eitaa logo
حاج نقی ولدی
1.5هزار دنبال‌کننده
124 عکس
201 ویدیو
0 فایل
شرح حالات فخرالائمه، یگانه ی دوران ها، ولی خدا حاج نقی ولدی، گریه کن بی نظیر حضرت اباعبدالله الحسین سلام الله علیه https://zil.ink/haj_naghi_valadi ارتباط با ادمین @H_shariaty
مشاهده در ایتا
دانلود
فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَ الْآصَالِ (۳۶) رِجَالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَ لَا بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَ إِقَامِ الصَّلَاةِ وَ إِيتَاء الزَّكَاةِ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصَارُ (۳۷) لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَ يَزِيدَهُم مِّن فَضْلِهِ وَ اللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاء بِغَيْرِ حِسَابٍ (۳۸) سوره نور آیات ۳۸_۳۶ قسمتی از طبقهٔ فوقانی خانهٔ محقرشان به نام حسینیهٔ حضرت موسی ابن جعفر سلام اللّه علیهما مزین شده بود. بعضی از شبها که از شدّت توسّل جسم مبارکشان خسته می شد، سر مبارک را روی بازوی راستشان می گذاشتند و پشت در حسینیه که رو به قبله بود می خوابیدند و عبایشان را روی بدن مطهرشان می انداختند و پشت دست مبارکشان را روی زمین و روی دستشان را رو به آسمان‌ درون حسینیه، به نشانهٔ گدایی می گذاشتند و در دست دیگرشان با تسبیح صلوات می فرستادند. همواره حرمت حسینیه را نگاه می داشتند و هیچگاه دیده نشد که در حسینیه، پاهای مبارکشان را دراز کنند، چه رسد که آنجا بخوابند. همیشه پشت در حسینیهٔ خانه شان، نماز و توسّل و قرآن و دعا می خواندند. از شدّت ایستادن در عبادات پاهای مبارکشان متورّم و پاشنه و کف پای های مبارک شان ترک برداشته بود. حالاتی داشتند که قابل تصوّر و توصیف نیست. بعضی اوقات در حالت دو زانو بدون کمترین حرکتی چهارده زیارت عاشورا پشت سر هم با حالاتی عجیب می خواندند. وقتی از گریه های عجیب ایشان منقلب می شدند و اشک از چشمان جاری می شد، می فرمودند: نگران حالات ما نباشید! غصّه نخورید! جان سخت شده ام!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلمی از بدرقهٔ جمعی از زائران امام حسین علیه السلام در ترمینال همدان که حاج آقا ولدی هم در آن حضور دارند. دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد دل شکسته ام را اسیر و مبتلا کرد ز سر گذشته اشکم، به لب رسیده جانم که هر چه کرد با من فراق کربلا کرد شود تمام هستی فدای آن دو دستی که غرق بوسه با اشک علی مرتضی کرد نگشت آنی آن دست جدا ز دامن دوست اگر چه تیغِ دشمن ز پیکرش جدا کرد جز از برای داور دو تا نگشت اکبر چه شد که خصم کافر جبین او دو تا کرد سزد همه جوانان حنا ز خون ببندند که جا به حجلهٔ خون یتیم مجتبی کرد فدای آن جوانی که در نمازِ ایثار ز خون وضو گرفت و به اکبر اقتدا کرد فدای شیر خواری که وقت جان نثاری دو چشم خود ببست و دو لب به خنده وا کرد فدای آن شهیدی که زیر تیغ قاتل سرش بریده گشت و به شیعیان دعا کرد فدای جسم پاکی که قطعه قطعه گردید ز قطره قطره خونش حسین را صدا کرد فدای آن شهیدی که در کنار سنگر به گریه یا حسین گفت به خنده جان فدا کرد برات کربلا را کسی گرفت میثم که رو برای ایثار به سوی جبهه ها رفت
جمعی از هیأت های قدیمی تهران، خدمت حاج آقا ولدی رسیدند. حاج آقا بعد از پذیرایی و گفتگو، خطاب به مداحی که با آنها بود، فرمودند: برایمان روضه بخوان. وقتی مداح شروع به روضه خوانی کرد، ایشان چنان ضجّه و ناله ای زدند که همگی نگران حالشان شدیم و مداح از ادامهٔ روضه خوانی منصرف گشت. اما ایشان همچنان گریه و ناله می کردند. سپس با صدای رسا و حزین فرمودند: میان همهمه تیری پرید آهسته... ناگهان چنان ناله ای کشیدند که همه به اضطراب افتادیم و از شدّت سوز و گداز ایشان منقلب شدیم و اشک از چشمانمان جاری گشت. نالهٔ ایشان حدود نیم ساعت ادامه داشت که مجدداً با طنین صدای سوزناک فرمودند: و از نگاه تری خون چکید آهسته... و چنان صرخه ای زدند که همهٔ ما از خود بی خود شدیم. ضجّه و ناله ای که در تمام عمر ندیده بودیم. بعد از مدتی که در این حال بودند، فرمودند: ستون خیمهٔ او را کشید آهسته... که ناگهان از شدّت درد و اندوه از جا کنده شده و با صورت به زمین افتادند. همه از شدت تحیّر در حالات ایشان مبهوت شده و چشمانمان غرق در اشک و اضطراب بود... بعد از حدود یک ساعت که ایشان به حالت اول برگشتند، شخصی عرض کرد: به خدا قسم ما بیش از سی سال است که در مجالس مختلف اقامهٔ عزا کرده ایم، اما... اما، در تمام عمر چنین حالاتی را نه از کسی دیده بودیم و نه شنیده ایم. به خدا قسم، این اشکی که این جا و در حضور شما بر چشمانمان جاری گشت، نمی خواهیم با وضو شسته شود. دلمان می خواهد با این اشکی که در این مجلس بر چشمانمان نشست، در قیامت محشور شویم. میانِ همهمه، تیری پرید آهسته  و از نگاهِ تری، خون چکید آهسته و آب، دست به دامانِ ماهِ صحرا شد همین که مشک، گریبان درید آهسته نگاهِ مشک، گریزان به خیمه ها افتاد و آب، زیرِ لب، آهی کشید آهسته غبار و شیهه‌ٔ اسبان، کمان و تیغِ دغا نسیم، زیرِ علم، می‌خزید آهسته سوار، خم شد و از اسب، بر زمین افتاد به‌ رویِ خاکِ بلا، آرمید آهسته و در میانِ هیاهویِ اسب‌ها، آن مرد صدایِ نالهٔ زهرا (س)، شنید آهسته و بر جنازه‌ٔ او، آفتاب را دیدم که زیرِ بارِ غمش می خمید ، آهسته و در جوابٍ شهیدان که منتظر بودند ستون خیمه‌ٔ او را کشید آهسته
در اولین دیداری که به محضر حاج آقا ولدی مشرف شدم، حدود سه شبانه روز با حقیر هیچ صحبتی نفرمودند؛ اما بسیار خوشحال بودم که مرا از حضورشان مرخص نفرمودند، چرا که در همین مدت اندک مشاهده کردم ایشان بدون هیچ تعارف و رودربایستی وقتی ساعت ۱۲ شب می شد افرادی را که بعد از روضه در خدمت ایشان نشسته بودند مرخص فرموده و می گفتند: شما را به خدا می سپارم بروید که الان وقت استراحت بنده است. اما بعد از رفتن مردم، ایشان تا صبح مشغول به دعا و نماز و گریه می شدند، گویا استراحت این مرد عظیم الشأن چیزی جز اشک و ناله و دعا و تضرع به ذوات مقدسه نبود. بنده در این چند شب با خیلی آرزوها که در سر داشتم در محضر ایشان نشسته بودم. بعداز سه شبانه روز سکوت، خطاب به بنده و چند تن از حضار فرمودند: تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده پروری داند
شعری که یکی از شاعران اهل بیت علیهم السلام برای حاج آقا ولدی و در توصیف حالات ایشان سروده است: ای که گریان حسینی به همه جا ولدی چشم های تو زده طعنه به دریا ولدی بارش چشم تو سرمایهٔ یک عمر ادب اشک های تو نظر کردهٔ زهرا ولدی در دل روضهٔ مولا چه نشانت دادند؟! که چنین بیدلی و مستِ تمنّا ولدی کاش مانند تو بی تاب شوم در روضه تا شود شامل حالم غم مولا ولدی ذکر روی لب تو سیّدنا المظلوم است خلوت و جلوت تو روضه مهیّا ولدی کور هستم، چه شود تا که شبیه چشمت بشود دیدهٔ ما روشن و بینا ولدی؟! دختری نیمهٔ شب منتظر بابا بود عاقبت دید شبی روی پدر را ولدی از لب خونی بابا چقدر بوسه گرفت در کنار سر او رفت ز دنیا ولدی اگر دوستان، نام و نشانی از شاعر این شعر دارند، لطفاً در اختیار ما قرار دهند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیدای امام حسین علیه السلام_ قسمت دوم سلام بر کسی که با خون، زخم هايش غسل داده شد. سلام بر کسی که با جام های نيزه و شمشير، شربتِ شهادت به کامش ريخته شد. سلام بر کسی که رگ های قلبش، با تير دشمن بريده شد. سلام بر کسی که محاسنش به خون خضاب شد. سلام بر چهرهٔ بر خاک نهاده ات. سلام بر آن بدنِ برهنه که لباس هايش را غارت کردند. سلام بر سرِ برفرازِ نيزه. سلام بر آن لب های تشنه کام و خشکيده. سلام بر اعضای بريده بريده شده. سلام بر سرهای بر نيزه که در شهرها گردانده شدند. سلام بر بانوانی که اسير و در به در شدند... https://zil.ink/haj_naghi_valadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شیدای امام حسین علیه السلام_قسمت سوم بوی سیب حرمت سمت سحر می آید قطع این فاصله از دست تو بَر می آید روز و شب کار شما گریه شده می دانم باز از دامنتان بوی جگر می آید کاشکی قدر بدانیم جوانی ها را زود بر شاخه در این فصل ثمر می آید تا نشستیم در این حلقه سر مجلس ما مادری دست گرفته به کمر می آید روزها سایه نشین حرم خورشید است هر که در سایهٔ این بیرق اگر می آید شب عاشورایی پیش تو دم می گیرم عاقبت غربت این جمع به سر می آید تا که آبی بزند بر لبِ لب تشنهٔ ما مادر سینه زنان زود ز در می آید کفنم پیرهن مشکی من کاش شود رنگ مشکی به کفن هم چقدر می آید https://zil.ink/haj_naghi_valadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسیحا نفس_ قسمت هشتم دیده ات بارانی سینه ات طوفانی غربتت بی پایان بین مردم، اما دل تو جای دگر حاضری و غائب دور از مردم پست روضه ها را دیدی نه، چشیدی آن را وارث زهرایی روز و شب، ناله و اشک بیت الاحزان بودی اسوه ات فاطمه بود آری، آن مظلومه تو را می خواند: آه! ای ولدی! آه! ای ولدی! ها https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi https://zil.ink/haj_naghi_valadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهریار باوفا_ قسمت سوم سخنان یکی از علماء و خطبای محترم همدان را که مایل نبودند تصویرشان پخش شود می شنوید. چشمِ آلوده نظر، از رخِ جانان دور است بر رخِ او نظر از آینهٔ پاک انداز غسل در اشک زدم کَاهلِ طریقت گویند پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز https://zil.ink/haj_naghi_valadi https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهریار باوفا_ قسمت پنجم سخنان یکی از علماء و خطبای محترم همدان را که مایل نبودند تصویرشان پخش شود می شنوید. رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند بدین رواق زبرجد نوشته‌اند به زر که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند ز مهربانی جانان طمع مَبُر حافظ که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند https://zil.ink/haj_naghi_valadi https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi
48.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهریار باوفا_ قسمت هفتم سخنان یکی از علماء و خطبای محترم همدان را که مایل نبودند تصویرشان پخش شود می شنوید. عشق بازی کار هر شیاد نیست این شکار دام هر صیاد نیست عاشقی را قابلیت لازم است طالب حق را حقیقت لازم است عشق از معشوق اول سر زند تا به عاشق جلوهٔ دیگر دهد تا به حدی که برد هستی از او سرزند صد شورش و مستی از او شاهد این مدّعی خواهی اگر بر حسین و حالت او کن نظر روز عاشورا در آن میدان عشق کرد رو را جانب سلطان عشق بار الها! این سرم این پیکرم این علمدار رشید این اکبرم این سکینه این رقیه این رباب این عروس دست و پا خون در خضاب این من و این ساربان این شمر دون این تن عریان میان خاک و خون این من و این ذکر یارب یاربم این من و این ناله های زینبم پس خطاب آمد زحق کی شاه عشق ای حسین! ای یکّه تاز راه عشق! گر تو بر من عاشقی ای محترم! پرده برکش من به تو عاشق ترم غم مخور که من خریدار توام مشتری بر جنس بازار توام هر چه بودت داده ای در راه ما مرحبا صد مرحبا خود هم بیا خود بیا که می کشم من ناز تو عرش و فرشم جمله پا انداز تو لیک خود تنها نیا در بزم یار خود بیا و اصغرت را هم بیار خوش بود در بزم یاران بلبلی خاصه در منقار او برگ گلی خود تو بلبل گل علی اصغرت زودتر بشتاب سوی داورت شاعر:ناصر الدین شاه رحمة اللّه علیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولدی و ما أدراک ما ولدی_ قسمت ششم به هر فسرده لب خشک و چشم تر ندهند قبول داغ محبت به هر جگر ندهند در تمام مصائبِ چهارده نور مقدس، از عمق جان می سوختند و صرخه می زدند، اما در مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها، خوف آن داشتیم که قالب تهی کنند. هیچ روضه خوانی را ندیدم که جرأت کند در حضور ایشان بیش از یک بیت یا یک خط در مصیبت صدیقهٔ شهیده سلام الله علیها روضه بخواند، مگر این که از وحشت گریهٔ ایشان توبه کار می شد و به غلط کردن می افتاد. سرانجام هم در سحر شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها رحلت نمودند و قلب تمام دوستان اهل بیت داغدار شد. https://zil.ink/haj_naghi_valadi https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi
31.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ولدی و ما أدراک ما ولدی_ قسمت پانزدهم دیگران چون بروند از نظر، از دل بروند تو چنان در دل من رفته، که جان در بدنی تو همایی و منِ خستهْ بیچاره، گدای پادشاهی کنم ار سایه به من برفکنی مرد راضیست که در پای تو افتد چون گوی تا بدان ساعد سیمینش به چوگان بزنی تو بدین نعت و صفت گر بخرامی در باغ باغبان بیند و گوید که تو سرو چمنی https://zil.ink/haj_naghi_valadi https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولدی و ما أدراک ما ولدی_ قسمت شانزدهم اشک و مناجات و دعا را دوست دارم این حالت خوبِ بکا را دوست دارم من دین خود را از رسول الله دارم زهرا، علی و مجتبی را دوست دارم مشهد، حرم، پائین پا، صحن گهرشاد این گنبد و گلدسته ها را دوست دارم از تو چه پنهان باز دلتنگ حسینم خیلی هوای کربلا را دوست دارم آرام کنج دنج روضه می نشینم هیئت، محرّم، روضه ها را دوست دارم بالا نیاوردم سرم را تا ببینی این گریه های بی صدا را دوست دارم گریان دستِ بستهٔ زینب بیا ... آه من گریه کردن با شما را دوست دارم شاعر: وحید محمدی https://zil.ink/haj_naghi_valadi https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوهر جان_ قسمت اول رخصت بده كه خیمۀ ماتم به پا كنیم پیراهن سیاه به تن با شما كنیم آید صدا ز غیب كه قد قامت العزا رخصت بده اقامۀ بزم عزا كنیم بگذار با زيارت ناحيّهٔ تو باز دل را محیط غصّه و ماتم سرا كنيم در حد ما كه نیست ولیكن خدا كند بر گریه های روز و شبت اقتدا كنیم دو كاسه اشک و یک دل خونین ز داغ را آورده ایم نذر غم كربلا كنیم موعود هل أتی چه شود یک مُحرّمی تو روضه ای بخوانی و ما جان فدا كنیم بر ما بخوان تو روضۀ شیب الخضیب را تا گریه بر حسین سر از تن جدا كنیم تكلیف انتقام شهیدان به دوش توست ای منتقم! برای ظهورت دعا كنیم ماه محرّم است وفائی به ناله گفت با ناله های خویش قیامت به پا كنیم شاعر: سید هاشم وفایی @nariman__panahi @ehsan_biazar_tehrani_ @ehsan_biazar2 @emamzadehsale https://zil.ink/haj_naghi_valadi https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi
29.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گوهر جان_ قسمت دوم عالم به ماتم تو حسینیۀ غم است یعنی که فصل سوگ و عزا، فصل ماتم است از عرش تا به فرش تمام فرشتگان فریاد می زنند که ماه محرّم است هفت آسمان پُر است ز گرد عزای تو چشمان مهر و ماه ز داغ تو پُر نم است کعبه سیاهپوش عزایت شد و هنوز شور غمت به سینۀ پُر شور زمزم است بعد از گذشت این همه سال از شهادتت گلزار دین هنوز ز خون تو خُرٌم است تا با خبر شوند همه عالم از غمت یادآور غم تو رسول مکرّم است تا فیضی از فضیلت غم های تو برند خلوت نشین سوگ تو موسی و آدم است هرجا به پاست محفل سوگت، به پیش چشم تصویر کربلای تو آنجا مجسّم است از هر غمی که بر دل ما خیمه می زند فرموده اند گریۀ بر تو مقدّم است از حُرمت غمت چه بگویم که تا به حشر زهرا سیاهپوش عزایت دمادم است چون محتشم، وفائیِ غمگین به گریه گفت باز این چه شورش است که در خلق عالم است شاعر: سید هاشم وفایی @nariman__panahi @ehsan_biazar_tehrani_ @ehsan_biazar2 @emamzadehsale https://zil.ink/haj_naghi_valadi https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوهر جان_ قسمت سوم من به آرامش آغوش غمت مدیونم زندگی را به هوای حرمت مدیونم من پناهندهٔ اشکم به همین روضه قسم عشق و دین را به تو و اشک غمت مدیونم کمی از لطف تو دنیای مرا ساخته است همهٔ عمر به این لطف کمت مدیونم من عطش بودم و بی تاب سراب دنیا آه باران، چقدر بر کرمت مدیونم قدمت بر سر چشمم که نجاتم دادی زائر عشق شدم، بر قدمت مدیونم "شادی هر دو جهان بی تو مرا جز غم نیست" شادی ام را به غمِ محترمت مدیونم در هیاهوی فریبندهٔ دنیای حقیر راه حق را به نشانِ علمت مدیونم خون، نفس های تو را لحظه آخر پر کرد نفسم را به دم و بازدمت مدیونم شاعر: حسن کردی @nariman__panahi @ehsan_biazar_tehrani_ @ehsan_biazar2 @emamzadehsale https://zil.ink/haj_naghi_valadi https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi
گوهر جان_ قسمت چهارم امام صادق علیه السلام فرمودند: ... چشمی نزد خدا محبوب تر از چشمی که بر امام حسین علیه السلام گریه کند نیست و اشکی نزد خدا ارزشمندتر از اشک بر آن حضرت، وجود ندارد. هیچ کس بر آن حضرت گریه نمی کند مگر این که قطعاً گریه اش به محضر حضرت فاطمه سلام الله علیها رسیده و با این گریه سبب یاری آن حضرت می شود و گریه اش به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله رسیده و سبب اداء حق ما اهل بیت می گردد. در روز قیامت همه‏‌ٔ انسان ها با چشم گریان محشور می‏شوند مگر کسانی که بر جدم حسین علیه السلام گریسته باشند. آن ها در حالی محشور می‏شوند که بسیار خوشحال‏اند و سرور و شادی در چهره‏شان به خوبی نمایان است. و وقتی که همهٔ مردم در ترس و ناراحتی و نگرانی شدید به سر می‏برند گریه کنان امام حسین علیه السلام در کمال آرامش از هر غم و غصه و محنتی در امان هستند. مردم متفرق و پراکنده و مضطرب‏اند ولی آن ها در زیر سایهٔ عرش، در محضر مبارک امام حسین علیه السلام با آن حضرت گرم صحبت‏اند و از سختی‏های روز حساب هیچ ترس و خوفی ندارند. فرشتگان به آن ها می‏گویند: بیایید و به بهشت بروید! ولی آن ها از رفتن به بهشت امتناع می‏کنند و محضر امام حسین علیه السلام را رها نمی‏کنند، حوریان بهشتی به آن ها پیغام می‏دهند که ما با تمام نعمت‏های بهشتی مشتاق شما هستیم ولی آن ها چنان واله و شیدای امام حسین علیه السلام هستند که حتی سر بر نمی‏گردانند و به حوریان نگاه نمی‏کنند. در نهایت بعد از آن که بشارت کرامت خداوند و نزدیکی به جایگاه امام حسین علیه السلام در بهشت به آن ها داده می شود، فرشتگان در مراسمی با شکوه و با مرکب‏های بهشتی آن ها را به بالاترین مراتب بهشت می‏برند و آن ها در حالى که حمد و ثنای خداوند می گویند و بر محمّد و آل او درود مى‌‌فرستند حرکت می کنند تا به منازل و جایگاه خویش در بهشت برسند. کامل الزیارات ص ۸۱ @nariman__panahi @ehsan_biazar_tehrani_ @ehsan_biazar2 @emamzadehsale https://zil.ink/haj_naghi_valadi https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi
34.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گوهر جان_ قسمت پنجم خون پاک شهدا منتظر توست بیا سرِ مصباحِ هُدیٰ منتظر توست بیا وارثِ خونِ خدا و پسرِ خون خدا به خدا خون خدا منتظر توست بیا صبح هم منتظر صبح ظهور تو بُوَد روز ما و شب ما منتظر توست بیا بر سر گنبد زرّینِ حسین بن علی پرچم کرب و بلا منتظر تو است بیا علم و مشک و لب خشک جگرسوختگان دستِ افتاده جدا منتظر توست بیا فرق بشکستۀ زینب، سر خونین حسین که جدا شد ز قفا منتظر توست بیا بر سر نی، سر جدّت به عقب برگشته طفل افتاده ز پا منتظر توست بیا آفتابی که چهل جا به سر نی تابید در دل طشت طلا منتظر توست بیا آن یتیمی که سر پاک پدر را بوسید ناله زد: «یا ابتا!» منتظر توست بیا بر ظهور تو دعا بر لب «میثم» تا کی؟ تو دعا کن که دعا منتظر توست بیا شاعر: غلامرضا سازگار @nariman__panahi @ehsan_biazar_tehrani_ @ehsan_biazar2 @emamzadehsale https://zil.ink/haj_naghi_valadi https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi @HAJ_NAGHI_VALADI