eitaa logo
شهیـــღـد عِشـق
801 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
40 فایل
کانال بایگانی شد... به یاد شهیــღـد محمــღـدحسین محمـღـدخـانی کپی حلال حلال اینستا «آرشیو عکس ها و فیلم های شهید»👇🏻 https://instagram.com/hajammar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح قبل از شروع جلسه و طی کردن روند مشخص امیر رو به سینا گفت: سینا پلیور خانم بافت مبارک! -این کلاس بافتنی روحیه ی خانمای ما رو که عوض کرده! از ده تا تفریح شاداب ترشون کرده! شهاب لبخند زنان گفت: -به شرطی که هوویی به نام برادرزن نداشته باشی! پلیور من رو بالا کشید! امیر نگاه پر ترحمی به شهاب انداخت و گفت: -از اول هم بچه ی زن بابا بودی! امیر نامه ی شنود را گذاشت روی میز سینا و تقاضای بعدی را هم شنید: -آقا امیر شما که لطفتون علی الدوامه! لبخند صورت امیر را پر کرد: -بگو. -همین برخوردتون من رو کشته. دوربینای ساختمونای اطراف رو اگر ببینیم شاید بشه آدمای اون خونه رو شناسایی کرد و الا که توی تاریکی میان و می رن! و این که صاحب این خونه کیه؟ شایدم مستاجر؟ امیر تایید کرد و گفت: -تا این جااون چیزی که از زنای اون خونه دستگیرمون شده، مسیر رو برامون روشن کرده! فقط اینا قطعا لایه ی سوم هستن و ما نمی تونیم ورود کنیم تا تمام لایه های گروهشون رو به دست بیاریم. ردگیری اینا تا کشورهای دیگه هم انجام شده و داره پیش می ره! بچه ها روی تک تک شون سوارن، فقط نیاز به یه سری کد داریم تا به لایه های اصلی برسیم. ورود به این موسسه و خونه ی کنارش برامون مهمه، سینا تو رصد کن کدوم یکی از افراد موسسه رو میشه روش کار کرد. قبلش هم یه سر به آرش بزن تا جواب پلاک ماشینا رو بگیری! شهاب تو هم خودت روی رفت و آمد زن نیمه شب سوار باش! تا دو روز آینده مسیرهاشو تطبیق بده! برای مرد نیمه شب هم میشه یه خواهشی از سید بکنی! خواهش از سید شد کار سینا که میان همه‌ ی کارهای سید، یک ماموریت جدید هم اضافه-اش کند. سینا اطلاعات ت.م شب گذشته و شناسایی پلاک ماشین را برداشت و رفت اتاق سید. در نزده وارد شد و اخم های سید را به جان خرید. بدون تعارف هم، اول رفت سر جعبه ی جادویی روی میز! همسر سید به خاطر مشکل معده ی او همیشه خورد و خوراک های خاصی همراهش می کرد که ده درصدش را سید می خورد و نود درصدش را امثال سینا! -می گم سید جان، هر وقت من رو دو روز نمی بینی این طور اخمات می ره تو هم. اما امروز نیومدم که کمکت بخورم! با دستانش مشت پسته ای را که برداشته بود نشان داد: آقا امیر، خاص اسم تو رو برد و مامورم کرد که مامورت کنم. با شنیدن نام امیر ابروهای سید از هم باز شد. سینا فرصت کرد در این فضا یک مشت هم بادام شور، داخل جیبش بریزد. تا کمی از روند کار و ماموریت سید را بگوید، تقریبا چیزی از خوراکی ها نمانده بود که در جیبش نریزد. در میان خنده ی سید در اتاق را بست و رفت تا کنار موسسه بماند. آرش خبر داد که پلاک ماشین ها همه تقلبی است. بی خود نبود فقط شب ها تردد می کردند و بیرون هم پارک نمی کردند! قرار شد به هیچ عنوان با آن ها برخوردی نشود! شهاب گزارش تعقیب این مدت ت.م روی زن ها را دقیق بررسی کرد و قرار شد خودش همراه یک تیم، چند روز تعقیب زن نیمه شب را بر عهده بگیرند. روز اول همه ی ترددهای زن با مترو بود. در طول مسیر یکی دو بار خطش را تغییر داد، شهاب مجبور می شد احتیاط کند و با گزارش بچه ها نیرو جابه جا کند. زن از مترو که خارج شد مسافتی سی صد متری را طی کرد و به یک آرایشگاه رسید: -آقا شهاب این رفت توی آرایشگاه! -حواست جمع باشه ممکنه با تغییر چهره و لباس بیاد بیرون! -آقا همین مونده ببینم چه شکلین این عجوزه ها! -فقط حواست باشه! منم نزدیک هستم بهت ملحق میشم. شهاب تصویر زن را به آرش داد و کنترل کار را به بچه های تشخیص چهره سپرد. آرش یک نفر را پشت مانیتور مرکز روی سوژه سوار کرد. آرایشگاه اول نه اما آرایشگاه دوم همین اتفاق افتاد. دوربین های آن منطقه روی آرایشگاه زوم شد. زن با تیپ مشکی وارد شد اما نیم ساعت بعد دو سه زن از آرایشگاه بیرون آمدند. شهاب نگاهش روی کفش های زنی با تیپ قرمز ماند. نیرو اصلاً متوجه نشده بود، اما وقتی شهاب از مدل کفش زن مطمئن شد که زن ها سوار پژوی آلبالویی شدند و آرش کنار گوشش صدا بلند کرد: -شهاب خودشه برو دنبالش. نیروی موتور سوار وقتی مقابل شهاب رسید که پژوی زن ها یک خیابان جلوتر بودند. آرش با تنظیم دوربین ها توانست خط شان را به بچه ها بدهد، اما وقتی رسیدند که ماشین وارد پارکینگ یکی از خانه های کوچه شد. تا عصر زن با همین روال رصد شده بود! سه آرایشگاه، یک بانک و یک خانه ی شخصی! تا غروب که شهاب در موقعیت موسسه به سینا رسید و خسته نباشید سینا را شنید، زن در تور نیروها بود! -باید به این زنه بگی خسته نباشی! زیادی دونده است! -خونه رو نه خریدند نه اجاره کردند. برای کسروی نامیه که حدود پنج سال پیش از ایران رفته! پسرش ده سال پیش برای ادامه ی تحصیل رفته انگلیس! بعد هم سر درآورده از بی بی سی! والدین گرام هم بهش ملحق شدند. حالا خونه دست اینا چه می کنه خدا عالمه! 🕸🕸🕸🕸🕸ادامه دارد🕸🕸🕸🕸🕸 (به درخواست نویسنده کپی آزاده) @hajammar313
🌱🌹🌱 🌹🌱 🌱 اکنون به شما فرزندان عزیزم در مورد چند سرفصل اساسی توصیه‌هایی میکنم. این سرفصل‌ها عبارتند از: علم و پژوهش، معنویّت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزّت ملّی و روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، سبک زندگی. امّا پیش از همه‌چیز، نخستین توصیه‌ی من امید و نگاه خوش‌بینانه به آینده است. بدون این کلید اساسیِ همه‌ی قفلها، هیچ گامی نمیتوان برداشت. آنچه میگویم یک امید صادق و متّکی به واقعیّتهای عینی است. اینجانب همواره از امید کاذب و فریبنده‌ دوری جسته‌ام، امّا خود و همه را از نومیدی بیجا و ترس کاذب نیز برحذر داشته‌‌ام و برحذر میدارم. در طول این چهل سال -و اکنون مانند همیشه- سیاست تبلیغی و رسانه‌ای دشمن و فعّال‌ترین برنامه‌های آن، مأیوس‌سازی مردم و حتّی مسئولان و مدیران ما از آینده است. خبرهای دروغ، تحلیل‌های مغرضانه، وارونه‌ نشان دادن واقعیّتها، پنهان کردن جلوه‌های امیدبخش، بزرگ کردن عیوب کوچک و کوچک نشان دادن یا انکار محسّنات بزرگ، برنامه‌‌ی همیشگی هزاران رسانه‌ی صوتی و تصویری و اینترنتی دشمنان ملّت ایران است؛ و البتّه دنباله‌های آنان در داخل کشور نیز قابل مشاهده‌اند که با استفاده از آزادی‌ها در خدمت دشمن حرکت میکنند. شما جوانان باید پیش‌گام در شکستن این محاصره‌ی تبلیغاتی باشید. در خود و دیگران نهال امید به آینده را پرورش دهید. ترس و نومیدی را از خود و دیگران برانید. این نخستین و ریشه‌ای‌ترین جهاد شما است. نشانه‌های امیدبخش -که به برخی از آنها اشاره شد- در برابر چشم شما است. رویشهای انقلاب بسی فراتر از ریزشها است و دست‌ودلهای امین و خدمتگزار، بمراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسه‌دوختگان است. دنیا به جوان ایرانی و پایداری ایرانی و ابتکارهای ایرانی، در بسیاری از عرصه‌ها با چشم تکریم و احترام مینگرد. قدر خود را بدانید و با قوّت خداداد، به سوی ‌آینده خیز بردارید و حماسه بیافرینید. و امّا توصیه‌ها: 🌱 🌹🌱 🌱🌹🌱 🎤 📚 💪 📱 ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
❤️🍃❤️🍃 *﷽* 🍃❤️🍃 ❤️🍃 🍃 وصیت می‌کنم اسلام را در این برهه که تداعی یافته در انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی است، تنها نگذارید. دفاع از اسلام نیازمند هوشمندی و توجه خاص است. در مسائل سیاسی آنجا که بحث اسلام، جمهوری اسلامی، مقدّسات و ولایت‌فقیه مطرح می‌شود، این‌ها رنگ خدا هستند؛ رنگ خدا را بر هر رنگی ترجیح دهید. 🍃 🍃❤️ 🍃❤️🍃 🍃❤️🍃❤️ ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸