eitaa logo
سبعه ابحر
131 دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2.4هزار ویدیو
43 فایل
ـ✨﷽✨ـ 😍تو فقط لیلی باش(رمان واقعی) @WomanArt 💡استاد می‌گفت(متن‌کوتاه) @RezgheSoty 📀صوت رایگان مزاج شناسی @Zendegi_Bakhsh 💟منِ دیگرِ ما @manedigarema 💌نسل ظهور @manedigaremaa ☂طب اسلامی کودکان @tebeslami_koodakan ارتباط: https://gkite.ir/es/9700924
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مهر فرشته ها👼
صبح ساعت ۶ بلند شدم، حتی حال ندارم چشمامو باز کنم با همون چشمهای نیمه باز زیر سماور رو روشن میکنم و میرم سر و صورتم رو می‌شورم ...☕️ نمازم رو میخونم و سفره رو پهن میکنم ... همسرم رو با ملایمت بیدار میکنم اونم مثل من انگار کار دنیا رو کرده باشه به زور از جاش بلند میشه و بعد نماز با هم صبحونه خوردیم بدون هیچ حرفی ...😐 صبحونه که تموم شد تشکر کرد و بلند شد حاضر بشه بره سرکار...🙋‍♂ وقتی همسرم رو بدرقه کردم و در رو پشت سرش بستم دوباره سکوت کل خونه رو پر کرد...😞 کنترل تلویزیون رو برمیدارم مدام شبکه‌ها رو عوض میکنم ...📺 وقتی هیچ برنامه‌ای به دلم نمیشینه دوباره تلویزیون رو خاموش میکنم و میرم آشپزخونه همه چیز مرتب هست و فقط دوتا ظرف توی سینک...🥣🥣 دستکش رو می‌پوشم و سینک رو مرتب میکنم و ظرفها رو می‌شورم... همه جا تمیز هست ...🔮 بر میگردم پذیرایی و اتاق خواب؛ وای که چرا امروز هیچ کاری توی خونه ندارم ... امروز کلاس دانشگاه هم برگزار نمیشه ...🙁 یکی از کتابامو برمیدارم و ورق میزنم، حوصله ندارم و میبندمش ..📔 توی سکوت محض خونه قدم می‌زنم و به ساعت نگاه میکنم ...🕑 اوووف چرا زمان نمی‌گذره تا عصر بشه و همسرم بیاد خونه و این سکوت خونه تموم بشه...😩 به سالهای گذشته فکر میکنم اون زمانی که تازه ازدواج کرده بودیم و همه شرایط بچه‌داری رو داشتیم ولی با امروز و فردا کردن‌ها فرصت رو از دست دادیم ...😭😭 کاش دوباره زمان به عقب برمیگشت.... 😢 شاید الان صدای چندتا بچه این سکوت رو از بین میبرد...👶👧🧒 ❌برگرفته از زندگی یکی از دوستانم که نتونستن فرزند دار بشن 😭 البته الان یه دختر ناز رو به فرزندی قبول کردن و این اوضاع سوت و کور خونشون تموم شد😄😍 ؟ https://zil.ink/mehre_fereshteha
هدایت شده از مهر فرشته ها👼
سلام وقت بخیر 🤚 من تازه چالش رو دیدم من ۱۰ساله ازدواج کردم خدا چهارتا دختر ناز و مهربون بهم داده😇😇😇😇 میخواستم بگم منم با صحبت های مادر های مهربون موافقم ...☺️ خدای قادر وتوانا رزق وروزی بچه ها رو میرسونه🍎🍐 البته من مستاجر نیستم ولی امیدوارم بعد این بچه چهارم، خدا بهم یه خونه خوب بده 🏡 انشالله رزق وروزی همه خانواده های پر جمعیت افزون بشه🤲 همه خانواده های اطرافم بهم میگن تو باچهارتا بچه چه جوری به کارات میرسی وخیاطی هم میکنی وهمیشه بهم میگن خدا کمکت کنه...😌 ✅وواقعا هم وقتی دلت با بی بی دوعالم وامام حسین باشه خودشون کمکت میکنند ...😍 البته یه وقت هایی کم میارم ولی خیلی دل داری میدم ببخشید خیلی درد دل کردم ☺️ واز شماهم تشکر میکنم که چالش رو براه انداختید🌹🌹🌹 https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام و صد سلام خدمت دوستداران مهر فرشته ها😘 امیدواریم حالتون خوب و عالی باشه😊 باز دوشنبه رسید و ما اومدیم با یه موضوع جذاب دیگه: به نظر شما چجوری میشه تو یه آپارتمان، بچه های کوچولو رو مدیریت کرد، طوری که نه همسایه ها اذیت بشن و نه سایز کوچیک خونه واسه بچه ها دردسر ساز بشه؟ امروز منتظر تجربیات گران بهاو راهکارهاتون در زمینه مدیریت فرزندان در آپارتمان هستیم به آیدی: @Mhdy1227 https://zil.ink/mehre_fereshteha
هدایت شده از مهر فرشته ها👼
گوش کسی مثل من، همیشه مهمان سخنرانی های خارج از دستوره👂 همه جا و از همه کس😑 مثلا دوست خانوادگی مون، معتقده من کله‌م بوی قرمه‌سبزی میده.🤭 لااقل باید پنج سالی با شور و حال میگشتم و خرج میکردم و لذت میبردم بعد به فکر بچه می‌افتادم. آخه الان خرج بچه انقدر بالاست که نمیشه به چیز دیگه ای فکر کرد!!🙄 دخترخاله ها وقتی میفهمن باردارم، با دهن باز و چشمای گرد میگن مگه چندتا بچه میخوای؟؟😯 بس نیست؟ بذار نفس بکشی بابااااا!! صدای برادرشوهرم رو میشنوم که همسرم رو نصیحت میکنه، که به فکر خودتم باش، چقدر توان داری که همش کار کنی؟! 👥 مامانم همیشه نگرانی تو چهره شون هست، که چندسال دیگه حسابی ضعیف میشی، شکسته میشی!👵 بابام هم همیشه حرص میخورن که تو این اوضاع جامعه، اصلا به فکر آینده شون هستین که بچه‌دار میشین؟! 👴 و ما هم همیشه به همه شون فکر میکنیم، و همیشه با لبخند تو ذهنمون حلش میکنیم🙃 ما هم میگردیم خوش میگذرونیم، ولی نه تا اروپا و کشورهای عربی!!😌 ما هم مثل بقیه، با گذر زمان پیر و شکسته میشیم. و عوضش سر پیری یه خانواده شاد و جوان داریم که مایه دلخوشیمونه🤩 بالاخره ما هم خونه میخریم، حالا یک کم سخت تر. ولی این سختی به بودن جگرگوشه هامون کنارمون می‌ارزه😘 و... امروز یه سخنرانی خارج از دستور متفاوت شنیدم... خانومی که پر از دلشوره و التهاب بود، ردیف عقب صندلی های انتظار سونوگرافی مامانش تماس گرفت و سوال پیچش کرد، خیلی کلافه بود. انگار این حرفها رو مدتها تو دلش نگه داشته بود😕 میگفت بیخود از این دکتر به اون دکترم نکن. دیگه خسته شدم. گفتین اول درستو تموم کن، گفتم چشم. گفتین حالا زوده، خامی نکنی ها، برای خودتون خوش بگذرونید، بچه وبال گردن تون میشه... گفتین ای وای شما خودتون هنوز خونه ندارین، باید به فکر آینده هم باشین، فعلا کار کنید وقت هست...🗣🗣 جوونی و فرصتم رو از دست دادم😭 امروزم جواب نگیرم، اقدام میکنم برای پرورشگاه...😕 دیگه گوشام نمیشنید.. یه بوق ممتد تو سرم پخش میشد 🤯 چقدر همه چیز به گوشم آشنا بود... خدا رو شکر کردم و از ته دلم براش دعا کردم🤲 کاش خودش هم برای خودش فکری کرده بود!... ؟ https://zil.ink/mehre_fereshteha
هدایت شده از مهر فرشته ها👼
سلام در مورد صحبت اون خانومی که گفته بودن توی اتاق نماز خوندن رو یه قانون کنیم، یه حرفی داشتم. من لذتی که از سجده کردن در حالی که یکی از بچه ها روی کمرم نشسته و اون یکی می خواد در نزدیک ترین مکان به سر من، سرش رو روی مهر خودش بگذره و هر تیکه ی جانمازم توسط یکی از فسقلی ها به یه گوشه ی خونه رفته رو با هیچ چیزی عوض نمی کنم. به نظرم اینطوری نماز با گوشت و خون بچه ها عجین میشه و شاید چه بسا که ثوابش و اثرات معنویش خیلی بیشتر از نماز با آرامش و توی تنهایی و سکوت باشه. معمولاً وقتی بچه ها کوچیک هستن، بعد از نماز اونها رو روی پاهام می نشونم و دست هاشون رو توی دستهای خودم رو به آسمون می گیرم و باهم به زبون خودشون دعا می کنیم: خدایا امام زمان ما رو زودتر برسون ... خدایا حال همه ی مریضا رو خوب کن ... خدایا هرکی خونه نداره بهش خونه بده ... خدایا هرکی بچه نداره بهش بچه بده😍😅 بعد کم کم بزرگتر که شدن، خودشون بعد از نماز میان کنارم و همین دعاها رو میگن. در مورد بقیه ی عبادات و مستحبات هم از اونایی که همراه با بچه ها (و حتی بدون حال ظاهری) انجام دادم، بیشتر نتیجه گرفتم تا اونایی که توی خلوت و تنهایی و با اشک و حال انجام دادم. https://zil.ink/mehre_fereshteha
هدایت شده از مهر فرشته ها👼
بچه ها وقتی به دنیا میان علاوه بر اینکه رزق و روزی خودشون رو میارن از قدم های کوچیک و پر برکتشون اطرافیان هم بهره مند میشن...👌 وقتی بچه سومم به دنیا اومد روز بعد زایمان مامانم با یه امیدی گفت.:موقع درد زایمان دعا کردی من برم کربلا ( مامانم تا حالا کربلا نرفته بود) گفتم : شرمندتم انقدر درد داشتم و انقدر زود دنیا اومد که فرصت نکردم 😅 بهش گفتم اشکالی نداره همین الان دعا میکنم بری🤲☺️ یکی دوروز بعد یکی از آشنایان کاروانی رو معرفی کرد و پدر مادرم برای سفر کربلا ثبت نام کردند😭 بخشی از هزینه ی سفر رو هم خیری تقبل کرده بود دخترم 15 روزش بود که پدر و مادرم از بین الحرمین برام عکس میفرستادن... این قشنگترین رزقی بود که گرفتم🌺 https://zil.ink/mehre_fereshteha