🔴 خیابان درمانگاه : بوی بد، منظره زشت
👁 #ازچشمشما
▫️ورودی خیابان درمانگاه به دلیل طراحی بد جوی، همیشه آب مانده وجود دارد و بوی بدی احساس میشود.
▫️به ویژه کسانی که به بانک ملت مراجعه میکنند در طول سال به ویژه هر وقتی باران نیامده باشد با این بو و منظره زشت روبهروی میشوند.
▫️خوشبختانه شهرداری هفته گذشته برای اصلاح جوی در سمت شمالی خیابان اقدام کرد اما این طرف و روبهروی بانک ملت هم جوی اصلا اوضاع خوبی ندارد.
▪️👁▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🧕روز شاد دختران ورزشکار
👟همایش روز شاد دختران ورزشکار گراش، برای چهارمین بار با حضور ورزشکاران و والدین آنها در سالن سه هزار نفری محبی برگزار شد.
➰در این همایش ورزشکاران در فضایی دوستانه و صمیمی استعدادها و توانمندیهای خود را نشان دادند.
➖مراسم امسال در حالی برگزار شد که اداره ورزش و جوانان از ابتدای سال ۱۴۰۲ با استعفای خانم فعلی، معاون امور بانوان نداشته و فعالیتهای امور بانوان زیر نظر مستقیم رییس اداره برنامهریزی و اجرا میشود.
🚶♀️در ابتدای برنامه که با قرائت قرآن و سرود ملی شروع شد، تیمها و باشگاههای ورزشی از روبهروی پیشکسوتان ورزش بانوان رژه رفتند.
🇮🇷اولین برنامه حرکات زیبای دختران اسکیت بود که با پرچم سه رنگ ایران شروع زیبایی را داشتند.
🥋حرکات رزمی هیأت تکواندو برنامه بعدی بود.
:
🥷گروههای دختران نینجا و ژیمناستیک که در مجموعه سردار شهید قاسم بهادری فعالیت میکنند حرکات زیبا و هیجان انگیزی را به صورت انفرادی و گروهی اجرا نمودند که حاضرین را به وجد آورد.
🔥یکی از جذابترین برنامههای امسال پرش دختران کونگفو کار از حلقه آتش بود که عملکرد جدیدی را در برنامه امسال ثبت کردند.
🤸 حرکات ژیمفورآل دختران ژیمناست یک کار زیبا و متفاوتی را اجرا کردند که باعث هیجان خاصی در سالن شد.
🧱اجرای حرکات رزمی دختران کاراتهکا و شکستن اجسام توسط آنها یکی دیگر از برنامههای جذاب همایش امسال بود.
🏐تیمهای والیبال و بسکتبال و هندبال دختران با حرکات خود رشته خود را با حاضرین معرفی کردند.
💁♀️فیوژن فیتنس که زیر مجموعه فیزیکال فیتنس (آمادگی جسمانی) است رشته جدیدی بود که ورزشکاران این رشته با حرکات موزون خود پایان بخش این روز شاد پاییزی بودند.
💬محسن افشار، رییس اداره ورزش و جوانان شهرستان:
▫️خدا را شاکریم که توفیق نصیبمان شد تا برای چهارمین بار این مراسم برگزار شود و نکته جالب اینجاست که دختران مراسم را با حجاب کامل انجام دادند.
▫️یک بار دیگر عاجزانه از خیرین تقاضامندم یک درصد از پولی که در درمان و مذهب هزینه میکنند را سوق دهند به سمت ورزش تا جامعه سالم، شاداب و با نشاطتری را داشته باشیم.
🧕روز شاد برای دختران ورزشکار
👟همایش روز شاد دختران ورزشکار گراش، برای چهارمین بار با حضور ورزشکاران و والدین آنها در سالن سه هزار نفری محبی برگزار شد.
➰در این همایش ورزشکاران در فضایی دوستانه و صمیمی استعدادها و توانمندیهای خود را نشان دادند.
➖مراسم امسال در حالی برگزار شد که اداره ورزش و جوانان از ابتدای سال ۱۴۰۲ با استعفای خانم فعلی، معاون امور بانوان نداشته و فعالیتهای امور بانوان زیر نظر مستقیم رییس اداره برنامهریزی و اجرا میشود.
🚶♀️در ابتدای برنامه که با قرائت قرآن و سرود ملی شروع شد، تیمها و باشگاههای ورزشی از روبهروی پیشکسوتان ورزش بانوان رژه رفتند.
🛼اولین برنامه حرکات زیبای دختران اسکیت بود که با پرچم سه رنگ ایران شروع زیبایی را داشتند.
🥋حرکات رزمی هیأت تکواندو برنامه بعدی بود.
:
🥷گروههای دختران نینجا و ژیمناستیک که در مجموعه سردار شهید قاسم بهادری فعالیت میکنند حرکات زیبا و هیجان انگیزی را به صورت انفرادی و گروهی اجرا نمودند که حاضرین را به وجد آورد.
🔥یکی از جذابترین برنامههای امسال پرش دختران کونگفو کار از حلقه آتش بود که عملکرد جدیدی را در برنامه امسال ثبت کردند.
🤸 حرکات ژیمفورآل دختران ژیمناست یک کار زیبا و متفاوتی را اجرا کردند که باعث هیجان خاصی در سالن شد.
🧱اجرای حرکات رزمی دختران کاراتهکا و شکستن اجسام توسط آنها یکی دیگر از برنامههای جذاب همایش امسال بود.
🏐تیمهای والیبال و بسکتبال و هندبال دختران با حرکات خود رشته خود را با حاضرین معرفی کردند.
💁♀️فیوژن فیتنس که زیر مجموعه فیزیکال فیتنس (آمادگی جسمانی) است رشته جدیدی بود که ورزشکاران این رشته با حرکات موزون خود پایان بخش این روز شاد پاییزی بودند.
💬محسن افشار، رییس اداره ورزش و جوانان شهرستان:
▫️خدا را شاکریم که توفیق نصیبمان شد تا برای چهارمین بار این مراسم برگزار شود و نکته جالب اینجاست که دختران مراسم را با حجاب کامل انجام دادند.
▫️یک بار دیگر عاجزانه از خیرین تقاضامندم یک درصد از پولی که در درمان و مذهب هزینه میکنند را سوق دهند به سمت ورزش تا جامعه سالم، شاداب و با نشاطتری را داشته باشیم.
☑️ 7Berkeh.ir/archives/140159
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🏰 افسانه همایوندژ
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
📖 فصل سوم: میل و دراخ
🔖 قسمت ۲۶
نایب اسد گفت: «به حالت دایرهای شکلِ این سمت کلات توجه کنید و به خاطر داشته باشید تا برگردیم به جلو قلعه.»
وقتی به جلو قلعه رسیدند، نایب اسد ادامه داد: «حال اگر به چشمانداز روبرو نگاه کنیم، میبینیم که به تدریج از پهنای بالای کلات کم میشود و در انتهای آن، نزدیک برج نگهبانی، لبهها به هم میرسند و با توجه به حالت شیب کوه، کلات به شکل یک کشتی غولپیکر در ذهن هر بینندهای تداعی میشود. و باز هم اگر درست نگاه کنیم، سمت جنوبی کلات نیز درست مثلِ دماغهی کشتی است. جناب دهباشی، من از کوهها و تپههای بلند، زیاد بالا رفتهام. آیا جنابعالی به مسطح و هموار بودن اینجا توجه نمودید؟»
دهباشی گفت: «فکر میکردم که این یک نعمت خدادادی است.»
نایب اسد گفت: «بله، بله. بخش عظیمی از آن خدادادی است. هیچ کوه و تپهای نیست که در بالای قلهاش، پستی و بلندی نداشته باشد. ولی در اینجا، شما سه سطح تقریباً صاف میبینید که شبیه سه طبقه به نظر میرسد و هر طبقهای از آن، حدود ده گز با طبقهی بعدی اختلاف ارتفاع دارد. سنگها و صخرههایی که به دو طبقه، اختلاف ارتفاع دادهاند، کار خداست ولی سطح صاف آن، کار بندگان خداست. جایی را که الآن ما ایستادهایم، کلات سوم مینامیم. سطح پایینتر را کلات دوم؛ و آن پایینتری را که تنها راه ورود و خروج به قلعه است، کلات اول مینامیم.»
در اینجا بود که نایب اسد از میهمانان خواست تا به داخل قلعه بازگردند. او بخشهایی از داخل قلعه را که شامل اندرونی، بخشهای زنانه و همچنین انبار اسلحه و باروت بود، نشان آنان داد. سپس آنها را به برج ششطبقه که به مانند منارهای بلند در داخل قلعه ساخته بودند، برد و گفت: «دکل حفظ تعادل این کشتی بزرگ، اینجاست. همینطور که میبینید، در چهار طرفِ هر طبقهی این برج، پنجرهها و روزنههایی وجود دارد که میتوان از آن برای دیدهبانی استفاده کرد و دشمن را از فاصلهی دور و نزدیک مورد هدف قرار داد.»
وقتی به طبقهی ششم برج نارنج رسیدند، نایب اسد به مهمانان گفت: «بیایید از چهار طرف، گراش و اطراف آن را به خوبی ببینید. هر جنبندهای که به طرف گراش بیاید، از چند فرسخی شناسایی میگردد و اگر دشمن باشد، هدف گلولههای ما خواهند بود.»
▪️
از صبح روز پنجشنبه، تمامی ملازمان، فراشان و نوکران با کمک تفنگچیان در تدارک ضیافت شام بودند. نایب اسد زودتر از همیشه برای نظارت به قلعه آمده بود. حیاط قلعه را با فرشهای دستباف فرش کرده بودند و کنار دیوار، مُخَدِّهها و تشک و پشتیهای ترکی گذاشته بودند. چندین کوزه را پر از آب کردند و برای خنک شدن به سرداب بردند. اَسیها و تارهای پر از گوشت تازهی بره را که با نمک و فلفل و پیاز در ماست چکیده و ترش و غلیظ خوابانده بودند، در جای خنکی گذاشته بودند. اَسیهای پر از خمیر آرد گندم برای پختن نان تازه آماده بود. قرابههای سبزرنگ که با پوششی حصیری، پر از آب لیموی تازه بود، برای تهیهی شربت بعد از کباب نیز آماده شده بود. کمی آنطرفتر نیز ظرفهای کوچک سفالیِ پر از تخمه و نخود و کشمش و آجیل ردیف شده بود.
نایب اسد بعد از نظارت و بررسی به حضور خان رسید و گفت: «تا همین امروز نصف اهالی گراش دربارهی میهمانی امشب و قوم و خویشان نداشته و غارتشدهی شما از بیخه و بیرم خبردار شدهاند. بعد از ضیافت امشب، بقیهی اهالی هم خواهند فهمید و ورود این سرحدیهای فلکزده، طبیعی و عادی میشود.»
مدتی از ظهر گذشته بود که نایب اسد، جهانگیر را نزد خود فرا خواند و از او خواست تا به اردوی سرحدیها برود و شش سوار دیگر را هم با خود ببرد تا این گروه را برای آمدن به قلعه مشایعت کنند. همچنین از او خواست تا میهمانان را از دروازهی ناساگ وارد ولایت کند و برای زودتر رسیدن به قلعه، عجلهای نداشته باشند. نایب با تاکید مجدد از جهانگیر خواست تا علاوه بر مسیر اصلی که ناساگ تا بِلَئلِز را به هم متصل میکند، مهمانان را در چند محلهی دیگر هم بیهدف بگردانند تا هر چه بیشتر اهالی گراش آنان را ببینند و بدانند که ضیافت امشب خان برای ورود قوم و خویشان خود است که الان به گراش برگشتهاند.
...
📌 داستان را با هشتگ #پاورقی روزانه در شبکههای اجتماعی هفتبرکه دنبال کنید.
🔻 قسمتهای پیشین به صورت هفتگی در سایت هفتبرکه منتشر میشود:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671
▪️🏰▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️ آخرین وضعیت کتابخانهها و کتابخوانی در گراش
⭕️ امشب در لایو اینستاگرام هفتبرکه ببینید:
⏳ #هفتاگرام - شماره ۱۶
🔖 در آستانه هفته کتاب
🎙 گفتگوی زنده با سیما برزین
▫️رییس اداره کتابخانههای عمومی گراش
⏰ چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۲ - ساعت ۱۹
⏱ به مدت ۴۰ دقیقه
❓پرسشها، موضوعات و درخواست حضور در لایو خود را تا قبل از شروع لایو به واتساپ هفتبرکه بفرستید:
✔️ Wa.me/989374909600
🔻 صفحه اینستاگرام هفتبرکه:
💠 Instagram.com/7berkeh
▪️🗞 ▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🔴 زندگی پس از اسماعیل
✍️ #یک_زندگی
هفتبرکه ـ نوریه بلبل: یک زنبور زندگی خانم شعباننژاد را به دو نیمه متفاوت تبدیل کرد. زنی که با اسماعیل خازنیپور در اوج خوشبختی بود، حالا باید زندگی خودش و سه فرزندش را بچرخاند. سکینه پس از هفتم شوهرش مغازه را باز کرد و گفت: «مرده مردگانی میخواهد و زنده زندگانی» و چشماش را روی حرف مردم بست.
📍 در ترافیک مغازههای بههم چسبیدهی خیابان امام، داروخانهی بهادر نام آشناتری برایم داشت، کوچهای تقریبا باریک در کنار آن اما در دل خودش مغازهای کوچک و دنجی دارد که پاتوق خیلی از آدمها است. صبحانهخوری هخامنش
🧕🏻شعباننژاد از داستان جالب به دنیا آمدنش میگوید: «من و آقا اسماعیل ناف بریدهی هم بودیم و قوم و خویش هم هستیم و ناف من را به نام مرحوم بریده بودند، از همان بدو تولد هر سال مادرشوهرم برای عید فطر و عید نوروز با کِل و شَبا و چمدان از یک سالگی تا وقتی که ازدواج کردیم همه اقوام و عمه و خاله و بقیه را جمع میکرد و برایم عیدی و نوروزی میآورد.»
📎پردهی اول: زندگی با اسماعیل
◀️نافبر هم بودیم
▫️۲۰ اسفند ۱۳۷۹ ازدواج کردیم. من ۱۷ ساله و مرحوم ۱۹ ساله بود. اولین بچهیمان دختر و دومی دو سال بعد یک آقا پسر و ۱۴ سال بعد هم خدا دوباره به ما یک دختر داد.
💬 آقا اسماعیل کارمند ادارهی پست بود و بنا به دلایلی استعفا داد و یک سالی هم جزیرهی قشم کار کردند و بعد از به گراش برگشتیم.
💬 یک زندگی سادهای داشتیم و خودمان رنگ و لعاب به این زندگی دادیم و خیلی زندگی خوبی داشتیم و همیشه هم میگویم که شاه هم این مدلی زندگی نکرد و واقعا زندگی خوب و شیرینی داشتیم.
💬 علاوه بر همسر، یک رفیق و همدم و دوست برای همدیگر بودیم.
💬 ۱۲ سال با خانواده همسرم در یک خانه زندگی کردیم و چون خانهشان خیلی کوچک بود و فقط هم به خاطر کمبود جا نقل مکان کردیم وگرنه مشکلی نداشتیم یا که بگویم با هم سازگاری نداشتیم و جر و بحثی بکنیم، نه.
🚘 ما ۴ سال کامل هیچ پنجشنبه جمعهای گراش نبودیم و از ظهر پنجشنبه تا عصر جمعه یک مسافرت ۲۴ ساعته میرفتیم.
📎پردهی دوم:زندگی پس از اسماعیل
◀️افسردگی
🐝 بعد از ظهری بود آقا محمد زنگ زد که مامان، زنبور بابا را نیش زده و من در جواب گفتم که تو دروغ میگویی و گفت نه به خدا راست میگویم. اگر زنبور نیشاش زده بود خودش زنگ میزد و میگفت خانم دفترچهام را بردار و بیا بیمارستان.
▫️ آقا اسماعیل روی دست پسرش فوت کرد پسرم خیلی اذیت شد اوایل کمی شیطنت میکرد و کمتر میآمد اینجا و میگفت مامان من نمیتوانم بیایم اینجا توی مغازه و تو چطور داری میروی و اینجا را میچرخانی و میگفت در را ببند.
💬 واقعا یک لطمهی بدی خوردم که تا ۲ سال و نیم شب تا صبح بیدار بودم و اصلا نمیتوانستم بخوابم چون هیچ چیز بدی از ایشان یادم نمیآمد.
💬 با مرحوم اینجا را تحویل گرفتیم و ۶ یا ۷ ماه باهم بودیم که ایشان عمرشان به دنیا نبود و بعد از ایشان مدیریت اینجا را خودم به دست گرفتم.
▫️بعد از این که آقا اسماعیل به رحمت خدا رفت من در مغازه حضور داشتم اما حال خوبی نداشتم که بخواهم کار کنم
🔒 من تا هفت روز مغازه را به احترام فوت ایشان بستم. ولی بعد از روز هفت، به خودم گفتم که باید کمر همت ببندم. درست است یک نفر را از دست دادم اما سه نفر دیگر را دارم و با حال خراب و با وجودی که توی این مغازه کلی خاطره از هم داشتیم، سختی را به جان خریدم و به خودم گفتم عادت میکنم و شروع به کار کردم.
💬 خیلیها تشویق کردند، چون من بعد از هفتم آقا اسماعیل شروع به کار کردم و در مغازه را باز کردم خیلی از آدمها پشت سرم بد گفتند.
▫️سختیها خیلی زیاد بود مثلا یکیاش اینکه اینجا گازکشی نبود و باید سیلندر گاز را بلند میکردم و جابجا میکردم و خریدهای عمدهی آشپزخانه
◀️مشتریها
💬 تابستانها مشتریها کم می شوند دقیق نمیدانم چرا ولی مردم میلشان به صبحانه کمتر میشود و هوا که کمی رو به خنکی میرود استقبال مردم بهتر میشود.
💬 مشتریهای عمده و ثابت ما بازاریها و مغازههای اطراف اینجا هستند و به همین خاطر روزهای تعطیل من مشتری ندارم و در مغازه را میبندم.
🍳 سفارش ثابت مشتریها بیشتر املت و نیننی پنیری است.
▫️اوایل خیلی مشتریهایمان زیاد بود و الان چون دست زیاد شده و قبلا دو تا سه تا صبحانه خوری داشتیم ولی الان ۸ تا ۹ تا که من میدانم هست.
🎖 به خودم افتخار میکنم که دارم یک زندگی را میچرخانم و با لطف خدا و همت خودم تا الان جلوی بچههایم و صاحب مغازه و صاحب خانه کم نیاوردهام.
🔻متن کامل در هفتبرکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/140095
▪️▫️ ▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
⚽️ این هفته با هلالاحمر
▫️یک بازی در گراش و دو بازی در شیراز
🟥 نمایندگان گراش در ردههای مختلف مسابقات فوتبال کشوری و استانی این هفته یک بازی میزبان هستند و برای دو بازی دیگر به شیراز میروند
🏆هفته ششم لیگ برتر فوتبال نوجوانان فارس
⚽️بهمن شیراز - ⚽️هلال احمر گراش
🗓پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۲ - ساعت ۱۴:۰۰
🏟ورزشگاه حمزه شیراز
نتایج دور رفت: ❌✅⏸❌❌
🏆 *هفته دوم مسابقات فوتبال لیگ برتر بزرگسالان استان فارس*
⚽️ هلال احمر گراش - ⚽️ پادنا میمند
🗓 جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲ - ساعت ۱۴
🏟 ورزشگاه اختصاصی هلالاحمر گراش
نتیجه هفته اول: ❌
🏆 هفته پنجم مسابقات فوتبال لیگ برتر جوانان کشور
⚽️ هلال احمر گراش - ⚽️ ایمان سبز شیراز
🗓 دوشنبه ۲۲ ساعت ۱۶
🏟 ورزشگاه دستغیب شیراز
نتایج تا هفته چهارم: ❌✅❌❓
❓بازی هفته چهارم جوانان هلالاحمر یکشنبه ۱۴ آبان به دلیل امتناع تیم پیشگامان شیراز از حضور در زمین، برگزار نشد و منتظر اعلام نظر سازمان لیگ است.
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
هفت برکه گراش - گریشنا
♻️ آخرین وضعیت کتابخانهها و کتابخوانی در گراش ⭕️ امشب در لایو اینستاگرام هفتبرکه ببینید: ⏳ #هفتاگ
⏳ #هفتاگرام ۱۶ و گفتگوی زنده با سیما برزین
▫️ رییس اداره کتابخانههای عمومی گراش
🔖 در آستانه هفته کتاب
⏰ چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۲
🔻 بخشهایی از صحبت برزین:
▫️ سی و یکمین هفته کتاب از ۲۳ تا ۳۰ آبان با شعار «آینده خواندنی است» آغاز خواهد شد.
🔖 برنامههای هفته کتاب:
1️⃣ رونمایی و نقد کتاب «جلوههای هنری قصص حضرت ابراهیم در قرآن»، نوشته مریم فقیر در کتابخانه عظیمی
2️⃣ مسابقه کتابخوانی مجازی از کتاب «فلسطین، از اشغال تا انتفاضه» با همکاری آموزش و پرورش در تمامی مدارس گراش
3️⃣ بازدید دانشآموزان از کتابخانهها و آشنایی کودکان با بخشهای مختلف کتابخانه و اجرای برنامههای فرهنگی برای کودکان توسط کتابدار
4️⃣ عضویت رایگان برای مدت یک سال برای عموم مردم
5️⃣ اجرای زنگ کتابخوانی در یک یا دو مدرسه
6️⃣ بازدید فرماندار و مسئولین ادارات از کتابخانههای عمومی
📖 میزان مطالعه در گراش:
🏫 سه کتابخانه در سطح شهرستان وجود دارد:
▫️ کتابخانه آبشار اندیشه با تعداد منابع ۲۴۰۰۰ جلد و اعضای فعال ۱۳۷۵
▫️ کتابخانه عظیمی با تعداد منابع ۲۰۶۵۰ جلد و اعضای فعال ۱۰۰۷
▫️ کتابخانه ابن سینا ارد با تعداد منابع ۹۲۲۵ و اعضای فعال ۳۷۱ نفر
🔖 آمار امانت در یک سال گذشته:
▫️در آبشار اندیشه ۹۰۲۵ عنوان
▫️ در کتابخانه عظیمی ۷۳۳۷ عنوان
▫️ در کتابخانه ابن سینا ۷۴۷۲ عنوان
📚 منابع پر طرفداری که امانت داده شده:
📘 «آتش بدون دود» اثر نادر ابراهیمی
📗 «بینوایان» اثر ویکتور هوگو
📘 «هنر خوب زندگی کردن» از رودولف دوبلی
📗«هویت گمشده زن ایرانی در گذر از سنت به مدرنیته» از عاطفه حسینی الست
✔️ معرفی کتابخوانهای نمونه:
🔻 در کتابخانه آبشار اندیشه:
▫️خانواده کتابخوان برتر محمد مظفری فرد با ۱۱۷ کتاب
▫️ کتابخوان برتر کودک محمد مقتدری ۱۸۹ کتاب
🔻 کتابخانه عظیمی
▫️خانواده کتابخوان برتر فاطمه صادقی ۱۰۶ کتاب و رحمت جاوید ۱۶۹ کتاب
▫️کتابخوان برتر کودک هلنا جوکار ۷۰ کتاب
🔻در کتابخانه ابن سینا ارد
▫️در بخش بزرگسال کیانوش کهنسال ۵۷ کتاب
▫️کتابخوان برتر کودک احد اژدری با ۱۹۲ کتاب
📌 استفاده از کتابخانهها برای فعالیتهای دیگر فرهنگی هنری:
▫️ در کتابخانهها علاوه بر خدمات امانت، عضویت فعالیتهای فرهنگی نیز انجام میشود. در بخش کودک کتابخانهها کارگاه قصهگویی، نقاشی، اوریگامی، آموزش املای خلاق، کتابخوانی، و همچنین با سایر ارگانها از قبیل آموزش و پرورش، بهزیستی و... برای برگزاری کارگاه مشاوره و خدمات روانشناختی
و در کتابخانهها به دلیل وجود فضای مازاد میتوانیم به ارگانهای دولتی پیشنهاد بدهیم برای در اختیار قرار دادن مکان مناسب برای انجام فعالیتهای فرهنگیشان.
👤 وضعیت نیروی انسانی:
▫️ در کتابخانه آبشار اندیشه و عظیمی، هر کدام دو نیرو که یک نفر در شیفت صبح و یک نفر در شیفت بعد از ظهر در حال فعالیت هستند.
⏱ ساعت کاری: از شنبه تا چهارشنبه ۷:۳۰ الی ۷ بعداز ظهر و پنجشنبه ۸ الی ۱۳:۳۰
✔️ برای ساعتهای خارج از این ساعت کاری، اگر ده نفر به بالا درخواست بدهند، محل مطالعه را در اختیارشان قرار میدهیم.
❓ کتابخانه فداغ:
برای کتابخانه باید زمین یا مکان مناسبی برای کتابخانه از طرف شورا به ما معرفی شود. چند مکان معرفی شده است ولی تایید نشده است، از جمله یک کتابخانه مسجد که به دلایل مختلف از جمله دلایل شرعی، مورد تایید واقع نشده است.
💸 میزان بودجههای دولتی:
▫️ هر سال بودجههای دولتی مانند سه درصد نفت و گاز، شامل کتابخانهها میشود. سال گذشته بودجهای حدود ۲۰۰ میلیون تومان اختصاص پیدا کرد که برای کتابخانه عظیمی استفاده شد. و امسال ۴۵۰ میلیون تومان برای تجهیزات کتابخانه عظیمی در نظر گرفته شده است.
▫️درآمد اصلی کتابخانهها، نیم درصد درآمد شهرداری است که متعلق به کتابخانههاست و بودجه ای نزدیک به ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون میشود و هر سال متغیر است.
🔻سایت مختص کتابخانههای عمومی سراسر ایران این است که میتوانید در آن کتاب مورد نظرتان را در آن جستجو کنید و از کتابخانههای سراسر ایران استفاده کنید و کتاب امانت بگیرید:
🌐 iranpl.ir
📕 سعی میکنم هر ماه یک کتاب بخوانم. علاقهام به کتابهای روانشناسی است. کتاب «هنر خوب زندگی کردن» را پیشنهاد میکنم.
🔻در اینستاگرام هفتبرکه ببینید:
💠 https://www.instagram.com/reel/CzZBroetcd-
▪️🗞 ▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
☀️صبح دوستان به خیر و نیکی
# حس زندگی
#تخم_مرغ_محلی
▪️⛰🏕🥚🍳▪️
#با محصولات ارگانیک سالمتر زندگی کنیم
▪️☀️▪️
🔻همراه با هفتبرکه در شبکههای اجتماعی
🔴 7Berkeh.ir
✔️ T.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ youtube.com/@7berkeh104
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ twitter.com/7berkeh
✔️ Sapp.ir/7berkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✔️ Wa.me/989374909600
🏰 افسانه همایوندژ
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
📖 فصل سوم: میل و دراخ
🔖 قسمت ۲۷
محل تلاقی سه کوچهی اصلی بلئلز و ناساگ و تَبلَهِ کلات، محوطهی بزرگی بود که چند مغازه و کاروانسرای قدیمی و مسجد آن را احاطه کرده بودند. اینجا در واقع میدان اصلی گراش محسوب میشد. در مرکز محوطه چندین اصله درخت نخل خرمای ثمری و گزهای برافراشته دیده میشد که در کنار هر یک از این درختان چندین قطعه سنگ به شکل مکعب مستطیل برای نشستن و استراحت رهگذران و عابرین گذاشته شده بود. یکی از این تخته سنگها به صورت ایستاده قرار داشت تا هر موقع که خان، فرمانی را صادر میکرد، جارچی بالای آن ستون سنگی برود و پیام صادره را با صدای بلند به اطلاع عموم برساند. اگر هم فردی مرتکب گناه و خطای بزرگی شده بود، بنا بر حکم صادره، در همان میدان شلاق میخورد و یا اینکه او را به صورت وارونه سوار گاو زردی میکردند و دور میدان میچرخاندند.
اینبار، حاضران در این میدان، شاهد اجرای مراسم دیگری بودند. قَوّالها آمدند و روی تختهسنگها نشستند و شروع به نواختن ساز و دُهُل با سُرنا و کَرَنا و طبلهای بزرگ و کوچک کردند. این رسم از قدیمالایام رایج بود. اگر خان جشن عروسی یا ختنهسوران و مهمانی داشت، ،قوالها مدتی در میدان مینواختند و بعد در حال نواختن از کوچهها میگذشتند تا به محل جشن برسند که به نسبت فصلهای مختلف سال، گاه در قلعهی بالای کلات بود و گاه در خانهی بزرگ پایین قلعه.
زمانی که صدای نواختن طبل و سرنا بلند شد، ابتدا کودکان از محلههای مختلف برای تماشا به میدان آمدند و بعد جوانان و نوجوانان و مردان دور قوالها حلقه زدند و از نوای طبل و نقّاره به هیجان آمدند. در این میان، کسانی هم بودند که از این هیجان موقتی منصرف بودند و سخت در تکاپوی یارگیری و تهیهی وسایل و اجرای مسابقات و نمایش خود بودند، چون میدانستند که تنها فرصت آنها برای شرکت در جشن خان این بود که پشتِ سر قوالان به محل مهمانی بروند. آنها میدانستند که ملازمان خان بعد از عبور قوالان و هر کسی که همراه این جمع بود، راه را قُرُق میکردند و به جز مهمانان دعوت شده، به هیچ فردی اجازهی ورود نمیدادند.
قوالان بعد از مدتی نواختن، از جای خود برخاستند و راه قلعه را در پیش گرفتند. در دهانهی ورودی، جمعی از داربازان و پرتابگران گلولههای آتش، کشتیگیران و دیگر معرکهگیران، با وسایل بازی خود، منتظر رسیدن قوالها بودند تا پشت سر آنها به قلعه بروند. این مسابقه و نمایشها بدون مدیریت و تدارکات قبلی و مجری و داور بود. ورود و شرکت در این مسابقات آزاد بود و برندگان در هر یک از این رقابتها از طرف خان اَنعام و پاداش میگرفتند. بازندگان هم بینصیب نمیماندند. آنها صبر میکردند تا بعد از اتمام ضیافت، چند سیخ کباب نصیبشان شود. کلوچه و شیرینی میخوردند. شربتی شیرین و مصفا نوش جان میکردند و جیبهای خود را از تخمه و نخود و کشمش پر مینمودند.
در حین قوالی و ساز و نقارهزنی، برترین و هیجانانگیزترین بازیها، داربازی بود که بین دو نفر انجام میگرفت. داربازی یک بازی حمله و دفاع بود. نفر حملهکننده، چوبی نهچندان کلفت اما دراز در دست داشت که باید با آن به پای حریفش ضربه وارد کند. از آن طرف، فردی که باید از پای خود دفاع مینمود، یک دار بلند و کلفت، و در بعضی از موارد دو دار، را با مهارت در جلو پاهای خود قرار میداد تا مانع از ضربهی مهاجم به پاهایش شود. بعد از مدتی، جای حریفان عوض میشد و طرف دفاعکننده، چوبدستیهای دفاعی را با چوب نازک ضربه زدن تعویض میکرد و در حالت حمله قرار میگرفت.
دلیلی که این بازی بر سایر بازیها و رقابتها برتری داشت این بود که فرد مهاجم یا همان ضربهزن، چوب را روی شانهاش قرار میداد و با رقص خود و با ضربآهنگِ طبل قوالی هماهنگ میشد و به مدافع حمله میکرد و ضربهی خود را مینواخت. در واقع این مسابقه یک نوع تمرین رزمی خشن بود که با هنر رقصیدن ادغام میشد. تلفیق رقص و رزم و موسیقی محلی و قوالی به چشم هر بینندهای هیجانانگیز بود.
...
📌 داستان را با هشتگ #پاورقی روزانه در شبکههای اجتماعی هفتبرکه دنبال کنید.
🔻 قسمتهای پیشین به صورت هفتگی در سایت هفتبرکه منتشر میشود:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671
▪️🏰▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👚پوشاک زنانه اسراء 👕
.
🔴قیمت مناسب در کنار کیفیت
.
📱09368985991
📱09305952045
.
🔻فضای مجازی:
🆔 Instagram.com/clothing.asra
@clothing.asra
@clothing.asra
.
📍فارس، گراش، پاساژ سیمرغ، طبقه اول، غرفه ۳۵
#بزال #فراگیر
🧚 قصهگوها در کانون لبخند ساختند
▫️ بیست و پنجمین جشنواره قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مرحله کتابخانهای به ایستگاه آخر رسید.
💬 کوزلی، مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گراش:
▫️ با انتشار فراخوان بیست و پنجم و اطلاعرسانی به مردم، در مرحله پیشثبت نام، بیش از ۳۰ نفر ثبت نام شدند که در نهایت هفت نفر در بخش ملی و بقیه در بخش ۹۰ ثانیهای با هم به رقابت پرداختند.
✔️ در بخش ۹۰ ثانیه که تا پایان آبانماه مهلت بارگذاری آثار است، در صورت آمادگی قصهگویان، به صورت روزانه قصهها ضبط و در سامانه بارگذاری میگردد.
▫️ در جشن کتابخانهای، طبق روال هر سال، قصهگوها قصهها را برای اعضا بیان میکنند و فیلم قصهگوها ضبط و جهت داوری در مرحله استان به شیراز ارسال میگردد.
🔻 خبر کامل در هفتبرکه:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/140248
▪️🧚▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
هفت برکه گراش - گریشنا
▪️درگذشت حاج حسین (غضنفر) عبداللهی ▫️فرزند مرحوم خدایار و پدر دکتر احمد عبداللهی #پرسه ▪️مراسم تشی
🙏 پیام تشکر خانواده عبدالهی
🔳 از شرکتکنندگان در مراسم ختم حاج حسین (غضنفر) عبدالهی
✍️ ایزد منان را سپاسگزاریم که در غمناکترین روزهای زندگیمان ما را از نعمت حضور دوستان و سرورانی مهربان بهرهمند ساخت که همدردیشان التیامی باشد بر دلهای داغدیدهمان.
💐 ابراز همدردی شما عزیزان با حضور در مراسم تدفین و ختم آن مرحوم و ارسال گل و پیام، که موجبات تسکین آلاممان را فراهم نمود، سزاوار قدردانی و سپاسگزاری است.
▫️ امیدواریم در مجالس شادی عزیزان جبران نماییم.
📌 لازم به ذکر است به دلیل کسالت والده مکرمه و شیوع آنفولانزا، برپایی مجلس ختم خانگی میسر نمیباشد.
▪️ الفاتحه معالصلوات
#پیام #فراگیر
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🏰 افسانه همایوندژ
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
📖 فصل سوم: میل و دراخ
🔖 قسمت ۲۸
تلفیق رقص و رزم و موسیقی محلی و قوالی به چشم هر بینندهای هیجانانگیز بود.
بالاخره قوالان و جمعیت همراه به کلات سوم رسیدند و طبل و تنبک و کرنای خود را به همکاران خود دادند تا نفسی تازه کنند. تفنگچیان خان و سربازان دهباشی نیز خاطرات و ماجراهایی را که برایشان در جنگها اتفاق افتاده بود، برای همدیگر تعریف میکردند. ایشان نیز به سخنان خود پایان دادند و دور قوالها حلقه زدند. بچههای دهباشی و خان و خویشاوندان نزدیکش، همراه چند غلام مراقب از قلعه خارج و به حلقهی تماشاگران اضافه شدند. زنها و دختران جوان و نوجوان که اجازهی بیرون رفتن از قلعه نداشتند، به برج نارنج رفتند تا از روزنههای تعبیه شده در برج، به تماشای مراسم بنشینند.
فضای مجلسی خان پر شده بود از دود چپق و قلیانهایی که بین خان و پسر عموهایش و نایب اسد و برادرش میرهاشم و دیگر صاحبمنصبان قلعه، و همچنین بین بزرگان سرحدیها، دستبهدست میشد. نایب اسد رو به جهانگیر کرد و گفت: «جهانگیر، خیلی وقت است که داربازی ندیدیم. برو دو تا حریف قَدر پیدا کن. میخواهم که جناب خان و خویشاوندان و میهمانان عزیزشان از این داربازی حظ کنند.»
جهانگیر از قلعه بیرون آمد و به حلقهی تماشاگران نزدیک شد. یکی از تفنگچیهای خودش را صدا زد: «آهن بهرام، آهن بهرام.»
آهن جواب داد: «بله جهانگیر، من اینجا هستم.»
- خودت را آماده کن برای مسابقهی داربازی.
- من بازی نمیکنم.
- چرا؟ مگر پایت شکسته؟
- نه، پاهایم سالم است. حریف نمیبینم. تو که نمیخواهی پای چند تا نابلد قلم شود!
- خب، حریفت رضا عالیِ اکبر است. کجاست؟
- اینجا نمیبینمش.
- این پدرسوخته حتماً یک جایی نشسته و قاب میاندازد.
جهانگیر رو به یکی دیگر از تفنگچیها کرد و گفت: «پنجعلی، زودی برو تا خان و میهمانانش برای تماشا میآیند، رضا عالیِ اکبر را پیدا کن.»
پنجعلی برای پیدا کردن رضا عالی اکبر داخل حلقهی معرکهگیران میگشت، اما هیچکس اطلاعی از او نداشت. به ردیف نوجوانان که رسید، سکهای را به آنها نشان داد و گفت: «هر کدامتان به من بگوید رضا کجاست، این سکه مال او خواهد شد.»
پسربچهای پا جلو گذاشت و گفت: «من میدانم کجاست.»
پنجعلی گفت: «خب کجاست؟ بیا، این مال تو.»
پسربچه سکه را گرفت و گفت: «ولی نمیتوانم بگویم!»
آهن پرسید: «چرا؟»
پسربچه گفت: «چون رضا گفته هر کسی بگوید کجاست، گوشش را میبرد.»
پنجعلی گفت: «خب، باشد، تو نگو. با دستت اشاره کن.»
پسربچه از قلعه بیرون آمد و به چند تختهسنگ بزرگ که در لبهی ضلع شرقی کلات وجود داشت، اشاره کرد. پنجعلی به پشت تختهسنگی رفت و صدایی شنید که میگفت: «ها ها! یک اسب نشست، دو تا خر.» بعد صدای رضا را شنید که میگفت: «زکی! باختی. الان برایت دو تا اسب خوشگل مینشانم.» و بعدش هم استخوانها را بالا انداخت.
پنجعلی دست برد و هر سه تا را قاپید و گفت: «شماها خجالت نمیکشید؟ خانهی خان، بساط قماربازی راه انداختید؟ رضا، پاشو. پاشو. موقع داربازی است. درست بازی کن. خان بهت جایزهی خوبی میدهد. مهمان غریبه دارد. یک وقت آبروریزی نکنی ها!»
مهمانانی که برای شام دعوت شده بودند، با راه و رسم مهمانی در کلات آشنا بودند و اکثر آنها به جز سالخوردگان و سالمندان کمحوصله، خودشان را به بالای کلات رسانده بودند. حلقهی تماشاگران بهتدریج قطورتر میشد. خان و همراهان از قلعه بیرون آمدند. قوالان به محض دیدن خان، ریتم آهنگ را عوض کردند و طبالها محکمتر بر طبلها کوبیدند. ملازمان با چوبدستیای که در دست داشتند، راه را برای ورود خان باز کردند و حلقهی تماشاگران را بزرگتر نمودند.
دو حریف دیرینه که یکی ترکهی ضربهزنی در دست داشت و دیگری چوب دفاع، به نزدیک خان آمدند و تعظیم نمودند. بعد از ادای تعظیم، دو حریف در مقابل هم قرار گرفتند و هر کدام دو طرف چوبی را که در دست داشتند، گرفتند و از بالای سر، روی شانههای خود گذاشتند و در جهت مخالف همدیگر به حرکت افتادند و رقص پای خود را با صدای موسیقی و ضربآهنگ طبل تنظیم کردند.
آهن بهرام چوبدستی ضربهزنی را که سبکتر بود، با مهارت زیاد در هوا میچرخانید.
...
📌 داستان را با هشتگ #پاورقی روزانه در شبکههای اجتماعی هفتبرکه دنبال کنید.
🔻 قسمتهای پیشین به صورت هفتگی در سایت هفتبرکه منتشر میشود:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671
▪️🏰▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #هر_گراشی_یک_مثل ۹۸:
حسین کهنسال پس حاج آهن حاج حسین ابول و فاطمه دت غلوم ابول
«تا لُکمَت تِکِ خِرومن مِئل تِه تِکِ دِلُمِن»
«تا لقمهت در گلوم دارم، میل (مهر) تو در دلم است»
معادل فارسی: تا پول داری رفیقتم قربان بند کیفتم
🔻حوریه رحمانیان گردآورنده و ایدهپرداز این مجموعه است شما هم میتوانید برای او #مثل گراشی بفرستید تا در نوبت انتشار قرار بگیرد:
☎️ wa.me/989212908696
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🗓 👨🏻⚕️👩🏻⚕️ برنامه هفتگی نوبتدهی اینترنتی پزشکان
🏨 در کلینک تخصصی و فوقتخصصی بیمارستان گراش
🗓 هفته چهارم آبان ۱۴۰۲
🏨 سایت نوبتدهی اینترنتی:
gerash.paziresh24.com
🏪 نوبتدهی اینترنتی به صورت روزانه است: سایت نوبتدهی هر شب ساعت ۲۰ باز میشود و فقط برای روز بعد میتوان نوبت گرفت.
▫️نوبت فوق تخصص خون و انکولوژی و متخصص بیهوشی به صورت حضوری خواهد بود.
🔬سامانه جواب آزمایشگاه بیمارستان گراش
elab.gerums.ac.ir
☢️ سامانهی دریافت پرونده تصویری پزشکی بیمارستان گراش
pacs.gerums.ac.ir
#وبدا
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚜️ باغ مجالس بهاران
.
🏝 فضای دِنج، شیک و باصفا
🍽 برای مراسم و مجالس شما
.
🔖 با مدیریت جدید «نیما کیترینگ»
🆔 instagram.com/nima_catering_
.
☎️ شماره تماس:
📱 09176759855
.
📍نشانی:
فارس، گراش، بلوار خلیج فارس، کوچه جنب نیروگاه برق
.
📹 video:
🆔 instagram.com/goodygoody45
🆔 instagram.com/aminheidary.official
.
#بزال #فراگیر
☀️ صبح دوستان به خیر و نیکی
#حس_زندگی
📸 هانیه مسلمانی
#نون #نون_تنیر #تنور
▪️☀️▪️
🔻همراه با هفتبرکه در شبکههای اجتماعی
🔴 7Berkeh.ir
✔️ T.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ youtube.com/@7berkeh104
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ twitter.com/7berkeh
✔️ Sapp.ir/7berkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✔️ Wa.me/989374909600
🏰 افسانه همایوندژ
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
📖 فصل سوم: میل و دراخ
🔖 قسمت ۲۹
آهن بهرام چوبدستی ضربهزنی را که سبکتر بود، با مهارت زیاد در هوا میچرخانید. گاهی وقتها ترکه را با کمک انگشتان دستش در بالای سر خود به سرعت میچرخانید و گاهی هم با یک دست، چوب در حال چرخش را به طرف دست دیگرش پرتاب میکرد، آن را میگرفت و باز هم ترکه را میچرخاند. رضا عالی اکبر هم چوب قطورتر و سنگینتر دفاعی را با حرکات نمایشی با دو دستش، بالای سر خود میچرخانید. گاهی هم با یک دست آن را به هوا میانداخت و با دست دیگرش آن را میگرفت و مورد تشویق تماشاچیان قرار میگرفت.
وقتی که هر دو حریف به جای اول خود برگشتند، رضا چوب را روی زمین گذاشت و آمادهی دفاع شد. او به سرعت چوبدستی را جلوِ زانوانش حرکت میداد و آهن بهرام هر چه تلاش کرد، ضربههایش به پای رضا نمیخورد. آنها چوبدستی را با همدیگر عوض نمودند و دوباره با رقص پا و حرکات نمایشی به بازی ادامه دادند. این بار نوبت رضا بود تا به پای آهن ضربه بزند.
سرحدیها بعد از چندین ماه دربهدری و خانهبهدوشی و رنج، از این ضیافتِ همراه با موسیقی و داربازی و بازیهای دیگر همچون دارِ زور و کشتی و پرتاب گلولههای آتشی به وجد آمده بودند و احساس سرخوشی میکردند.
خان به برندگان هر یک از مسابقات، سکههایی از نقره اعطا کرد و به طرف در قلعه رفت تا طبق معمول و رسم دیرینه، به مهمانان خوشآمد بگوید. خان روی کرسی اول نشست و دهباشی در کنار آن. نایب اسد، خسرو و اللهقلی نیز به ترتیب روی کرسیها نشستند و هر مهمانی که وارد میشد، از جای خود بلند میشدند و خوشآمد میگفتند.
▪️
تابستان به نیمه نزدیک ميشد. گرمای خشک گراش سرحدیها را کلافه کرده بود. همانطور که روزها گرمتر میشد، روابط بین دهباشی و افرادش با خان و اطرافیانش نیز گرمتر و صمیمیتر میشد. دهباشی دیگر احساس خطر نمیکرد و محمدخان که کارها را به نایبش اسد سپرده بود، فارغالبال تابستان را سپری مینمود.
از طرفی دیگر، روزبهروز مهر و محبت فتحعلی کوچک در دل زهرا، همسر خان، بیشتر و بیشتر میشد. مهر فتحعلی البته مختص به زهرا نبود. همهی بانوان ساکن قلعه او را دوست میداشتند. شیرینزبان و سفیدپوست بود و حرف سین را ثین تلفظ میکرد. برای تلفظ سین، نوک زبانش را مابین دندانهای شیری بالا و پایین وسط فک قرار میداد. آموزشهایی را که به وی داده میشد به سرعت یاد میگرفت. به زودی و با لهجهای خاص، اچمی صحبت میکرد که باعث خنده و سرخوشی محمدخان میشد. همبازی خوبی برای بچههای هم سن و سال خودش که ساکن در قلعه بودند، شده بود. بازیگوش و سرزنده بود و هر روز صبح با بچههای دیگر در کلاس درس بانو ملا شیرین حاضر میشد.
از طرفی دیگر، دهباشی که خیالش از بابت فرزندانش راحت شده بود، به هفتهای دو بار برای دیدار با آنان قناعت کرده بود، ولی شهباز بیشتر به قلعه میآمد. مونسی شده بود برای فتحعلی و دیگر بچهها. همه او را دوست داشتند و او را عام شهباز خطاب میکردند. شمشیربازی بازیِ مورد علاقهی فتحعلی بود و شهباز با تکه چوبی نازک، آهسته به چوبی که فتحعلی در دست داشت ضربه میزد.
در یکی از روزها که شهباز با فتحعلی مشق شمشیربازی میکرد، شهباز با یک حرکت نمایشی خود را به زمین انداخت تا فتحعلی را پیروز نشان دهد. فتحعلی در حالتی که فریاد میزد: «من عام شهباز را کشتم!» دست به کمر شهباز برد و خنجر کوچکی را که شهباز همیشه در پشت پر شال دور کمرش بسته بود، برداشت. خنجر را از غلاف بیرون کشید و پا به فرار گذاشت. شهباز دستپاچه شد و به دنبال او دوید. فتحعلی به داخل راهرو اندرونی پیچید و شهباز نگران به دنبال او میدوید. فتحعلی به راهرو دست چپ پیچید و وارد یک اطاق شد. وقتی که شهباز پشت سر او وارد اطاق شد، از تعجب خشکش زد. بلقیس که برای برداشتن مقداری آبلیمو به اطاق خمرهای رفته بود، با شنیدن صدای پا، به طرف صدا چرخید تا ببیند که چه خبر شده است که او نیز در جای خود میخکوب شد.
...
📌 داستان را با هشتگ #پاورقی روزانه در شبکههای اجتماعی هفتبرکه دنبال کنید.
🔻 قسمتهای پیشین به صورت هفتگی در سایت هفتبرکه منتشر میشود:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671
▪️🏰▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🗓 👨🏻⚕️👩🏻⚕️برنامه حضور پزشکان در ساختمان سیمرغ
🏢 ساختمان سیمرغ در میدان شهید بهشتی و نزدیکی بیمارستان گراش قرار دارد.
🔻مطب پزشکان و مراکز درمانی در سیمرغ 🔻
بلوک 🅰️
▫️سعید عونی - قلب و عروق | سید جواد محقق -پوست ، مو و داخلی | طاهره شمسی - دندانپزشک | سیده فرشته سعادت - زنان و مامایی | حبیباله محمدجانی - متخصص داخلی، اندوسکوپی و کلونوسکوپی | منوچهر حیدری-رادیولوژی و سونوگرافی | طیبه مهروری- متخصص اطفال، کودکان و نوجوان | ایوب احمدی آزاد- ارتوپد فنی ( آرتوز-پروتز) | مرتضی برازنده-متخصص ارتوپدی | سید جمال سعادت-دندانپزشک | سید عباس سعادت-دندانپزشک | زهرا فرزانه - فیزیوتراپی ابن سینا | پریسا صبوری - متخصص و جراح زنان و زایمان | ایلناز دهقانیان – فوق تخصص اعصاب و روان
بلوک 🅱️
▫️ماندانا رنجبر لاری - کاردرمانی توان آفرین | بهمن ثابت - پزشک عمومی
🗓 این برنامه ماهیانه در هفتبرکه منتشر میشود.
☎️ قبل از حضور، تلفنی وقت خود را هماهنگ کنید.
▫️➕▫️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🗻 رییس اداره با حافظان محیط زیست به کوه رفت
▫️حسن کریمی رییس اداره محیط زیست گراش پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۲ با تعدادی از اعضای انجمن حافظان محیط زیست گراش برای گشتزنی و شناسایی مسیرهای تردد شکارچیان غیرمجاز همراه شد.
▫️به گزارش روابط عمومی انجمن محیط زیست این گشتزنی یکی از توافقهای بین اداره و انجمن بود که بر اساس اطلاعات کوهنوردان و عشایر طبیعتدوست برنامهریزی شد و در هفتههای بعد نیز گشتزنی عمومی و خاص ادامه خواهد داشت.
☎️ طبیعتدوستان و کوهنوردان برای همکاری در این پایشها و یا همراهی در گشتها میتوانند با شماره همراه ۰۹۳۸۴۲۰۹۶۹۸ تماس بگیرند.
#خبرک #سمن
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
⚠️ خطر سقوط تیر برق
👁 #ازچشمشما
❌این تیر برق نزدیکی سه راه آبیاری و روبهروی سوپرمارکت دریا قرار دارد. همانطور که میبییند قسمت پایین آن خراب شده و کمکم به قسمتها بالاتر گسترش پیدا میکند.
▫️لطفاً اداره برق یا شهرداری هر کدام مسئول هستند قبل از این اتفاق بدی رخ بدهد، سریعتر فکری به حال این تیر برق بکنند.
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
📌نَهِ باران به گراش و کل استان فارس
#هواشناسی
▫️بر اساس پیشبینی اداره کل هواشناسی فارس این هفته در گراش هم مثل کل استان از باران خبری نیست.
☁️ هرچند در هفتههای گذشته مناطقی از فارس مهمان ابرهای بارانزا بود و بارش باران سهم آنها بود اول این هفته ابرها کمی آرامتر هستند و بارانی ندارند و هوا در تمام استان صاف یا ابری همراه با وزش باد است و بیبارانی در منطقه به احتمال زیاد ادامه خواهد داست.
▫️همچنین تا روز سهشنبه تغییرات دمایی چشمگیری را در مناطق مرکزی و جنوبی استان مشاهده نخواهیم کرد اما ماندگاری هوای سرد در مناطق سردسیر استان ادامه دارد.
📅شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۲
☁️صاف تا قسمتی ابری همراه با وزش باد
📅یکشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۲
☁️صاف تا قسمتی ابری همراه با وزش باد
📅دوشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۲
☁️کمی ابری تا قسمتی ابری همراه با وزش باد
📅سهشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۲
☁️صاف تا قسمتی ابری همراه با وزش باد
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🤝فراخوان عضویت انجمن فیلم و عکس گراش
▫️ اگر علاقهمند به فعالیت در حوزه فیلم و عکس هستید از این فرصت استفاده کنید و در انجمن فیلم و عکس شهرستان گراش عضو شوید.
▫️عضویت در انجمن فیلم و عکس گراش شش ماهه میباشد و این دومین دوره عضویت ۱۴۰۲ میباشد.
▫️برگزاری تورهای آموزشی، نشستهایی با حضور اساتید برجسته منطقه و نمایشگاههای گروهی برخی از برنامههای انجمن میباشد.
📞جهت کسب اطلاعات بیشتر، اطلاع از شرایط عضویت و ثبتنام میتوانید با شماره ۰۹۳۸۴۹۹۷۷۱۲ دبیر انجمن تماس بگیرید.
📆آخرین مهلت نامنویسی: پایان آبانماه ۱۴۰۲
http://Instagram.com/fiilm.aks
▫️▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh