⚠️ ذبیح الله منصوری
آنچه اولویت پرداختن به این دروغپردازان را نشان می دهد، بیش از آنکه وجاهت عمومی آنها باشد، گستردگی دروغ هایی است که در جامعه نشر داده اند.
ذبیح الله منصوری آثار و کتب بسیار زیادی را در کارنامه سیاه خود دارد. آن قدر که ما کتب او را دیده ایم، وجه مشترک عموم آنها این است که همه افسانه ها و خیالات خود را به شکلی واقعی جلوه دهد، و در این راستا بسیاری از وقائع تاریخی را شدیدا تحریف نموده است. مثلاً در کتابی مانند خداوند الموت علاوه بر تحریفات تاریخی فاحش، تلاش بیهوده ای برای تطهیر شخصی چون حسن صباح نموده است.
و یا در مثالی عینی تر در کتاب سینوهه پزشک دربار، که مدعی است که ترجمه اثری غربی را ارائه می دهد. یکی از عوامل مهم اقبال به این کتاب مقدمه ای است که ذبیح الله منصوری نگاشته شده، در این مقدمه او اظهار میدارد «سینوهه پزشک مخصوص فرعون» کتابی است که از روی پاپیروس های کشف شده از مصر باستان و توسط میکا والتاری به زبان امروزی در آمده است، و این کتاب سرگذشت سینوهه، پزشک مخصوص دربار فرعون است. و از همین رو این کتاب را کتابی تاریخی می خواند و طبیعی است مخاطبانی که به تاریخ و به ویژه تاریخ مصر باستان علاقمند هستند جذب این کتاب می شوند.
اما واقع آن است که میکاوالتاری بنا بر تحقیقات هرگز باستان شناس و مصر شناس نبوده، بلکه داستان تاریخی می نوشته است، پس چنین شخصی نه پاپیروسی را کشف کرده و نه برگردان نموده است! و ثانیا منصوری بوده است که از محدود نوشته های او دو جلد کتاب قطور را پرورانده است.
👌 اما گذشته از تحریفات تاریخ متأسفانه منصوری از افراط در دروغ بستن بر اهل بیت ع هم دریغ نکرده است.
کتاب مغز متفکر شیعه کتابی است، که متاسفانه بین خیلی از مذهبی ها رواج یافته است. منصوری در این کتاب تلاش کرده که صدها قصه ای را که در هیچ منبعی یافت نمی شود به امام صادق علیه السلام نسبت دهد، او بدین منظور کنگره ای خیالی از دانشمندان غربی تشکیل داده و مدعی شده این نقل ها برگرفته از آثار آنان است. این در حالی است که هیچ اثری از این کنگره جز در خیالات منصوری یافت نمی شود، و تنها رد و انکارهایی از سوی بعضی در این زمینه در دست است!
اماگذشته از این که منصوری این روایات را پس از چهارده قرن بدون هیچ سندی نقل کرده است، معانی فاسد کتاب او هم جدا تامل بر انگیز است.
به عنوان نمونه او که به ظاهر چنین القا می کند که می خواهد امام صادق علیه السلام را در کتابش تعظیم نماید، گاه ایشان را در درس هندسه و جغرافیا ترسیم می نماید که در نوجوانی از امام باقر علیه السلام اشکال علمی می گیرد و به سوالات عبد الملک مروان خلیفه اموی در این جلسات پاسخ می دهد. و بدین سان علم الهی امام را رنگ بشری می دهد و آن را خطا پذیر معرفی می کند، و تعامل خصمانه خلیفه جور، را دوستانه جلوه می دهد.
هم چنین او داستان های بسیاری را از زبان شخصیت مجهول جابر بن حیان به اهل بیت علیهم السلام نسبت داده است.
#منصوری
نیز نک: شهاب دارابیان، ذهن خیالپرداز ذبیحالله منصوری و رمانی درباره امام حسین(ع) در خبرگزاری کتاب ایران)