متفاوت و در موارد ذیل عمیقتر جستجو کرد.
1) قله در تربیت انسان در اوج و نسل جدیدی از مسلمان تحولگرا و جهانیاندیش ایرانی. انسانهای در اوج را نه فقط در میان شهید ـ امتها (مثل قاسم سلیمانیهای فراوان) و نه فقط درمیان پدیدۀ فراگیر بسیج و بسیجیان در تجربه ایرانی میتوان پی گرفت، بلکه در میان شخصیتهای علمی برجسته، در میان دختران، زنان و مادران ممتاز، و بلکه در میان تودۀ مردمی متفاوت (یا همان عوام ممتاز) باید مشاهده کرد.
2) قلههای علمی، نظامی و سیاسی را بیش از آنی که باید در نظام دانشی و سیاستگذاریهای موجود در آن جستجو کرد، باید این قله را در «حس استقلال»، «حس توانستن»، و «حس خودکفایی و عدموابستگی»ای که امام ره و بعد رهبر فرزانه انقلاب به نسل جدید القا کردند و آن در عمیقترین لایههای مختلف جامعه ایرانی بوجود آورده اند. حس استقلالی که امام به نسل امروز القاء کرد، نه فقط حس استقلال برآمده از یک عزم سیاسی، بلکه حس استقلال برآمده از حس ایمان، حس معنویت و باور به توحید بوده است. لذا قله در حس استقلال را باید در کنار قله در ایمان و معنویت ترسیم و تبیین کرد.
3) قله دیگر، قله در اندیشه، سطح تفکر، اعتدال و نوآوری فکری، و در کل رویکردهای متفاوت و جدید در ساحتهای علوم انسانی و نیز در علوم اسلامی است. این نکته به مرات و کرات در تجربه حضورم در برخی از کشورهای اسلامی، از ناحیه بسیاری از اساتید در دانشگاه های مختلف در منطقه اظهار شده است. رُشدی که عرصه های پژوهشی ما در نگاه به علوم انسانی و نیز علوم اسلامی و دغدغهها و مسئلههای جدید فکریای که در دوره بعد از انقلاب در ایران بوجود آمده، به هیچ وجه قابل مقایسه با آنچه که در دورههای پیشین بوده است، نیست.
4) قله داشتن هرگز به معنای نداشتن نقطه نشیب و حضیض (مثل موضوع عدالت) در تجربۀ جمهوری اسلامی نیست. اما قله در موضوع عدالت را نباید فقط در وضعیت داخلی جامعه ایران و در عرصههای داخلی عدالت فرهنگی، عدالت اقتصادی، عدالت جنسیتی، و عدالت سیاسی و عدالت آموزشی جستجو کرد، بلکه باید ارزش عدالت و فضیلت انصاف و برابری را در سطحی کلانتر و در عرصههای انسانی در بین الملل و مناسبات جهان اسلام نیز پی گرفت. پس از انقلاب اسلامی، امروزه دیگر ظلم فراگیر و نظام ناعادلانه و نظم ستمبار وستفالیایی در دنیا و در نسبت بین کشورهای غربی و غیرغربی فروریخته، و نوعی از توازن و تعادل در میان دولتها و ملتها از یک سو، و دولتهای قوی و دول ضعیف از سوی دیگر بوجود آمده است (نمونهاش را در انقلاب اخیر نیجر و اخراج نیروهای فرانسوی از آن ببینید).
5) به رغم مشکلاتی که در جامعه وجود دارد، و به رغم بیانصافیهایی که برخی در روایت از ما دارند، ایران بلاشک در میان کشورهای اسلامی دست کم یکی از الگوهای مطرح در عرصههای سیاسی، علمی، نظامی، فرهنگی و تمدنی است. در قله بودن و یا به قله رسیدن را باید در این مرجعیت تمدنی جمهوری اسلامی در کنار دیگر مدل های تمدنیِ مطرح در دنیای اسلام در نظر گرفت و وضعیت کنونی ایران را در این رقابت داخلی جهان اسلام و نیز در تنش تمدنی بین تمدن اسلامی و تمدن غرب دنبال کرد.
6) آخرین نکته، قله در برخورد با خصم تمدنی است. چه بپسندیم و چه نپسندیم ما روز به روز به سمت برخورد و تنش تمدنی پیش می رویم. واقعیات جهان غرب و دنیای اسلام در قرن بیست و یکم نشان داد که ما بیش از گفتگو، به سمت برخورد و تضاد می رویم (شاید مع الاسف). اکنون برخوردهای در اوج هرگز با تسلیم و تمکین در برابر غرب فروکش نخواهد کرد. ما در برابر یک دو راهی هستیم یا تسلیم شویم که در این صورت نابودی ما قطعی خواهد بود و یا مقاومت کنیم که در آن امکانی برای بقا و بلکه تعالی پیدا خواهیم کرد. بقای ما در پس برخوردهای تمدنی، بقای در قله و اوج خواهد بود.
@Habibollah_Babai
هدایت شده از درنگ
زائر حسین ع در نگاه امام صادق ع
وقتی در مسیر پیاده روی گام برداشتم فهمیدم که من نه عاشق حسین که اهل لاف در عشق حسینم...عاشقان حسین کسانی بودند که در اطراف من با حسین خالصانه عشقورزی می کردند؛ جز حسین نمیدیدند و جز حسین چیزی نمیخواستند؛ حتی خود را؛ دیدم بارها و بارها کسان دیگری از من پیشتر و به امام نزدیکترند و من فرسنگها از امامم دور. من هم البته او را دوست دارم و با دیدن دوستی دوستان حسین شیدا میشوم و اما به عیان میبینیم کسان دیگری جز السابقون السابقون هستند...
آن کارگر یا کشاورز ساده اصفهانی که نزدیکیهای غروب به موکب رسید و آهسته و با تأمل با چهره آفتابسوخته و دستهای پهنش که نشان از همت و مجاهدت بزرگترش داشت با چشمهایی قرمز که از فرط کمخوابی یا سوز عرق خونبار شده بود،چنان دلم را برد که بیاختیار به گریه افتادم...او هیچ نگفت و من هم هیچ! اما چهره و حرکاتش برای من حجت تام خدا بر دلدادگی دلدادگان حسین ع بود.
یا آن وقت که در توقف چندلحظهای خودرو، برای دریافت غذا از مواکب، پرچمدار جوان موکب که ازقضا مسؤل متوقفکردن خودروها بود، از لای پنجره قربانصدقه محمدحسین ما رفت و با لبخند و ملاحتی که در ضمیرم نشست -با نشاطی فوقالعاده که هیچ نشاطی در عالم را با آن قابل مقایسه نمیدانم- اضافه کرد تعبان! (یعنی خسته است) و نشان داد او حتی عاشق خستگی زائر نوجوان حسین است؛ باز قلبم لرزید و فهمیدم من کجا و عاشقان حسین کجا.
از خدا میخواهم این تصاویر در قلبم جاودانه باشد و بدانم مولای ما همان کسی است که عالمی را شیدای خویش کرده است، از خدا میخواهم که این تصاویر را حاجب من و گناهانم در گذشته و آینده قرار دهد و به برکت این پاکیها و خلوصها، مرا هم غرق این نفسهای پاک و نیتهای خالص کند.
اما وقتی این خیل عظیم عاشقان را میبینی یاد این دعای امام صادق ع- که جانم به قربانش باد- میافتی که خطاب به حق تعالی برای زائران جدش چنین دعا میکند:
🌿🤲🌿اغْفِرْ لِي وَ لِإِخْوَانِي وَ زُوَّارِ قَبْرِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع اَلَّذِينَ أَنْفَقُوا أَمْوَالَهُمْ وَ أَشْخَصُوا أَبْدَانَهُمْ رَغْبَةً فِي بِرِّنَا وَ رَجَاءً لِمَا عِنْدَكَ فِي صِلَتِنَا وَ سُرُوراً أَدْخَلُوهُ عَلَى نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ ص وَ إِجَابَةً مِنْهُمْ لِأَمْرِنَا وَ غَيْظاً أَدْخَلُوهُ عَلَى عَدُوِّنَا أَرَادُوا بِذَلِكَ رِضْوَانَكَ فَكَافِهِمْ عَنَّا بِالرِّضْوَانِ وَ اِكْلَأْهُمْ بِاللَّيْلِ وَ اَلنَّهَارِ وَ اُخْلُفْ عَلَى أَهَالِيهِمْ وَ أَوْلاَدِهِمُ اَلَّذِينَ خُلِّفُوا بِأَحْسَنِ اَلْخَلَفِ وَ اِصْحَبْهُمْ وَ اِكْفِهِمْ شَرَّ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ وَ كُلِّ ضَعِيفٍ مِنْ خَلْقِكَ وَ شَدِيدٍ وَ شَرَّ شَيَاطِينِ اَلْإِنْسِ وَ اَلْجِنِّ وَ أَعْطِهِمْ أَفْضَلَ مَا أَمَّلُوا مِنْكَ فِي غُرْبَتِهِمْ عَنْ أَوْطَانِهِمْ وَ مَا آثَرُوا عَلَى أَبْنَائِهِمْ وَ أَبْدَانِهِمْ وَ أَهَالِيهِمْ وَ قَرَابَاتِهِمْ اَللَّهُمَّ إِنَّ أَعْدَاءَنَا أَعَابُوا عَلَيْهِمْ خُرُوجَهُمْ فَلَمْ يَنْهَهُمْ ذَلِكَ عَنِ اَلنُّهُوضِ وَ اَلشُّخُوصِ إِلَيْنَا خِلاَفاً عَلَيْهِمْ فَارْحَمْ تِلْكَ اَلْوُجُوهَ اَلَّتِي غَيَّرَتْهَا اَلشَّمْسُ وَ اِرْحَمْ تِلْكَ اَلْخُدُودَ اَلَّتِي تَقَلَّبَتْ عَلَى قَبْرِ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ اَلْحُسَيْنِ ع وَ اِرْحَمْ تِلْكَ اَلْعُيُونَ اَلَّتِي جَرَتْ دُمُوعُهَا رَحْمَةً لَنَا وَ اِرْحَمْ تِلْكَ اَلْقُلُوبَ اَلَّتِي جَزِعَتْ وَ اِحْتَرَقَتْ لَنَا وَ اِرْحَمْ تِلْكَ اَلصَّرْخَةَ اَلَّتِي كَانَتْ لَنَا اَللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَوْدِعُكَ تِلْكَ اَلْأَنْفُسَ وَ تِلْكَ اَلْأَبْدَانَ حَتَّى تُرَوِّيَهُمْ مِنَ اَلْحَوْضِ يَوْمَ اَلْعَطَشِ.
اینکه امامت ع لحظات و آنات و اجزای بدن زائر حسین ع را و آنچه که به او مربوط است را این چنین مورد نوازش قرار میدهد، مگر میشود برای زائران حسین ع جای و مقامی فرض کرد؛ هر چه فرض کنی کمتر از چیزی است که در دعای صادق آل علیه السلام خواسته شده است.
اللهم ارزقنا.
@abbas_heidaripour
چند نکته در بارۀ اربعین امسال
امسال توفیق یافتم سفری کوتاه به نجف و سپس کربلا داشته باشم و صحنههای متفاوتی را در مسیر پیادهروی دیدم که نشان از پیشرفتهای قابل توجه در مراسم بزرگ اربعین داشت:
در بارۀ ابعاد فکری و فرهنگی اربعین:
1. برخلاف اوایل دهه نود که برخی از نهادهای دینی و فرهنگی از اربعین فرصتی می ساختند برای تبلیغ مرجعیت سیاسی و یا دینی خود، به تدریج این فرایند کم رنگ شده و امسال چنین چیزی را به طور آشکار ندیدم. آنچه دیدم تنوع مراجع دینی در خدمت به زوار اربعین بود بی آنکه پروپاگاندای خاصی وجود داشته باشد.
2. هنوز روح توریستی و گردشگری بر اربعین حاکم نشده است. آنچه که اربعین را واقعا به قطعه ای از بهشت تبدیل میکند همچنان باقی است و آن عنصر «ایمان»، «صداقت»، «سادگی» و «محبت» است. امسال گرمای تابستان نیز عامل مضاعفی بود که کسی نخواهد یا نتواند قصد گردشگری کند.
3. جوّ عمومی حاکم بر اربعین، بیشتر از جنس محبت و از جنس عاطفه است تا از جنس عقلانیت و اندیشه. وجود محبت و عاطفه یکی از ضرورتهای اربعین است، لیکن این فضا را میتوان به صحنهای از عقلانیت و معرفت نیز بدل کرد. در این باره، نهادهای فرهنگی (حتی برخی از موکب های وابسته به بیوت مراجع عظام) بجای خوراک فکری، دینی، و معرفتی، به دادن چای و شربت قناعت می کنند، در حالی که مردم دوست دارند پذیرایی سادهتری داشته باشند ولی دو نکته معرفتی از این موکب ها یاد بگیرند و آن را توشۀ راه اربعین و توشۀ راه زندگی بکنند.
4. بموجب همین خلائی که اشاره کردم، با توجه به توهین های مکرر به قرآن کریم در کشورهای اسکاندیناوی، جای قرآن، صدای قرآن، شعارهای قرآنی، منبرهای قرآنی، و نمادهای قرآنی در اربعین امسال خالی بود. می شد ازاین فرصت تاریخی استفاده کرد.
اما در باره ابعاد اجرایی اربعین
1. امکانات در هر دو سوی مرز بسیار خوب بود، رفت و آمد از مرزها (آنچه من همین سهشنبه در مرز مهران دیدم) بسیار آسان بود. به رغم گرمای زیاد مهران، هوای خنک، آب خنک، و امکانات برای استراحت زوار در دسترس همگان بود، سرویس های دستشویی تقریبا تمیز و به وفور در مسیر وجود داشت، صفهای طولانی برای نیازهای اولیه دیده نمی شد، و مهم تر از همه هیچ معطلی هم برای جابجایی زوار از مرز به ترمینال و از ترمینال به شهرها دیده نمی شد. این تغییرات نسبت به قبل حتی نسبت به پارسال در مهران بسیار متفاوت شده بود که باید به همه دستاندرکاران دست مریزاد گفت.
2. دو مشکل در دوره جدید پیاده روی اربعین (تقریبا از 15 سال قبل تاکنون) وجود دارد که از روزهای آغازین بوده، و هنوز هم واقعا مسئله است و تدبیر جدیی برای آن دیده نمی شود:
اولی مسئله زباله است. مشکل زباله شکوه حرکت زوار را تحت الشعاع قرار می دهد و باید برای آن تدبیری کرد. مشکل زباله این نیست که زوار مراعات نمی کنند، چرا، بسیاری از زوار اهل مراعات هستند. مشکلی اصلی نبود امکان جابجایی زباله های انبوه است. به طور طبیعی موکب ها زباله های انبوهی را تولید می کنند، زوار هم مدام در حال مصرف آب و چای و غذا هستند، این همه زباله را نمی توان با چند کامیون جابجا کرد. سطل های زباله، نوعا پر هست آنچنان پر هست که گاه شما نمی توانید یک لیوان کاغذی مصرف شده را در آن قرار دهید. این مقوله نیاز به یک کار تخصصی و حرفه ای احتمالا از ناحیه شرکت های دانش بنیان دارد که بتوانند به طور اساسی به حل مسئله بپردازند.
دوم، مسیر حرکت زوار از نجف به کربلاست. مسیر خاکی زوار بسیار تنگ و باریک است و مسیر آسفالتی هم مسیر گذار اتومبیل هاست و امسال نیروهای نظامی هم تلاش داشتند که زوار را از مسیر اتومبیل ها به مسیر خاکی هدایت کنند. این وضعیت هم حرکت زوار را سخت و کند میکرد، و هم بی نظمی زیادی را درست می کرد. از این رو باید تدبیری کرد که مسیر حرکت زوار وسعت لازم را داشته باشد و تداخلی نیز با حرکت اتومبیل ها پیدا نکند.
@Habibollah_Babai