داستان اولین ملاقات حاج رضا ولایی با حاج نقی ولدی که باعث آشنایی و معاشرت طولانی مدت این دو بزرگوار گردید:
در یکی از تشرفات حاج آقا ولدی به حرم رضوی، وقتی که در صحن پایین پا مشغول توسل به حضرت رضا صلوات الله علیه بودند، شخصی( حاج رضا ولایی) وقتی ایشان را با این حال و هیبت، که با سری افکنده و دستانی افراشته و ملتمسانه مانند کسی که پناهی جز این درگاه ندارد، در حال نجوا با حضرت می بیند، بعد از عرض سلام از ایشان می پرسد: ببخشید صحن عتیق همین جاست؟
حاج آقا ولدی که در حال خودشان بودند بدون اینکه سرشان را بلند کنند می گویند: نه، صحن عتیق اینجا نیست.
او دوباره می پرسد: پس صحن عتیق کدام است؟
حاج آقا ولدی با اشارهٔ دست به او می گویند: صحن عتیق آنجاست. و مشغول ادامهٔ توسل خود می شوند.
او می گوید: از شما خواهشی دارم. چون من اهل اینجا نیستم و می ترسم راه را گم کنم، لطفاً با همراهی خودتان صحن عتیق را به من نشان دهید.
حاج آقا ولدی سر بلند می کنند و نگاه مشفقانه ای به آن مرد می کنند و می گویند: حال که اینطور می خواهید، بالای چشم، انجام وظیفه می کنم.
آن مرد به همراه حاج آقا ولدی به راه می افتد تا به صحن عتیق می رسند. در حالی که هدف او از این پرسش و پاسخ و همراهی، آشنایی و دوستی با حاج آقا ولدی بوده است.
بعد از رسیدن به صحن عتیق، حاج آقا ولدی می خواهند که از خدمتش مرخص شوند که حاج رضا ولایی که این حالات را از حاج آقا ولدی دیده بود می گوید: شما که هستید؟! از شما می خواهم که با شما به زیارت حضرت رضا صلوات الله علیه در روضهٔ منوره مشرف شوم.
حاج آقا ولدی بعد از معرفی خود می گویند: ما کمتر به روضهٔ منوره وارد می شویم اما حال که اینطور می خواهید انجام وظیفه می کنم.
آقای ولایی راه می افتد تا از در روضهٔ منوره ای که در صحن عتیق هست وارد شود و می گوید: استاد ما حضرت علامه حسن زاده از این در بر حضرت وارد می شوند.
حاج آقا ولدی می گویند: سلام مرا به جناب علامه برسانید.
آقای ولایی با تعجب می پرسد: مگر علامه شما را می شناسند؟!
حاج آقا ولدی با لبخندی سرشار از محبت می فرمایند: شاید بشناسند! و ادامه می دهند: ما از پشت سر مبارک بر حضرت وارد نمی شویم.
آقای ولایی متعجبانه می گوید: پس شما از کدام درب بر حضرت مشرف می شوید؟
حاج آقا ولدی می فرمایند : از همان دری که علیا مخدره حضرت زینب کبری سلام الله علیها وارد می شوند.
آقای ولایی با تعجبی بیش از پیش و متحیرانه می پرسد: مگر ایشان از کجا وارد روضهٔ منوره می شوند؟!
حاج آقا ولدی میفرمایند:
از درب روضه منوره واقع در صحن پایین پای مبارک (صحن آزادی)
در این هنگام حاج رضا ولایی به دنبال حاج نقی ولدی به راه میافتد و در معیت ایشان از صحن آزادی و کفشداری شماره هفت بر حضرت سلطان علی ابن موسی الرضا صلوات الله علیه مشرف میشوند.
#امام_رضا_علیه_السلام
#حاج_نقی_ولدی
#ولی_خدا
#علامه_حسن_زاده_آملی
#حاج_رضا_ولایی
#دکتر_محمد_باقر_لاریجانی
#مکتب_اهل_بیت
#تشنگان_کوثر
#زیارت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ولدی و ما أدراک ما ولدی_ قسمت اول
غم در دلِ تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غمِ دل بتوان گفت
#امام_زمان
#سید_الشهداء_علیه_السلام
#ولدی
#حاج_نقی_ولدی
#حاج_آقا_ولدی
#ولی_خدا
#علم_حقیقی
#علم_حضوری
#ولایت_تکوینی
#ولایت_کلیه
#ولدی_و_ما_ادراک_ما_ولدی
#یگانه_دوران_ها
#مکتب_اهل_بیت
#تشنگان_کوثر
#آقا_فخر
#حاج_آقا_فخر_تهرانی
#حاج_مهدی_گدازگر
#اسوه_ایثار
#دکتر_محمد_باقر_لاریجانی
#کربلایی_مجتبی_گدازگر
#سید_حسن_صمدی
#valadi
#valady
https://zil.ink/haj_naghi_valadi
https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi
33.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ولدی و ما أدراک ما ولدی_ قسمت چهاردهم
قال علی عليه السلام: الوَفاءُ حِليَةُ العَقلِ و عُنوانُ النُّبلِ.
امام على عليه السلام فرمودند: وفادارى، زيور خرد و نشان شرافت است.
غرر الحكم: ۱۶۰۱
#ولدی
#حاج_نقی_ولدی
#حاج_آقا_ولدی
#ولی_خدا
#علم_حقیقی
#علم_حضوری
#ولایت_تکوینی
#ولایت_کلیه
#ولدی_و_ما_ادراک_ما_ولدی
#یگانه_دوران_ها
#اخلاص
#عشق
#محبت
#وفا
#مکتب_اهل_بیت
#تشنگان_کوثر
#حاج_مهدی_گدازگر
#اسوه_ایثار
#برادری
#دوستی
#دکتر_محمد_باقر_لاریجانی
#سید_حسن_صمدی
https://zil.ink/haj_naghi_valadi
https://eitaa.com/Haj_Naghi_Valadi