eitaa logo
هفت برکه گراش - گریشنا
1.3هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
381 ویدیو
26 فایل
پایگاه خبری هفت برکه گراش پایگاه خبری برتر شهرستان‌های استان فارس در طرح رتبه‌بندی
مشاهده در ایتا
دانلود
🏰 افسانه همایون‌دژ ✍️ داستان تاریخی حسن تقی‌زاده 📖 فصل سوم: میل و دراخ 🔖 قسمت ۳۱ محمدخان شمشیرش را از نیام برکشید و نوک تیز آن را زیر گلوی اسد قرار داد و گفت: «تو مقصری! همه‌اش تقصیر تو بود.» اسد گفت: «جناب خان، اگر مستحق مرگم، این حق من است که بدانم دلیل آن چیست. لطفاً آرام باشید. قضیه چیست؟ جناب خان، لطفاً آرام باشید.» خان در مقابل جایی که اسد ایستاده بود، نشست. اسد به طرف تُنگ آب رفت و به خان تعارف کرد. خان آب را نوشید ولی عصبانیتش فروکش نکرد. با حالتی از خشم و غضب گفت: «باید همه‌ی سرحدی‌ها را بکشیم. ولی شهباز را خودم می‌کشم. این شمشیر را تا قبضه در قلبش فرو می‌کنم.» اسد پرسید: «شهباز؟!» خان گفت: «بله. شهباز. آن مردکِ مو زردِ چشم‌گربه‌ای. با آن چشمِ سبزِ هیز.» اسد گفت: «جناب خان، کمی آرامش خودتان را حفظ کنید. ما باید اول بدانیم چه شده است و اگر کسی گناهی مرتکب شده باشد، اول از همه، باید جرمش اثبات شود. محمدخانِ طالب‌خان، قصاص قبل از جنایت، معصیت است. تصمیم عجولانه پشیمانی و ندامت در بر دارد. چه آدم‌هایی در طول تاریخ بوده‌اند که با تصمیم عجولانه، دست به قتل عام بی‌گناهان زده‌اند و یک عمر، انگشت حسرت به دهان گرفته‌اند. خواهش می‌کنم. بفرمایید که چه اتفاقی افتاده و چی شده است؟ اگر شهباز مرتکب گناهی شده که مستحق مرگ باشد، خودم تنهایی می‌روم و سر او را جلو پایتان می‌اندازم. این همه سرباز و لشکرکشی نمی‌خواهد. جناب خان، از شما خواهش و تمنا دارم. اگر کشتن آنها به ناحق باشد، آن‌وقت دست حسرت به پشت دست خودتان خواهید زد و تا آخر عمرتان، گریبان و دامن شما را خواهد گرفت. فقط بگویید که چه شده و چه اتفاقی رخ داده است؟» خان بی‌اختیار زیر گریه زد. اسد دوباره مقداری آب برای خان آورد و ساکت نشست. خان بعد از پاک کردن اشک چشمانش، به نایبش گفت: «اسد، خدا بیامرز فاطمه، خواهر بزرگم را یادت است؟ از زندگی و از جوانی‌اش خیری ندید. هنوز یک سال از ازدواجش نگذشته بود که شوهرش غریب‌خان، یعنی پسر عمویم، فوت کرد و بیوه شد. بعد از مرگ شوهرش، تمام دلخوشی‌اش بلقیس بود. کمی بعد خودش هم گرفتار دردِ بَریکه شد و دو سال تمام با درد و عذاب در بستر بیماری بود تا درگذشت. فاطمه مرا خیلی دوست داشت. بلقیس تنها یادگار خواهرم است. من به اندازه‌ی تمام دنیا او را دوست دارم. زهرا هم خیلی دوستش دارد. مهربان و دوست‌داشتنی است. به همه توصیه می‌کردم که همیشه مواظبش باشند. مثل خواهرم قلبش مهربان است. ولی حالا سخت مریض شده است.» اسد پرسید: «آیا طبیبی یا حکیمی آورده‌ای بالای سرش؟» خان جواب داد: «بله، جعفرِ کاکا معدلی آمد و شکر خدا، مَرَضِ بریکه یا کَس‌ندان ندارد. ولی به شدت تب کرده و هذیان می‌گوید. این روزها هم زنِ عام باقر که طبیبه‌ی خوبی است از او مراقبت می‌کند و مرتب به او تخم شربتی و چهل‌گیاه می‌دهد. تا اینکه دیشب زن عام باقر آمد پیش من و پرسید: «شهباز کیست؟ هر چه هست و نیست، زیر سر این شهباز است. اسمش از زبان بلقیس نمی‌افتد.» اگر شهباز تعرضی کرده باشد، تکه‌تکه‌اش می‌کنم. او را می‌بندم به دم اسب.» اسد گفت: «خان، اگر می‌شود، زن عام باقر را بیاور اینجا. من دو کلمه با او صحبت کنم.» نایب اسد با دقت، وضعیت بیماری و درمان بلقیس را از دهان بی‌بی حکیمه، زن عام باقر، شنید. سپس از خان خواست تا بی‌بی‌ حکیمه برود و تن و بدن بلقیس را ببیند که آیا روی بدن بلقیس، اثر و آثاری از تجاوز، ضرب و شتم، کبودی، زخم و خراشی مشاهده می‌شود یا خیر. زن عام باقر به دستور خان عمل کرد و مدتی بعد برگشت و خبر داد که هیچ اثری از کبودی و ضرب و شتم ندیده است. نایب اسد به بی‌بی حکیمه گفت: «زن عام باقر، مریضی بلقیس چیز دیگری است!» و از او خواست مقدار کمی از شیره‌ی خشخاش به بلقیس بدهد تا آرامش پیدا کند. بی‌بی حکیمه که خود لالا و مامای حاذقی بود، در جواب نایب گفت: «چه حرف‌ها! پسر میر، من خودم تو را و خیلی‌های دیگر، از جمله بلقیس، را به دنیا آورده‌ام. حالا طبابت یاد من می‌دهی؟ از کی تا حالا طبیب شدی؟» زن عام باقر اینها را که گفت، از حضور خان خارج شد و باعث خنده‌ی خان و اسد گردید. ... 📌 داستان را با هشتگ روزانه در شبکه‌های اجتماعی هفت‌برکه دنبال کنید. 🔻 قسمت‌های پیشین به صورت هفتگی در سایت هفت‌برکه منتشر می‌شود: ☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671 ▪️🏰▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
🚕تاکید شهرداری روی کرایه‌ی ۱۵ هزار تومانی تاکسی‌ها ‌ 📌به گزارش روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر گراش و بنا به مصوبه شماره ۵۷ اردیبهشت سال ۱۴۰۲ شورای محترم اسلامی شهر گراش نرخ کرایه تاکسی‌ها در سطح شهر به مبلغ ۱۵ هزار تومان تعیین کرده‌اند و هرگونه افزایش نرخ کرایه توسط رانندگان به منزله تخلف می‌باشد. ‌ ◀️شهروندان می‌توانند جهت اعلام گزارش تخلف به سازمان حمل و نقل تماس بگیرند. ☎️ ۰۷۱۵۲۴۵۰۹۵۰ ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
📺 نیمه نهایی فوتبال گراش با VAR ⚽️ برای اولین بار از کمک داور ویدیویی در مرحله نیمه‌نهایی مسابقات فوتبال باشگاهی گراش استفاده می‌شود. ▫️به گزارش هفت‌برکه با پایان مرحله دوم جام املاک جردن، چهار تیم برتر به مرحله نیمه‌نهایی راه یافتند. انقلاب شگفتی‌ساز این دوره با شاهین تیم اول گروه A و هلال‌احمر که با ۸ برد پیاپی به مرحله نیمه‌نهایی رسید با شهدا بازی می‌کند. ▫️بازی‌های مرحله نیمه‌نهایی ساعت ۱۹ در ورزشگاه شهدا برگزار می‌شود. سه‌شنبه ۲۳ آبان هلال‌احمر و شهدا و چهارشنبه ۲۴ آبان شاهین و انقلاب بازی می‌کنند. 🔻با اعلام هیات فوتبال گراش در مسابقات مرحله نیمه‌نهایی برای نخستین‌بار در گراش از سیستم کمک‌داور ویدیویی یا VAR استفاده می‌شود. این سیستم پیش‌تر در جام اتحاد خلور و جام تلاش خور استفاده شده بود. 🔻عکس‌های هادی افشار را در هفت‌برکه ببینید: ☑️7berkeh.ir/archives/140277 ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
🇶🇦 ۹ سالگی برای کار به قطر رفتم 👴🏻 دوشنبه‌ها با 📷 با عکس‌های مجید افشار ▫️حاج ابول آزم بعد از ۶۸ سال کار در قطر، ۱۸ یا ۱۹ سال است که در این مغازه در خیابان بسیج مشغول است. احتمالا اگر ۲۱ یا ۲۲ سال پیش قلبش را عمل نمی‌کرد، از کار در قطر بازنشسته نمی‌شد. ▫️هر چند دیگر مغازه را تحویل داده است اما هنوز دلخوشی اصلی او آمدن به مغازه و نشستن کنار همسالان است تا وقتی اذان مسجد امام جعفر صادق(ع) بلند شود. 💬 طبیعی است که با این سابقه‌ی کار طولانی، بگوید: «تاریخ شروع این مغازه را دقیق به یاد ندارم.» او تاریخ عمل قلبش را هم دقیق نمی‌گوید: «قبلا در قطر مشغول به کار بودم. بعد از این که قلبم را عمل کردم، بازنشسته شدم. تقریبا ۲۱ یا ۲۲ سال است که عمل قلب انجام داده‌ام.» 💦 سفر اولی که به قطر رفتم در ۹سالگی بود. در مغازه‌ی غلوم فرج مشغول به کار بودم. در آنجا با ماشین تانکر آبی از منبع آبی آب می‌آوردیم و می‌فروختیم و من هم با تانک به خانه‌ها آب می‌بردم. روزی ۴۰ تا ۵۰ کَندَر آب به خانه‌ها می‌بردم. ▫️شش ماه که در آنجا بودم، مرحوم پدرم به من گفت برویم گراش برای ختنه کردن. من زیر دست استادی که مداکبر به او می‌گفتند ختنه کردم و بعد در قطر، مغازه پدرم مشغول به کار شدم. آن موقع نانوایی داشت و برای کارگرها نان درست می‌کردیم. آن هم گذشت و کم‌کم ترقی کردیم و من وارد بازار شدم برای شاگردی. ▫️کنار شیخ یوسف، حاج غلامحسین نیکخو، حاج محمد دادالله، حاج فتح‌الله منفرد شاگردی کردم، با ماهی ۱۲۰ ریال. بعد از پنج یا شش سال رفتم شاگردی حاج محمدعلی دستیار، حاجی غلام حاجی‌پور و حاج عباس شاکری، و شریک شدم. و بعد از اینجا رفتم شاگردی حاج علی‌اکبر موغلی. سه یا چهار سال هم آنجا بودم. 💬 بعد دولت قطر گفت که باید در مغازه‌‌ی کفیل‌ات کار کنی و کفیل من شیخ احمد بود و بعد رفتم مغازه‌ی شیخ احمد و به مدت ۳۰ سال آنجا کار کردم. جمعا به مدت ۶۸ سال در قطر مشغول به کار بودم. ▫️آزم بعد از عمل قلب و بازنشسته شدن در گراش، این مغازه را راه‌اندازی کرد و در آن قلیون، زغال، تنباکو، عرقیات و سرکه می‌فروخت. 💬 من و حاج محمود سادگی دو تایی بودیم. الان تقریبا یک سال است که مغازه را تحویل حاج غلام و حاج مطلب آذرآیین داده‌ایم. حاج غلام و حاج مطلب خیلی چیزهای دیگر هم اضافه کرده‌اند، مثل خمره، صندلی زیرپایی، منتقل کبابی، نی قلیون و اینجا را گسترش داده‌اند. 🧿 حاج ابول از زندگی پرثمرش، هشت پسر دارد : محمد، اصغر، ابراهیم، اسماعیل، مصطفی، حسن، علی و حسین 🔻عکس‌های بیشتر در هفت‌برکه: ☑️7berkeh.ir/archives/140268 ▪️👨🏻‍🦳▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
▪️درگذشت جمشید علی‌زاده ▫️فرزند علی ▪️مراسم تشییع و خاکسپاری 🕰 سه‌شنبه ۲۳ آبان - ۱۴۰۲ - ساعت ۱۵ 📍 آرامستان جعفرآباد گراش ‌ ▫️‌مراسم ختم در جهرم 📅 دو شب از ساعت ۲۰ الی ۲۲ 📍 جهرم - کوی شهید سحرخیز - منزل غلام دودمان ‌ ▪️قرائت فاتحه و نماز لیله‌الدفن جهت شادی روح مرحوم مزید امتنان است. ‌ ‌▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥾مجموعه کفش تارا . 🔖بهترین برند های موجود👇 http://instagram.com/_tarashoes1 . ☎️شماره تماس: 📱0917 381 7789 . 📍فارس/گراش/پاساژ سیمرغ/پلاک۶۷ . 📹video: http://instagram.com/goodygoody45 http://instagram.com/aminheidary.official
☀️ صبح دوستان به خیر و‌ نیکی 📸 مریم مالدار ▪️☀️▪️ 🔻همراه با هفت‌برکه در شبکه‌های اجتماعی 🔴 7Berkeh.ir ✔️ T.me/HaftBerkeh ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ youtube.com/@7berkeh104 ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ twitter.com/7berkeh ✔️ Sapp.ir/7berkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh ✔️ Wa.me/989374909600
🏰 افسانه همایون‌دژ ✍️ داستان تاریخی حسن تقی‌زاده 📖 فصل سوم: میل و دراخ 🔖 قسمت ۳۲ زن عام باقر اینها را که گفت، از حضور خان خارج شد و باعث خنده‌ی خان و اسد گردید. نایب اسد گفت: «زن عام باقر، پیرزن خوب و دوست‌داشتنی است. حرف‌هایش شیرین است.» خان گفت: «شیرین؟! او اینقدر مَروِ تَهر به حلقم ریخته که نگو و نپرس!» اسد گفت: «خوب، جناب خان. شما قبل از این، به خواهش دهباشی برای اینکه فتحعلی کوچک زیاد احساس غریبی نکند، به شهباز هم اجازه‌ی رفت‌وآمد به قلعه را دادید. فکر نکنم در این چند روز، به جز شهباز، پسر خسروخان، شهباز دیگری به اینجا آمده باشد. من می‌خوام با اجازه‌ی شما، همین امشب دهباشی، خسرو و شهباز را به قلعه فرا بخوانم و حقیقت را از زبان شهباز بشنوم تا بدانم که بین او و بلقیس چه اتفاقی افتاده است که بلقیس، مکرراً اسم شهباز را به زبان می‌آورد.» نایب اسد همچنین از خان خواست که تا روشن شدن قضایا، تفنگچی‌ها را از حالت آماده باش خارج کند. هنگام غروب آفتاب، محمدخان به سراغ بلقیس رفت. حال بلقیس کمی بهتر شده و از شدت التهاب و اضطراب و تبش کاسته شده بود. خان زیر لب گفت: «انگار تجویز داروی اسد موثر واقع شده است.» صدای «الله‌ اکبر» که از ماذنه‌ی مسجد قلعه به گوش رسید، خان وضو گرفت، سجاده‌ی نماز را پهن کرد و قبل و بعد از ادای فریضه دعا کرد. دستانش را بارها به سوی آسمان بلند کرد و خدای قادر و متعال را شاکر شد که مشاوری کاردان و لایق به او عطا نموده است تا او را از تصمیم عجولانه و شیطانی منع نماید و از اینکه موجب قتل و کشتار بی‌گناهی نشده بود، بارها سجده‌ی شکر به جای آورد. محمدخان و نایب اسد بی‌صبرانه منتظر ورود دهباشی، خسرو و شهباز بودند. نایب زودتر خود را به کلات رساند و به جهانگیر گفت: «امشب سه نفر به قلعه می‌آیند. برای احتیاط، سه تفنگچی در اطاق پشت مهمانخانه و دو نفر در حیاط قلعه مراقب بگذار تا اگر نزاع و درگیری پیش آمد، به کمک خان بشتابند.» زمانی که آنها به قلعه آمدند، سلام و احوالپرسی کردند. محمدخان بنا به توصیه‌ی نایبش سعی داشت خود را آرام و خونسرد نشان دهد؛ اما دهباشی که مرد تیزهوشی بود، از حالت چهره‌ی خان پی برد که مشکل و مسئله‌ای در میان است که آنها را به قلعه فراخوانده‌اند. نایب خان عادت داشت در هنگام فکر کردن، دست چپش را مشت کند و با کف دست راست، به آن ضربه بزند. نایب چند بار با کف دست راستش بر روی مشت گره‌کرده‌ی خود زد و دنبال کلماتی مناسب بود. تا این که بعد از مکثی طولانی، گفت: «جناب دهباشی، جناب خسرو، آقای شهباز. مسئله‌ای پیش آمده که باید روشن شود. بلقیس، خواهرزاده‌ی محمدخان، پنج روز است که مریض است و در تب می‌سوزد و مرتب اسم شهباز را به زبان می‌آورد. ما اینجا جمع شده‌ایم تا بدانیم که چه اتفاقی افتاده است.» در این هنگام، خسرو که بین دهباشی و پسرش نشسته بود، با یک حرکت ناگهانی و با پنجه‌های قوی‌اش، استخوان گلوی شهباز را گرفت و با صدایی بلند گفت: «توله‌سگ! نکند آبروریزی کرده باشی؟ نکند نمک‌نشناسی کرده باشی!» نایب اسد بلند شد و دست خسرو را از گلوی شهباز جدا کرد. خسرو که عصبانی بود، رو به پسرش گفت: «با همین دست‌هایم خفه‌ات می‌کنم. می‌کشمت.» نایب اسد گفت: «خسروخان، قصاص قبل از جنایت؟ آرام باشید. ما فقط یک سوال از شهباز داریم.» شهباز که از این حرکت ناگهانی پدرش جا خورده بود، از پدرش فاصله گرفت و به کنج اطاق رفت و گفت: «پدرجان، کی نمک‌نشناس بوده‌ام؟ کِی آبروی شما را برده‌ام که این بار دومم باشد؟» این را گفت و از اطاق خارج شد. نایب اسد برای آرام کردن شهباز، پشت سرش از اطاق خارج شد و داد زد: «سیاه‌کلی، سیاه‌کلی، یک تُنگ آبِ خنک بیاور.» در غیاب نایب، سکوتی عجیب بین حضار مجلس حکمفرما بود. دهباشی سکوت را شکست و خطاب به خسرو گفت: «خسروخان، درست است که شهباز پسر شماست، ولی من او را خوب می‌شناسم. شهباز پیرو آیین فتوت و جوانمردی است و همچنین خیلی عاقل است.» خسرو که هنوز عصبانیتش فروکش نکرده بود، گفت: «تصور شنیدن چنین حرف‌هایی برایم سخت و سنگین است. خان به ما پناه داد. برای ما احترام زیاده از حدی قایل شد. اگر....» ... 📌 داستان را با هشتگ روزانه در شبکه‌های اجتماعی هفت‌برکه دنبال کنید. 🔻 قسمت‌های پیشین به صورت هفتگی در سایت هفت‌برکه منتشر می‌شود: ☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671 ▪️🏰▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
🚧 آغاز بتن‌ریزی تونل بالنگستان ▫️عمليات لاينينگ (پوشش بتونی سقف و دیوار) در تونل شهداى خليج فارس (بالنگستان) آغاز شد. 🔻مهندس حسن شبانى مديركل راه و شهرسازى لارستان به روابط عمومی اداره کل گفت : ▫️هم اکنون عملیات لاینینگ تونل شهداى خليج فارس آغاز شده و طبق برنامه ریزی و در صورت تزريق اعتبارات ، ماهانه حدود ۴۰ متر لاينينگ كامل در اين تونل صورت خواهد گرفت تا جداره هاى تونل براى پايدارسازى تمكيل شود. ▫️تونل شهدای خلیج فارس به طول۸۶۰ متر در مسیر ارد به فداغ بر روی گردنه بالنگستان واقع شده است و با بهره برداری از این تونل گردنه صعب‌العبور بالنگستان حذف و حدود ١٣ کیلومتر از مسیر کاهش می یابد. ▫️در حال حاضر عمليات حفاری و کف برداری تونل به طور کامل به اتمام رسیده و هم اكنون با شروع عمليات لاینینگ ۶۶ متر آرماتورگذارى كل مقطع توسط پيمانكار صورت گرفته كه از اين ميزان ۳۰ متر لاينينگ در آن به صورت كامل انجام شده است. ☑️7berkeh.ir/archives/140324 ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
انجمن نمایش گراش برگزار می‌کند: 📽 تماشای سی و نهم 🎞 پخش و نقد و بررسی فیلم تئاتر 🎭 «دلِ تاریکی» 📘 اقتباسی از رمان جوزف کنراد 🖌 نویسنده و کارگردان: اندرو کویک و پیت بروکس 👨‍🎤 با گروه «ایمیتِیتینگ دِ داگ» ⏱ ۱۰۰ دقیقه 💈 ژانر: پست‌مدرن 🌀 با بحثی با عنوان «وارو‌نویسیِ امپراتوری» 💬 توسط راحله بهادر 🔹 کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی 🗓 چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲ ⏰ ساعت ۲۰:۳۰ 🏠 موسسه هفت‌برکه گراش 🛒 اسپانسر این برنامه هایپر گلستان، حامی هنر و هنرمندان است. 🎈 حضور برای همگان آزاد و رایگان است. ▪️🎭▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
🍋 بوی خوش پاییز، طعم ترش لیمو ✍️ با مریم مالدار 🍁 پاییز با بوی خوش عطرها و تنوع رنگ‌ها آمیخته است. از پیچیدن بوی دیشاب در کوچه گرفته تا بوی خنکِ لیمو‌‌های رسیده در خانه. ▫️نهال لیمو یکی از مرکبات سازگار با منطقه ماست و معمولا در خانه و باغ‌های گراش جز گزینه‌های اصلی کاشت محسوب می‌شود. هر چند کم آبی و گرانی آب پرورش درخت لیمو را پر خرج کرده است اما اگر درخت لیمو نداشته باشید هم لیمو از شهرستان‌های همجوار مثل جهرم و داراب به قدر کافی به گراش می‌رسد. 💬 بسیاری از مردم شکل سنتی آب‌لیمو گیری را ترجیح می‌دهند و معتقدند کیفیت شیوه‌ی دستی با تمام مشقت‌هایش خیلی بهتر از دستگا‌ه‌های آبلیموگیری و یا آبلیموهای شرکتی است. ❓ شما کدام روش را ترجیح می‌دهید؟ و آیا آبلیمو امسال را گرفته‌اید؟ 👁‍🗨 در اینستاگرام هفت‌برکه در این مورد گپ می‌زنیم: ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
هفت برکه گراش - گریشنا
💥 یک کشته در تیراندازی خیابان آبیاری 🔴 به گزارش هفت‌برکه غروب شنبه ۲۰ آبان‌ماه ۱۴۰۲ شنیده شدن صدای
🩸 متهم به قتل، خود را به پلیس تسلیم کرد ▫️با پیگیری پلیس و دادستانی گراش فردی که با تیراندازی منجر به مرگ یک نفر و مصدومیت دو نفر در غروب شنبه ۲۰ آبان شده بود، به همراه همدستش خود را به پلیس معرفی کرد. 💥 به گزارش هفت‌برکه غروب شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۲ تیراندازی در انتهای خیابان آبیاری گراش رخ داد. در این حادثه علی‌اصغر مهرزاده در دم جان سپرد و دو مصدوم به بیمارستان اعزام شدند. ▫️سه روز بعد از حادثه امروز سه‌شنبه ۲۳ آبان سرهنگ کرامت کریمی فرمانده انتظامی گراش در گفتگو با هفت‌برکه خبر داد. ع.الف.آ متهم تیراندازی، خود را تحویل پلیس داده است. 💬 فرمانده انتظامی گراش گفت: در پی دریافت خبری مبنی برهم زدن نظم عمومی و وقوع حادثه قتل در خیابان آبیاری توسط شخصی، موضوع ضمن هماهنگی با مرجع قضایی به صورت ویژه در دستور کار ماموران انتظامی این فرماندهی قرار گرفت. ▫️سرهنگ کریمی گفت: فرد ضارب پس از رایزنی دادستانی و نیروهای پلیس با خانواده متهم، با همکاری خانواده و معتمدین محلی امروز سه‌شنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۲ خود را به پلیس معرفی کرد. 💬 فرماندهی انتظامی گراش گفت: فرد ضارب به همراه سلاح استفاده شده و فرد دیگری که همراه بوده است در اختیار پلیس قرار دارد و اعلام کرده است برای تکمیل تحقیقات همکاری کامل خواهد شد. 🚨سرهنگ کریمی در گفت‌وگو با پایگاه خبری پلیس: ➖ در تحقیقات اولیه مشخص شد متهم 33 ساله به دلیل اختلافات شخصی به همراه دوستش بااسلحه شکاری، فرد جوان را به قتل رسانده و متواری شده‌اند. ➖زنده نگهداشتن فرهنگ کارخیر و میانجی‌گری خداپسندانه در زمان بروز اختلافات بین افراد در محلات و خانواده‌ها، نقش بسزایی در کاهش وقوع جرائم تاسف بار مشابه دارد. 🔻 خبر در سایت هفت‌برکه: ☑️ 7Berkeh.ir/archives/140340 ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۹۹: سارا و سنا خواجه‌پور جومئل عبدالحسین خواجه‌پور و زهرا یحیی‌پور 1️⃣ «ماه، شو اول اگه ودنی نئونت، شو دوم ودی زا» «ماه شب اول اگر دیده نشد، شب دوم دیده خواهد شد.» معادل فارسی: ماه پشت ابر نمی‌ماند. 2️⃣ «اِسّی نصف سیریئن» «بودن چیزی نصف سیر شدن است» مفهوم : وقتی کسی یک خوراکی را دسترس دارد دلش هوس آن را نمی‌کند ولی وقتی ندارد ویار آن را می‌گیرد. 🔻حوریه رحمانیان گردآورنده و ایده‌پرداز این مجموعه است شما هم می‌توانید برای او گراشی بفرستید تا در نوبت انتشار قرار بگیرد: ☎️ wa.me/989212908696 ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
🏰 افسانه همایون‌دژ ✍️ داستان تاریخی حسن تقی‌زاده 📖 فصل سوم: میل و دراخ 🔖 قسمت ۳۳ خسرو هنوز عصبانیتش فروکش نکرده بود. در اینجا بود که محمدخان رشته‌ی کلام خسرو را قطع کرد و گفت: «خسروخان، خونسردی خودتان را حفظ کنید و آرام باشید. نایب می‌خواست از پسرتان چند سوال بپرسد.» از آن طرف، مدتی طول کشید تا شهباز آبی به صورت خود بزند و از ناراحتی به در آید. هر دو وارد اطاق شدند و سلامی مجدد کردند. نایب اسد، شهباز را جلو آینه و شمعدانی که در ضلع مجاور قرار داشت برد. قرآن کریم را از جایش بلند کرد و پرسید: «قرآن را دوست داری؟» شهباز گفت: «بله.» - بلدی قرآن را قرائت کنی؟ - بله، جناب نایب. جد مادری من از آیات عظام گلپایگان است و مادرم قرائت قرآن را به من آموزش داده است. - بسیار خوب. بیا اینجا کنار من بنشین و دست روی قرآن بگذار و هر چه را که بین تو و خواهرزاده‌ی خان اتفاق افتاده است، بیان کن. قسم بخور که راست می‌گویی. - به کلام الله مجید سوگند می‌خورم که آنچه اتفاق افتاده را مو به مو بازگو کنم. جناب نایب، چند روز پیش، دقیقاً نمی‌دانم که چه روزی بود، فکر کنم پنج یا شش روز پیش بود که من و فتحعلی با دو تا چوب، بازی شمشیربازی می‌کردیم. بعد از مدتی مشق کردن، روی یکی از سنگ‌های مستطیلی شکل که در حیات قلعه گذاشته‌اند، نشستیم تا فتحعلی خستگی را از تن به در کند. که ناگهان فتحعلی خنجر کوچکی را که به کمرم بسته بودم، از پر شالم بیرون کشید و شروع به دویدن کرد. من هم از ترس اینکه به خودش یا به بچه‌های همبازی‌اش آسیبی بزند، دنبال او دویدم تا خنجر را از او بگیرم. فتحعلی به سرعت وارد یک راهرو شد و به خدا قسم که در آن موقعیت زمانی نمی‌دانستم که به کجا می‌روم. تمامی هوش و حواسم به فتحعلی و آن خنجر تیز بود. از قصد و عمد نبود. فتحعلی به سمت چپ پیچید و وارد اطاقی شبیه یک انباری شد که پر از خمره‌های کوچک و بزرگ بود. در آنجا، من ناخواسته دختر خانمی را دیدم و در جای خود خشکم زد. میخکوب شده بودم. در آن موقع من کاملاً گیج شده بودم و احساس شرم داشتم. در نهایت به خودم مسلط شدم و پرسیدم فتحعلی کجاست. در همین هنگام، فتحعلی از پشت خمره‌ای بزرگ بیرون پرید و از میان من و آن دختر خانم به بیرون از انباری دوید. تنها صحبتی که با آن دختر خانم کردم، این بود که به او گفتم:« خنجر، خنجر را از فتحعلی بگیرید.» آن دختر خانم که فکر می‌کنم با آمدن من ترسیده بود، به خود آمد و به سرعت از انباری خارج شد و من هم بلافاصله به حیاط قلعه برگشتم. بعد از مدتی، بی‌بی موجوجوره به حیاط خانه آمد و خنجر را به من پس داد. فکر می‌کنم نام این دختر خانم، بلقیس باشد. قبل از این ماجرا، من نه او را دیده بودم و نه می‌شناختم. بله، آن دختر خانم از ورود ناگهانی من ترسید. اما به ذات پاک پروردگار و به عصمت بی‌بی دو عالم، حضرت زهرا، سلام الله علیها، قسم می‌خورم که در آن لحظه نمی‌دانستم که او در آن اطاق است. نایب اسد گفت: «توضیحاتت کفایت می‌کند، جناب شهبازخان. من متوجه شدم که همه چیز اتفاقی بوده است. شهباز، تو می‌دانی سوره نساء در کدام جزو قرآن مجید است؟ شهباز پاسخ داد: «بله، جناب نایب. سوره نساء سومین سوره‌ی طولانی قرآن کریم است. جزو سوره‌هایی است که حسب آیات و مضامینش، بعد از هجرت حضرت محمد مصطفی(ص)، در شهر مدینه بر پیامبرمان نازل شده است. یکصد و هفتاد و شش آیه دارد. تقریباً یک جزو و نیم است که از اواخر ربع چهارمِ جزو چهارمِ کلام الله مجید شروع و تا اواخرِ ربعِ اول جزو ششم تمام می‌شود. محتوا و مضامین آن هم جدای از احکام و حقوق زنان در خانواده، در مورد مباحثی همچون عصمت و عفاف و ارث و همچنین احکام نماز، جهاد و شهادت در راه خداست. علاوه بر آن به مسایلی نظیر دعوت به ایمان و عدالت و عبرت‌گیری از سرنوشت امت‌های پیشین اشاره‌هایی دارد. نایب اسد گفت: «بسیار خوب، شما برو به حیاط قلعه، روی کرسی سنگی بنشین و چند آیه از آن را تلاوت کن. خدا بیامرز مادر من، اسمش خیرالنساء بود.» ... 📌 داستان را با هشتگ روزانه در شبکه‌های اجتماعی هفت‌برکه دنبال کنید. 🔻 قسمت‌های پیشین به صورت هفتگی در سایت هفت‌برکه منتشر می‌شود: ☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671 ▪️🏰▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
🧑🏻‍⚕️پرستاران نمونه امسال گراش را بشناسید ▫️ روابط عمومی علوم پزشکی گراش ( گراش) در آستانه روز پرستار اسامی پرستاران نمونه کشوری و شهرستان را اعلام کرد: 🔻 پرستاران نمونه کشوری: 🎖وحید محمدی 🎖سمیه یزدی 🔻 پرستاران نمونه شهرستان: ▫️آمنه صبوری (فوریت پزشکی) ▫️جلال ایزدی (فوریت پزشکی) ▫️اکبر اجرایی (فوریت پزشکی) ▫️مریم شریعتی شیری (بهداشت) ▫️ساناز کهنسال (درمان) ▫️مریم رحمانی (درمان) ▫️محبوبه مراغه (درمان) ▫️مریم نظری (درمان) ▫️نجمه وراوی (درمان) ▫️فاطمه آذری (درمان) ▫️ابوالحسن طوافی (درمان) ▫️رویا حاجی زاده (درمان) ▫️امین رحمانیان (درمان) ▫️نرگس صداقت (درمان) ▫️مصطفی فاریایی (درمان) ▫️رویا کرمی (درمان) 🩸میلاد حضرت زینب کبری (س)، که امسال روز یکشنبه ۲۸ آبان است، به عنوان «روز پرستار» نامگذاری شده است. 💝 آیین تجلیل از پرستاران نمونه، چهارشنبه ۲۴ آبان در سالن اجتماعات شیخ احمد انصاری برگزار می شود ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
⭐️ محفل انس با قرآن در دانشگاه به مناسبت هفته قرآن و دانشگاه برگزار ‌می‌کند 📖 محفل انس با قرآن 🎙 با قرائت قاری کشوری محمدعلی ستوده و قاریان دانشجویی 🎤 سخنرانی دکتر جعفر حسن‌زاده استاد دانشگاه شیراز با موضوع قرآن و سلامت 📅 پنجشنبه ۲۵ آبان، ساعت: ۲۰ 📍سالن حاج شیخ احمد انصاری دانشکده علوم پزشکی گراش ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 کالای خواب ابریشم 🌌 به لطافت خواب‌های شما 💫 کالای خواب ابریشم - باقرزاده 🏢 فارس - گراش - بلوار شهدا - بازارچه مرکزی 🔻ارتباط با ما ☎️ 0715245209 ☎️ 07152452358 📲 09176503185 👁‍🗨 instagram.com/Kalay_khab_abrisham
☎️ چرا بیشتر شماره‌هایی که می‌خواهیم در ۱۱۸ ثبت نشده است؟ ‌ ▫️ اگر با ۱۱۸ تماس بگیرید بیشتر اوقات با پیام «برای شماره فوق مشخصاتی ثبت نشده است» روبه‌رو می‌شوید. از زمان خصوصی شدن مخابرات پاسخگوی ۱۱۸ در گراش وجود دارد اما این مشکل فقط مختص گراش نیست. ▫️هفت‌برکه در گفتگو با شریفی رئیس و کوهستانی روابط عمومی مخابرات گراش این سوال شما را پرسید که چرا خیلی از شماره‌ها در ۱۱۸ وجود ندارد و دیگر ۱۱۸ مرجع خوبی برای پیدا کردن شماره تلفن‌ها نیست؟ 👨🏻‍💼📎وضعیت ۱۱۸ مخابرات و این که در کجا مستقر هست؟ از نظر فیزیکی در هیچ کجا نیست و کل ۱۱۸ استان و خارج از استان به صورت آنلاین و شیفتی اداره می‌شود و هرکس که شیفت باشد شماره‌های ۱۱۸ به روی سیستم آن می‌رود و آن اپراتور هم پشت یک سیستم نشسته است و شماره‌ها را می‌دهد قبلا در هر شهری ۱۱۸ به صورت فیزیکی در شهر مستقر بود و کارمندها آنقدر به محیط آشنا بودند که وقتی شماره‌ی کسی را می‌خواستند اگر شماره‌ی خودش را نداشتند شماره‌ی افراد نزدیک خانواده‌اش را می‌دادند و الان اینگونه نیست و طوری است که هر ساعت شیفت هر کس باشد پاسخگو است و فقط هم شماره‌هایی که روی سیستم ثبت باشد را می‌دهند و نه شماره‌ی نزدیکان آن‌ها. ▫️در بعضی از شهرستان‌ها مرکز ۱۱۸ وجود دارد مثل لار و جهرم ولی مرکز اصلی آن‌ها شیراز است. همچنین اگر زنگ زدیم و درخواست شماره‌ای داشتیم که در شبکه ثبت نشده بود و تلفن را قطع نکردیم بعد از چند ثانیه به ما یک کد می‌دهد که می‌گوید راهنمای شماره فلان بفرمایید و اگر اپراتور آن شیفت کوتاهی کرده باشد می‌توان پیگیری کرد و خب متاسفانه مردم سریع گوشی را قطع می‌کنند. ‌ ❓ چرا بیشتر شماره تلفن‌هایی که ما می‌خواهیم را ندارند؟ 1️⃣ اول اینکه باید شماره تلفن شخص مورد نظر روی سیستم ثبت شده باشد . 2️⃣ دوم اینکه آن اپراتور آشنایی با محیط ندارد که شماره‌ی نزدیکان شخص مورد نظر را بدهد. 3️⃣ سوم اینکه ممکن است شماره به نام شخص دیگری ثبت شده باشد. 4️⃣ چهارم حتما برای درخواست شماره شخص مورد نظر شهر محل سکونت آن را هم ذکر کنند. ‌ 🔻 طریقه‌ی اضافه کردن و تصحیح شماره‌ها در ۱۸ چگونه است؟ افراد می‌توانند برای این کار به دفاتر پیشخوان دولت ( پست بانک) مراجعه و با یک درخواست شماره‌های خود را ثبت یا تصحیح کنند. 💸 هزینه اولیه برای تلفن ثابت ۷ هزار تومان و برای تلفن همراه حدود ۲۰ هزار تومان است. به جز هزینه اولیه به صورت ماهیانه هم مبلغی روی قبض تلفن مشترکین اضافه می‌شود. 🆓 نکته پایانی این که تماس با ۱۱۸ رایگان از حدود ۵ سال پیش دیگر رایگان نیست و همانند هزینه تماس با شماره تلفن ثابت درون‌شهری محاسبه می‌شود. 🔴 برنامه موبایلی «گراش من» تولید شرکت رادیان رایانه تا چند سال پیش یکی از منابع خوب برای پیدا کردن شماره تلفن‌های گراش بود. هر چند گراش من برای برخی شماره‌ها هنوز هم به دردبخور است اما این برنامه در سال‌های اخیر بروزرسانی نشده است. 📱شاید به خاطر همین دردسرهاست که خیلی‌ها ترجیح زمانی که به یک شماره تلفن نیاز دارند به جای تماس با ۱۱۸ در یک یا چند گروه واتساپی شماره را بپرسند. 🔻 خبر در سایت هفت‌برکه: ☑️ 7Berkeh.ir/archives/140360 ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
📌تخفیف انشعاب آب : ۵۰ درصد برای سه فرزندی، ۷۰ درصد برای چهار فرزندی ‌ ‌💬به گزارش روابط عمومی آبفا و استناد به ماده ۵ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت طرح‌های تشویقی اداره آب به شرح زیر است : ‌ 🔻‌برای یک بار در کلیه هزینه‌های انشعابات تا متراژ ۳۰۰ مترمربع زیربنای مفید می‌شوند.‌ ‌ 1️⃣ خانواده های دارای سه فرزند زیر بیست سال مشمول تخفیف ۵۰ درصدی 2️⃣خانواده های دارای حداقل ۴ فرزند زیر بیست سال مشمول تخفیف ۷۰ درصدی ‌ ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
⏰ ادارات استان فارس پنجشنبه‌ها تعطیل نیست 💼 براساس نامه معاونت توسعه مدیریت و منابع استانداری فارس، تعطیلی پنج شنبه‌های تمامی دستگاه‌های اجرایی، شهرداری‌ها و سایر نهادهای عمومی از ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۲ لغو شد. 🕰 ساعت کار ادارات استان فارس: 💼 روزهای شنبه تا چهارشنبه ۷:۳۰ تا ۱۵ 💼 پنجشنبه‌ها ساعت ۷:۳۰ تا ۱۴ 🔻ساعت شروع کار سازمان‌ها و نهادها بر اساس اعلام استانداری: ۷:۳۰ واحدهای اداری ۷:۳۰ مدارس ابتدایی و متوسطه ۷:۳۰ بانک‌ها ۶:۳۰ واحدهای نظامی و انتظامی ۷:۰۰ واحد‌های صنعتی ۹:۳۰ اصناف و بازاریان ۸:۰۰ دانشگاه‌ها و بیمارستان‌ها ▫️با توجه به تاکید استاندار فارس دستگاه‌های اجرایی می‌بایست از تغییر ساعت کاری اعلامی و یا سلیقه‌ای اجرا نمودن آن جدا خودداری کنند. 🗓 به گزارش هفت‌برکه این ساعت کار تا ۱۴ خرداد ۱۴۰۳ برقرار است. ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
☀️ صبح دوستان به خیر و‌ نیکی 📸 راضیه فتح‌پور ▪️☀️▪️ 🔻همراه با هفت‌برکه در شبکه‌های اجتماعی 🔴 7Berkeh.ir ✔️ T.me/HaftBerkeh ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ youtube.com/@7berkeh104 ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ twitter.com/7berkeh ✔️ Sapp.ir/7berkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh ✔️ Wa.me/989374909600
🏰 افسانه همایون‌دژ ✍️ داستان تاریخی حسن تقی‌زاده 📖 فصل سوم: میل و دراخ 🔖 قسمت ۳۴ نایب اسد گفت: «بسیار خوب، شما برو به حیاط قلعه، روی کرسی سنگی بنشین و چند آیه از آن را تلاوت کن. خدا بیامرز مادر من، اسمش خیرالنساء بود.» شهباز پاسخ داد: «بله، جناب نایب. بر روی چشم.» و به طرف در خروجی رفت. در حال خارج شدن بود که صدای نایب اسد را شنید: «راستی، شهباز. آن خنجر را هم اکنون به همراه داری؟» شهباز پاسخ مثبت داد و خنجر را به نایب اسد داد و از اطاق خارج شد. نایب اسد همانطور که ایستاده بود، با دقت نگاهی به خنجر انداخت و برای محک زدن تیزی خنجر، تیغه‌ی آن را به ناخن شستش نزدیک کرد و لبه‌ی ناخن خود را تراشید. نایب در همان حال گفت: «عجب خنجر قتاله‌ای! فکر می‌کنم که ساخته و پرداخته‌ی هنرمندان زنجانی باشد.» خسرو گفت: «بله، جناب نایب. کاملاً درست فرمودید. کار زنجان است.» نایب اسد گفت: «ولی زنجان از ما خیلی دور است. ما خنجر و چاقو را از نیریز می‌خریم. شاید خنجر نیریز بالاتر از خنجر زنجانی‌ها نباشد، ولی کمتر از آن هم نیست. قبلاً به خنجرهای کوچک کمری خیلی علاقه داشتم.» نایب اسد خنجر را به هوا پرتاب کرد. خنجر یک دور کامل در هوا چرخید و دسته‌اش در کف دست اسد قرار گرفت. بار دوم که خنجر را به هوا پرتاب نمود، خنجر دو بار چرخید و بار سوم، چند بار دور خود چرخید و در هر مرتبه، دسته‌ی خنجر در کف دست اسد قرار می‌گرفت. نایب اسد این بار خنجر را به حالت افقی بین دو انگشت سبابه‌اش قرار داد و به آرامی انگشت سبابه‌ی دست چپ را بالا آورد تا زمانی که خنجر به صورت عمودی روی سبابه‌ی دست راستش قرار گرفت. دست چپ را رها کرد و برای لحظاتی طولانی، نوک تیز خنجر را مثل تردستان ماهر نگه داشت و بعد از آن نیز با همان انگشت سبابه، خنجر را دوباره به هوا پرتاب کرد. خنجر یک دور چرخید و و به صورت عمودی خنجر در کف دستش قرار گرفت. لحظاتی آن را نگه داشت. مقداری خون از انگشت و کف دست اسد جاری شد. بعد دسته‌ی خنجر را گرفت. کمی مکث و تمرکز کرد و خنجر را به طرف در ورودی پرتاب کرد و در مقابل چشمان حیرت‌زده‌ی حضار، نوک خنجر درست در وسط لبه‌ی بالای چهارچوب در قرار گرفت. او به احسنت و مرحبای حضار اعتنایی نکرد و گفت: «همه‌ی ما این ضرب‌المثل را شنیده‌ایم: «تیغ، آن هم در کف زنگی مست؟» آقایان، می‌دانید که بدتر از زنگی مست، چیست؟ این است که چنین تیغ برّانی در کف دست کودکی خردسال و نادان باشد. کودک این آلت قتاله را بسان وسیله‌ی بازی و می‌نگرد و این کار بسیار خطرناکی است. آقایان، هر کدام از ما اگر این آلت قتاله را در دست فتحعلی کوچک می‌دیدیم، هوش و حواس خود را مثل جناب شهبازخان از کف می‌دادیم و به سرعت هر چه تمام به دنبال او می‌دویدیم تا خنجر را از او بگیریم. این پسر مثل آبِ پشتِ سدِّ تگ آو گراش، پاک پاک است. خسروخان باید به داشتن چنین فرزند رشیدی افتخار کند و به خود ببالد، نه اینکه او را شماتت و تنبیه و چه بسا خفه کند!» خسروخان که از برخورد ناصواب با فرزندش نادم شده بود، احساس شرم نمود و سر خود را به پایین انداخت. نایب اسد ادامه داد: «جناب دهباشی عزیز، خسروخان بزرگوار، امیدوارم که حمل بر بی‌ادبی نفرمایید. من باید با محمدخان به طور خصوصی صحبت کنم و به همین دلیل مجبورم تا شما را تنها بگذارم. جناب خان، تشریف بیاورید به حیاط قلعه.» نایب همانطور که از در بیرون می‌رفت، خنجر را از بالای چهارچوب بیرون کشید. متعاقب او محمدخان از اطاق خارج شد. وقتی هر دو وارد حیاط شدند، شهباز را مشغول تلاوت آیاتی از سوره نساء دیدند. محمدخان و نایبش قدم‌زنان به حیاط کناری قلعه رفتند. ... 📌 داستان را با هشتگ روزانه در شبکه‌های اجتماعی هفت‌برکه دنبال کنید. 🔻 قسمت‌های پیشین به صورت هفتگی در سایت هفت‌برکه منتشر می‌شود: ☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671 ▪️🏰▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
🚘 دعوت به مشارکت و همکاری ▫️برای راه‌اندازی فروشگاه لوازم یدکی خودرو 📍 در شهر گراش ▫️ به صورت مشارکتی یا سرمایه‌گذاری▫️ 🔧 محمد عاطفی با ۱۰ سال سابقه فعالیت 🔻 شماره تماس: 09399099379
🌧سلام به اولین باران پاییزی؟‌ ☂️ امروز پنجشنبه شانس بارندگی خوبی برای گراش وجود دارد. 👨🏻‍💼به گزارش محمود آذرایین کارشناس هواشناسی در گراش از ظهر و بعد از ظهر روز پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲ شانس بارندگی هرچند خفیف و پراکنده است اما امید می‌رود که در گراش شاهد باران باشیم، احتمال ادامه این موج بارشی تا بعد از ظهر روز جمعه ۲۶ آبان ۱۴۰۲ است اما شانس بارشی روز پنجشنبه بیشتر است. ‌ 💬 آذرایین در ادامه اضافه کرد : «بعد از خروج موج بارشی شاهد افت دما و سردتر شدن هوا از غروب روز جمعه خواهیم بود.» ‌ 💬 به گفته‌ی آذرایین همچنین از اواسط هفته‌ی بعد نیز پیش‌بینی می‌شود شاهد بارش باران پراکنده و خفیف در گراش باشیم. ‌ 📅پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲ ⛈روز : بارش باران و احتمال رعدوبرق همراه با وزش باد 🌧شب : نیمه ابری همراه با بارش پراکنده باران ‌ ‌📅جمعه ۲۶ آبان ۱۴۰۲ 🌧نیمه ابری و احتمال بارش پراکنده باران و بتدریج کاهش ابر ‌ ▪️▫️▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh
📚 نشرالکترونیک در ایران از دریچه طاقچه ⭕️ امشب در لایو اینستاگرام هفت‌برکه ببینید: ⏳ - شماره ۱۷ 🎙 گفتگوی زنده با نیلوفر پژهان ▫️کارشناس ارشد تامین دیجیتال ▫️در پلتفرم فروش اینترنتی کتاب طاقچه 🔻در این باره صحبت می‌کنیم: ▫️مزایا و تفاوت‌های کتاب‌ چاپی، الکترونیک و صوتی برای کتاب‌خوان‌ها ▫️نشر الکترونیک در ایران و دیباچه‌ای بر طاقچه ▫️چطور برای کتاب خود در ایران مجوز چاپ و عرضه بگیریم ⏰ پنجشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۲ - ساعت ۱۹ ⏱ به مدت ۴۰ دقیقه ❓پرسش‌ها، موضوعات و درخواست حضور در لایو خود را تا قبل از شروع لایو به واتساپ هفت‌برکه بفرستید: ✔️ Wa.me/989374909600 🔻 صفحه اینستاگرام هفت‌برکه: 💠 Instagram.com/7berkeh ▪️🗞 ▪️ 🔴 7Berkeh.ir ✔️ t.me/HaftBerkeh ✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa ✔️ Instagram.com/7Berkeh ✔️ eitaa.com/Haftberkeh ✔️ Ble.ir/7Berkeh