eitaa logo
حاجےمشتے| ʜᴀᴊɪᴍᴀꜱʜᴛʏ
2.6هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3.2هزار ویدیو
101 فایل
اگه مقام و صندلی موندنی بود که به تو نمیرسید.😌 خودت رو نگیر دوست من🥇 کپی حلال با ذکر صلوات 💐 شرایط ادمینی ، تبادل و... 👇👇 https://eitaa.com/teb_hajimashty
مشاهده در ایتا
دانلود
افطار نهم✨ كَيْفَ يُضَيَّعُ مَنِ اللّهُ كافِلُهُ* و چگونه می‌شود آنان که طعم محبت تو را چشیده‌اند و آنان که دست هدایت تو بر سرشان است گمراه شوند در این کوچه‌های غربت زده دنیا و هر کس متوسل شد به دامن تو نجات یافت و شما همان خداوندی هستی که بر بارها خطایم قلم عفو کشیدی وَ مَنِ انْقَطَعَ إلى غَيْرِ اللّهِ وَ كَّلَهُ اللّهُ إلَيْهِ* و هیهات از آن که امیدم را نسبت به تو از دست بدهم تو صاحب رحمت بی انتهایی و هر کس متوسل رحمت جز تو شد به جای رحمت به درد زحمت و غفلت مبتلا شد و هر کس که محتاج تو شد دنیا را محتاج او کردی و تو مهربانی و تو سخاوتمندی و تو هستی و آن‌ کس گدای شما شد کاسه‌ی دلش پر شد از عشق و معرفت و شما همان دست سخاوت خدایی که نه فقیری را رد می‌کند و نه سائلی را ناامید و شما دردانه و پسر کسی هستی که عالمی دل به پنجره فولادش گره زده‌اند الهی به حق تمام دل‌های شکسته و به حق تمام دست‌های خالی و به حق صاحب نهمین ایستگاه ماه عاشقی و یا جواد.... بحق جواد علیه‌السلام💛 اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج برگرفته از حدیث امام جواد ع/بحارالانوار/جلد۶۸/ص۱۵۵
سحر دوازدهم🌙 قسمت دوازدهم : طلوع.....☀️ يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ* و رسالت را پیغام و هدفی بود عظیم و بزرگ که کسی جز پیامبر نمی‌توانست بار امانت آسمان را به دوش کشد و نبوت آمد تا بشر را از کوچه‌های بن بست گمراهی به شاه‌راه هدایت برساند وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ و نبوت به ساختمانی بلند شبیه بود که اگر پیام آن ابلاغ نمی‌گشت انگار به یکباره تمام آن فرو می‌ریخت انگار که هیچ نبود و هیچ چیز نیز نخواهد بود وَاللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ و آنان که قلب خود را متاع بازار شیطان کرده بودند تاب دیدن طلوع فجر امامت که پیغام رسالت بود را نداشتند و بر آن عهد بودند که نسل قابیل‌ها🔥 تاراج کند هر آنچه هابیل‌ها دارد و انتقام زخم ابراهیم و موسی را از امت اخرین نبی بگیرند الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُم* و آمد برکه‌ای بود زلال و کوچک که برکت آن بیش از تمام ها و دریاهای جهان بود غدیر جوشید و تمام خار و خاشاک نفاق را تمام سیاهی ها و زنگارها را تمام اندوه ها و زخم ها را شست و پاک کرد و مطهر کرد و آباد کرد هر آنچه دیر خراب است🌱 و نسیمی بود که شمع نفاق را خاموش کرد تا ابد همه بدانند راه عشق از طریق امامت خواهد گذشت  وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي و خداوند نعمت و رحمت خویش را آنجایی به اوج رساند که شما را به ما داد و شما با همان صلابتی همیشگی مولای ما شدی😍 شمایی که وصف شما نه در وصف می‌گنجد و در فهم درک خواهد شد و نعمت عشق و ولایت شما بود که جهان دود گرفته از آتش گناه را منور کرد درست مثل سییده دم بعد از شب ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ* و آن هنگام که دادگاه دادگر دنیا برپا شود از تو سوال می‌شود از تو و ولایت تو و ولایت تو تنها مسیر عاشقی است ❤️ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ المعصومین عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ برگرفته از ۱.سوره مائده آیات ۳ و ۶۷ ۲.سوره تکاثر آیه ۸ ع💛
سحر سیزدهم🌙 قسمت سیزدهم: کویر و دریا....🥀 مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ*بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ و در مسیر پر نور عاشقی آسمان به زمین پیوند خورد و پدر خاک همسر مادر آب شد و دریا دریا عشق بود که در بر هم بود اما در هم و بر هم نبود و هیچ کدام بر دیگری فزونی نمی‌گرفت يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ* و بعد از آن از تلاقی آب و خاک و نور وجود آدمی شکل گرفت و از اقیانوس عشق مرواریدی برآمد و یاقوتی و جواهری که چشم و چراغ عالم شدند این جواهرات آسمانی و کربلایی شدند و دمشقی و مدینه‌ای و چشمه‌های بخیل و برکه‌های خشکیده حسود نظر افکندند به شکوه دریا چشم زدند آن را و لب‌های تشنه‌ی کویر چشم طمع دوخت به خروش دریا و کویر قدم به قدم جلو آمد تا آنجا که پشت در خانه حضرت دریا رسید آمد آن هنگام که در دل دریا ماهی سرخ کوچکی بود که هنوز نچشیده بود طعم زندگی را و آبی دریا کرد شده بود از داغ غروب خورشید نبوت و کویر دیگر کویر نبود خارستان بود و آمده بود تا زحمت شود برای پای مسافران راه بهشت و شورزار که سیراب بود از باران عشق کمر بسته بود به نیت خشکاندن دریا و خارها تیغ تیز کرده بودند برای دریدن قدم‌های آفتاب و کویر فریاد برآورد کجاست دریا تا دست بیعت دهد به سیاهی و خارها تیر و تیغ و هیزم شدند برای بزم ‌شوم کشتن ماهی‌های عاشق و فتنه هیزم و خار را آتشی باید تا مهر ابطال بخورد بر آن🔥 و دریا همه آتش شد تا خار به پای کسی نرود و خانه بهشت منزل‌گاه جهنمیان شد تا دنیا دور باشد از آتش کینه و از آن پس غربت سهم دریا شد🌊 و ماهی‌های سرخ درون آن یکی یکی بر کویر افتادند و فدا شدند فدای راه هدایت و تمام روضه همین است که بعد از غوغای آتش و کویر🔥 تنها همدم حضرت مزار غریب دریا بود و........... برگرفته از ۱. سوره الرحمن آیات ۱۹و۲۰و۲۲
افطار سیزدهم🌱 اِلهي لا تُؤَدِّبْني بِعُقوُبَتِكَ* و جهان پر از صداست صدای عاشق‌هایی که از تو طلب عفو می‌کنند و هراسانند از تادیب معشوق وَلَوْلا اَنْتَ لَمْ اَدْرِ ما اَنْتَ* و اگر تو نبودی نسل آدمیزادها بی تو در طوفان گمراهی هلاک می‌شدند و نمی‌شناختند تو را وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذي لا اَرْجُو غَيرَهُ وَلَوْ رَجَوْتُ غَيرَهُ لاََخْلَفَ رَجآئي و تو همان کسی هستی که تنها امید و تمنای عاشقانه تمام انسان‌هایی و هر کس که به غیر تو امید بست چیزی جز حسرت نصیبش نشد.... وَمَناهِلَ الرَّجآءِ اِلَيكَ مُتْرَعَةً* و هر چه امید است از چشمه رحمت تو غلیان می‌کند يا رَبِّ راهِباً راغِباً راجِياً خآئِفاً و من همانم هراسان از شدت آتش گناه بر سر من نالایق آلوده بی‌مقدار و امیدوار به رحمت بی‌کران تو و من راهی‌ام به سوی مقصد عشق به سوی تو در سیزدهمین ایستگاه در غروب همان روزی که به نام حضرت باران است و سلام بر تو ای حضرت سلام زندگی💚 سلام عشق من❤️ سلام علیک حجة بن الحسن(عج)💛 برگرفته از دعای ابوحمزه ثمالی
سحر چهاردهم🌙 قسمت چهاردهم : آنجا جهنم است....🔥 أَجِرْنا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ* و امان از آتش و امان از اهل آتش و امان از دیاری که در آن مردمی که میهمان سفره هستند پیرو آیین آتش شوند تا قلب دریا را همنشین خاکستر کنند  وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ* و انگار همه جهنم و اهلش شده بودند در زمین انسان‌ها و همه بهشت در خانه‌ای در بن بست کوچه بنی هاشم إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم* و امت طوفان زده ناخدا را نمیخواست و از اقیانوس آرام بر حذر بود🌊 و به سوی آبشار تباهی حرکت می‌کرد در چند قدمی سقوط... و چند صباحی که گذشت جهنمیان ساکن زمین بعد از گذشت بیست و پنج سال خانه نشینی آفتاب دوباره او را طلب کردند تا ناجی شود شود برای آنها او را نه به خاطر خودش بلکه به خاطر خودشان طلب کردند در حالی که او بی رغبت‌ترین افراد به دنیا و اهل دنیا بود و پس از آنکه آفتاب بعد از سال‌های متمادی خانه نشین شدن طلوع کرد☀️ مردم ظلمت نشین روی از نور برگرداندند و همان‌هایی که او را طلب می‌کردند طالب نبودن او شدند و از دل آنان زبیری بیرون آمد و طلحه‌ای و خوارجی....🗡 و سرانجام آن شکافتن فرق آفتاب در شب سیاه شد🖤 و امان از دنیا که او را نخواست و امان از دنیا و امان از آنجایی که تو را نخواهند💔 و هر جایی که یاد و نام تو نباشد آنجا است و امان از دنیای امروز ما و امان از ما که اهل جهنم گناه شدیم🔥 مولا جان ادرکنی سوختیم از گناه و آتش دنیا ادرکنی.......💚 برگرفته از ۱.سوره حجر آیه ۴۳ ۲.سوره رعد آیه ۱۱ ۳.دعای مجیر
سحر شانزدهم🌙 قسمت شانزدهم : شب ستاره باران⭐️ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ* و انسان در شبی تاریک در میانه راه فانوس هدایت خویش را گم کرد و خودش نیز در کور‌ه‌راه‌های دنیا گم شد و اگر نبودند ستاره ها او نمی‌توانست مسیر خویش را باز جوید و ستارگان انبیاء هدایت بودند جانشین ماه فرق شکافته شدند تا در شب ظلمانی غفلت فرزند آدم راه گم نکند و دنیا تاریک و تاریک تر می‌شد تا آنجا که ابلیس مست میمون باز بر مسند خلافت نشت و مملکتی روزی حضرت بر آن حکم می‌کرد جولانگاهی شد برای گرگ باطل و دریدن گلوی حق و مردم بی وجود خورشید و ماه کور بودند و سرگردان چشم‌هایشان را غبار گرفته بود و آبی باید تا بشوید چشم جهان را و جهان خفته بیدار نشد الا به صدای چکاچک شمشیرها و چشم غبار گرفته خویش پاک نکرد جز به سیل و ابلیس نیت کرد برای انتقام از نسل ابراهیم اسماعیل زمان را با خنجر جهل مردمان سر ببرد غافل از اینکه او سیلی بود که جهان را در می‌نوردید و خانه خراب کن بود برای اهل کویر و آسمان گلگون شده ستارگانی می‌خواست تا امت تازه از خواب برخاسته را هادی باشند و 💔 زینبی می‌خواست و ربابی و سکینه‌ای تا رسول عشق باشند و فریاد برآورند در گوش کر شده‌ی عالم ما رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا* و به جهانیان بگویند هر چه هست در این راه زیبایی است و جز راه عشق راهی نیست و هر کس عاشق شد فدا خواهد شد در راه معشوق ❤️ و چه چیزی زیباتر از این فدا شدن؟ و سلام بر ستارگان 💫 آن هنگام که در شب تاریک دنیا درخشیدند و راهنمای بشر شدند تا ابدیت در کربلا می‌ماند اگر نبود الهی به حق عمه سادات برگرفته از سوره نحل آیه ۱۶ س
سحر نوزدهم🖤 قسمت نوزدهم : حضرت عشق.....❤️ تَهَدَّمَتْ وَ اللَّهِ أَرْکَانُ الْهُدَى و جهانی بهم ریخت آنگاه که قرص ماه کوفه در محراب آسمان شق القمر شد 🌓 و آبی به سرخی گرایید و هزاران ماهی لب تشنه در دنیای بدون دست و پا می‌زدند🥀 و یکی یکی در طلب آب جان به جان آفرین تسلیم نمودند و بعد از خونین شدن مسجد کوفه سیل شد دنیا را در برگرفت و زمین‌های خشکیده از خون سیراب شد گل‌های لاله روئید🌹 و در مصاف شمشیرها هزاران آلاله پای کوب سم ستوران شد سَتُدْفَنُ بَضْعَةُ مِنِّي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ* و دوران سیاهی و ناامیدی ادامه داشت تا آنکه شما تا آن که آفتاب گرم روی شما☀️ از پس کوهستان مشرق زمین🏔 و قبل از آنکه شما قدم بر چشم ما بگذاری ما چشم و چراغی نداشتیم و ساکنان خیابان بی‌انتهای دل تنگی بودیم اما از آن دم که خدا پاره‌ای از تن حبیب خود را به ما هدیه داد تمام جاده‌ها و ریل‌های قطار به سمت شماست که ختم می‌شود🚂 داستان عشق❤️ یعنی بوسه زدن بر در و دیوار حرم یعنی نشستن گوشه زاویه عشق یعنی من باشم و نگاه مولا جان بعد از حیدر کرار شما سومین حیدر آل حیدر هستی که بودنت جلوه تبسم رحمت خداست🌺 مولای من دلم گرفته از خودم که میان خودم و خودتان و خدا فاصله انداخته است دخیل بسته‌ام به پنجره فولادت📿 و جوشن می‌خوانم تا از آتش نفس خویش نجاتم دهی یاعلی‌بن‌موسی‌الرضا...💛 پر از توام به تهی دستی‌ام نگاه مکن ببین تو را دارم.... الهی به حق سلطان غریب طوس العفو..‌‌... برگرفته از ۱.حدیث پیامبر اکرم ص وسائل الشیعه/ج۱۰/ص۴۳۷ ع
افطار بیست و چهارم💫 لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظیمِ عِندکم و آدمی زمانی که در نعمت غرق می‌شود از وجود آن غافل می‌شود درست مانند ماهیان درون 🌊 که از وجود آب غافلند تا آن هنگام که به درد خشکی ساحل مبتلا می‌شود و ما همسایه آرامش هستیم🌺 ولی از آشفته بازار شهر طلب سکوت می‌کنیم و بعد از آنکه نخ تسبیح خاندان ستارگان📿 در وسط صحن بزرگ از هم گسست در درون این خاک زر خیز خورشیدی فرود آمد و ماه و ستارگانی که او زیباترین ستاره بود💫 که بر زمین فرود آمد و برای اهل سبب و برکت شد او پیغامبر عشق است که به امر امام عشق❤️ مسافر دیار عاشقی شده بود و آمده بود تا نوید باران را بدهد🌧 به قحطی زدگان کویر نشین او بود💚 بنده‌‌ی بزرگ خدا که هر کس خدا را با تمام اخلاص عبادت کند خدا او را بزرگ خواهد نمود لَکنتَ کمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلی و او آنقدر بزرگ و عزیز شد که نام و یاد و حتی مرقدش نیز آکنده از عطر و بوی شد😭 و ما عاشقان صبح و شام و هر لحظه با دل و زبان و قلبی پر از درد طلب می‌کنیم💔 غافل از اینکه همین جاست همین‌قدر نزدیک و دست‌یافتنی همین قدر شیرین درست مثل شیرینی سوغات 💛 دم افطار است و من اکنون بیست و چهار روز است که به عشق شما را مانند جامی شربت عسل گوارا سر می‌کشم به یاد دریای عطش 💔 ارباب جان دست ما که از ضریح‌ات مدت‌هاست دور شده اما من رو به می‌کنم و به شما سلام می‌دهم✋ ❤️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ❤️ برگرفته از ۱.حدیث امام هادی ع میزان الحکمه/ح۷۹۸۴ ۲.زیارت عاشورا ع
سحر سی‌ام🌙 آخرین سحر........ قسمت آخر : فرصت دوباره هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِيمُ و او خداست💚 که تمام و هر چه نعمت در آن است تنها کاسه‌ای است از دریای رحمتش🌊 و او خداست💙 و برای او تعریفی جز این نتوان یافت و هیچ کلام و کتاب و کلمه‌ای📚 توان وصف او را ندارد و اوست که داناست به تمام نوشته‌ها و نانوشته‌های دفتر هستی✍🏼 و او خداست💛 مهربان و دلسوز که خلقت است و آن هنگام که مهمانان سرای ضیافتش پا در کفش وداع و دلتنگی می‌کند💔 راه سد می‌کند و همه را برمیگرداند بر سر سفره‌ی مهمانی عشق روز از نو روزی از نو😍 و سفره خدا همیشه پهن است در این خانه همیشه باز است و دست صابخانه همیشه کریم اما این کرم‌خانه را ایامی است که نظیر ندارد و آن است✨ و رمضان به پایان رسید اما خدا به فریاد تمام جاماندگان کاروان عشق رسید و عمر این سفر شیرین را💫 به اندازه یک پگاه دیگر تمدید کرد وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى و من تمام راه را برای رسیدن به تو در جاده رمضان دویدم🏃‍♂ و اکنون در شبی که به استقبال هلال نو می‌رود🌒 به تو رسیده‌ام من تمام تلاشم را خرج کردم برای آنکه تو ثانیه‌ای سر بگردانید به سویم و دویدم با همه خستگی و درماندگی و نادانی😔 و تو آغوش عشق گشودی به سویم😍 و آنقدر محکم بغلم کردی که هیچ وقت دلم نمی‌خواد عمر این دیدار تمام شود اما این خاصیت است باید بگذاشت و گذشت مولاجان همه‌ی اندوخته‌های ناچیز این شبهایم را به تو می‌سپارم✋ و دلم را که غرق در رحمت نگاه توست جا می‌گذارم و مرا در سر هواییست که نماز عید سال بعد را به امامت حضرت بخوانم🤲 خداحافظ ای سوره عشق💔 خداحافظ ای برگرفته از ۱.سوره حشر آیه ۲۲ ۲.سوره نجم آیه ۳۹